این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-26 09:30:052024-04-23 07:46:27گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج
149نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از آقا ابراهیم عزیز تشکر میکنم که با سوال قشنگشون این گفتگوی زیبا شکل گرفت که تشخیص اصل از فرع هست
اصل اینکه کیفیت کارمون رو بالا ببریم مشتری رو خدا برامون میرسونه طرف خودت رو انجام بده خدا طرف خودش رو بلده بی نهایت مشتری هست برای محصولی که تولید کنم و بی نهایت مشتری هست برای خدمتی که انجام بدهیم و ما باید روی خودمون کار کنیم مشتری رو خدا میرسونه
وتبلیغات چیزی که همه با اطمینان ازش به عنوان اصل استفاده میکنند در واقع یک دام هست و گفته میشه که تا تبلیغ نکنید کسی شمارو نمیشناسه
وقتی شرک داریم واز غیر خدا کمک میخواهیم کارمون پیش نمیره یه بستنی فروشی هست توی شهر مون که خیلی شلوغه و همه تو صف هستند تبلیغاتی انجام نداده ولی به اسم میشناسندواگر از کسی بپرسی کجا برم برای بستنی اینجا رو معرفی میکنند در صورتی که تبلیغی نکرده
روی کیفیت محصولش کار کرده
حالا اگر ما تبلیغات کردیم مشتری هم آمد ودید اون کیفیت محصول و خدمات نیست چی میشه ؟
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی سلامتی و حال خوب
سلام ب استاد عزیز و ابرهیم عزیز
چقد سوال ابراهیم جان خوب بود
=چقد هدایت خوبه در سرمایه گذاری ها هم هدایت میشید من هم باید ب هدایت گوش بدم با دقت چون در هر لحظه داریم هدایت میشیم
=در راه درست بودن و کاردرست کردن پول وارد زندگیمون میشه
=باید اصول داشت اصول درست یکسان که ایمان داشت ب محصول خود و روی اصول خود بودن و کیفیفت محصول خود اطمینان داشتن
چقد مثال ماسک و قانونی که گفتید قشنگ بود و همیشه سعی کردم طبق قانون باشم و عمل کنم ب قانون همینجور که ب قانون جهان عمل میکنم و هر روز نتیجه درست میگیرم
ممنون برای این اگاهی های و قدرت ذهن و قدرت خداوند
ارزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم برای همه
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و بانو شایسته گرامی و سلام به اعضای محترم این سایت الهی و گوهربار خانواده صمیمی عباس منش
گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص
دلیل نتایج
خوشحالم که موفق شدم دومین کامنت مربوط به این دوره رو روزشمار تحول زندگی من فصل 7
فایل 181
رو بنویسم.
عجب فایلی بود واقعاً تحسینتون میکنم استاد عزیز
بیخود نیست که شما به نتایج پایدار و عالی میرسید
چون که شما متفاوت از بقیه عمل می کنید
به خودتون ،به کارتون و محصولی که ارائه میدید ایمان وباور دارید و من با گوش دادن به این فایل فقط شما رو تحسین میکردم صداقت وراستی تو کلامتون موج میزنه
من از اون کسایی بودم که همون دفعه اولی که صداتونو شنیدم صداقت رو تو کلامتون حس کردم انقدر که محکم صحبت میکنید یادمه که این فایل رو یه بار دیگه هم گوش کردم و همینجور شما رو ذهنی تحسین میکردم ولی این دفعه گفتم باید بیام بنویسم
بنویسم ومکتوب کنم برای خودم تا
بتونم ذرهای از این استمرار شما رو روی روابطم و توی عادتهام به کار ببرم اصلا با نوشتن هست که آروم میشم و احساس میکنم که میتونم ذرهای به گفتههاتون عمل کنم
وقتی کامنت مینویسم انگار که یه قله رو فتح کردم.
مفاهیمی که در این فایل مورد بررسی قرار گرفته است:
1_چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
2_توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط آن با توحید عملی؛
3_اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
وچقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم
سپاسگزارم ازشما و مریم جون که این آگاهی های ارزشمند رو برای ما به رایگان به اشتراک میذارید
سپاسگزاردوستانی هستم که انگیزه نوشتن رو در من با نوشتن کامنتاشون ایجاد کردند
ممنونم خدای عزیزم عاشقانه و آگاهانه دوستتدارم
خدایا متشکرم به خاطر این سایت واین همه آگاهیهای گوهربار
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 181
خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت قدم گذاشتن به فصل هفتم از روز شمار زندگی ام قدم به قدم باهاش پیش میرم دورههایی که تهیه کردم دوره عزت نفس و دوره 12 قدم و با این روز شمار ادامه میدم و با این کار ورودیهای ذهنمو کنترل میکنم جمله استاد و تو دفترم نوشتم و خواستم بابتش کامنت روز شمارم و بنویسم
اصول: ایمانی که به محصول داری
من یه بازاریم و دیدگاه خودم و مینویسم اون ایمانی که من به محصولات خودم دارم مشتری رو وارد مغازم میکنه هر جنسی رو که میفروشم با اطمینان کامل به مشتری عرضه میکنم و این اطمینان و به مشتریم انتقال میدم طوری که مشتری میاد فقط چیزی رو که میخواد بر می داره و میزاره رو پیشخوان تا حساب کنم البته مشتریهای ثابتی که دارم و وقتی مشتری جدید میاد هر چیزی که میخواد قشنگ بهش توضیح میدم و با اطمینان جنسمو بهش میفروشم و میگم که جنسم هر ایرادی داشت برای خودم با خیال راحت کاری میکنم که مشتریم خریدش و کنه و دستشو باز میزارم برای مرجوع کردنش و به لطف خدا تا الان هیچ موردی نبوده که بیاد مشتری بگه که من از جنسی که دادی رازی نیستم همون حرفی که از بچگی آویزه گوشم کردم و تو کارم اجرا میکنم (آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند) رو هم تو کارم و هم تو برخوردم با افراد اجرا میکنم من همیشه سعیم بر اینکه تو زندگی و کسب و کارم صداقت و داشته باشم سعی میکنم که اینطور باشم و در مسیر درست حرکت کنم و با آگاهی الآنم بقیه رو میسپاریم به خدا یاد گرفتم که بزرگ فکر کنم یاد گرفتم که من اومدم به این دنیا که کاری انجام بدم یاد گرفتم که مولد ثروت باشم نه دنبال درآوردن یه لقمه نون برا سیر شدن شکمم من باید تو این تایم که خدا بهم هدیه داده که این دنیا رو تجربه کنم کاری انجام داده باشم من به این هدف فکر میکنم و پیش میرم آرزو دارم که تو گسترش جهان کاری کرده باشم و خداوند و هر روز تو دفتر سپاسگزاریم مینویسم و شکر گزارش هستم بابت هدایتم به سمت استاد عززززززییییم و دوستان بینظیری که دارم و بابت این همه نعمته حال خوب متشکرم خدا جونم
181 . روز شمار تحول زندگی من با عشق روز 7 شهریور رو مینویسم
یاد بگیر
از جهان اطرافت ،از آدم ها ،از الگوهایی که میبینی ،حتی کسی که یه تلاش کوچیک میکنه اونم میتونه برای تو الگو باشه
چند روزه که مادرم رفته خونه آبجیم و من تو خونه از صبح تا شب تنهایی میشینم و کارای نقاشی و رنگ روغن و بافتنی میبافم
فردای روزی که رفت و رسید خونه آبجیم زنگ زدم تا باهاش حرف بزنم
گفت طیبه ببین چی شد، رفتم تو مغازه های گرگان و جاکلیدیای نقاشی شده ات رو به مغازه ها نشون دادم
و ازم 2 بسته خریدن
اون لحظه گفتم طیبه از مامان یاد بگیر ببین قدم هاشو چه سریع برداشته
زودتر از تو عمل میکنه و نتیجه رو هم خدا با توجه به عملش بهش میده
گریم گرفت الان
چون وقتی داشتم مینوشتم به این فکر کردم که من از وقتی شروع کردم به تغییر از درونم خیلی چیزا تغییر کرد
حتی خانواده ام و اطرافیانم
مادرم هم چند وقته که جمعه بازار نقاشیای منو با چند تا وسیله دیگه که از بازار خریده و خودش با پول خودش میگیره و میبره میفروشه و درآمد شده براش
انقدر ذوق داره که هر هفته منتظره جمعه بره برای فروش
و الان که رفته خونه آبجیم چند بسته از جاکلیدیای اموجی منو برداشته تا ببره اونجا و بفروشه به مغازه دارا
مامانم میگفت طیبه ببین انقدر خوششون اومد از جاکلیدیات
بعد من دوباره میگفتم طیبه یاد بگیر نمونه الگویی که باید بهش نگاه کنی و یاد بگیری که قدم برداری که برای تو هم با توجه به قدم هات و حرکت هایی که میکنی ،خدا بهت عطا کنه
بعد اونروز گذشت من چیزی تو روزشمارام و رد پاهام تو سایت چیزی ننوشتم درموردش
ولی امروز بهم تاکید شد حس کردم که باید بنویسمش
مادرم دیروز بعد از ظهر دوباره رفته بازار گرگان و نقاشیامو نشون داده و ازش خرید کردن
وقتی بهم گفت گفتم خدایا شکرت کمکم کن منم انقدر سریع قدم بردارم و ایمانمو در عمل بهت نشون بدم و نشینم و فقط دو سه جا نبرم نقاشیامو
مادرم به من درس بزرگی داد که سعی کنم از همین لحظه قدم بردارم و ایمانم رو به خدا نشون بدم در عمل
امشب که شب 7 شهریور بود و من بیدار موندم ،خوابم میومد گفتم خدا اجازه دارم بخوابم ،گفت نه
قشنگ حس کردم که نباید بخوابم
و بهم گفت بشین و از گیره سرای جوانه ،بباف
تا ساعت 4 بافتم و بعد نماز خواستم بخوابم هدایتم کرد به فایل
گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا – صفحه 20
نمیدونم چرا توجهمو یه دیدگاه جلب کرد ،البته همه اش کار خداست
وقتی خوندم نوشته هاشو
این نوشته توجهمو جلب کرد
و قشنگ پله به پله میام جلو
رشد میکنم
ی برگ سبز جوانه زده
شایدم دوتا
انگاری سومی هم داره جوانه میزنه
و من تو مسیر رشدم
وای یعنی حیرت زده شدم از این متن
آخه خدا به من گفت نخواب و بشین جوانه بباف
من وقتی جمعه هفته کذشته یعنی 5 روز پیش رفتم جمعه بازار تا نقاشیامو بفروشم و 1178 فروش داشتم
و خدا ازم خرید کرد
بعد من چند هفته ای بود هی میدیدم تو مترو یا جاهای دیگه دختر پسرا رو سرشون جوانه بافتنی هست بعد مامانم میگفت تو هم بباف خوبه کنار نقاشیات ولی نبافتم تا اینکه این جمعه وقتی دیدم انگار یه حسی بهم گفت توهم باید ببافی و من رفتم وسایلاشو خریدم و شروع کردم دو روز دیگه جمعه ببرم برای فروش
و خدا که گفت نخواب و بباف جوانه هارو منم چشم گفتم و به طرز عجیبی خوابو ازم گرفت
من این چند روزو هی میگفتم آخه این جوانه ها ربطی به نقاشی ندارن ،من باید از نقاشی درآمد داشته باشم نه چیز دیگه
بعد باز حس کردم که باید انجامش بدی و انجام دادم
وقتی بعد اذان صبح اومدم بخوابم خدا هدایتم کرد که اون دیدگاهو دیدم ،گفتم خدایا چیکار داری با من میکنی
قشنگ نشونه واضح بود برای من که جوانه ها همه شون به فروش میرسن و ادامه بده و بباف
و من دیدگاه دوستمون رو پاسخ دادم و خوابیدم
صبح که بیدار شدم شروع کردم به تمرین رنگ روغنم واقعا سخت بود بارها نجوای ذهنم میگفت نرو کلاس از همینجا دیگه ادامه نده
ولی من گفتم نه دیگه ذهن من ،الان من اربابتم و من همه کارارو انجام میدم نه تو
دیگه خدا کمکم میکنه و من فقط ازش یاد میگیرم
و نذاشتم با نجواهاش منو اذیت و نگران و بترسونه
گفتم من باید تکاملم رو در یادگیری طی بکنم
بعد همینجور داشتم تو اینستاگرام دوباره فایلای تیکه ای استاد عباس منش رو از اکسپلور میدیم و فکر میکردم که یه نقاش رو دیدم که نشون میداد با پول سفارشایی که گرفته یه ماشین فیدیلیتی خریده
که منم خیلی دوست دارم ماشین فیدیلیتی داشته باشم
و به خودم گفتم ببین طیبه وقتی این نقاش و نقاشای دیگه تونستن پس تو هم میتونی و میشه
کافیه که هر روز جدی تر از قبل ادامه بدی
و یه فایلی از استاد رو گوش دادم که میگفت هر روز باید نسبت به دیروزت پیشرفت داشته باشی و شبا بگی من امروز چه کاری باید انجام میدادم که بهتر پیشرفت کنم
وقتی تمرینمو انجام دادم باقیشو نگه داشتم برای فردا و ان شاء الله اگر خدا بخواد ادامه شو فردا رنگ میکنم
بعد خواهرم از سرکارش اومد تا به من سر بزنه یکم صحبت کردیم و یهویی نشستم با قلاب بافی اردک کوچیک بافتم و رو گیره سر وصل کردم و برگم وصل کردم که اردک زیر برگ باشه ،خیلی زیبا و خاص شده بود
دو تا بافتم تا اذان و بعد با خواهرم رفتیم نون بگیرم و برگشتم شام داداشم و خودمو درست کردم
چه شام لذیذ و خوشمزه ای شد ،چرا؟؟؟؟
چون که سبزی نداشتیم تو خونه و من دیدم کرفس داریم و یه لحظه گفتم همیشه کوکو سبزی رو با تره درست میکنیم
چرا که نه اینبارم با کرفس درست میکنم
و شروع کردم به پختنش و وقتی خوردم انقدر طعم زیبایی داشت که لحظه لحظه شو کیف کردم و شکر کردم خدارو
یه طعمی شبیه طعم اسفناج داشت
خوشمزه بود
امروز من کلی کار کردم با عشق و خوشحالم از اینکه خدا بی نهایت بهم عشق میده و کلی ثروت دارم که هرچقدر بگم بازم کمه و کلی نعمت دارم که سپاسگزارم و هرچقدر سپاسگزاری کنم بازم کمه
یه وقتایی انقدر اتفاقای خوب زیاده که یادم میره همه رو بنویسم
و هر روز داره بیشتر و بیشتر میشه
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت برای همه مون باشه
و درود فراوان برای خانم شایسته و همچنان آقای ابراهیم عزیز
روی توانایی تشخیص دلیل نتایج بحث شده
چقدر آگاهی های این فایل قابل تحسین است
و خصوصا وقتی از نیروی قوی کمک میگریم طبق آگاهی که داریم به کمک استاد گرامی قلب جای گاهی فرشتگان است و مغز جایگاهی شیاطین است و چقدر خوبست که از قلب کمک بگیریم بجای مغز
وما میتوانیم بدون اعلانات و تبلغات در آمد داشته باشیم و گفته استاد که بدون تبلغات ده برابر درامد بیشتر کردن و چقدر این روند کار کردن اعتماد بنفس را بالا میبره و این دیدگاه را باید کل ما داشته باشیم
یکی از موضوعات کلیدی دیگر باید گوش کنیم پیشنهادات را و زود تصمیم نگیریم و داستان پدیده چقدر از قلب تصمیم گرفتن سود به خود ما ایجاد میکنه
استاد واقعین یک الگو هستین برای ایجاد کسب و کار موفق بدون تبلیغات
یکی از موضوع مهم برای ایجاد کسب وکار موفق ایمان داشتن به محصول است که این حرف چقدر عالیست باید ایمان داشته باشیم به محصول خود تا زمانیکه بالای محصول خود ایمان نداشته باشیم هرگز موفق نمیشم به سطح بالا ونگاه ایلان هم قابل ستایش است که چقدر دیدگاهی ثروت مندی دارن واین افراد چقدر قوی است وایمان داشتن همه کار ها را انجاممیده باید ایمان داشته باشیم به کار خود و مثل او خانم که گفته بودم اگر غذا به دل تان بود پول بده اگر به دلت نبود اصلا پولی نده و ایمان اینجا خوده نشان میده
چقدر این فایل عالی بود خدا را شکررررر بی نهایت سپاس گذارمممممم و بخیررررر پلان دارممممم دوره روانشناسی ثروت اول را تهیه کنم به امید تو یاالله
در حفظ الله باشید همه دوستان و هم زبانان و خوش شیرین صدا های من
و نه نیکی یک شیوه است و نه بدی؛ تو به بهترین شیوه دفع کن، در این صورت آن کس که میان تو و او دشمنی است، همچون دوستی گرم گردد.
سلام سلااام به استاد عزیزم که با درک اصول و رعایتش الگوی بی نظیری برای انسانها… استادی که پشت رفتارهاش منطق هست نه تقلید… همون اصلی که قران بارها بهش اشاره می کنه
سلام به استاد شایسته جانم… الگوی بی نظیر دیگه که وقتی می بینمش، ایمانم به قانون مدار الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ بیشتر و بیشتر میشه
سلام به دوستان ارزشمندم که با کامنت هاشون و توجه شون به کامنت ها باعث گسترش نور میشن و به قول قرآن هر کدوم به اندازه ای که باعث گسترش نور بشه، جهان بهش پاداش میده…
هر کسی بدی کند، جز همانند آن کیفر نمیبیند، ولی هر کس کار شایستهای کند، چه مرد، چه زن، در حالی که مؤمن باشد چنین کسانی به بهشت درآیند و در آنجا از روزی بیحساب برخوردار گردند.
چون قرار نیست تاریکی گسترش پیدا کنه
ولی نور قرار گسترش پیدا کنه و طبق علم فیزیک، نور موجی گسترش پیدا می کنه و در نتیجه میشه رزق بغیر الحساب
خب بریم به یاری الله و فضلش نکات این فایل بی نظیر رو ثبت کنیم:
گفت و گو با دوستان 31:
توانایی تشخیص دلیل نتایج
توانایی تشخیص اصل از فرع
∆ چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
∆ توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط با آن با توحید عملی؛
∆ اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
∆ چقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم؛
پدیده شاندیز قلبم گفت سرمایه گذاری نکن… هیچ منطقی هم پشتش ندارم… فقط چشم میگم
گاهی جریان هدایت چیزی رو مبگه که اون لحظه منطقش رو نمی فهمی ولی چون به تحربه بهت ثابت شده قطعاً برات پر از خیر و برکت، بی چون و چرا تسلیمش میشی و بعدهاااا متوجه منطقش میشی
آفرین به شما استاد عزیزم… چقدر این تسلیم شدنتون قابل تحسینه… منم دوست دارم ایمانم به خداوند اینقدر قوی بشه که بدون چون و چرا تسلیم حریان هدایت بشم
امروز داشتم سوره غافر رومی خوندم که چقدر عالی منطق داره برای تسلیم حریان هدایت شدن.. الهی شکر در مدار دریافتش بودم… از خدا کمک می خوام که همچین ایمانی بسازم… من لایقشم و انک انت الوهاب
===================================
هزینه تبلیغات⬅️ حاشیه و فرع… دامش اینکه تو به جای اینکه روی خودت کار کنی میای روی نتیجه تبلیغات حساب باز می کنی… یه وقت هایی هم ممکنه جواب بده هاااا ولی داره دام پهن می کنه که بهش وابسته بشی… مثل مواد، اولش ممکنه بهت ارامش بده و دردت رو تسکین بده ولی به جای اینکه بری ریشه درد رو درست کنی بهش عادت می کنی و از اصل دور میشی… بعد دیگه اینقدر بهش وابسته میشی که اربابت میشه…
خیلی عالی توضیح دادی استاد… از اونحایی که عاقبت کار فقط به دست خداست و نتیجه حتی دست ما نیست، پس حساب کردن روی نتیجه تبلیغات شرررررک محسوب میشه و کاری که بیسش شرک باشه، نتیجه مشخصه
از شرکا جدا شد و بدون تبلیغ خاصی، بدون هزینه و با تبلیغ خلاقانه کارش رو انجام داد… نتیجه ده برابر فروش قبل بود… و ایمان ساخته شده و شد جزو خط قرمزهای استاد…
استاد جانم اینم یکی از خط قرمزهای منه… چرا که از اونجایی که عاقبت کار فقط دست خداست، کافیه من سهم خودمو عالی انجام بدم، مشتری و فروش محصول دیگه با خداست… پس من اینقدر روی خودم کار می کنم تا نتیجه دستم باشه و با ایمان به کیفیت محصولم، اونو تبلیغ می کنم و خدا هم مشتری هایی که قدر محصول منو می دونن هدایت می کنه به سمت من… تماااام
====================================
همین دنبال فرع بودن، به یه شکل دیگه:
این سایت طوری طراحی شده که دلیل نتایج استاد عباسمنش… کپی قالب و کدهای سایت منو که پیشنهادهاش رو خودم داده بودم، می فروختن به افراد دیگه… یکیشون که کل زندگیش رو داده بود و خریده بود، نتیجه نگرفته بود و کل زندگیش رو هم از دست داده بود… و طراح سایت به جای پذیرفتن مسئولیت، برچسب زد که استاد تبلیغ هم می کرده چون ما کارهاشون انجام میدادیم… و اون شخص دوباره درگیر یه فرع دیگه شد و رفت سراغ تبلیغ…
استاد جاااان و یه نکته دیگه اینکه افرادی که دنبال اصول نیستن و همش تو حاشیه و فرعبات هستن، تو مدار افرادی قرار می گیرن که تو این مسیر هستن تا به قول قرآن کارهاشون زینت داده بشه و منطقی دیده بشه… و دوم اینکه این افراد به جای پذیرش مسئولیت، از برچسب زدن استفاده می کنن و دنبال مقصر هستن و درگیر حواشی بعدی میشن
===================================
استاد آدمیِ که پیشنهادها رو گوش می کنه و بعد نتایج رو تجزیه و تحلیل می کنه… یک ماه اول از طریق سایت تبلیغ کرده بود ولی نتیجه این بود که افرادی اومدن تو سایت که اصلا تو مدار این آموزش ها نیستن و اصلا نمی فهمن قضیه چیه… کامنت های چرت و پرت… و بعد گفته بود که کل تبلیغات قطع… منطق داشت برای این کار: من نمی خوام همه بیان … می خوام افرادی بیان که تو مدار شنیدنش هستن که اینو فقط خداوند بهتر میدونه و مشتری ها رو خودش میاره… حالا که تبلیغ جواب نمیده احتمالاً میگن که باید هر روز فایل بزارید…
نکته طلایی: وقتی دلیل اصلی موفقیت رو نفهمی، به این راحتی بیراهه میری و درگیر فرع میشی…
====================================
یکی از اصول، ایمانی که به محصول داری… مثال رقبای ایلان ماسک در ماشین های الکتریکی و تسلا که همشون ریجکت شدن… بقیه هم کالیفرنیا بیس بودن، همون زمان بودن، با مبالغ خیلی بیشتر،… ولی چرا تسلا اینقدر موفق بود؟؟ چون به کیفیت محصولش ایمان داشت که این ایمان فقط ورد و چند تا جمله نبود بلکه پشتش منطق های علمی بود
یکی از اصول استاد این بود که به محصولش ایمان داشت و باور داشت… برگه چکاپ فرکانسی در همون جلسه اول در اولین دوره 21 روزه حضوری استاد، که بعد از دوره ببینیم چقدر تغییر کرد؟؟… این همون اطمینان به محصولش که ایمان داره متحول میشن افراد… اگه یه درصد شک داشت به مسیرش، هرگز این کار رو نمی کرد… این سندی بود به ضرر خودش…
یارو طلاق گرفته و محصولی تولید کرده( غذا) که میگه بخور اگه راضی نبودی پولشو نده…
این اطمینان ورد نیست هاااا… اول خودش از این مسیر نتیجه گرفته… بلکه اطمینان بنیادین… پشتش کلی منطق هست…
====================================
مثال بعدی از دنبال فرع بودن: استاد گفته بود من ماسک نزدم… یکی کامنت نوشته بود منم اصلا ماسک نمیزنم حتی اونجاهایی که اجبار.. و من میگم خدا برایم کافیست… معلم و قانون معلم برای نظم کلاس، گوشی نیارن… و دانش اموز بیاره و بگه خدا برای من کافیست… مثل این آیه از قرآن که: قرآن هم می تونه هدایتگر باشه و هم گمراه کننده
نکته کلیدی: اگه من دارم تو یه کشوری زندگی می کنم یا بابد تابع قوانینش باشم یا مهاجرت کنم…
قران هم تو معرفی اصول ده گانه، اصل دهم رو وحدت و نظم معرفی می کنه
راحت ترین معیار: آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نپسند… اینم یکی از اصول ده گانه است
این فایل بی نظیر بود استاد
مرررررسی از ابراهیم جان که با پرسیدن این سوالا، باعث گسترش نور این آگاهی ها شد… و مرررسی از استاد که خالصانه این اگاهی های ارزشمند رو در اختیار ما قرار میدن… و مررررسی از خداوند که منو هدایت کرد به سمت این اگاهی ها… و مررررسی از خودم که اینقدر خوب دارم روی خودم کار می کنم که نتیجه اش میشه، در مدار این آگاهی ها قرار گرفتن به فضل خدا
الهی شکر برای یه صلاتی دیگه … که قطعاً نور رو گسترش میده و به همون اندازه، بهم پاداش میده…
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ… خدایا بر ما صبر ببار و ما را در حال تسلیم بمیران
سلام استاد عزیزم من هروز فایل های زندگی در بهشت گفتگو بادوستان و…. رو میبینم وچند ماهی هم هست که دوره دوازده قدمو گرفت وهروز دارم گوش میکنم ازتون یه خواهشی داشتم شما گفتی اخر قسمت گفتگو بادوست رو برای کسانی میذارم که دورثروت رو خریدن اگه امکانش هست اخر قسمت گفتگو با دوستان برای داوزده قدمم بذارید چون واقعا اون چند قسمت طرز نگاهم رو عوض کرد ودوست دارم بیشتر بفهمم سپاسگزارم وراستی ذهنم خیلی مقاومت میکرد درباره این خواسته ای که شما بکنم واخر قلب موفق شد 🙏🙏🙏🙏🙏
بنام خالق رزاق
سلام به استاد عزیزم وهمه دوستان عباسمنشی
از آقا ابراهیم عزیز تشکر میکنم که با سوال قشنگشون این گفتگوی زیبا شکل گرفت که تشخیص اصل از فرع هست
اصل اینکه کیفیت کارمون رو بالا ببریم مشتری رو خدا برامون میرسونه طرف خودت رو انجام بده خدا طرف خودش رو بلده بی نهایت مشتری هست برای محصولی که تولید کنم و بی نهایت مشتری هست برای خدمتی که انجام بدهیم و ما باید روی خودمون کار کنیم مشتری رو خدا میرسونه
وتبلیغات چیزی که همه با اطمینان ازش به عنوان اصل استفاده میکنند در واقع یک دام هست و گفته میشه که تا تبلیغ نکنید کسی شمارو نمیشناسه
وقتی شرک داریم واز غیر خدا کمک میخواهیم کارمون پیش نمیره یه بستنی فروشی هست توی شهر مون که خیلی شلوغه و همه تو صف هستند تبلیغاتی انجام نداده ولی به اسم میشناسندواگر از کسی بپرسی کجا برم برای بستنی اینجا رو معرفی میکنند در صورتی که تبلیغی نکرده
روی کیفیت محصولش کار کرده
حالا اگر ما تبلیغات کردیم مشتری هم آمد ودید اون کیفیت محصول و خدمات نیست چی میشه ؟
اون همه هزینه وزمانی که گذاشتیم هم نابود میشه
سپاسگزارم
به نام خدا
استاد جان در دوره دوازده قدم کامل توضیح دادن که
چطور شد که تبلیغات را کنار گذاشتن
شراکت را کنار گذاشتن
و از نتایج این موارد هم کامل گفتن
چطور شد ورشکست شدن
چطور خودشون رو دوباره جمع کردنو اون نتایج عالی رو گرفتن
چطور در سایت فعالیت کردن که رفتن پیش کارمنداشون و سوالاتی از اونا کردن و اونام جواب می دادن
چطور تکامل را اول رعایت نکردن ولی بعدا تونستن تکامل خودشون رو به نحو احسنت انجام بدن……
عامل موفقیت اول و در درجه ی اول توکل به رب العالمینه یعنی هر دستی که شما بیاری آخرش شکسته// خود خدا فقط//
خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم از آگاهی ها
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی سلامتی و حال خوب
سلام ب استاد عزیز و ابرهیم عزیز
چقد سوال ابراهیم جان خوب بود
=چقد هدایت خوبه در سرمایه گذاری ها هم هدایت میشید من هم باید ب هدایت گوش بدم با دقت چون در هر لحظه داریم هدایت میشیم
=در راه درست بودن و کاردرست کردن پول وارد زندگیمون میشه
=باید اصول داشت اصول درست یکسان که ایمان داشت ب محصول خود و روی اصول خود بودن و کیفیفت محصول خود اطمینان داشتن
چقد مثال ماسک و قانونی که گفتید قشنگ بود و همیشه سعی کردم طبق قانون باشم و عمل کنم ب قانون همینجور که ب قانون جهان عمل میکنم و هر روز نتیجه درست میگیرم
ممنون برای این اگاهی های و قدرت ذهن و قدرت خداوند
ارزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم برای همه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و بانو شایسته گرامی و سلام به اعضای محترم این سایت الهی و گوهربار خانواده صمیمی عباس منش
گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص
دلیل نتایج
خوشحالم که موفق شدم دومین کامنت مربوط به این دوره رو روزشمار تحول زندگی من فصل 7
فایل 181
رو بنویسم.
عجب فایلی بود واقعاً تحسینتون میکنم استاد عزیز
بیخود نیست که شما به نتایج پایدار و عالی میرسید
چون که شما متفاوت از بقیه عمل می کنید
به خودتون ،به کارتون و محصولی که ارائه میدید ایمان وباور دارید و من با گوش دادن به این فایل فقط شما رو تحسین میکردم صداقت وراستی تو کلامتون موج میزنه
من از اون کسایی بودم که همون دفعه اولی که صداتونو شنیدم صداقت رو تو کلامتون حس کردم انقدر که محکم صحبت میکنید یادمه که این فایل رو یه بار دیگه هم گوش کردم و همینجور شما رو ذهنی تحسین میکردم ولی این دفعه گفتم باید بیام بنویسم
بنویسم ومکتوب کنم برای خودم تا
بتونم ذرهای از این استمرار شما رو روی روابطم و توی عادتهام به کار ببرم اصلا با نوشتن هست که آروم میشم و احساس میکنم که میتونم ذرهای به گفتههاتون عمل کنم
وقتی کامنت مینویسم انگار که یه قله رو فتح کردم.
مفاهیمی که در این فایل مورد بررسی قرار گرفته است:
1_چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
2_توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط آن با توحید عملی؛
3_اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
وچقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم
سپاسگزارم ازشما و مریم جون که این آگاهی های ارزشمند رو برای ما به رایگان به اشتراک میذارید
سپاسگزاردوستانی هستم که انگیزه نوشتن رو در من با نوشتن کامنتاشون ایجاد کردند
ممنونم خدای عزیزم عاشقانه و آگاهانه دوستتدارم
خدایا متشکرم به خاطر این سایت واین همه آگاهیهای گوهربار
سلام وعرض ادب دارم خدمت تمامی مثبت اندیشان ومسیرتوحیدالهی
دوستان این فایل رودیروزگوش دادم
ودیشب خواب استادرودیدم که بهم طناب ورزشی هدیه دادواقعاذوق زده شده بودم
و اینکه درباره این فایل نظرم رومیخواستم بگم
وقتی ماانسانهاواقعاتوحیدگرمیشویم
نیازی نیست که وقت و زمان ونظرات راپیگیرباشیم
به قول استاد،پای درراه بنه هیچ مپرس،خودراه بگویدت که چون باید کرد
از وقتی که من متوجه این موضوع شدم
زندگیم دگرگون شده
نه تبلیغ کردم نه اصراربه دیده شدن
نه زمان مهمه برام نه مسائل دیگه
چون فقط عشق منوهدایت میکنه،من کاراموباخداتقسیم میکنم
من هرروزمیگم
خدایاکاروتلاش وحرکت ازمن پول وثروت وبرکت ازتو
واین دیدگاه هم آرامش ذهنی برام ایجادمیکنه هم آرامش قلبی
چون اونقدرخیالم راحت میشه که فقط باعشق ولذت کارمیکنم
باورکنیددوستان من فقط بافایلهای رایگان استادنتیجه گرفتما
وهیچ فایل ودوره ای تهیه نکردم
من ازسایت استادفقط کتاب الکترونیکی تهیه کردم
ومعجزه های خدارومشاهده کردم
درصورتیکه قبلا
خشک مقدس نماعمل میکردم
به قول استاد
وقتی بهتون میگن چه دینی دارید
فقط بگید
من خداپرستم وموحدم،ومشرک نیستم
خدایا بینهایت شکرت
استادعزیزودوستانیکه این متن روخوندید
ازصمیم قلبم دوستتون دارم
علی الخصوص بانومریم بزرگوار
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 181
خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت قدم گذاشتن به فصل هفتم از روز شمار زندگی ام قدم به قدم باهاش پیش میرم دورههایی که تهیه کردم دوره عزت نفس و دوره 12 قدم و با این روز شمار ادامه میدم و با این کار ورودیهای ذهنمو کنترل میکنم جمله استاد و تو دفترم نوشتم و خواستم بابتش کامنت روز شمارم و بنویسم
اصول: ایمانی که به محصول داری
من یه بازاریم و دیدگاه خودم و مینویسم اون ایمانی که من به محصولات خودم دارم مشتری رو وارد مغازم میکنه هر جنسی رو که میفروشم با اطمینان کامل به مشتری عرضه میکنم و این اطمینان و به مشتریم انتقال میدم طوری که مشتری میاد فقط چیزی رو که میخواد بر می داره و میزاره رو پیشخوان تا حساب کنم البته مشتریهای ثابتی که دارم و وقتی مشتری جدید میاد هر چیزی که میخواد قشنگ بهش توضیح میدم و با اطمینان جنسمو بهش میفروشم و میگم که جنسم هر ایرادی داشت برای خودم با خیال راحت کاری میکنم که مشتریم خریدش و کنه و دستشو باز میزارم برای مرجوع کردنش و به لطف خدا تا الان هیچ موردی نبوده که بیاد مشتری بگه که من از جنسی که دادی رازی نیستم همون حرفی که از بچگی آویزه گوشم کردم و تو کارم اجرا میکنم (آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند) رو هم تو کارم و هم تو برخوردم با افراد اجرا میکنم من همیشه سعیم بر اینکه تو زندگی و کسب و کارم صداقت و داشته باشم سعی میکنم که اینطور باشم و در مسیر درست حرکت کنم و با آگاهی الآنم بقیه رو میسپاریم به خدا یاد گرفتم که بزرگ فکر کنم یاد گرفتم که من اومدم به این دنیا که کاری انجام بدم یاد گرفتم که مولد ثروت باشم نه دنبال درآوردن یه لقمه نون برا سیر شدن شکمم من باید تو این تایم که خدا بهم هدیه داده که این دنیا رو تجربه کنم کاری انجام داده باشم من به این هدف فکر میکنم و پیش میرم آرزو دارم که تو گسترش جهان کاری کرده باشم و خداوند و هر روز تو دفتر سپاسگزاریم مینویسم و شکر گزارش هستم بابت هدایتم به سمت استاد عززززززییییم و دوستان بینظیری که دارم و بابت این همه نعمته حال خوب متشکرم خدا جونم
ردپای امروزم خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت امروزم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
181 . روز شمار تحول زندگی من با عشق روز 7 شهریور رو مینویسم
یاد بگیر
از جهان اطرافت ،از آدم ها ،از الگوهایی که میبینی ،حتی کسی که یه تلاش کوچیک میکنه اونم میتونه برای تو الگو باشه
چند روزه که مادرم رفته خونه آبجیم و من تو خونه از صبح تا شب تنهایی میشینم و کارای نقاشی و رنگ روغن و بافتنی میبافم
فردای روزی که رفت و رسید خونه آبجیم زنگ زدم تا باهاش حرف بزنم
گفت طیبه ببین چی شد، رفتم تو مغازه های گرگان و جاکلیدیای نقاشی شده ات رو به مغازه ها نشون دادم
و ازم 2 بسته خریدن
اون لحظه گفتم طیبه از مامان یاد بگیر ببین قدم هاشو چه سریع برداشته
زودتر از تو عمل میکنه و نتیجه رو هم خدا با توجه به عملش بهش میده
گریم گرفت الان
چون وقتی داشتم مینوشتم به این فکر کردم که من از وقتی شروع کردم به تغییر از درونم خیلی چیزا تغییر کرد
حتی خانواده ام و اطرافیانم
مادرم هم چند وقته که جمعه بازار نقاشیای منو با چند تا وسیله دیگه که از بازار خریده و خودش با پول خودش میگیره و میبره میفروشه و درآمد شده براش
انقدر ذوق داره که هر هفته منتظره جمعه بره برای فروش
و الان که رفته خونه آبجیم چند بسته از جاکلیدیای اموجی منو برداشته تا ببره اونجا و بفروشه به مغازه دارا
مامانم میگفت طیبه ببین انقدر خوششون اومد از جاکلیدیات
بعد من دوباره میگفتم طیبه یاد بگیر نمونه الگویی که باید بهش نگاه کنی و یاد بگیری که قدم برداری که برای تو هم با توجه به قدم هات و حرکت هایی که میکنی ،خدا بهت عطا کنه
بعد اونروز گذشت من چیزی تو روزشمارام و رد پاهام تو سایت چیزی ننوشتم درموردش
ولی امروز بهم تاکید شد حس کردم که باید بنویسمش
مادرم دیروز بعد از ظهر دوباره رفته بازار گرگان و نقاشیامو نشون داده و ازش خرید کردن
وقتی بهم گفت گفتم خدایا شکرت کمکم کن منم انقدر سریع قدم بردارم و ایمانمو در عمل بهت نشون بدم و نشینم و فقط دو سه جا نبرم نقاشیامو
مادرم به من درس بزرگی داد که سعی کنم از همین لحظه قدم بردارم و ایمانم رو به خدا نشون بدم در عمل
امشب که شب 7 شهریور بود و من بیدار موندم ،خوابم میومد گفتم خدا اجازه دارم بخوابم ،گفت نه
قشنگ حس کردم که نباید بخوابم
و بهم گفت بشین و از گیره سرای جوانه ،بباف
تا ساعت 4 بافتم و بعد نماز خواستم بخوابم هدایتم کرد به فایل
گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا – صفحه 20
نمیدونم چرا توجهمو یه دیدگاه جلب کرد ،البته همه اش کار خداست
وقتی خوندم نوشته هاشو
این نوشته توجهمو جلب کرد
و قشنگ پله به پله میام جلو
رشد میکنم
ی برگ سبز جوانه زده
شایدم دوتا
انگاری سومی هم داره جوانه میزنه
و من تو مسیر رشدم
وای یعنی حیرت زده شدم از این متن
آخه خدا به من گفت نخواب و بشین جوانه بباف
من وقتی جمعه هفته کذشته یعنی 5 روز پیش رفتم جمعه بازار تا نقاشیامو بفروشم و 1178 فروش داشتم
و خدا ازم خرید کرد
بعد من چند هفته ای بود هی میدیدم تو مترو یا جاهای دیگه دختر پسرا رو سرشون جوانه بافتنی هست بعد مامانم میگفت تو هم بباف خوبه کنار نقاشیات ولی نبافتم تا اینکه این جمعه وقتی دیدم انگار یه حسی بهم گفت توهم باید ببافی و من رفتم وسایلاشو خریدم و شروع کردم دو روز دیگه جمعه ببرم برای فروش
و خدا که گفت نخواب و بباف جوانه هارو منم چشم گفتم و به طرز عجیبی خوابو ازم گرفت
من این چند روزو هی میگفتم آخه این جوانه ها ربطی به نقاشی ندارن ،من باید از نقاشی درآمد داشته باشم نه چیز دیگه
بعد باز حس کردم که باید انجامش بدی و انجام دادم
وقتی بعد اذان صبح اومدم بخوابم خدا هدایتم کرد که اون دیدگاهو دیدم ،گفتم خدایا چیکار داری با من میکنی
قشنگ نشونه واضح بود برای من که جوانه ها همه شون به فروش میرسن و ادامه بده و بباف
و من دیدگاه دوستمون رو پاسخ دادم و خوابیدم
صبح که بیدار شدم شروع کردم به تمرین رنگ روغنم واقعا سخت بود بارها نجوای ذهنم میگفت نرو کلاس از همینجا دیگه ادامه نده
ولی من گفتم نه دیگه ذهن من ،الان من اربابتم و من همه کارارو انجام میدم نه تو
دیگه خدا کمکم میکنه و من فقط ازش یاد میگیرم
و نذاشتم با نجواهاش منو اذیت و نگران و بترسونه
گفتم من باید تکاملم رو در یادگیری طی بکنم
بعد همینجور داشتم تو اینستاگرام دوباره فایلای تیکه ای استاد عباس منش رو از اکسپلور میدیم و فکر میکردم که یه نقاش رو دیدم که نشون میداد با پول سفارشایی که گرفته یه ماشین فیدیلیتی خریده
که منم خیلی دوست دارم ماشین فیدیلیتی داشته باشم
و به خودم گفتم ببین طیبه وقتی این نقاش و نقاشای دیگه تونستن پس تو هم میتونی و میشه
کافیه که هر روز جدی تر از قبل ادامه بدی
و یه فایلی از استاد رو گوش دادم که میگفت هر روز باید نسبت به دیروزت پیشرفت داشته باشی و شبا بگی من امروز چه کاری باید انجام میدادم که بهتر پیشرفت کنم
وقتی تمرینمو انجام دادم باقیشو نگه داشتم برای فردا و ان شاء الله اگر خدا بخواد ادامه شو فردا رنگ میکنم
بعد خواهرم از سرکارش اومد تا به من سر بزنه یکم صحبت کردیم و یهویی نشستم با قلاب بافی اردک کوچیک بافتم و رو گیره سر وصل کردم و برگم وصل کردم که اردک زیر برگ باشه ،خیلی زیبا و خاص شده بود
دو تا بافتم تا اذان و بعد با خواهرم رفتیم نون بگیرم و برگشتم شام داداشم و خودمو درست کردم
چه شام لذیذ و خوشمزه ای شد ،چرا؟؟؟؟
چون که سبزی نداشتیم تو خونه و من دیدم کرفس داریم و یه لحظه گفتم همیشه کوکو سبزی رو با تره درست میکنیم
چرا که نه اینبارم با کرفس درست میکنم
و شروع کردم به پختنش و وقتی خوردم انقدر طعم زیبایی داشت که لحظه لحظه شو کیف کردم و شکر کردم خدارو
یه طعمی شبیه طعم اسفناج داشت
خوشمزه بود
امروز من کلی کار کردم با عشق و خوشحالم از اینکه خدا بی نهایت بهم عشق میده و کلی ثروت دارم که هرچقدر بگم بازم کمه و کلی نعمت دارم که سپاسگزارم و هرچقدر سپاسگزاری کنم بازم کمه
یه وقتایی انقدر اتفاقای خوب زیاده که یادم میره همه رو بنویسم
و هر روز داره بیشتر و بیشتر میشه
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت برای همه مون باشه
خدایااااااا هر انچه دارم از ان توست
بنام خدای مهربان !
سلام و درود خدمت شما استاد عزیز
و درود فراوان برای خانم شایسته و همچنان آقای ابراهیم عزیز
روی توانایی تشخیص دلیل نتایج بحث شده
چقدر آگاهی های این فایل قابل تحسین است
و خصوصا وقتی از نیروی قوی کمک میگریم طبق آگاهی که داریم به کمک استاد گرامی قلب جای گاهی فرشتگان است و مغز جایگاهی شیاطین است و چقدر خوبست که از قلب کمک بگیریم بجای مغز
وما میتوانیم بدون اعلانات و تبلغات در آمد داشته باشیم و گفته استاد که بدون تبلغات ده برابر درامد بیشتر کردن و چقدر این روند کار کردن اعتماد بنفس را بالا میبره و این دیدگاه را باید کل ما داشته باشیم
یکی از موضوعات کلیدی دیگر باید گوش کنیم پیشنهادات را و زود تصمیم نگیریم و داستان پدیده چقدر از قلب تصمیم گرفتن سود به خود ما ایجاد میکنه
استاد واقعین یک الگو هستین برای ایجاد کسب و کار موفق بدون تبلیغات
یکی از موضوع مهم برای ایجاد کسب وکار موفق ایمان داشتن به محصول است که این حرف چقدر عالیست باید ایمان داشته باشیم به محصول خود تا زمانیکه بالای محصول خود ایمان نداشته باشیم هرگز موفق نمیشم به سطح بالا ونگاه ایلان هم قابل ستایش است که چقدر دیدگاهی ثروت مندی دارن واین افراد چقدر قوی است وایمان داشتن همه کار ها را انجاممیده باید ایمان داشته باشیم به کار خود و مثل او خانم که گفته بودم اگر غذا به دل تان بود پول بده اگر به دلت نبود اصلا پولی نده و ایمان اینجا خوده نشان میده
چقدر این فایل عالی بود خدا را شکررررر بی نهایت سپاس گذارمممممم و بخیررررر پلان دارممممم دوره روانشناسی ثروت اول را تهیه کنم به امید تو یاالله
در حفظ الله باشید همه دوستان و هم زبانان و خوش شیرین صدا های من
بسم الله الرحمن الرحیم
فصلت:34
وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ
و نه نیکی یک شیوه است و نه بدی؛ تو به بهترین شیوه دفع کن، در این صورت آن کس که میان تو و او دشمنی است، همچون دوستی گرم گردد.
سلام سلااام به استاد عزیزم که با درک اصول و رعایتش الگوی بی نظیری برای انسانها… استادی که پشت رفتارهاش منطق هست نه تقلید… همون اصلی که قران بارها بهش اشاره می کنه
سلام به استاد شایسته جانم… الگوی بی نظیر دیگه که وقتی می بینمش، ایمانم به قانون مدار الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ بیشتر و بیشتر میشه
سلام به دوستان ارزشمندم که با کامنت هاشون و توجه شون به کامنت ها باعث گسترش نور میشن و به قول قرآن هر کدوم به اندازه ای که باعث گسترش نور بشه، جهان بهش پاداش میده…
غافر:40
مَنْ عَمِلَ سَیِّئَهً فَلَا یُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِـحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ
هر کسی بدی کند، جز همانند آن کیفر نمیبیند، ولی هر کس کار شایستهای کند، چه مرد، چه زن، در حالی که مؤمن باشد چنین کسانی به بهشت درآیند و در آنجا از روزی بیحساب برخوردار گردند.
چون قرار نیست تاریکی گسترش پیدا کنه
ولی نور قرار گسترش پیدا کنه و طبق علم فیزیک، نور موجی گسترش پیدا می کنه و در نتیجه میشه رزق بغیر الحساب
خب بریم به یاری الله و فضلش نکات این فایل بی نظیر رو ثبت کنیم:
گفت و گو با دوستان 31:
توانایی تشخیص دلیل نتایج
توانایی تشخیص اصل از فرع
∆ چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
∆ توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط با آن با توحید عملی؛
∆ اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
∆ چقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم؛
پدیده شاندیز قلبم گفت سرمایه گذاری نکن… هیچ منطقی هم پشتش ندارم… فقط چشم میگم
گاهی جریان هدایت چیزی رو مبگه که اون لحظه منطقش رو نمی فهمی ولی چون به تحربه بهت ثابت شده قطعاً برات پر از خیر و برکت، بی چون و چرا تسلیمش میشی و بعدهاااا متوجه منطقش میشی
آفرین به شما استاد عزیزم… چقدر این تسلیم شدنتون قابل تحسینه… منم دوست دارم ایمانم به خداوند اینقدر قوی بشه که بدون چون و چرا تسلیم حریان هدایت بشم
امروز داشتم سوره غافر رومی خوندم که چقدر عالی منطق داره برای تسلیم حریان هدایت شدن.. الهی شکر در مدار دریافتش بودم… از خدا کمک می خوام که همچین ایمانی بسازم… من لایقشم و انک انت الوهاب
===================================
هزینه تبلیغات⬅️ حاشیه و فرع… دامش اینکه تو به جای اینکه روی خودت کار کنی میای روی نتیجه تبلیغات حساب باز می کنی… یه وقت هایی هم ممکنه جواب بده هاااا ولی داره دام پهن می کنه که بهش وابسته بشی… مثل مواد، اولش ممکنه بهت ارامش بده و دردت رو تسکین بده ولی به جای اینکه بری ریشه درد رو درست کنی بهش عادت می کنی و از اصل دور میشی… بعد دیگه اینقدر بهش وابسته میشی که اربابت میشه…
خیلی عالی توضیح دادی استاد… از اونحایی که عاقبت کار فقط به دست خداست و نتیجه حتی دست ما نیست، پس حساب کردن روی نتیجه تبلیغات شرررررک محسوب میشه و کاری که بیسش شرک باشه، نتیجه مشخصه
از شرکا جدا شد و بدون تبلیغ خاصی، بدون هزینه و با تبلیغ خلاقانه کارش رو انجام داد… نتیجه ده برابر فروش قبل بود… و ایمان ساخته شده و شد جزو خط قرمزهای استاد…
استاد جانم اینم یکی از خط قرمزهای منه… چرا که از اونجایی که عاقبت کار فقط دست خداست، کافیه من سهم خودمو عالی انجام بدم، مشتری و فروش محصول دیگه با خداست… پس من اینقدر روی خودم کار می کنم تا نتیجه دستم باشه و با ایمان به کیفیت محصولم، اونو تبلیغ می کنم و خدا هم مشتری هایی که قدر محصول منو می دونن هدایت می کنه به سمت من… تماااام
====================================
همین دنبال فرع بودن، به یه شکل دیگه:
این سایت طوری طراحی شده که دلیل نتایج استاد عباسمنش… کپی قالب و کدهای سایت منو که پیشنهادهاش رو خودم داده بودم، می فروختن به افراد دیگه… یکیشون که کل زندگیش رو داده بود و خریده بود، نتیجه نگرفته بود و کل زندگیش رو هم از دست داده بود… و طراح سایت به جای پذیرفتن مسئولیت، برچسب زد که استاد تبلیغ هم می کرده چون ما کارهاشون انجام میدادیم… و اون شخص دوباره درگیر یه فرع دیگه شد و رفت سراغ تبلیغ…
استاد جاااان و یه نکته دیگه اینکه افرادی که دنبال اصول نیستن و همش تو حاشیه و فرعبات هستن، تو مدار افرادی قرار می گیرن که تو این مسیر هستن تا به قول قرآن کارهاشون زینت داده بشه و منطقی دیده بشه… و دوم اینکه این افراد به جای پذیرش مسئولیت، از برچسب زدن استفاده می کنن و دنبال مقصر هستن و درگیر حواشی بعدی میشن
===================================
استاد آدمیِ که پیشنهادها رو گوش می کنه و بعد نتایج رو تجزیه و تحلیل می کنه… یک ماه اول از طریق سایت تبلیغ کرده بود ولی نتیجه این بود که افرادی اومدن تو سایت که اصلا تو مدار این آموزش ها نیستن و اصلا نمی فهمن قضیه چیه… کامنت های چرت و پرت… و بعد گفته بود که کل تبلیغات قطع… منطق داشت برای این کار: من نمی خوام همه بیان … می خوام افرادی بیان که تو مدار شنیدنش هستن که اینو فقط خداوند بهتر میدونه و مشتری ها رو خودش میاره… حالا که تبلیغ جواب نمیده احتمالاً میگن که باید هر روز فایل بزارید…
نکته طلایی: وقتی دلیل اصلی موفقیت رو نفهمی، به این راحتی بیراهه میری و درگیر فرع میشی…
====================================
یکی از اصول، ایمانی که به محصول داری… مثال رقبای ایلان ماسک در ماشین های الکتریکی و تسلا که همشون ریجکت شدن… بقیه هم کالیفرنیا بیس بودن، همون زمان بودن، با مبالغ خیلی بیشتر،… ولی چرا تسلا اینقدر موفق بود؟؟ چون به کیفیت محصولش ایمان داشت که این ایمان فقط ورد و چند تا جمله نبود بلکه پشتش منطق های علمی بود
یکی از اصول استاد این بود که به محصولش ایمان داشت و باور داشت… برگه چکاپ فرکانسی در همون جلسه اول در اولین دوره 21 روزه حضوری استاد، که بعد از دوره ببینیم چقدر تغییر کرد؟؟… این همون اطمینان به محصولش که ایمان داره متحول میشن افراد… اگه یه درصد شک داشت به مسیرش، هرگز این کار رو نمی کرد… این سندی بود به ضرر خودش…
یارو طلاق گرفته و محصولی تولید کرده( غذا) که میگه بخور اگه راضی نبودی پولشو نده…
این اطمینان ورد نیست هاااا… اول خودش از این مسیر نتیجه گرفته… بلکه اطمینان بنیادین… پشتش کلی منطق هست…
====================================
مثال بعدی از دنبال فرع بودن: استاد گفته بود من ماسک نزدم… یکی کامنت نوشته بود منم اصلا ماسک نمیزنم حتی اونجاهایی که اجبار.. و من میگم خدا برایم کافیست… معلم و قانون معلم برای نظم کلاس، گوشی نیارن… و دانش اموز بیاره و بگه خدا برای من کافیست… مثل این آیه از قرآن که: قرآن هم می تونه هدایتگر باشه و هم گمراه کننده
نکته کلیدی: اگه من دارم تو یه کشوری زندگی می کنم یا بابد تابع قوانینش باشم یا مهاجرت کنم…
قران هم تو معرفی اصول ده گانه، اصل دهم رو وحدت و نظم معرفی می کنه
راحت ترین معیار: آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نپسند… اینم یکی از اصول ده گانه است
این فایل بی نظیر بود استاد
مرررررسی از ابراهیم جان که با پرسیدن این سوالا، باعث گسترش نور این آگاهی ها شد… و مرررسی از استاد که خالصانه این اگاهی های ارزشمند رو در اختیار ما قرار میدن… و مررررسی از خداوند که منو هدایت کرد به سمت این اگاهی ها… و مررررسی از خودم که اینقدر خوب دارم روی خودم کار می کنم که نتیجه اش میشه، در مدار این آگاهی ها قرار گرفتن به فضل خدا
الهی شکر برای یه صلاتی دیگه … که قطعاً نور رو گسترش میده و به همون اندازه، بهم پاداش میده…
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ… خدایا بر ما صبر ببار و ما را در حال تسلیم بمیران
آمین
سلام استاد عزیزم من هروز فایل های زندگی در بهشت گفتگو بادوستان و…. رو میبینم وچند ماهی هم هست که دوره دوازده قدمو گرفت وهروز دارم گوش میکنم ازتون یه خواهشی داشتم شما گفتی اخر قسمت گفتگو بادوست رو برای کسانی میذارم که دورثروت رو خریدن اگه امکانش هست اخر قسمت گفتگو با دوستان برای داوزده قدمم بذارید چون واقعا اون چند قسمت طرز نگاهم رو عوض کرد ودوست دارم بیشتر بفهمم سپاسگزارم وراستی ذهنم خیلی مقاومت میکرد درباره این خواسته ای که شما بکنم واخر قلب موفق شد 🙏🙏🙏🙏🙏