مقدمه دوره کشف قوانین زندگی
ما در جهانی زندگی می کنیم که قوانینی دقیق و ثابت بر آن حکم فرماست. قوانینی مثل چسبندگی مولکولی، نیروی گرانش، نیرو، اصطکاک و … که موجب شده جهان ما با این نظم و انضباط مسیر تکاملی اش را ادامه دهد.
در چنین جهان قانونمندی، محال است اتفاقات زندگی ما شامل هیچ قانونی نباشد و به صورت شانسی یا اتفاقی رخ دهد. قطعاً قوانینی بر جهان حاکم است که به ما امکان کنترل شرایط زندگی مان و خلق شرایط دلخواه مان را می دهد.
همانگونه که کشف و شناخت قوانینی مثل ایرودینامیک به مهندسان هوافضا کمک کرده تا هر بار هواپیما ها و سفینه های پیشرفته تری بسازند و به مهندسان سازه کمک کرده تا ساختمان های عظیم تر با امکانات پیشرفته ای همچون تأمین برق مورد نیازشان را بسازند و به مهندسان مکانیک کمک کرده تا هر بار ماشین های با کیفیت تر همراه با امکانات بیشتری بسازند و شکل راحت تری از زندگی را به بشریت هدیه دهند و …، پس قطعاً قوانینی نیز بر زندگی ما حکم فرماست که کشف و درک آن قوانین به ما این امکان را می دهد تا کنترل زندگی مان دست خودمان باشد. تا تابع شرایط نباشیم و بتوانیم زندگی مان را به گونه ای که می خواهیم خلق نماییم.
شالوده تمام آموزش های “دوره کشف قوانین زندگی”، درک قوانینی است که به ما کمک می کند تا مثل آن معمار و مهندس که سازه دلخواهش را طراحی و رویایش را به کمک شناخت آن قوانین به واقعیت تبدیل نموده، رویاهامان را محقق نماییم و شرایط زندگی خود را به شکلی که می خواهیم، خلق نماییم.
این تمام آن چیزی است که همیشه به دنبال درک و استفاده از آن بوده ام و هر بار به خاطر درک بهتر و عمیق تر قوانین، زندگی ام را راحت تر و با کیفیت تر خلق می کنم.
خیلی از دوستان بارها درباره برنامه ریزی های روزانه زندگی ام یا نحوه عمل به قوانین یا شیوه شخصی ام درباره انجام تمرینات لازم برای ساختن یک باور پرسیده اند.
مدتها بود که تصمیم داشتم یک بار دیگر به کمک تحقیقات و یافته های این چند ساله اخیر درباره قوانین زندگی و نیز باورهایی که تا کنون ساخته ام، مروری جامع بر قوانینی داشته باشم که زندگی ام را در کمتر از 10 سال از شرایط سخت زندگی در یک اتاق سیمانی به استقلال کامل مالی رسانید به گونه ای که حتی من و فرزندانم می توانیم تا پایان عمر بدون نیاز به کار کردن، در شرایطی عالی زندگی کنیم.
قوانینی که اختیار زندگی ام را در دست خودم قرار داده و موجب شده، تابع شرایطی مثل افزایش یا کاهش دلار، تغییر سیاست های یک کشور، قطع یک رابطه و هر عاملی بیرونی دیگر نباشم. قوانینی که به من این یقین و آرامش را بخشیده که حتی اگر تمام این دست آوردها از بین برود، باز هم جای نگرانی نیست و دوباره به کمک همین قوانین می شود حتی یک زندگی زیباتر را خلق نمود.
بنابراین، تصمیم گرفتم همراه با شما، جلوی دوربین، مرور این مسیر را در قالب دوره کشف قوانین زندگی، ارائه دهم.
این دوره پاسخی جامع و مستند درباره شیوه شخصی من برای درک قوانین زندگی و نحوه تبدیل این ادراک، به عمل و سپس ساختن باورهاست.
