آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟ - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟
    441MB
    61 دقیقه
  • فایل صوتی آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟
    60MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

409 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ستاره گفته:
    مدت عضویت: 250 روز

    آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟

    سلام و ادب . خداوندا سپاسگزارم که من رو هدایت می کنی . به خاطر هر آنچه عنایت کردی و می کنی سپاسگزارم .

    سپاسگزارم استاد عزیز برای این آگاهی فوق العاده ! اونقدر شگفت زده شدم که نمی دونم چی بنویسم ؟! از کجا بنویسم ؟!

    درسته ! قانون همینه . بخشهای زیادی از پازل گم شده ذهنم ، با این فایل پیدا شدن و تازه می فهمم که خدا داره چی به ما یاد می ده ! چرا اینقدر روی توجه و ایمان به آیات الهی ، تاکید داره ؟!

    گویی خداوند با هر نشانه ای که درین عالم وجود داره ، داره با ما حرف می‌زنه و راه راست و درست رو نشونمون می ده !

    شگفت انگیزه ! الله اکبر از این همه حکمت و تدبیر !

    سالها قبل در یک پروژه تحقیق دانشگاهی ، در مورد مدیریت تحقیقی داشتم . من مدریت پیامبر اکرم (ص) رو در طی ده سال ، در مدینه بررسی می کردم و حیرت می کردم که چطور ایشون موفق شدن ، در این مدت کوتاه از عرب جاهلی ، مردمانی فرهیخته و قدرتمند بسازند ؟!

    واقعا چی بر سر این سنت زیبا اومده ؟ با دین پیامبر چه کردند ، که امروز حال و روز ما اینه ؟

    پیامبر اکرم (ص) صحبت از قدرت ، حرکت ، جستجو گری و جنگجویی می کرد . خودشون فرمودند : جهاد اکبر جهاد با نفسه .

    مسلمان باید قدرتمند باشه ، نه به این معنی که تفنگ دست بگیره و بخواد این و اونو بکشه، قدرتمند به این معنی که ضعفهای درون خودشو بر طرف کنه . خداوند داره با طبیعتش به ما میگه و از ما می خواد قوی و قدرتمند باشیم ، در تمام زمینه ها … علمی ، سلامتی ، مالی ، تاکتیکی .‌‌…

    این جامعه ایه که رسول خدا از ما خواسته !

    استاد عزیز سپاسگزارم که این پرده رو کنار زدید و باورهای اشتباه رو در ذهن من شکستید .

    امروزه آنچه به عنوان دینداری در جامعه ما ، آموزش داده میشه و اصرار بر تقویتش وجود داره ، اولا شرکه ، با توجه بیش از اندازه به ائمه و شفاعت و مراسمات تو خالی که جان و مال مردم رو برای این توهم واهی ، داره حدر میده . ثانیا همین اعتقاد به اینکه خدا وند ضعفا رو دوست داره و آخرت مال فقراست . ثالثا اینکه تمام جهاد رو به جنگیدن با غیر مسلمانان تعبیر می کنند …

    یادم هست از کودکی که پای منبر علما می نشستم ، حرفها همین بود و این باور که همیشه باید در پیشگاه خدا زجه موره کرد و توهماتی که از دوران سوفی گری و درویش پروری شکل گرفته !!

    واقعا این که حضرت علی (ع) می فرماید :« در آخر الزمان دین خدا چون پوستین وارانه می شود» ، حقیقت داره . و امروز ما ایم و این پوستین وارونه ! !!

    خدا خودش کمک کنه تا حقیقت دین رو بفهمیم و بهترین روش رو برای زندگیمون انتخاب کنیم . الهی آمین

    یکی از تضادهایی که من همیشه باهاش مواجه می شدم ، این بود که چرا با وجودی که سعی می کنم مناسک و مراسم دینی رو در ظاهر رعایت کنم ، زندگی من رشد و بالندگی پیدا نمی کرد؟ یک جور رکود و کمون دائمی ، در زندگی من رسوب کرده بود که جلوی روانی و جریان رو گرفته بود . می خواستم به دریا برسم ، اما نمیشد !

    استاد چقدر خوبه گفتید : «مهم نیست چقدر ادا در میاریم، ایمان داشتن به حرف نیست ، باید در عمل معلوم بشه . به نتایج نگاه کنید …»

    من تازمانی که قلبم رو به خدا ندادم ، همه ادا و اطوار ها ، بی نتیجه بود . وقتی همراه شدم با خدا ، شعاع های نور ، پیدا شدن و احساس رویش و حرکت … آگاهی ها اومد و به دنبالش برکات .

    خدا رو شاکرم که بهترین امانت داره و هر وقت ازش خواستم ، قلبم رو پر از نور کرد و بهم داد .

    واقعا اونچه ارزش داره که تمام جان و انرژی رو براش سرمایه گذاری کنم ، همین « توحیده» و بس . و اینکه ذهن و وجودم رو خالی کنم ، از هر وابستگی به غیر خدا . تنها و تنها او . بهترین رفیق شفیق من .

    در روایت معصوم هست که فرمودند : « بهترین دوست تو کسب است که عیب تو را به تو بگوید » و چه زیباست که خداوند ، هر روز ، با نشانه های خود ، با آگاهی های جدید ، به هر زبانی ، ضعفها و عیوب من رو بهم گوشزد می کنه . سپاسگزارم برای این همه لطف و زیبایی .

    سپاسگزارم از استاد عزیز و همه همراهان با ایمانم . همیشه توحیدی و سرفراز باشد

    یونس

    وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ

    ﻭ [ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍم ] ﻛﻪ [ ﺣﻖ ﮔﺮﺍﻳﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻱ [ ﺍﻳﻦ ] ﺩﻳﻦ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭ ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻣﺒﺎﺵ .(١٠۵)

    وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِینَ

    ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺳﻮﺩﻱ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺯﻳﺎﻧﻲ ﻧﻤﻰ ﺯﻧﺪ ، ﻣَﭙَﺮﺳﺖ ; ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﭙﺮﺳﺘﻲ ﻗﻄﻌﺎً ﺍﺯ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑﻮﺩ .(١٠۶)

    وَإِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

    ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﮔﺰﻧﺪ ﻭ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺎﻧﺪ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺍﻭ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﺧﻴﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺧﻴﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١٠٧)

    در پناه خدای یگانه شاد سلامت ، پیروز و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیرحسین حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    سلام درود به استاد و دوستان عزیز

    نمیدونم چجوری بگویم احساسم رو بعد از دیدن این فایل …

    خدایا از تو ممنؤنم که امشب به من اطلاع دادی دست از مظلوم بازی بکشم، دیگه نگم به اندازی کافی بدبختی کشیدم ،الان منتظر خوشبختی هستم.

    خدایا چقدر منو بزرگ کردی با این فایل ، عامل بدبختی من این هست به همه چیز قدرت دادم الا به تو ، خدایا حالا میفمهم چرا این همه بالا سر می آمد ،آخر این همه گریه کردم و همه رو گردن تو می انداختم می گفتم چرا من ؟

    چرا من ؟

    من کاری نکردم ،من بدی نکردم

    نمی دونستم این جهان پر از قانون هست ،

    چقدر خودم رو مظلوم نشان می دادم، برای همه صحبت میکردم ، چقدر دیگران به من ظلم کردند و دیدم هر لحظه بیشتر بیشتر به من ظلم مئ شد و دیدم هر لحظه بیشتر به من ظلم میشد توسط آدم های دیگر.

    وقتی می خواستم داخل رابطه عاطفی برم ، میرفتم از اون ظلم که طرف قبل با من کرده با اون صحبت میکردم و دیدم با چشم های خودم دوباره همون ظلم ، توسط یک نفر دیگه به من شد و همیشه شاکی بودم.

    من کاری جز خوبی نکردم واقعا چرا ؟

    این سوال همیشه توی ذهن من بود ، بعد چند ماه

    این فایل به من هدایت شد ،

    خدایا هزار مرتبه شکرت بابت هدایتت به من

    استاد عزیزم واقعا از شما ممنونم بابت این فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فرزانه الهی گفته:
    مدت عضویت: 2671 روز

    سلام استاد عزیز ، خیلی ممنون بابت این فایل

    استاد به موضوعی رو بگم ، در مورد آموزش های شما خیلی این خطر هست که بعضی از جمله خودم گمراه بشیم و بشینیم بعدش دنبال اون حلقه گمشده بگردیم ، چون یه جا میگین ایمانی که عمل نیاورد حرف است ، جای دیگه میگید من روی دوش خدا می‌شینم خدا کارها رو انجام میده من گاهی گیج میشم میگم آیا اینجا اون جایی هست که باید رها کنم و به زیبایی ها تمرکز کنم یا نه باید عمل کنم و تقلا ، گاهی می بینم برعکس عمل کردم نباید تقلا می‌کردم و گاهی میگم ای داد این حرکتو خدا گفت ها انجام بده کاش انجام می‌دادم ، اینجا می‌رسم به ندای قلب که من اگر می‌تونستم ندای قلبم رو همیشه بلند نگه دارم دچار این تناقضات نمی شدم ، من فکر میکنم چون شما خیلی کنترل ذهن دارید این مرز رو راحت تر تشخیص می‌دین ولی برای من هنوز واضح نیست ، دلم میخواد به اون آدمی تبدیل بشم که اغلب کار درست رو انجام میده حرف درست رو میزنه تصمیم درست رو میگیره ، به این وضوح برسم

    نکته دیگه اینکه گاهی بی عملی خودش عمله اینکه فکر تو به سمت خوب جهت بدی بخصوص در شرایط چالشی خود عمله ، اینکه یه رابطه ای داشتی رفته خودتو کنترل کنی و بهش فکر نکنی عمل محسوب می شود ، اینکه نگران و وابسته خونواده نباشی عمل نیست ، چرا هست ؟ اینکه خدارو قدرت بدونی و باج ندی بخدا از عمل هم بالاتره ، تو فکرت اتفاق میفته ها ولی عمله ، بخدا وقتی استاد شما میگین عمل من تنم می لرزه ، همش میگم کو‌پس عملت ؟ ولی مگه نه اینکه قبل از عمل هم فکر عمل میاد بعد عمل می‌کنی ، می‌دونی استاد این روزها خیلی به ریشه ها فکر میکنم ریشه درست باشه عمل درست رو انجام میدی ناخودآگاه هدایت میشی به کار درست ، کاش بتونم این مرز رو تشخیص بدم ، به مدت که هم تازه میخواستم توحید رو تمرین کنم باز یه سری جاها که باید کار عملی انجام می‌دادم میگفتم نه‌ خدا بلده انجام میشه به موقع ، یه درخواستی داشتم میگفتم نه خدا خودش میاره اون آدم رو که اون کارو انجام بده ، گاهی اتفاق می‌افتاد و ذوق می‌کردم و گاهی نه و سرخورده می شدم که چرا خدا نکرد این کارو برام ، تهش استاد می‌رسم به هدایت ، من هنوز شاید هدایت رو درست نفهمیدم می‌دونم انتهایی نداره فهمش ولی چیزی هست که زیاد فراموشش میکنم تو هیاهوی روزگار ، از خدا میخواهم کمکم کنه که صداشو بهتر و بلندتر بشنوم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سید علی فخری گفته:
    مدت عضویت: 3873 روز

    دو اتفاق وحشتناک در آمریکا رخ داده است که تمام دنیا را تکان داده است.

    دو ایالت در آمریکا وجود دارند که مستقیماً با اسرائیل در بمباران فلسطینیان مشارکت دارند. به یاد داشته باشید، خود اسرائیل می گوید که بدون آمریکا حتی دو روز هم نمی تواند جنگ کند. بنابراین، این آمریکا که اسرائیل بدون آن نمی تواند بجنگد، اساساً دو کشور آمریکایی هستند. ابتدا اجازه دهید نام آنها را بنویسم: یک ایالت کارولینای شمالی و دیگری فلوریدا است.

    اهمیت آنها چیست؟ کارولینای شمالی مرکز نظامی آمریکاست. جمعیت این ایالت تقریباً 10 میلیون نفر است و تقریباً کل جمعیت در ساخت تجهیزات نظامی یا اداره پایگاه های نظامی مشغول هستند. اینجا بزرگترین پایگاه های آمریکاست. از اینجا هواپیماهای باری حامل بمب از زمین بلند می شوند و آنها را به اسرائیل می رسانند، سپس اسرائیل آنها را بر روی فلسطینیان می اندازد. بنابراین، آن کارولینای شمالی است. به یاد داشته باشید، مردم اینجا آنقدر حامیان اسرائیل هستند که وقتی هواپیماها از اینجا بلند می شدند و برای اسرائیل اسلحه حمل می کردند، تشویق می کردند و فریاد می زدند: “فلسطینی ها را بکشید، فلسطینی ها را بکشید، حالا بیایید به ایالت دوم برویم.” فلوریدا.

    در فلوریدا، ثروتمندترین یهودیان آمریکا زندگی می کنند، اما در کنار آن، یهودیان اینجا نقش دیگری نیز دارند. اینها یهودیانی هستند که بر ایالات متحده تأثیر می گذارند. کنگره، لوایح و بسته‌های کمکی را تصویب می‌کند که سپس به کارولینای شمالی فرستاده می‌شوند، جایی که در هواپیما بارگیری می‌شوند و فرستاده می‌شوند. بنابراین، فلوریدا نماینده قدرت مالی و سیاسی است و کارولینای شمالی نماینده قدرت نظامی است.

    اکنون که جلوتر می رویم، 10 روز پیش، خداوند طوفان عظیمی را از دریا به پا کرد که غربی ها نام آن را هلنا گذاشتند، اما ما آن را عذاب الله می نامیم. این طوفان از دریا برخاست و تمام ایالت های دیگر را دور زد و مستقیماً مانند بمب افکن بزرگی که قصد دارد بمب پرتاب کند، مستقیماً در کارولینای شمالی برخورد کرد. و اکنون، ده روز بعد، وضعیت کارولینای شمالی چگونه است؟ اما قبل از آن، اجازه دهید یک واقعیت جالب را به اشتراک بگذارم: بانک جهانی تخمین می زند که برای بازسازی فلسطین 35 میلیارد دلار هزینه خواهد شد.

    با حرکت رو به جلو، این طوفان هلنا کارولینای شمالی را درنوردید و چنان باران‌ها و سیل‌های شدیدی را ایجاد کرد که در این لحظه، از 10 میلیون جمعیت کارولینای شمالی، بخش قابل‌توجهی بی‌خانمان شده‌اند. آب آشامیدنی ندارند. به یاد داشته باشید، فلسطین نه لباس دارد، نه غذا، نه سرپناهی – آنها زیر آسمان باز دراز کشیده اند. و ایالات متحده دولت تخمین می زند که بازسازی کارولینای شمالی چقدر هزینه دارد؟ بله، 35 میلیارد دلار.

    یک لحظه معمولی “همانطور که شما محکوم می کنید، محکوم خواهید شد”.

    حالا بیایید به فلوریدا برویم. طوفان دیگری برخاسته است که از خلیج مکزیک برخاسته است و اکنون مانند یک بمب افکن عظیم مملو از قوی ترین بمب های جهان به سمت فلوریدا می رود. در این مورد، بمب‌ها بادهایی هستند که با سرعت 180 مایل در ساعت می وزند، بادهایی که بشر هرگز قبلاً ندیده است. بادهایی با سرعت 180 مایل در ساعت در دریا می چرخند و به سمت فلوریدا حرکت می کنند. کل ایالت فلوریدا در معرض این تهدید است. فلوریدا 22 میلیون نفر جمعیت دارد که از این تعداد فقط چند میلیون نفر امن هستند. بقیه در شرف بی خانمان شدن هستند. شدت این طوفان به حدی است که کل ایالت تخلیه شده است. و هزینه بازسازی فلوریدا برای آمریکا چقدر خواهد بود؟ 200 میلیارد دلار!!

    خداوند دو بار در قرآن به سیر در زمین و مشاهده اینکه چگونه بر ستمکاران عذاب فرستاده است.

    سوره انعام (6:11):

    بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بوده است.

    بگو: در زمین سیر کنید، سپس بنگرید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود.

    سوره روم (30:42):

    بگو: در زمین بچرخید و بنگرید که عاقبت آنان چگونه بوده است.

    بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید که عاقبت پیشینیان چگونه بود، بیشترشان مشرک بودند.

    پس آیا این مجازاتی از جانب خداوند نیست؟ آیا نباید این عذاب را به فرزندان خود و اطرافیانمان بگوییم تا ترس از خدا در دل ما نهادینه شود؟ *این عقوبت بر ستمگران پس از یک سال مبارزه و شهادت فلسطینیان رسیده است و ما باید به آنچه در توان داریم ادامه دهیم و هرگز قدرت دعا را دست کم نگیریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    زهرا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    اگر دلسوزی در کار نیست پس چرا در دعای کمیل (که مناجات حضرت علی رو خودتون هم روی سایت گذاشتین) حضرت علی به فرزندشون می‌فرمایند؛

    خداوند چقدر میتونسته آبرومون ببره ولی نبرد

    اگه همه چی قانونه

    پس طبق قانون اونجایی که اشتباه رفتیم باید آبرومون بره چرا حضرت علی گفتن خدا آبرومون نمیبره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حسین و نرگس گفته:
      مدت عضویت: 1893 روز

      سلام خدمت خواهر گلم … این موضوعی که فرمودید رو هم خداوند قانونش رو بیان کرده… همون که در دعاها داریم یا من سبقت رحمته غضبه یعنی خداوند رحمتش بر عدالتش سایه انداخته..یعنی تا جایی که اقتضا داشته باشه به ما کمک میکنه که مسیر اشتباه رو که رفتیم برگردیم.. ولی از یه جایی به بعد دیگه مشمول مشیت خداوند میشیم و جهان طبق قانون با ما رفتار میکنه… در مورد وعده عذاب در قرآن هم اگر نگاه کنید این موضوع خیلی تکرار میشه که خدا بارها فرصت میده..خداوند صد در صد رحمان و رحیمه.. و ارحم الراحمینه..اما همین ویژگی ها هم طبق مشیت به انسان ها تعلق پیدا میکنه.. یعنی همین آبرو یه جاهایی حفظ میشه برای اینکه اون بنده هنوز قابلیت برگشت داره.ولی اگر بنده این قابلیت رو نداشته باشه طبق مشیت خداوند مشمول اکتسابات خودش خواهد بود و چک و لگدها رو نوش جان میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مصطفی جعفری سرابی گفته:
      مدت عضویت: 1074 روز

      سلام دوست عزیز هم خانواده.

      در مورد سوال شما میخواستم اینو بگم که استاد در مورد قانون بی نقض جهان هستی اینطوری صحبت کرد که جهان متعلق به قوی ها و قویترها هست ،حالا در هر بعدی که بخواد باشه،و اما چیزی که به ذهن من میرسه در مورد سوال شما اینه که بقول استاد با یه بار حال خوب داشتن ما به موفقیت نمیرسیم و هم چنین با یه بار ،دو بار کار اشتباه کردن خداوند یا همون سیستم آبروی ما رو نمیبره،و همچنین ما دقیق نمیدونم اون گناهی که حضرت علی مرتکب شده و بخاطرش خودشو سرزنش کرده چی بوده،شاید گناهی بوده که اکثر ماها انجامش دادیم و با چشم گناه بهش نگاه نکردیم،در کل قانون جهان اینو میگه که هر چی بکاریم همونو درو میکنم ،خواهر عزیزم این چیزی بود که به عقل من رسید امیدوارم به دردتون بخوره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی شاکر گفته:
      مدت عضویت: 1640 روز

      واقعا منم سوالات زیادی توی ذهنم شکل گرفته و فکر کنم با پرسیدنشون اینجا به نتیجه‌ای نمیرسم. اکثر سوالاتمو وقتی توی ذهنم داشتم، به جوابشون رسیدم بعد چند روز.

      مثلا با دیدن این فایل و یک فایل دیگه که استاد خداوند رو سیستمی توصیف میکنن و میگن که هیچ تغییری در قوانین خودش ایجاد نمیکنه، من این سوال توی ذهنم شکل گرفت که اون موقع که ابراهیم رو انداختن توی آتیش چرا خداوند به خاطر یک انسان قوانین خودش رو زیر پا گذاشت و به آتش دستور داد که ماهیت خودشو تغییر بده ؟

      اینجور که من متوجه شدم خداوند هیچ‌گاه قوانین خودشو زیر پا نمیزاره و گفته حتی برای پیامبران هم هیچ تبعیضی قائل نیستیم و اونا تنها فرقشون اینه که پیام هدایت خداوند رو به انسان‌های دیگر میرسونن. حس میکنم این دست سوالات منو به جایی نمیرسونه ولی ذهنم به شدت داره با این سوالات مقاومت برام ایجاد میکنه که این نگاه سیستمی رو نپذیرم.

      چون از بچگی هرچی ما دیدیم و داستان شنیدیم این بوده که خدا همیشه دلش برای بعضی از بنده‌هاش میسوزه و اونارو از یه مصیبتی نجات میده اونم با تغییر قوانینی که گفته من تغییر نمیدم ! . مثلا ابراهیم رو از آتش، موسی رو از رود، چاه یوسف رو پر از آب کرد، یعقوب رو بینا کرد.

      واقعا این سوالات رو برای درک بهترم از این نگاه سیستمی میپرسم و قصدم مچ‌گیری نیست.

      میخوام ببینم واقعا این سیستم داره چجوری کار میکنه جدی ؟

      چجوری این نگاه سیستمی رو توی ذهنم قوی تر کنم ؟

      آیا این داستان‌ها همشون دروغن یا تحریف شده هستن ؟ اصن اشتباه بیان شدن ؟ یا نه درسته ولی یچیزی هست که من دارم کج میفهمم ؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سجاد باقری گفته:
      مدت عضویت: 3938 روز

      این هم خودش قانونه . به قوانین آنی فکر نکنید یعنی همون لحظه شرایط تغییر یا اتفاق خاصی بیافته . شما اگر همواره در مسیری باشید که آبرو بر باشه بله آبرو میره . ما انسانها ترکیبی از حال و احوالات یا افکار یا احساسات یا فرکانسها هستیم که برایند آنها را دریافت میکنیم . اگر قرار باشه با یک خطا سریعا اثر اون دریافت بشه همه چیز نابود میشه .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    کتیبا گفته:
    مدت عضویت: 2421 روز

    [9/12،‏ 14:43] طراحی و دوخت لباس: وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ

    را به دو راه[نیک و بد]رهنمون شده‌ایم

    خدا بهت عقل سلیم داده

    خدا حجت را بر تو تموم کرده

    ولی تو خودت انتخاب کردی دنباله رو شیطان شدی

    خدا بهت گفت به این درخت نزدیک نشو

    ولی تو با پیروی هوای نفس شیطانی تو به خودت ظلم کردی

    شیطان و نفسی که میگه یه جای دیگه یه چیزی هست که بهتره

    شیطانی که گولت میزنه این درخته میوه های خیلی خوشمزه ای داری و خدا میخاد تو نخوری

    همون شیطانی که تو گوشت نجوا میکنه تو از همه بهتری و می تونی کاری کنی بندگان خدا رو گمراه کنی و دنبال خودت بکشونی

    کور خوندی نفس رانده شده گوزوووی بوگندو

    دست رو شده قصه هاتو بلد شدم

    من یه آدم خاکی هستم مثل تمام بندگان خاکی خدا

    مثل دختر ابوتراب

    کار از دست پروردگار من در نرفته

    تو تسلطی نه بر من و نه بر هیچ یک از بندگان و مخلوقات خداوند و حتی پشه ای هم نداره

    حتی پشه ها و مورچه ها و مار و عقرب و پروانه ها تحت فرمان پروردگارم عمل می کنند

    زبان و دست و پا و سیستم گوارش و پوست من تخت کنترل خداوند است

    حتی کلمه ای بدون اذن او زبان من خارج نمی شود

    هیچ اتفاقی بدون برنامه و اطلاع تو رخ نمی دهد

    کل دنیا با هم نمی توانند بدون اذن و اجازه و خواست تو تاثیری مثبت یا منفی در زندگی من داشته باشند

    تو بدون اجازه خداوند نمی توانی مرا صراط مستقیم منحرف کنی

    تو نمی توانی مرا تحقیر کنی

    من شاهکار و کاردستی برترین خالق هستی ام

    خداوند من خدایی که از یک آب گندیده موجودی خلق می کند که تمام فرشتگان هستی بهش سجده می کنند

    خداوند من مرا بهشت سرسبز زیبا با گنج های آسمان و زمین را در دستان من و قدرت کن فیکون خلق کرده است

    خداوند هرگز دست مرا رها نمی کند و بنده خودش را تنها نمی گذارد

    من اشتباه پدرم فرعون را نمیکنم ودر موقع غرق شدن در دریا موسی بیابان گرد را صدا نمی کنم

    من خدا را برای نجات خودم صدا می کنم

    من در کار خدا دخالت نمی کند

    خدواند خالق مردم است

    او بهتر می داند مردمش را بیدار کند

    یا برای آنها در گهواره لالایی بخواند

    خدایا مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای

    [9/15،‏ 7:34] طراحی و دوخت لباس: 22/6/1403

    وقتی من دوباره سیم ارتباطیم با خدا قطع شده و زیر بار فشار نجواهای ذهنی که به من حمله کرده بودند و منو با صدای هووووو میکردند و میگفتند امام زمان احمق دوباره توهم زدی بازم آبروی خودت و خانواده ت رو بردی و داشت کمر منو خم میکرد تا از ترسربرم بالای پل کارون و خودمو توی رودخانه غرق کنن وقتی زخمی و داغون شدم

    تو سریع به راننده اسنپ زنگ زدی و گفتی مژده تو که همه نجواهای ذهنی که میگه تو فقیری و پول نداری رو که زدی خاک کردی دختر تو که همه رو ناک اوت کردی دختر !!!

    خدایا تو بلدی حول حالنا الی احسن الحال کنی، خدایا فقط تو بلدی قلبمو باز کنی و منو از ته دل بخندونی

    خدایا وقتی ذهنم داشت منو هوووووو میکرد تو و خداتی فقیرت فقط می تونید یه مشت هدیه های چیپ و بنجل از دستفروش برای خودت و عزیزانت بخرید

    تو پرنیان را فرستادی دست منو بگیره و فروشگاه رشد ببره و بهت صف مشتریان فروشگاه رو نشون بده و کلی خودکارای 12 رنگ و پاکن های خیلی قشنگ بهت نشون بده که میتونی از یه فروشگاه لوکس برای یاس زیبایت بخری

    خدایا شکرت

    خدایا خیلی توپ بلدی حالم را زیبا کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      کتیبا گفته:
      مدت عضویت: 2421 روز

      مادربزرگ من خیلی زن دانایی بود همیشه درس های زندگی برای ما در قالب حکایت‌های جالبی و آموزنده‌ای تعریف می‌کرد داستان عروسو تعریف می‌کرد که جلوی مادر شوهرش گوزید و ترسید مادر شوهر برای اینکه عروسش نترسه گفت دخترم نترس بچه اولت پسره (:

      عروس خانم جوگیر شد گفت حالا که اینطوره بزار یه بار دیگه بگوزم (:

      مادر شوهر گفت عزیزم حالا اولی رو بزرگ کن (:(:(:

      این داستان ما و خداست ما اشتباه می‌کنیم ترررر میزنیم

      تو زندگی ولی خدا سریع جمعش می‌کنه و ما رو بلند می‌کنه ما زمین می‌خوریم و خدا دستمونو می‌گیره و بلند می‌کنه

      خدای من مادر شوهر حکیم و دانای قصه مادربزرگم است

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    فاطمه شفیعی زاده گفته:
    مدت عضویت: 371 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدا گر ببندد زحکمت دری

    گشاید زرحمت در دیگری

    چقدر امروز خدا سپاسگزارم بابت شنیدن این فایل عالی خدا مادر زمینی نیست ترحم دلسوزی نمیکنه. خدا انرژی هست انرژی که احساس نداره

    انرژی هرچه قوی باشد درمسیر درست باشی قوی میشی

    درمسیر نادرست باشی در چرخه جهان له میشوی

    در بلاهای طبیعی زلزله طوفان خیر برکت هست. باعث پیشرفت جهان میشود بناها محکم خانه ها ایمن جاده شهرسازی مستحکم خانه های پوشالی از بین رفته

    ادم ضعیف در طوفان از بین میرود چون اعتماد به نفس نداشت چون مشرک بود باید قوی باشیم تا سربلند از طوفانهای زندگی بیرون بیایم

    ضرب المثل هست نخ ازجای که باریک‌ترین پاره میشه مثل آدم ضعیف که ازبین میروند درمسیر تکامل جهان

    قوی باشید سربلند در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1856 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام به استادان گرانقدر

    سلام به دوستان توحیدی

    خدایا شکرت

    وای واقعا با این که چند ساله از استاد میشنوم که خدا سیستم هست و نگاه انسانی ما در مورد خداوند کاملا اشتباهه اما این انگار پاشنه آشیل منه.

    برای من مثلا الان فکرم اینه که نه خداوند با قوانین کار میکنه نه با احساسات.

    ولی تو شرایط روحی یه کم بد و یا برخورد با تضاد خوب خودشه نشون میده این باور مخرب

    که خدایا ببین ، خدایا دیگه بسه، خدایا تمومش کن،خدایا دیگه بعد این همه سختی وقتشه و ……………

    خوب یک جاهایی تو زندگیم پیش اومده که مثلا وقتی خیلی اوضاع بد شده و تو اون شرایط خیلی له شدم و گفتم خدایا کمکم کن

    شرایط درست شده یا اون موضوع به شکلی حل شده.

    این گونه اتفاقات در زندگی من چند باری پیش اومده

    و فکر و نگاه غالب من این بوده که وقتی له میشی، داغون میشی شرایط درست میشه و انگار راهش اینه

    واما اصل داستان که منم بهش فکر میکردم و قبولش داشتم ولی خیلی ضعیف. که بابا تو این شرایط به ظاهر سخت و این تضاد به اصطلاح بزرگ. اولا خواسته رو برات واضح تر کرده و بعد به خاطر رنج اون تضاد انگیزه تو برای حرکت بیشتر شده.

    دوما تو به تهش رسیدی و واقعا درخواست کمک کردی و در نهایت هدایت امد یعنی قبلشم میومد ها ولی من نمیشنیدم حالا

    تو این شرایطه که من دگه گوش مو تیز میکنم برای شنیدن و چشم باز میکنم برای دیدن

    خوب به این ترتیب اون داستان حل میشه

    بعد دوباره تو تضاد بعدی میگی خوب الان که له شدم پس وقتشه که خدا همون که دیدگاه مون بهش انسانی هست و دارای احساسات

    خوب بگه بابا این بدبخت گناه داره خواسته شو بهش بدین بره.

    و شرک امان از شرک

    من که هر چه جلو تر میرم فقط میبینم که شرک زیادی دارم . در صورتی که در مسیر توحید حرکت میکنم.

    خدایا کمکم کن و شهامتم بده تا موحد باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    رضا ولی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    به نام خودش

    استاد جان خیلی خیلی سپاسگزارم که این فایل بی نظیر رو برامون آماده کردی و دوباره یادآور این نکته مهم شدی که خداوند چطور عمل میکنه، من همیشه تو کلاس هام به فراگیرهام وقتی دارم آموزش میدم از یک قانونی بهشون این رو میگم که ما یک اصل داریم و یک قانون ، فرقشون توی اینه که میگیم مثلا اصل انبساط و انقباض اینه که ماده وقتی گرم میشه منبسط میشه و وقتی سرد میشه منقبض میشه اما این اصله و میتونه استثنا داشته باشه مثلا پلاستیک وقتی گرم میشه منقبض میشه و آب وقتی سرد میشه منبسط میشه، اما قانون چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    قانون چیزیه که به هیچ وجه مو لا درزش نمیره، قانون اینه که هرجای کره زمین چیزی رو رها کنی قانون جاذبه اون رو میکشه زمین و اصلا هم مهم نیست که اون چیز یه تیکه سنگ باشه یا یک انسان باشه یا یک نوزاد

    و سپاسگزارم که این رو یادآور شدی که خداوند طبق قانون خودش عمل میکنه و مو لادرز این قانون نمیره و واسش فرقی بین انسان و حیوان و مسلمون و مسیحی نیست و همه ما یا طبق این قانون بازی رو یاد میگیریم و ازش به نفع خودمون استفاده میکنیم یا مجبور میشیم یاد بگیریم و یا هم که میمیریم

    من یه نمونه از این قضیه که باید چک و لگد ها رو بخورم و همون الگوهای تکرار شونده ای که گفتید رو وقتی داشتم این فایل رو گوش میدادم تو خودم پیدا کردم و اونم اینکه هر موقع موجودی حساب من صفر میشه من تازه یادم میوفته که باید جدی تر و با تمرکز بالاتری کار کنم و هر موقع یکم پول تو حسابم باشه که شما ازش به عنوان ترموستات مالی یادکرده بودید دیگه کار نمیکنم و میگم ولش کن بابا نباید اینقدر طمع داشت و باید یکم از زندگی لذت برد اما یادم میره که اگه قراره حرکت نکنی فورا اون پول خرج میشه و فورا مجبور میشی کار کنی و اونجا حست هم بد میشه

    خیلی دوست دارم خدا این قدرت رو بهم بده و کمکم کنه و هدایتم کنه حالا که ترمز مهمی رو توی عادات و رفتار و باورهام پیدا کردم بتونم روش کار کنم و به ثروتی فراوان برسم و به قول سلیمان نبی که میگفت خدایا به من چنان ثروتی عطا کن که بعد از من به هیچ کسی همچین چیزی را ندی و خداوند هم طبق قانون بدون تغییرش این کار رو انجام داد

    انشالله ما ها هم بتونیم سلیمان و ابراهیم و موسی و عیسی و محمدهایی باشیم برای خداوند و مانند اون ها زیبا زندگی کنیم و جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنیم

    عاشقتم استاد و دلم برای زندگی در بهشت و پرادایس خیلی تنگ شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    haj beard گفته:
    مدت عضویت: 350 روز

    استاد عزیزم امیدوارم این کامنت رو مطالعه کنید

    صحبتایی که توی این فایل شد چیزیه که هممون الگو اش رو توی زندگیمون دیدیم

    قبل از هر چیزی باید بگم که سال های قبل که با این قوانین آشنا نبودم همیشه گله و شکایت میکردم که خدا دلش برام بسوزه و یادمه گریه میکردم میگفتم خدایا دلت میاد منی که همیشه ازت کمک میخوام رو اینقدر اذیت کنی و…

    ولی از وقتی که از طریق شما با قوانین جهان آشنا شدم فهمیدم که با گله و شکایت به خداوند نمیشه به خواسته هام برسم و هروقت اتفاقی میفتاد دیگه مقصر رو خدا نمیدونستم و سعی میکردم روی باور هام کار کنم ولی بازم طبق عادتی که از بچگی داشتم از این که با خدا درمورد خواسته هام صحبت کنم واقعا لذت میبردم و خدا شده بود بهترین رفیق زندگیم. خیلی وقتا میرفتم یه جایی مینشستم که کسی نباشه و میگفتم خدایا میخوام در آینده فلان کار رو کنم یا فلان چیزا رو داشته باشم و …

    صحبت کردن با خدا خیلی حس خوبی بهم میداد و تو ذهنم این تصور رو داشتم که خدا از این که من دارم به خواسته هام میرسم لذت میبره و خوشحال میشه که دارم از قوانین بدون تغییرش استفاده میکنم (درواقع حس میکردم احساسات منو درک میکنه)

    خلاصه به جایی رسید که به یه آرامش قلبی بسیار زیادی رسیده بودم و این فکر که خدا همیشه باهامه باعث شده بود که هرکی منو ببینه بگه بابا تو هم الکی خوشی یا مثلا میگفتن بابا تو هم دلت خوشه ها! الان همه دارن دهنشون سرویس میشه تو هی میخندی و دنبال عشق و حالی و ازینجور حرفا. اصن حس میکردم دنیا رو بهم دادن. این که اتفاقات زندگیم دست خودم هست بهم احساس قدرت و آرامش عجیبی میداد

    بخوام خلاصه بگم در عین حال که میدونستم خودم اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم فکر میکردم که خداوند احساسات منو درک میکنه و چون بهش ایمان دارم اونم بهم عشق میورزه

    اوضاع همینجوری پیش رفت تا این که توی یکی از فایل هایی که گذاشتید گفتید نمیشه با خداوند مثل یه انسان صحبت کرد و باید نگاه سیستمی بهش داشته باشیم.

    این حرف رو که شنیدم یه احساس بد وجودمو گرفت چون همونطور که گفتم همیشه من خدا رو جوری میدیدم که با تمام وجود میخواد از قوانینش استفاده کنم و به خواسته هام برسم و به منی که بنده اش هستم عشق میورزه ولی الان که خدا رو مثل یک سیستم میبینم این حس رو دارم که کسی که این همه مدت داشتم تو ذهن خودم باهاش صحبت میکردم هیچ درکی از صحبت های من نداشته و کار خودشو انجام میده و این همه مدت توهم زده بودم.

    بخوام منظورمو بهتر بگم مثل داستان ماری شده که عاشق یه مار دیگه بود و همیشه براش شعر میگفت و بعدا فهمید که اون شلنگ بوده

    من یه صحبت از شما رو توی ذهنم هک کردم و اون اینه که وقتی یه حرفی میشنوی که احساس بد مثل ترس و ناامیدی و غم و.. بهت میده اون چیزیه که از طرف شیطانه ولی وقتی یه موضوعی گفته میشه که باعث میشه قلبت آروم بشه و احساس نگرانی و.. از بین بره اون حرف چیزیه که از طرف خداوند بهت گفته شده و به همین دلیل حس میکنم یه چیزی رو اشتباه متوجه شدم

    جالب اینجاست یک ساعت قبل از این که این فایل توی سایت گذاشته بشه از خدا خواستم که منو به سمت جواب سوالم هدایت کنه و یه حسی بهم گفت بیام تو سایت و وقتی اومدم دیدم این فایل رو گذاشتین که دقیقا راجب سوال منه و با دقت دیدمش

    الان هم یه حسی بهم گفت باید این موضوع رو با شما استاد عزیز و بچه های دیگه درمیون بذارم و ممنون میشم اگه درموردش فایل بذارید و این موضوع رو برای من و بقیه بیشتر باز کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: