سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۵

سلام به استاد عزیز ویاران توحیدی

من خودم در منطقه شمال کشور زندگی میکنم که به خاطر خوش آب وهوا بودن و رونق کسب وکار و مناطق زیبایش و… سالانه خیلی زیاد به این منطقه مهاجرت میکنند .

وچون خودم در منطقه ای زندگی میکنم که دور بریام غریبه خیلی زیادند همش میشنیدم که اینها میان اینجا و باعث کثیف شدن منطقه و ترافیک و ناامنی و … میشوند و آنها رو اصلا نمیشناسیم به خاطر همین دزدی وناامنی در مناطق ما زیاد شدند .

چرا شمالیها باید به آنها ملک بفروشند و سر اخر اینجا میشه فلسطین که ما شمالیها رو از متطقمون بیرون میکنند وادعای مالکیت میکنند .

و تحسین میکردیم چند تا منطقه اطرافمون رو که میشنیدیم به هیچ وجه به غریبه ها ملک نمیفروشند وحتی خونه هم کرایه نمی دهند و یک دونه غریبه در منطقشون نیست .

ومن بارها وبارها شنیدم و سکوت میکردم و توجه میکردم و ناخوداگاهم حسم به غریبه ها خوب نبود اگرچه رفتار خوبی بااونها داشتم و اتفاقا یک همکاری رو جذب کردم که از یک شهر خیلی دور بود و در منطقه ما زندگی میکرد و من انفاقا علیرغم خوبی زباد باهاش اما به شدت ازش آسیب دیدم و اذیت شدم .

یا یک همسایه ای داشتیم که اونها هم از شهر دیگه ای اومدن مسناجر همسابمون شدند و آقاهه سبگار میکشید و ته سبگار رو میانداخت دقیقا جلوی دروازه ما . ومن چون با قانون آشنا بودم میدونستم خودم جذب کردم اما نمیدونستم چطوری ؟

الان که شما این مطالب گرانبها رو گفتید ذهنم تکون خورد و دلیلش رو متوجه شدم .

اگرچه من فکر میکردم من تو این زمینه مشکل ندارم اما الان متوجه شدم که متاسفانه ذهن من هم توسط این شنیده ها بمباران شده است .

وبا اینکه از خدا درخواست مهاحرت کردم و ظاهرا همه چیز آمادست اما تاکنون موفق نشدم .

کم کم دارم بیشتر درک میکنم که هرکس واقعا هرجایی هست در جای درستش هست و خدا به کسی ستم نمیکند .

وقتی من با باورهام با فرکانسهام زندگیمو خلق میکنم چه فرقی دارد همسایه من غریبه باشه یا آشنا .

بزار دوباره برای خودم مثالی بزنم .

خانواده من همش باور دارند که آدم بی پدر ومادر باشد اما بی همسایه نباشد و این رو بارها من شنیدم و متاسفانه تایید کردم .

نتیجه چی شد . مرتب همسایگانی رو جذب میکردند که چه آشنا و چه غریبه که باهم مشکل داشتند و من اتفاقا یک روز داخل اتاقم بودم که همسادمون گفت آدم بی پدر ومادر باشه اما بی همسایه نباشه و… اونجا بود که یهو به خودم اومدم و متوجه شدم که اونها هم ابن باور رو داشتند و به جای اینکه روی خدا حساب باز کنند روی کمک همسایه حساب باز میکنند و مرتب باهمسابه ها مشکل دارند.

خوب من هم اگر ابن باور رو داشته باشم حتی خارج از کشور هم باشم باهمسادم مشکل پیدا میکنم چون من دارم روی کمک اون حساب باز میکنم نه خداوند .

پس به قول استاد عزیز تو ابن فایل

اگه میخواهید به جای خوب هدایت بشید خودتان باید توب باسید بچه ها

مثل همیشه عالی بود وآمورنده . استاد عزیز سپاسگزارم بابت آموزشهای توحیدی تان که دستان خداوند شدید برای ما که چگونه زیستن رو به ما میاموزید .

الهی شکر .