گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش

بنام رب مطلق

سلام

خدایا شکرت این فایلها چقدر برامون مفید بوده و چقدر درس داشته اگر بیایم ازشون توی زندگیمون استفاده کنیم واقعا به خیلیامون که هنوز قدمی برنداشتیم ثابت میشه که جهان بسیار قانونمند داره عمل میکنه و خداوند به بهترین نحو ممکن مارو هدایت میکنه و بهمون پاسخ میده. وقتی که شروع کنیم، راه برامون باز میشه و همون بیت همیشگی که پای در راه بنه و هیچ مپرس

برای خود من که دارم قدم ها رو یکی یکی برمیدارم خیلی خیلی مفیده وقتی میام میبینم یکی مثل من بدون سرمایه اولیه شروع کرده و با ادامه دادن نتیجه گرفته، انگیزم برای حرکت چند برابر میشه. خدایا شکرت

استاد زمانی که شما گفتید کسانیکه مهاجرت میکنن رو تحسین میکنید و برای مهاجرت باید همه چیز عالی باشه و از کشورتون خارج بشید وگرنه به منزله ی فراره، از خودم میپرسیدم که چرا باید همه چیز عالی باشه؟ اون موقع که همه چیز عالیه که هیچکس دلش نمیخواد کشورش رو ترک بکنه!

و توی این فایل کاملا صریح و واضح جواب سوالمو گرفتم. خدایا شکرت خیلی قشنگ بهم پاسخ دادی

اینکه وقتی همه چیز عالیه و من میام کشورم رو ترک میکنم، یعنی دارم از منطقه امنم خارج میشم یعنی دارم ایمان و توکلم به خداوند رو به خودم ثابت میکنم یعنی برام مهم‌نیست کجا باشم من هرجای دنیا که باشم با سرمایه هایی که دارم حتی از صفر میتونم پول بسازم و پیشرفت کنم. البته مهاجرت فقط خارج شدن از کشور نیست میتونه جابجایی از یک خونه به خونه ی دیگه حتی توی همون شهر باشه و یا از یک اتاق به اتاق دیگه توی همون خونه که بنظرم یک مهاجرت کوچولوئه اما موثر!

در راستای تمرکزم روی این موضوع، منم به مهاجرت هدایت شدم. از اتاقم به اتاق دیگه. اتاقم رو خیلی خیلی دوست داشتم و حتی برای خوابیدن هم هیچ کجای خونه رو ترجیح نمیدادم. بشدت بهش وابسته بودم خیلی وقتاهمونجا غذا میخوردم و از ظهر که از کلاس میومدم تا صبح روز بعد همونجا میموندم و پدر و مادرم میومدن بهم سر میزدن و خیلی وقتا هم که اصلا اونا رو نمیدیدم!

اینم بگم که اتاقم یجورایی محل کارمم هست. اونجا خیاطی میکنم. چند وقت پیش ایده اومد که بهتره اتاقمو با اتاق پدرو مادرم عوض کنم چون اونجا هم سرده هم روشن هم برای رفت و آمد مشتری ها راحت تره اما ذهنم بشدت مقاومت کرد و گفت گرما و تاریکی اینجا رو به اونجا ترجیح میدم من به اینجا عادت کردم و نمیتونم برم!

بعد از اینکه این فایل رو دیدم یه چراغ سبزهایی توی ذهنم روشن شد اما بازم ذهنم مقاومت داشت. تا اینکه پدرم اومد پیشنهاد داد اتاق رو جابجا کنیم این درحالیه که اونم مثل من به اتاقشون وابسته بود! و من با این نشونه، اومدم چندین و چندبار این فایل رو دیدم و متوجه شدم که برای خودم منطقه امن ایجاد کرده بودم و وابستگیِ مکانی!

برای همین تصمیم گرفتم که فورا جابجا بشم و قدم بردارم. حسم بهم میگه وقتی این قدم کوچولو رو برای مهاجرت بردارم، شجاعت و اعتماد به نفسم برای مهاجرت های بعدی هم میره بالا.

آزاده ی عزیز هم وقتی از اونجا در شرایطی عالی خارج شد و وارد یک جهان جدید شد، کلی تغییر و پیشرفت کرد چون اعتماد به نفسش رو افزایش داد چون به خداوند توکل کرد چون ایمانش رو عملی کرد. و بعد از کسب تجربه و پول ساختن از سرمایش از چیزایی که بلد بود اما ممکن بود هیچ موقع توی ایران ازشون استفاده ای نشه( بند انداختن) خودش رو بیشتر باور کرد و باعث شد کسایی که اون رو باور نداشتن، بهش بها بدن و ارزشش رو ببرن بالا. دست خداوند بشن برای پیشرفتش و بهش کمک کنن.

گاهی شرایط براش مناسب نبود اما ادامه داد و نا امید نشد. وقتی انعامش نصف میشد بازهم میخندید و ادامه میداد چون میدونست نتیجه میگیره. وقتی ۵ صبح بیدار میشد اوایل شاید براش سخت بود اما ادامه داد. خودش به تنهایی زبانش رو تقویت کرد و همه ی ما میدونیم که این کار آسونی نیست اما فقط عشق به هدف میتونه آدم رو برای این کار راحت بکنه.

آزاده ی عزیز به زیباترین صورت تکاملش رو طی کرد و بهای موفقیت هاش رو با قدم برداشتن هاش با تمرکزش با یادگیری مهارتش پرداخت. و شد یکی از زنان موفق جهان که ایرانی هم هست.

من با تمام وجودم به این بانوی زیبا افتخار میکنم و باتمام وجودم تحسینش میکنم. امیدوارم موفقیت های بیشتری رو کسب کنه. خوشحالم که یکی از اعضای خانوادمون هست. خوشحالم نتیجه گرفته و یک فرد عباسمنشی هست.

مرسی ازتون برای این آگاهی های ناب

عاشقتونم♥️