رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم»


این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

آن زمان که در بندرعباس بودم، قبل از اینکه بخواهم برنامه هایم را به صورت جدی شروع کنم، بزرگترین نگرانی ام درباره سخنرانی این بود که، مبادا فردی سوالی بپرسد که آن لحظه پاسخش را ندانم!

اما حسی بسیار واضح در درونم، به من گفت:

اصلاً نگران نباش. پاسخ ها به موقع برایت خواهند آمد. آنگاه به من گفت که تنها وظیفه ام اشاعه توحید است و به من اطمینان  داد که “بقیه اش با اوست:

جواب سوالات، آماده سازی شرایط، آوردن ثروت و نعمت به زندگی ام و … همه و همه با اوست. جالب است که همیشه، بهترین و کاملترین پاسخ های من به سوالات، دقیقاً روی استیج یا حتی درست در لحظه ضبط فایل بوده است.

من این حس، انرژی، خدا یا هر آنچه می نامیمش را باور کردم.

آن زمان که از من خواست که آرام باشم و فقط شروع کنم و هدایتم با اوست، به یقین هدایت شدم و همه چیز در زندگی ام با او معنا یافت.

اینجا در آمریکا، هرگاه از من می پرسند دین شما چیست؟  پاسخی جز این ندارم که: یکتاپرست هستم. چون نمی توانم این انرژی را در قالب هیچ نام یا فرقه ای جای دهم. چون انتخاب کردم تا به قول قرآن، پیرو آیین ابراهیم باشم که موحد بود و مشرک نبود.

به نظرم بهترین نگاه به خداوند، همان نگاه خالص و توحیدی ابراهیم به این انرژی است. نگاهی که فارغ از هر فرقه و پیرو، خودش بود و خدای خودش.

وقتی به زندگی ابراهیم می نگرم، نگاه پر از یقین ابراهیم به این نیرو را در جای جای زندگی اش می بینم:

از ورود به آتش، رها کردن همسر و فرزندش در بیابان تا قربانی کردن فرزندش…

نگاهی که یقین دارد باید توکل کرد و قدم ها را  برداشت. هدایت به موقع می آید و قدم های بعدی گفته می شود.

نگاه ابراهیم به من فهماند که خداوند همه چیز است. من، تو، نظم جهان، قوانین هستی و همه آنچه هست خواه آن را خوب می دانیم یا نه، همه و همه شکلی است از انرژی ای که خدا نامیده ایم.

خداوند به شکل هر آنچه در ذهنت بسازی، وارد زندگی ات می شود، همانگونه که به شکل باورهای سلیمان نبی، برایش خدایی وهاب شد و در قالب قدرت و ثروت، وارد زندگی اش شد. همانگونه که برای ابراهیم، از آتش تبدیل به گلستان شد.

خداوند مثل آبی است که به شکل ظرف باورهای تو در می آید. باید ببینی چه ظرفی برای او ساخته ای؟!

زیرا می تواند ظرفی باشد در قالب خانه ای زیبا، سفری رویایی به زیباترین نقاط دنیا، خودرویی با امکانات عالی، رابطه ای توام با عشق و مودت، سرمایه گذاری هایی سود آور، سلامتی و آرامش و همه چیزهای خوب

یا بر عکس، نگرانی هایی مثل اجاره خانه، قسط، بدهی، روابط نامناسب، بیماری های مختلف و…
حال که خداوند همه چیز است، می خواهی برای تو چه شکلی داشته باشد؟

ثروت باشد یا فقر؟ درمان باشد یا درد؟ عشق باشد یا نفرت؟ آسان باشد یا سخت؟

بپذیر، ایمان بیاور که هیچ محدودیتی برای این خدا نیست. بدان خدا چیزی جدا از ما نیست و درگیر هیچ  قالب و واژه ای نباش.

هرچه بزرگتر فکر کنی، هرچه باورهای قدرتمند کننده تری درباره ثروت، سلامتی، روابط زیبا و… بسازی، این انرژی به شکل  زیباتری وارد زندگی ات می شود و به همان میزان، نگرانی هایت را کمتر، آرامش ات را بیشتر و جهانت را زیباتر می نماید.


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم»
    721MB
    50 دقیقه
  • فایل صوتی رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم»
    46MB
    50 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2324 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «روح اله عبداللهی» در این صفحه: 3
  1. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3981 روز

    ? انسان مادی گرا ?

    اکثر انسانها تعریف یک زندگی خوب را داشتن سلامتی جسمانی و تامین خوراک، خوراک و مسکن خوب می دانند. رشد فکری و روانی یک انسان چون قابل سنجش فیزیکی نیست معیار یک انسان موفق به حساب نمی آید. افراد مسن با حسرت در مورد دوران جوانی خود صحبت می کنند.

    ? رشد و تکامل ?‍

    هر قدر سن بالاتر می رود انسان کاملتر می شود. مطابق قانون هر چیزی برود چیز بهتری جایگزین آن می شود. پیری سلولها هم با افزایش تجربه، علم و خرد جایگزین می شود.

    ? تعریف ورزش ?‍

    عملی فیزیکی جهت افزایش تناسب اندام است. طبق تعریف ذهن نقش خاصی ایفا نمی کند. در طول تاریخ چون شغل اکثر مردم فیزیکی بوده مردان و جوانان مهمتر از زنان و افراد مسن بوده اند. این باور باعث موفقیت بیشتر مردان در طول تاریخ نسبت به زنان شده است. اکنون که بشر به ذهن خود متکی تر می شود تعادل در حال ایجاد شدن است.

    ? ورزشکار موفق?

    رونالدو سالمترین انسان دنیا قلمداد می شود. قدرت و میدان دید بالا، تصمیم گیری سریع، اندام عضلانی و متناسب. او اکثر موفقیتهای خود را بعد از 25 سالگی به دست آورده است. رونالدو یادگیری و تمرین مداوم را عامل موفقیت خود می داند. اما اعتراف کرد که اکثر افراد با وجود این کارها به هدفشان نمی رسند.اکثر افراد موفق دلیل اصلی موفقیت خود که باورهای در جهت خواسته هاست را نمی دانند. اما عملکرد ورزشکار است که باورهای او را نشان می دهد.

    ? وقتی باور به وجود می آید ??

    بعد از 2 طلای سنگین وزن وزنه برداری در المپیک 2000 سیلی از رکورد داران سنگین وزن در ایران پدیدار شدند. بعد از طلای رنگرز در کشتی فرنگی و ظهور محمد بنا به عنوان مربی کشتی گیران زیادی در مسابقات جهانی و المپیک موفق به کسب مدال طلا شدند. بعد از برنز ساعی در المپیک 2000 گرفتن مدال تکواندو در المپیک عادی شد. وقتی یک الگوی موفقیت برای ورزشکاران ایجاد می شود ورزشکاران موفق بیشتر می شوند.

    ? میزان فیزیکی بودن یک ورزش و سن ?

    هر قدر ورزشی مثل کشتی و وزنه برداری فیزیکی تر باشد تصور بر این است که بعد از 25 سالگی بدن ورزشکار رو به افول می گذارد. ورزشکارانی مثل محمد توکلی، حسن رنگرز، مهدی حاجی زاده، کورش باقری و … در حدود 25 سالگی از ورزش قهرمانی کنار رفتند. ایشان دلایل روانی، جسمی و خانوادگی را دلیل خود می دانند. اما در ورزشهایی مثل سوارکاری فردی مثل نیک اسکلتون در 58 سالگی طلای المپیک ریو را می گیرد.

    ? المپیک میدان سنجش آمادگی ?‍

    بسیاری از ورزشکارانی که در مسابقات مختلف قهرمان می شوند در المپیک نمی توانند قابلیتهای خود را نشان دهند. چون آنجا آمادگی ذهنی حرف اول را می زند. بانوان ما بعد از عدم موفقیت در المپیک ریو اعتراف کردند که چون در کانون توجه بوده اند نتوانستند آرامش خود را حفظ کنند. افرادی مثل یزدانی، تقوی، احمدی، خدابخشی، عاشورزاده و … با عدم مدیریت ذهن خود در المپیک ناکام بودند. به خاطر همین کسانی که در المپیک مدال طلا می گیرند نابغه محسوب می شوند. این نبوغ از ذهن و نه از جسم ناشی می شود. افرادی مثل رضازاده، ساعی، دبیر، خادم و … در عرصه های غیر ورزشی هم موفق هستند.

    ? نقش باور در موفقیت ورزشکار ??‍

    ورزشکاری که باور دارد میزان آمادگی جسمانی مهمتر از آمادگی ذهنی اش است بعد از 25 سالگی کم کم قابلیتهای خود را از دست می دهد. مثل ناکاتای ژاپنی که در 29 سالگی از فوتبال و رسول خادم در 26 سالگی از کشتی خداحافظی کردند. اما ورزشکاری که باور دارد دلیل موفقیت او باورهایش است فردی مثل میورای ژاپنی می شود که در 50سالگی در سطح اول ژاپن فوتبال بازی می کند. یا محمود نامجو که در 41 سالگی در مسابقات جهانی کشتی برنز گرفت. یا روژه میلای کامرونی که در 42 سالگی در جام جهانی بازی کرد.

    ? نقش تعهد در موفقیت ورزشکار ???

    هادی ساعی که در 24 سالگی برنز المپیک را گرفت می گوید به آن دوره به عنوان تدارک دوره بعدی فکر می کردم. یعنی هدفش رسیدن به طلا نبوده است. اما می گوید متعهد شدم در دوره بعدی طلا بگیرم و گرفت. قبل از المپیک پکن که 32 ساله شده بود همه مخالف شرکت او بودند. او می گوید یک تعهد نوشتم و گفتم اگر طلا نگرفتم این را به همه نشان دهید. در المپیک با یک تکواندو کار 25 ساله که 15 سانتی متر بلندتر و 10 کیلوگرم سنگین تر از خودش بود مبارزه کرد و در حالی که 4-2 عقب افتاده بود 4-6 برنده و قهرمان شد. او می گوید حاضرم حذف شوم اما نقره و برنز نگیرم. او نفرات دوم و سوم را فقط برای معرفی نفر اول به حساب می آورد.

    بهداد سلیمی در 26 سالگی در المپیک ریو در حالی که زانویش مصدوم بود وزنه 116 کیلوگرمی را بالا برد که در تمرینات هم نتواسته بود بلند کند و از تالاخادزه 23 ساله ای که اسطوره گرجستان است و 115 کیلوگرم زد و در اوج آمادگی بود بالاتر قرار گرفت.

    ? قائم به ذات یا غیر بودن ورزشکار ?

    مارک تایسون ستاره بوکس جهان بعد از 25 سالگی وارد حاشیه شد و افول کرد. کسی که برای رسیدن به احساس خوب محتاج عوامل بیرونی است از مسیر درست خارج می شود. مایکل فلپس بعد از 26 سالگی که از موفقیت ورزشی اشباع شده بود سمت لذتهای واهی رفت و رو به افول گذاشت. او دیگر خواسته ای نداشت و دچار خلا احساسی شد.کسی که می خواهد خلا احساسی خود را با عوامل بیرونی پر کند باعث بزرگتر شدن این خلا و وابستگی او به غیر می شود. سیگار، قلیان، مواد مخدر، الکل و امثال آنها وابستگی ورزشکارانی است که نمی توانند احساس خوب را در درون خود ایجاد کنند. وقتی شخصیت ورزشکار به همراه تخصص و شهرتش رشد نمی کند آنها باعث تشدید شخصیت رشد نیافته او می شود. پول فراوان افرادی مثل رونالدو و سرنا ویلیامز را بخشنده تر و افرادی مثل تایسون و کانتونا را خشن تر می کند. در واقع وقتی ظرف آماده نیست پول، شهرت و مهارت ورزشکار باعث نابودی ورزشکار می شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  2. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3981 روز

    من هم با آقای مصطفی موافقم. به نظر من تمام نظرات باید در یک صفحه و به صورت رول آوت باشند. با باز کردن هر نظر نظرات دیگر بسته شوند.

    علاوه بر این پیشنهاد می کنم در یک مسابقه ما از استاد سوال بپرسیم و استاد به بهترین سوال پاسخ و جایزه بدهند.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: