«قدمهایی تکاملی» برای خلق زندگی دلخواه

با سلام و خدا قوت به جناب عباس منش گل و گروه تحقیقاتی و همه عزیزان

بهم گفته شد که بیام دیدگاهم رو بگم٫

این فایل رو که دیدم که خیلی به فکر فرو رفتم٫

دیدم که تا حالا من نزدیک ۲۰ تا شغل عوض کردم و الان که دارم فکر میکنم یکی از مهمترین دلایلش عدم درک قانون تکامل بوده٫

ما انسانها خیلی درگیر مقایسه میشیم٫

من تو هر کاری که میرفتم، خودم رو با کسی مقایسه میکردم که چند سال داشت کار میکرد و تکامل خودش رو طی کرده بود و من با مقایسه ای که انجام میدادم و ندونستن قانون تکامل من رو از اون کار دلسرد میکرد چون پیش خودم میگفتم من کی به این جایگاه میرسم؟

و معمولا ذهن شرطی شده و منفی ما، ما رو همیشه حقیر و نا امید میکنه٫

و این احساس نا امیدی ما رو از منبع زیبایی ها(الله) بی نصیب میکنه و باعث میشه گمراه بشیم٫

و من هم میرفتم سراغ یه کار دیگه و همین طور ادامه داشت٫

این ها رو گفتم که بدونیم باید اجازه بدیم خدا کارش رو کنه٫

اون ادمی که تو الان میبینی و ارزو میکنی فقط جای اون باشی، بدون اون ادم تو رویاهاش هم نبوده که به همچین جایگاهی برسه٫

ادمی که تو الان میبینی، تو فقط نتیجش رو داری میبینی و با خودمون میگیم چه شانسی داره، در صورتی که اون هم یه روز از صفر یا زیر صفر شروع کرده و تکاملش رو طی کرد٫

قانون تکامل رو طی نکردن مثل این میمونه که:

۱٫آب رو بریزیم توی کتری و بزاریم روی گاز، و سریع بخوایم دمای اب از مثلا ۳۰ درجه بشه ۱۰۰ درجه و جوش بیاد و سریع هم چای دم کنیم سریع هم با ۱۰۰ درجه دمای اب چای رو بخوریم٫

باید یاد بگیریم اگر الان توی زندگی مثلا در سطح ۳۰ هستیم، اگر یک سطح ۷۰ دیدیم، شوکه نشیم که یعنی میشه، و نخوایم یک دفعه از ۳۰ بریم ۷۰٫

بدونیم اون هم یه روزی توی سطح ۳۰ بوده و تکاملش رو طی کرده الان ابنجاست٫

۲٫ماها میخوایم تکامل رو طی نکرده، مثلا میخوایم عدس پلو درست کنیم و میخوایم همه رو با هم قاطی کنیم(برنج و عدس و پیاز داغ و٫٫٫) که این کار باعث خراب شدن غذا میشه٫

در صورتی که درست کردن یه غذای ساده هم تکامل میخواد٫

مثلا: اول باید پیاز داغ درست کنیم، بعد برنج و آبکش کنیم و٫٫٫

یعنی همه چی مرحله مرحله٫

و بعد غذای با تکامل طی شده رو که میخوری اینقدر کیف میده( هم تو مسیر پختنش لذت میبره هم توی خوردنش) تجربه اش رو داشتم٫

پیشنهاد میکنم امتحان کنید یه بار عدس پلو درست کنید، نمیدونی چه کیفی میده٫

۳٫ تکامل طی نشده مثل این می مونه:

که یکی بگه من نمیخوام ۱۲ قدم رو شرکت کنم و بعد بگیم چرا؟

بگه میخوام قدم ۱۲ بیاد و از قدم ۱۲ شروع کنم، اگه جواب داد قدم اول رو شرکت میکنم٫

تو باید قدم اول رو شرکت کنی و کم کم با تمرین برسی به ۱۲٫

۴٫ تکامل و طی نکردن مثل این می مونه:

یکی بهم گفت یه روز یه نفر میخواست از روی یه جوی اب که پل هم داشت رد بشه،

و من از روی پل رد شدم و رفتم اون طرف جوی اب، بعد دیدم اون نمیاد، گفتم چرا نمیای؟ گفت من حال نمیکنم از روی پل رد بشم من میخوام این ۱۰ متر فاصله رو بپرم، خلاصه سرتون رو درد نیارم٫

اون پرید ولی ببخشید این رو میگم خشتکش پاره شد و سقوط کرد توی اب و بعد خیس خیس اومد بالا، گفت حالا فهمیدم قانون تکامل که میگفتی این بود:

باید قدم قدم میومدم از روی پل، با صبر و ارامش تمام٫?

وقتی قانون تکامل رو بدونی و درکش کنیم:

دیگه وقتی که برای اولین بار دست به کاری میزنیم، مثلا برای اولین بار آشپزی میکنیم و خراب میشه، نمیگیم که من به درد آشپزی نمیخورم، بلکه چون قانون تکامل رو میدونیم، میگیم اشکال نداره، یک جایی یه اشتباهی کردم، از اون اشتباه درس میگیرم و بهتر میشم و بعد چند وقت میبینی شدی یه آشپز حرفه ای که خودت هم باورت نمیشه٫

مثال خودم، یادمه برای بار اول میخواستم دمپخت درست کنم شد خمیر?

ولی من نا امید نشدم و بهش فکر کردم دیدم آب زیاد ریختم و دفعه بعد بهتر شد

ولی دیدم این بار ته دیگش خوب نشده، باز درس گرفتم و بهترش کردم

تا به اینجا شد که الان میتونم دمپخت درست کنم٫

این رو گفتم که واضح درک کنیم که:

در مسیر ممکن این افکار منفی بیاد سراغت که بگه تو بدرد نمیخوری و بخواد نا امیدت کنه و تسلیم بشی٫

ولی این رو بدون که حتی کافر، بت پرست، و بدترین گناهکار هم که باشه نباید از رحمت و بخشش خدا نا امید شد٫

چون هر چقدر گناه تو بزرگ هم باشه، این رو بدون بخشش و رحمت خدا بینهایت٫

پس نا امید نشو و درس بگیر و تغیر کن و مسیر تکاملیت رو طی کن تا با خدا به وحدت برسی٫

حضرت ابراهیم ۱۲۰ ساله و ساره ۹۰ساله(نازا و ۴ استخون رو در نظر بگیر)

حضرت ابراهیم فکر هم نمیکرد که بچه دار بشه با این شرایط

ولی

وقتی خبر باردار شدن ساره رو به حضرت ابراهیم دادند

ابراهیم گفت: فقط گمراهان از رحمت خدا نا امیدند٫

پس نباید به شرایط نگاه کنیم(چند سالته، زنی یا مرد، چه گذشته ای داشتی) و٫٫

هیچ کدوم مهم نیست٫

ما خدایی داریم که به یک پیرزن ۹۰ ساله نازا فرزند داد٫

ما خدایی داریم که به مریم مقدس بدون همسر، عیسی مسیح رو داد٫

و بفهیم که با کوچکترین تغیر مثبت درون ما در کل عالم هستی تاثیر مثبت میزاره

پس از امروز شروع کنیم به تغیر و قدم قدم بهتر بشیم تا خودمون، خدامون، دنیا رو بهتر و زیباتر ببینیم و درک کنیم٫

فقط کافیه هماهنگ بشیم با خدا و قوانینش٫

که یکی از مهمترین قوانین تکامل است٫

پس به خدا ایمان بیاریم و بدونیم که با خدا هیچ غیر ممکنی نیست٫

توی نوشتن این دیدگاه یه درس بزرگ گرفتم:

کافیه شروع کنی تا عظمت خودت رو دریابی٫

من توی نوشت همین دیگاه مسیر تکاملیم رو طی کردم٫

اول بهم گفته شد و اومدم عمل کردم و نوشتم و ۳ بار نوشتن دیدگاه بهم گفته شد و اومدم نوشتم٫

پس نباید منتظر باشیم همه شرایط جور بشه و شروع کنیم، بلکه چون شروع میکنیم به تغیرات مثبت همه شرایط جور میشه

وقتی به قانون تکامل پایبند باشیم، وقتی یه فرد ثروتمند رو میبینیم، به جای منفی زدن به خودمون، میگیم دم غیرتش گرم، این کسی هست که تکاملش رو طی کرده٫

و به ما احساس امیدواری بیشتر میده، که اگر من هم تکاملم رو طی کنم و تسلیم خدا باشم، یه جورایی از راه خدا برم کنار و بدونم من خودشم:

دیگه ناراحت نمیشم

دیگه غمگین نمیشم

دیگه غصه نمیخورم

دیگه خشمگین نمیشم

دیگه کینه به دل نمیگیرم

٫

٫

٫

چرا؟

چون من و تو خودشیم(ان الحق)

ما جانشین خدا رو زمینیم

فقط باید از سر راه خدا بریم کنار( منظورم افکار محدود و منفی که خودمون ایجاد کردیم) به نظرم هر چقدر ما پاک تر بشیم، بیشتر احساس یکی بودن با خدا به ما دست میده٫

جناب حافظ:

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی

که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز

بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت

که در مقام رضا باش و از قضا مگریز

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

یا حق

با سلام و خدا قوت به جناب عباس منش گل و گروه تحقیقاتی و همه عزیزان

بهم گفته شد که بیام دیدگاهم رو بگم.

این فایل رو که دیدم که خیلی به فکر فرو رفتم.

دیدم که تا حالا من نزدیک 20 تا شغل عوض کردم و الان که دارم فکر میکنم یکی از مهمترین دلایلش عدم درک قانون تکامل بوده.

ما انسانها خیلی درگیر مقایسه میشیم.

من تو هر کاری که میرفتم، خودم رو با کسی مقایسه میکردم که چند سال داشت کار میکرد و تکامل خودش رو طی کرده بود و من با مقایسه ای که انجام میدادم و ندونستن قانون تکامل من رو از اون کار دلسرد میکرد چون پیش خودم میگفتم من کی به این جایگاه میرسم؟

و معمولا ذهن شرطی شده و منفی ما، ما رو همیشه حقیر و نا امید میکنه.

و این احساس نا امیدی ما رو از منبع زیبایی ها(الله) بی نصیب میکنه و باعث میشه گمراه بشیم.

و من هم میرفتم سراغ یه کار دیگه و همین طور ادامه داشت.

این ها رو گفتم که بدونیم باید اجازه بدیم خدا کارش رو کنه.

اون ادمی که تو الان میبینی و ارزو میکنی فقط جای اون باشی، بدون اون ادم تو رویاهاش هم نبوده که به همچین جایگاهی برسه.

ادمی که تو الان میبینی، تو فقط نتیجش رو داری میبینی و با خودمون میگیم چه شانسی داره، در صورتی که اون هم یه روز از صفر یا زیر صفر شروع کرده و تکاملش رو طی کرد.

وقتی به قانون تکامل پایبند باشیم، وقتی یه فرد ثروتمند رو میبینیم، به جای منفی زدن به خودمون، میگیم دم غیرتش گرم، این کسی هست که تکاملش رو طی کرده.

و به ما احساس امیدواری بیشتر میده، که اگر من هم تکاملم رو طی کنم و تسلیم خدا باشم، یه جورایی از راه خدا برم کنار و بدونم من خودشم:

دیگه ناراحت نمیشم

دیگه غمگین نمیشم

دیگه غصه نمیخورم

دیگه خشمگین نمیشم

دیگه کینه به دل نمیگیرم

.

.

.

چرا؟

چون من و تو خودشیم(ان الحق)

ما جانشین خدا رو زمینیم

فقط باید از سر راه خدا بریم کنار( منظورم افکار محدود و منفی که خودمون ایجاد کردیم) به نظرم هر چقدر ما پاک تر بشیم، بیشتر احساس یکی بودن با خدا به ما دست میده.

جناب حافظ:

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی

که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز

بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت

که در مقام رضا باش و از قضا مگریز

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

یا حق