«قدمهایی تکاملی» برای خلق زندگی دلخواه

به نام خدای معجزه ها

یادگار81

سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

سلام به همه همراهان این مسیر الهی

وای استاد چرا همیشه فقط کلمات طلایی از شما میشنوم؟؟؟

کمک خواستن از خدا

هدایت خواستن

اووووه خودش کولاکه

وقتی میگی خدا هدایت کن خدایا تو مسیرو بگو خدایا ی نشانه بفرست انگاری خداوند تمام اجزای پیدا و پنهان کائنات رو به کار میگیره تا به درخواست تو پاسخ بده

وقتی میگی خدایا تو بگو قدم اول رو چجوری برم

اصلا تمام سلول های موجود در جهان هستی مسخره تو میشن تا بگن قدم اول رو اینجوری شروع کن

و من همیشه میگم خدایا بگو قدم اول رو چجوری برم ایمان دارم مابقیش کرور کرور میاد

و این داستان تکامل رو با جون و دل چشیدم

اصلا قانون جهان هستی سرش نمیشه سر سوزنی بهت تقلب برسونه

قبلاً هم کامنت کردم و چون اینقدر حرف واسه گفتن دارم همیشه از شوق زیاد نمی‌دونم چجوری باید بگم که دوستای که میخونن بتونن ایده بگیرن

بعد از اینکه تقریبا 6 ماهی تو کارم شکست خورده بودم و به هر دری میزدم که مجدد راه اندازی کنم و هزاران ایده و فکر به سرم میزد اما هیچکدام نتیجه نمی‌داد چون نمی‌خواستم تکامل رو طی کنم و وحشتناک عجول بودم

اصلا همه این اخلاق عجول بودن منو میدونستن

استاد الهی قربونش برم که تمام عیب و ایراد منو از بین بردین با این سایت الهی

و همیشه میگفتم خدایا منو هدایت کن من چجوری دوباره بیفتم رو غلطک

و اومد اون هدایت الهی

ی روز صبح به محضی که بیدار شدم خدا گفت برو پیش فلان همکارت و ازش مشاوره بخواه

سریع پوشیدم ی ارایش ملیح رسمی هم کردم و راه افتادم

به محضی که از همکارم خواستم باهاش تنهایی حرف بزنم کلی استقبال کرد

چون جلو مابقی شریکاش خجالت میکشیدم که بگم تو فروشم شکست خوردم و صفر شدم

وقتی داشتم باهاش حرف میزدم الکی گفتم به خاطر مشکلات خانواده ی مدت دور بودم از بازار کارو میخوام مجدد شروع کنم

و کلی مشاوره عالی بهم داد

بهش گفتم تنهایی تو خونه اذیت میشم اشکال ندارم بیام دفتر شما اونم خیلی راحت استقبال کرد

تقریبا به مدت ی ماه هر روز میرفتم صبح تا ظهر دفترش

هندزفری میزاشتم فایل های سایت گوش میدادم

و هرمشتری که براش می اومد برای خودم مینوشتم و باور میساختم که وقتی برای ایشون مشتری هست برای منم هست

و چقدر هم رو جنس اون تبلیغات میکردم

اوایل مشتری زنگ میزد سفارش میداد اما هیچ واریزی صورت نمیگرفت

و من همش میگفتم اشکال نداره وقتی این اتفاقا می افته قطعا واریزی هم انجام میشه

و خدارو هزاران بار شکرت فروش شروع شد

یادمه دقیقا اولین فروش که انجام دادم در حال رانندگی بودم زدم کنار و کلی گریه کردم

اصلا باورم نمیشد که تونستم بفروشم

کلی شکرگزاری کردم

خدایا هزاران بار شکرت

اینو نگفتم وحشتناک برای من سخت بود رفتن به دفتر این همکارم

چون اغلب همکارا می اومدن اونجا برای خرید و میدیدن که من اونجام و تقریبا امار داشتن که من صفر شدم

با تمام این سختی ها ولی موندم و تحمل کردم و همکارم میگفت وقتی مابقی همکارا میپرسن این خانم اینجا چیکار میکنه میگفت من به همشون گفتم اومده جنس بخره ببره برای مشتریش

و خدا اینجا هم محافظ حال و هوای من بود

استاد به لطف الله فروش رگباری من شروع شدو هر روز فروش مقدس با سود مقدس

دیگه نمیشد هر روز دفتر همکارم باشم چون مشتری زیاد شده بود و به صلاح نبود من مشتری ببرم دفتر همکارم

دوباره چسبیدم به خدا و به قول خودم جیگرشو خون کردم که قدم بعدی بگو

یکی بهم گفت بیفت دنبال جا برای خودت دفتر راه بنداز

من!؟؟؟؟

بابا من ی ریال پول ندارم

هرچی کار کردم همش بدهی دادم

همش پول غذا شده

کلا میگفت کاری که میگم انجام بده و هیچ مقاومتی نکن

افتادم تو املاکی دنبال دفتر

اصلا ی عددی میگفتن نجومی

که مغز من سوت میکشید

همش میگفتم بابا من پول رهن ندارم اصلا پول این مبلغ کرایه رو ندارم اما اون هدایت اینقدر قوی بود که نمیزاشت من جا بزنم