این دوره شامل تمریناتی است که به کمک آنها باورهای هماهنگ با اهدافم را می سازم و مهم تر از همه شامل مرور آگاهی هایی است که به من کمک می کند تا در این مسیر بمانم و هر بار به درک کاملتری برسم و باورهای قدرتمند کننده تری بسازم که موجب تجربه زندگی بهتری می گردد.
پروسه تغییر ملموس شرایط زندگی من از زمان آشنایی با قوانین و سپس درک قوانین و سپس اجرای آنها در عمل و تبدیل آنها به باور و سپس ظهور نتایج آن باورها در زندگی ام، 10 سال زمان برد.
نکته مهم: هر کلمه “سپس” در جمله بالا شامل یک پروسه زمانی و تلاش های شدید ذهنی است.
اما خبر خوب این است که قرار نیست برای شما هم این پروسه اینقدر طولانی باشد از طرفی قرار هم نیست یک شبه زندگی شما تغییر کند.
برای شما کار بسیار راحت تر است زیرا نیازی به سعی و خطا نداری.
اگر فقط 6 ماه شیوه قبلی خودت را که نتیجه اش نیز کاملاً مشخص است کنار بگذاری و با ایمان، باور و یقین 100%، آنچه در این دوره از قوانین می شنوی را مثل وحی منزل بپذیری، خصوصاً در ابتدای مسیر به اجرای تمرینات این دوره و عمل بر اساس آموزه های این دوره متعهد شوی، به شما قول می دهم در همان هفته اول به خوبی شواهد این قوانین را درک می کنی و در میابی که تمام اتفاقات زندگی ات توسط کانون توجه و فرکانس های خودت خلق می شود. آنگاه به نقطه ای می رسی که هرگز نمی توانی به شیوه قبلی ات باز گردی.
اما مانع مهمی که افراد زیادی را در ابتدای کار از این مسیر گمراه می کند این است که، افراد در شروع کار تعهد و شور و اشتیاق فراوانی برای درک قوانین و عمل به آنها به خرج می دهند و سپس رفته رفته نتایج وارد زندگی شان می شود و با عمل به قوانین، به خواسته های زیادی می رسند، اما از آنجا که همزمان با رسیدن به خواسته ها و رشد باورها، خواسته ها نیز دوباره رشد می کند، یعنی دوباره درآمد بیشتر یا خانه و ماشین بهتری می خواهند و …، لذا دست آوردهای قبلی، برایشان بدیهی شده و نمی توانند به یاد بیاورند که در طی این مدت کوتاه که برای درک و اجرای قوانین تلاش کرده اند، چقدر پیشرفت داشته اند.
بنابراین، حالا که اینجا هستی تا به کمک درک قوانین، کنترل زندگی ات را در دست بگیری و شرایط دلخواهت را خلق نمایی قدم اول و تمرین اول این است:
یک دفترچه آماده کن و شرایط کنونی ات را در تمام جنبه ها شرح بده.
درباره شرایط مالی، میزان پس اندازهایی که داری، میزان درآمدت، میزان بدهی ها و … را شرح بده.
درباره وضعیت روابط: روابط ات با خانواده، دوستان، فرد مورد علاقه ات، کارفرما و … در چه سطح است و تا چه حد از آن رضایت داری.
درباره وضعیت سلامتی: از نظر سلامتی در چه شرایطی هستی، هر چند وقت یک بار مریض می شوی و …
درباره وضعیت معنوی: فارغ از هر دین و مذهبی، چقدر حضور خداوند را در قالب الهامات و هدایت های او در موقعیت های مختلف احساس می کنی، چقدر آرامش داری و…
سپس به هر وضعیت از 0 تا 20 نمره لازم را اختصاص بده و به صورت مفصل دلایلی را توضیح بده که موجب شده در حال حاضر در چنین وضعیتی قرار گرفته باشی.
این تمرین را هر 6 ماه یک بار انجام بده و نوشته هایت را مرور کن تا قدرت هماهنگی با قوانین را به خودت یادآور شوی.
اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD0MB72 دقیقه
- فایل صوتی مقدمه دوره کشف قوانین زندگی0MB72 دقیقه
سلاام خدمت همه دوستان عزیزم و استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و خانم فرهادی عزیزم
الان زمان تمرین فایل هست و وسطش رو قطع کردم دوس داشتم یکی از تغییراتم که واقعا چقدر با کمک قانون و درک باور های بهتر و عمل کردن بهش زندگی مو بهتر کردم بهتون بگم و این که در عرض مثلا شیش ماه چه اتفاقی برای من افتاد
خیلی این قضیه رو کشش نمیدم فقط میخوام اینو بگم که من درگیر رابطه ایی شده بودم پر از وابستگی پر از درد چقدر که شبا توی قلبم اصلا گریه میکردم چقدر محتاج توجه یک فرد خارج از خودم به خودم بودم چقدر درگیر یک رابطه با یک فرد نا مناسب بودم چقدر شب و روز زجه میزدم توی این رابطه تا اون تغییر کنه تا اون بهم توجه کنه تا اون احساس دوس داشتن و عشقو بهم بده . اعتماد به نفسم عزت نفس درونیم و احساس عشقم بخودم همه و همه بخاطر این رابطه بسیار بسیار ضعیف شده بود
و خوب پر از باور های نادرست درمورد روابط بودم . ولی خوب از یک طرف من بقول استاد مرحله شنیدن و درک باور های صحیح درمورد روابط رو بخوبی گذرونده بودم یعنی یک سری باور های عالی درمورد روابط رو درک کرده بودم و اما وقتش بود که بهش عمل کنم دیگه فقط درک اونا کافی نبود
و برای همین من از بس اینارو گوش داده بودم و ذهنمو درگیرش کرده بودم ناخوداگاه خیلی زود تونستم رفتارمو بر اساس اون دیدگاه های جدید شکل بدم و من روز به روز به خوبی های زندگی توجه میکردم روز به روز به قشنگی های زندگی رو بیشتر میدیدم هر چیزی که بهم احساس خوبی و عشق میداد هر چیز زیبایی تمام تمرکزم روی اونا بود
و اتفاق جالبی که افتاد اولین نشونه هایی که جهان بمن داد این بود که من واقعا با دختر های دیگه ایی اشنا میشدم نه این بخوام دوس بشیم و اینا نه کلا اشنا میشدم یعنی جهان بهم نشون میداد که چقدر دختر های خوب دیگه با چه ویژیگی های بهتری وجود داره. نیازی نیست اینقدر بچسپی به یه نفر میتونی بجای این یه نفر . یه نفر خیلی بهترو داشته باشی . که خیلی بهتر میتونه تغییر کنه که خیلی باور های بهتری داره . خیلی انعطاف پذیر تر هست و در مدار مثبت تر و قوی تری هستش و این که با این کار و دادن یک سری تجربیات بمن اصلا داشتن اون قفل زنجیر های وابستگی رو در درون من یکی یکی از بین میبرد
یعنی قشنگ جهان اینو بهم نشون داد.
مورد بعدی این بود که من یاد گرفتم از خودم با عشق لذت ببرم و منتظر ورود و تغییر یک نفر نباشم تا اون بیاد و مثلا من شاد باشم یا خوشحالم باشم. بلکه از خودم یاد گرفتم با عشق لذت ببرم. اتفاقی که افتاد این بود که
اون دختری که باهاش در ارتباط بودم و دیگه مثل قبل پافشاری رو تغییر رفتار هاش نداشتم . این بود که بهم گفت سعید مثلا بابام گوشیمو واسه نمیدونم چی چی لازم داره تا یه مدتی نمیتونم بیام { و اینم بگم بیشتر وقت ما در دنیای مجازی بود } و تا دوماه بعدش من اصلا ایشون رو ندیدم و من همینطور تمرکزم روی زیبایی ها بود و … و بعد دوماه خودم بهش پیام دادم گفتم فلانی زنده ایی مرده ایی چی شد دیگه اصلا پیدات نشد { اینم بگم که ما سه سال باهم در ارتباط بودیم و در گذشته واقعا رابطه صمیمانه و عاشقانه ایی رو داشتیم اما ایشون بمرور مدارش تغییر کرد و منم به علت وابستگی هایی که داشتم از این رابطه زجر میکشیدم و در این اواخر هم ما باهم رابطه داشتیم اما من دیگه وابستگیم خیلی کمتر و کمتر شده بود} و ایشون گفت نمیتونستم بیام و شرایط اینجوری بوده و بازم گفت نمیتونم بیام و در اخر گفت الان جایی هستیم مسافرتیم و بازم فعلا بخاطر شرایطم نمیتونم بیام و باز یک ماه دیگه ما باهم در ارتباط نبودیم
یعنی کلا این ادم از مدار من خارج شد
بعدا که تونست بیاد باز ایشون نتونست تغییر کنه بعد از یک مدت کوتاهی مثلا دو سه هفته بعدش گفت که من به تازگی خواستگار واسم اومده و میخوام برم با یکی دیگه و خیلی راحت بعدش رفت و ازدواج کرد یعنی قشنگ مسیر ما از هم جدا شد دیگه کلا
و اینجا البته باز دوباره اون ریشه های وابستگی خودشو نشون داد و من هم یکم تسلیم این وابستگی شدم چون همین رابطه هم برای من پر از قشنگی و ها زیبایی های بسیار در گذشته بود اما ایشون نمیتونست تغییر کنه واقعا و من چقدر بخاطر این وابستگی چقدر چقدر قلبم از درون درد میکشید چقدر احساس زجر و تنهایی میکردم چقدر حس و حالم بد میشد . باور تون نمیشه میشد که تا یک ماه دوماه من یک شب یک شب برای ده دقیقه ارامش نداشتم اینو بخوبی میدونم. یعنی توی دوماه باور کنید من ده دقیقه ارامش نداشتم و دیگه تصمیم گرفتم بجای این که بزارم این وابستگی منو نابود کنه تغییر کنم و فهمیدم که باید برای این امر بیشتر روی خودم کار کنم و وقتی اینکارو کردم وقتی تک تک ریشه هاشو پیدا کردم و باور های صحیح رو بجاش کار گزاشتم
نمیدونید چقدر زندگیم قشنگ تر شده چقدر احساسم خوب تر شده . یعنی کمترین نتیجش کمترین نتیجش اینه که من در دنیایی از ارامش خودم زندگی میکنم دیگه شبا خیلی راحت میخوابم . دیگه خیلی خیلی راحت از زندگیم و لحظاتم با عشق لذت میبرم. چقدر که قشنگتر و زیباتر لذت میبرم چقدر که احساس ارامش دارم چقدر که در اختیار خودمه همه این احساسات و هر وقت که بخوام تجربش میکنم دیگه واسش زجه نمیزنم دیگه اینقدر درد نمیکشم و اینقدر ایمان قوی دارم که میدونم دیگه برای تجربه عشق نیازی نیست زجه بزنم . این عشق گرو یکی دیگه برای من نیست . اینا همش پیش خودمه و من الان واقعا دارم با عشق این عشقو تجربه میکنم
چقدر که بعد از این قضیه من عاشقانه خودمو دوس دارم و اصلا میخوام خودمو ببوسم تک تک وجودمو ببوسم از بس عاشق خودم شدم. و وقتی شما عاشق خودتون باشید جهانی عاشق شما میشه . اونوقت دیگه برای تجربه روابط عاشقانه نیازی نیست تلاش خاصی بکنید یا مثلا جون بکنید . اصلا جهان خودش همه اینارو میندازه توی بغل تون و خوب
من تا جایی که روی خودم کار کردم و بهش متعهد بودم واقعا روابط قشنگ تری رو تجربه کردم چه با دوستام چه با خودم چه با خدای خودم و همینطور طی این تغییرات چندتا دوست جدید پیدا کردم که اصلا بودن با اونا خودش یه دنیا لذته بخش از بس که وقتی ما کنار همیم شوخ میشیم و میخندیم و میگیم و شادیم
و مهم ترین دستاوردم در این قضیه هماهنگی و عشق به خودم بود که این زندگی منو واقعا زیباتر کرده و واقعا واسم همه چیو عالی تر کرده واقعا ارامش رو توی روابط بهم داده. منی که قبلا توی روابط نه ارامشی داشتم نه احساس خوب و عشقی داشتم و تازه عشق رو از وجود خودم میکندم و مینداختم دور و چقدر که بعدش عذاب و احساس تنهایی میکشیدم
میشه گفت اون موقع روابطم چه با خودم چه با خدای خودم و چه دیگرون روی نمره 7 8 بود ولی الان حداقل به 17 رسیده و قطعا میدونم اگه روش کار کنم به نمره 20 که هیچی به 21 هم خواهد رسید چون ازش نتیجه گرفتم چون قانون رو درک کردم و به محض تغییر دیدگاهم و عمل کردن به این قانون تمرکز روی اون نتایج زندگیم واقعا تغییر میکرده و نتایج بهتر میومدن. و نشونه همه اینا اون احساس خوب درونی بود که همیشه داشتم بعد از اون کار کردن روی خودم
و استاد عزیزم شما گفتید عرض شیش ماه ولی تمام این نتایج من حاصل کارکرد من روی باور های خودم مثلا در یک ماه بوده . بزارید اینجوری بگم روند این اتفاقات از زمانی که من از اون دختر جدا شدم تا الان 7 8 ماه هست و خوب اگه زمان کار کردن من روی خودم رو بصورت مفید توی این هفت هشت ماه بزاریم روی هم همش به مدت یک ماه بیشتر نمیشه و دنیایی از ارامش رو برام رقم زده
البته الان دیگه کاملا متمرکز شدم و روی خودم دارم خیلی بهتر کار میکنم . اون زمان خیلی از عوامل حواس پرتی . خود همون قضیه وابستگی . اماده تغییر نبودن و بودن عواملی که تمرکز زیادی رو از من میگرفت باعث شد که برای من اینقدر طول بکشه
اما توصیه من به شما اینه که اول هر عاملی مثل کامپیوتر و گوشی و تلوزیون وشبکه های اجتماعی و فیلم و سریال رو بزارید کنار چون نتیجه ایی که بعد از کار کردن روی باور هاتون بدست میارید واقعا فوق العاده و واقعا بسیار لذت بخش تر از اون هاست
و این که مورد بعدی به سمت جلو حرکت کنید و تمرکزتون روی بهتر شدن شرایط باشه هر چقدر کم هم که شده به سمت جلو برید بقول استاد وقتی شما اماده دریافت یک مطلب باشید جهان به طرق مختلف اونو به شما نشون میده و اینجوری نگید که مثلا من هیچی از باور های صحیح نمیدونم مثلا من الان دوره های استاد رو ندارم یا … نه اصلا شما حرکت بکنید خودش همه چیز بهتون داده میشه و درونا واقعا بخواید که تغییر کنید
بازم میگم نتیجه یک ماه کار کردن مفید روی من تجربه یک ارامش عمیق یک احساس عشق عمیق بخودم که میگم دوس دارم عاشقانه خودمو تمام وجودمو ببوسم منی که قبلا عمیقا هیچ احساس عشقی بخودم حس نمیکردم و فقط احساس درد و تنهایی و گریه های درونی و… داشتم و الان وجود روابط قشنگ تر وجود احساس خیلی خیلی بهتر یعنی این احساس بهتر خودش یک نعمته که واقعا وقتی نداریمش قدرشو میفهیمیم و خیلی از تجربیات عالیه دیگه واقعا زندگیمو نسبت به گذشتم توی روابط تغییر داده
بهتون قول میدم نتیجه های عالی بگیرید اگه متعهد بشید و روی خودتون کار کنید
استاد ازتون بابت این فایل خیلی خیلی ممنونم . من برم ادامش رو ببینم .
همتون رو با عشق دوس دارم
اینم باز بگم من واقعا واقعا بصورت عالی روی خودم کار نکردم میگم من در طول این مدت بخاطر خیلی از عوامل که خودم میتونستم تغییر شون بدم یعنی جبری از طرف اونا بر من اصلا نبوده باعث شد اینقدر طول بکشه البته خود همون اتفاقات باعث شد من در مدار تغییر قرار بگیرم و خوب بابت همونا هم خیلی شکر گزار هستم چون باعث شد خیلی قوی تر بیدار بشم و ادامه بدم و بعد از این که من واقعا تغییر کردم باور کنید از همون روز اول نتیجه ها و احساسات متفاوت شد از همون روز اول و بعد از اون روز به روز پایدار تر شد و قوی تر شد . و از همون روز اول واقعا زندگی من عالی تر و بهتر شد
پس اصلا فکر نکنید قراره یه صد سالی طول بکشه نه خیلی خیلی زود همه چیز رقم میخوره اگه شما متعهد باشید و خوب عمل کنید و سعی کنید قبل از این که بخواید ضربش رو بخورید تغییر کنید . چه بهتر که قبل از این که بزاریم اوضاع خیلی بد بشه اون نقاط ضعف رو پیدا کنیم وتغییر شون بدیم
سلام دوست عزیزم بهت تبریک میگم که این تمرین رو انجام دادی . انشاالله که اگه تمرین کنی حتما به خواسته هات میرسی . درمورد گذشته استاد هم دقیقا همینطوره هر وقت ازشون میگه وقتی از شرایط سخت خودش از موفقیت هایی که الان میگه واقعا خوب تمام باور های اشتباه مون یه ضربه اساسی میخوره و واقعا این کمک کنندس و بمن هم خیلی کمک کرد. بنظرم استاد هر چی از این ویدیو ها بزاره که موفقیت ها و دست اورد هاشو نشون بده خیلی بهتر میشه
برات ارزوی موفقیت دارم دوست خوبم
سلام دوست عزیز . ببینید این مسیر موفقیت و تغییر کردن قرار نیست با یک احساس هیجانی و زودگذر باشه . یعنی اینجوری نیست یهویی یه هیجان بیوفته توی دلتون و بعد ببینید این هیجان تا کجا میبرتتون
شما باید به خود اگاهی برسید اول باید ببینید و بدونید که واقعا در چه زمینه در چه حوزه ایی چه مشکل هایی دارید چه باور های اشتباهی دارید و چه ناخواسته هایی دارید و ببینید که اینا چقدر بهتون صدمه زدن یا ادامش بدید چقدر قراره بهتون صدمه بزنن و چه چیز های خوبی رو ازتون گرفتن
بعد باید دلایل کافی رو برای تغییر کردن پیدا کنید مثلا من به این دلیل و این دلیل و این دلیل میخوام که تغییر کنم و زندگیم بهتر بشه. و خوب وقتی شما خوب بدونید خواسته تون چیه و الان چه چیز هایی مانع رسیدن شما به این خواسته ها شده خوب این دلیل ها خودش پیداش میشه و اگر هنوز هم دلیلی ندارید روی این قضیه فکر کنید به تضاد هایی که برخوردید به همه اینا فکر کنید و اینا خودش راهنمایی تون میکنه
و بعد اون موقع انگیزه ایی در شما ایجاد میشه که به سمت تغییر برید چون اون موقع میدونید واقعا چرا میخواید تغییر کنید چرا واقعا میخواید عمل کنید. و اگه واقعا هدف تون تغییر خودتو ن و بهتر کردن خودتون باشه واقعا از این مسیر با عشق میتونید لذت هم ببرید و
شاید بعضی روزا نجوا های ذهنی مزاحم تون بشن اما شما چون دلیل و هدف دارید با قدرت باز ادامه میدید و به نحوی شما خودتون خالق اون انرژی درونی و انگیزه و این چیزا هستید و برای این امر باید به شناخت بهتر از خودتون و خواسته هاتون برسید
پس یه دفتر بردارید الان و تمامی اون توضیحات بالا رو که بهتون گفتم بصورت یک تمرین واسه خودتون انجام بدید . اگه در این تمرین به وضوح نرسیدید و نفهمیدید که چی میخواید یا … نگران نباشید به زودی خود شما با برخورد با چیز های مختلف به این قضیه پی میبرید
براتون ارزوی موفقیت عشق شادی و سلامتی رو دارم
سلام دوست عزیزم . قطعا تغییر میکنید اگه در مسیر صحیح حرکت کنید و باور های صحیح رو داشته باشید .
