گفتگو با دوستان 41 | اراده و مشیت (قوانین) خداوند
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “مشیت”، قانون کلی و بدون تغییر جهان است؛
- دامی خطرناک به نام “فقط حرفهای قشنگ زدن”؛
- “انشاالله”، به معنی اگر خدا بخواهد نیست بلکه به معنی: اگر با مشیت(قوانین) خداوند هماهنگ باشد؛
- خداوند برای شما هیچ تصمیمی نمی گیرد بلکه باورهای شما برای شما تصمیم می گیرند؛
- ” ابلاغ پیام” مهم است نه فهماندن آن به دیگران. افرادی که آماده شنیدن باشند، پیام را می شنوند و جدّی می گیرند؛
- قدم اول برای هدایت این است که: عجز خود را در برابر خداوند و نیاز به هدایت او، بپذیری؛
- اصل اساسی آموزش: اول از همه خودت به آنچه آموزش می دهی عمل کن؛
منابع:
دوره قانون آفرینش، بخش دهم | تفاوت «اراده» و «مشیت» خداوند در قرآن
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD412MB26 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 41 | اراده و مشیت (قوانین) خداوند24MB26 دقیقه
به نام الله مهربانم
سلام به همه ی اهل بهشت
این روزا پسرم شعری رو یاد گرفته که می خوام براتون بنویسم
من یه گلم من یه گلم نگام بکن چه خوشکلم
اول که گل نبودم فقط یه دونه بودم
یه بچه ی نازنین منو گذاشت تو زمین
بارون اومد آبم داد
خورشید اومد نورم داد
بزرگ شدم قد کشیدم
شادی گل هارو دیدم
ببین ببین گل هارو
بکن شکر خدارو
حالا وقتی به عمق این شعرنگاه میکنم یاد زندگی استاد میوفتم استاد عزیزم یه زمانی مثل یه دونه زیر خاک پنهان بود کسی نمیشناختشون اما ایشون خودشونو باور داشت که من همینطوری نمیمونم لیاقتم بالاتر از این جاهاست بزرگ شد تکاملی قد کشید و الان میلیون ها نفر ایشون رو میشناسن استادالان شاهد شادی گل های دیگریست که اینجا دارن رشد میکنن نتیجه میگیرن و سپاسگذار رب العالمین میشن من الان اون دونه ی زیر خاکم هنوز گل نشدم ولی امید دارم که منم بزرگ میشم قد میکشم استاد ما هرروز شاهد شادی گل های زیادی در این بهشت زیبا هستیم هرروز شکر خدارو به جا میاریم برای این بهشت و گلستانی که به وجود اومده
پسر من همیشه اخرش میگه
ببین ببین خدارو بکن شکر خدارو. ……
سپاسگذار شما هستم استاد عزیزم که من رو با خدای همه چیز تمومی که تمام چیز های خوب رو برای من میخواد اشنا کردید ….
عاشقتم خدای مهربونم که هدایتم کردی به سایت
به نام الله یکتا
سلام به استاد گرانقدر و بانو شایسته عزیزم و دوستان گلم
قربون خدام برم که همه چیو سپرده به خودم اما اعتراف میکنم که بدون هدایت های خداوند هیچی نیستم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
من از تغییر دیگران عاجزم واز تغییر خودم توانا
استاد حرفتون رو با گوشت و پوست و استخونم درک میکنم زمانی که وارد دوره احساس لیاقت شدم و شما گفتیدکه در مورد این مطالب نخواهید با کسی صحبت کنید و گفتید من این حرف رو در تمام دوره هام میگم اما خیلی ها عمل نمیکنن و من فکر میکردم حسین که همراهم در این دوره بود شامل این موضوع نمیشه و همیشه حواسم بهش بود تا یک چیزی از دوره متوجه میشدم بدو بدو میومدم و بهش میگفتم و اون اگه عمل نمیکرد چقدر خودخوری و ناراحتی میکردم یا اگه یه جایی کنترل کردن ذهنش از دستش در میرفت من هی نصیحتش میکردم و خودم رو مسئول اون میدونستم که باید عوض بشه اونم با زور اگه میدیدم داره وقتش رو به دیدن فیلم و اینستا میگذرونه که دیگه هیچی قهرم میکردم باهاش اما از جایی دیدم خودم دارم از بین میرم خودمم دارم دقیقا همون کارهایی رو انجام میدم که حسین داشت انجام میداد و یه روز اومدم زدم نشانه و دوره عشق و مودت برام اومد من فقط جلسه اول رو که گوش کردم دیگه نخواستم تمرکز کنم رو نکات منفی هم همسرم و هم تمام اطرافیانم و خودم رو عاجز دونستم از تغییر دیگران حتی همسرم و به طرز معجزه آسایی از همون روز تا به الان زندگی من کلا در این زمینه عوض شده خود حسین بیشتر از من داره به قانون عمل میکنه و زندگیمون داره تغیرات بزرگی درش ایجاد میشه و متوجه شدم اگه بخوام من کسی رو تغییر بدم میشم مثل یونس وفقط خودم به خودم ظلم میکنم و میرم تو قعر تاریکی ها
و تغییر پسرهم قبل دوره احساس لیاقت بود من با مقایسه کردن پسرم با همسن هاش که داشتن حرف میزدن و احساس حقارت میکردم و خودم رو مادری بی عرضه میدونستم داشتم به زور و بدون در نظر گرفتم قانون تکامل به بچم فشار میوردم که حرف بزنه و زمانی وارد دوره شدم و دیدم دارم در حق خودم و بچم ظلم میکنم تا یه الان برای حرف زدنش هیچ کار خاصی انجام ندادم ولی سپردم به خدا و خودم رو عاجز دونستم که بتونم فرزندم رو به زور به حرف بیارم و از پارسال که ارزوی من این بود حداقل بگه غذا الان داره برام شعر میخونه و این بزرگ ترین نتیجه منه که از تغییر دادن فرزندم دست برداشتم و خودش رشد کرد اونم تکاملی و به خودم هربار بگم که خداوند به یک اندازه به همهی ما دسترسی داره و بهتره برای کسی خدایی نکنیم و اجازه رشد به همه بدیم