تا اینکه ی جا پیدا کردم ی مبلغ رهن بالا با کرایه بالا البتع برای اون شرایط و ذهن من

ولی محیط شرایط و مکان جغرافیایی فوق العاده

گفتم اوکیه برمیدارم

با صاحبش حرف زدم و قرار شده با داداشم مشورت کنم خبر بدم

چند روزی گذشت با هرکی حرف میزدم همه میگفتن خودت ببین میتونی یا نه ما که از شرایط تو خبر نداریم همش دنبال ی روزنه بودم کنسل کنم

اما ی نفر نم بهم نگفت مبلغش بالاست همش میگفتن خودت فکر کن

وقتی ی چیزی حق الهی ادم باشه تمام جهان هستی دست به دست هم میده که اوکی شه

من بدون ی ریال موجودی رفتم پای قولنامه

ی مقدار پول داداشم تو حسابم بود که امتیاز وام بگیرم و داداشم از حساب من وام بگیره

چند نفری هم بهم گفته بودن ما پول میدیم دفتر کرایه کن و هرچقدر در ماه کارکردی نصف

گفتم خب چه کاریه پول داداشم برمیدارم سودمو با اون نصف میکنم به جای اینکه به غریبه پول بدم

و خدا تمام مسیرو برام هموار کرد و من دفتر کرایه کردم

گفتم خدایا پول بده میزو صندلی بردارم

اونم به راحتی اوکی شد با اینکه دنبال این بودم قسطی بخرم به راحتی نقد خریدم

واااای نگم از تکامل

مدت ها تو دفترم حتی ی لیوان درست حسابی برای اب خوردن نداشتم

خیلی راحت ی سرویس پذیرایی شیکی خریدم

که هرکی میبینه میگه چقدر قشنگه

و خدارو هزاران بار شکر روز به روز فروش من بیشتر و بیشتر شد و رشد مالی من به صورت تصاعدی پیش رفت

پول پیش و سود ماهانه داداشم به راحتی پرداخت کردم

اوووه کلی لباس کفش کرم مراقبت پوستی همه و همه مارک و برند معروف خریدم

کلی لوازم برای خونه

همیشه و همه روزه کلی تغذیه سالم و قوی برای یخچال دفترم و برای یخچال خونه

حتی برای خودم گوشواره طلا خریدم با اینکه دوتا گوشواره داشتم اما سومی رو هم به عنوان هدیه برای خودم خریدم که وقتی تعهدی پای سایت و فایل ها موندم و نتیجه گرفتم درسته خدا و جهان دارن هر روز بهم پاداش میدن اما خودمم باید از خودم تشکر کنم

استاد به ی درامد عالی ماهانه رسیدم که اصلا تو مغزمم نمیگنجید دوباره بتونم این تارگت رو بزنم

تمام بدهی ها پرداخت شد

پول داداشم کامل پرداخت شد

تمام تعمیرات مربوط به ماشین انجام شد

تمام نیازهای خونه و دفتر برطرف شد

استاد این چیزا که میگم تماما جنس با کیفیت و گرون خریدم نکه فقط بگم من نیازهامو برطرف کردم

همیشه کلی اجیل درجه یک برای خونه میخرم که هرکی میاد میگه مگه عیده شما اجیل دارین؟؟؟

تمام محصولات پوست و مو فوق العاده با کیفیت و گرون میخرم

کلی به اطرافیان حال دادم

هرکی نیازی داشته که میتونستم انجام دادم

این همه معجزه فقط نتیجه 11 ماه تعهدی تو سایت بودن هست نه بیشتر

استاد تمام این قدم ها تمام این تکامل تمام این هدایا فقط و فقط به لطف خدا بوده و بس

استاد ی روزایی زجه میزدم و زار زار گریه میکردم و همش میگفتم خدایا ی ایمانی در قلب من بزار که من چشم بسته بگم خدایا خودت انجام بده

چون من ی دختر به شدت مشرکی بودم و برای انجام هر کاری دو تا دست داشتم دوتا هم قرض میکردم و دست به کار میشدم اندازه سر سوزنی فرصت نمیدادم خدا قدمی برداره

اما الان

تنها کاری که من میکنم فقط لذت فقط لذت فقط لذت

مابقی رو خدا خودش کرور کرور میباره چون من ایمان دارم خدا سهم خودشو خیلی خوب بلده انجام بده

خدایا هزاران بار شکرت

استاد مقدس من استاد الهی من امیدوارم هر لحظه زندگیتون سرشار از حضور مقدس خدا باشه که اینقدر به زندگی من رنگ و لعاب بخشیدی

خدایا هزاران بار شکرت

خدایا هزاران بار شکرت

خدایا هزاران بار شکرت