سفر به دور آمریکا | قسمت 74
دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهام عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
I know someone who has been living in Miami for years but has not yet got the chance to visit Miami Beach because of his hectic working schedule.
من شخصی رو میشناسم که سالهاست تو میامی زندگی میکنه اما به خاطر برنامه ی کاری شلوغش هنوز فرصت نکرده به میامی بیچ بره.
What impresses me most about you is that you have an extraordinary ability to focus on positive things
چیزی که بیشتر از همه در مورد شما من رو تحت تاثیر قرار میده اینه که شما توانایی خارقالعادهای برای تمرکز روی چیزهای مثبت دارید.
I’m confident if you wanted to make a movie about Iran, you would present it as the most beautiful country in the world. It’s because your mindset and your lifestyle is beautiful and you take your beautiful soul with you wherever you go
مطمئنم اگه شما میخواستید یه فیلم در مورد ایران بسازید، اون رو زیباترین کشور دنیا نشون میدادید. دلیلش اینه که طرز فکر و سبک زندگی شما زیباست و هر جا که برید روح زیباتون رو با خودتون میبرید.
I also want to wear the glasses of positivity so that I can see beauty everywhere and in every person
من هم میخوام عینک مثبتنگری رو به چشم بزنم تا بتونم زیبایی رو همه جا و در هر شخصی ببینم.
These are the beautiful and positive things that I saw in this video
اینها چیزهای زیبا و مثبتی هست که من تو این ویدیو دیدم:
The lady who is giving spectators information about the show and the horse riders with her pleasant voice
خانمی که داره با صدای دلنشین خودش به تماشاچیها در مورد نمایش و اسبسوارها اطلاعات میده
The professional and self-confident riders and their lovely horses
سوارکارهای حرفهای و با اعتماد به نفس و اسبهای دوستداشتنی اونها
The fact that these riders are pursuing their passion
اینکه این سوارکارها دارن عشقشون رو دنبال میکنن
The riders valuing their skills and what they do
اینکه این سوارکارها مهارتهای خودشون و کاری که انجام میدن رو ارزشمند میدونن
The fact that these riders are ready to perform even in front of a small crowd, which shows motivation should come from within and we should not be seeking others’ approval
اینکه این سوارکارها حاضرن حتی جلوی یه جمعیت کوچیک اجرا کنن که نشون میده انگیزه باید از درون نشأت بگیره و نباید دنبال تایید دیگران باشیم
In addition, it shows that they are aware of the law of evolution and don’t want to become a star overnight
علاوه بر این، این نشون میده که اونها از قانون تکامل باخبرن و نمیخوان یک شبه به یه ستاره تبدیل بشن.
The quiet demeanor of the riders
حالت آرام سوارکارها
The spectators who were encouraging the riders with their applause
تماشاچیهایی که داشتن با دست زدن سوارکارها رو تشویق میکردن
Ms. Shayesteh reminding herself constantly of the power of God’s guidance
اینکه خانم شایسته مدام قدرت هدایت خداوند رو به خودشون یادآوری میکنن
Ms. Shayesteh reminding us that miracles are happening all the time and we can see the hand of God even in seemingly simple events in our lives
