این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-20 08:13:572024-02-20 08:31:07ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
آیا فکر میکنید با تمرین و تلاش و تکرار در زمینهای که مهارت خاصی الان ندارید توش میتونید خیلی پیشرفت کنید یا نه ؟
تو این مورد من به خودم نمره خوبی میدم
چون اگر عمران 5 سال پیش بودم اگر میدیدم تو زمینه اطلاعات و تخصص ندارم اصلا واردش نمیشدم و حتی امتحانش هم نمیکردم
ولی خداشکر بعد از آشنای من با شما استاد عزیز باعث شده اعتماد بنفس و خود باوری من افزایش پیدا کنه و خودم رو از درون توانمندتر ببینم که میتونم کارهای خیلی بزرگتر هم انجام بدم
مثلا در گذشته زمانی که شغل کار معدن رو انتخاب کردم اولش وارد شدم هیچی بلدش نبودم ولی ادامه دادم و تلاش کردم و استقامت از خودم نشون دادم و بعد کلی توش پیشرفت کردم که بعد از مدتی تو پرسنلهای شرکت من جز بهترین کارگرهای شرکت بودم
یا کار خودم و بیزنسی که برای خودم زدم
اولش من که هیچ اشنایی با گیاه الوئه ورا و نحوه کشت و پرورش نداشتم ولی بعد حدود 6 ماه تحقیق مداوم و کسب اطلاعات من تو این زمینه کلی متخصص شدم و کلی توش پیشرفت کردم در حدی که حتی دوستانی که از من قدیمیتر بودن در حد من اطلاعات و تجربه نداشتن این بخاطر تمرکز و تلاشی بوده که من از خودم نشون دادم
وگرنه که من از قبل تو این زمینه استعدادی نداشتم
یا انجام کار جوشکاری
من برای ساخت گلخانه برای خودم تصمیم گرفتم خودم سازه رو بسازم بنابراین نیاز بود جوشکاری بلد باشم برای همین تصمیم گرفتم نصاب نیارم و خودم یواش یواش با آموز و خطا جوشکاری کنم و گلخانه رو بسازم
و خداشکر همین هم شد که کاری که نصاب میتونست تو یه هفته جمعش کنه من تو یک ماه تنهایی با تلاش و ادامه دادن و نامید نشدن انجامش بدم و عوضش این باعث شد اعتماد بنفسم کلی افزایش پیدا کنه و باز یه قدم به خود باوریم و شناخت توانایی خودم نزدیکتر شدم که من میتونم کارهای بسیار بزرگتر دیگه هم انجام بدم
یا کار با لپ تاپ یا تولید محتوا و تدوین فایلهای خودم که اصلا هیچ آشنایی باهاش نداشتم و خیلی از کارهای دیگه که خداشکر تونستم تلاش کنم و تمرین کردم و ادامه دادم و یادش گرفتم
و الان هم تو حوزه کاری خودم که قبلا تولید کننده و کشاورز بودم الان وارد زمینه بازاریابی و فروش ژل و محصولات الوئه ورا شدم
یعنی چیزی که با کار قبلی من زمین تا آسمون فرق داره و مسیری که من توش اصلا تخصص و مهارت و استعدادش رو ندارم
ولی بواسطه کارهایی که قبلا بلد نبودم و دیدم که من تونستم تلاش بکنم و نامید نشدم و ادامه بدم بالاخره تونستم توش موفق بشم
و از همه مهمتر به این اعتماد بنفس و خود باوری رسیدم که من میتونم کارهای خیلی بزرگتر از این هم انجام بدم
بنابراین با توکل و امید هدایت خدا وارد این حوزه شدم و خداشکر الان که حدود 6 ماه دارم تو این زمینه تمرکز میذارم هر روز دارم پیشرفت میکنم و کلی چیز دارم یاد میگیرم
که در ادامه تو کار و تجارتم خیلی بمن کمک خواهد کرد
عاشقتم استاد عزیز
دوره احساس لیاقت بینظیر بوده اینقدر نتایج عالی برای من داشته که من تو زندگیم تحول عظیم رخ داده که باعث شده کلا دوباره محل زندگیم تغییر بدم و مهاجرت کنم به جای عالیتر
اون هم کاملا داوطلبانه نه از روی اجبار
و خداشکر دارم میبینم که هر روز داره اتفاقات خوب عالی داره برام رخ میده که همش بخاطر تقویت باورهای احساس ارزشمندی من بوده که باعث شد خداوند منو به مسیری هدایت کنه که چرخ زندگی من روانتر و باکیفیتتر بچرخه
الان تو این ماه درگیر این تغییرات و جابجایی و این داستانها بودم برای همین کمتر تو سایت فعال بودم
ولی با این حال فایلهای شما رو همیشه گوش میدم و کلی چیز یاد میگیرم
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
دوست ارزشمندم…مثل همیشه از خوندن کامنت هات لذت میبرم، از اینکه در مورد موفقیت ها و روند رو به رشدی که در زمینه کسب و کار داری رو هر دفعه میای و با ما به اشتراک میزارید لذت میبرم…
باز هم میگم شما برای من یه الگوی موفق و ارزشمندی مخصوصا در زمینه کسب و کار…با تعهد و اراده، با طی کردن قانون تکامل آروم آروم قدم هاتو دریافت کردی و بهشون عمل کردی و نتیجه هم قطعا وارد زندگیت خواهد شد، همانطوری که تا الان این معجزات خداوند رو دریافت کردی به آسونی….
دوست عزیزم شما آسون شدی برای آسونی ها….چقدر خوشحالم از اینکه کامنت هاتو میخووونم، بینهایت تحسینت میکنم برای این حد از ارزشمندی و لیاقت بالای شما….
من از کامنت هات متوجه عملکرد شما هستم، از اینکه اینقدر عالی به قانون داری عمل میکنی، اینقدر رهایی که بدون اینکه جهان شما رو مجبور به تغییر کنه، خودت با عشق به پیشواز تغییرات میری و با شجاعت بهشون عمل میکنیم و اینها همه نشانه واضحی است از صلح درون شما …از اینکه توحید رو خیلی خوب درک کردی و داری بهش عمل میکنی، چیزی که استاد در دوره روانشناسی ثروت 3 جلسه 2 بسیار زیبا در موردش توضیح دادن….
من عاشقتم که اینقدر عالی برامون کامنت میزاری دوست عزیزم….
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
به نظرم با تمرین و تلاش و تمرکز تو هرررررر کاری میشه پیشرفت کرد ولی استعداد هم بی تاثیر نیست تو ذهن من اینجوریه که اگر شما تو یک زمینه ای استعداد نداشته باشی با تمرین و تلاش پیشرفت میکنی ولی به اون مهارتی که اون شخص با استعداد انجام میده نمیرسی این باور قلبیه منه و میدونم که اشتباهه و باید درستش کنم
مثلا من به نظر خودم تو پول ساختن استعداد خاصی نداشتم و هر کاری میکردم از لحاظ مالی بسیار ضعیف بودم اما چند وقتی هست که من از لحاظ مالی پیشرفت خیلی خوبی داشتم به طوری که خیلی از چیزهایی که آرزو داشتم رو خریدم بدهی هام رو هم تسویه کردم و الان چندین ماهه به یک ثبات مالی خوبی رسیدم و ایده های خیلی خوبی دارم که انشالا تو سال آینده عملیشون میکنم خب این نشون میده که من اشتباه فکر میکردم و باید روی ذهنم کار میکردم روی ایده هام کار میکردم مداومت و ثبات توی کارم میداشتم تا به نتیجه برسم پس چیزی به نام استعداد وجود نداره یا اینجوری بهتره بگم که ما تو هررررر کاری که دلمون بخاد به بی نهایت مهارت میتونیم برسیم با تمرین و ثبات در انجام اون کار
مثلا من خودم فکر میکنم تو فروش مخصوصا اگر فیزیکی باشه مثل وسایل ورزشی استعدادی ندارم و تا حالا هم اینکارو امتحان نکردم تا اونجایی که یادم میاد
یه ایده دارم میخام وسیله های ورزشی حالا یا نو یا دست دوم با قیمت مناسب بخرم و اونارو بفروشم حالا یا به شاگردام یا دوستان و آشنایانم که هم ترسم از این که یه جنسی رو بخرم و رو دستم باد کنه بریزه هم انشالا یه پول خوبی هم بسازم و اعتماد به نفسمم بره بالاتر
(از اینجا به بعد کامنت رو بعد از گوش دادن فایل دارم مینویسم)
چقدر حرفهای استاد فوق العاده بود و چه درس بزرگی برای من مربی داشت که تلاش دیگران رو تشویق کنم نه استعدادش رو چقدررررررر من استعداد درخشان به قول بقیه تو فوتبال دیدم که گول همین استعدادشون رو خوردن و دست از تمرین و تلاش برداشتن و به چشم به هم زدنی فوتبالشون تموم شده و چه کسایی رو دیدم که به قول بقیه بی استعداد بوده ولی با پشتکار و تمرین خودشون رو بالا کشیدن و الان خیلی خیلی موفق تر از اون با استعدادها هستن
میگن مسی استعداد داشت که به اینجا رسید ولی رونالدو با تلاش به این جایگاه رسید ولی با حرفهای استاد میفهمیم که این دیدگاه کاملا اشتباهه اونا جفتشون با تلاش، نظم، تمرکز، عشقو علاقه ،مداومت و ثبات به اینجا رسیدن چه کسایی رو داشتیم که تو بچگیشون از مسی هم بهتر بودن اما در بزرگسالی حتی به فوتبال محلات هم نرسیدن چه برسه به سوپر استار شدن پس این به ما درس میده که تلاش و تمرین مهمه هر روز تلاش کردن برای بهتر شدن مهمه
یه نمونه خودم بگم محمد رضا علیمردانی صدا پیشه معروف که انیمیشن های دیرین دیرین رو درست کرده و از این طریق هم خیلی معروف شد ایشون از بدو تولد یه بیماری داشته که تا 14 سالگی اصلا حرف نمیتونسته بزنه و دکترها ازش قطع امید کرده بودن که دیگه بتونه حرف بزنه خودش میگه من اون موقع ها آرزوی صدا پیشگی داشتم خیلی جالبه میخندید و میگفت ارزوی من مثل این بود که طرف رو تو ده راه نمیدادن سراغ کدخدا رو میگرفته بعد از درمانش که اون هم معجزه اسا بوده به شدت پیگیر علاقش میشه و دنبال میکنه و خداراشکر الان به موفقیت های بسیاری هم رسیده اینم یه نمونه از کسی که یه مرحله از بی استعداد هم پایین تر بوده و اصلا نمیتونسته حرف بزنه چه برسه بخاد هنجرشو آموزش بده صداهای متفاوت در بیاره
ذهنم میگه کشورهای دیگه اختراعات و کارای مهمو انجام دادن پس ما حق استفاده نداریم . ما فقط مصرف کننده ایم. اسب گوسفند و گاو و گیاه و درخت رو که خدا آفریده چرا خودمو لایق داشتن اینا هم نمیدونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اونچه من از این فایل بسیار ارزشمند وپراز اگاهی دریافت کردم این هست که بنظر شما استعداد در موفقیت ویادگیری یک حرفه ومهارت مهمتر هست یا تلاش وپشتکار
بنظر من که به توان1000برنامه ریزی درست واصولی ،تلاش،پشتکار ومداومت واستمرار تا رسیدن به هدف موردنطرواز آنطرف نتیجه گران نبودن وتمرکز بربهبود گرایی مستمربسیییییار مهمتر از استعدادی هست که تلاش وپشتکاری پشت آن نباشه
البته که این کاملا مسلم ومشخص هست که ما درموصوعاتی که مورد عشق و علاقیمان هست وشور اشتیاق فراوان برای ان داریم خیلی سریعتر مطالب را یاد میگیریم وسریعتر نتیجه میگیریم ولی باید این باور را عمیقا درخودمان بوجود بیاوریم که تمامممممی مهارتها رابا تکرار ،تمرین میتوان یادگرفت وهممممممه مهارتها قابل یادکیری برای همممممه افراد هستند اگر به این باور قلبی وعمیق رسیدیم دیگه از یادگیری هیچ مهارتی نمیترسیم ونگران نیستیم برچسپ هایی که دردوران کودکی به ماها زدن باعث شده که خکدمونو برای یادگیری خیلی از مهارتها ناتوان بدونیم
البته که اگر استعداد ان کار هم درما وجود داشته باشد بسیار هم خوب وارزشمتد هست میتوانیم از این موهبت الهی درراه پیشرفت ورسیدن به هدف مورد نطرمان بهترین استفاده رابکنیم ولی انچه عامل اصلی واساسی هست تکرار وتمرین واستنرار داشتن هست نه استعداد.
