گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    399MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

152 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1537 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان

    این فایل نشونه من بودبه لطف الله مهربان

    این که کسی خودم ودیگران روقضاوت وسرزنش نکنم واگه همش توفکرتغییردیگران باشم وروخودم تمرکزنداشته باشم نابودمیشم چون من بایدمسعول اتفاقات زندگی خودم باشم واون رو100٪بپذیرم

    من توانایی تغییردیگران روندارم وباید100٪روی پیشرفت خودم متمرکزباشم

    خداوندیک سیستمه واحساساتی عمل نمیکنه ودلسوزی معنی نداره تواین سیستم

    بایداحساستوخوب نگه داری حتی اگرناراحت وعصبانی میشی عیب نداره ولی تواون شرایط نبایدبمونه وبایداحساستوخوب کنی

    قانون تکامل روبایدتوتغییدباورهارعایت کنی وعجله نکنی که بگی بیام زودزودفایل گوش بدم وردشم نه این طورنیست بایدتوزندگیت به این قوانین عمل کنی وتغییرکردن فقط فایل گوش دادن نیست توبایدبه الهامات خداوندعمل کنی وبه ایده هایی که بهت گفته میشه روبه مرحله اجراکردن برسونی وایده هایی که باشرایط الان توقابل انجامه نه ایده هایی خازج ازتوان وشرایط الان تو

    خداوندداره هرلحظه توروهدایت وحمایت میکنه وباهات حرف میزنه بانشانه هاش والهاماتش بادستانی که ازطرف خودش میان به کمک تو

    پس بهتربایدمتوجه بشی ودرک کنی نشانه های پروردگارتوالله اکبر

    قضاوت ممنوع×××

    به خدااعتمادکن وهمه چیزروبه خودش بسپارونگران اینده نباش

    به خداقسم تواین چندماه اول سال امشب که داشتم فکرمیکردم چندبارازچندقدمی مرگ خدامنونجات داده ومن الان متوجه شدم تورانندگی که چقدرخداهوای منوداره ومن حواسم نیست

    خداوندبرای من همه چیزمیشه به شرط ایمان وپاکی دل وعمل به الهامات ونترسیدن ازادم ها

    خداونددرکوچه های خلوت شب باتواوازمیخواند

    درطبیعت

    درکوه

    درتنهابودنت

    خداهمه جاهست

    خداهمین جاست توبی کسی ها

    خداهمین جاست بین منوتو

    خداهمین جاست تولحظه هامون

    خداهمین جاست توقلبت

    خداخیلی مارودوست داشته که ماروهدایت کرده به این سایت بهشتی

    چون سکان داراین سایت خداروباورکرده وعمل کرده

    دوست دارم رهاباشم وبرم توطبیعت بکروساعت هاباخداحرف بزنم واشک شوق بریزم ازاین همه نعمتی که بهم داده

    حال دلتون عالی باشه

    احمدفردوسی ازمشهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1563 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    بسیار سپاسگزارم از بابت اجرای این گفتگو تا من و عزیزانی که در فضای کلاب هاوس نیستیم بتونیم استفاده کنیم

    استاد جان وقتی داشتم به صحبتهای نعیم عزیز اونجایی که گفت فرزند طلاق هست و پدر و مادرش رو همیشه مقصر می دونسته گوش می دادم یه موضوعی تو ذهنم اومد که تصمیم گرفتم بیام بنویسم

    در واقع یکی از استفاده های من از آگاهیهایی بود که شما توی فایلهای رایگان در اختیارمون گذاشتید و این بود که در فایل مربوط به ظلم کردن گفتید هیچ کس نمی تونه به دیگری ظلم کنه و کلا آگاهیهای اون فایل تا حد زیادی احساس گناه در من رو کاهش داد و احساس آرامش خاصی در وجود من شکل گرفت منتها من آدمی بودم که همیشه پدر و مادرم رو در خیلی از ناکامیهای خودم و خواهر و برادرام مقصر می دونستم و توی ذهنم بارها باهاشون جر و بحث می کردم و خودمون رو مظلوم جلوه می دادم که اگر پدر و مادر اینجوری نمی کردن اگر فلان حرف رو نمی زدن اگر فلان اقدام رو انجام می دادن الان مسیر زندگی ما چقدر متفاوت شده بود خلاصه همیشه اونا رو بی کفایت می دونستم تو ذهنم البته در ظاهر باهاشون بی احترام نبودم آگاهیهای شما خیلی روی من اثر کرد ولی نمی تونستم در مورد پدر و مادرم به این درک برسم که مقصر اونا نبودن تا اینکه یه مسئله ای تو زندگیم اتفاق افتاد و چند روزی آرامشم رو بهم زد

    و اون این بود که دخترم چند سال بود که صورتش مدام جوش میزد چونکه قیافه خوشگلی داره مدام بهش می گفتم عزیزم این طبیعیه خودش خوب میشه نگران نباش

    پارسال دخترم کنکور داشت و صورتش علاوه بر جوش لکه های قرمز هم میزد و زیبایی صورتش رو تحت شعاع قرار داده بود و چون کنکورش براش مهم بود و برای من هم همینطوراهمیت نمی دادم تا حواسش از رو درس منحرف نشه و هیچوقت از این عقلم استفاده نکردم که بابا جان سلامتی و زیبایی یک انسان مخصوصا دختر خیلی مهمتر از کنکورش هست حالا دو روز هم درس نخونه چی میشه بلند شو دخترت رو بیر دکتر ببین چشه تازه این بیخیالی من بعد از کنکورش هم ادامه داشت با وجود اینکه یه رتبه عالی بدست آورد و باید از بابت درسش خبالم دیگه راحت شده باشه و طبیعی بود که به امورات دیگه اش رسیدگی بشه باز یکسال تمام گذشت و من بر و بر به دخترم نگاه می کردم و انگار کور بودم و این همه لکه قرمز و جوش رو صورتش رو نمیدیدم درست تیرماه امسال بود انگار یکی من رو از خواب بیدار کرده باشه با نگرانی تمام بردمش تهران کلینیک پوست و وقتی دکتر پرسید از کی ابنجوری شدی و آیا تا به حال برای درمان مراجعه کردی انگار تمام دنیا رو سرم خراب شد با تمام وجود احساس شرمندگی کردم هم از دخترم که بارها می گفت مامان چرا به فکر نیستی برا جوشای صورتم و هم از پدر و مادرم که چقدر اونا رو مقصر ناکامیهای خودم و خواهر و برادرام می دونستم

    این درحالیه که وضع آرامش و سطح زندگی من نسبت به اون موقع پدر و مادرم بسیار بالاتره

    می خوام بگم وقتی با این مسئله مواجه شدم اون وقت تونستم بفهمم که پدر و مادرم اصلا مقصر نبودن و الان که دارم این متن رو می نویسم چشام پر اشکه

    و این آگاهی از طرف دیگه ای باز به من آرامش داد و این هست که من کلا آدم بی خیالی نیستم یه پسر دارم که هر وقت هر مسئله براش پیش میاد من

    بلافاصله اقدام می کنم و به خوبی و خوشی مسئله اش حل میشه تو این مدت خیلی رفتارم رو با دخترم بررسی می کردم که چرا برا دخترم اینجوری نیستم و شما همیشه میگید که آدما بازتاب رفتارهای خودشون رو می بینن و کسی به اونا ظلم نمیکنه خودشون به خودشون ظلم میکنن و تو قرآن هم اومده که انسان به خودش ظلم میکنه و نتیجه بررسی های رفتارم با دخترم و پسرم بهم نشون داد که پسرم هر کاری ازش می خوام فورا برام انجام میده و اگه همون زمان نتونه زمانی رو تعیین میکنه و انجام میده کار های خودش رو هم سر وقت انجام میده ولی دخترم کاری ازش بخوام برام انجام بده کفرم رو در میاره در انجام کارهای خودش هم همینجوریه

    اون وقت بود که به خودم آرامش دادم و گفتم تو اصلا بی خیال و بی کفایت نیستی این نتیجه فرکانسهاییه که دخترت ایجاد کرده و اگه در حق پسرت بهتر رفتار میکنی اون هم نتیجه فرکانسهای او هست وقتی تو با دونفر دو رفتار متفاوت داری پس مقصر تو نیستی خود اونا هستن که این شرایط رو برا خودشون رقم میزنن

    و وقتی به این درک رسیدم احساس ناراحتی من کلا بر طرف شد و با آرامش کامل هر روز برا دخترم دعا میکنم که مشکل پوستی اش برطرف بشه و از کاربرای عزیزی که این متن رو می خونن خاضعانه می خوام که دخترم رو دعا کنن بسیار سپاسگزارشون هستم

    استاد عزیز بسیار بسیار ازتون ممنون و سپاسگزارم برای این آگاهیهای نابی که در اختیارمون میذارید

    دوستون دارم و خدا نگهدارتون باشه❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1963 روز

    سلام به دوستای خوبم/سلام استاد وبازم ممنون برای گفتگو با دوستان

    اینکه باز هم تو یه فایل چقدر آگاهی بود درکش برای من تو یه بار یا صدبار دیدن نمیگنجه.منم مثه دوستان معترفم ک واقعا زیباترین دیگاهی که مرگ داشتم همینه.واقعا اگر تمام مدت داریم از این موضوع صحبت میکنیم ک ما در وداقع یک نوع انرژی هستیم و هررررررررررر کسی مبدونه انرژی آغاز یا پایانی نداره پس چ دلیلی داره ما برای مرگ کسی غصه یا اندوه رو به خودمون راه بدیم واقعا هیچ چیز تو دنیا باعث ناراحتیه ما نمیشه فقط زاویه ی نگاهی ک ما ب اون موضع داریم باعث میشه ک ما با نگا ب اون موضوع غمگین بشیم یا شاد هیچ چیز ب نظر من به خودی خود ن شاد کننده است ن غمگین کننده و فقط نگاه من یا شماست ک باعث میشه اون موضوع غمگین مون کنه یا شادمون کنه(میتونین خودتون به این قضیه فکر کنینی خیلی بیشتر).وقتی میام به این موضوع فکر میکنم ک تولد هر چیزی هستش تکاملی و تدریجی پس مرگشم قطعا تدریجی هستش ولی واقعا نتونستم بفهمم ک مرگ چجوری تدریجی اتفاق میفته این سوال خیلی برام جالبه گ تکامل تو یه مرگ چجوری طی میشه واقعا(چجوری مرگ تکاملشو طی میکنه ک باعث میشه ما به تولد دوباره برسیم یا اصلا این مرگ داره تدریججی صورت میگیره ک ما دوباره به ی تولد دیگه برسیم). در آخر از هر کسی کامنت منو میخونه میخام ک اگه کسی ذهنیتی یا جوابی به نسبت این موضوع داره حتما با من به اشتراک بزاره.

    عاشق همتونم/استاد یه دنیا ممنونم از آگاهی های هر فایلتون

    عالی هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 3000 روز

      سلام دوست عزیز فایل ما بی انتها هستیم استاد را گوش کنید شاید کمک تون کنه ، فکر کنم شماره ۶۲ فایلهای دانلودی باشه

      هر چند که من امیدوارم استاد فایل های بیشتری در مورد موضوع مرگ تولید کنند چون باورها و نگاههای بسیار نادرست و وحشت انگیزی در مورد مرگ به ما داده شده و ازش می ترسیم ، خودم امروز بعد از ۹ ماه کلنجار با خودم مقدار زیادی به آرامش رسیدم و تونستم پا روی ترسم بگذارم و فایل ما بی انتها هستیم را گوش کنم و خیلی آروم شدم الان دیگه حس میکنم نگاهم داره به مرگ تغییر میکنه

      در مورد سؤال شما با توجه به فایل ما بی انتها هستیم استاد عباس منش مرگ نیاز به تکامل به اون معنی که ما کم کم بمیریم نداره چرا که مرگ بخشی از مسیر زندگی ماست و شاید بهترین جواب برای سؤال شما این باشه که خداوند گفته شما هروقت که می خوابید می میرید یعنی اتفاق جدیدی نیست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    سلام استاد عزیزم.

    استاد واقعا فایل شما به نام ما بی انتها هستیم یه تحولی رو در درون همه بنظرم بوجود اورده. من تا حالا نشنیده بودم اینطور دیدگاهی رو راجب مرگ اینکه ما دوباره متولد میشیم و این دنیا یه مهمونی کوتاه هست. استاد الان دو روز هست که پیوسته دارم قران میخونم شاید ایات زیادی هم نخونده باشم اما همین قدر که خوندم متوجه اهمیت معاد شدم متوجه اهمیتی شدم که خداوند برای آخرت قائل هست…تا الان چند تا آیه دیدم که میگفت مال و فرزندان برای آزمایش شما هستند و یا اینکه ما شما را با ترس و کم شدن مال و حتی زیاد شدن مال و کم شدن ثمره یا نتایج حالا تو هر حوزه ای آزمایش میکنیم و شما به سمت ما برمیگردین. و در ادامه میگفت پیامبر به پایداران بشارت بده همان هایی که وقتی بهشون سختی میرسه میگن ما از سوی خدا هستیم و به سوی او برمیگردیم و در ادامه میگه خداوند بهشون توجه میکنه رحمت بهشون میده و اینان همان راه یافتگان اند..

    مثلا تو یه آیه دیگه میگه از صبر و صلاه یاری بجویید که کاری سخت است مگر بر خاشعان همان هایی که گمان میکنند خداوند را ملاقات می‌کنند و بازگشت کننده به سمت او هستند.

    استاد من تا این لحظه بهترین درکی که از تکامل داشتم این بود که شما گفتین تکامل یعنی مقایسه کردن خودت با خودت..همین یک جمله باعث شد من خیلی آروم تر بشم و تا جایی که میتونم.خودم رو با کسی مقایسه نکنم .

    استاد خیلی قشنگه دو روز پیش آزمون دادم و ناخوداگاه خودم و با دوستم مقایسه میکردم که خیلی وقت پیش این آزمون و داده بود و موفق شده بود میدونید چطور آروم شدم؟

    رفتم سراغ قرآن.:(بهم گفت که هرگز حسرت نخورید نسبت به کس دیگه که به شما برتری داره، از فضل خدا بخواهید☺️) اون شب چند تا ایه دیگه هم خوندم و نتیجش شد دید باز تری که خداوند بهم داد و انگار پرده رو از جلوی چشمام برداشت و من دیدم که نسبت به خود قبلیم تو این آزمون بهتر شدم و این یعنی تکاملمو دارم طی میکنم و با قلب پاک تری که خداوند بهم داد دوستم و کسانی رو که اون آزمون و موفق شدن تحسبن کردم و تو دلم ذوق کردم براشون و بعد آروم شدم. اعتماد به نفسم بالاتر رفت و دیدم توانایی هامو دیدم که تو همین آزمون من چقدر نکات مثبتی داشتم و چقدر پیشرفت کردم. به قول استاد درک این روند تکامل به آدم کمک میکنه آروم باشه و سرعت رشدش برای خودش منطقی و لذت بخش بشه.

    آیه دیگه ای که التیام بخشید روحمو آیه ۴ سوره حدید بود که خداوند در اون آیه میگه من آسمان ها و زمیم را در ۶ روز افریدم. با خودم فکر کردم دیدم خدایی که دیگه نهایت قدرته نگفته من با یه بشکن زدن این دنیا رو آفریدم اونم ۶ روز صبر کرده و از بدو تولد این دنیا بر اساس تکامل ساخته شده.پس من نباید انتظار داشته باشم به محض درخواست کردن خواستم بهم برسه اون خواسته باید مسیرشو طی کنه اگر که راهی مونده باید طی بشه. الان که دارم فکر میکنم بنظرم اگر ما سریع به خواسته هامون میرسیدیم اصلا روح و وجود ما ساخته نمیشد اصلا ما گسترش پیدا نمیکردیم و از هم تفکیک نمیشدیم و بنظرم اون وقت دیگه آخرت یجورایی بی معنی میشد.

    استاد عزیزم من از شما بی نهایت ممنونم که این موضوع به ما یاد دادید که انرژی نذار برای تغییر زندگی بقیه و با نتایج حرف بزن…استاد من بعد ۲سال تازه دارم در عمل به این حرف شما میرسم. الان دقیقا یک ماه میشه که تصمیم گرفتم سکوت کنم و در صرف انرژیم خسیس باشم. یکی از افرادی که بشدت براش انرژی میذاشتم و آب از آب تکون نمیخورد مامانم بود. تصمیم گرفتم رابطه خوبی رو باهاش برقرار کنم این خواسته من از اول زندگیمه اما نوسان زیاد داشتم و هیچوقت اونطور که میخواستم نشده. لازمه ارتباط خوب با مامانم این بود که هر روز چند دقیقه وقت بذارم و باهاش وقت بگذرونم و برای این کار باید دو تا عمل انجام میشد یکی سیو کردن انرژی و دوم اعراض از ناخواسته ها. چون مامان من ادمی هست که ناخواسته های زیادی رو میگه و من همیشه سر این موضوع باهاش بحث داشتم..استاد باورتون نمیشه این یک ماه که انرژیمو الکی تلف نکردم چنان صلح درونی دارم و چنان رابطه عالی رو با مامانم برقرار کردم که نظیر نداره. روزی چند دیقه مهربونی میکنم و سعی میکنم آروم باشم و بحث نکنم و اعراض کنم.😂😍استاد اصلا توی این یک ماه انگاری مامانم عوض شده و اون کسی که همیشه از چیزایی میگفت که من دوست نداشتم الان دیگه همش پیش من شاده خوشحاله و از چیزای خوب میگه😍😍😍خدایا شکررررت..واقعا الان که دارم بهش فکر میکنم اون تایمی مه برای مادرم میذارم یک تایم تمرین تقوا هست که من خودم و کنترل کنم بحث نکنم داد و هوار نکنم و اعراض کنم.. الهی شکرت. الهی شکرت الهی شکرت😍😍

    استاد من دو سال هست با شمام اما یک ساله که جدی پیگیر هستم شاید تا همین چند ماه پیش اصرار خودنمایی داشتم و دوست داشتم در موضوعات مختلف با گفتن این قوانین و روش درست برتری خودم و به اون جمع یا شخص ثابت کنم چقدر مغرور میشدم به خودم خدایا من و ببخش اما الان خیلی افتاده شدم الان آرومم الان اصلا نه می‌خوام نه حوصله بحث کردن و خودنمایی رو دارم الان دوست دارم سکوت کنم و بعد با نتیجه ی محسوس سرم و بالا کنم و حرف بزنم. استاد چقدر لذت بخشه چقدر لذت بخشه این نتایج.

    من اصلا قصد کامنت گذاشتن نداشتم میگفتم من چی بگم حرفی ندارم اما الان خودش داره میاد و اصلا یه چیزایی رو مینویسم که خودم متاثر میشم از این نتایج

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1871 روز

    سلام

    با افتخار و تحسین به دوستانی که اینقدر خوب حرف میزنن و از نتیجه ها و تجربیاشون میگن

    چند مورد دلم میخواد راجع بهش صحبت کنم یکی راجع به موضوع مرگ قبلا هم تو چنتا کامنتم بهش اشاره هایی کردم

    اینو بگم من تجربه مرگ عزیزانم و داشتم پدرم خواهر بزرگترم مادربزرگ ها و پدربزرگ هام و سال گذشته هم عموم خیلی نمیخوام باز کنم و راجع بهش بگم فقط اینو بگم با اینکه تجربه ش و داشتم اما وقتی صحبتهای استاد راجع به مرگ فرزندشون و نگاهشون به مرگ و گفتن آرامش عجیبی به من دست داد که صد پله آسونتر گرفتم چون قبلشم نمیدونم چه نیرویی در من بود به نسبت همسن و سال هام و با اینکه اون زمان خیلی تو‌ این مسیر نبودم اما خیلی برام عذاب آور نبود با اینکه خوب پدرم و خیلی بهش وابسته بودم خواهرم جوان بود و عموم همون عمویی بود که دوسش داشتم حالا بگذریم من درسهام و نگرفته بودم که اتفاقات تکراری پشت هم میفتاد و اینقدر تو سوگواری میموندم که طبق قانون احساس بد اتفاقات بد نه اینکه شیون و ناله و زاری کنم حتی بهشت زهرا یا مسجد هم نمیرفتم برای خاکسپاری عموم هم نرفتم اما در خلوت غصه شون و میخوردم خیلی هرچند مرگ عموم تو دوره ای بود که من خیلی جدی داشتم رو سایت کار میکردم و شاید کلن یک روز خیلی ناراحت بودم یروزم کمتر 🙈

    خودمو با این موضوع که من تجربه های تلخ تر داشتم با اونا کنار اومدم و دیدگاه استاد و یاداوری میکردم خیلی بهم کمک کرد

    موضوع بعدی صحبتهای دوست عزیزمون نعیم بود که راجع به همش کلی میشه صحبت کرد ساعتها

    وااای اون قسمت که گفتی تاریکی منبع نداره نوره که منبع داره وای منقلب شدم چون خودم قبلا تو فایل چشم زخم یا بررسی دعای کمیل بود دقیق یادم نمیاد کدوم فایل استاد راجع به همین موضوع صحبت کردن همونجا هم یادمه کلی رفتم تو فکر استاد مثال هم اوردن گفتن نمیری کلید برق و بزنی تاریک بشه همه جا اما وقتی تاریکه میری کلید و میزنی روشن میشه الان مجدد اشاره کردین یادم افتاد 🤦🏻‍♀️ واقعا همین موضوع ها رو عمیق بشیم بهش کلی برد کردیم اینکه گفتین فک میکردم دیگه الان خیلی فهمیدم و مغرور شدم واقعا همه مون این مسیر و رفتیم انگار خیلی هم بابتش بها میدیم حالا چه مالی چه زمانی چه روحی تا متوجه بشیم اشتباهه و واقعا یکی از تسلیم بودنا و مسیر درست و پیدا کردن اینه که خودمون مسئولیتمون و بعهده بگیریم چه مثبت چه منفی

    واقعا حسین عباسمنش باعث شد ما اکاهانه زندگی کنیم وای عمیقا حسم خوب شد استاد تشکر واژه ای کمیه برای شما اصلا کلمات چیده نمیشن برای سپاسگزاری از شما شما زندگی رو یادمون دادین ❤️ خیلی حال داد صحبتهای نعیم انگار تشکر و به طرز ویژه ای بهمون یاد داد اشکم دراومد واقعا هیچ کجای دنیا قانون تکامل و بهمون یاد ندادن استاد جونم 😘

    واقعا هم خود تکامل هم یک شبه یا یک ماهه یا حتی چند ماهه درکش نمیکنی باید بگذره تا بهش برسی

    ا استاد این مثاله که من گفتم و دوباره زدین اینو قبلا تو همون فایله که گفتم گفتین من یادم بود الان دوباره اشاره کردید واقعا خیلی خوب جا میندازه برای آدم واقعا این چشم زخم و این چرندیات که وای عضب و بلا بود و اسفند دود کن و … اینا چقدر قبلا آدم و میترسوند

    دقیقا اینکه آدم تا مطمئن نشه حرف نزنه این و من سعی کردم خیلی بهش عمل کنم

    ممنونم استاد قشنگم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    زیبارو گفته:
    مدت عضویت: 1652 روز

    سلام استاد ودوستان. امیدوارم حال دلتون عالی باشه. اقا نعیم بسیار خوب گفتند واقعا لذت بردم از جملشون که گفتند تاریکی منبع نداره و اون روشنایی که منبع هست. وخداوند منبع تمام زیبایی هاست و منبع تمام نور وروشنایی هاست.

    چن ماهی هست که دارم روی خودم کار میکنم دو سه روز پیش تضادی که دارم یکم احساسمو بد کرد گفتم خدایا من که دارم تلاشمو میکنم نشانه میبینم و لی چرا اتفاقی که میخوام نمیفته. یعنی یکم ناراحت شده بودم و دیگه تمرین نمیکردم از خدا نشونه خواستم گفتم خدایا بگو چه ترمزی هست که نمیذاره اون اتفاق بیفته. دوسه روز بعدش تو خواب یه سوره برای من پخش شد انگار یه نفر داشت برای من سوره رو قرائت میکرد این بود: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

    چن بار پشت سر هم پخش شد انگار دقیقا این ایه

    فرداش که بیدار شدم رفتم سراغ قران دیدم سوره علق هست. ومعنیشو نگاه کردم. تو گوگل هم سرچ کردم و دیدم داره به افرینش انسان اشاره میکنه که انسان یه نطفه بوده. احساس کردم خداوند میخواد تکامل به من بگه که حتی انسان هم در طی زمان قدم به قدم تکاملی در رحم مادرش شکل گرفته و به نوزاد کامل تبدیل شده در طی نه ماه. به خودم اومدم یکم گفتم باید ناامید نشی حتی یه نوزاد هم طی نه ماه شکل میگیره چطور انتظار داری طی شش ماه که روی خودت کار کردی همه چیز گلو بلبل بشه.. حتی دیروز توی پارک بودم یه درختی قبلا خیلی برگاش سبز بود دقت کردم دیدم برگاش کم کم داره رنگش عوض میشه یاد قانون تکامل افتادم که حتی یه درخت هم تکاملی برگاش زرد میشه و تو پاییز میریزه. پس قانون تکامل نباید یادمون بره و شیطان هم دقیقا بیشتر از این روزنه نفوذ میکنه و دوس داریم همه چی سریع عوض بشه و ناامید میشیم.. ممنونم از دوستان که اگاهیشونو به اشتراک میذارن. سپاسگذارم از وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    ژاله نقوی علائی گفته:
    مدت عضویت: 1653 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    نشانه امروز من

    این فایل را با جان و دل گوش دادم و چند مورد جالب در آن دیدم ، هرچند که سراسر فایل های استاد آگاهی های ناب است ولی این ظرف آگاهی ماست که ظرفیت پذیرش و شنیدن را دارد یا ندارد

    مطلب اول :

    دوستی که درباره موضوع مرگ صحبت کردن و اینکه تغییر نگاه ایشان به مرگ توانسته بود تحمل فوت پدرشون رو براشون راحت کنه

    جمله استاد : مرگ زندگی دوباره هست

    در فایل دیگری شنیده بودم استاد می گفتند مرگ جسم مادی یعنی ما به همون جا می ریم که ازش اومدیم

    مثله اینکه همه ما از خونه هامون اومدیم مهمونی ، بعضی ها یک روز می مونن و می رن خونه بعضی یک ساعت می مونن ، بعضی ها چند دقیقه ، یکی ناهار می خوره و می ره ، یکی فقط یک شکلات می خوره و می ره

    آیا ما دلمون می سوزه و می شینیم گریه زاری می کنیم که فلانی فقط یک شکلات خورد و رفت

    نه همه می ریم خونه ، چه دیر چه زود همه بر می گردیم به خونه خودمون

    من خودم از وقتی این نگاه رو به مرگ پیدا کردم ، آرامش بیشتری رو درباره پدر و مادرم و فرزندانم احساس می کنم

    (این فایل فکر کنم یکی از مصاحبه های استاد بود که دوستی درباره پلاسکو و کشته شدگان اون حادثه پرسیده بودند)

    ………………………………….

    مورد بعدی صحبت های آقای نعیم درباره اینکه در ابتدای امر ، فقط حرف می زد و برای دیگران روی منبر می رفت

    این پاشنه آشیل من هم هست و احساس می کنم برای همین است که امروز این فایل را به عنوان نشانه خداوند برایم تعیین نمود

    من در طول ۲ سال گذشته که در محضر استاد بوده ام نتایج عالی مالی و معنوی فراوان گرفته ام ولی هر بار به یکباره نتایجم کم رنگ می شد و انگار اشتیاقم به کار کردن روی خودم هم کم می شد و به تبع آن نتایجم هم از بین می رفت

    تا وقتی فهمیدم که دقیقا زمانی رو به سقوط می رم که برای دیگران روی منبر می رم و از نتایجم می گم و می گم باید اینجوری باشین ، باید اینجوری باشین ، من اینجوری ، من اون جوری

    و این شروع سقوطه و بعد که ته دره رو تجربه می کنم کلی با سختی دوباره خودم رو می کشم بالا و بازهم این دور باطل

    و از همه مهمتر ، قضاوت هست

    قضاوت

    قضاوت

    قضاوت

    وای که به قول امام صادق که فرمود : هر گاه کسی رو قضاوت کنی ، اینقدر زنده می مانی تا به آن مسیله دچار شوی و به قول خودمونی جای اون فرد بودن رو تجربه کنی

    استاد جانم و همراهان عزیزم ، قضاوت نتایج رو نابود می کنه

    و من در همین جا و همین لحظه به خودم قول می دم هرگز کسی رو قضاوت نکنم

    با این نگاه که هر کس در مسیر دارمای خویش است و هر کس قسمتی از ژاله س

    همه یکی هستیم ، همه من هستند ، همه خداییم

    قضاوت نکن

    قضاوت ارزیابی مداوم هر چیز به خوب و بد است

    این ارزیابی ها ، طبقه بندی ها ، تقسیم بندی ها به خوب و بد ، گفتگوهای درونی تو را به شدت آشفته می کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    به نام مهربان پروردگار باسخاوتِ هدایت گرم

    من بادرسهایی که از آگاهی هاوفایلهای استاد گرفتم

    تونستم ذهنمو کنترل کنم و با مرگ پدر بزرگ و دو مادربزرگم دراین بیماری همه گیر ،خیلی خوب کناربیام

    من هم مثل دوستمون که فرمودن راجب پسرشون نمیتونستن به نبودنش فکر کنن

    راجب همسرم و پسرم اصلا نمیتونستم تصورشم کنم

    حالا مطمئنم با کارکردن روی خودم بالاخره آنقدر توحیدی میشم که بتونم با وجود این اتفاق ها هم باز به زندگیم ادامه بدم

    بالاخره این یک واقعیت هست ،یا باید داغ ببینیم یا داغ بدیم

    امیدوارم آنقدر توحیدی بشم که زمانی که میمیرم ،درآرامش کامل به آغوش خداوند بشتابم و بقول استاد زمانی که فرشته مرگ میاد ازش استقبال کنم وبگم خوب زندگی کردم و حالام با لذت این دنیارو ترک میکنم

    واگرهم عزیزانم زودتر ازمن راهی این سفر زیباشدن ،انقدر بزرگ شده باشم که بتونم مثل استاد تو چند ساعت خودمو جمو جور کنم

    الهی ،اگاهی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم وشجاعتی تا تغییر دهم انچه را که میتوانم وبینشی تا تفاوت این دو را احساس کنم.

    دوستتون دارم

    عشق برای همه بچه‌های سرزمین عباسمنش ❤️💚❤️❤️💚💚❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1890 روز

      به نام خالق زیبایی ها سلام

      دوست عزیزم متشکرم برای به اشتراک گزاری آنچه که درک کردید و متشکرم برای دعای پایانی دعایی که پر از آگاهی و درس در آن است و خدا می‌داند با براورده شدنش چه درهایی از نعمت و فراوانی و آرامش که بزرگ ترین نعمت رب العالمین است وارد زندگی هایمان می‌شود. خدایا متشکرم برای این لحظه .

      به امید پذیرش . شجاعت و بینش روز افزون در زندگیتون در پناه الله رحمن و رحیم . یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Asma Heravi گفته:
    مدت عضویت: 1717 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    به نام خدای عشق …

    خدایی که با تمام وجودم عاشقشم..خدایی که منو دیوانه کرده…خدایی که در هر لحظه میتونم باهاش حرف بزنم خدایی که بر پایه یک قانون ثابت و همیشگی جهان هستی رو رهبری میکند..

    سلام به استاد عزیزم سلام به خانم شایسته دوست داشتنی مهربان سلام به همه دوستان عزیزم

    هر چه میرم جلوتر میبینم هنوز سر خط هستم و چه دریایی هست درک این آگاهی ها…

    این فایل هم بی نظیر بود استاد جانم شما مفهوم خداوند رو برای ما چنان باز کردید که معنی عشق رو فهمیدیم..عشق واقعی…شما مفهوم ابدیت رو برای من باز کردید..و مرگ آغاز زندگی دوباره و رفتن از بعدی به بعد دیگه…

    بزرگترین سرمایه من از آشنا شدن با قوانین جهان هستی توسط شما استاد جانم

    رابطه ام با همان مبدا هست همان مبدا روشنایی و نور و جایی که تاریکی مفهوم نداره.‌‌..

    عاشق تنهایی خودم شدم عاشق خلوت خودم شدم..

    آرامش رو به معنای واقعی دارم درک میکنم…رها بودن رو و علی بی غم بودن رو..

    در کنار اینا همه هدفمند بودن با شوق و انگیزه…امید و توکل…

    استاد جان شما با تمام وجودتون سعی کردید به ما بفهمونید خدا کیه خدا چیه.. و خودت چه کسی هستی…

    در دوره راهنمای عملی دست یابی به رویاها

    وقتی گفتید خدا انرژی هست که تو با افکارت به اون شکل میدی…مثل آبی که در لیوان میریزی…

    دیوانه شدم از اینکه اینقدر قدرت خلق زندگی من در دست منه…

    دیگه اون بالا دنبال کسی نمیگردم فهمیدم همه چی خودمم تمام…باور خودم…هماهنگ شدنم خودم با درونم…

    (انا اقول کن فیکون )

    خدایا شکرت خدایا درک منو ببر بالا ظرف وجودم رو بزرگ کن…

    و تکامل استاد عاشقتونم که همیشه این قانون رو یاد آور میشوید…این جلو عجله منو در هر لحظه میگیره‌…عاشقانه سعی میکنم از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم و تکاملم رو برای درک تمام فایلهاتون طی کنم…و زندگی رو زندگی کنم…

    وقتی فرزندم رو میبوسم از اون بوسه لذت ببرم.‌‌..

    وقتی یه سیب گاز میزنم به اون مزه اش دقت کنم.به اون آب شیرینش.به اون رنگش…

    وقتی سازمو مینوازم فقط از اون صدایی در میاد لذت ببرم…

    اره در هر لحظه زندگی کنم…

    و آگاهانه انتخاب کنم چی میخوام.‌..و مسیر و از مسیر لذت ببرم نتایج خودشون میان…دست خدا رو باز می گذارم دست این سیستم هوشمند رو چون خودش طبق قانون تکامل شکل گرفته است…‌

    به جهان فرصت میدهم و تسلیمم…

    استاد عاشق این جمله تونم من تسلیمم من نمیدونم..من به عقل خودم اکتفا نمیکنم..تو به من بگو….

    و چه آرام میگوید…و چه آرام میگوید..

    خدایا شکرت..

    خدایا شکرت..برای تمام هدایتهایت..خدایا شکرت برای این سایت با این کیفیت…خدایا شکرت برای دیدن چهره نازنین استاد و وجود خانم شایسته عزیز.که عاشقانه بچه های سایت رو دوست دارن…

    و هر روز برامون فایل میگذارند..

    خدایا شکرت..

    سپاسگزارم با تمام وجودم دوستون دارم.

    در پناه حق💞💞💞💞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    على شيرازى گفته:
    مدت عضویت: 3506 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام ‌ودرووود خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته ی عزیز که این قدر با عشق این همه زیبایی رو با ما به اشتراک می گذارن

    خیلی وقت بود کامنت نگذاشته بودم

    اما واقعا کار می کردم رو خودم

    هر روز وقت می گذارم واسه ی این که بتونم کمی بهتر عمل کنم به قوانین خداوند قوانینی که استاد عباسمنش عاشقانه به ما هدیه می کنن

    من فایل های رایگان رو فایل های ارزشمند بهشون می گم

    انگار با یه تغییر نام کلی من رو بیشتر متعهد می کنه که با همون عشقی که محصولات رو گوش می دم اون ها رو گوش بدم

    به خدا به عنوان شخصی که تمام محصولات استاد رو خریدم و حتی یه فایل هم از دیگران به نام استاد گوش نمی دم حتی فایل هایی که از فایل های ارزشمند ( رایگان ) ادیت شدن

    چرا ؟؟؟؟

    چون اصلا هیچ حسی نمی گیرم ازشون

    چون همون رو اگه بیام تو سایت گوش بدم حالم عالی تر می شه

    چون احساس خوبی بهم دست نمی ده

    چون برای خودم ارزش قائل هستم سعی می کنم هرجایی نرم

    تغییر مدارم رو چند وقت پیش این جوری احساس کردم

    دیگه خیلی خیلی کم می تونم حتی فایل انگیزشی ببینم

    چیز هایی که تا همون چند هفته پیش برام خیلی ارزش داشتن جاشون رو دادن به صحبت به خودم

    من طبق اون خواسته ی عمیقی که داشتم زندگی با حس و آرامش بیشتر کاری رو دارم که بعضا ۴۰ روز تنهام تو جاده

    و همش عشق و صفاست برام و لذت البته که خودم رو وارد چالش می کنم اما نکته اینه که تنهایی بهم آرامش می ده نه که احساس بد

    خودم به خودم انگیزه می دم

    چه جوری ؟ صحبت کردن با خودم

    چیزی که استاد بهمون آموختن

    اولین پرسش

    چرا این کار رو دارم انجام می دم ؟

    می خوام این کار رو انجام بدم که چی بشه ؟

    آیا لذت می برم از مدل زندگیم ؟

    از همینی که الان هستم ؟

    یا ارزشم رو به ماشین خاص با قسط و قرض و قوله گره زدم ؟

    آیا تو آیینه خودم رو می بینم عشق می کنم یا می گم چه زشتی ، پیر شدی ، چرا این قدر اخم داری و کلی باور محدود کننده

    من تقریبا ۶ روز در هفته ستاره قطبی رو انجام می دم

    می تونم بگم باور کردم این رو که بنویس ، ایمان داشته باش ، اندازه ی ظرفت رو بدون ، نسبت به اون بخواه

    من کلی درگیری ذهنی داشتم سر خریدن کشنده ی تریلر

    هنوز هم دارم

    هروز یه باور محدود کننده پیدا می کنم

    اما حالم اون قدر خوبه که چندین مرتبه گریه کردم

    گریه ای که انگار قلبم داشت از جا در می اومد از خوشحالی

    سال هاست به لطف آموزه های استاد عباسمنش یه قرص هم نخورم

    یه قرون بدهی ندارم

    حال در حد بنز عالیه ۹۰ درصد مواقع

    یه درهایی برام باز شدن که شاید یک میلیون بار سپاسگزاری کردم از خداوند واسشون

    روزی نیست از استاد عباسمنش سپاسگزاری نکنم

    تو نوشته هام

    هر فایلی که گوش می دم

    هروز تقریبا بالای ۵ ساعت فقط گوش می دم

    جاهای که سختمه سعی می کنم صحبت کنم با خودم تا بشناسم خودم رو و بتونم باگ های ذهنیم رو پیدا کنم

    همه ی این ها رو از آموزه های استاد و فایل های استاد عباسمنش یاد گرفتم

    خلاصه ستاره ی قطبی رو‌می نوشتم و اون خواسته ای که داشتم واسه اون روز داده نمی شد

    بهم الهام می شد که روی این باور قسط و قرض و … کار کن

    بعد می گفتم نمی شه که چه جوری پس

    گفتم خدایی که من رو از اون قهر شیراز آورد تو دل بهترین کشور دنیا شهروندم کرد این جا

    کل امریکا رو بهم نشون داد در خالی که پول می سازم می بینم این همه زیبایی رو

    این رو هم برام ردیف می کنه

    آروم می شدم

    آروم و آروم و آروم تر با تکرار این ها

    نشونه ها میومدن

    بیشتر تکرار و صحبت های امیدوار کننده و باور های خوب

    نشونه ها بزرگ‌تر شدن

    تا امروز دپازیت گذاشتم برای ماشین سنگین

    ماشینی که نمی دونم چی بگم رنگش و مدلش و همه چیزش رو امروز تو ستاره قطبی نوشته بودم

    حدود ۲۰ دقیقه اشک ذوق می ریختم

    خودم رو کباب دعوت کردم که نشونه ها رو بزرگ می کردم

    اگه در مسیر درستی هستم حتما این ماشین خریده می شه

    چه جوری ؟ نقد

    نه قسط و توهم و دور زدن تکامل

    خبر اون هم می دم

    راستی حدود یه ساله تو یه رابطه ی عاطفی هستم با یه خانم امریکایی

    شخصی که علی رو همینی که هست می خواد

    نه من می خوام تغییرش بدم نه اون من رو

    کار و زندگی خودش رو داره

    من هم تو مسیر خودم هستم

    کلی هم ساپورت کرده من رو

    دست پخت ؟؟؟؟ یا خدا 😜😍😎

    یه باور محدود کننده ای هم تو رابطه عاطفی داشتم برطرفش کردم البته هنوز روش کار می کنم که طرف مقابل جوری باشه که ملت بگن واووووووو

    وقتی تونستم بهترش کنم شخصی که عاشقانه دوسش دارم و کلافه هم نمی شم اگه ۲۰ روز نبینمش البته که احوالش رو می‌گیرم احترام می گذارم بهش

    براش حتی گلی چیزی می فرستم بدون خبر سعی می کنم از اون طرف جریان نیفتم جو گیر نشم 😀😀

    خلاصه این کامنت رو گفتم بنویسم و کلی انشالله خبر خوب و عالی بیشتر در راه هستن

    سپاسگزارم از خداوند یکتا

    سپاسگزارم از همگی شما

    سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم

    سپاسگزارم از مهربانو شایسته

    ❤️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2392 روز

      سلام داداش گلم

      خدایی بی اندازه لذت بردم از کامنتت

      چقدر کیف کردم که اینطور داری عاشقانه و متعهانه روی خودت کار میکنی

      این قانونه که اگه طبقش عمل کنیم نتایجی میگیریم که گاهی خیره کننده و غیر قابل باوره

      من هم تجربیات فوق العاده ای از تمرین ستاره قطبی دارم که گاهی اشک شوق میاد توی چشمانم و درک میکنم که ماها همون خدائیم که داریم این زندگی و اتفاقاتش رو تجربه میکنیم چون اون خواسته و این زیباست، به همین سادگی..

      اتفاقات زیبا و تجربیات عالی زندگیتون رو زارن بار تبریک میگم و هم خودم و هم شما و همهدوستانم رو تحسین میکنم که اینطور با عشق و انگیزه و با امید و ایمان داریم پیش میریم چون میدونیم که ماها چه توانایی های بی انتهایی داریم با توکل بر یکتای هستی

      شاد باشید و تندرست و همواره خوشبختی ناب رو تجربه کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: