اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
قانون اصلی جهان اینه که مما هر لحظه مون رو با توجه به افکارمون فرکانس هایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم وبه این شکل اتفاقات زندگی رو رقم میزنیم
من باید بدونم من با فرکانس هایم جهانم رو میسازم،
چطوری توی ذهنمون این فرکانس ها رو کنترل کنیم، وقتی توی ذهن ما دائم یه سری چیز هایی که شنیدم توادم ضعیف وبی پولی هستی وبی عرضه ایی تو سرمایه نداری توزنی وضعیف توپارتی نداری موفقعیت سخت وپیچیده است، خوب تمان این ها ورودی های مغز ما هستن اگر کنترل شون نکنیم با باورهای خوب خروجی اش هم میشه مثل افکاری مثل جمله های بالایی ونتیج چیزی جدا از افکار وورودی های مانیست.
اگاهانه چیز هایی بشنوید وببینید که باعث احساس خوب وباورهای خوب میشوند
تمام پچ پچ های درونی ذهن دیده ها مثل فیلم واتفاقات اخیرتون هی توی ذهنتون تکرار میشوند یا خبر بیماری بد رو میشنوی یا خبر جدایی با دوستت رو میشنوی خب احساس بد حال شما رو خراب میکنه، خب خودت باید گفته های خوب بگی مثلا تو بهترینی تو میتونی تو توانایی داری، تو میتونی از پس ای ن کارها بر میایی ومیتونی از پس این شغل بر میایی، پس تمرین کن باورهای خوب بااین جمله های خوب رو تکرار کن تا احساست خوب شود.
خوب من این مسئله کنترل ذهن رو تست کردم مثلا من با ماشین پدرم وخداهرم میخواستیم بریم بیرون هنوز خیلی از خونه دور نشده بودیم دود از جلوی ماشین زد بیرون ومن سریع کنار خیابون پارک کرذم واز قانون درخواست استفاده کردمذچند نفر اومدن ببینن قضیه چیه وکمک کنند وطی همین اتفاق ها ما به پدرمون زنگ زدیم وداستان رو گفتیم ومن هم توذهنم میگفتم این ماشین هیچ چیزش نیست وهمیشه برای مارو این واونور میبره سپاس گذاری میکردم وپدرم نگران بود که شاید موتور ماشین سوخته باشه اما لطف خدا شامل حال ما شد ومن با دید مثبت وارامش وشکر گذاری برای سلامتی خودمون نه پدرم دعوایی کرد ونه ماشین مشکلی براش پیش اومد وسریع تعمیر کار اون واشر پلاستیکی بی کیفیت رو دور انداخت ودود ماشین از بین رفت وواشر با کیفیت انداخت،
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
ردپای ۵۰
خدایا سپاسگذارم به خاطر اینکه خلق زندگیمان را در دست خودمان قرار داده ای.
از طریق فرکانسهایی که ارسال میکنیم زندگی خود را خلق میکنیم.
من بعد از این همه مدت که به فایلها گوش میکردم تازه طرفم بزرگ شد و این قانون مهم را درک کردم.
متعهدانه به خودم قول میدهم که مواظب ورودیهایم و همچنین نجواهای ذهنیم باشم تا بتوانم فرکانسهایی هم جهت با خواسته هایت ارسال کنم و زندگیم را آنگونه که دوست دارم بسازم
برای من خیلی عجیب بود تغییر کردن خیلی سخت بود در واقع چون اصولا انسان وابسته ای بودم
ولی نسبت به تغییر تعصب نداشتم
یعنی هر چیزی که به نظرم برام نتیجه خوب داشت و منو به خواستم میرسوند انجام میدادم
ولی همیشه این باور در وجودم بود که خواسته من به کسی اسیب نرسونه
این باور هم خوبه هم بد
چون بعضی جاها باعث کج فهمی من میشد به خاطر ندونستن اگاهی هایی که الان تا حدودی میدونم
دو حالت داشت برام این باور
یک اینکه به خاطر اینکه به کسی به نظر خودم ضرر و اسیب نرسه از خواستم میگذشتم که این جنبه منفی این باور بود
و جنبه مثبتش این بود که این باور در طریق درستش واقعا درسته
ولی باور اشتباه من این باور درستو کج کرده بود یعنی در واقع کج فهمی من باعث شده بود این باور به ضرر من تموم شه
طوری که بیشتر وقتا به خاطر این باور از خواسته هام میگذشتم در حالی که خواسته ی من به ضرر کسی نبود ولی با نظر عزیزانم در مغایرت بود و چون وابسته عزیزانم بود از خواستم میگذشتم که این هم کمبود عزت نفس بود هم هم وابستگی به غیر خدا
خب وقتی از خواسته هام میگذشتم باعث میشد اعتماد به نفسم بیاد پایین و انگیزه برای ادامه دادن نداشتم
ببینید اینو میخوام بگم که چقدرررر یک کج فهمی میتونه به دنبالش هی باور های اشنباه به همراه داشته باشه
یعنی استاد که میفرمایند مهم ترین عامل موفقیت همین عزت نفسه واقعا حقیقت داره
این باور پاشنه اشیل من بود و هست و باید کم رنگ بشه خیلی کم رنگ تا به طبع نتایج هم بیاد
یه جورایی هم ترس به حساب میاد
وقتی وابستگی تبدیل به ترس بشه به شدت بی هویتی میاره
یعنی زندگیت دست خودت نیست و برحسب رفتار دیگران نسبت به خودت رفتار تو هم شکل میگیره و انگار رباتی شدی که کنترلت دست دیگرانه
خب این باور خیلییی ریشه ای چون بسیار تکرار شده و ترمز خیلی بدیه
یک دیدگاهی که یکی از دوستای عزیزم نوشته بود این بود که با یک باور درست خیلی از مشکلات مهم حل میشه به جای اینک تک تک بخوای برای یک موضوع باور بسازی
این باور اشتباه هم واس من دچار کلی مشکل شده بود که برای من ناخوشایند بود و ازش فراری بودم
و در واقع ازادی رو از من گرفته بود
وقتی با مفهوم فرکانس و باور و قانون اشنا شدم فهمیدم اااا چقدر چقدرررر خودمو گول میزدم و در واقع وقتی یک ترس تکرار بشه ذهن براش عادی میکنه
و توجیه ترس به یک باور تبدیل میشه که بعد ی مدت میپذیری که این ترس طبیعیه و مشکلی نیست و ادامه میدی باهاش و تسلیم شرایط میشی برای اینکه ذهن تو راحت تره که در این شرایط تسلیم بشه و کوتاه بیاد.
خب برای کم رنگ کردن این باور و این فرکانس بدی که مدام در حال ادامه یافتن بود باید دست از این شرک برمیداشتم
وقتی داستان حضرت ابراهیم رو دیدم و صحبت های استاد عزیزم رو شنیدم متوجه شدم که اقااا تو اصن خودت نیستی
اسمت نیستی این نسبت هایی که بهت میدن نیستی اصلا این مادر این پدر این خواهر و هر کسی که تو به خاطرش نسبت به خودت میدی تو نیستیی و اینا همش بازی جهانه که با احساسات تورو گول میزنه و درگیر میکنه
و تازه فهمیدم که من باید برای هدفم زندگی نکنم نه برای دیگران
من در واقع تبدیل شده بودم به عروسک دیگران انگار داشتم بقیه رو به اهدافشون میرسوندم و خواسته هاشونو راحت میکردم براشون چون رام بودم و همیشه در مقابل خواسته هام کوتاه میومدم
ولی باز باید کار کرد این باور عدم وابستگی کار یک روز دو روز نیست
وقتی یک باور غلط انقدر بنیادین باشه باور درست جایگزین باید تکرار زیادی داشته باشه ولی خب سخت گیری هم خودش ترمزیه برای ساخت باور درست
میخواستم بگم که این فرکانس هایی که ارسال کردم و توجهی که روی ناخواستم کردم باعث شد این روند عدم ازادی مدت زمان بیشتری تکرار بشه و اسیب های طولانی بزنه ولی خداروشکر وقتی خواستم قوی تر از ناخواستم بود خداوند راه حلش یعنی قانونش رو در مسیرم قرار داد تا بفهممش
ولی باز هم باید به خودم بگم پسر فهمیدم کافی نیست
تو عمل باید بکنی تصمیم باید بگیری
مرحله اول شناخت بود که خوب بود و سربلند بودم حالا باید باور های درستی که میسازمو با ایده هایی که خدا میرسونه بهم تبدیل به عمل کنم و فقط نخوام خودمو گول بزنم و باز هم ترسم باعث بشه که برام عادی و طبیعی بشه این ناخواسته
من مصمم هستم که میتونم به ازادی برسم و این خواسته قلبی منه و از خدای خودم میخوام منو در مسیرش قرار بده و هدایتم کنه که به این خواستم برسم
از عشق از نفس از استاد عزیزم سپاسگزارم که انقدر مهربون و بزرگ هستین
این فایل نشانه ی هدایت امروز من بود. واقعا به موقع بود. من تازه به کشور ترکیه مهاجرت کردم حدود ده روز. امروز با یکی از فامیل هام رفته بودم بیرون برگشت بهم گفت اینجا کار نیست مگر تخصصی که لازم داشته باشند و توتخصص خاصی نداری بازار سیاه کار هست روزی 12 ساعت و خیلی سخته. من ی کم ناراحت شدم وقتی برگشتم سریع اومدم سراغ سایت و نشانه امروز رو زدم . خدایا شکرت دقیقا چیزی بود که من لازم داشتم بهم گفته بشه. به قول استاد تو مراقب ورودی ذهنت باش نتیجه مشخصه. کنترل گفتگوی ذهنی . من ماشین تولید فرکانس ها یم هستم . پس بی خیال حرفی که اون فامیل مون گفت. خدا برای منم بهترین ها رو رقم میزنه و من موفق میشم. من بیزنس دوست دارم . امیدوارم به زودی بیام و تو سایت بنوییسم که به راحتی موفق شدم. ب
باز هم از استاد عزیز و خانم شایسته تشکر میکنم.دوستتون دارم.
این فایل رو من قبلا دیده بودم و امروز فایل هدایتی من از طریق مرا به سوی نشانه ام هدایت کن بودش درواقع
الان حدود ۳ ماه هست که توی دوره ۱۲ قدم هستم و قدم سه رو مدتیه تهیه کردم به لطف الله مهربان اما دیروز بنا به دلایلی که توی قدم یک جلسه اول کامل توضیحش دادم تصمیم گرفتم که برگردم و از جلسه اول شروع کنم خیلی مصمم تر و متعهدانه تر
این فایل برام خیلی جذاب هست که موضوعش بی ربط با جلسه اول قدم اول نیست و برای من انگار که باز کردن بهتر موضوع مانیتور کردن افکار در تمام لحظات هستش درواقع این هدایت خداوند هست که به من کمک بیشتری بشه برای درک بهتر اصل موضوع و تمرینی که متعهدانه تصمیم گرفتم انجامش بدم که به لطف خدا از دیروز تا الان خیلی حواسم به افکارم بوده و سعی کردم جهتش بدم به سمتی که احساسمو بهتر کنه و از این بابت خیلی خوشحالم😊
استاد اینکه شما توی ۹۹ درصد فایل هاتون قانون رو توضیح میدیدن من تازه دارم دلیلش درک میکنم و اینکه چقدر این حرف و این جمله که افکار ما در هر لحظه داره اتفاقات آینده زندگی ما رو رقم میزنه هر بار برام جدیده و انگار که حرف تازه ای رو شنیدم برام واقعا داره باز میشه که باید بیشتر تکرار بشه پس برای همینه که استاد همیشه این جمله رو میگه،
من مدت زیادیه که ورودیامو منظورم چیزایی که میبینم ، میشنوم رو به شدت کنترل کردم یعنی ۱۰۰% من این دو مورد رو کنترل کردم چون ۱۰۰% تمام دوستانم رو گذاشتم کنار و رفت و آمد با احدی ندارم و جز خانوادم که در کنار هم زندگی میکنیم و اصلا هم منو نمیفهمن ولی کاری هم با هم نداریم من توی اتاق در محیط ایزوله خودمم و هدفونم همیشه به گوشمه و توجه ام رو سعی کردم آگاهانه وقتی بیرونم بهع فراوانی توجه کنم وتحسین کنم و ۱۰۰% نیستش این موضوع اما………..اما افکارم رو به هیچ عنوان یعنی تا به دیروز و امروز کمه این فایل رو دیدم انگار که این موضوع رو نمیفهمیدم انگار کر بودم
مثلا من از جایی که همیشه عشق ماشین بازی بودم چه توی بازی های کامپیوتری که همیشه نفر اول بودم همیشه حتی با خود سیستم با حالت هارد هم که بازی میکردم اکثرا برنده بودم و بعد ها کمه بزرگ شدم با برادرم ماشین میچیدیم وسیستم و تنظیم ارتفاع در حد واقعا به دوره خودمون خفن ، حتی همین الانشم من یه ماشین عطیقه دارم پیکان ۱۳۴۹ داشبورد چوب که دوستش دارم و چیده و مرتبه که گاهی اوقات باهاش میرم بیرون
اینا رو گفتم که بدونید من چقدر عشق ماشین بودم و هستم
حالا وقتی مثلا با ماشین دارم رانندگی میکنم در طول تمام مدت رانندگی ناخودآگاه این فکر تو سرمه که کسی ازم سبقت نگیره یا باج ندم تو رانندگی به کسی و همش استرس و همش افکار بد یعنی من وقتی سوار ماشین میشم یعنی افکارم سوار من شدن و خودشون دارن منو میبرن جلو درصورتی که اصل اینه که من دستور باید بدم منم که سوارم بر افکارم ،،خداروشکر اینو دو روزه فهمیدم و با دیدن این فایل بهتر درکش کردم و این نشونه هست که من دیروز فایلی رو میبینم که استاد توی همین حوزه صحبت میکنن و چون من مشتاقانه یادداشت میکنم و بهش فکر میکنم و تصمیم میگیرم که عمل کنم امروز هدایت میشم به فایلی که دارم زیرش کامنت مینویسم که چی بشه که بهتر درک کنم چون خواستم و خدا هم اجابت کرده منم با عشق دریافتش کردم و اومدمم کامنت بنویسم ذهنم مقاومت کرد اما به قول قران و توضیحات استاد در مورد آیه های حجاب این کامنت نوشتن من که به خودم کلی کمک میکنه و کار صحیحی هم هست برای من توسط خداوند زیبا جلوه داده شد و توسط شیطان توی همون لحظه زشت جلوه داده شد اما باز به قول قران و کلام خدا انگارکه صدای الهام خدا بلندتر از صدای نجوای شیطان بود و من اومدم و این کامنت رو نوشتم
یه مثال دیگه بزنم
اینکه دیگران چه فکری در موردم میکنن…… اینکه شرک هست و من دارم تلاش میکنم شرک نورزم هم بماند
اما مثلا در مورد کسب و کارم من میخواستم تبلیغات کنم اونم پولی که یه مشکلی پیش اومد و یه چند روزی کارم عقب افتاد که اینم هدایت خداوند بود که من فایلی رو از استاد ببینم و حتی لایو استادم ببینم که موضوع اصلی در مورد تبلیغات بود که اگه پولی برای تبلیغ بدیم اشتباهه که دلیلشم کاری اینجا باهاش نداریم
خلاصه من گفتم آقا پس تبلیغ نمیکنم به این روش پولی که میخواستم انجام بدم
از جایی که خانوادم منو درک نمیکنن یعنی نمیفهمن و منم نمیتونم تغییرشون بدم و نمیخوام که بفهمونم بهشون یا این حرفا رو بهشون بزنم،، یکم نگاهشون تغییر کرده بود به من
چون کار من تقریبا با چندتا برادر دیگمم در ارتباط هست تا حدودی
نگاه اونا این بود که عجب آدمی هستیا خب پول بده و تبلیغ کن و مشتریتو بدست بیار
اما نگاه من از اصل و از راهی بود که توش هستم و دارم هر روز بهتر میشم به لطف خدا
ولی ذهنم و فکرم همش این بود که اینا دارن چی در موردم فکر میکنن از اونورم هی به ذهنم میومد که بابا راه من که درسته اما اینجا به خاطر کم رنگ بودن باورهای درستم نجوای شیطان کمی پر رنگتر بود و من اصلا متوجه نبودم که دارم غرق میشم توی این افکار
و کلا این فکره همیشه میاد که دارن چی فکر میکنن در مورد همه چیزا همه چیز
حالا من فهمیدم که با کلامم همون موقع همون اول فکرم رو تغییر بدم ، نگاه کنم به درختای زیبا و حرف بزنم چمیدونم به یه بچه خوشگل به کوه ها به فراوانی به کامپیوترم که با تجسم خلقش کردم
بازم مثال دارم که خیلی جاها نگران میشدم اما الان فهمیدم و خوب درک کردم که بیام بشینم تمام اتفاقاتی که برام افتاده بودن و اما به ظاهر بد بودن و در نهایتم به خیر و به نفع من تمام شدن رو بنویسم توی سیو تلگرامم و دسته بندی کنم که هر موقع نگران شدم برم بخونم و به یاد بیارم که قبلا هم چنین اتفاقی تو همین مایه ها برام افتاد اما حل شد درست شد به خیر گذشت و بگم الانم همینجور میشه و اجازه ندم افکار روی هم جمع بشن و احساس بد منو بد و بدتر کنن درواقع اجازه بدم احساس بدم کمی بهتر بشه و ادامه بدم تا خوب بشه
و من از این فایل فهمیدم و درک کردم که اگر این چیزی که الان فهمیدمش رو در عمل ادامه دار انجام بدم اتفاقی که می افته به قول استاد خوش قلب و مهربونم جهان شرایط و موقعیت ها و اتفاقات و افرادی رو به زندگی من میاره که من به خواسته هام خیلی خیلی خیلی راحت برسم
کل داستان همینه و من سعی میکنم یادم بمونه و این موضوع رو دارم هی یادآوری میکنم دارم در عمل انجامش میدم و از صبح من ۳ بار موفق شدم اینمدلی تغییر بدم افکارمو
سخن بولد استاد عزیزم توی این فایل این بود
من با تعهد فراوان به این موضوعات عمل کردم و زندگی من تو چند سال کلا متحول شد
الهی شکر که استاد زندگیتون توی چندسال متحول شده این به من انگیزه میده که میشود این میگه که استاد تونسته و داره راهشو بهم میگه پس من کافیه که فقط چیزی رو که میگه انجامش بدم و مراقب افکارم باشم و در یک کلام حال و احساسم عاااااالی باشه همین
سلام ای معبودمن سلام بینهایت و سلام به شما دوستان عزیزم استاد عزیزم وبانوی شایسته عزیزم ای رب جلیل بهم الان کن تا این برگی از سفرنامعه ۵۰ ام روهم با کمک توخالق یکتایم بنویسم بله واما چی بگم از این فرگانس که منو دیوانه خودش کرد چه بگویم از این سیستم که چه معجزآسانتیجه میده وچه بگویم از فرگانس که واقعا همین هست استاد خوب پی بردین به این فرگانس من یه موقعها یی میشه وقتی یه اتفاق بدی رخ میده و این افکار بد نجواهای شیطان سواستفاده میکنن و شروع میکنن به کارکردن رو ذهن من ومن به خودم گفتم منی یکسر میگم به هرچه فکر کنیم همون میشه چرا فقط حرف میزنم باید عمل هم بکنم خیلی این نکته جالبه که وقتی تصمیم میگیریم خودمونوامتحان کنم وبه ذهنم ثابت میکنم که دیدی شد دیدی نتوانستی کاری بکنی احساس منوبدکنی تا اون اتفاق به ظاهر بدبدتربشه ومن فرگانس بردم به جای دیگری و دیدی نتیجه داد ببین میشود درهرکاری میشودواقعا چقدرلذتبخش هست که وقتی فرگانسمنوعوض میکنیم همه چیز عالی میشه و اصلا انگار هیچ اتفاق به ظاهر بدی رخ نداده و این یعنی موفقیت و این یعنی پیشرفت درزندگیمون واقعا که استاد به الله قسم چه جالب جواب میده این قانون یه موقعها یی میشه انقدرخوشحال میشم و اشک ذوق درچشمانم جاری میشد که چقدرخدامتودویت داشت که با این استاد عزیزم منو هدایت کردوچقدرمن باش مهم هستم و دوست داره پیشرفتموببینه وبه ربانیت خودش افتخار کنه وبه فرشتگان بگه این بود همون چیزی که من میدونستم آشنا نمی دانستید و ابن اون چیزی هست کن من خلق کردم ببین چقدر به من ایمان قوی داره و مطمئن هست که من کارش رو درست میکنم ولی با به نجواهای شیطان گوش نمیده و این یعنی اون معنوی بودن بکتابودن وتوحیدی شدن ودرکنارشما دوستان عزیزوباارزش خانواده توحیدی عباسمنشی خداجونم شکر ت استاد عزیزم ممنونم سپاسگزارم ای ول اعظم خانم عزیز دیدی شد دیدی تو کارت پیشرفت کردی دیدی خدا به بهترین مسیرها راههاهدایتت کرد دیدی موفق شدی وخدا بهترین الهامات ونشانهای عالی برات فرستاددیدی درتمام مراحل زندگیت روز به روز عالی وعالیتر شدی خدایا شکرت این عبارات تاکیدی خیلی حس مند عالی وعالیترمیکنه و همیشه یه حس زیبابهم میگه که تو پیشرفت عالی میکنی وبه ثروت فراوانی میرسی ای ول اعظم خانم عزیزم بنده خوبه توحیدی من دوستان عزیزم همه شما روبهترنهات براتون از خدای عزیزم درخواست میکنم
خیلی عالی بود استاد . من از وقتی این فایل رو گوش دادم و کامنت ها رو خوندم خیلی خوشم اومد . تا نجوا میاد تو ذهنم سریع میگم من دستگاه فرستنده فرکانس هستم خب حالا میخای چه فرکانسی بفرستی ؟ فرکانس شادی سپاسگزاری ثروت سلامتی کدومو ؟ بعد یکی رو انتخاب میکنم . الان تقریبا چند ساعتی هست که دارم اینکار رو انجام میدم و حسم خیلی خوب شده .
استاد ممنونم ازتون بابت این آگاهی ها ،❤️❤️❤️
این قدم رو خداروشکر نوشتم تمام کلمه به کلمه صحبت های استاد رو …فوق العاده بود …
باور کنید که اتفاقات زندگی شما به واسطه فرکانس های شما اتفاق میفته
الان میفهمم که چرا تلاش های شبانه روزی من جواب نداده تا حالا،چون کلا در مسیر شکست و توجه به ناخواسته ها بودم و ورودی های نامناسب و ذهن نجواگری که همش در حال تحقیر و سرزنش ام بود….
الان مسیر برام روشنه،باید خیلی تمرین کنم تا بتونم سلول به سلول قبول کنم و بپذیرم که من برای موفق شدن،خوشبخت بودن،لذت بردن و ثروتمند شدن به این دنیا اومدم…
… این فایل رو باید بارها و بارها گوش کنم ، خیلی کمک کننده بود ، خیلی عالی استاد توضیح داد فرکانس رو
و به من
یادآوری کرد که من در هر لحظه دارم فرکانس ارسال میکنم و اون فرکانس ها اتفاقات زندگیه منو رقم میزنن و باید با تغییر باورهام ، کنترل ورودی ها و کنترل گفت وگو های ذهنی فرکانس های خوب به جهان ارسال کنم .
.
صحبت کردن خیلی خیلی تأثیر خوبی روی ذهن من داره ، بیشتر اوقات من صحبت میکنم با خودم راجب خواسته هام ، اتفاقات خوب ، باور های مناسب ، اما میخوام از الان بیشتر و بیشتر این کارو انجام بدم و اگاهانه کنترل کنم گفتوگو های ذهنیمو .
باسلام خدمت استاد عزیزم ومریم جون
ردپای 27
قانون اصلی جهان اینه که مما هر لحظه مون رو با توجه به افکارمون فرکانس هایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم وبه این شکل اتفاقات زندگی رو رقم میزنیم
من باید بدونم من با فرکانس هایم جهانم رو میسازم،
چطوری توی ذهنمون این فرکانس ها رو کنترل کنیم، وقتی توی ذهن ما دائم یه سری چیز هایی که شنیدم توادم ضعیف وبی پولی هستی وبی عرضه ایی تو سرمایه نداری توزنی وضعیف توپارتی نداری موفقعیت سخت وپیچیده است، خوب تمان این ها ورودی های مغز ما هستن اگر کنترل شون نکنیم با باورهای خوب خروجی اش هم میشه مثل افکاری مثل جمله های بالایی ونتیج چیزی جدا از افکار وورودی های مانیست.
اگاهانه چیز هایی بشنوید وببینید که باعث احساس خوب وباورهای خوب میشوند
تمام پچ پچ های درونی ذهن دیده ها مثل فیلم واتفاقات اخیرتون هی توی ذهنتون تکرار میشوند یا خبر بیماری بد رو میشنوی یا خبر جدایی با دوستت رو میشنوی خب احساس بد حال شما رو خراب میکنه، خب خودت باید گفته های خوب بگی مثلا تو بهترینی تو میتونی تو توانایی داری، تو میتونی از پس ای ن کارها بر میایی ومیتونی از پس این شغل بر میایی، پس تمرین کن باورهای خوب بااین جمله های خوب رو تکرار کن تا احساست خوب شود.
خوب من این مسئله کنترل ذهن رو تست کردم مثلا من با ماشین پدرم وخداهرم میخواستیم بریم بیرون هنوز خیلی از خونه دور نشده بودیم دود از جلوی ماشین زد بیرون ومن سریع کنار خیابون پارک کرذم واز قانون درخواست استفاده کردمذچند نفر اومدن ببینن قضیه چیه وکمک کنند وطی همین اتفاق ها ما به پدرمون زنگ زدیم وداستان رو گفتیم ومن هم توذهنم میگفتم این ماشین هیچ چیزش نیست وهمیشه برای مارو این واونور میبره سپاس گذاری میکردم وپدرم نگران بود که شاید موتور ماشین سوخته باشه اما لطف خدا شامل حال ما شد ومن با دید مثبت وارامش وشکر گذاری برای سلامتی خودمون نه پدرم دعوایی کرد ونه ماشین مشکلی براش پیش اومد وسریع تعمیر کار اون واشر پلاستیکی بی کیفیت رو دور انداخت ودود ماشین از بین رفت وواشر با کیفیت انداخت،
خدایا شکرت در همه لحظه ها هدایت گر من هستی
سپاس برای خداوند بخشاینده موهبتها
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
ردپای ۵۰
خدایا سپاسگذارم به خاطر اینکه خلق زندگیمان را در دست خودمان قرار داده ای.
از طریق فرکانسهایی که ارسال میکنیم زندگی خود را خلق میکنیم.
من بعد از این همه مدت که به فایلها گوش میکردم تازه طرفم بزرگ شد و این قانون مهم را درک کردم.
متعهدانه به خودم قول میدهم که مواظب ورودیهایم و همچنین نجواهای ذهنیم باشم تا بتوانم فرکانسهایی هم جهت با خواسته هایت ارسال کنم و زندگیم را آنگونه که دوست دارم بسازم
خدایا شکرت
امیدوارم همیشه در زندگی موفق و پیروز باشید
تمام
خدانگهدار
سلام استاد جانم
برای من خیلی عجیب بود تغییر کردن خیلی سخت بود در واقع چون اصولا انسان وابسته ای بودم
ولی نسبت به تغییر تعصب نداشتم
یعنی هر چیزی که به نظرم برام نتیجه خوب داشت و منو به خواستم میرسوند انجام میدادم
ولی همیشه این باور در وجودم بود که خواسته من به کسی اسیب نرسونه
این باور هم خوبه هم بد
چون بعضی جاها باعث کج فهمی من میشد به خاطر ندونستن اگاهی هایی که الان تا حدودی میدونم
دو حالت داشت برام این باور
یک اینکه به خاطر اینکه به کسی به نظر خودم ضرر و اسیب نرسه از خواستم میگذشتم که این جنبه منفی این باور بود
و جنبه مثبتش این بود که این باور در طریق درستش واقعا درسته
ولی باور اشتباه من این باور درستو کج کرده بود یعنی در واقع کج فهمی من باعث شده بود این باور به ضرر من تموم شه
طوری که بیشتر وقتا به خاطر این باور از خواسته هام میگذشتم در حالی که خواسته ی من به ضرر کسی نبود ولی با نظر عزیزانم در مغایرت بود و چون وابسته عزیزانم بود از خواستم میگذشتم که این هم کمبود عزت نفس بود هم هم وابستگی به غیر خدا
خب وقتی از خواسته هام میگذشتم باعث میشد اعتماد به نفسم بیاد پایین و انگیزه برای ادامه دادن نداشتم
ببینید اینو میخوام بگم که چقدرررر یک کج فهمی میتونه به دنبالش هی باور های اشنباه به همراه داشته باشه
یعنی استاد که میفرمایند مهم ترین عامل موفقیت همین عزت نفسه واقعا حقیقت داره
این باور پاشنه اشیل من بود و هست و باید کم رنگ بشه خیلی کم رنگ تا به طبع نتایج هم بیاد
یه جورایی هم ترس به حساب میاد
وقتی وابستگی تبدیل به ترس بشه به شدت بی هویتی میاره
یعنی زندگیت دست خودت نیست و برحسب رفتار دیگران نسبت به خودت رفتار تو هم شکل میگیره و انگار رباتی شدی که کنترلت دست دیگرانه
خب این باور خیلییی ریشه ای چون بسیار تکرار شده و ترمز خیلی بدیه
یک دیدگاهی که یکی از دوستای عزیزم نوشته بود این بود که با یک باور درست خیلی از مشکلات مهم حل میشه به جای اینک تک تک بخوای برای یک موضوع باور بسازی
این باور اشتباه هم واس من دچار کلی مشکل شده بود که برای من ناخوشایند بود و ازش فراری بودم
و در واقع ازادی رو از من گرفته بود
وقتی با مفهوم فرکانس و باور و قانون اشنا شدم فهمیدم اااا چقدر چقدرررر خودمو گول میزدم و در واقع وقتی یک ترس تکرار بشه ذهن براش عادی میکنه
و توجیه ترس به یک باور تبدیل میشه که بعد ی مدت میپذیری که این ترس طبیعیه و مشکلی نیست و ادامه میدی باهاش و تسلیم شرایط میشی برای اینکه ذهن تو راحت تره که در این شرایط تسلیم بشه و کوتاه بیاد.
خب برای کم رنگ کردن این باور و این فرکانس بدی که مدام در حال ادامه یافتن بود باید دست از این شرک برمیداشتم
وقتی داستان حضرت ابراهیم رو دیدم و صحبت های استاد عزیزم رو شنیدم متوجه شدم که اقااا تو اصن خودت نیستی
اسمت نیستی این نسبت هایی که بهت میدن نیستی اصلا این مادر این پدر این خواهر و هر کسی که تو به خاطرش نسبت به خودت میدی تو نیستیی و اینا همش بازی جهانه که با احساسات تورو گول میزنه و درگیر میکنه
و تازه فهمیدم که من باید برای هدفم زندگی نکنم نه برای دیگران
من در واقع تبدیل شده بودم به عروسک دیگران انگار داشتم بقیه رو به اهدافشون میرسوندم و خواسته هاشونو راحت میکردم براشون چون رام بودم و همیشه در مقابل خواسته هام کوتاه میومدم
ولی باز باید کار کرد این باور عدم وابستگی کار یک روز دو روز نیست
وقتی یک باور غلط انقدر بنیادین باشه باور درست جایگزین باید تکرار زیادی داشته باشه ولی خب سخت گیری هم خودش ترمزیه برای ساخت باور درست
میخواستم بگم که این فرکانس هایی که ارسال کردم و توجهی که روی ناخواستم کردم باعث شد این روند عدم ازادی مدت زمان بیشتری تکرار بشه و اسیب های طولانی بزنه ولی خداروشکر وقتی خواستم قوی تر از ناخواستم بود خداوند راه حلش یعنی قانونش رو در مسیرم قرار داد تا بفهممش
ولی باز هم باید به خودم بگم پسر فهمیدم کافی نیست
تو عمل باید بکنی تصمیم باید بگیری
مرحله اول شناخت بود که خوب بود و سربلند بودم حالا باید باور های درستی که میسازمو با ایده هایی که خدا میرسونه بهم تبدیل به عمل کنم و فقط نخوام خودمو گول بزنم و باز هم ترسم باعث بشه که برام عادی و طبیعی بشه این ناخواسته
من مصمم هستم که میتونم به ازادی برسم و این خواسته قلبی منه و از خدای خودم میخوام منو در مسیرش قرار بده و هدایتم کنه که به این خواستم برسم
از عشق از نفس از استاد عزیزم سپاسگزارم که انقدر مهربون و بزرگ هستین
عاشقتونم
خدایا شکرت
با سلام به استاد و دوستان عزیزم
این فایل نشانه ی هدایت امروز من بود. واقعا به موقع بود. من تازه به کشور ترکیه مهاجرت کردم حدود ده روز. امروز با یکی از فامیل هام رفته بودم بیرون برگشت بهم گفت اینجا کار نیست مگر تخصصی که لازم داشته باشند و توتخصص خاصی نداری بازار سیاه کار هست روزی 12 ساعت و خیلی سخته. من ی کم ناراحت شدم وقتی برگشتم سریع اومدم سراغ سایت و نشانه امروز رو زدم . خدایا شکرت دقیقا چیزی بود که من لازم داشتم بهم گفته بشه. به قول استاد تو مراقب ورودی ذهنت باش نتیجه مشخصه. کنترل گفتگوی ذهنی . من ماشین تولید فرکانس ها یم هستم . پس بی خیال حرفی که اون فامیل مون گفت. خدا برای منم بهترین ها رو رقم میزنه و من موفق میشم. من بیزنس دوست دارم . امیدوارم به زودی بیام و تو سایت بنوییسم که به راحتی موفق شدم. ب
باز هم از استاد عزیز و خانم شایسته تشکر میکنم.دوستتون دارم.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
این فایل رو من قبلا دیده بودم و امروز فایل هدایتی من از طریق مرا به سوی نشانه ام هدایت کن بودش درواقع
الان حدود ۳ ماه هست که توی دوره ۱۲ قدم هستم و قدم سه رو مدتیه تهیه کردم به لطف الله مهربان اما دیروز بنا به دلایلی که توی قدم یک جلسه اول کامل توضیحش دادم تصمیم گرفتم که برگردم و از جلسه اول شروع کنم خیلی مصمم تر و متعهدانه تر
این فایل برام خیلی جذاب هست که موضوعش بی ربط با جلسه اول قدم اول نیست و برای من انگار که باز کردن بهتر موضوع مانیتور کردن افکار در تمام لحظات هستش درواقع این هدایت خداوند هست که به من کمک بیشتری بشه برای درک بهتر اصل موضوع و تمرینی که متعهدانه تصمیم گرفتم انجامش بدم که به لطف خدا از دیروز تا الان خیلی حواسم به افکارم بوده و سعی کردم جهتش بدم به سمتی که احساسمو بهتر کنه و از این بابت خیلی خوشحالم😊
استاد اینکه شما توی ۹۹ درصد فایل هاتون قانون رو توضیح میدیدن من تازه دارم دلیلش درک میکنم و اینکه چقدر این حرف و این جمله که افکار ما در هر لحظه داره اتفاقات آینده زندگی ما رو رقم میزنه هر بار برام جدیده و انگار که حرف تازه ای رو شنیدم برام واقعا داره باز میشه که باید بیشتر تکرار بشه پس برای همینه که استاد همیشه این جمله رو میگه،
من مدت زیادیه که ورودیامو منظورم چیزایی که میبینم ، میشنوم رو به شدت کنترل کردم یعنی ۱۰۰% من این دو مورد رو کنترل کردم چون ۱۰۰% تمام دوستانم رو گذاشتم کنار و رفت و آمد با احدی ندارم و جز خانوادم که در کنار هم زندگی میکنیم و اصلا هم منو نمیفهمن ولی کاری هم با هم نداریم من توی اتاق در محیط ایزوله خودمم و هدفونم همیشه به گوشمه و توجه ام رو سعی کردم آگاهانه وقتی بیرونم بهع فراوانی توجه کنم وتحسین کنم و ۱۰۰% نیستش این موضوع اما………..اما افکارم رو به هیچ عنوان یعنی تا به دیروز و امروز کمه این فایل رو دیدم انگار که این موضوع رو نمیفهمیدم انگار کر بودم
مثلا من از جایی که همیشه عشق ماشین بازی بودم چه توی بازی های کامپیوتری که همیشه نفر اول بودم همیشه حتی با خود سیستم با حالت هارد هم که بازی میکردم اکثرا برنده بودم و بعد ها کمه بزرگ شدم با برادرم ماشین میچیدیم وسیستم و تنظیم ارتفاع در حد واقعا به دوره خودمون خفن ، حتی همین الانشم من یه ماشین عطیقه دارم پیکان ۱۳۴۹ داشبورد چوب که دوستش دارم و چیده و مرتبه که گاهی اوقات باهاش میرم بیرون
اینا رو گفتم که بدونید من چقدر عشق ماشین بودم و هستم
حالا وقتی مثلا با ماشین دارم رانندگی میکنم در طول تمام مدت رانندگی ناخودآگاه این فکر تو سرمه که کسی ازم سبقت نگیره یا باج ندم تو رانندگی به کسی و همش استرس و همش افکار بد یعنی من وقتی سوار ماشین میشم یعنی افکارم سوار من شدن و خودشون دارن منو میبرن جلو درصورتی که اصل اینه که من دستور باید بدم منم که سوارم بر افکارم ،،خداروشکر اینو دو روزه فهمیدم و با دیدن این فایل بهتر درکش کردم و این نشونه هست که من دیروز فایلی رو میبینم که استاد توی همین حوزه صحبت میکنن و چون من مشتاقانه یادداشت میکنم و بهش فکر میکنم و تصمیم میگیرم که عمل کنم امروز هدایت میشم به فایلی که دارم زیرش کامنت مینویسم که چی بشه که بهتر درک کنم چون خواستم و خدا هم اجابت کرده منم با عشق دریافتش کردم و اومدمم کامنت بنویسم ذهنم مقاومت کرد اما به قول قران و توضیحات استاد در مورد آیه های حجاب این کامنت نوشتن من که به خودم کلی کمک میکنه و کار صحیحی هم هست برای من توسط خداوند زیبا جلوه داده شد و توسط شیطان توی همون لحظه زشت جلوه داده شد اما باز به قول قران و کلام خدا انگارکه صدای الهام خدا بلندتر از صدای نجوای شیطان بود و من اومدم و این کامنت رو نوشتم
یه مثال دیگه بزنم
اینکه دیگران چه فکری در موردم میکنن…… اینکه شرک هست و من دارم تلاش میکنم شرک نورزم هم بماند
اما مثلا در مورد کسب و کارم من میخواستم تبلیغات کنم اونم پولی که یه مشکلی پیش اومد و یه چند روزی کارم عقب افتاد که اینم هدایت خداوند بود که من فایلی رو از استاد ببینم و حتی لایو استادم ببینم که موضوع اصلی در مورد تبلیغات بود که اگه پولی برای تبلیغ بدیم اشتباهه که دلیلشم کاری اینجا باهاش نداریم
خلاصه من گفتم آقا پس تبلیغ نمیکنم به این روش پولی که میخواستم انجام بدم
از جایی که خانوادم منو درک نمیکنن یعنی نمیفهمن و منم نمیتونم تغییرشون بدم و نمیخوام که بفهمونم بهشون یا این حرفا رو بهشون بزنم،، یکم نگاهشون تغییر کرده بود به من
چون کار من تقریبا با چندتا برادر دیگمم در ارتباط هست تا حدودی
نگاه اونا این بود که عجب آدمی هستیا خب پول بده و تبلیغ کن و مشتریتو بدست بیار
اما نگاه من از اصل و از راهی بود که توش هستم و دارم هر روز بهتر میشم به لطف خدا
ولی ذهنم و فکرم همش این بود که اینا دارن چی در موردم فکر میکنن از اونورم هی به ذهنم میومد که بابا راه من که درسته اما اینجا به خاطر کم رنگ بودن باورهای درستم نجوای شیطان کمی پر رنگتر بود و من اصلا متوجه نبودم که دارم غرق میشم توی این افکار
و کلا این فکره همیشه میاد که دارن چی فکر میکنن در مورد همه چیزا همه چیز
حالا من فهمیدم که با کلامم همون موقع همون اول فکرم رو تغییر بدم ، نگاه کنم به درختای زیبا و حرف بزنم چمیدونم به یه بچه خوشگل به کوه ها به فراوانی به کامپیوترم که با تجسم خلقش کردم
بازم مثال دارم که خیلی جاها نگران میشدم اما الان فهمیدم و خوب درک کردم که بیام بشینم تمام اتفاقاتی که برام افتاده بودن و اما به ظاهر بد بودن و در نهایتم به خیر و به نفع من تمام شدن رو بنویسم توی سیو تلگرامم و دسته بندی کنم که هر موقع نگران شدم برم بخونم و به یاد بیارم که قبلا هم چنین اتفاقی تو همین مایه ها برام افتاد اما حل شد درست شد به خیر گذشت و بگم الانم همینجور میشه و اجازه ندم افکار روی هم جمع بشن و احساس بد منو بد و بدتر کنن درواقع اجازه بدم احساس بدم کمی بهتر بشه و ادامه بدم تا خوب بشه
و من از این فایل فهمیدم و درک کردم که اگر این چیزی که الان فهمیدمش رو در عمل ادامه دار انجام بدم اتفاقی که می افته به قول استاد خوش قلب و مهربونم جهان شرایط و موقعیت ها و اتفاقات و افرادی رو به زندگی من میاره که من به خواسته هام خیلی خیلی خیلی راحت برسم
کل داستان همینه و من سعی میکنم یادم بمونه و این موضوع رو دارم هی یادآوری میکنم دارم در عمل انجامش میدم و از صبح من ۳ بار موفق شدم اینمدلی تغییر بدم افکارمو
سخن بولد استاد عزیزم توی این فایل این بود
من با تعهد فراوان به این موضوعات عمل کردم و زندگی من تو چند سال کلا متحول شد
الهی شکر که استاد زندگیتون توی چندسال متحول شده این به من انگیزه میده که میشود این میگه که استاد تونسته و داره راهشو بهم میگه پس من کافیه که فقط چیزی رو که میگه انجامش بدم و مراقب افکارم باشم و در یک کلام حال و احساسم عاااااالی باشه همین
سپاس فراوان از شما استاد نازنین و فوق العاده ام💓
به نام خداوند بخشنده مهربان
تنها تورو میپرستم و تنها و تنها و تنها از تو یاری میجوییم ای رب من
سلام استاد عزیزمممم
دقیقا همین طوره استاد جان
تمام قوانین بازی جهان همینهههه
و برا یسرایی ک اول راهن دقیقا مث خودم کمی سخته ولی شدنیه چون هدف دارم چون من لایق بهترینا هستم چون من اشرف مخلوقاتم
انشالله ک خداوند اگاهی های زیادی به هممون میده و کمکون میکنع ک باورامون رو تقویت کنیم اهدافمون رو نزدیک ببینیم
بار ها و بار ها بوده ک ی کار منفی من نمیخاسم انجام بشه و بهش فک کردم و اون کار دقیقا به بدترین شک ممکن انجام شده
و این برمیگرده ب باور ما
به ورودی ذهنمون
به حال خوب و بدمون
بگذریم از اینا
من کمو بیش در حد چن ماهه تو این مسیر قرار گرفتم چون ن محصولی ا جایی خریدم و اعتقادی داشتم به پیج های دیگه ای ک مث شما کار میکردن
ی روز دنبال فیلم انگیزشی بودم و دنبال این ک خدایا من چیکار کنم ک زندگیم بهتر شه اگاهییم زیاد تر شه
گذشت و گذشت ک ویس صوتی شمارو ی تیکه خاصشو گذاشته بودن رو ی تیکه فیلم
خیلی نگاه میکردم و صدا شما رو چون گوش داده بودم میشناختم ک این همون صداییه ک مثلا دیروز گوش دادم
گشتم گشتم گشتم تو اینستاگرام و به سختی پیج شمارو پیدا کردم و اکثرا کلیپاتونو داخل اینستا دیدم و اونجا به سایت شما رسیدم
و الانم دارم فعلا از محصولات رایگان استفاده میکنم و انشالله میخام دوره 12 قدمو تهیه کنم
حرفم اینه
تو راستای هدفت تلاش کنی بخای میشه خدام کمکت میکنه
من از خدا اگاهی میخاسم
خدا منو با شما اشنا کرد
خیلی حس خوبیه
خیلی عالیه
خدایاشکرت
سلام ای معبودمن سلام بینهایت و سلام به شما دوستان عزیزم استاد عزیزم وبانوی شایسته عزیزم ای رب جلیل بهم الان کن تا این برگی از سفرنامعه ۵۰ ام روهم با کمک توخالق یکتایم بنویسم بله واما چی بگم از این فرگانس که منو دیوانه خودش کرد چه بگویم از این سیستم که چه معجزآسانتیجه میده وچه بگویم از فرگانس که واقعا همین هست استاد خوب پی بردین به این فرگانس من یه موقعها یی میشه وقتی یه اتفاق بدی رخ میده و این افکار بد نجواهای شیطان سواستفاده میکنن و شروع میکنن به کارکردن رو ذهن من ومن به خودم گفتم منی یکسر میگم به هرچه فکر کنیم همون میشه چرا فقط حرف میزنم باید عمل هم بکنم خیلی این نکته جالبه که وقتی تصمیم میگیریم خودمونوامتحان کنم وبه ذهنم ثابت میکنم که دیدی شد دیدی نتوانستی کاری بکنی احساس منوبدکنی تا اون اتفاق به ظاهر بدبدتربشه ومن فرگانس بردم به جای دیگری و دیدی نتیجه داد ببین میشود درهرکاری میشودواقعا چقدرلذتبخش هست که وقتی فرگانسمنوعوض میکنیم همه چیز عالی میشه و اصلا انگار هیچ اتفاق به ظاهر بدی رخ نداده و این یعنی موفقیت و این یعنی پیشرفت درزندگیمون واقعا که استاد به الله قسم چه جالب جواب میده این قانون یه موقعها یی میشه انقدرخوشحال میشم و اشک ذوق درچشمانم جاری میشد که چقدرخدامتودویت داشت که با این استاد عزیزم منو هدایت کردوچقدرمن باش مهم هستم و دوست داره پیشرفتموببینه وبه ربانیت خودش افتخار کنه وبه فرشتگان بگه این بود همون چیزی که من میدونستم آشنا نمی دانستید و ابن اون چیزی هست کن من خلق کردم ببین چقدر به من ایمان قوی داره و مطمئن هست که من کارش رو درست میکنم ولی با به نجواهای شیطان گوش نمیده و این یعنی اون معنوی بودن بکتابودن وتوحیدی شدن ودرکنارشما دوستان عزیزوباارزش خانواده توحیدی عباسمنشی خداجونم شکر ت استاد عزیزم ممنونم سپاسگزارم ای ول اعظم خانم عزیز دیدی شد دیدی تو کارت پیشرفت کردی دیدی خدا به بهترین مسیرها راههاهدایتت کرد دیدی موفق شدی وخدا بهترین الهامات ونشانهای عالی برات فرستاددیدی درتمام مراحل زندگیت روز به روز عالی وعالیتر شدی خدایا شکرت این عبارات تاکیدی خیلی حس مند عالی وعالیترمیکنه و همیشه یه حس زیبابهم میگه که تو پیشرفت عالی میکنی وبه ثروت فراوانی میرسی ای ول اعظم خانم عزیزم بنده خوبه توحیدی من دوستان عزیزم همه شما روبهترنهات براتون از خدای عزیزم درخواست میکنم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان گلم
خیلی عالی بود استاد . من از وقتی این فایل رو گوش دادم و کامنت ها رو خوندم خیلی خوشم اومد . تا نجوا میاد تو ذهنم سریع میگم من دستگاه فرستنده فرکانس هستم خب حالا میخای چه فرکانسی بفرستی ؟ فرکانس شادی سپاسگزاری ثروت سلامتی کدومو ؟ بعد یکی رو انتخاب میکنم . الان تقریبا چند ساعتی هست که دارم اینکار رو انجام میدم و حسم خیلی خوب شده .
استاد ممنونم ازتون بابت این آگاهی ها ،❤️❤️❤️
خیلی دوستتون دارم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گل💖
این قدم رو خداروشکر نوشتم تمام کلمه به کلمه صحبت های استاد رو …فوق العاده بود …
باور کنید که اتفاقات زندگی شما به واسطه فرکانس های شما اتفاق میفته
الان میفهمم که چرا تلاش های شبانه روزی من جواب نداده تا حالا،چون کلا در مسیر شکست و توجه به ناخواسته ها بودم و ورودی های نامناسب و ذهن نجواگری که همش در حال تحقیر و سرزنش ام بود….
الان مسیر برام روشنه،باید خیلی تمرین کنم تا بتونم سلول به سلول قبول کنم و بپذیرم که من برای موفق شدن،خوشبخت بودن،لذت بردن و ثروتمند شدن به این دنیا اومدم…
در پناه خدا💚
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد گلم و همه ی دوستان .
روز بیست و هفتم
چه قدر عالی، قانون رو واضح و کامل توضیح دادید .
… این فایل رو باید بارها و بارها گوش کنم ، خیلی کمک کننده بود ، خیلی عالی استاد توضیح داد فرکانس رو
و به من
یادآوری کرد که من در هر لحظه دارم فرکانس ارسال میکنم و اون فرکانس ها اتفاقات زندگیه منو رقم میزنن و باید با تغییر باورهام ، کنترل ورودی ها و کنترل گفت وگو های ذهنی فرکانس های خوب به جهان ارسال کنم .
.
صحبت کردن خیلی خیلی تأثیر خوبی روی ذهن من داره ، بیشتر اوقات من صحبت میکنم با خودم راجب خواسته هام ، اتفاقات خوب ، باور های مناسب ، اما میخوام از الان بیشتر و بیشتر این کارو انجام بدم و اگاهانه کنترل کنم گفتوگو های ذهنیمو .
خیلی خیلی عالی بود .
سپاسگزارم 🙏
با آرزوی بهترینها برای شما.
دوستون دارم 💖