اینکه خانم شایسته به ما یادآوری کردن که معجزات همیشه در حال رخ دادن هستن و میتونیم دست خدا رو حتی تو اتفاقات به ظاهر ساده زندگیمون ببینیم
I like this quote that says: Walking with God’s guidance makes every path of success walkable
من این نقل قول رو دوست دارم که میگه: راه رفتن با هدایت خداوند هر مسیر موفقیتی رو قابل پیمودن میکنه
The beautiful girl that was stroking her horse’s mane gently
دختر زیبایی که داشت به آرومی روی یال اسبش دست میکشید
The riders’ love for their horses
عشق سوارکارها به اسبهاشون
Ostad and Ms. Shayesteh expressing their love for each other
اینکه استاد و خانم شایسته عشقشون نسبت به همدیگه رو ابراز میکنن
The excellent facilities in the park
امکانات عالی داخل پارک
The kind guy who offered to give Ostad, Mike, and Ms. Shayesteh a ride
آقای مهربونی که به استاد، مایک و خانم شایسته پیشنهاد داد که اونها رو برسونه
Ostad accepting his offer with love
اینکه استاد با عشق پیشنهاد ایشون رو پذیرفتن
Ostad, Ms. Shayesteh, and Mike talking so politely and confidently with strangers
اینکه استاد، خانم شایسته و مایک انقدر محترمانه و با اعتماد به نفس با غریبهها صحبت میکنن
The fact that Ostad told the cart driver proudly he is from Iran
اینکه استاد با افتخار به راننده cart گفتن که اهل ایران هستن
Ostad speaking about the beauties he sees along the way
صحبت کردن استاد در مورد زیباییهایی که در طول مسیر میبینن
The riders’ colorful costumes
لباسهای رنگارنگ سوارکارها
The entertaining show
نمایش سرگرمکننده
The people who were caressing the horses lovingly
افرادی که داشتن عاشقانه اسبها رو نوازش میکردن
The fact that free shows and events are organized all over America to entertain and educate people
برگزاری نمایشها و رویدادهای رایگان در سراسر آمریکا برای سرگرم کردن و آموزش دادن به افراد
Ostad being thankful for the new things he learns
اینکه استاد قدردان چیزهای جدیدی که یاد میگیرن هستن
Ostad’s financial independence which allows him to buy whatever he wants, including a miniature horse
استقلال مالی استاد که بهشون اجازه میده هر چیزی که بخوان رو بخرن، از جمله یه اسب مینیاتوری
Ostad expressing his excitement at seeing a miniature horse like a child
اینکه استاد مثل یه بچه هیجان خودشون از دیدن یه اسب مینیاتوری رو ابراز کردن
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 74167MB10 دقیقه
این قسمت خیلی زیبایی داشت و برای بار چهارم و پنجه میخوام ببینم و بنویسم
استاد شایسته جان
استاد عباسمنش جان
مطمئنم اگه شما میخواستید یه فیلم در مورد ایران بسازید، اون رو زیباترین کشور دنیا نشون میدادید. دلیلش اینه که طرز فکر و سبک زندگی شما زیباست و هر جا که برید روح زیباتون رو با خودتون میبرید.
من هم میخوام عینک مثبتنگری رو به چشم بزنم تا بتونم زیبایی رو همه جا و در هر شخصی ببینم.
خانمی که داره با صدای دلنشین خودش به تماشاچیها در مورد نمایش
سوارکارهای حرفهای و با اعتماد به نفس
اینکه این سوارکارها دارن عشقشون رو دنبال میکنن
مهارتهای خودشون و کاری که انجام میدن رو ارزشمند میدونن
اینکه این سوارکارها حاضرن حتی جلوی یه جمعیت کوچیک اجرا کنن که نشون میده انگیزه باید از درون نشأت بگیره و نباید دنبال تایید دیگران باشیم
نشون میده که اونها از قانون تکامل باخبرن و نمیخوان یک شبه به یه ستاره تبدیل بشن.
معجزات همیشه در حال رخ دادن هستن و میتونیم دست خدا رو حتی تو اتفاقات به ظاهر ساده زندگیمون ببینیم
اینکه استاد و خانم شایسته عشقشون نسبت به همدیگه رو ابراز میکنن
آقای مهربونی که به استاد، مایک و خانم شایسته پیشنهاد داد که اونها رو برسونه
اینکه استاد با عشق پیشنهاد ایشون رو پذیرفتن
اینکه استاد با افتخار به راننده cart گفتن که اهل ایران هستن
صحبت کردن استاد در مورد زیباییهایی که در طول مسیر میبینن
افرادی که داشتن عاشقانه اسبها رو نوازش میکردن
اینکه استاد قدردان چیزهای جدیدی که یاد میگیرن هستن
استقلال مالی استاد که بهشون اجازه میده هر چیزی که بخوان رو بخرن، از جمله یه اسب مینیاتوری
اینکه استاد مثل یه بچه هیجان خودشون از دیدن یه اسب مینیاتوری رو ابراز کردن
عاشقتونم
داستان امروز من داستان هدایت منه
به گفته استاد شایسته
داستان هدایت چیزی نیس که خیلی خارق العاده و معجزه موسایی با شکافتن آب باشه
بلکه هدایت یک اتفاق خیلی خیلی بدیهی بصورتی خیلی بدیهی مسیر حرکتت رو هموار میکنه اینقدر بدیهی ک حتی تو متوجه اون نمیشی
مثل اینکه دیشب خانمم ر فت و بنزین زد و کار منو آسون کرد برای بعدالظهر
مثل اینکه مدیرم خلاف دفعه های قبل مسیر دعوت و هماهنگی جلسات رو خودش انجام داد — تا جایی که من به دوستم مهدی گفتم مهدی جان داره مسیر حرکتم هر بار آسونتر و آسونتر میشه
یه چیزی ک از استاد عباسمنش یاد گرفتم خیلی ساده با افراد غریبه ارتباط برقرار میکنن و منم میخوام یاد بگیرم که از افراد غریبه بپرسم امروز روز قشنگ و شادی رو داشتین واینجوری ارتباط برقرار کنم
و اینکه حتما همیشه در ارتباطاتم لبخند بزنم
چقدر این لبخند انرژی داره
چقدر با یه کارای خیلی ساده میشه انرژی داشت و اونو ب جهان ارسال کرد
من خودم وقتی آدمای شاد با لبخند رو میبینم دوس دارم ک باهاشون کانکت بشم
خیلی خنده قشنگه
و چقدر ی لبخند ساده میتونه چهره منو زیباتر کنه
چقدر خوشکل تر میشم وقتی لبخند میزنم
یه باور قشنگی ک الان یادم اومد اینه که درباره دیگران همیشه قضاوت خوب کنم
یعنی پیش فرض ذهنیم این باشه که آدما همیشه دوس دارن ارتباطات رو
چرا؟؟
چرا؟؟؟
چون میخوام پیش فرضم این باشه ک همه آدما برای اینکه یه موضوعی رو بدونن حتما میرن از دیگران میپرسن یا تحقیق میکنن
خلاصه اون ارتباطه میتونه با گوگل باشه
میتونه سوال از متخصص اون موضوع باشه
میتونه از یه منبع مث کتاب باشه
خلاصه خدا عاشق ارتباطاته چون خودش شناخته میشه
اگ ارتباطات اومده بود یه سری پیامبران اومدن به مردم گفتن ک ما با خدا ارتباط داشتیم
اگ پیامبران به مردم نمیگفتن که خدا مخفی میموند
برا همین میخوام این باور رو درست کنم که خدا حامی ارتباطات منه و من فقط کانکشن میزنم ک وارد ترس هام بشم و پیش فرضم اینه ک اون آدمه خیلی خیلی خوشحال میشه ک من ازش بپرسم و کانکشن بزنم
مثل گردشگری
من توی گردشگری با نزدیک نفر توی گردشگران خارجی ارتباط برقرار کردم و چقدر منو تشویق کردن
چرا
چرا؟؟؟؟
چون من میخواستم ازشون بپرسم این کلمه سلام به زبون چینی یا اسپانیایی یا روسی در کشور شما چطور گفته میشه واونا چقدر قشنگ و با حوصله پاسخ منو میدادن
و من الان یاد گرفتم ک پیش فرضم درسته چون اون موقع این تجربه رو داشتم ک آدمای غریبه از سوال کردن خوشحال میشن
عاشقتونم
خدای من
عاشقتم