گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران»

به نام خداوند مهربان

سلام خدمت استاد عزیزم

و سلام خدمت تمام همفرکانسی های محترم

خدایا شکرت برای این آگاهی ناب و باور زیبا که میشود میشود به هر آنچه که میخواهیم برسیم کافیه نگیم بسه همین اندازه خوبه همه نعمت های خداوند نامحدود هستن میشود میشود میشود

با دیدن این فایل یاد کسای افتادم که تو همین روستای خودمون به این باور رسیدن با الگو برداری یه بنده خدای هست این آقا اومد پیمانگاری شرکت نفت گرفت با نگاه اول همه اون زمان میگفتن دیونه اس خداشکر الان یکی از بهترین پیمانکاران حفاریه ایرانه چند نفری دیدن الان خداشکر اوناهم پیمانکاری میگیرنن اونا به این باور رسیدن آقا وقتی این بنده خدا تونسته پس ماهم میتونیم میشود و شد

ولی نگاه پدر بنده همیشه میگه نمیشه پولدار شد راحتی اصلا نمیشه اگه هم کسی پولداره دزدیه حرومه فلان پول حلال همیشه قطره چکانی میاد

یا یه کلیپ از یه جای قشنگ گذاشتم با مامانم نگاه میکردیم من اونجا گفتم من اینجا یه ویلا بزرگ میزنم اینطوری اونطوری به امید خدا بابام شنید گفت توووو گفتم آره من گفت برو اونجا مال خودشونن کی به تو میده گفتم من قدم بر میدارم خداهم برکتشو میده گفت نه نمیشه گفتم فلانی داره گفت اون فلانیه تو نمیشه اگه میخوای پول در بیاری باید بمیری اونم این همه پول باید دستت کج باشه یا به قول خودش میگه از قدیم میگن یا دین یا پول پول و حلال زندگی کردن نمیشه اگه هم کسی پولداره یا کلابرداره یا دزده و من باز به خودم میگم گوش زد برای خودم مسعود مواظب غذای ذهنت باش که همین غذای ذهن کنترل ذهن داره زندگیه میسازه

ولی من به لطف خدا و آگاهی های که از استاد گرفتم دارم کم کم تغییر میدم میگم میشه با الگو برداری از استاد عزیزم که از کارگری شروع کرد ورودی های ذهنش کنترل کرد هر چیزی قبول نکرد به صدای قلبش گوش داد و عمل کرد باورای که ساخته بود بهشون عمل کرد با تکامل و در لحظه زندگی کرد سپاسگزار بود پس میشه

یاد پارسال افتادم این خاطره همیشه میگم من کارگر گمرک بودم بار خالی میکردی این باور میشود داشتم رو خودم کار میکردم یه شب قبل عید بود ما از کار اومدیم سمت خونه من تو ماشین گفتم من بعد عید میرم سر کار بهتر راحت همه خندیدن گفت ببین اینجا یه چاه افتادی توش منم گفتم خب میبینیم منم میشه کار خودش میاد منم عید رفتم لذت حالش برم آخر روز تعطیل یه بنده خدا گفت ما یه جای کار میکنیم یکی میخوایم مثل خودت خوش خنده سر حال دونفریم با تو بشیم سه بخدا دقیقا بعد تعطیلات کاره چیه حالا؟ رو یه صندلی نشستنی یه دکمه میزنی با هندزفری فایل استاد گوش میدم شاید روزی چهار ساعت کار باشه بقیه اش لذت شوخی خنده در کنارش دارم بیزینس کوچولو خودمم جلو میبرم شد میشه این یعنی باور میشود درسته کار میکنه من باید با قدرت و با ایمان ادامه بدم چون میشود به تمام خواسته هام برسم چون استاد رسیده پس منم میتونم میشود ولی باید قدمامو جای قدمای استاد بزارم

خدایاشکرت هر روز به آگاهی هامون اضافه میکنی و ظرف آگاهیمون بزرگتر میشه

و

( خدا دیر نمیکنه )

در پناه پر عشق پر برکت و امن خداوند مهربان