سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۹

شعر سراسر عشق «رهسپار عزیز‌»، که متن انتخابی این قسمت است، به این زیبایی‌ها، تا ابد‌ جانی دوباره بخشیده:خداوند او را سربلند کند. احساس می‌کنم خداوند خود را در همین جملات و تصاویر ساده اما سراسر عشق، تجلی بخشیده و خوان نعمتی با نام «خانواده صمیمی عباس‌منش» را برایمان فراهم کرده تا‌، به زندگی در قالب ناب و پر برکتش، خیره شویم و هر کدام به اندازه‌ی ظرف‌مان و احساس سپاسگزارانه‌مان‌، سهم خود را از این خوان نعمت‌، برداریم.شعر زیبای رهسپار عزیز:حمد و سپاس مخصوص خداوند است. خدایی که او خود زیبایی است و زیباییش را در جهان به صورت همه چیز گسترش میدهدگیمر خوش تیپ مون‌، عزم خریدی کرده‌ها؛در کنارش مریمی شایسته و گوشی بدست و گیوه پاهردو آرام و سبک بال و سبک بار وقشنگهر قدم بر آن قدم عازم شدن شاد و ملنگدر هوای پاک و زیبا،،،چهچهه بلبل براهمست بودن هردوشان‌‌، از برای آن همه عشق خداعزم فارمر کردن و رفتن به سوی آن به راههردو عاشق بودن و تسلیم امر آن خداوند هدیدر مسیر خود‌، مثال کودکی بازیکنان و سربراهبا بورلی عزیز‌، آن باغچه بان خوش اداحاصل ارسال قبل ارتعاش بچه هاهمره شدند در باغچه هاباغچه های خوشگل از گلهای ناز و بی وفادرس های گفتنی از آن همه لطف و صفادر یکی لیلی زرد و آن یکی بود‌، دی لیلیدر یکی لیلی غربی، در یکی مشرق لیلیجمع لیلی‌ها همه زیبا درون باغچه هاحرف میزد آن خدا با حس و حال رنگ هاآن همه رنگ و قشنگی و جمال و حسن و حالاز برای تو به گرد هم شده یکجا سوارتا تو بینی و به حسش،حس کنی حسن جمالباغچه ای کوچک میان آنهمه لیلی و رنگخودنمایی مینمود،دانی که اسم آن چه بود؟اسم آن ایمان و درسی بس بزرگم مینمودهرچه زیبایی و هرچه آب و رنگهرچه بینی تو در این دشت قشنگحاصل ایمان به ماندن در مسیر آن خداستآن خدایی که بگفت خود: مومن را زیبایی سزاستهرچه در این گوی و میدان دیدم و بینم‌، همه لطف خداستدرسهایی که دگر عشق است و زیبایی‌، همه حسن خداستمن اگر گبرم و یا موسی و عیسی و محمد دین منآن مهمم نی دگر چون‌، عشق والاتر ز هرچه مذهبمدر میان باغچه ها، آن وسط،آن یکی که گرد بود،در میانش مریمی از جنس مهر و عشق بود،انکه لبخندش انرژی بخش بود، آن بورلی را به صبحش شکر بودحس زیبای خدا را در دم هر صبح خود‌، شاکر از هر شکر بوداین همه سیما و صوت در قاب گوشی شمامرهمی هست بر دل بیمار ماتا که جذب او شویم و راهی‌ِ دربار اودرمسیر عشق باشیم و شویم همراه اومنتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۹
    174MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

379 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «روح اله عبداللهی» در این صفحه: 2
  1. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 4033 روز

    این خیلی مهم است که کاری را انجام دهیم که به آن عشق می ورزیم. چون این باعث احساس خوب ما در مسیر زندگی می شود. ممکن است نتوانم از چیزی که مورد علاقه ام پول به دست آورم. اما مهمتر از آن این است که من کاری که به من احساس خوبی می دهد را انجام می دهم. چند روز پیش در کلاس پروانه اشتغال معماری گفتم ما برای رسیدن به پول عجله داریم و به همین خاطر از کارمان لذت نمی بریم. اگر کارمان را با عشق انجام دهیم پول هم به دنبال آن می آید. دیدم استاد کلا برداشت دیگری کرد و گفت ما باید پول بگیریم. من با شما موافق نیستم. بعد یکی از بچه ها گفت پول همان عشق است. دیدم اصلا در فضای دیگری هستند. اگر من در زندگی ام کاری را انجام می دهم که به آن عشق می ورزم پس در مسیر درست هستم. ممکن است دیگران فکر کنند از آن کار نمی توان به پول رسید. اما همین طراحی نما که من انجام می دهم بعضی وقتها پول زیادی از آن می سازم و بعضی وقتها روزها تقلا می کنم و آخر هم چیزی عایدم نمی شود. برایم خیلی واضح شده وقتی با خودم در هماهنگی ام خیلی راحت کارها برایم پیش می رود.

    آن خانم عاشق گل و گیاه است و از کاشتن و نگهداری و خلاقیت در ترکیب رنگ و منظره پردازی با آنها لذت می برد. همین عشق فرکانسی است که گلها دریافت می کنند و به خاطر آن زیبا می شوند. مادر من هم عاشق گل و گیاه است. وقتی آبشار نیاگارا را به او نشان دادم گفت چه گلهای زیبایی آنجا است. برایم عجیب بود که در کنار آبشار به آن بزرگی توجه اش به سمت گلها جلب شده است. بعد که فکر کردم دیدم من هم از کودکی هر ساختمان زیبایی می دیدم توجه ام به سمت آن جلب می شد. اگر از مادرم در مورد گل و گیاه بپرسید شاید نتواند خوب توضیح دهد. اما خوب می تواند با گلهایش ارتباط برقرار کند. با آنها صحبت می کند. مثلا می گوید تشنه ات شده؟ گل در آورده ای؟ حال آنها را می پرسد. وقتی شاخه ای از یک گل می شکند ناراحت می شود. همین رابطه قلبی با آنها باعث می شود آنها زیباتر شوند. همه فامیل مادرم را به عنوان یک پرورش دهنده خوب گل و گیاه می شناسند. مادرم به آنها قلم می دهد اما آنها نمی توانند مثل مادرم گل پرورش دهند. چون دلیل زیبایی و سرزندگی گلهای مادرم عشق و علاقه مادرم به آنهاست. چقدر جالب بود که آن خانم مجسمه مریم مقدس را لای گلها گذاشته بود و همنام خانم شایسته بود. این یکی از نشانه های فرکانسی بود که ایشان احساس کرد. چقدر خلاقانه روی ساقه های بریده درختان گل کاشته یا منظره ای از خانه و محوطه آن در مقیاسی کوچک ایجاد کرده است. کسی که به کارش علاقه دارد از صحبت کردن درباره آن لذت می برد. چون دوست دارد احساس خوبی که درباره آن دارد را دیگران هم احساس کنند. یک کتابفروش در شهر ماست که فرد ثروتمندی است. از فروش کتاب شروع کرده و بعد چون نمی توانسته از آن کسب درآمد کند یک لوازم التحریر فروشی باز کرده و کتابهایش را هم در یک ویترین جلو فروشگاه گذاشته است. وقتی با او مصاحبه کردم با عشق در مورد کتابهایش و خصوصا کتاب آیین دوستیابی صحبت می کرد و از من خواست آن را مطالعه کنم.

    پیاده روی که به شما الهام شد انجام دهید هدایت خداوند بود و مسلم است که درخواست آن خانم بوده که افرادی را بیاورد تا در مورد گلهایش و زیبایی آنها با ایشان صحبت کند. افرادی که آنها هم عاشق کارشان هستند و معنی عشق به کار و عشق به انسانها و دوستی با آنها را می دانند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: