سفر به دور آمریکا | قسمت ۴

سلام دوستای عزیزم.

زیبایی هایی که در این فایل دیدم و قوانینی که برام‌ مرور شد به شرح زیره:

من همیشه دوست داشتم یه نفر میبود که برام از خیابونا و ساختمونای اونور آب فیلم بگیره و من بتونم وضوح بالایی داشته باشم از اونچه که میخوام ببینم و تجربه کنم و سفر به دور آمریکا این آرزوی من رو برآورده ساخت داشتم با دقت به ساختمونا و خیابونای آتلانتا نگاه میکردم و میگفتم چقدر تنوع هست بین بافت شهری شهرهای مختلف دنیا و حتی یک کشور و ایالت و از این همه تنوع لذت میبردم و یکی از سپاسگزاری های من از خداوند همیشه این هست که خدایا شکرت که من رو به جهانی متنوع آوردی چون من یکی از ویژگی های شخصیتی بارزم تنوع طلبیم هست.

یکی از ترمزای من در مورد داشتن ماشین خارجی این آپشن های زیاد داخل ماشین هست و دکمه های بسیار زیادش که فکر میکنم شاید گیج کننده باشه و ندونم چطور از امکانات خودرو استفاده کنم اما همش با خودم صحبت میکنم که ثروت و استفاده از نعمت ها خیلی سیمپول و ساده اس و من این همه چیز یاد گرفتم رانندگی ‌با دنده اتومات هم یاد میگیرم کاری نداره که، کاریه که خیلیا یادش گرفتن و هر روز دارن تجربه اش میکنن.😅

چقدر این ایده ی آماده و باز بودن درب پلاستیک های خرید کنار صندوق فروشگاه والمارت ایده ی جالبی هست که خرید رو راحت و ساده و سریع میکنه، خدا میدونه چقدر ایده برای ساده کردن بیزینس و لذتبخش تر کردن اونها هست که میشه از خداوند دریافتش کرد.

بسته ی خوشگل وسوسه انگیز پسته آب دهنم رو راه انداخت یادم باشه در اولین فرصت رفتم خرید حتما تهیه کنم ازش😋

سپاسگزار بودن استاد و مایک از غذایی که مریم‌جان براشون تهیه‌ کرد هم یه نکته ی مثبت هست اینکه همیشه آدم سپاسگزار باشه و اگر یه نعمتی رو مدام داره براش عادی نشه و فکر نکنه باید باشه یا مثلا اونی که آشپزی میکنه وظیفه شه، من همیشه از همسرم که همراه من سفره رو جمع میکنه تشکر میکنم.

ظروف یکبار مصرف رنگی‌که توش غذا با سلیقه تزئین شده بود هم‌نظرم رو جلب کرد چقدر روز به روز همه چیز داره ساده تر میشه سال ها پیش اصلا هیچ کس هنوز این ایده به ذهنش نرسیده بود که میشه با ظروف یکبار مصرف فرایند تهیه ی غذا و خوردن رو ساده کرد روز به روز داره کل جهان و همه چیزش به سمت سادگی پیش‌میره.

اینکه مریم‌جان اینقدر با عشق غذا میپزه و وسایل و دم و دستگاه آشپزی رو تمیز میکنه و در عین حال فیلمبرداری هم میکنه برای من خودم به شخصه جای تحسین داره این نشون میده که ایشون کاملا در زمان حال دارن زندگی میکنن که اینقدر عالی حوصله ی زندگی کردن دارند و نگران هیچ موضوعی در آینده یا گیر هیچ موضوعی در گذشته نیستن و دارن زندگی رو زندگی میکنن و همه ی اینها برا ی من درس هست.

راستشو بخوایین من فوبیای ارتفاع دارم و با اینکه از پشت دوربین بالا رفتن اسکای ویو اتلانتا رو میدیدم اما تنم‌مور مور میشد برای ما‌هایی که اینجا هستیم شاید موندن توی ترس یه جورایی زشت باشه و من تصمیم دارم در اولین فرصتی که موقعیتش برام ایجاد بشه برم توی دل این ترسم و پوچیش رو به خودم ثابت کنم.

تابلوی زیبایی سی ان ان و ساختمان با عظمت مرسدس بنز هم یکی دیگه از زیبایی های این قسمت بود که لازم بود حتما بهش اشاره بشه‌.

خدایا شکرت که یه روز دیگه فرصت زندگی کردن و دیدن نعمت های پهناور جهان زیبات رو عنایت کردی.