ویک نکته بسییییار مهم دراین فایل بنطرم این هست که برای آموزش،یادگیری وارتباط داشتن با افراد باید اول از همه مشخص شود که ما جزع کدام یک از 3نوع افراددریادگیری ورتباط ورزی هستیم واین راهم برای خودمان هم بچه هایمان وهم عزیزان بایدخیلی خیلی مهم واساسی وکلیدی بدانیم
چون افراد برای یادگیری ،اموزش ومهارت ورزی3نوع کلی تقسیم میشود
_بصری ها یا چشمی ها اینها بیشتر با دیدن وآنچه باچشم سروکار داردیاد میگیرند مثلا با تصویر ها ،نت هاونوشته ها ،کتاب خواندن خیلی سریعتر یاد میگرندوانچه میبنند وبا چشم درارتباط باشد خیلی عالی دریادکیری انها تاثیر اساسی میگدارد.برای این سری افراد جزوه آموزشی یا کتاب یا اموزش بر روی تصویر ،عکس بسیار درآموزش اینها تاثیر عمیق وسریع میگذارد.این گروه افراد حوصله توضیح دادن ،تفسیر مطالب،بحث درمورد مطالب آموزشی را ندارند فایلهای آموزشی برای اینها بسیار حوصله سربر هست برای آنها باید خلاصه ومفید حرف زد روی تصاویر وشکل تشان داد ویا نت وجروه برای اتها خیلی کاربردی ترهست تا فایل آموزشی درارتباط گیری هم باید حواسمان به افرادچشمی یابصری باشد.
_شنیداری ها:
اینها انچه با گفتن وشنیدن سروکار دارد برای ایتها تاثیر عالی میگدارد وسریع یاد میگیرند
اینها عاشق توضیح تفسیر مطالب هستند وفایل های آموزشی بیشترین تاثیر رابریک شنیداری میگذارد ودوست دارند درمورد یک مطلب آموزشی خوب بحث شود مثال زوه شود وهرچقدر توضیح بیشتر یادگیری اینها عمیق تر.
_حرکتی ها ،عملکردی هایا لمسی ها :
اینها بیشتر از طریق تجربه کردن بوییدن،چشیدن،لمس کردن،آزمایش کردن وبطور کل با آزمون وخطا انجام دادن وتحرک داشتن یاد میگیرند..
پس بنطر من مهمترررررررین مسئله دریادگیری هرمهارت این هست که اول بدانیم خودمان یا بچه هایمان جزع کدام دسته کلی آموزش پدیری قرار میگیریم واز همان طریق مطالب رایاد بگیریم ودنبال مهارت ورزی خودمان ویا عزیزنمان باشیم.
الان میگن کشور ژاپن یکی از دلایل اصلی اینهههههمه پیشرفتش درتکنولوزی .صنعت ووعلوم مختلف همینکه که از همون کلاسهای اول ابتدایی بچه هارا مشخص میکنن که هرکدوم جزع کدام دسته از اون3نوع اصلی قرار میگیرن وروشهای آموزشی این 3تا کاملا باهم فرق داره ومعلمهاو مربیان آموزشب درمقاطع مختلف کاملا براین مسئله مهم آگاهی دارن وآموزشهای لازم رادیده اند وبه هرگروه با روش درست ومتناسبش آموزش میدهندبخاطر همین هر3گروه بیشترین بهره وری ویادگیری را درهرمقطع دارن وهرمهارتی را خبلی راحت وسریع وآسان یاد میگیرن چون از راه درستش دارن آموزش میبین که بنظر من این خیلی خیلی خیلی مهم واساسی هست.
(ولی کشور عزیرما که ماشالا همه چی درهم وبرهمه)
وقتی از راه درشتش آموزش یک مهارتو شروع کنیم اونچه بعدش مهم هست باورهای هم جهت با خواسته درخودمان ایجاد کردن بصورت پایدار تکرار،تمرین ،پشتکار فراوان داشتن ایمان وتوکل به الهامات الهی ،حرکت کردن طبق قانون تکامل
ونکته مهم بعدی برای حفظ انگیزه تارسیدن به نتیجه نهایی ودلسرد نشدن ووسط راه رها نکردن این هست که موفقیت ها وبهبودهای هرچند بسیارکوچک خودمان را ببینیم ،بنویسم وهرروز انها رابه خودمان یادآوری کنیم تا ذهن متفی نگر وشیطان صفت ما دروسط راه دلسردمان نکند وانگیزه ادامه دادن را از مانگیرد.
وهرروز خودمان رابا دیرور خودمان مقایسه کنیم بهبودها وپیشرفت های هرچند کوچک خودمان را ببینیم بتناسبش به خودمان جایزه بدهیم ،تحسبن وتشویق کنیم تا انگیزه ادامه درما قوی وقویتر شود ومرتب قانون تکامل رابه خودمان یادآوری کنیم تا دچار کمال گرایی وعجله وشتاب یا نتایج سنگین وبزرگ نباشیم .
هدفهارا باتوجه باشرایط کنونیمان انتخاب کنیم وبهبودگرایی مستمر را اصل رسیدن به هرخواسته برای خودمان قراربدیم .
ودرطی مسیر یادگیری مرتب پیشرفت های هرچند بسیار کوچمکونو ببینیم حتما یاداشت کنم چون تمرکز بر موفقیت درما شعله ور میکنه وبتناسبش به خودمون جایزه بدیم ،تعریف وتشویق کنیم تا انگیزه ادامه درما قوی وقویتر بشه وگامهای بعدی را سریعتر وقویتر برداریم.
به بچه هایمان هم بنظر من به برنامه ریزی درست داشتن ،تلاش وپشتکار داشتن وبهبود گرایی مستنرشون فارغ از نتیجه ای که میگرن ارزش وبها بدیم وبتناسبش تشویق وتحسینشون کنیم تا براشون جا بیفته که اونچه مهم وارزشمتده تلاش پشتکار درست واصولی مته ته نتیجه ای که میگیرم.
انشاالله که خدای قادرومهربون کمکمون کنه که همگی عملگرای پایدار به این آگاهی ها باشیم وکشور عزیمون هم روشهای آموزشی را بتناسب افراد3گروه بصورت درست واصولی واز همون کلاسهای اول ابتدایی درست واصولی اجرا کنه تا فرزندان عزیزمان بیشترین بهره وری وآموزش را درهرسطحی داشته باشن
خدا رو شاکرم که توفیق درک آگاهی های این فایل را به من عطا فرمود انشاالله با عمل به آگاهی هاش سپاسگزار خواهم بود انشاالله
آیا فکر میکنید با تمرین و تلاش در مواردی که الان مهارت ندارید میتونید خیلی پیشرفت کنید؟ بله چون مثال عینیش رو دیدم افرادی که در زمینه ای استعداد نداشتن ولی بعد موفق شدن
نکات مهم:
هر چقدر قانونو درک کنیم تکامل رو درک کنیم متوجه میشیم که رسیدن به هر خواسته ایی امکان پذیره و در هر موضوعی اگه تلاش کنیم حرکت کنیم باور و توکل داشته باشیم پیشرفت میکنیم و لاجرم نتیجه میگیریم
اگر برای پیشرفت و یادگیری هر موضوعی باور درستش رو بسازیم روشی که بهتر یادش میگیریم رو پیدا کنیم ایمان توکل داشته باشیم و حرکت کنیم هر روز خودمون رو بهبود دهیم لاجرم موفق میشویم
دلیل توقف افراد در زمینه ای که استعداد داشتن اینه که تشویق شدن به خاطر استعدادشون نه به خاطر حرکت و تلاششون
خطر اینجاست که فکر کنیم استعدادش رو ندارم اون موقع حرکتی هم نمیکنیم
استعداد چیزی نیست که باهاش بدنیا بیایم بلکه میتونیم بهبودش بدهیم مغز رو میشه همیشه در هر زمینه ای بهبودش داد
موقعی افراد رو تشویق کنیم پاداش بدهیم که دارن حرکت میکنند نه صرفاً به خاطر استعدادشون
اگه فکر میکنیم موضوعی یادگیریش برامون مشکله به این فکر کنیم که ممکنه نیاز داشته باشیم به تلاش بیشتر ولی اگه تیکه اولش رو رد کنیم میتونیم خیلی پیشرفت کنیم
تمرین این قسمت:
موضوعی که فکر میکردید درش استعداد ندارید رو انتخاب کنید؟ «ریاضی»
دقیقا یادم نیست کلاس هشتم نهم بودم که سر مسئله ای گیر کردم و دیدم خواهرم خیلی راحت حلش کرد و بعد از تکرار اون موضوع از اون موقع من فکر کردم من نمیتونم ریاضی رو بفهمم و از ریاضی زده شدم فقط برا نمره قبولی میخوندم چون پذیرفته بودم من یادش نمیگیرم چون استعدادش رو ندارم و این موضوع ادامه پیدا کرد و این درک نکردنها ادامه پیدا کرد و مسائل روی هم تلنبار شد به شکلی که از ریاضی فراری بودم و سوالهای پیچیده رو خواهرم برام حل میکرد این شد که همیشه در ذهنم کلی مسئله حل نشده داشتم برام رویای دست نیافتنی شد که بتونم راحت هر مشتق هر معادله چند مجهولی هر انتگرال و لگاریتمی رو حل کنم چون اگه یکم سوال پیچیده میشد از یه جایی به بعد نمیتونستم ادامه مسئله رو متوجه بشم و حلش رو کامل کنم
من اگه یه مبحث رو با مثالهای متفاوت از چندین جهت حلش رو ببینم بهتر یادش میگیرم نه صرفا فقط یه مثال .یادمه وقتی از طریق شما قانون رو به یاد آوردم من عاشق ریاضی شدم و دوست داشتم برگردم و تمام مسئله های که در ذهنم حل نشده رو حلش کنم تا اینکه خدا چند روز پیش بهم الهامش کرد شروع کنم بعد قدم اول برا من نوشتنش در تمرین ستاره قطبی بود نوشتم ریاضی و اون روز فقط بهش فکر کردم و باز هم امداد خداوند اومد و مسیرش برام باز شد به این طریق که دقیقا روز بعد شما این فایل رو گذاشتید و حس کردم خداوند سفارشی برا من این فایل رو آماده کرده بعد از گوش دادنش و خلاصه برداری و فکر کردن بهش هدایت شدم به گرفتن یه دوره آموزش ریاضی و همون موقع ثبت نام و شروع جلسه اول البته من به خودم قول دادم تا مبحثی رو درک نکردم و در ذهنم ملکه نشده سراغ جلسه و مبحث بعدی نروم چون دوست دارم قشنگ ریاضی رو بفهممش و قوی بشم اینکه چقدر طول میکشه برام مهم نیست مهم اینه که من بهتر بشم هدف کوچک من اینه که میخوام این جلسه رو بفهمم این چند روز سر جلسه اولم و فقط یه قسمتش رو کار کردم و نیازه بارها تکرارش کنم تا درکش کنم وقتی داشتم نگاه میکردم بارها فیلم رو نگه داشتم و برا خودم توضیح دادم و بعد ادامه دادم دوست دارم قشنگ یادش بگیرم ولی همون قدری که متوجه شدم برام خیلی لذت بخش بود خیلی حس خوب گرفتم از همین اندازه بهتر شدنم در ریاضی خدا رو شاکرم که همواره هدایتم میکنه به مسیر بهتر شدن و همواره همراهه…
پلن خدا رو دارم حسش میکنم دارم همراهیش رو حس میکنم اینکه راحت کارها رو برام انجام میده رو حس میکنم و لذت میبرم متوجه میشم یه موضوعاتی داره در ذهن من تغییر میکنه و خدا داره اینکار رو میکنه من دارم بهتر میشم در درک الهامات خدا و عمل بهش یعنی خدا داره تمام کارها رو میکنه و مسیر عمل بهش رو برام باز میکنه واقعابی اندازه ستودنیه خداوندی که قوانینی تا این حد غیر قابل تغییر و عادلانه در جهانش قرار داده …
استاد عزیزم بسیار ممنونم که این سری فایل ها رو آماده کردید و به من هدیه دادید خودش یه دوره جامع و کامله انشاالله رب العالمین از جایی که فکرش رو نمیکنید شما رو اجابت کنه که این اندازه ارزش خلق میکنید برا جهانش کار شما ستودنیه دوستتون دارم و از رب العالمین براتون سلامتی شادی ثروت موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت را خواستارم.
استاد عزیزم امروز داشتم باز هم این جلسه ارزشمند رو گوش میدادم. یک خاطره به ذهنم رسید و علتش رو توی حرفای شما متوجه شدم. استاد جان واقعا هر لحظه از درایت و صحت تک تک جملات شما شگفت زده میشم و این کلام پروردگار هست که از زبان شما جاری میشه. سپاسگزارتونم استاد عزیزم
من توی دوران مدرسه همیشه شاگرد اول بودم همیشه بهترین نمرات رو داشتم. البته تلاش خاصی هم نمی کردم و با همون مقدار تلاش نمراتم عالی بود. به همین خاطر مورد تحسین همه بودم توی مدرسه، توی خونه، توی فامیل. همیشه این رو شنیده بودم که زهره خیلی باهوشه خیلی استعداد داره. دیگه این برام باور شده بود همیشه بهترین رتبه رو دارم.
تا اینکه رسید به سال کنکور. من با همون ذهنیت که استعداد و هوش دارم برای کنکور هم تلاش خاصی نکردم به این خیال که من همیشه نمرات عالی میگیرم کنکورم مثل امتحانای مدرسه است. اما وقتی جواب کنکور اومد اصلا رتبه خوبی نگرفته بودم. دنیا روی سرم خراب شد. کل اعتماد به نفسم از بین رفت. ( اینجا همون صحبت شماست که استعداد تا یه جایی جواب میده تو باید تلاش و تمرین هم داشته باشی). کلا من به خودم شک کردم که آیا اصلا استعدادی داشتم؟ شاید تموم اون نمرات شانسی بوده؟
باز اومدم خودم رو دلداری دادم که نه من استعداد دارم اما شاید توی کنکور شانس نیاوردم شاید حقم خورده شده و هزارتا توجیه دیگه. یک سال دیگه هم نشستم پشت کنکور بدون تلاش خاصی انگار که قبولی من قراره خود به خود رخ بده چون من باهوشم و احتیاج ندارم تلاش کنم. اما باز هم همون رتبه پایین تکرار شد. اعتماد به نفسم ضعیف تر شد. دیگه کلا قید استعداد رو زدم. گفتم مثل اینکه از اول استعدادی نداشتم. اون موقع به این نتیجه رسیدم که بشینم بخونم و کمی تلاش کنم. سال بعدش کارشناسی دانشگاه آزاد قبول شدم. قبل از کنکور اصلا فکرشم نمیکردم که من با اون همه موفقیت های تحصیلی نهایتش دانشگاه آزاد قبول بشم. خیلی خیلی برام قبولش سخت بود و نگران نظر فامیل و اطرافیان بودم. وارد دانشگاه شدم و دوباره در ایام امتحانات دیدم که من بهترین نمرات رو کسب می کنم. خلاصه هر ترم من شاگرد اول و نمره الف بودم. اونجا بود که متوجه شدم من استعداد دارم اما خودم هم باید تلاش کنم. دوباره اعتماد به نفسم رو به دست آوردم. و با خودم تصمیم گرفتم که برای کارشناسی ارشد حتما برم یک دانشگاه عالی و دولتی. نشستم و برنامه ریزی کردم و درس خوندم تلاش میکردم به استعداد خودم هم اطمینان داشتم. همون سال اول من کارشناسی ارشد دانشگاه شهیدبهشتی تهران قبول شدم. و این اتفاق یکی از بهترین خاطرات من در زندگیم هست که بعد از اون همه شکست پشت کنکور تونستم به هدفم برسم و به خودم افتخار می کردم.
همیشه به این موضوع فکر میکردم علتش رو متوجه نبودم تا این جلسه ارزشمند رو چندین مرتبه گوش دادم و دلیل این اتفاق رو متوجه شدم و باعث شد باز هم اعتماد به نفس بیشتری بگیرم.
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
با تلاش و پشتکار می توانیم به هر جایی که بخواهیم و باور داشته باشیم که میشود، دست یافت. البته من اعتقاد دارم بعضی استعدادها ذاتی است مثل صدای خوب، قدرت تجزیه و تحلیل، هنر و … اما این برای شروع کار خوب است و تا مراحلی هم ما را به جلو میبرد اما اگر استمرار و پشتکار چاشنی کار نباشد صددرصد همین استعداد ذاتی هم دردی را از ما درمان نخواهد کرد.
بنظرم اعتماد بنفس و خودباوری که باعث ساختن شخصیت قوی میشود، اگر نباشد هر استعدادی هم داشته باشیم هیچ وقت بالفعل نخواهد شد.
به قول استاد عباس منش عزیز “همه ما انسانها یک سیستم عصبی داریم پس اگر یک نفر توانسته کاری انجام دهد همه افراد میتوانند به شرط اینکه مانند او باور و عمل کنن.”
برای خود من بارها این قضیه ثابت شده که در یک مرحله از زندگی نتوانسته ام کاری را انجام دهم چون فکر میکردم من توانایی آن کار را ندارم اما وقتی فشار روم بوده و به خودم تعهد دادم که انجام دهم توانستم و نتایج خوبی گرفتم. پس برای من صددرصد تلاش و پشتکار و استمرار از استعداد مهمتر است.
مهارتی که فکر می کنی در آن استعدادی نداری یا متقاعد شده ای که به درد انجام آن کار نمیخوری را انتخاب کن…
من همیشه فکر میکنم به درد کار فروش نمیخورم چون اصلا بلد نیستم در قبال ارزشی که میسازم پول درآورم. هنوز قضاوت دیگران برایم مهم است. هنوز به جای آنها فکر میکنم و نتایجی میگیرم که مانع میشود بتوانم برای کاری که زحمت میکشم دستمزدی بگیرم . در اکثر مواقع حاضرم ضرر کنم اما سنگینی این فکر که دیگران در ذهن خودشان چه میگویند روم نباشه. به عنوان مثال بعد از بچه دار شدن که به اجبار خانه دار هم شدم تصمیم گرفتم از نظر مالی تاحدی مستقل شوم . چون به کار شیرینی و کیک هم علاقه مند بودم از اطرافیان و دوستان گه گاه سفارش میگیرم اما در 90 درصد مواقع حتی هزینه مواد اولیه هم نگرفتم و هر زمان صحبت شده خودم گفتم چیز زیادی نشده و مهم نیست و متاسفانه کم کم هم انگیزه برای کار را از دست دادم چون شده کاری پرزحمت بدون درآمد و همین عامل باعث شده که من باز به برگشت به کار کارمندی و برای دیگران کار کردن فکر کنم. هر چند میدانم با این شرایط اصلا به نفع من نیست که با دوتا بچه کوچک باز بخواهم تمام وقت بیرون از خانه باشم و حتما کار بایستی پاره وقت و بدون اجبار به رفت و امد باشد و بهتر است من در منزل کار کنم. اما روی این باورهای مخرب و عدم خودباوری و مهم بودن قضاوت دیگران هم بایستی کار کنم.
حتما از امروز سعی خواهم کرد به حرف استاد عمل کنم و پیشرفت هایی که در مورد این قضیه داشتم یادداشت کنم تا بتوانم بر یکی دیگر از باورهای مخرب خود غلبه کنم.
سپاسگزار خداوند مهربان ، استاد عزیز و همه دوستان گرامی که تجربیات خود را به اشتراک میگذارند هستم.
به نام خداوند بخشنده مهربان ،رزاق،وهاب ،رحیم،تواب ،فتاح،جبار وهزاران اسم دیگه
خدایا من به هرخیری از سمت توفقیرم ،خدایا کمکم کن یادم نره هرآنچه که دارم از آن توست
سوال این جلسه روچندین بارشنیدم ،چندین بارخوندمش وچندین بارجواب دادم اما هرچی بیشترفکرکردم دیدم جوابم به باورمحدودکننده نزدیکتر هست ،
درنگاه اول به فایل گفتم معلومه که هرکسی باتمرین وتکرارمیتونه همه چیز یادبگیره .
ولی فردای اونروز بودیا شایدم بعدازظهرهمون روز درست یادم نیست ،دخترم داشت نقاشی میکردونگاش کردم وبه یادآوردم که ای وای من همیشه فکرمیکنم مارال استعدادذاتی تونقاشی کردن داره چون ازسه سالگی داره همش بامدادرنگی وگواش وآبرنگ وپاستل وانواع مدادهای طراحی کارمیکنه وبدون اینکه کلاس خاصی بره چنان طراحی میکنه که اصلاهمه مات ومبهوت بهش نگاه میکنن (البته توپرانتزبگم مارال دختر کوچیکمه و14سال داره) وقتی دیدمش وبهش فکرکردم دیدم من همیشه باخودم میگم این دختر استعدادعجیبی توطراحی داره ومن اگر تاصدسال دیگه نقاشی کنم نمیتونم مثل اون بشم
دومین مورداستعدادعجیب خواهرم توریاضیات هست که من به طرز باورنکردنی باورم اینه که من هیچوقت نمیتونم مثل سمیه اینقدردرس بخونم واینقدرموفق باشم توزندگیم ،چون من سنم بالاست واون ازبچگی کلی درس خونده تاحالا به این درجه رسیده ،من 15ساله بودم که بابام به زورمنوشوهرداد ووقتی که مجبوربه ترک تحصیل شدم واز شهرشیراز رفتم زندگی توی یک روستایی که هیچی نداشت اونقدرحالم بدشد که تاسالهای سال نتونستم هیچ حرکتی کنم وافسرده وناراحت وغمگین شدم وتا الان هرگز درس نخوندم وهمیشه ناراحتم واحساس میکنم اون زمان وقتش بود که من استعدادام روکشف کنم ونه حالا که 41سالمه الان دیگه نمیتونم هیچی یادبگیرم
یعنی عاشقتم استادباطرح سوالاتت ،من این جمله رواولین باربودازمغزم کشیدم بیرون ونوشتم
به هرحال استاد انگارکه من زبونی همیشه میگم که آدم باتمرین وتکرار موفق میشه اما توی ذهن من برنامه ریزی به صورتیه که بروبابا هرکسی یه استعدادی داره که ازبچگیش انجام داده تا حالا بعداز 20یا30سال اون استعدادشکوفا شده وبه یه جایی رسیده درسته که تمرین وتکرار خوبه اما اینقدرنمیتونه کسی روبه موفقیت برسونه ،وچون به حوزه خیاطی علاقه مندهستم ،چندتا پیج رودنبال میکردم تواینستا وچندتا دوره هم خریدم ازشون ویواش یواش خیلی هارودنبال کردم ووقتی موفقیتشون رودیدم اصلا گفتم من تا صدسال دیگه هم تمرین کنم به پای اینا هم نمیزسم وناامیدانه روزبه روز علاقم به خیاطی اونقدرکم شد که اصلا دوست ندارم دیگه الگوکشی کنم وحتی برای خودم وبچه هام چیزی بدوزم وپارچه مشتری الان 6ماهه که توخونمون گذاشته ومن همش میگم ولش کن بابا همه یه جایی رو دارن که شروع کنن من چی ،همه یکی رودارن کمکشون کنه پس من چی
همه یه میزی دارن که بشه میزبرششون پس من چی
استادایناروهم اولین باره که ازذهنم میشنوم وبرام جالب بود
حالا باید بگم که باور ذهنی من اینه که باید برای یادگیری هرچیزی پول داشت واستعدادداشت وحتماباید از سن کم یادش گرفت تاتوی هرموضوعی که بخوای به یه جایی برسی
تمرین:مهارتی که فکرمیکنی توی اون استعدادخاصی نداری انتخاب کن ،کلیدش اینجاست که اون مهارت بهت توکسب وکارت وافزایش درآمدت کمک کنه
جواب :اون مهارتی که من فکرمیکنمم توش استعدادی ندارم وحتی باید مدرک دانشگاهی براش داشت مهارت آموزش دادن هست وکاربافضای مجازی وکارهایی که مربوط به کارآنلاین میشه مثل ادیت کردن ،آپلودکردن ،آموزش دادن چون فکرمیکنم مهارت کافی برای آموزش دادن ندارم
تمرین:یک هدف قابل دستیابی
برای این سوال به چالش خوردم ونمیدونم چکارکنم ،مینویسم تا به یه جواب برسم
باخودم گفتم اولین قدم اینه که کارهای اینترنتی رویادبگیری ،اولیش کاربا نرم افزارهای ادیت هست که چندبارقبلا تلاش کردم یادبگیرم اما اصلا یادش نگرفتم ،برای شروع میرم توگوگل سرچ میکنم ببینم کدوم برنامه ادیت هست که کارباهاش ساده ترهست وتومرحله بعد به خودم یک هفته فرصت میدم تایادش بگیرم وباادیتی که همه روخودم یادگرفتم یه پست میزارم توپیج اینستام ،یه پست ساده وکوتاه از یک مهارت که خودم دارم مهارت خیاطی وحتما باید تصویر وصدام روی آموزشم باشه چون بزرگترین ترس من دیدن چهرم توفضای مجازیه
توی این هفته دوتااز لباسهای مشتریم که 6ماهه پیشم هست روتموم میکنم چون دیگه نزدیک عیدهست وهرکسی لباسش رومیخواد
چشم استادسعی میکنم حتی اونایی که ذهنم بیاهمیت جلوه میده روهم بنویسم
استادالبته من این تمرین رواز جلسه قبلی شروع کردم ورفتم تومنوسایت ،تواتاق شخصیم ومرحله به مرحله هرکاری که نوشته بود روانجام دادم وعکسم روتوی سایت وردپرس عوض کردم وبرام خیلی این کارشیرین ولذت بخش بود ،حالایک هفته هست وقتی عکس خودم رومیبینم کلی لذت میبرم ازاینکه این کاری که برام خیلی خیلی سخت به نظرمیومد روانجامش دادم
ازتون سپاسگزارم استاد که صبورانه این فایلهاروآماده میکنید وسپاسگزارم که منو بایک خدای جدیدآشناکردید
ازشمادوستان عزیزهم سپاسگزاری میکنم که توی سایت کامنت میزارید وباعث پیشرفت من میشید
قبل از هرچیزی میخواستم بگم که سایت استاد واقعا چراغ راهنمای من شده ………….مدت هاست که در حال یادگرفتن یک مهارت هستم و بیشتر از توانم انرژی میذارم به گفته استادم هم در ان مهارت و هوش و دقت عالی هستم ……….چند روزیه که نجواهایی هست و مطالب ناخواسته ای میشنوم که با خودم میگفتم شاید بهتره بی خیال اون مهارت بشم>>>>>با اینکه اون مهارت پیشرفت خوبی در شغل و درامدم داره…… با خودم گفتم بذار برم توی سایت و جوابمو از سایت بگیرم و به این مطلب برخوردم………………….
سوال: می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
به اعتقاد من تلاش باعث نتیجه میشه.
خود استاد چه استعداد یا پیش زمینه ای راجبه علم پزشکی داشت که تونست قانون سلامتی و قوانین بدن و کارکرد سلول ها و …را به این خوبی درک و توضیح بده؟
آیا غیر از تلاش شبانه روزی و بی وقفه بوده؟
کار من فنی هست.قسمتی از تعمیرات من بر میگرده به برد الکتریکی.
من هیچ پیش زمینه و دانشی راجبه برق نداشتم و همیشه از برق می ترسیدم.
اغلب اوقات که مشکل برد الکتریکی برام بوجود میومد میبردم پیش متخصص و بعد تعمیر میوردم رو دستگاه نصب میکردم.
تا اینکه رفتم خونه یه مشتری و از قضا ایراد برد الکتریکی داشتن.
من گفتم باید برد الکتریکی را باز کنم و بدم متخصص درست کنه و بیارم نصب کنم.
نگو که خود مشتری متخصص الکترونیک هست.
تا برد الکتریکی را باز کردم نگاش کرد و گفت خودم درستش میکنم.شما بیا نصب کن.
فرداش رفتم دیدم عالی درستش کرده.
سر صحبت که باز شد دیدم طرف واقعا از الکترونیک خیلی سرش میشه.
بهش گفتم استاد من باش و برد الکتریکی را به من یاد بده.
اصلا فک نمیکردم بتونم یاد بگیرم.
اول یه کتاب داد که با قطعات آشنا بشم.
این قد علاقه داشتم که خیلی زود قطعات و طرز کارشون را یاد گرفتم و بعد نقشه خوانی و ….
یه کم که گذشت دیدم اون غولی که من از الکترونیک ساخته بودم واقعا اشتباه بوده و فکر من راجبه خودم که هیچ وقت از الکترونیک چیزی یاد نمیگیرم هم اشتباه بزرگ تر من بوده.
حالا با تلاش و تمرین هر روز کارم خیلی بهتر شده.
انشااله با این روند چند ماه دیگه میتونم تعمیرات برد الکتریکی را هم خودم انجام بدم و درآمد بیشتری کسب کنم.
هر روز که میگذره مسیر برام روشن تر میشه و مثل قبل سخت بنظر نمیاد.
انگیزه بالایی دارم و حقیقتش یه روز آرزوم بود بتونم برد الکتریکی را خودم تعمیر کنم.
البته این رشته بسیار وسیع هست میدونم.
ولی فهمیدم که با تلاش و قدم به قدم میتونم با تجربه بشم .
به نام خدا
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
سوال :
آیا فکر میکنید با تمرین و تلاش و تکرار در زمینهای که مهارت خاصی الان ندارید توش میتونید خیلی پیشرفت کنید یا نه ؟
تو این مورد من به خودم نمره خوبی میدم
چون اگر عمران 5 سال پیش بودم اگر میدیدم تو زمینه اطلاعات و تخصص ندارم اصلا واردش نمیشدم و حتی امتحانش هم نمیکردم
ولی خداشکر بعد از آشنای من با شما استاد عزیز باعث شده اعتماد بنفس و خود باوری من افزایش پیدا کنه و خودم رو از درون توانمندتر ببینم که میتونم کارهای خیلی بزرگتر هم انجام بدم
مثلا در گذشته زمانی که شغل کار معدن رو انتخاب کردم اولش وارد شدم هیچی بلدش نبودم ولی ادامه دادم و تلاش کردم و استقامت از خودم نشون دادم و بعد کلی توش پیشرفت کردم که بعد از مدتی تو پرسنلهای شرکت من جز بهترین کارگرهای شرکت بودم
یا کار خودم و بیزنسی که برای خودم زدم
اولش من که هیچ اشنایی با گیاه الوئه ورا و نحوه کشت و پرورش نداشتم ولی بعد حدود 6 ماه تحقیق مداوم و کسب اطلاعات من تو این زمینه کلی متخصص شدم و کلی توش پیشرفت کردم در حدی که حتی دوستانی که از من قدیمیتر بودن در حد من اطلاعات و تجربه نداشتن این بخاطر تمرکز و تلاشی بوده که من از خودم نشون دادم
وگرنه که من از قبل تو این زمینه استعدادی نداشتم
یا انجام کار جوشکاری
من برای ساخت گلخانه برای خودم تصمیم گرفتم خودم سازه رو بسازم بنابراین نیاز بود جوشکاری بلد باشم برای همین تصمیم گرفتم نصاب نیارم و خودم یواش یواش با آموز و خطا جوشکاری کنم و گلخانه رو بسازم
و خداشکر همین هم شد که کاری که نصاب میتونست تو یه هفته جمعش کنه من تو یک ماه تنهایی با تلاش و ادامه دادن و نامید نشدن انجامش بدم و عوضش این باعث شد اعتماد بنفسم کلی افزایش پیدا کنه و باز یه قدم به خود باوریم و شناخت توانایی خودم نزدیکتر شدم که من میتونم کارهای بسیار بزرگتر دیگه هم انجام بدم
یا کار با لپ تاپ یا تولید محتوا و تدوین فایلهای خودم که اصلا هیچ آشنایی باهاش نداشتم و خیلی از کارهای دیگه که خداشکر تونستم تلاش کنم و تمرین کردم و ادامه دادم و یادش گرفتم
و الان هم تو حوزه کاری خودم که قبلا تولید کننده و کشاورز بودم الان وارد زمینه بازاریابی و فروش ژل و محصولات الوئه ورا شدم
یعنی چیزی که با کار قبلی من زمین تا آسمون فرق داره و مسیری که من توش اصلا تخصص و مهارت و استعدادش رو ندارم
ولی بواسطه کارهایی که قبلا بلد نبودم و دیدم که من تونستم تلاش بکنم و نامید نشدم و ادامه بدم بالاخره تونستم توش موفق بشم
و از همه مهمتر به این اعتماد بنفس و خود باوری رسیدم که من میتونم کارهای خیلی بزرگتر از این هم انجام بدم
بنابراین با توکل و امید هدایت خدا وارد این حوزه شدم و خداشکر الان که حدود 6 ماه دارم تو این زمینه تمرکز میذارم هر روز دارم پیشرفت میکنم و کلی چیز دارم یاد میگیرم
که در ادامه تو کار و تجارتم خیلی بمن کمک خواهد کرد
عاشقتم استاد عزیز
دوره احساس لیاقت بینظیر بوده اینقدر نتایج عالی برای من داشته که من تو زندگیم تحول عظیم رخ داده که باعث شده کلا دوباره محل زندگیم تغییر بدم و مهاجرت کنم به جای عالیتر
اون هم کاملا داوطلبانه نه از روی اجبار
و خداشکر دارم میبینم که هر روز داره اتفاقات خوب عالی داره برام رخ میده که همش بخاطر تقویت باورهای احساس ارزشمندی من بوده که باعث شد خداوند منو به مسیری هدایت کنه که چرخ زندگی من روانتر و باکیفیتتر بچرخه
الان تو این ماه درگیر این تغییرات و جابجایی و این داستانها بودم برای همین کمتر تو سایت فعال بودم
ولی با این حال فایلهای شما رو همیشه گوش میدم و کلی چیز یاد میگیرم
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
فعلا
یا حق
به نام خداوند بخشنده مهربان….
سلام عمران عزیزم…
دوست ارزشمندم…مثل همیشه از خوندن کامنت هات لذت میبرم، از اینکه در مورد موفقیت ها و روند رو به رشدی که در زمینه کسب و کار داری رو هر دفعه میای و با ما به اشتراک میزارید لذت میبرم…
باز هم میگم شما برای من یه الگوی موفق و ارزشمندی مخصوصا در زمینه کسب و کار…با تعهد و اراده، با طی کردن قانون تکامل آروم آروم قدم هاتو دریافت کردی و بهشون عمل کردی و نتیجه هم قطعا وارد زندگیت خواهد شد، همانطوری که تا الان این معجزات خداوند رو دریافت کردی به آسونی….
دوست عزیزم شما آسون شدی برای آسونی ها….چقدر خوشحالم از اینکه کامنت هاتو میخووونم، بینهایت تحسینت میکنم برای این حد از ارزشمندی و لیاقت بالای شما….
من از کامنت هات متوجه عملکرد شما هستم، از اینکه اینقدر عالی به قانون داری عمل میکنی، اینقدر رهایی که بدون اینکه جهان شما رو مجبور به تغییر کنه، خودت با عشق به پیشواز تغییرات میری و با شجاعت بهشون عمل میکنیم و اینها همه نشانه واضحی است از صلح درون شما …از اینکه توحید رو خیلی خوب درک کردی و داری بهش عمل میکنی، چیزی که استاد در دوره روانشناسی ثروت 3 جلسه 2 بسیار زیبا در موردش توضیح دادن….
من عاشقتم که اینقدر عالی برامون کامنت میزاری دوست عزیزم….
بهترینها رو برات آرزو میکنم…
مراقب زیبایی های درونت باش عزیزم….
عاشقتممممم
به نام هدایت الله
سلام خدمت دوست عزیزم عمران جان دوست توحیدی سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از اینکه هر روز اتفاقات خوبی برای شما رخ میدهد خیلی خوشحالم
از این که قانون راخوب درک کردی و درمسیر درست زندگی با کمک هدایت الله قدم برمیداری خوشحالم
بهترین ها رو برات آرزو مندم در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
به نظرم با تمرین و تلاش و تمرکز تو هرررررر کاری میشه پیشرفت کرد ولی استعداد هم بی تاثیر نیست تو ذهن من اینجوریه که اگر شما تو یک زمینه ای استعداد نداشته باشی با تمرین و تلاش پیشرفت میکنی ولی به اون مهارتی که اون شخص با استعداد انجام میده نمیرسی این باور قلبیه منه و میدونم که اشتباهه و باید درستش کنم
مثلا من به نظر خودم تو پول ساختن استعداد خاصی نداشتم و هر کاری میکردم از لحاظ مالی بسیار ضعیف بودم اما چند وقتی هست که من از لحاظ مالی پیشرفت خیلی خوبی داشتم به طوری که خیلی از چیزهایی که آرزو داشتم رو خریدم بدهی هام رو هم تسویه کردم و الان چندین ماهه به یک ثبات مالی خوبی رسیدم و ایده های خیلی خوبی دارم که انشالا تو سال آینده عملیشون میکنم خب این نشون میده که من اشتباه فکر میکردم و باید روی ذهنم کار میکردم روی ایده هام کار میکردم مداومت و ثبات توی کارم میداشتم تا به نتیجه برسم پس چیزی به نام استعداد وجود نداره یا اینجوری بهتره بگم که ما تو هررررر کاری که دلمون بخاد به بی نهایت مهارت میتونیم برسیم با تمرین و ثبات در انجام اون کار
مثلا من خودم فکر میکنم تو فروش مخصوصا اگر فیزیکی باشه مثل وسایل ورزشی استعدادی ندارم و تا حالا هم اینکارو امتحان نکردم تا اونجایی که یادم میاد
یه ایده دارم میخام وسیله های ورزشی حالا یا نو یا دست دوم با قیمت مناسب بخرم و اونارو بفروشم حالا یا به شاگردام یا دوستان و آشنایانم که هم ترسم از این که یه جنسی رو بخرم و رو دستم باد کنه بریزه هم انشالا یه پول خوبی هم بسازم و اعتماد به نفسمم بره بالاتر
(از اینجا به بعد کامنت رو بعد از گوش دادن فایل دارم مینویسم)
چقدر حرفهای استاد فوق العاده بود و چه درس بزرگی برای من مربی داشت که تلاش دیگران رو تشویق کنم نه استعدادش رو چقدررررررر من استعداد درخشان به قول بقیه تو فوتبال دیدم که گول همین استعدادشون رو خوردن و دست از تمرین و تلاش برداشتن و به چشم به هم زدنی فوتبالشون تموم شده و چه کسایی رو دیدم که به قول بقیه بی استعداد بوده ولی با پشتکار و تمرین خودشون رو بالا کشیدن و الان خیلی خیلی موفق تر از اون با استعدادها هستن
میگن مسی استعداد داشت که به اینجا رسید ولی رونالدو با تلاش به این جایگاه رسید ولی با حرفهای استاد میفهمیم که این دیدگاه کاملا اشتباهه اونا جفتشون با تلاش، نظم، تمرکز، عشقو علاقه ،مداومت و ثبات به اینجا رسیدن چه کسایی رو داشتیم که تو بچگیشون از مسی هم بهتر بودن اما در بزرگسالی حتی به فوتبال محلات هم نرسیدن چه برسه به سوپر استار شدن پس این به ما درس میده که تلاش و تمرین مهمه هر روز تلاش کردن برای بهتر شدن مهمه
یه نمونه خودم بگم محمد رضا علیمردانی صدا پیشه معروف که انیمیشن های دیرین دیرین رو درست کرده و از این طریق هم خیلی معروف شد ایشون از بدو تولد یه بیماری داشته که تا 14 سالگی اصلا حرف نمیتونسته بزنه و دکترها ازش قطع امید کرده بودن که دیگه بتونه حرف بزنه خودش میگه من اون موقع ها آرزوی صدا پیشگی داشتم خیلی جالبه میخندید و میگفت ارزوی من مثل این بود که طرف رو تو ده راه نمیدادن سراغ کدخدا رو میگرفته بعد از درمانش که اون هم معجزه اسا بوده به شدت پیگیر علاقش میشه و دنبال میکنه و خداراشکر الان به موفقیت های بسیاری هم رسیده اینم یه نمونه از کسی که یه مرحله از بی استعداد هم پایین تر بوده و اصلا نمیتونسته حرف بزنه چه برسه بخاد هنجرشو آموزش بده صداهای متفاوت در بیاره
در پناه الله شاد و ثروتمند باشیم
ترمزمو پیدا کردم …………………………
ولی راه حلشو نه ………………………….
ذهنم میگه کشورهای دیگه اختراعات و کارای مهمو انجام دادن پس ما حق استفاده نداریم . ما فقط مصرف کننده ایم. اسب گوسفند و گاو و گیاه و درخت رو که خدا آفریده چرا خودمو لایق داشتن اینا هم نمیدونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام خدمت استاد برگزیده ام ،خانم شایسته توانمند وهمه مشتاقان بیداری وآگاهی
اونچه من از این فایل بسیار ارزشمند وپراز اگاهی دریافت کردم این هست که بنظر شما استعداد در موفقیت ویادگیری یک حرفه ومهارت مهمتر هست یا تلاش وپشتکار
بنظر من که به توان1000برنامه ریزی درست واصولی ،تلاش،پشتکار ومداومت واستمرار تا رسیدن به هدف موردنطرواز آنطرف نتیجه گران نبودن وتمرکز بربهبود گرایی مستمربسیییییار مهمتر از استعدادی هست که تلاش وپشتکاری پشت آن نباشه
البته که این کاملا مسلم ومشخص هست که ما درموصوعاتی که مورد عشق و علاقیمان هست وشور اشتیاق فراوان برای ان داریم خیلی سریعتر مطالب را یاد میگیریم وسریعتر نتیجه میگیریم ولی باید این باور را عمیقا درخودمان بوجود بیاوریم که تمامممممی مهارتها رابا تکرار ،تمرین میتوان یادگرفت وهممممممه مهارتها قابل یادکیری برای همممممه افراد هستند اگر به این باور قلبی وعمیق رسیدیم دیگه از یادگیری هیچ مهارتی نمیترسیم ونگران نیستیم برچسپ هایی که دردوران کودکی به ماها زدن باعث شده که خکدمونو برای یادگیری خیلی از مهارتها ناتوان بدونیم
البته که اگر استعداد ان کار هم درما وجود داشته باشد بسیار هم خوب وارزشمتد هست میتوانیم از این موهبت الهی درراه پیشرفت ورسیدن به هدف مورد نطرمان بهترین استفاده رابکنیم ولی انچه عامل اصلی واساسی هست تکرار وتمرین واستنرار داشتن هست نه استعداد.
ویک نکته بسییییار مهم دراین فایل بنطرم این هست که برای آموزش،یادگیری وارتباط داشتن با افراد باید اول از همه مشخص شود که ما جزع کدام یک از 3نوع افراددریادگیری ورتباط ورزی هستیم واین راهم برای خودمان هم بچه هایمان وهم عزیزان بایدخیلی خیلی مهم واساسی وکلیدی بدانیم
چون افراد برای یادگیری ،اموزش ومهارت ورزی3نوع کلی تقسیم میشود
_بصری ها یا چشمی ها اینها بیشتر با دیدن وآنچه باچشم سروکار داردیاد میگیرند مثلا با تصویر ها ،نت هاونوشته ها ،کتاب خواندن خیلی سریعتر یاد میگرندوانچه میبنند وبا چشم درارتباط باشد خیلی عالی دریادکیری انها تاثیر اساسی میگدارد.برای این سری افراد جزوه آموزشی یا کتاب یا اموزش بر روی تصویر ،عکس بسیار درآموزش اینها تاثیر عمیق وسریع میگذارد.این گروه افراد حوصله توضیح دادن ،تفسیر مطالب،بحث درمورد مطالب آموزشی را ندارند فایلهای آموزشی برای اینها بسیار حوصله سربر هست برای آنها باید خلاصه ومفید حرف زد روی تصاویر وشکل تشان داد ویا نت وجروه برای اتها خیلی کاربردی ترهست تا فایل آموزشی درارتباط گیری هم باید حواسمان به افرادچشمی یابصری باشد.
_شنیداری ها:
اینها انچه با گفتن وشنیدن سروکار دارد برای ایتها تاثیر عالی میگدارد وسریع یاد میگیرند
اینها عاشق توضیح تفسیر مطالب هستند وفایل های آموزشی بیشترین تاثیر رابریک شنیداری میگذارد ودوست دارند درمورد یک مطلب آموزشی خوب بحث شود مثال زوه شود وهرچقدر توضیح بیشتر یادگیری اینها عمیق تر.
_حرکتی ها ،عملکردی هایا لمسی ها :
اینها بیشتر از طریق تجربه کردن بوییدن،چشیدن،لمس کردن،آزمایش کردن وبطور کل با آزمون وخطا انجام دادن وتحرک داشتن یاد میگیرند..
پس بنطر من مهمترررررررین مسئله دریادگیری هرمهارت این هست که اول بدانیم خودمان یا بچه هایمان جزع کدام دسته کلی آموزش پدیری قرار میگیریم واز همان طریق مطالب رایاد بگیریم ودنبال مهارت ورزی خودمان ویا عزیزنمان باشیم.
الان میگن کشور ژاپن یکی از دلایل اصلی اینهههههمه پیشرفتش درتکنولوزی .صنعت ووعلوم مختلف همینکه که از همون کلاسهای اول ابتدایی بچه هارا مشخص میکنن که هرکدوم جزع کدام دسته از اون3نوع اصلی قرار میگیرن وروشهای آموزشی این 3تا کاملا باهم فرق داره ومعلمهاو مربیان آموزشب درمقاطع مختلف کاملا براین مسئله مهم آگاهی دارن وآموزشهای لازم رادیده اند وبه هرگروه با روش درست ومتناسبش آموزش میدهندبخاطر همین هر3گروه بیشترین بهره وری ویادگیری را درهرمقطع دارن وهرمهارتی را خبلی راحت وسریع وآسان یاد میگیرن چون از راه درستش دارن آموزش میبین که بنظر من این خیلی خیلی خیلی مهم واساسی هست.
(ولی کشور عزیرما که ماشالا همه چی درهم وبرهمه)
وقتی از راه درشتش آموزش یک مهارتو شروع کنیم اونچه بعدش مهم هست باورهای هم جهت با خواسته درخودمان ایجاد کردن بصورت پایدار تکرار،تمرین ،پشتکار فراوان داشتن ایمان وتوکل به الهامات الهی ،حرکت کردن طبق قانون تکامل
ونکته مهم بعدی برای حفظ انگیزه تارسیدن به نتیجه نهایی ودلسرد نشدن ووسط راه رها نکردن این هست که موفقیت ها وبهبودهای هرچند بسیارکوچک خودمان را ببینیم ،بنویسم وهرروز انها رابه خودمان یادآوری کنیم تا ذهن متفی نگر وشیطان صفت ما دروسط راه دلسردمان نکند وانگیزه ادامه دادن را از مانگیرد.
وهرروز خودمان رابا دیرور خودمان مقایسه کنیم بهبودها وپیشرفت های هرچند کوچک خودمان را ببینیم بتناسبش به خودمان جایزه بدهیم ،تحسبن وتشویق کنیم تا انگیزه ادامه درما قوی وقویتر شود ومرتب قانون تکامل رابه خودمان یادآوری کنیم تا دچار کمال گرایی وعجله وشتاب یا نتایج سنگین وبزرگ نباشیم .
هدفهارا باتوجه باشرایط کنونیمان انتخاب کنیم وبهبودگرایی مستمر را اصل رسیدن به هرخواسته برای خودمان قراربدیم .
ودرطی مسیر یادگیری مرتب پیشرفت های هرچند بسیار کوچمکونو ببینیم حتما یاداشت کنم چون تمرکز بر موفقیت درما شعله ور میکنه وبتناسبش به خودمون جایزه بدیم ،تعریف وتشویق کنیم تا انگیزه ادامه درما قوی وقویتر بشه وگامهای بعدی را سریعتر وقویتر برداریم.
به بچه هایمان هم بنظر من به برنامه ریزی درست داشتن ،تلاش وپشتکار داشتن وبهبود گرایی مستنرشون فارغ از نتیجه ای که میگرن ارزش وبها بدیم وبتناسبش تشویق وتحسینشون کنیم تا براشون جا بیفته که اونچه مهم وارزشمتده تلاش پشتکار درست واصولی مته ته نتیجه ای که میگیرم.
انشاالله که خدای قادرومهربون کمکمون کنه که همگی عملگرای پایدار به این آگاهی ها باشیم وکشور عزیمون هم روشهای آموزشی را بتناسب افراد3گروه بصورت درست واصولی واز همون کلاسهای اول ابتدایی درست واصولی اجرا کنه تا فرزندان عزیزمان بیشترین بهره وری وآموزش را درهرسطحی داشته باشن
به نام رب العالمین
سلام استاد عزیزم
خدا رو شاکرم که توفیق درک آگاهی های این فایل را به من عطا فرمود انشاالله با عمل به آگاهی هاش سپاسگزار خواهم بود انشاالله
آیا فکر میکنید با تمرین و تلاش در مواردی که الان مهارت ندارید میتونید خیلی پیشرفت کنید؟ بله چون مثال عینیش رو دیدم افرادی که در زمینه ای استعداد نداشتن ولی بعد موفق شدن
نکات مهم:
هر چقدر قانونو درک کنیم تکامل رو درک کنیم متوجه میشیم که رسیدن به هر خواسته ایی امکان پذیره و در هر موضوعی اگه تلاش کنیم حرکت کنیم باور و توکل داشته باشیم پیشرفت میکنیم و لاجرم نتیجه میگیریم
اگر برای پیشرفت و یادگیری هر موضوعی باور درستش رو بسازیم روشی که بهتر یادش میگیریم رو پیدا کنیم ایمان توکل داشته باشیم و حرکت کنیم هر روز خودمون رو بهبود دهیم لاجرم موفق میشویم
دلیل توقف افراد در زمینه ای که استعداد داشتن اینه که تشویق شدن به خاطر استعدادشون نه به خاطر حرکت و تلاششون
خطر اینجاست که فکر کنیم استعدادش رو ندارم اون موقع حرکتی هم نمیکنیم
استعداد چیزی نیست که باهاش بدنیا بیایم بلکه میتونیم بهبودش بدهیم مغز رو میشه همیشه در هر زمینه ای بهبودش داد
موقعی افراد رو تشویق کنیم پاداش بدهیم که دارن حرکت میکنند نه صرفاً به خاطر استعدادشون
اگه فکر میکنیم موضوعی یادگیریش برامون مشکله به این فکر کنیم که ممکنه نیاز داشته باشیم به تلاش بیشتر ولی اگه تیکه اولش رو رد کنیم میتونیم خیلی پیشرفت کنیم
تمرین این قسمت:
موضوعی که فکر میکردید درش استعداد ندارید رو انتخاب کنید؟ «ریاضی»
دقیقا یادم نیست کلاس هشتم نهم بودم که سر مسئله ای گیر کردم و دیدم خواهرم خیلی راحت حلش کرد و بعد از تکرار اون موضوع از اون موقع من فکر کردم من نمیتونم ریاضی رو بفهمم و از ریاضی زده شدم فقط برا نمره قبولی میخوندم چون پذیرفته بودم من یادش نمیگیرم چون استعدادش رو ندارم و این موضوع ادامه پیدا کرد و این درک نکردنها ادامه پیدا کرد و مسائل روی هم تلنبار شد به شکلی که از ریاضی فراری بودم و سوالهای پیچیده رو خواهرم برام حل میکرد این شد که همیشه در ذهنم کلی مسئله حل نشده داشتم برام رویای دست نیافتنی شد که بتونم راحت هر مشتق هر معادله چند مجهولی هر انتگرال و لگاریتمی رو حل کنم چون اگه یکم سوال پیچیده میشد از یه جایی به بعد نمیتونستم ادامه مسئله رو متوجه بشم و حلش رو کامل کنم
من اگه یه مبحث رو با مثالهای متفاوت از چندین جهت حلش رو ببینم بهتر یادش میگیرم نه صرفا فقط یه مثال .یادمه وقتی از طریق شما قانون رو به یاد آوردم من عاشق ریاضی شدم و دوست داشتم برگردم و تمام مسئله های که در ذهنم حل نشده رو حلش کنم تا اینکه خدا چند روز پیش بهم الهامش کرد شروع کنم بعد قدم اول برا من نوشتنش در تمرین ستاره قطبی بود نوشتم ریاضی و اون روز فقط بهش فکر کردم و باز هم امداد خداوند اومد و مسیرش برام باز شد به این طریق که دقیقا روز بعد شما این فایل رو گذاشتید و حس کردم خداوند سفارشی برا من این فایل رو آماده کرده بعد از گوش دادنش و خلاصه برداری و فکر کردن بهش هدایت شدم به گرفتن یه دوره آموزش ریاضی و همون موقع ثبت نام و شروع جلسه اول البته من به خودم قول دادم تا مبحثی رو درک نکردم و در ذهنم ملکه نشده سراغ جلسه و مبحث بعدی نروم چون دوست دارم قشنگ ریاضی رو بفهممش و قوی بشم اینکه چقدر طول میکشه برام مهم نیست مهم اینه که من بهتر بشم هدف کوچک من اینه که میخوام این جلسه رو بفهمم این چند روز سر جلسه اولم و فقط یه قسمتش رو کار کردم و نیازه بارها تکرارش کنم تا درکش کنم وقتی داشتم نگاه میکردم بارها فیلم رو نگه داشتم و برا خودم توضیح دادم و بعد ادامه دادم دوست دارم قشنگ یادش بگیرم ولی همون قدری که متوجه شدم برام خیلی لذت بخش بود خیلی حس خوب گرفتم از همین اندازه بهتر شدنم در ریاضی خدا رو شاکرم که همواره هدایتم میکنه به مسیر بهتر شدن و همواره همراهه…
پلن خدا رو دارم حسش میکنم دارم همراهیش رو حس میکنم اینکه راحت کارها رو برام انجام میده رو حس میکنم و لذت میبرم متوجه میشم یه موضوعاتی داره در ذهن من تغییر میکنه و خدا داره اینکار رو میکنه من دارم بهتر میشم در درک الهامات خدا و عمل بهش یعنی خدا داره تمام کارها رو میکنه و مسیر عمل بهش رو برام باز میکنه واقعابی اندازه ستودنیه خداوندی که قوانینی تا این حد غیر قابل تغییر و عادلانه در جهانش قرار داده …
استاد عزیزم بسیار ممنونم که این سری فایل ها رو آماده کردید و به من هدیه دادید خودش یه دوره جامع و کامله انشاالله رب العالمین از جایی که فکرش رو نمیکنید شما رو اجابت کنه که این اندازه ارزش خلق میکنید برا جهانش کار شما ستودنیه دوستتون دارم و از رب العالمین براتون سلامتی شادی ثروت موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت را خواستارم.
سلام بر همه عزیزان
استاد عزیزم امروز داشتم باز هم این جلسه ارزشمند رو گوش میدادم. یک خاطره به ذهنم رسید و علتش رو توی حرفای شما متوجه شدم. استاد جان واقعا هر لحظه از درایت و صحت تک تک جملات شما شگفت زده میشم و این کلام پروردگار هست که از زبان شما جاری میشه. سپاسگزارتونم استاد عزیزم
من توی دوران مدرسه همیشه شاگرد اول بودم همیشه بهترین نمرات رو داشتم. البته تلاش خاصی هم نمی کردم و با همون مقدار تلاش نمراتم عالی بود. به همین خاطر مورد تحسین همه بودم توی مدرسه، توی خونه، توی فامیل. همیشه این رو شنیده بودم که زهره خیلی باهوشه خیلی استعداد داره. دیگه این برام باور شده بود همیشه بهترین رتبه رو دارم.
تا اینکه رسید به سال کنکور. من با همون ذهنیت که استعداد و هوش دارم برای کنکور هم تلاش خاصی نکردم به این خیال که من همیشه نمرات عالی میگیرم کنکورم مثل امتحانای مدرسه است. اما وقتی جواب کنکور اومد اصلا رتبه خوبی نگرفته بودم. دنیا روی سرم خراب شد. کل اعتماد به نفسم از بین رفت. ( اینجا همون صحبت شماست که استعداد تا یه جایی جواب میده تو باید تلاش و تمرین هم داشته باشی). کلا من به خودم شک کردم که آیا اصلا استعدادی داشتم؟ شاید تموم اون نمرات شانسی بوده؟
باز اومدم خودم رو دلداری دادم که نه من استعداد دارم اما شاید توی کنکور شانس نیاوردم شاید حقم خورده شده و هزارتا توجیه دیگه. یک سال دیگه هم نشستم پشت کنکور بدون تلاش خاصی انگار که قبولی من قراره خود به خود رخ بده چون من باهوشم و احتیاج ندارم تلاش کنم. اما باز هم همون رتبه پایین تکرار شد. اعتماد به نفسم ضعیف تر شد. دیگه کلا قید استعداد رو زدم. گفتم مثل اینکه از اول استعدادی نداشتم. اون موقع به این نتیجه رسیدم که بشینم بخونم و کمی تلاش کنم. سال بعدش کارشناسی دانشگاه آزاد قبول شدم. قبل از کنکور اصلا فکرشم نمیکردم که من با اون همه موفقیت های تحصیلی نهایتش دانشگاه آزاد قبول بشم. خیلی خیلی برام قبولش سخت بود و نگران نظر فامیل و اطرافیان بودم. وارد دانشگاه شدم و دوباره در ایام امتحانات دیدم که من بهترین نمرات رو کسب می کنم. خلاصه هر ترم من شاگرد اول و نمره الف بودم. اونجا بود که متوجه شدم من استعداد دارم اما خودم هم باید تلاش کنم. دوباره اعتماد به نفسم رو به دست آوردم. و با خودم تصمیم گرفتم که برای کارشناسی ارشد حتما برم یک دانشگاه عالی و دولتی. نشستم و برنامه ریزی کردم و درس خوندم تلاش میکردم به استعداد خودم هم اطمینان داشتم. همون سال اول من کارشناسی ارشد دانشگاه شهیدبهشتی تهران قبول شدم. و این اتفاق یکی از بهترین خاطرات من در زندگیم هست که بعد از اون همه شکست پشت کنکور تونستم به هدفم برسم و به خودم افتخار می کردم.
همیشه به این موضوع فکر میکردم علتش رو متوجه نبودم تا این جلسه ارزشمند رو چندین مرتبه گوش دادم و دلیل این اتفاق رو متوجه شدم و باعث شد باز هم اعتماد به نفس بیشتری بگیرم.
سپاسگزارم استاد عزیزم
به نام خدایی که هرچه دارم از آن اوست
درود بر استاتید عزیز و همه دوستان گرامی
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
با تلاش و پشتکار می توانیم به هر جایی که بخواهیم و باور داشته باشیم که میشود، دست یافت. البته من اعتقاد دارم بعضی استعدادها ذاتی است مثل صدای خوب، قدرت تجزیه و تحلیل، هنر و … اما این برای شروع کار خوب است و تا مراحلی هم ما را به جلو میبرد اما اگر استمرار و پشتکار چاشنی کار نباشد صددرصد همین استعداد ذاتی هم دردی را از ما درمان نخواهد کرد.
بنظرم اعتماد بنفس و خودباوری که باعث ساختن شخصیت قوی میشود، اگر نباشد هر استعدادی هم داشته باشیم هیچ وقت بالفعل نخواهد شد.
به قول استاد عباس منش عزیز “همه ما انسانها یک سیستم عصبی داریم پس اگر یک نفر توانسته کاری انجام دهد همه افراد میتوانند به شرط اینکه مانند او باور و عمل کنن.”
برای خود من بارها این قضیه ثابت شده که در یک مرحله از زندگی نتوانسته ام کاری را انجام دهم چون فکر میکردم من توانایی آن کار را ندارم اما وقتی فشار روم بوده و به خودم تعهد دادم که انجام دهم توانستم و نتایج خوبی گرفتم. پس برای من صددرصد تلاش و پشتکار و استمرار از استعداد مهمتر است.
مهارتی که فکر می کنی در آن استعدادی نداری یا متقاعد شده ای که به درد انجام آن کار نمیخوری را انتخاب کن…
من همیشه فکر میکنم به درد کار فروش نمیخورم چون اصلا بلد نیستم در قبال ارزشی که میسازم پول درآورم. هنوز قضاوت دیگران برایم مهم است. هنوز به جای آنها فکر میکنم و نتایجی میگیرم که مانع میشود بتوانم برای کاری که زحمت میکشم دستمزدی بگیرم . در اکثر مواقع حاضرم ضرر کنم اما سنگینی این فکر که دیگران در ذهن خودشان چه میگویند روم نباشه. به عنوان مثال بعد از بچه دار شدن که به اجبار خانه دار هم شدم تصمیم گرفتم از نظر مالی تاحدی مستقل شوم . چون به کار شیرینی و کیک هم علاقه مند بودم از اطرافیان و دوستان گه گاه سفارش میگیرم اما در 90 درصد مواقع حتی هزینه مواد اولیه هم نگرفتم و هر زمان صحبت شده خودم گفتم چیز زیادی نشده و مهم نیست و متاسفانه کم کم هم انگیزه برای کار را از دست دادم چون شده کاری پرزحمت بدون درآمد و همین عامل باعث شده که من باز به برگشت به کار کارمندی و برای دیگران کار کردن فکر کنم. هر چند میدانم با این شرایط اصلا به نفع من نیست که با دوتا بچه کوچک باز بخواهم تمام وقت بیرون از خانه باشم و حتما کار بایستی پاره وقت و بدون اجبار به رفت و امد باشد و بهتر است من در منزل کار کنم. اما روی این باورهای مخرب و عدم خودباوری و مهم بودن قضاوت دیگران هم بایستی کار کنم.
حتما از امروز سعی خواهم کرد به حرف استاد عمل کنم و پیشرفت هایی که در مورد این قضیه داشتم یادداشت کنم تا بتوانم بر یکی دیگر از باورهای مخرب خود غلبه کنم.
سپاسگزار خداوند مهربان ، استاد عزیز و همه دوستان گرامی که تجربیات خود را به اشتراک میگذارند هستم.
به نام خداوند بخشنده مهربان ،رزاق،وهاب ،رحیم،تواب ،فتاح،جبار وهزاران اسم دیگه
خدایا من به هرخیری از سمت توفقیرم ،خدایا کمکم کن یادم نره هرآنچه که دارم از آن توست
سوال این جلسه روچندین بارشنیدم ،چندین بارخوندمش وچندین بارجواب دادم اما هرچی بیشترفکرکردم دیدم جوابم به باورمحدودکننده نزدیکتر هست ،
درنگاه اول به فایل گفتم معلومه که هرکسی باتمرین وتکرارمیتونه همه چیز یادبگیره .
ولی فردای اونروز بودیا شایدم بعدازظهرهمون روز درست یادم نیست ،دخترم داشت نقاشی میکردونگاش کردم وبه یادآوردم که ای وای من همیشه فکرمیکنم مارال استعدادذاتی تونقاشی کردن داره چون ازسه سالگی داره همش بامدادرنگی وگواش وآبرنگ وپاستل وانواع مدادهای طراحی کارمیکنه وبدون اینکه کلاس خاصی بره چنان طراحی میکنه که اصلاهمه مات ومبهوت بهش نگاه میکنن (البته توپرانتزبگم مارال دختر کوچیکمه و14سال داره) وقتی دیدمش وبهش فکرکردم دیدم من همیشه باخودم میگم این دختر استعدادعجیبی توطراحی داره ومن اگر تاصدسال دیگه نقاشی کنم نمیتونم مثل اون بشم
دومین مورداستعدادعجیب خواهرم توریاضیات هست که من به طرز باورنکردنی باورم اینه که من هیچوقت نمیتونم مثل سمیه اینقدردرس بخونم واینقدرموفق باشم توزندگیم ،چون من سنم بالاست واون ازبچگی کلی درس خونده تاحالا به این درجه رسیده ،من 15ساله بودم که بابام به زورمنوشوهرداد ووقتی که مجبوربه ترک تحصیل شدم واز شهرشیراز رفتم زندگی توی یک روستایی که هیچی نداشت اونقدرحالم بدشد که تاسالهای سال نتونستم هیچ حرکتی کنم وافسرده وناراحت وغمگین شدم وتا الان هرگز درس نخوندم وهمیشه ناراحتم واحساس میکنم اون زمان وقتش بود که من استعدادام روکشف کنم ونه حالا که 41سالمه الان دیگه نمیتونم هیچی یادبگیرم
یعنی عاشقتم استادباطرح سوالاتت ،من این جمله رواولین باربودازمغزم کشیدم بیرون ونوشتم
به هرحال استاد انگارکه من زبونی همیشه میگم که آدم باتمرین وتکرار موفق میشه اما توی ذهن من برنامه ریزی به صورتیه که بروبابا هرکسی یه استعدادی داره که ازبچگیش انجام داده تا حالا بعداز 20یا30سال اون استعدادشکوفا شده وبه یه جایی رسیده درسته که تمرین وتکرار خوبه اما اینقدرنمیتونه کسی روبه موفقیت برسونه ،وچون به حوزه خیاطی علاقه مندهستم ،چندتا پیج رودنبال میکردم تواینستا وچندتا دوره هم خریدم ازشون ویواش یواش خیلی هارودنبال کردم ووقتی موفقیتشون رودیدم اصلا گفتم من تا صدسال دیگه هم تمرین کنم به پای اینا هم نمیزسم وناامیدانه روزبه روز علاقم به خیاطی اونقدرکم شد که اصلا دوست ندارم دیگه الگوکشی کنم وحتی برای خودم وبچه هام چیزی بدوزم وپارچه مشتری الان 6ماهه که توخونمون گذاشته ومن همش میگم ولش کن بابا همه یه جایی رو دارن که شروع کنن من چی ،همه یکی رودارن کمکشون کنه پس من چی
همه یه میزی دارن که بشه میزبرششون پس من چی
استادایناروهم اولین باره که ازذهنم میشنوم وبرام جالب بود
حالا باید بگم که باور ذهنی من اینه که باید برای یادگیری هرچیزی پول داشت واستعدادداشت وحتماباید از سن کم یادش گرفت تاتوی هرموضوعی که بخوای به یه جایی برسی
تمرین:مهارتی که فکرمیکنی توی اون استعدادخاصی نداری انتخاب کن ،کلیدش اینجاست که اون مهارت بهت توکسب وکارت وافزایش درآمدت کمک کنه
جواب :اون مهارتی که من فکرمیکنمم توش استعدادی ندارم وحتی باید مدرک دانشگاهی براش داشت مهارت آموزش دادن هست وکاربافضای مجازی وکارهایی که مربوط به کارآنلاین میشه مثل ادیت کردن ،آپلودکردن ،آموزش دادن چون فکرمیکنم مهارت کافی برای آموزش دادن ندارم
تمرین:یک هدف قابل دستیابی
برای این سوال به چالش خوردم ونمیدونم چکارکنم ،مینویسم تا به یه جواب برسم
باخودم گفتم اولین قدم اینه که کارهای اینترنتی رویادبگیری ،اولیش کاربا نرم افزارهای ادیت هست که چندبارقبلا تلاش کردم یادبگیرم اما اصلا یادش نگرفتم ،برای شروع میرم توگوگل سرچ میکنم ببینم کدوم برنامه ادیت هست که کارباهاش ساده ترهست وتومرحله بعد به خودم یک هفته فرصت میدم تایادش بگیرم وباادیتی که همه روخودم یادگرفتم یه پست میزارم توپیج اینستام ،یه پست ساده وکوتاه از یک مهارت که خودم دارم مهارت خیاطی وحتما باید تصویر وصدام روی آموزشم باشه چون بزرگترین ترس من دیدن چهرم توفضای مجازیه
توی این هفته دوتااز لباسهای مشتریم که 6ماهه پیشم هست روتموم میکنم چون دیگه نزدیک عیدهست وهرکسی لباسش رومیخواد
بایدیه دفتربرای خودم بزارم وپیشرفتهام روحتما بنویسم تابهم انگیزه وانرژی برای پیشرفت بهتربده
چشم استادسعی میکنم حتی اونایی که ذهنم بیاهمیت جلوه میده روهم بنویسم
استادالبته من این تمرین رواز جلسه قبلی شروع کردم ورفتم تومنوسایت ،تواتاق شخصیم ومرحله به مرحله هرکاری که نوشته بود روانجام دادم وعکسم روتوی سایت وردپرس عوض کردم وبرام خیلی این کارشیرین ولذت بخش بود ،حالایک هفته هست وقتی عکس خودم رومیبینم کلی لذت میبرم ازاینکه این کاری که برام خیلی خیلی سخت به نظرمیومد روانجامش دادم
ازتون سپاسگزارم استاد که صبورانه این فایلهاروآماده میکنید وسپاسگزارم که منو بایک خدای جدیدآشناکردید
ازشمادوستان عزیزهم سپاسگزاری میکنم که توی سایت کامنت میزارید وباعث پیشرفت من میشید
سلام
قبل از هرچیزی میخواستم بگم که سایت استاد واقعا چراغ راهنمای من شده ………….مدت هاست که در حال یادگرفتن یک مهارت هستم و بیشتر از توانم انرژی میذارم به گفته استادم هم در ان مهارت و هوش و دقت عالی هستم ……….چند روزیه که نجواهایی هست و مطالب ناخواسته ای میشنوم که با خودم میگفتم شاید بهتره بی خیال اون مهارت بشم>>>>>با اینکه اون مهارت پیشرفت خوبی در شغل و درامدم داره…… با خودم گفتم بذار برم توی سایت و جوابمو از سایت بگیرم و به این مطلب برخوردم………………….
سلام خدمت استاد،خانم شایسته و دوستان گلم.
سوال: می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
به اعتقاد من تلاش باعث نتیجه میشه.
خود استاد چه استعداد یا پیش زمینه ای راجبه علم پزشکی داشت که تونست قانون سلامتی و قوانین بدن و کارکرد سلول ها و …را به این خوبی درک و توضیح بده؟
آیا غیر از تلاش شبانه روزی و بی وقفه بوده؟
کار من فنی هست.قسمتی از تعمیرات من بر میگرده به برد الکتریکی.
من هیچ پیش زمینه و دانشی راجبه برق نداشتم و همیشه از برق می ترسیدم.
اغلب اوقات که مشکل برد الکتریکی برام بوجود میومد میبردم پیش متخصص و بعد تعمیر میوردم رو دستگاه نصب میکردم.
تا اینکه رفتم خونه یه مشتری و از قضا ایراد برد الکتریکی داشتن.
من گفتم باید برد الکتریکی را باز کنم و بدم متخصص درست کنه و بیارم نصب کنم.
نگو که خود مشتری متخصص الکترونیک هست.
تا برد الکتریکی را باز کردم نگاش کرد و گفت خودم درستش میکنم.شما بیا نصب کن.
فرداش رفتم دیدم عالی درستش کرده.
سر صحبت که باز شد دیدم طرف واقعا از الکترونیک خیلی سرش میشه.
بهش گفتم استاد من باش و برد الکتریکی را به من یاد بده.
اصلا فک نمیکردم بتونم یاد بگیرم.
اول یه کتاب داد که با قطعات آشنا بشم.
این قد علاقه داشتم که خیلی زود قطعات و طرز کارشون را یاد گرفتم و بعد نقشه خوانی و ….
یه کم که گذشت دیدم اون غولی که من از الکترونیک ساخته بودم واقعا اشتباه بوده و فکر من راجبه خودم که هیچ وقت از الکترونیک چیزی یاد نمیگیرم هم اشتباه بزرگ تر من بوده.
حالا با تلاش و تمرین هر روز کارم خیلی بهتر شده.
انشااله با این روند چند ماه دیگه میتونم تعمیرات برد الکتریکی را هم خودم انجام بدم و درآمد بیشتری کسب کنم.
هر روز که میگذره مسیر برام روشن تر میشه و مثل قبل سخت بنظر نمیاد.
انگیزه بالایی دارم و حقیقتش یه روز آرزوم بود بتونم برد الکتریکی را خودم تعمیر کنم.
البته این رشته بسیار وسیع هست میدونم.
ولی فهمیدم که با تلاش و قدم به قدم میتونم با تجربه بشم .
خدا را واقعا سپاس گذارم .
برای همه دوستان بهترین ها را آرزو دارم.
یا حق