سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 116

صدامو میشنوی

با تو هستم

با تویی که تنها کسی هستی ک الان بیداری

با تویی که خودت گفتی هر وقت صدام کنیی میشنومت

من میدونم عاشقمی

من میدونم اگ توی کل کهکشان یه نفر باشه که روی قولش بتونه وایسه تویی

من میخوام خودمو ببخشم

پیغامم دادی بوسیله دوستان سایت ک بیام اینجا

خودت میدونی الان از سر کارم اومدم خونه

خسته نیستم ولی میخوام بخوابم

خودت گفتی برو مشق شبتو بنویس

من میخوام اول ازت سپاسگزاری کنم بابت مشتری های عالی و ثروتمند

بابت مسیر های لذت بخش و نزدیک

بابت امنیتی که توی سفرهام بهم دادی

بابت تشکرهایی که مشتری هام بابت اخلاق خوبم و تمام توانایی هام ازم داشتن

بابت اینکه هر روز داره حجم کارام کمتر میشه و درآمدمو نامحسوس بیشتر وبیشتر میکنی

یکی از مشتری ها بهم میگفت چقدر شما خوش اخلاقی

یکی دیگه میگفت چقدر تمیزی

یکی دیگه میگفت چقد خوش صحبتی

یکی دیگه میخواست بیشتر پولم بده

اینا همشون تو بودی

خودت گفتی خدا همسر میشود – پدر میشود-پول میشود- مسیر میشود-شام میشود-خدا همه چیز میشود بشرط ایمان

من میخوام ایمان بیارم بهت

من نمیدونم بلد نیستم

من اندازه یه بچه عقلم نمیرسه

خودت بگو چی بنویسم

خودت یادم بده

من میخوام خودمو ببخشم

من میخوام عاشق خودم بشم

من میخوام با تمام وجودم خودمو لمس کنم و خودمو ببوسم

بهم بگو چجوری خودمو ببخشم

من شاگرد تو هستم

این درس رو نزدیک 47 ساله که دارم هر سال می افتم

هنوز نتونستم این درس رو پاس کنم

بگو چجوری یقه خودمو ول کنم و خودمو بغل کنم و صورت خودمو ببوسم

بهم یاد بده استاد من

ای همه کس من

خودت گفتی من بی کس نیستم

خودت گفتی من یتیم نیستم که کسی بخواد از راه برسه و بزنه توی سرم

خودت گفتی نگران نباش فروانروای کل کیهان پشتته

منم باور کردم

من بهش قدرت دادم که بزنه توی سرم که تحقیرم کنه

اما دیگهه نمیخوام باج بدم بهش

شرکمو کمرنگ کردم نسبت بهش

کمکم کن

من نمیفهمم

من قد بچه 2 ساله بلد نیستم خودت بگو

درها رو برام باز کن

میخوام خودمو ببخشم

میخوام عاشق خودم بشم

نیاز دارم خودمو بغل کنم و ببوسم

تو که سرپرستمی تو که گفتی ولی منی تو که گفتی میشنوی

کمکم کن – نمیگم که بریدم – ولی تاقتم تاخت شده نیاز دارم ببینمت

بزار ببینمت

بزار به همون سادگی که موسی خودشو بخشید منم خودمو ببخشم

بزار همونطور ک استاد همه چیز رو کات کرد و ورق برگشت منم کات کنم

یه روزی فقط امیدم تو بودی و با یه ایمان سر سوزنی اومدم پیشت و غول یک زندگیمو شکستش دادیم با هم

الانم میخوام دستمو بگیری

میدونی من جای دیگه ای ندارم برم توی این دل شب

فقط آغوش تو رو پیدا کردم که بیمنت باز شده

بی منت آغوشتو باز کن برام نیاز دارم بهت

این درخواستمه

میخوام آرومتر از این بشم

میخوام خودمو ببخشم

کمکم کن با خودم به صلح برسم

میخوام درخواستمو بهم بدی

میخوام راهمو آسون کنی

آسونم کن برای آسونیا ای کسی که به من گفتی””یا رفیق من لا رفیق له “”

ای رفیق لوطی بیا و مردونگی کن از در وهابیتت نگاهم کن

من بهت نیاز دارم

کی تو گفتی فقط اگه کسی نماز شب بخونه من درخواستشو میدم

کجا گفتی اگه کسی صدام بزنه ولی دین خاصی نداشته باشه من خدا جوابشو نمیدم – تو نمیتونی جواب ندی- من میخوام – تو نمیتونی زیر قولت بزنی-من دین خاصی ندارم ولی بندگی تو رو قبول کردم–درهای رحمت و نعمت و ثروت و سلامتی و شادی و روابط و لذت و تفریح و کسب وکار رو براحتی برام باز کن- منتظرتم

من به تو حسن ظن دارم

من میدونم وهابی میدونم باورش کردم

اگه با استاد وهاب بودی با منم هستی

عاشقتم

بزار خودمو ببخشم

بزار آزاد بشم از زندان خود ساخته

راهشو یادم بده – مگه نگفتی معلمم تویی

من مشق شبم رو نوشتم

بقیش با خودت

وو