معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه" - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

کلیدها:

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    294MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه"
    22MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

338 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Beniey گفته:
    مدت عضویت: 3457 روز

    با درود

    بسیار حرف های درستی زدید واقعا حقایق را گفتید. افرادی که این کار را میکنن عزت نفس بایینی دارن چون برای خودشون ارزشی قائل نیستند و فقط میخوان مورد توجه دیگران باشن به قول چگوارا :

    ( خودت باش کسی هم اگر خوشش نیامد، نیامد دنیا کارخانه مجسمه سازی نیست. چگوارا )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سرور امجد گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    سلام

    من فکر می کنم در هر صورت هیچ کسی رو نباید سرزنش و ملامت کنیم بخاطر بعضی رفتارها …. در هر صورت.

    چه بسا خودمون هم درگیرش میشیم.

    روایتی از یکی از بزرگان و امامان هست که براتون میارم:

    ایشان می فرمایند

    اگر کسی رفتار کسی یا کسانی رو که در شرایط اون قرار نگرفته و سرزنش کردن ملامت کند! نمی میرد مگر آنکه به همان رفتار و جایگاه مبتلا شود.

    امیدوارم به خودم هم یادآوری کرده باشم.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز99 سفرنامه

    معضلی به نام جلب توجه.

    خدارو سپاسگذارم که هر سوالی دارم تو این سفرنامه به جوابش میرسم.

    یه تصمیم مهم از نظر خودم گرفتم که برای عملی کردنش باید تو دل خیلی از ترسهام برم.و مهم ترینش ترس از تایید نشدن توسط خونواده ام و اطرافیانمه.موقع عمل کردنه که آدم متوجه میشه چقدر ترسها داره .چون من به خیال خودم فکر میکردم حرف بقیه اصلا برام مهم نیست ولی الان میبینم تو این یه سالی که تو این کار بودم دلیلش فقط تایید شدن توسط همسرم و بقیه بوده. و اگر انصافا بخوام بگم اگر ترس از واکنش همسرم یا اطرافیانم نداشتم یکسال پیش از این شراکت اومده بودم بیرون.هر چند که این یکسال کلی تجربه کسب کردم و کلی تونستم رو خودم کار کنم ولی حالا متوجه شدم دلیل اصلیه اینکه من اینجا موندم فقط ترس از حرف دیگرانه.حتی اگه هیچ سودی هم نداشته باشه برام همینکه دیگران فکر کنن من کارو بارم خوبه کافیه.ولی حالا مصمم که برم تو دل ترسهام.سخته ولی ارزشش رو داره.خیلی هم ارزشش رو داره.میخوام اول از همه روی عزت نفسم کار کنم و پایه های عزت نفسم رو خیلی محکم بسازم.بعد از خداوند میخوام که هدایتم کنه به مسیر مورد علاقه ام.که فقط لیزری تخصص مورد علاقه ام رو انجام بدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    یلدا گفته:
    مدت عضویت: 833 روز

    استادگلم،دوستای خوشگلم سلام،این فایل روقبلاگوش داده بودم اماچون برای خودم یه سفرنامه چهل روزه تعیین کردم دوباره گوش کردم،من خیلی کارابرای جلب توجه دیگران انجام میدادم ازوقتی بااستادآشناشدم وفهمیدم تاییدگرفتن ازدیگران یعنی من عزت نفسم پایینه آگاهانه تلاش میکنم اینکاروبذارم کنارمثلا درموردهمین کامنت نوشتن چون خیلی کامنت بچه هارومیخونم وسوسه میشدم که خب چرامن ستاره طلایی کم دارم چراکسی منونمیشناسه پس کامنت بنویسم خخخخخخ ولی هرباربه خودم گفتم نه یلدافقط لذت ببروچیزایی جدیدبگیرآگاهی هاروبکش بیرون وهروقت ازکامنت نوشتن لذت بردی بنویس اصلامهم نیست بقیه چی میگن نیتت مهمه فقط نیت تو،خدایاشکرت الان دارم مینویسم چون قلبم میگه نوشتن بهم قدرت میده تمرکزوتعهدموروهدفم بیشترمیکنه،

    خدای مهربونم مرسی بااین سایت فوق العاده اشنا شدم،مرسی استادجون فایلهای فوق العاده میزاریدبچه هامرسی ازتجربه هاتون کامنت میزارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    روز 99

    سلام

    درمورد جلب توجه نمیگم اصلن ولی تا اونجایی ک یادم میاد همیشه سعی کردم اونی ک خودم می‌خوام باشم اون کاری ک خودم میخوام انجام بدم حتی جوری هستم ک اصلا دوست ندارم در مورد یک سری هدفام،موفقیت هام و ایده هام باکسی حتی حرف بزنم چ برسه ک کاری کنم جلب توجه بشه کلا دوست دارم اکثر کارام در خفا باشه نکه همجا پخش کنم تا بقیه مثلا خوششون بیاد و به خودم افتخار میکنم که این ویژگی از اول در من وجود داشته و نیاز به ایجادش نیس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    روز 99

    روز شمار تحول زندگی من فصل 4

    معضلی ویرانگر به نام “جلب توجه”

    بنام خداوند عشق و آگاهی

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم

    و سلام به همگی دوستان عزیزم

    جلب توجه کردن برای دیگران خیلی وقتهع برای من تمام شده ..

    یعنی از وقتی تضادهای پولی و مالی و ورشکستگی های زندگیم قبل از آشنایی با سایت رو تجربه کردم دیگر هیچ انگیزه ای برای جلب توجه در وجودم نیست .. البته دوست دارم شیک و تر و تمیز لباس بپوشم و منظم و مرتب باشم خوشکل باشم و یا بهترین خونه و زندگی و ماشین رو داشته باشم ولی بخاطر چشم و هم چشمی و جلب توجه نیست بلکه بخاطر وجود خودم هست که ارزشمند هستم بخاطر اینکه من لایق داشتن بهترین امکانات زندگی هستم.. و این نعمت های خداوند حق طبیعی من است و باید بطور طبیعی آنها را داشته باشم .. من خودم رو تازه پیدا کردم و به خودم عشق می ورزم .. دوست دارم برای خودم زندگی کنم .. دوست دارم هر وقت دلم می خواهد بخوابم و یا سحرگاه بیدار بشم و بپرم توی سایت و فایل ها رو نگاه کنم .. تازه با خدایم آشنا شدم .. دوست دارم فقط و فقط با افرادی معاشرت کنم و در ارتباط باشم که با افکار و آرمان های ذهنی من در هماهنگی باشند .‌ زیبابین و مثبت اندیش باشند از قید و بندهای عرف جامعه کنده شده باشند انسانهای آزاد و رها باشند .. کسانی که به طبیعت علاقه دارند و یا پیاده روی می کنند و به ورزش علاقه دارند معاشرت کنم. به فوتبال دستی خیلی علاقه دارم . بدمینتون رو هم خیلی دوست دارم حتی دوست دارم بجایی خوش آب و هوای کوهستانی برم و یک خانه ی زیبا با حیاط زیبایی روی ارتفاع داشته باشم که از اون بالا به زیبایی ها نگاه کنم به چراغ های خانه های اطرافم نظاره کنم و یا درختان و به آسمان زیبای روز و شب بنگرم و یا مشغول دیدن طلوع و غروب خورشید و ماه و ستارگان باشم … یا گل و گیاه بکارم و سبزیجات خانگی بکارم و نهال میوه رو بکارم و یا با مرغ و خروس ها باشم و یا سفر کنم .. خیلی وقته که اصلا برای جلب توجه کار خاصی نمی کنم .. حتی هیچ عکسی جایی توی فضای مجازی نمی‌ذارم در واقع دیگه دوست ندارم برای کسی توضیح بدم که دارم چی کار می کنم من عاشق این سبک زندگی خودم هستم یعنی توی این چند سالی که با استاد و این سایت و دوستان این فضای بینظیر آشنا شدم .. دوست دارم سفر کنم و به جاهای دیدنی و گردشگری این سرزمین های بینظیر خداوند برم و از نزدیک قدم به قدم دیدنی های این جهان رو تجربه کنم.. از شلوغی ها اعراض می کنم حتی می خوام از آپارتمان نشینی بیام بیرون .. نه اینکه آدم گریز باشم و یا اجتماعی نباشم بلکه احساس می کنم من به اون جامعه ی 99٪ هیچ تعلقی ندارم .. انگار فضای آنها توی یک بُعد دیگری است .. البته از وقتی شخصیتم تغییر کرده و در مدار تغییر و تحول هدایت شدم جهان هستی خیلی قشنگ همه چی رو برام قربال کرده .. آدمهای سمی و منفی بطور کل از زندگیم دور شدند و با کنترل ذهن توانستم خودم رو به مدار بالاتری بکشانم .. یک آدمهای جدیدی برای مدتی آمدند و دستان خداوند شدند و سبب خیر و برکت برام بودند و بعدش دوباره از مسیرم دور شدند … خدا رو شکر دیگه تعصب خواصی به قید و بندهای فامیلی و دوستان و اطرافیانم ندارم یعنی فهمیدم هر کسی اگر در مدار من باشد می توانیم از وجود هم لذت ببریم و اگر هم در مدار هم نباشیم جهان خودش اینکار رو انجام میدهد .. من حتی بمدت چهار پنج سالی است که پسرم رو ندیدم بخاطر همون ورشکستگی ها ی پولی و مالی و تضادهایی که در تمام جنبه های دیگر زندگیم بوجود آمد… اولش این دوری ها و جدایی ها برام خیلی سخت بود و بعدش آرام آرام این احساسم تبدیل به تحمل شد یعنی سعی می کردم که این وضعیت رو تحمل کنم وووووو بعدش با کار کردن روی افکارم توانستم صبوری کنم تا این حد مرحله رو هم بگذرونم ولیییییی الان تسلیم اراده ی خداوند هستم .. وقتی داستان های حضرت موسی را برای خودم مرور می کنم و یا داستان زندگی استاد عزیزم رو مرور می کنم جدایی از فرزند و یا رفتن مایک از پیش پدری که این همه عشق پدر فرزندی بین شون بود و زحماتی که استاد کشیده بودند برای راحتی و آرامش فرزندشون …. با اینکه مهر و عشق فرزندی در قلب استاد بود و بر خلاف میل استاد بود ولی موافقت کردند که مایک به ایران برگردد .. یادمه استاد در یک فایلی گفتند .. البته مضمون صحبت های استاد چنین بود .. که برای اینکه فرزندشون رشد کنه و خودش به درک و فهم برسه و آزاد هست پسرشون رو به ایران فرستادند .. بعد از دیدن این تضادها میفهممم که بلاخره خداوند در زمان درست و مناسب و در مکان درست و مناسب و در همزمانی های درست و مناسب این هم مداری ها اتفاق خواهد افتاد .. درسته که در این چند سال از این لذت مادر فرزندی محروم شدم ولی مطمعن هستم که این جدایی ها بنفع هر دوی ما هست و من همه چی رو به خداوند سپردم و رها. کردم چون مطمعنان خداوند بیشتر از یک مادر و یا پدر دلسوز تر است

    بقول پروین اعتصامی..

    پردهٔ شک را برانداز از میان ….تا ببینی سود کردی یا زیان

    ما گرفتیم آنچه را انداختی …دست حق را دیدی و نشناختی

    در تو، تنها عشق و مهر مادری است …شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است

    نیست بازی کار حق، خود را مباز …آنچه بردیم از تو، باز آریم باز

    البته بلطف آموزهای استادم یا گرفتم که بیشتر از هر چیزی اول بخودم بهاء بدم و خودم رو دوست داشته باشم و تمام کارها رو نخوام که خودم بتنهایی انجام بدم بلکه با خداوند تقسیم کار کنم و این هم یکی از آن کارهایی است که ایمان و یقین و اعتمادم به خداوند بیشتر شده و بخاطر تکیه به چنین قدرت جهان هستی که تمام کارهایم رو انجام میدهد بر اعتماد بنفسم افزوده شده خدا رو شکر ..

    در مورد مسایل پولی و مالی شکر خدا در مسیر رشد و پیشرفت هستم و باید بیشتر از همیشه روی باورهای قدرتمند کننده ام تمرکز کنم

    ممنون استاد شما بهم یاد دادی برای خودم ارزش قایل باشم برای خودم زندگی کنم خودم رو تحسین کنم .. برای تمام لحظاتم ارزش قایل باشم و لذت ببرم .. خودمو خاک پای دیگران نکنم . خودمو دوست داشته باشم . به همه احترام بگذارم ولی از خودم غافل نباشم و برای وجود شخص خودم ارزش و احترام قایل باشم تا دیگران هم قدر مرا بدانند و برام احترام بیشتری قایل باشند .. البته همیشه لطف خداوند شامل حالم بوده و همیشه همه منو ظاهراااا دوست داشتند و بهم احترام میزاشتند ولی بعد از آن تضادهای مالی خیلی از افراد از من فرار می کردند و این برای من نشونه ی خوبی بود که فهمیدم هیچکس و هیچ چیزی نمی تونه آرامش زندگی منو بهم بزنه و بیشتر فهمیدم که برای وقت و زمانم و دیگر داشته هایم ارزش قایل باشم و بعد از آشنا شدنم با استاد تغییر شخصیت و رفتارها و عملکردهایم با آموزش های استاد عزیزم بمرور تغییر کرده تا بتوانم اولویت های زندگیم رو بهتر بشناسم تا بتوانم اصل را از فرع بهتر تشخیص بدهم

    استاد جان واقعا ممنون و سپاسگذارم که مدام تاکید بر تکرار و تکرار و تمرین و استمرار برای تغییر باورها مون دارید تا آنقدر تمرین شود که این باورهای قدرتمند جزو شخصیت مون بشه

    خدایا خودت زیبای های بیشتر این جهان را بر من آشکار کن تا بتونم بذر خواسته هام را در دلم بذارم و رشد کند و شکوفا شود و وارد تجربه ی زندگیم شود که رسیدن به هر خواسته ای امکان پذیر است آمین

    خدایاااا شکرت ممنون و سپاس

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایاااااا ما را هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت و پول و ثروت و برکت و سلامتی و تندرستی و دل خوش و شادی و شادمانی را داده ای و امنیت و آزادی آگاهانه در انجام دادن و جهت دهی درست و مناسب افکار و باورهایمان را داشته باشیم.تا اعتماد بنفس بیشتری رو بدست بیارم و با تکیه بر خداوند به ایمان و یقین بیشتری هدایت شوم آمین

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1573 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    دقیقا این مشکلی بود ک من قبلن بش دچاربودم ینی هرجامیرفتم تنهانمیرفتم وهمیشه هم برای هرچی میخواستم ازدیگران نظرمیگرفتم بعدمیومدم خونه میگفتم نمیخوامش دیگ نمیپوشیدم یا مثلا یه چیزمیخریدم میگفتم وای قشنگ میشه توتنم وفقط برای جلب توجه بعدمیومدم خونه میپوشیدم باهاش راحت نبودم نمیپوشیدمش دیگ ینی هیچ چیزوبخاطر خودم انتخاب نمیکردم همش برا دیگران بود وهیچوقتم ب دلم نبودن ولی الان تقریبادوساله ک دیگ فقط برای خودم وبرای راحتی خودم دارم زندگی میکنم چون دیدم عواقبشو داشتم حس بدشو

    و هنوزم کاردارم وایشالا ب لطف الله میتونم دوره عزت نفس رومیخرم ب زووودی 🥰

    استادجان ممنونم💕

    درپناه الله یکتاشادوپیروزباشید🥰😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم، مریم جانم و همه همسفرانم

    روز نود و نهم سفرنامه

    استاد در این فایل به موضوع نیاز به جلب توجه که ریشه در کمبود عزت نفس دارد پرداخته اند و من برداشت خودم از صحبت های ایشان را می نویسم.

    نیاز به توجه و دیده شدن یک نیاز طبیعی در انسان است و این نیاز از بدو تولد با ما بوده است. ولی اگر رفع این نیاز به گونه ای شود که منجر به اعمال و رفتار غیر عادی شود نیاز به بررسی دارد. از رفتارهایی مثل خالکوبی های زیاد روی بدن، مدل موهای عجیب، پوشش غیر عرف بگیرید تا چیدمان خانه و خرید وسایلی که ضرورتی ندارد و تنها برای خوب دیده شدن در نظر دیگران تهیه می شوند. همچنین خرید فالور فیک تا پستهای نامربوط، نمونه های دیگری از تلاش برای جلب توجه هستند. برای اینکه بگویند من و دیدگاهم اینقدر مخاطب دارد. تصور کنید وقتی نیروی امنیتی روسیه در فرصتی که برای جشن پیش آمده بدون توجه به اینکه اینها باید ناشناس بمانند، شروع می کنند به عکس گرفتن از خودشان و منتشر کردن در فضای مجازی. ریشه این کار چیزی جز نیاز شدید آنها به جلب توجه نبوده و معلوم است که نتوانسته اند بر آن غلبه کنند.

    حتی ستاره های فوتبال هم با این همه محبوبیت و مخاطب دست از چنین کارهایی بر نمی دارند و این نشان می دهد که آدمها خیلی دارند از خودشان دور می شوند. خیلی دوست دارم امثال ما که در یک مسیر متفاوت در حرکت هستیم به دلایل رفتارهایمان فکر کنیم. یاد بگیریم برای خودمان زندگی کنیم و نه دیگران. نباید دیگرانی در زندگی ما وجود داشته باشند که بخاطر آنها از خود واقعی مان و طبیعی زندگی کردن دور شویم. جای تاسف است که افراد شغل، رشته تحصیلی، طراحی منزل، پوشش ظاهری و خیلی چیزهای دیگر را به نحوی گزینش می کنند که به چشم دیگران خوب بیایند و در این بین علاقه و سبک شخصی خودشان را نادیده می گیرند. چیزی که بر می گردد به کمبود عزت نفس و اعتماد بنفس. و اگر این کارها را بر اساس نیاز و علائق خودشان انتخاب کنند بازخوردی بسی بهتر دریافت خواهند کرد در عین اینکه خودشان خوشنود هستند. کاری که من در طول زندگی ام انجام دادم و دلیل موفقیت ها و رشدم زندگی به شیوه خودم بوده و نه رضایت و نگاه دیگران.

    خیلی مهم است که به خودمان و عملکرد و نحوه زندگی مان توجه داشته باشیم و ببینیم چه کاری را برای جلب توجه و تایید دیگران انجام می دهیم. چیزی را بخرید که نیاز دارید، در رشته ای تحصیل کنید که مورد علاقه تان است، شغلی را انتخاب کنید که با روحیه تان سازگار است و ماشینی را سوار شوید که برایتان کاربردی تر است.

    مثال وارن بافت بنظرم خوب است زده شود که در خانه 30-40 سال ساخت زندگی می کند و ماشینی سوار می شود که مال 20-30 سال پیش است و جالب آنکه راضی هم هست. یا انیشتین که در طول حیاتش یک جنجال یا هیاهوی بیخود نداشته و همیشه دور از رسانه ها مشغول به کار خودش بوده است.

    به شخصه از زندگی به شیوه خودم خیلی راضی هستم. من می توانستم در ایران یا همین امریکا برنامه تلویزیونی داشته باشم ولی دنبالش نبودم و نیستم چون هیچ علاقه ای به شهرت ندارم. پیشنهاد می کنم سبک شخصی خودتان را پیدا کنید و به آن وفادار بمانید اگر می خواهید طعم خوشبختی را بچشید، اگر می خواهید پیشرفت کنید، اگر می خواهید آرامش داشته باشید. مواظب باشید در دام این گوناگونی و رنگارنگی شبکه های اجتماعی نیفتید چون از خود خداگونه تان دور می شوید. پایه و اساس زندگی تان را بر این اساس بگذارید که من انسان ارزشمندی هستم، من نیاز ندارم کسی ارزش من را مشخص کند و من نیاز به توجه و تایید دیگران ندارم. خودتان را، شخصیت تان را و پایه های زندگی تان را بر اساس نظر دیگران نچینید. پایه های عزت نفس اگر درست بنا شود همه چیز خودبخود درست می شود. آنوقت می بینید کیفیت زندگی تان با بقیه چقدر تفاوت دارد و البته بالاتر است. به گونه ای زندگی کنید که فکر می کنید درست است و خودتان راضی هستید و به شما آرامش می دهد. در نظر داشته باشید راضی کردن دیگران کاری عبث و غیر ممکن است.

    در این راستا دوره عزت نفس که آماده کرده ام کمک کننده است برای اینکه اگر عزت نفس از پایه درست باشد همه کاری می توانید انجام دهید. چون هر چقدر خودت را دوست داشته باشی و باورهای خوبی در مورد خودت بسازی و بدانی خدایی که پشت سرت هست حامی توست آن وقت کارهایی انجام می دهی باورنکردنی. قدرتی در خودت پیدا می کنی که می توانی کارهایی بزرگ انجام دهی و وقتی انسان به این قدرت خودش واقف شود نظر دیگران برایش بی اهمیت می شود.

    با تشکر از استاد عزیزم برای این فایل ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    روز 99 ، فصل چهارم روز شمار تحول زندگی من:

    به نام خدای فراوانی ها خدای روزی دهنده ی پر برکتم

    #چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

    #چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

    #چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

    این سوال رو سه بار از خودم پرسیدم حتی فلش بک زدم به ده سال پیش و یا دوران مدرسه و دبستانم

    متوجه شدم که من هیچ وقت نخواستم جلب توجه کنم و یا کارهای عجیب و غریب انجام بدم تا مورد توجه قرار بگیرم.

    از اینکه خاص بودم و از همون بچگی رفتارهای پخته

    از خودم نشون میدادم توجه دیگران مخصوصا والدین دوستام بهم جلب میشد در صورتی که من واقعا نمیدونستم و نمیخواستم این توجه رو .

    همین الان اش هم زیاد در فضای مجازی فعالیت ندارم

    عکسهای مهم و خاطره های سفر و دستاوردهام و میزارم بعد متن دلخواهم رو مینویسم و دیگه برام مهم نیست چند تا لایک گرفتم کی چی نوشت و چه نظری دارند پیجم شده آلبوم یا آرشیو سبک خاص زندگی و خاطرات و لحظات زیبام قبلا پابلیک بود اما الان قفلش کردم گفتم همینایی هم که هستن اگه آنفالو کنند هم برام مهم نیست بیو رو هم خیلی وقته پاک کردم.

    الان خیلی از مربیان رزمی تیپ های خاصی سر کلاس میزنن تاتوهای خاص ، پرسینگ ناف و ابرو و…

    استفاده میکنن اما من این کارارو انجام ندادم که بگم

    چون رزمی کارم باید خفن دیده بشم یا همه بفهمند

    افراد از روی استایل بدنی ام متوجه میشن که ورزشکارم اما نمیدونن چه رشته ای کار کرده ام.

    زمان انتخاب رشته ام که رشته های تجربی و پزشکی

    خیلی بقول ملت خفن بودن با اینکه معدلم بالا بود و میتونستم برم اما علاقه نداشتم و نرفتم

    هر چی فکر میکنم در 70 درصد مواقع خود واقعی مو زندگی کردم اون 30 درصد هم یا ناآگاهانه بوده یا بچه بودم یا بچگی کردم یا مجبور بودم طبق نظر بزرگترها یا معلم یا استادی رفتار کنم.

    الانم یه زندگی خاص آروم و به دور از هر گونه شو آفی

    حتی برای دوستام و فامیلم با کلی آزادی مالی و مکانی و زمانی دلم میخواد.

    هر روز سعی میکنم در خلوت خودم روح ام رو رشد بدم

    و زندگی مو قشنگ تر کنم و کمک کنم دنیای اطرافم جای قشنگ تری برای زندگی بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 1024 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته ی نازنین.

    خداروشکر به خاطر هدایتم به این فایل با ارزش.

    چقدر به موقع وبه جا به این فایل هدایت شدم.

    درک من با توجه به موقعیتی که درش قرار گرفتم وبا توجه به آگاهی هایی که دریافت کردم:

    در جهت گسترش کسب وکارم من نباید به دنبال راضی کردن آدم ها باشم من باید به دنبال بهبود خودم ومهارتم باشم و به اونچه که به من گفته میشه عمل کنم با بالاترین کیفیتی که در حال حاضر تواناییش رو دارم .وبه دنبال جلب توجه وتائید گرفتن از دیگران نباشم .

    امروز قرار بود ویدئویی درست کنم برای یوتیوب داشتم ادیتش می کردم وفقط برام مهم بود چون ایده اومده من هم چیزی درست کنم وبزارم.

    ولی بعد از دیدن این ویدئو وفکر کردن به محتوای اون با خودم فکر کردم که باید تمرکزم رو از رو تعداد بازدیدها بردارم وفکر کنم که چرا دارم این کار رو انجام میدم باید یک درسی برای مخاطبم داشته باشه باید مفید باشه باید ارزشمند باشه.چون من ارزشمندم و ارزش خلق می کنم واگر باور دارم که خداوند این ایده رو به من الهام کرده پس من مثل شاگردی هستم که داره پیش خدای خودش درس پس میده و من باید درست وبا بالاترین کیفیت انجامش بدم تا از خداوند لایک بگیرم. نمی دونم الان ویا شاید در زمان دیگری کسی به آگاهی این فایل نیاز داشته باشه که الان به من الهام شده که اون رو آماده کنم و طبق قانون جهان وقتی من می بخشم به من بخشیده خواهد شد.

    خدایا سپاسگزارم به خاطر هدایتت به این فایل ارزشمند.

    خدایا سپاسگزارم به خاطر آگاهی هایی که به صورت رایگان توسط استاد عباسمنش عزیز به ما بخشیده میشه.

    خدایا سپاسگزارم به خاطر فرصت نوشتن این کامنت

    خدایا سپاسگزارم به خاطر این همه نعمتی که از طریق این سایت دارم دریافت می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: