سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 231
دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمد صادق عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
یک سفر زیبا که قرار هست داشته باشیم که قراره در گرم ترین نقطه آمریکا اتفاق بیفته و چقدر جالبه که آمریکا کشوری هست که همه فصل ها رو در یک زمان در خودش داره در تابستان خنکی کلورادو رو داره در پاییز و زمستان گرمای میامی رو داره و تحسین میکنم این تنوع آب و هوایی رو و ما همین تنوع رو در ایران هم داریم و خداروشکر بابت این نعمت
نکته مثبتی که دیدم این هست که استاد همیشه موقعی که سفر میخواد شروع بشه انتظار دیدن زیباییهای بی شمار رو داره و میگه خدا میدونه که چه زیباییهای بینظیری منتظر ما هست و این انتظار زیباییها رو داشتن باعث میشه که به سمت زیباییهای بیشتر و بیشتر هدایت بشویم
نکته مثبت بعدی که دیدم ایدههای خفنی هست که برای لذت بردن از زیباییها به صورت خلاقانه. استاد و مریم میزنن این دفعه این ایده خفن که دوچرخه ها رو بردارن و ببرن که دوچرخه سواری کنن در نوار ساحلی و کلی زیبایی رو تجربه کنن
نکته مثبت بعدی خونه ی بسیار زیبا و خوش ترکیب که استایل آبی رنگ داره هست چقدر طراحی قشنگی داره و چقدر با سلیقه رنگ بندی رو انجام دادن و حتی تابلوها هم رنگش آبی هست حتی ماکروفر هم آبی هست حتی رو تختی و همه چیز آبیه دمشون گرم و یک سری اتاق ها هم اومدن رنگ متضاد قرمز رو استفاده کردن که دقیقا به چشم میاد و متفاوت میکنه اون قسمت از خونه رو و خلاقیت به خرج دادن
نکته مثبت بعدی حیاط خونه بسیار قشنگ هست چقدر فضای خوبی داره و چقدر خوبه که آب و هوا الان انقدر گرم و خوب هست الان در میامی و چه میز و صندلی های خوبی تو حیاط خونه گذاشتن و میشه ساعتها نشست و لذت برد از این سرسبزی و خداروشکر که گریل هم که آماده هست برای غذا درست کردن خداروشکر بابت این همه نعمتی که به ما داده
نکته مثبت بعدی گل و گیاه های بسیار زیبایی که با سادهترین وسایل مثل بلوک و تایر که رنگآمیزیش کردن ایجاد شده واقعاً دمشون گرم که انقدر خلاق هستن
نکته مثبت بعدی ماشین شورلت هست الله اکبر چقدر طراحی زیبایی داره و چقدر خوشرنگ هست.. خداروشکر به خاطر این همه فراوانی ثروت و نوش جون افرادی باشه که در مدار تجربه چنین نعمت و ثروتهایی هستن و انشاءالله ما و بچههای سایت هم تکاملمون رو طی میکنیم و به این مدار میرسیم
نکته مثبت بعدی آزادی هست که توی آمریکا وجود داره، این کشور واقعاً در تمام جنبهها آزاده و این آزادی بی نهایت تحسین برانگیزه. اینکه شما میتونی اسلحه داشته باشی و نمایشگاه اسلحه برگزار میشه و این در حالی هست که در این کشور اتفاقات مثبت همواره می افته و صلح و امنیت عالی برقرار هست و اتفاقات بد خیلی کم هست با اینکه اسلحه آزاد هست نکته مثبت بعدی این کشور هست که میشه هم آزادی باشه و هم صلح و آرامش باشه و تحسین میکنم آزادی ای که توی این کشور هست رو واقعا. آزادی در همه جنبهها از پوشش گرفته که همه به هم دیگه احترام میگذارن و به صورت قانونی هر کسی میتونه پوشش دلخواهش رو داشته باشه و بهش احترام گذاشته میشه تا اینکه میتونی ماشین دلخواهت رو داشته باشی با هر حجم موتور و سی سی تا اسلحه و .. واقعاً تحسین میکنم کشور بینظیر آمریکا رو
نکته مثبت بعدی تحسین میکنم تنوع اسلحه ها رو، رنگهای مختلف، میشه ازش درس بیزینسی گرفت که چقدر ذهن خلاق دارن سازنده های این اسلحه ها که فکر کردن به اینکه مردم از چه چیزی خوششون میاد و اومدن اسلحه های رنگی هم درست کردن مثل اسلحه صورتی و بنفش و قرمز!
نکته مثبت بعدی اینه که کسایی که مثل من اهل گیم هستن و بازیهایی مثل کانتر سورس کانتر استرایک 2 کانتر گلوبال آفنسیو و کلاً سری های کانتر یا کال آف دیوتی و .. رو بازی کردن احتمالاً از دیدن اسلحه ها لذت میبرن چون دقیقاً همون اسلحه هایی که تو اون بازیها بود اینجا هم هست حتی بازی ای مثل جی تی آ هم اسلحه هاش تو این نمایشگاه هست و واقعاً خیلی هیجان انگیزه برام دیدن این اسلحه ها.. چون یاد بازی ها می افتم
نکته مثبتی که یادگرفتم این دیدگاه استاد هست که نمیتونی طرفدار صلح باشی اما خودت رو برای جنگ آماده کنی، یعنی روی خودت کار کن که به سمت صلح هدایت بشی و نخواه که اسلحه داشته باشی که یک جورایی انتظار ایجاد کنی برای اینکه یک مشکلی میخواد ایجاد بشه و تو اسلحه رو برای اون مشکل احتمالی گرفتی.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 2311190MB70 دقیقه
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته مهربان و بزرگوارم
سلام به تمام اعضای خانواده ام در این خانه و شهری بنام عباسمنش دات کام
خدا روشکر برای شروع سفر
خداروشکر برای دیدن این سفر
خداروشکر برای فرصت بودنم با این سفر
خداروشکر برای درس ها و تجربه های سفر
خداروشکر برای آزادی در انتخاب مدل رفتن به سفر
خداروشکر برای دیدن و بودن در لحظه زندگی کردن سفر
وای که چقدر خوشحالم، منم دوباره فایل رو آپلود کردم و حتما دوباره و شایدم سه باره دیدمش. اما الان اومدم فقط از بنر این قسمت بنویسم
سریال سفر به دور آمریکا_قسمت 231
اصلا نگاه من جوری شده که از یک عکس به ظاهر ساده یا از یک کلمه ساده هم میخواد درس هاشو بگیره،میخواد ردپای قانون رو پیدا کنه. باورتون نمیشه من الان وسط درس خوندن هام گاهی یک تعریف علمی رو میتونم از زاویه قانون هایی که دارمم یادمیگیرم و داستان باورها برای خودم تعریف کنم. این یعنی من عاشق این قوانین شدم، یعنی من رفتم تو یک لول دیگه از سطح و درک و آگاهی که واقعا فکر میکنم تازه واردم. واقعا فکر میکنم چقدر نمیدونم و چقدر رفتارم گاهی خارج از قوانین میشه و گاهی به خودم سخت میگیرم و باز یادم میاد از قانون تکامل، یادم میاد از احساس خوب=اتفاقات خوب. باز ترمز عجله و خودسرزنشی خودمو میکشم. ترمز کمال گرایی خودمو میکشم.خلاصه یک خوددرگیری جالبی گاهی با خودم دارم که همینم باعث رشد منه….خدایا شکرت برای این لحظه و حس خوبی که دارم.
دویــست و سـی و یک قسمت از یک سریال…
231 واقعا عدد کمی نیستا…از قسمت 1 شروع شد. بعد 2 بعد 3 بعد 4 بعد 5 و بعد 6 تـــــا، شُـد دو رقمی، شد 10 و بعد همینطور تـــا شد، سه رقمی و شد 100 و دبعد 200
و بازهم ادامه پیدا کرده این جریان و شده الان 231…واقعا همین عدد یک دستمریزاد داره. یک خدا قوت جانانه داره. چقدر فایل. چقدر سفر. چند سال این کار رو ادامه بدی و با عشق فایل بگیری و آپلود کنی روی سایت. خدایی همین رو کافیه بهش فکر کنیم.مداومت،
“استمرار، ادامه دادن، نتیجه گرفتن و بازهم ادامه دادن و باز هم مداومت و انجام دادن کار درست….”
اینا خیلی درسه خیلی توش حرفه. خیلی نکته داره که این حد از ممارست و پیوستگی در انجام کار درست رو ببینیم و نتیجه اش همه داریم میبینیم. نتیجه توی نوع سفر کردن و تجربه های استاد جان و مریم جان و همینطور نتیجه در نوع نگاه ما بچه هایی که از قسمت 1 همراه بودیم و هستیم و یا این فایل ها رو به نحوی دنبال کردیم.
خدای من یک فصل جدید دیگه ایی از سفر شروع شده.
من چون دسته بندی کردم توی هاردم اسم این فصل رو برای خودم میزارم سفر به سمت جنوب فلوریدا_میامی (سبک بار تر)
فصل 5_ سفر با فورد سمت میامی(سبک بارتر) 231تا…
واو فقط عکس رو ببنید. استاد جان خوش اندام مون رو،(که همین اندام هم خودش حرف ها داره) اونم در محوطه رنگی رنگی با کلی نقاشی دیواری اونم کنار یک دکمه (یک نقاشی سه بعدی کف زمین آسفالت) دکمه ریست RESET
استاد جان بزن دکمه RESET رو.
دکمه ایی که برای “تنظیم مجدد” هست. استاد واقعا شما با آموزش هاتون و آگاهی هایی که به ما میدین هی ما رو ریست میکنید هی تنظیم میکنید. هی باورامون رو به جهت بهتر شدن اصلاح میکنید. وای که چه ریستی بشیم باز با این فصل از سفر… شروعش که با یک فایل 70 دقیقه ایی متفات و مهیج شروع شد با کلی درس و نکته و زیبایی و پیام. با کلی بیدار کردن خواته ها و تولد رویاها..چه ریستی بشیم خدایی…اصلا توجه کرده بودین چقدر همین عکس میتونه بهمون درس بده و بگه بچه ها بزنید دکمه ریست رو. بزارید تنظیم بشید. بزارید باورهای درست بیاد جهت بده و تنظیم تون کنه به سمت خواسته ها به سمت گسترش خودتون و جهان به سمت یکی شدن به خدا و قوانینش.
میریم برای این زدن این دکمه، آمــاده RESET…
یک سوال چقدر مهمه تنظیم مجدد کردن؟اصلا چرا باید تنظیم کرد و چطوری؟اصلا تنظیم به کدوم سمت؟چطور بفهمم تنظیمم درسته یا نه؟ چیکار کنم تا با تنظیم مجدد به سمت خواسته هام قرار بگیرم؟…و یک سری سوال دیگه همین الان یکهویی به ذهنم اومد. که فکر کنم قابلیت یک فایل جدید ضبط کردن داره تا با نگاه درست و توحیدی و قشنگ شما استادجان ریست کردن خودمون رو بهتر انجام بدیم. استاد جان ازتون درخواست میکنم تا یک محتوای جدیدی که قطعا برای تنظیم مجدد و بازبینی خودمون لازمش داریم برامون تهیه کنید نمیدونم کی و چطوری ولی میدونم جواب سوال هامو همین الانم گرفتم ولی دلم خواست که درخواست کنم. خدایا شکرت که هر روز صبح که بیدار میشیم ما رو ریست میکنی تا باز خودمون رو تنظیم کنیم.به ما اجازه بازنشانی مجدد دادی و این قابلیت رو در ما گذاشتی.میخوام مجدد تنظیم بشم به سمت خوسته هام و خودت یاری ام کن و تنها از تو یاری میجویم.
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام سلام سلام
به به شروع یک سفر با یک شیوه متفاوت
واووو یک سفر جدید و شروع کردیم…
لیست وسایل سفر رو بر اساس نوع سفر، وسایلی که لازم داریم رو برمیداریم. این سری با دوچرخه ها قراره بریم و یک سفر جذاب دیگه رو شروع کنیم.
داریم میریم سفر اونم به گرم ترین نقطه آمریکا. اونم جنوب فلوریدا منطقه میامی.
همزمانی جالب این سفر با قسمت های پایانی دوره احساس لیاقت رو داریم میرسیم.
خداروشکر برا این دوره، خدروشکر برای نتایج دوستان در دوره احساس لیاقت.
بــه بــه رسیدیــم……..
واووو اتاق رو ببین
واوو رو تختی اونو ببین. صورت فلکی دب اکبر داره.
واووو اون دوچرخه رو ببین روی دیوار. یعنی انتخاب تون برای برداشتن دوچرخه درست بوده.خدایا چه قدر خوش رنگ چه آبی های قشنگی.
خدایا شکرت چه خونه نقلی قشنگی که خودش گریل هم داره. چه حیاط باحالی. عجب هوای بهاری تابستانی قشنگیه…
مثل همیشه هدایتی بدون مرز و محدوده یک سفر دیگه رو شروع کردیم و ذهن تون رو باز گذاشتین و دستان خدا رو با گذاشتین تا تماما خداوند هدایت کنــه.تو ذهن تون فقط اینه که از 7 الی 8 رو تا یکماه گفتین ببینید در سفر باشید اینکه این سفر رو چطور پیش میرین بقیه مدیریت و برنامه ریزی اش با خداست.
چقدر خلاصه و مختصر این سفر رو شروع کردین.
چقدر سریع تر
چقدر سبک تر
چقدر متفاوت تر
چقدر شگفت انگیزه هر بار تغییر و هربار آزادی انتخاب تون برای سفر و نوع سفر و وسایل سفر…
==========================
به به صبح روز اول برای در میامی
بریم ببینیم که خداوند چه چیزهای شگفت انگیزی رو برامون داره.
چه نکته ی قشنگی رو استاد جان دوباره بهمون یاد دادین اینکه همیشه وقتی آدم ذهنش رو آماده میکنه، برای دیدن زیبایی ها، و میاد در مورد اون چیزهایی که میخواد اتفاق بیفته صحبت میکنه، نه در مورد چیزهایی که نمیخواد اتفاق بیفته. انتظار دیدن زیبایی های بیشتر رو داره و وقتی که انتظار دیدن زیبایی های بیشتر رو داره باعث میشه هدایت بشه به جاهای زیبا و قشنگ تـر …
خدا میداند که در این سفر به کجاها قراره هدایت بشیم و شگفت زده بشیم اونم در میامی که یکی از پرجمعیت ترین مناطق آمریکاست…
خدای من چه مدیریتی برای این سفر انجام دادین و چه نکات باحالی رو بهش توجه کردین.دمتون گرم استاد جانم.
من که خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحالم…
بریم یک چرخی هم بزنیم و اطراف این حیاط دنج و زیبا رو هم ببینیــم، که انگار صاحب این خونه یک خانم و آقا هستن که انصافا خوش ذوق و باسلیقه هستن و چقدر قشنگ با امکانات موجود و ساده ترین چیزها زیباترش کردند تزیینش کردن. با رنگ و چوب و تابلوهای جالب و گل و گلدان و سنگ و…خدای من عاشق این حیاط شدم اصلا. چقدر باحاله چقدر با سلیقه چقدر با ذوق؛ چقدر با عشق به همه جزییات توجه کردند.
استاد جان هم اون سمت حیاط روی زمین چی کشف کردن! مقبره سگ صاحب خونه…خدای من چه با ذوق. خدای من چه آدم های باحال و جالبی هستن اینا…برای یادبود و یادگاری از سگ شون تو حیاط خونشون دفنش کردن و تاریخ زدن.
واو مجسمه بودایی که در حال مدیتیشن کردن هست هم تو حیاط لبه سکو اون آلاچیق باربیکو گذاشتن.
واووو بریم شهر رو بگردیم ببینیمم چیا میبینیم
یک کورت آبی روشن خفن…چقدر زیبا. واقعا دمشون گرم.
بلیط گرفتــیــم اونم بلیط مهری
عجب نمایشگاه فروشگاه خفنی
انواع اسلحه های هیولای ماداگاسکار در سایزها و رنگ های مختلف
انواع چاقو و دشنه و قمه و تیر و تیغ ستاره ایی و بت منی
انواع جاسوییچی طرح پوکه ایی
آتش بار
نوشابه پرت کن، آتش پرت کن
چقدر کیف و ابزارهای جانبی اسلح و گان
چقدر جلیقه های ضدگلوله خفن . چه خفنی بود اون جنسش یعنی سرب بود چی بود خیلی خفن بود.
صندوق و جــای خشاب و اسلحه
سیف باکس هم داره که اسلحه بزاری قفلش کنی اونم با اثر انگشت.
یا یک مدل مثل کتاب دیکشنری اما جای اسلحه است.
انواع اقسام صفحه هایی برای تمرین تیراندازی هم دارن و هدف گیری.
چقدر تنوع اسلحه چقدر سنگین چقدر با کیفیت از کوچیک تا بزرگ و خیلی بزرگ و بلند
خدایا عجب ایده هایی. مثل تابلو مثل شلف مثل طاقچه یا میز امــــــا جای اسلحه بود بصورت مخفی.اونم آهنربایی.چقدر ایده چقدر تنوع چقدر فراووانی
خدایا چه گاوصندوق هیولا و خفنی برای اسلحه درست کرده بودن.
واوو چه جالب شبیه عصا اما اسلحه هستن.
وای نانچیو هم داره…
شوکر های متنوع دیدیم شوکر اونم با مدل آیفون…
وای که چقدر قشنگ و به موقع مریم جان گفتین: اینکه من ترجیح میدم روی خودم کار کنم تا همیشه با اتفاقات عالی هم مدار بشم و خداووند همه ی کارها رو انجام بده.
واقعا چقدر اسلحه
چقدر سلاح
واقعا چی شد که آدم اینقدر تنوع اسلحه رو اختراع کرد. الان که شکار نمیکنه، الان که زمان تغغیر کرده اما یک ذات در وجود انسان هست که هنوز هست یک باوری یک نگرشی که باعث شده علاوه بر دفاع به فکر مبارزه کردن و جنگیدن باشه. اون چه باور یا باورهایی هست که انسان رو به این سمت میکشونه!…
رسیدیم به سلاح های سرد
به به چه کلاه های قشنگی. چقدر با کیفیت چقدر زیبا
ARMY _USA
مبارک تون باشه.
به به خریدن تابلوهای چوبی باکسی که روش هم جملات زیبا نوشته، مبارک تون باشه عزیزانم.
==========================================
خدای من چقدر دلم تنگ شده بود بشینین جلوی دوربین و باهم سه تایی حرف بزنیم.
استاد قشنگم، مریم قشنگم(راستی موی بلند خم بهت میا مریم جان و رنگ موهاتو تغییر دادی مبارکت باشه عزیزم متفاوت شدی و بازهم زیباتر شدی قشنگم.) ممنون که ما رو با خودتون شریک میکنید و هم صحبت لحظه هاتون.
چه نکات قشنگی رو گفتین
اینکه در آمریکا برای داشتن اسلحه توی خونه دو گروه موافق و مخالف هستن.و هر کدوم دلایل و منطق های خودشون رو دارند.
یکجورایی پیام ناخودآگاه اسلحه داشتن اینه و این پیغام رو به کائنات میفرستیم که دعوت میکنیم مشکل و مسئله رو به سمت خودمون.
به جایی هدایت میشم که نیازی به این چیزا نیست.
چقدر جمله انیشتین قشنگ بود اینکه: “همزمان نمیتونید هم برای جنگ آماده بشید هم برای صلح.”
وای چه باور قشنگی گفتی مریم جان و پاسخ به سوال های قبلی من. من هم همینو میخواستم بنویسم گفتم بیشتر بهش فکر کنم.
اینکه باور من اینه که خداوند از من محافظت میکنه. و وظیفه ی من اینه که توجه کنم به نکات مثبت و زیبایی ها،خوبی ها. آدم بهتری بشم تا برم تو مداری که همش امنیتِ، آرامشِ، لذت و شادی هست.
^ وقتی شما تمرکزتون به زیبای ها و قشنگی هاست ،هدایت میشید به زیبایی ها و قشنگی های بیشتر.
واقعا آمریکا اونجا چه کشور تحسین برانگیزی هست و اینقدر ازادی در عمل و آزادی در انتخاب به شهروندان و مردمش میده.
هر چی بخوای میتونی داشته باشی.
آزادی در اسلحه داشتن یک قسمتی از آزادی این کشوره و واقعا تحسین برانگیزه این آزادی ها
آزادی در عقیده
آزادی در پوشش
آزادی در هر موردی و تا زمانی که به کسی ضربه نمیزنی شما آزادی که زندگی خودتو داشته باشی.
با توجه نکردن به موضوعاتی که خوش مون نمیاد بهشون قدرت نمیدیم.
بنام الله یکتای بی همتا
بنام خدایی که همه چیز میشود همه کس را…
بنام نامی او که اوست که داره کل زندگی منو و جهان وجهانیان رو اداره میکنه و هدایت میکنه و وقتی تو جریان هدایت هاش باشی و یکی بشی باهاش شگفت زده ات میکنه…
واوووو
صبح تو تمرین ستاره قطبی ام و گوشه ی افکارم داشتم فکر میکردم که استاد جان فکر نمیکنی دلمون برات تنگ شده. چرا فایل جدید نمیذاری آخه… داشتم فکر میکردم و نمیدونم ار خدا خواستم، نوشتم، ننوشتم، نمیدونم. میدونم ناخودآگاه من، خیلی فایل جدید میخواست و خیلی دلم میخواست بنویسم.
طبق عادت قشنگ همیشگی ام سایت رو چک کردم.چیز جدیدی روی بنـر سایت نیومده بود، بــله فقط روز شمار تحول زندگی من و دوره احساس لیاقت بنرش هست. همونجا عکس استاد جان رو در جلسه 17 دیدم و بارها تحسین تون کردم استاد جانم. همین کم بودن و فایل جدید نذاشتن هم برای من درس ها داره، همزمانی ها داره.اصلا استاد چی بگم چقدر تحسین تون کردم برای تمرکز لیزری که روی این دوره گذاشتین و چقدر دلم پر میکشید برای بودن با شما در این دوره و رشد کردن….خب رفتم روی نشانه ی من زدم و هدایت شدم به “سریال زندگی در بهشت قسمت 178” هنوز اون قسمت رو ندیدم فقط کامنت منتخب و متن رو خوندم و سری زدم ببینم خودمم ردپایی گذاشتم یا نه. بله گذاشته خداروشکر و چقدر ردپای خودم برای خودم امروز درس داشت و برای خودم کامنت نوشتم. چقدر چیزها به یاد آوردم و چقدر امروز سپاسگزار ترینم.چقدر حسم خوبه. چقدر با دوش با یک فشار آب عالی چقدر از خدا برای این نعمت تشکر کردم(فشار آب و نبود آب تو حمام یک مسئله ایی بود که چند روزه رفع شده و همین نعمت رو من بیشتر قدردانم و این راحتی و این فراوانی اب و …)
کامنتم مال 6 تیر 1400 بود استاد جان بیشتر از دوسال پیش. اون موقع اصلا اینجا نبودم. این خونه نبودم.
https://elmeservat.com/fa/living-in-the-paradise-178/#comment-786154
این لینک کامنتم تا یادم باشه.
وای که چقدر ردپا گذاشتن و دنبال کردن ردپاها خوبه. چقدر باورهامو بهتر میتونم ردیابی کنم.
خلاصه که این فایل خواسته ی من بود. زدم دانلود بشه و نتونستم ننویسم و نگم چقدر دلم براتون تنگ شده بود اما یاد گرفتم تو دلتنگی نمونم و چقدر این جمله از پائولوکوئیلو در کتاب “مبارز راه روشنایی” امروز درس داشت برام…
“مبارز راه روشنایی شمشیر به دست دارد.
اوست که تصمیم می گیرد چه کارهایی انجام بدهد و از انجام چه کارهایی امتناع کند.
لحظاتی وجود دارند که زندگی اش دچار بحران می شود، از چیزهایی که همیشه دوست شان داشت جدا می شود؛ و آن گاه است که عکس العمل نشان می دهد. ابتدا به این مطلب توجه می کند که آیا به خواست خداوند عمل می کند یا این که رفتارش خودخواهانه است. اگر این جدایی بخشی از راهش باشد، آن گاه بدون گله یا شکایتی آن را می پذیرد.
اما اگر این جدایی به واسطه اعمال گمراه کننده شخص دیگری باشد، آن گاه عکس العملی کینه توزانه از خود نشان می دهد.
او هم قدرتمند است و هم بخشنده. و می تواند با مهارتی یکسان هر دو را به کار گیرد.”
این بخش کتاب با عشق تقدیم به استاد عزیز و گرانقدرم
================= وای برگشتم کامنتم رو بخونم دیدم سلام هم نکردم.
سلام به استاد عزیز و گرانقدرم و سلام به استادیار و یاراستاد مهربانم
سلام به تمام دوستان ارزشمند و با نگرشم در مسیر رشد و گسترش خودشون و جهان….
این ردپا ادامه دارد…
سلام دوست ارزشمندم
سلام به شما زهرا علیپور عزیز
به به چه همزمانی، سفر در سفر. اونم جنوب اونم از نوع بندرعباسش. عزیزم خیلی خوشحال شدم و اصلا باز بیشتر خوشحال شدم و ذوق زده شدم که گفتی با ماشین خودتون قراره سفر کنید. واقعا مبارک تون باشه.
چقدر تحسینت کردم برای خلق ساینا قشنگ تون
واقعا تبریک میگم.
الهی که هی در مدار بهبود و پیشرفت های بیشتر و بزرگتر باشی و ردپاهاتو ببینم و بازم ذوق کنم و لذت ببرم.
سپاس گزارم که نوشتی. دمت گرم.
ارادتمندت فهیمه پژوهنده
سلام به تو دوست ارزشمندم
سلام همسفر
سلام عشق
سلام سعیده جان پرستار و پرهیزگار مسیر توحیدی مون
واقعا گل گفتی چقدر دلــمون تنگ شده بود….
چقدر تحسینت کردم دختر برای مهاجرت صغری…چقدر بهت تبریک میگم. چقدر خوشحال شدمم عزیزم. دمت گرم…
واقعا که نوشتن و معجزاتش رو منو تایید میکنم و گاهی میگم وای کاش بیشتر ردپا از خودمم میذاشتم. چون شده ردپاهای خودم جواب هایی ک لازم داشتم. و چقدر شده که ردپای شما دوستان نابم چقدر به من کمک کرده…اومدم فقط بگم دوستت دارم وو برات بلند با دست و جیغ و هورا کف بزنم و بگم ماشالله سعیده جانم…
این قسمت از ردپات رو هم برداشتم تا یادمون بندازم:
اگر مدت هاست حالت خوبه
و داری روی خودت کار میکنی
ممکنه یکسری اتفاقات یکم عجیب غریب بیفته!اما باید ایمانت رو حفظ کنی،باید تحت فشار توحیدی عمل کنی،باید تسلیم باشی و بدونی تو یکسری درخواست به خداوند دادی و خداوند بهت پاسخ داده و حالا مرحله ی دریافتشه!
اسم نزارید روی اتفاقات !
فقط ایمانتون رو حفظ کنید و تسلیم پلن خداوند باشید!
اون وقت به قول استاد همون اتفاقی که بقیه میگن این دیگه بدبختش کرد،هموووون میشه باعث خوشبختیتون و شمارو right away میرسونه به خواسته هاتون!
خدایا شکرت برای نوشتن
خدایا شکرت برای خوندن
خدایا شکرت برای بودن
خدایا شکرت برای حس کردن
خدایا شکرت برای داشتن هایم
خدایا شکرت برای وجود تو
خدایا شکرت برای اینجایی که داریم
سپاسگزار وجودت هستم سعیده قشنگم(عکست هم خیلی زیباست)
ارادتمندت فهیمه
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما عبدالله پارسا عزیز
اینقدر از کامنت و نتایج تون و درک تون از قوانین و عمل بهش لذت بردم و تحسین تون کردم که نتونستم نیام بنویسم. واقعا تحسین تون میکنم فوق العاده بود از افغانستان الان شما ایسلند هستید. واقعا شگفت انگیزه.
رفتم پرروفایل تون تا بیشتر باهاتون آشنا بشم. داستان هدایت تون رو ننوشته بودید اما عکس تون رو دیدم و حسابی لدت بردم و تحسین تون میکنم و واقعا ماشالله بهتون.واقعا زیبا بود.
چقدر این تجربه دیدن شفق قطبی آرزوی من هست. من شفق قطبی رو از نظر علمی و چگونگی شکل گیری اش در خد خوبی میدونم و حتی پاورپوینت ارائه دادم و همیشه ته ذهنم این بوده که شفق قطبی رو ببینم و چقدر خوشحال شدم که اینجا تجربه شما رو خوندم و لذت بردم.
چقدر جالب بود قوانین کشور ایسلند چقدر دیدگاه های صلح طلبانه و پر از عشقی دارند مردم ایسلند. رفت توی خواسته هام که یک روزی اونجا رو هم ببینم.واقعا سپاسگزارم که نوشتید از وجود خودتون ردپایی ثبت کردید. ازتون درخواست میکنم بیشتر ردپا بزارید تا بیشتر به باورهای ما وایمان مون کمک کنید. خلاصه که دمت گرم عبدالله عزیز…
براتون از الله یکتا بهبودهای درونی وبیرونی رو خواهانم
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما حمید امیری عزیز
سلام آتشنشان توحیدی نمونه
سلام سرچر قوی و کاردرست مون
چقدر خوشحالم که تونستم کامنت شما رو بهش هدایت بشم و تا انتها بخونم(میخواستم مثلا درس بخونم اما لازم داشتم ریست بشم و چی بهتر از وقت گذروندن توی سایت و کامنت خوندن)
چقدر کامنت تون برام درس ها داشت و چه مدل فکری جالبی تو کامنت تون متوجه شدم و چقدر اسلحه بلد بودید.چقدر همه چی بلدی اصلا. چقدر سرچر قوی هستی واقعا از صمیم قلبم تحسینت میکنم.
تحسینت کردم در بیشتر کلمات و نوشته ها و تجربه ها.تحسین تون کردم در برخورد با همکارانتون.
تحسینت کردم برای بودنتون در دوره احساس لیاقت و عمل به آگاهی ها و باورسازی های قشنگی که انجام میدید.
یک نکته برام خیلی جالب بود. من با اینکه توی دوره نیستم اما چند روز پیش یک اتفاق ناخوشایند تو انتهای ساعت باشگاه(میرم کلاس یوگا) افتاد که باعث شد کلا تایم ریلکس و مدیتیت آخر بره روی هوا و من با تمام خودکنترلی ولی بازم از خودم راضی نیستم و یکم واکنشی عمل کردم یکم. اما باعث شد یک عالمه چیز از خودم متوجه بشم و یک نکته ایی داشتم با دوست و استاد عزیز یوگام همون روز حرف میزدم که حرفم رفت به سمت “احترام گذاشتن” و داشتم فکر میکردم که من وقتی پا روی احترام و قدر دانی هام گذاشته بشه خونم به جوش میاد. شاید فکر میکنم بقیه باید به من احترام بزارن و اگر نزارن احترام من خدشه دار میشه. اینو توی خودم پیدا کردم و متوجه شدم این اشتباهه و اگر بخوام توحیدی عمل کنم و نگاه کنم درستش اینه که من و همه ی آدم ها قابل احترام هستن و من به آدم ها احترام میزارم و انگار به خودم احترام گذاشتم ولی از کسی توقع احترام گذاشتن به من و علایقم رو ندارم. چون شاید اون طرف حد درکش مثل من نباشه و اصلا در حد و اندازه درک احترام گذاشتن نباشه پس چرا من خودمو اذیت کنم. من که قرار نیست به کسی چیزی ثابت کنم یا از کسی یا چیزی احترام بگیرم. من بصورت ذاتی محترم هستم و لایق احترام. اگر کسی به من احترام نذاشت، به ورزش کردن و آرامش من احترام نذاشت مشکل اونه نه من و اگر من ناراحت بشم و برانگیخته بشم مشکل در درون منه. چون شاید در بیرون دنبال احترام و رعایت ادب هستم.
خلاصه نمیدونم چی شد اینا رو با شما گفتم و تند تند نوشتم.
آها خواستم بگم این قسمت کامنت تون:
«من لایق دریافت احترام و عشق هستم» من یاده اتفاق چند روز پیش این افکار و ناظر بر افکار و رفتارخودم انداخت و انگار پازل ذهنم رو این جمله ی کامنت شما بیشتر تکمیل کرد.
و خوشحالم با اینکه تو کلاس با شما دوستان نبودم اما یکجوری این اگاهی ها بهم میرسه.چیزی که لازم دارم. با یک اتفاق ناخوشایند، با خوندن کامنت یکهویی از شما عزیزان، خلاصه که خدا خیلی باماست. خلاصه که خدا کارش درسته و قوانینش مو لا درزش نمیره. خلاصه که ممنونم که نوشتی و از خودت ردپاهای باحال و پر از درس میزاری. خلاصه که خیلی شما عالی و ارزشمند هستی و قدردان وجود شما هستم آقا حمید…
ارادتمند شما فهیمه
(یکی از هزاران همسفران شما)
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما سیدعظیم بساطیان عزیز و بزرگوار
واووووو چه کامنت پر از عشق و مهری
چه کامنت زیبا و قشنگی
واقعا چقدر شما زیبا کلامی و قلم زیبایی دارین برای تحسین و توجه به زیبایی ها. خیلی ازتون یاد گرفتم. چقدر این کامنت تون بهم انرژی داد. امروز فهمیدم نشتی انرژی ایی دارم که نمیذاره تمرکز کنم روی درس خوندن و دیدم که من به خودم خیلی خوب میگیریم و موفقیت های کوچیکم رو پیشرفت های کوچیکم رو نمیبنم. متوجه شدم عجب افکاری تو ذهنم داره میچرخه که منو از مسیر هم جهت با خواسته ام دور کرده و فقط دارم بنزین الکی میسوزونم اونم در جهت مخالف. خلاصه گفتم میرم یک حمام مشتی و ب خوم امروز به صلح باید برسم. و جمله ایی که از کامنت یکی از بچه ها دیروز خوندم رو با خودم چندبار مرور کردم.من لایق عشق و احترام هستم.
و اومدم تا فایل نشانه ی من رو بزنم و بعد از خشک مردن موهام برگردم در جهت درست و برای هدفم تلاش کنم.و بقول همرم هدف اصلی رو هم گم نکنم(لذت بردن از درس خوندن و یادگرفتن) و بعد میام با نقطه های آبی زیاد مواجه میشم و اولین کامنتی که خوندم این پیام پر عشق بود. چقدر سپاسگزارم برای سخاوت تون. برای اینکه برام نوشتید. و سپاسگزارم از انتشار این کامنت اینقدر به موقع و چقدر هم من به موقع دیدم. وای که چقدر کار خدا درسته وقتی وا میدی و میذاری خودش ببردت و سرشارت کنه و او همه چیز میشود همه کس را به شرط پاکی دل به شرط طهارت و به شرط معامله نکردن با ابلیس…دلم خواست تمام این چیزایی که تو ذهنم اومد تند تند بنویسم اینجا. دلم میخواد بگم واقعا سپاسگزارم سید عظیم عزیز و واقعا با قلبم میگم دوستتون دارم.
وای که چقدر تک تک جملاتت رو میخوام بخونم تا شب.
دوباره سه باره همین الان رفتم خوندم و اشک شیرینی تو چشمام موج زد و اونم دریافت فرکانس ناب این جملات بود واقعا سپاسگزارم واقعا سپاسگزارم واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم برای احساس قشنگی که در من به جریان انداختین واقعا سپاسگزارم برای وجودتون.ممنون که نگاه پر از مهرتون اینجاست و به خودم افتخار میکنم در کنار شما در این مسیر سبز و پر از عشق و دوستی هم قدم هستم.
بازم برای یاداوری به خودم و بازتابش به شما بخشی از کامنت تون رو اینجا کپی میکنم:
ماه باشی و مثل ماه بدرخشی”
الهی درهای مهربانی به روی دلت باز باشه ”
الهی نسیم عشق نوازشگر لحظه هات باشه ”
برکت تو خونت ”
مهربانی به دلت ”
دلتون به پاکی آسمان ”
ارادتمند شما فهیمه
سلام با عشق و دوستی و صفا به وجود خودت زهرا جونم
سلام به شما دوست ارزشمندم
واووو که چقدر این همزمانی ها و این به موقع بودن ها نابه واینا فقط کار مدیریت بی خطای خداست. که من با نقطه های آبی زیادی که داشتم سرشار شدم و خوشحالم برای داشتن تک تک شما عزیزانم.
زهرا جان اومدم بگم چه جالب پ همشهری هستیم. اما من از 23 دیماه 99 با یک عزم و اراده واقعا غیر قابل مذاکره مهاجرت کردیم با همسرم به تهران. هنوز نشده اونجوری که باید پروفایلم رو آپدیت کنم و بنویسم اما مشهد همین امسال سه بار اومدم تا حالا.یکبار عیدنوروز، یکبار خرداد به مناسبت عمه شدنم،یکبار هم اواخر تابستان که 48ام بود.
منم خواهان دیدار شما دوستان ناب هستم و اینکه کجا کدوم شهر و چطوری نمیدونم و کار خود اوس کریمه و من منتظر این شگفتی و این دیدار مشتاقانه هستم و منم این درخواست رو به خدا میفرستم تا خودش ما رو در بهترین زمان و بهترین مکان به هم برسونه و همو ببینیم و ایمان دارم که درخواست مون اجابت شد و حالا ما باید سمت خودمون رو درست انجام بدیم و برسیم بهش…واقعا سپاسگزارم سلام منو به ساینا قشنگ تون و بقیه اعضای خانواده برسون و باهاش حسابی لذت ببر.
ارادتمندت فهیمه