گفتگو با دوستان 28 | تأثیرگذارترین عامل جذب مشتری - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

آگهی های تبلیغاتی تا چه اندازه در موفقیت کسب و کار مهم اند ؟

به بهانه گفت گوی تلفنی استاد عباس منش با یکی از دوستان می خواستم بگم :

اتفاق هادر عالم مادی منشای غیر مادی دارد و بر اساس برنامه منظم ناپیدای نظام هستی مدیریت می شود. فهم و درک ما از وقوع اتفاق ها کاملا منطقی و مادی است بنابراین برای هر حادثه و رویداد مبارک یا نامبارکی به دنبال استدلال های منطقی می گردیم . این نوع دریافت از کارکرد جهان هستی کاملا ابتدایی است و نمی تواند ما را به نتایج درستی برساند.

اگر کسی در عالم مادی به همه خواسته ها در زمینه های مختلف مالی و غیر مالی رسید بدون تردید منشا این اتفاق ها از عالم غیر مادی و بر اساس استدلال های فرامنطقی است یعنی ذهن منطقی استدلالی ما توان درک آن را ندارد به همین خاطر ناگزیر از چیزهایی یاد می کند که با عقل مادی تحلیل می شود . در حالی که منشای این عقل زاییده عالم غیر مادی است . بنابراین اگر استاد عباس منش از یک خانه سیمانی 6 متری به مالکیت ده ها هزار متر مربع املاک در آمریکا می رسد مثل همه اتفاق ها دارای منشای غیر مادی است و به خاطر تبلیغ کردن یا تبلیغ نکردن نیست.

اگر فلانی در کسب و کار خود به رشد درآمدی عالی رسید ناشی از تفکر ذهنی و همسویی و هماهنگی با چرخ نظام هستی است. برای رسیدن نیاز به حرکت و عمل است. حرکت یعنی ایده ، طرح ، فکر و عمل یعنی انجام دادن آن اتفاق در عالم ماده. مثلا اگر کسی می خواهد در زمینه اغذیه کسب و کاری راه بیندازد یک طرح و ایده و فکر اولیه در ذهن او بر اساس باورهای ذهنی شکل می گیرد. این باورها هم زاییده عالم مادی است اما برای این که به نتیچه برسد باید عمل شود یعنی شکل فیزیکال پیداکند اما هر حرکت و عمل زمانی به نتیجه دلخواه می رسد که همسویی با نظام ناپیدای جهان هستی را به همراه داشته باشد.

صدها و هزاران ساندویچی بر اساس همین معادله حرکت و عمل در عالم مادی شکل گرفته اما از بین آنها چند تا مثل مک دونالد توانستند در عالم مادی تجلی عالی داشته باشند. این تجلی که به نتایج مالی هم رسیده ناشی از همسویی ذهن خواهنده با نظام کیهانی است. در ایران کنونی حداقل طی ده سال اخیر ده ها شرکت سعی کردند برند خود را در سطح داخلی نامدار کنند تبلیغات زیادی کردند . از تبلیغات تلویزیونی تا اینستاگرامی از تراکت تا بیلبورد اما امروز هیچ اسم و نشانی ندارند. اگر موفقیت قائم به وجود تبلیغات باشد پس هر تبلیغ باید نتیجه مساوی داشته باشد. پس چرا یک امر مساوی در عالم مادی نتیجه های متفاوت دارد؟ برای این که عمل فیزیکی مثل تبلیغات عامل موفقیت نیست. اینکه هر کس تبلیغ کند بهتر دیده می شود اشتباه است هر گاه آدمی با نظام کیهانی برای رسیدن به خواسته همسو و هماهنگ شود اسباب و شرایط برای تحقق خواسته به شکل مادی تجلی می کند این سبب می تواند آگهی باشد.

اگر به زندگی آدم های موفق در همه زمینه ها در دنیا نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که تلاش های فیزیکی ناهمسو هیچ نقشی در رسیدن به خواسته نداشته است. بازیگر برنده جایزه اسکار الزاما از دل بهترین دانشگاه هنر نیویورک بیرون نیامده گاهی از دل کوچه های فقیر نشین و بدون درس و مدرسه یک هنرمند بزرگ به دنیا می آید.

صدها و هزاران نفر بچه های خود را در بهترین آموزشگاه های هنری ،موسیقی و ورزشی ثبت نام می کنند اما کسی موفق می شود که دارای باورهای درست است. این باورهای درست زمینه ها را برای ادراک و دریافت بهتر الهام های کیهانی فراهم می کند و زمینه هدایت را مهیا می سازد.

بنابر این کسی که در منزل پیانوی بزرگ و شیکی دارد و بهترین معلم موسیقی به او درس می دهد نوازنده هنرمندی نمی‌شود. در کسب و کار هم اگر همسویی با نظم ناپیدای جهان هستی وجود نداشته باشد تمام اعمال فیزیکال بی نتیجه می ماند. اما اگر ذهن با نظم ناپیدای هستی همسو شود اسباب تبلیغ و آموزش و …فراهم می شود. به بیان دیگر تبلیغات و آگهی و آموزش و یادگیری و شرایط بیرونی موخر بر همسویی ذهن با نظام کیهانی است.

شرط اول قدم آن است که در راهی که می روی ایمان و اعتماد و باور درست داشته باشی وقتی با ایمان گام بر می داری ارتعاش های برآمده از باور یقنی و ایمان قلبی امکان های فراوان را برای رسیدن به خواسته ات فراهم می کند که این امکان ها شاید آگهی باشد یا یک تبلیغ در روزنامه و یا یک بیلبورد.

کسانی که کار می کنند اگرهدفی داشته باشند زمانی به آن می رسند که با باورهای یقینی و ایمان استوار به سمت آن حرکت کنند. تلاش فیزیکی مثل آموزش ، تبلیغات ، یادگیری موخر بر تلاش های ذهنی است تا زمینه ها آماده نباشد اسباب و شرایط تجلی خواسته فراهم نمی شود. کسی سی سال کار می کند به جایی نمی رسد کسی سه سال کار می کند به همه خواسته ها می رسد.

همه کسانی که به این دست از تحلیل ها روی می آورند دریافت درستی از جهان هستی و سازوکار آفرینش ندارند. اتفاقی که در زندگی استاد عباس منش افتاد یک اتفاق ساده است اما همسو با رمز و راز جهان هستی . یعنی ما همیشه به دنبال مصادیق عینی و مادی برای تبیین واقعیت های زندگی هستیم برای همین اگر کسی صاحب ثروت شد به دنبال شواهد مادی می گردیم و تصور می کنیم که تبلیغات یا پوستر چسباندن استاد عباس منش در 10 سال قبل، زمینه را برای امروز فراهم کرد حال آنکه یک امر مساوی در عالم مادی باید نتیجه مساوی داشته باشد. پس چرا کسانی که صدها و هزار برابر از او پوستر چسباندند و یا تبلیغات دادند به خواسته های خود نزدیک نشدند؟

چون منشای اتفاق هاعالم، ماده نیست. اگر در قرآن به عالم غیب اشاره می شود به این دلیل است که نظم ناپیدایی در عالم هستی وجود دارد که بخش کوچکی از آن توسط دانشمندان فیزیک کوانتوم دریافت شد و صد البته صدها و هزاران راز نامکشوف دیگر وجود دارد.

جمله مشهوری است که اغلب سخنرانان آن را بیان می کنند: هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمی افتد .بلکه برای هر اتفاقی باید دنبال علت بود اما علت العلل همه پدیده های عالم مادی غیر مادی است یعنی اگر کسی به حد اعلای خواسته اش در زمینه مالی ، هنری ، ورزشی و… می رسد ناشی از جمع علت های مادی نیست. چون خود علت مادی منشای غیر مادی دارد.

اگر کسی تبلیغ می کند منشا بروز و تجلی آن از عالم غیر ماده است و باید در نظم ناپیدا و مستتر جهان هستی آن را جست و جو کرد. ما هنوز به درک این لطیفه بزرگ هستی دست نیافتیم و فکر می کنیم چون ما در عالم ماده حرکت می کنیم اتفاق ها را با ذهن منطقی رقم می زنیم در صورتی که خود حرکت در عالم ماده منشای غیر مادی دارد. یعنی اگر کسی کسب وکاری راه می اندازد و یا بیکار است منشای غیر مادی دارد. اما منشای غیر مادی به معنای نقش نداشتن ما نیست. نقش ما برای بروز اتفاق و رویداد در عالم ماده ، مادی نیست بلکه ذهنی و غیر مادی است.

کسی که پولدار می شود یا کسی که فقیر می شود یک تجلی مادی دارد اما منشای آن عالم ماده نیست. وقتی ذهن بتواند با ایجاد ارتعاش های مناسب با نظام کیهانی همسو شود اسباب و شرایط برای تحقق ماده فراهم می شود در این صورت آگهی یا تبلیغات هم می تواند یکی از صورت های تجلی ذهن در عالم ماده باشد. یعنی به نوعی به فرد در زمان درست الهام می شود که از چه راهی برود تا بتواند به مقصد برسد. در حقیقت هر لحظه به ما راه نشان داده می شود اما بسیاری از افراد نمی توانند با آن ارتباط برقرار کنند. گروه اندگی که به این باور یقینی می رسند که راه به آنها از سوی ناظم حقیقی جهان گفته می شود می توانند معنای لذت بخش زندگی را درک کنند.

باورحداقل تلاش اینجا معنا می دهد. الزاما کسی که صد تا بیلبورد و آگهی زده موفق تر نیست .این به معنای بی توجه ای به مصادیق عالم ماده برای موفقیت نیست. یعنی تبلیغات برای معرفی کالا یا فرد مهم است اما چرایی این اتفاق مهم است. این تبلیغات گاهی با یک تراکت ساده اتفاق می افتد گاهی با یک بیلیورد و گاهی یا یک جمله ساده در یک سخنرانی.

اگر کسی کسب و کاری دارد و می خواهد آن را رشد دهد و یا درآمد عالی از آن کسب کند باید به کار خود باور داشته باشد. باور یعنی حرکت یعنی عمل به چیزی که می خواهی. وقتی باور یقینی باشد با یک حس خوب راه به شما نشان داده می شود . این راه شاید تبلیغات باشد شاید یک سخنرانی باشد شاید یک تلفن باشد. اما به شما الهام می شود یعنی شما نمی توانید بر اساس مصادیق عالم ماده برای رسیدن به موفقیت به شکل تقلیدی عمل کنید و بگویید چون رقبا تبلیغات کردند ما هم باید تبلیغات کنیم اگر این گونه است چرا شرکت تسلا بدون تبلیغات سرآمد جهان شد.

راه رسیدن به تعداد نفوس آدمی است. هرکس از یک راهی به نتیجه می رسد . به عبارت دیگر راه از طریق مظاهر غیر منطقی الهام می شود و کسانی که به درک درست جهان برسند به اندازه ادراک شان به شهود دست می یابند و نتایج عالی می گیرند.

کسی که درس اقتصاد می خواند الزاما در کسب و کار موفق نیست. کسی که درس فوتبال می خواند فوتبالیست بزرگی نیست کسی که درس سینما می خواند الزاما کارگردان بزرگی نیست کسی که درس املاک می خواند فروشنده بزرگی نیست کسی که درس نویسندگی می خواند نویسنده بزرگی نیست کسی که تبلیغات زیادی می کند الزاما موفقیت بزرگی ندارد. کسانی در کار خود موفق می شوند و به خواسته خود می رسند که با نظم نظام کیهانی همسو شوند.چگونه ؟ با ایمان ، باور مثبت ، امید ، توکل ، شکیبایی ، سپاسگزاری ، عاشقی ، نگرش زیبا ، اعتماد به نفس و… شما به خواسته تان می رسید.

ایمان به شما حرکت می دهد. باور زمینه اداراک الهام را فراهم می کند. امید راه را نشان می دهد. عشق به شما مقاومت می دهد. اعتماد به نفس به شما قدرت می دهد. توکل به شما آرامش می دهد. امید چراغ دل شما را روشن نگاه می دارد. سپاسگزاری ظرفیت دریافت شما را از عالم ماده ، زیاد می کند. نگرش زیبا و مثبت تضادهای زندگی را برای شما آسان می کند…… و زندگی این گونه آباد می شود.