سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 133

من معمولا اهل کامنت نوشتن نیستم. مگر اینکه واقعا قلبم داد بزنه که بنویس.

این فایل از اون فایلهایی است که نمیتونم در موردش ننویسم. من چندین ماه پیش نوشته بودم و از خدا خواسته بودم که ماه اپریل هاوایی باشم. تا جایی که لذت حضور و قدم زدن در کوچه و خیابون هاش را هم حس کرده بودم. به همه هم گفتم من دارم میرم هاوایی. اما تاریخ رفتنم فقط در ذهن خودم و تو نوشته هام بود.

صبح بیدار شدم تو تمرین ستاره قطبی گفتم خدایا نمیدونم امروز باید برام چی کار کنی اما خوشحالم کن. سورپریزم کن. بعد لب تاپ را باز کردم گفتم تا دارم صبحانه میخورم یکی از جلسات روانشناسی ثروت دو را هم ببینم. اما چند روز بود مغزم هنگ بود یه جوری تمرکز برام سخت بود. سایت را باز کردم که توضیحات جلسه را بخونم دیدم یه فایل جدید از سفر به دور آمریکا گذاشته شده. جالب اینه که من خیلی سفرنامه ها را نگاه نکرده ام شاید چند قسمت اونم دنبال این بودم ببینم آقای عباسمنش هاوایی رفته یا نه. اما امروز تا فایل را دیدم گفتم تو که حوصله نداری لااقل این فایل تفریحی است ببین چه خبره. فایل باز شد و آقای عباسمنش گفت میخواهیم بریم جزایر هاوایی!!! واقعا یه لحظه جلوی سیستم خشکم زد! اااا هاوایی؟ من چه قدر دنبال ویدیو ها و مطالبی میگشتم که اطلاعات بهتری از جزایر هاوایی داشته باشم. بعد یه لحظه یادم افتاد در ماه اپریل هستیم . دقیقا زمانی که من میخواستم هاوایی باشم. انگار یکی اومده بود دست من را بگیره ببره من رو هاوایی بگردونه و همه چیز را نشونم بده. واقعا نتونستم جلوی گریه خودم را بگیرم. هاوااایی؟ من عاشق اون طبیعت و اون فرهنگ هستم و واقعا هیچ کس بهتر از آقای عباسمنش و مریم جون نمیتونه تا کوچترین جزییات این ایالت زیبا را بهم نشون بده.. واقعا حس کردم خدا سورپریزی که ازش خواستم را بهم داد و بی نهایت خوشحالم کرد. از اونجایی که تصاویر فرودگاه و بعد تصاویر زیبای ابرها و زیبایی ها از پنجره هواپیما نشون داده میشد قشنگ خودم را تو مسیر حس کردم. چه قدر زیبا بود اونجایی که در شروع سفر شماها گفتید که خدایا ما رو در بهترین مکان و زمان قرار بده و زندگی را برای ما آسان کن. یکی از قشنگترین درخواست های ما در شروع هر روز و آغاز هر کاری است. مورد دیگه اینه که همیشه منتظر اتفاقات خوب هستید و گفتید خدا میدونه چه اتفاقات قشنگی در انتظارمون هست. همین نگاه خوب به دنیای اطراف و همین اعتماد به دنیا خیلی به انسان حس امنیت و آرامش و حال خوب میده. بعد فضای زیبای هتل هیلتون هانولولو و تجربه یه روز سی ساعته که نشون میده تو این دنیا هیچ چیز غیر ممکن نیست. اون خوشامد روی صفحه تلویزیون هم خیلی جالب بود. چیزی که خیلی جالبتر بود این بود که معمولا در شهرهای ساحلی آدمها یه کم تنبل هستند اما اونجا از ۶ صبح مغازه ها داشتند باز می کردند و تا دو سه شب هم شهر اکتیو و زنده است. چه قدر پرنده هاش و درختهاش زیبا و خوشگل بودند و چه قدر این پوشش گیاهی و جانوری متفاوت بود از جاهای دیگه. من عاشق کوهها و تپه های سرسبزم و چه ویوی قشنگی را از طبقه ۲۱ هتل نشون دادید.

در یک فضای شهری شما همزمان هم از خدمات مدرن برخوردار هستید و هم از زیبایی های طبیعی و دیدن درختها و حیوانات قشنگ.. اون میوه های مختلف درختها که توجه مریم جون و آقای عباسمنش را جلب کرد هم قشنگ بود یعنی فکر نمیکنم کسی دیگه میخواست فیلم بگیره انقدر میتونست رو همه چیز دقیق بشه .. عاشقتونم که اون میوه ها را به یه عالمه چیزهای مختلف از کیوی و خربزه و سیب زمینی تا بادام زمینی بزرگ و پوست گردو تشبیه کردید .. چه قدر انرژی و هوا خوب بود و وقتی مریم جون گفت حس جزیره کیش را داره من با همه وجود درک کردم . بیشتر از همه چون کیش بهت حس آزادی و آرامش و زیبایی و ریلکسی میده دیگه تمیزی آب و انرژی خوب آدمها یک طرف دیگه. چه قدر خوبه که انقدر انسانها اونجا برخورد های دوستانه دارند و انگار روحشون با طبیعت یکی شده.. اون جایی که تونستید تشابه درخت را به یه آدم بگید و تلاش داشتید اون میوه بزرگه رو بشکونید واقعا لبخند را آورد روی لبم. زندگی همین حس و حال های کودکانه و سورپریز شدن با زیبایی های زندگی است. چه قدر صدای آب و صدای پرنده ها در فیلم غالب بود و حس آرامش میداد. زلالی آب و اون شنهای قشنگ ساحل، اون خرچنگ ها، ستاره ها و گیاهان دریایی بی نظیر بود. اون پرنده خوشگله که نشسته بود بالا سر خرچنگه و برای رسیدن به خواسته هاش از هیچ چیز نمیترسید و فرار نمیکرد عالی بود. جالب بود اونجا انگار ترس نبود. انگار هیچ موجود زنده ای از هیچ چیز نمیترسید و این یعنی فرکانس خوبی و عشق و آرامش اونجا غالب بود. مرسی که اون دوربین را آوردید که هوایی فیلم برداری کنید اون تصاویر بی نظیر بود. فقط نگم از اونجایی که گفتید میخواهید یه هفته با کشتی کل جزایر رو بگردید..خیلی خبر خوبی بود برای من که دوست داشتم جزایر هاوایی را با هم مقایسه کنم. چه فصل خوبی را برای سفر به هاوایی انتخاب کردید فصل بهار و هوای عالی .. من عاشق سفر تو ماه اپریلم که هوا نه سرده و نه گرم.. یه چیز خیلی جالبه دیگه که به ذهنم رسید این بود که در خیلی شهرهای توریستی ساحلی بهترین ساحلها در اختیار هتلها است و ورودی و هزینه داره برای استفاده اما اونجا قشنگترین ساحل که ساحل وایکیکی هست در اختیار همه بود و همه راحت میتونستند بیایند و استفاده کنند. چه قدر موج سواری و ورزشهای آبی لذت بخشه و چه قدر قشنگ ازشون فیلم برداری کردید .. اون صدای موجها ، اون صدای باد بهاری و موزیکهای زیبای انتخابی با هم یه میکس عالی بود که حال آدم را خوب کنه. ضمنا تبریک میگم که تو سفر هم از ورزش صبحگاهی غافل نشدید و استایلتون هم عالی شده . من دارم قدمها را جلو میام و اونجا یکی از اهدافتون همین سلامتی جسمانی و افزایش انرژی بود که الان دیگه تیک دان شدنش خورده.

موسیقی های مخصوص هاوایی، اون مردی که حلقه گل گردنش بود و اون آرامش هانولولو یه جوری از یه فرهنگ متفاوت از ایالت های دیگه خبر میده. جزایری آتشفانی بین آمریکا و ژاپن وسط اقیانوس آرام و یه فرهنگ تلفیقی از هر دو سرزمین. مشتاقانه منتظرم ببینم در فایلهای بعدی چه زیبایی هایی را در جزایر مختلف قراره ببینم حالا چه زیبایی های طبیعی باشه و چه زیبایی های مرتبط با فرهنگ و انرژی و فرکانس حاکم بر اونجا.

مرسی که زیبایی هایی که می بینید را با ما به اشتراک میگذارید . واقعا خودم را در هاوایی حس کردم و احساسم عالی بود. این را هم مطمینم که این احساس خوب اتفاقات خوب را میاره.

فایل امروز برای من یه نشانه و یک معجزه و یک هدیه قشنگ بود . من واقعا هدایتی این فایل را دیدم و از صمیم قلبم و به پاس تقسیم لذت های زندگیتون با ما این متن را نوشتم.

شاد باشید