به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    419MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن
    32MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1211 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سهیلا راد گفته:
    مدت عضویت: 701 روز

    روز 24ام

    به نام رب یکتا

    درود به استاد عزیزم و بانوی خوش ذوقشون

    و دوستای هم مسیرم

    این فایل رو قبل از سفرنامه گوش داده بودم

    اما وقتی گوش میدادم انگار بار اول بود

    چقدر لذت بردم

    و چقدر توحیدی بود

    باعث میشه برای همیشه با حس حسادت خداحافظی کنیم و باور کنیم خداوند عادله

    هیچ بنده ای برگزیده خدا نبوده ک بهش ثروت بیشتر و زیبایی بیشتر بده

    خداوند در جایگاه دهنده س و ما انسان ها در جایگاه گیرنده

    و بزرگی در خواست ها و آرزوهای ما ارتباط مستقیم داره با بزرگی باورهامون

    و در ادامه بزرگی باور ها برمیگرده به ایمان ما به وجود و رزاق بودن خدا

    یعنی من زمانی میتونم آرزوی داشتن بنز اخرین مدل رو داشته باشم که باور کنم میشه داشت

    ادم هایی رو ببینم که دارند و مثل من دو دست و دو پا و دو چشم دارند

    و چطور میتونم باور کنم که منم مثل اونا میتونم داشته باشم؟

    باور کنم خدایی وجود داره که به فلانی داده

    پس به منم میده

    این فرمول سادشه

    استاد من همش ذهنم ناخوداگاه داره درستی قانون رو با مثال واسه خودش منظقی میکنه

    امروز داشتم به فرمول های ریاضی و فیزیک فکر میکردم

    اصلی ترین فرمول ریاضی این بود

    X=Y

    و تحت هیچ شرایطی این وزنه تغییر نمیکرد و هرچی ام به این معادله اضافه میشد باز هم ایکس و وای بر حسب هم به دست میومدن

    و تو فیزیک F=ma

    و این قانون که هیچ نیرویی از بین نمیره فقط از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه

    ما قوی ترین دستگاه تولید انرژی دنیاییم

    هرچیزی که تا امروز رو این کره خاکی انسان به وجود اورده به واسطه ارتعاش انرژیش بوده

    ما خالقیم

    ما خود خداییم

    ما x اینور معادله ایم و خداوند y

    و بینمون مساوی قرار داره

    پس بیا و لذت ببر ازین دنیا

    خدایی کن

    بگو تا موجود بشه

    بخواه تا بهت داده بشه

    دنیا ، دنیای فراوانیه

    خودت تصمیم میگیری چی بخوای ازش

    توجه کن به زیبایی ها

    به راحتی ها

    به خوشمزگی ها

    به صدای خوب

    من باور خوبی که میخوام واسه خودم بسازم

    اینه که من در شروع یادگیری یه حرفه هستم

    و باوری که از اولش ساختم و موفق هم هستم

    هر وقت استادم مدل جدیدی اموزش میده من با یکبار تمرین کردن بهترین کار و قوی ترین کار رو میزنم

    و همیشه هم اینجوری شده در صورتی که استادم از همه میخاد که باید خیلی تلاش کنید باید سخت کار کنید تا موفق بشید و اکثرشون هم در تعداد زیاد مدل میزنند وتمرین میکنند

    اما من با این باور خوبی که واسه خودم ساختم همیشه راحتم و کارم هم در سطح یک کلاس قرار داره و وقتی میگم من یبار تمرین کردم اکثرشون فکر میکنند من دروغگو هستم دقیقا مثل اتفاقی که واسه استاد سر کلاسشون افتاد.

    چقد این بحث باور ها فوق العادس

    استاد شما بهترین مربی دنیا هستید چون بر اساس تجربه راحت ترین و قشنگ ترین باور های دنیارو جمع اوری کردین و دارین اونارو اموزش میدید

    دوست دارم سریع مدارمو ارتقا بدم و با پول خودم باورهای عالی که تو هر دوره اموزش دادید جدا گانه تهیه کنم و غذای سالم به ذهن مسموم شده ام بدم.

    دوستون دارم و ممنونم از همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امید فخارپور گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    بنام خداوندیکتا

    خداونداسپاس گذارشما هستم اینکه فرصت داشتم تانظرخودم رابه دوستان ارائه بدم

    درودوقت بخیر خدمت استادعباس منش وخانم شایسته ودوستان هم مسیر

    استادبنده چن ساله تهران زندگی میکنم قبل ازاینکه تهران بیام درشهرستان مغازه موبایل ولوازم جانبی داشتم وزمانی این کاروشروع کردم مغازه بسیاربروز ومدرن آغاز به کارکردم اما متاسفانه ازنظر درآمد جواب نمیداد به جایی رسیده بود ازجیب همش خرج میکردم وهمچی سخت میگذشت البته سال آخرشهرستان بودم یه مقداردرآمدبهترشد تااینکه یه روز داداشم گفت بیا تهران یه کاربا درآمدخوب واست پیداکردم بیا ببین اگردوست داشتی بیایی تهران زندگی کنی ومن رفتم وکارو دیدم اما این کارو نتونستم قبولش کنم انرژی زیادازشخص میگرفت وهمچنین جایی برای پیشرفت نداشت شغله کارخانه تولیدشیشه وبلوربود همین که مجددمیخواستم برگردم شهرستان تصمیم گرفتم شغل خودم روبیام تهران ادامه بدم استاداون زمان تازه باسایت شماآشناشده بودم وفایل های رایگان شمارو گوش میدادم خلاصه برگشتم شهرستان اینکه مغازه رو واگذارکنم دراین موقع چن پیشنهاد وسوسه انگیزتوشهرستان بهم شدولی بازگفتم نه من میخوام برم تهران ادامه بدم بعضی ازاقوام ودوستان میگفتن تهران اگردرآمد خوبه همین طورهزینه ها بالاست وگرونیه یه جور به نظر موافق نبودن من بیام تهران ولی من تصمیم رو گرفته بودم وکارهارو انجام دادم اومدم تهران شغل خودم رومجددشروع کردم وادامه دادم والان درآمدم چن برابرشده وخیلی راضی هستم همچنین میگفتن تهران هزینه بالاست وگرونیه ولی همچین چیزی وجودنداره نسبت به شهرستان خیلی ارزون تره وهمچنین بروزتره

    خداوند سپاس گذارهستم اززندگی عالی دارم وروز به روز عالی تره وهمچنین ازشما استادعزیز تواین چن ساله آموزش های شما خیلی بهم کمک کرده ومسیرزندگیم رو تغییرداده ازخداوندآرزوی سلامتی وموفقیت برای شمااستادعزیزوخانم شایسته رودارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهدی حوازاده گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز

    این فایل نشونه امروز من بود و تصمیم گرفتم یه درک جدیدی که از جهان پیدا کردم رو به اشتراک بگذارم

    یه الگوی مشترکی من در انسان هایی که هیچ موفقیتی توی زندگیشون کسب نکردن و یه زندگی سخت رو دارن من پیدا کردم و این الگو اینه که اونا دنبال یک تضمینی هستن که به دنبال اهدافشون برن ، اونا همیشه میخوان یه سری پل برگشت بزارن و به قول خودشون همه پل هارو خراب نکنن تا راه برگشتی باشه اونا به همسرشون خیانت میکنن چون میترسن که جدا بشن

    اونا هیچ وقت دنبال آرزو هاشون نمیرن چون میترسن همینی که هست همین حقوق بخور و نمیر از بین بره اما در آخر ناپلئون ها هستن که در تاریخ میمونن ، به قول یکی از بچه های تیم میگفت ترسو ها جاشون رو نیمکت هست

    هر چقدر که این الگو های آدمای ترسو رو میبینم ایمان به مسیری که شروع کردم بیشتر میشه

    ایمانم به خودم بیشتر میشه که من فرق میکنم با بقیه من ترسو نیستم من قدم بر میدارم حتی اگر آینده فقط به اندازه یک قدم واضح باشه و واقعا به خودم افتخار میکنم که انقدر خوب این موضوع رو درک کردم ، انقدر عالی موضوع تمرکز رو درک کردم ، قدم هایی برداشتم که هیچ تضمینی برام نبوده از جاهایی کندم و اومدم که تجربه یک روز زندگی توی اون شرایط آرزو خیلی هاست من میخوام ایمان رو انتخاب کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همسفرای عزیز روز شما تحول زندگی

    خیلی حس خوبی دارم بعد از دیدن فایل این قسمت

    راستش یه رفتاری رو تو وجودم استاد روشن کرد که خیلی وقت بود که عمل نمیکردم

    با شنیدن این که تحسین کنیم موفقیت دیگران رو

    ذهن همش در حال فریاد زدن اینه که بهمون بگه مگه میشه رانت اطلاعاتی داشته پارتی داشته یا هزار تا حرف دیگه

    جایی که ذهنم نشسترو خوب دارم میبینم

    چقدر میتونم باورامو با این عمل تحسین کردن موفقیت دیگران محکمتر و تقویت کنم

    کنار همین که دارم اینکارو میکنم هوای حال خوب خودمو داشته باشم و یادم بمونه که تموم اتفاقا باورای خودم

    باید باید باید یاد بگیرم و بشناسم جنس افکارمو

    و باورای جدید جایگزینشون کنم

    باید تمرین کنم که عمل کنم به این قوانین

    مثل الان اره همین الان که دارم اینجا رد پا میذارم ادامه بدم

    خدایا شکرت برای این قسمت فوق العاده از زندگیم برای خودشناسی

    وَ قالَ اللَّـهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ

    خدا فرمان داده است: «برای خود، دو معبود انتخاب نکنید؛ زیرا معبود باید یگانه باشد؛ پس فقط از من حساب ببرید و مرا بپرستید.»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمدرضا رئیس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2181 روز

    سلام.

    وقت همگی بخیر .

    باز هم سپاسگزارِ خداوند هستم که اینهمه زیبایی ،فراوانی و نعمت داره(همشون یکیه).

    ✨به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن؛ 📎فایلِ روزِ بیست و چهارمِ روز شمارِ تحولِ زندگیِ من.

    من افتخار می کنم که شاگردِ این استاد هستم.

    امروز خیلی از بارش برف و باران در طبیعت لذت بردم بلاخره بعد از چند هفته خدا یه شاسی بلندِ کمک دار با راننده فرستاد تا من به یکی از آرزوهای کوچیکم برسم. خیلی از این سفر لذت بردم کوهستان سفید شده بود و داشت سفید تر می شد در مسیر دو تا کل و بُز از جلوی ماشین رد شدند و ما هم لذت بردیم.

    من یه شعار که اغلب سعی می کنم بهش عمل کنم این است که ” چیزی به جز رد پا برای طبیعت به یادگار نمی گذارم و چیزی به جز عکس به یادگار نمی آورم”

    و امروز به این شعار عمل کردم و خیلی خیلی از این سفر لذت بردم .

    در مورد تمرین این جلسه چیزی به یاد نمی آورم .

    اما قطعا برای سفر بعدی با دستانی پُر چمدان سفر را می بندم .

    در این سفر من دارم به تعهدم عمل می کنم یعنی برای هر جلسه از این سفر کامنت می نویسم حتی اگر خیلی به جلسه ربط تداشته باشه اما در سفر بعدی انشا الله خیلی خیلی کامنت های با کیفیت تر و طولانی تر کامنت می نویسم.

    این کامنت هم یه رد پا هست تا بعدا روند و میزان تکامل خودم را حس کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2189 روز

    سلام ب هدایت شدگان عزیز

    سلام ب استاد نحوه زندگی بهشتی در دنیا وآخرت ومریم بانوی عزیز

    روز بیست و چهارم و روز شگفتی من از این فایل عالی خداروهزارمرتبه شکر ب این همزمانی و ب این نگاه من ک فهمیدم ب قول استاد ما انسانیم و احساس داریم گاهی خوب گاهی بد و حس حسادت ک باید خودمون حاکم ذهنمون باشیم وکنترلش کنیم و خودمونو ب احساس خوب برسونیم و داستان از این قراره ک یکی از اقوام همسرم ک خانوم هستن و من یکی دوبار این بنده خدارو دیدم الگوی یک زن موفق و عالی برام هستن باوجود اضافه وزن بالایی ک داشتن و باتوجه ب مشکل مادرزادی ک یک پاشون داره برای من قابل باور تر شده ک در هر شرایطی با هر گونه حتی حالت جسمی میشه بزرگ فکر کرد میشه رسید ب آنچه میخوایم

    این خانم عزیز اونطور ک شنیدم و عکسشونو دیدم واقعا بطور معجزه آسایی ایشون ب وزن دلخواهشون رسیدن و کاملا وزن ایده آلی پیداکردن ک کاملا با قبلشون قابل مقایسه نیستن و ایشون باوجود دو فرزند دوقلوی پسر در مطب پزشک فیزیوتراپ مشغول کارهستن و بازم من شنیدم ک موفق ب خرید ماشین مدل بالا شاسی شدن و هر سال عید کل وسیله های منزلشونو تعویض میکنن و خیلی درآمد بالایی دارن و خلاصه مادر همسرم دیشب باتماسی ک باهمسرم داشتن باز از ایشون گفتن ک ب جایی رسیده ک امسال داره برای عید سفر ترکیه میره ب همراه شوهرش و حتما بچه هاش رسیدیم ب اصل مطلب ذهن من شروع کرد ب نجوا و حس حسادت منم شروع کردم ب کنترل خودم و گفتم ببین این تونسته و توام میتونی و شروع کردم ب تحسین ایشون ک آفرین این همه پیشرفت این همه ترقی با وجود دوفرزند و زندگی در پایتخت با تکیه ب خودش و خدای خودش ب این زیبایی و راحتی هر سال پیشرفت چشم گیری داره ک برای دیگران قابل باور نیست و ب قول استاد فکر میکنن بنده خدا از چ راهی در آمد داره ولی من از دیشب تا الان ک مینویسم فقط توی ذهنم تحسینش کردم حتی برای پسرم تعریفشو کردم و گفتم این بنده خدا فقط ب توانایی خودش تکیه کرده و ب خدای خودش و چقدر لذت بخشه و زندگیش بهش میچسبه ک خودش داره میسازه هرچی ک دوست داره و منم لذت میبرم از حتی شنیدنش و متوجه شدم ک اگر باور کنیم و تحسین کنیم و خودمونو کنترل کنیم در بروز احساسات قطعا ب دست آوردهای عالی میرسیم منم روی خودم و باورهام ب صورت جدی کارمیکنم تمام صحبتهای استاد واقعا با این ماجرایی ک گفتم برام قابل درک تر شد و جالب تر اینکه دیشب این موضوع پیش اومد و صبح ک رفتم سراغ روز شمار بعد خوندن مطلب اصلا حاج و واج شدم گفتم عجب همزمانی جالبی واقعا وقتش بود ک قانونو ب این راحتی بیشتر درک کنم و بازم شروع کردم ب تحسین و گفتم خدایا شکرت ک میشه میشه باهر شرایطی از هر خانواده ای در هر محله ای پر کشید و پرواز کرد حتی ب صورتی ک هیچکس باورش نشه ولی من باوردارم ک میشه میشه میشه و سپاس خدایم را ک دارم می آموزم و سعی در اجرا دارم

    میسازم باورهای قوی

    میسازم زندگی بهشتی

    میسازم زندگی سالم

    میسازم جوانی روز افزون

    میسازم زیبایی روز افزون

    میسازم جهانی پرازفراوانی

    میسازم ذهنی ثروتمند

    میسازم چشمی زیبابین

    باور دارم ک باورهام باتلاش من ساخته میشن

    باوردارم ک دنیای من با صددرصد مسئولیت من تغییرمیکنه..

    با آرزوی بهترینها برای خانواده صمیمی ک دارم

    درپناه الله یکتاشاد سالم ثروتمند وسعادتمند دردنیاوآخرت باشیم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    یا وهاب یا وهاب یا وهاب

    باور ساختن

    همه چیز باور هست .

    تجربه‌ شخصی من در مورد باور یکی مسافرت به ترکیه بود که نشانه آمد تنهایی برم پارسال دی ماه

    بعد رفتم بلیط هواپیما و هتل استانبول را رزو کردم ، محل کارم بودم یکی از دوستانم گفتم من قرار هست برم استانبول، و او اولین چیزی که گفت این بود اونجا کیف قاپی و دزدی زیاد هست که همان لحظه بهش گفتم لطفا ادامه نده و صحبت نکن ، و من باور کردم چون در مسیر درست هستم هر جای دنیا سفر کنم حتی نا امن ترین جا ، خداوند مهربان وهدایتگر منو به جاهای خوب و لذت‌بخش هدایت خواهد کرد .

    و با این باور ، که خداوند هر لحظه منو هدایت می کنه پارسال رفتم ترکیه حال کردم ، و این‌قدر خوشم آمد دوباره خودم به لطف خدا پول ساختم و رفتم ترکیه که بی نهایت خوش گذشت و کلی هم خرید کردم .

    نکته‌ی مهم که من تازه درک کردم اینکه باور ساختن باید از روی قانون باشه یعنی روی هوا نمیشه باور ساخت ، مثال شاید یکی بگه من شغلم دزدی هست ولی این کار را با احساس خوب انجام میدم پس طبق باوری که ساختم اتفاقات خوب را تجربه می کنم ، باید با این شخص بگیم که داره خودش را گوا می زنه ، و به این شخص بهتره گفته بشه علت اینکه داره دزدی می کنه چیه؟ غیر از اینکه که کار دزدی ریشه در فقر و باور کمبود هست و فقر هم طبق قرآن از وعده‌های شیطانی هست سوره بقره

    یا کسی بگه من خودم را از روی 5 طبقه پایین میدازم و چیزی نمیشه ، چون باورش را در ذهنم ساختم که سالم بمونم ، به این شخص باید گفت قوانین جهان هستی ثابت هست و هرگز تغییر و تبدیل در آن نیست.

    قانون جاذبه برای کل بشریت صدق می کنه .

    علیرضا یکتای مقدم

    مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    علی و شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    به نام خدای مهربان

    برگ بیست و چهارم از سفرنامه

    سلام به استاد عزیزم مریم بانو مهربانم و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش

    استاد جان تقریباً بیش از یک سال و نیم هست که از کار کارمندی در آمده ام .اولش خیلی خوب بود چون بر روی خودم کار می کردم.اما هرچقدر که پیش رفت من فقط به فایل ها گوش می کردم و توهم کار کردن بر روی خودم را داشتم.از طرفی چون نگاه سیستمی به خدا نداشتم همه تقصیر ها گردن دیگران یا مشیت الهی می دانستم ،که برای من بدبختی می خواهد.در صورتی که خداوند مرا هدایت کرد اما من با شک و تردید به الهامات خودم عمل نکردم.در کار خودم که مشغول شدم خیلی ها که از من تجربه کمتری دارند و اصلاً دانش مرا ندارند، خیلی از من موفق تر هستند.چون من این باور مخرب را دارم که خداوند برای من سختی میخواهد .چون می خواهد ایمان مرا محک بزند.الان سایت خودم را ساختم اما بازهم می بینم که نجواها در حین ساختن محتوا می گویند که هیچ کسی از تو خرید نخواهد کرد.هرگز فروش نخواهی داشت و باید برگردی و کار کارمندی خودت را شروع کنی.موفقیت استاد همانطور که شما فرمودید در شغل نیست و در سایت خاصی نیست.بلکه فقط و فقط در باورها هست.البته که من باید هر روز مطاله کنم و کارم را بهبود ببخشم.اما قبل از هر کاری باید باورهای توحیدی مناسب را ساخت.باید به ذات الهی خودت وصل شوی.وگرنه من به شخصه تجربه آن را دارم که دست به هر کاری بزنی ذهن نجوا گر اجازه نمی دهد تو موفق شوی.اگر همان نگاه سیستمی را بتوانیم درست کنیم و به توانایی خداوند و خودمان شک نکنیم بسیار سریع می توانیم به خیلی از آرزوهای خودمان برسیم.استاد جان من هم تجربه شما را دارم در خیلی از کتابها و دوره های آموزشی مربوط به کارم چقدر باورهای مخرب را به من یاد دادند که نمی شود مثلاً بیشتر از ۲۰% در ماه سود گرفت.یا سود ساختن خیلی سخت است.خداوند هر کسی را که بیشتر دوست دارد ،بیشتر به وی سختی می دهد.در صورتی که خداوند همه ما را بینهایت دوست دارد.منتهی بعضی از افراد از قوانین خداوند خیلی زیبا پیروی می کنند و نتایج عالی تر را به راحت ترین شکل ممکن می گیرند.دوست دارم این باور را بسازم که هر کس خداوند را می خواهد باید شادتر ثروتمندتر سلامت تر و خندان تر زندگی کند.تشکر از همه علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    بانام ویاد خدای مهربان وباسلام خدمت استاد عزیز این ازاون فایلهای ناب وامونده بود

    استاد گفتند که همه چیز برمی‌گردد به باورمان اینکه ما هر موفقیت دیدیم تحسین کنیم وبه خودم امید بدهیم من هم میتوانم پیشرفت کنم

    با چی با تعقیر باورها باورهای که به ما احساس

    بد میدهد را دور بریزیم وباورهایی که حالمان را

    خوب میکند را تقویت کنیم

    یکی ازون باورها واعتماد به او همین استاد وباور

    ناب او

    یکی ازاون تجربه های من این بو دکه فرزند م با

    تعبیر باورهایش توانست دانشگاه را عوض کند

    واون رشته دلخواهش برسد

    ویکی دیگه از تجربه های دیگه من همین که با این سایت آشنا شدم دارم روی خودم وبارها م

    کار میکنم وبارها جدید را جای باورهای اشتباه کنم

    ومخواهم خواسته دراوج ببینم وباورهایم راعوض کنم تا به خواستم برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    وجیهه جان گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    سلام خدمت استاد عزیز. چند روز پیش یکی از دوستانم از رده بسیار پایین یکی از ادارات به رده بسیار بسیار بالایی صعود کرد اولش خیلی ذهنم درگیر شد که پارتی داشته. همسرش فلان پست را داشته به واسطه موقعیت همسرش به این جایگاه رسیده، بعدش یاد حرف های شما افتادم که تحسین کنم این شخص را. و با خودم گفتم حتی افراد پارتی دار هم باید باور های درستی برای موقعیتی

    که میخوان داشته باشند که به اون جایگاه برسن، در ذهن خودم آدمای زیادی را بررسی کردم که پارتی های رده بالا داشتند اما به موفقیت های چشمگیر نرسیدند. و پذیرفتم که این دوست من هم قطعا خودش را لایق این جایگاه میدونسته و باور داشته که تواناییهای لازم در این جایگاه را دارد. اگر این باور ها را نداشت همون پارتی هم نمیتونست براش کاری انجام بده

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: