گفتگو با دوستان 59 | اقیانوس بی عمق یا چاه عمیق؟!

به نام خداوند وهاب

سلام به دوستان

من در زندگیم به یه الگویی رسیدم که از چند نفر دیدم.

دقیقا منم توی زندگیم از همون ادم هایی بودم که در مورد هر سوالی میومدن از من میپرسیدن و اینجوری به حساب خیلی به خودم افنتخار میکردم که بلدم ولی در واقع عملگرایی تخصصی نداشتم فقط اگاهی داشتم ولی تخصص صفر.

و اتفاقا با دو نفر اشنا شدم که بسیار اطلاعات بالایی در تمام زمینه ها داشتن که من خودم رو مقایسه میکردم که اصلا من جلوی اینا هیچی نیستم در بحث اطلاعات و سکوت میکردم و این داستان گذشت

و من با اشخاصی و خصوصا شخصی اشنا شدم شدم که بسیار تفکر ساده و اطلاعات عمومی بسیار کم و انقدر برام تعجب داشت که این چطور توی این دنیا داره زندگی میکنه و هیچی بلد نیست اما همین ادم به من میگفت من به فروشندگی خیلی علاقه دارم و این فرد با همین تفکر ساده از خیلی ها درامد بیشتر و موفق تر داشت و من بعد نشستم با خودم فکر کردم و الگوها رو کنار هم گذاشتم و به یه الگو رسیدم که :

افرادی که فکر میکنن همه چی بلدن و اطلاعات زیاد دارن ظرف ذهنی بسیار پری دارن و از این بابت دارن گول میخورن و توی هیچی کاری تبحر ندارن و ذهنشون خیلی اطلاعات اره ولی به قولی اقیانوس بی عمق هستن و اکثرا مشکلات داشتن ولی بلندگوی بقیه هستن و مسائل براشون پیچیده هست

و دقیقا اکثر افراد ساده چون ظرف ذهن شون خالی تره درسته اطلاعات ندارن ولی خیلی متخصص ترن در زمینه خاصی و بارها من این الگوها رو دیدم چون مقاومت کمتری دارن

از اون پس به خودم قول دادم که دنبال اطلاعات اضافی نباشم و ساده فکر کنم و ساده عمل کنم هرچند باید هنوز روی موضوع بیشتر مانور بدم و کار کنم چون یه پاشنه اشیل برای من هست