من هم مثل شما واقعا روز هایی رو توی زندگیم داشتم که واقعا هر چی تلاش میکردم هیچ چیزی بهتر نمیشد اما بلاخره به خودم نگاه کردم و دیدم که اصلا من به جای ایمان داشتن دلم پر از نگرانی و شرک هستش دیدم که بجای این که بخواسته هام توجه کنم همش توجهم روی باور های اشتباه و ناخواسته ها هست و نشونش هم این بود که من درونا احساسم خوب نبود و درونا هم شرایط خوبی رو نداشتم
اما وقتی که توی این قضیه خودمو قوی تر کردم ایمانمو قوی کردم و خدا و قوانینش رو بیشتر شناختم واقعا روز به روز احساسم زندیگم ارامشم قوی و قوی تر شد و از اون جهنم واقعا خارج شدم و خیلی زندگیم زیباتره خیلی خیلی
و میدونم اگر بیشتر عمل کنم که و بیشتر تمرکز کنم روی که خودم که الان دارم همینکارو هم میکنم قطعا قطعا نتایج بزرگتری خواهم گرفت به شما دوست عزیزم قول میدم اگه در مسیر صحیح حرکت کنید قطعا نتایج برای شما هم تغییر خواهد کرد
براتون ارزوی موفقیت عشق شادی و سلامتی رو دارم
سلاام دوست عزیزم . بله دقیقا برای من هم همینجوری بود خخخخ ولی اینقدر هیجان و انرژی و انگیزه گرفتم که همون موقع اومدم توی سایت بعنوان تمرین یکی از اتفاقاتی که توی شیش ماه گذشته برا م افتاده بود وروند تغییرشو نوشتم واقعا این مشارکت و بودن با شما بجه ها واقعا انرژی بخش زیبا و دل انگیزه
انشالله که هممون در این دوره موفق بشیم
براتون ارزوی موفقیت عشق و سلامتی رو دارم
انشاالله که همیشه کسب و کارتون پر رونق و پر از موفقیت باشه دوست عزیزم
براتون ارزوی موفقیت شادی و عشق و سلامتی رو دارم
سلام کاظم عزیز خیلی خوشحالم که میبینم ایمانت و باور هات قوی تر شده
یادم میاد کاملا زمانی که توی بخش عقل کل شروع کرده بودم تو هم اون موقع به تازگی اومده بودی و تعهدت رو در این مسیر دیدم و به سوالات خیلی از دوستان پاسخ میدادی و روز به روز توی اون مسیر بهتر شدی و بعد هم که فایل هات رو توی یوتیوب دیدم و بعدش فهمیدم که با کسی که دوس داری اشنا شدی و امیدوارم که رابطه تون همچنان پر از عشق و شادی باشه و همینطور رو به پیشرفت و رو به جلو باشی همیشه
امیدوارم بخوبی هممون از این دوره استفاده کنیم و با قدرت به نتایج بهتر و بهتر برسیم
برات ارزوی موفقیت عشق شادی و سلامتی رو دارم