اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اُف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.
عصارهی آموزش های استاد عباسمنش فقط همین جمله طلایی هست که ما خالق زندگی خودمان هستیم.
هیچ کس و هیچ عوامل بیرونی در سرنوشت و زندگی ما تاثیر نداره مگر اینکه ما باور داشته باشیم که تاثیر داره.
واقعا این عین عدالت الله مهربان هست که این توانایی را به ما داده تا خودمان زندگی مان را جوری که دوست دارم خلق کنیم ، خداوند مهربان وهدایتگر به قدرت خلق کنندگی داده ، ولی اکثر مردم نمی داند در قرآن هم باره آمده که این نتیجه اعمالی هست که ما پیشاپیش فرستادیم .
با این نگاه به قانون فرکانس در حق هیچ انسانی ظلم نمی شه ، ظلم فقط در به خود است آیه قرآن هم داریم که ظلم فقط به خویشتن هست.
با توجه به این آگاهی از قانون وظیفه ما چیه؟
باید آگاهانه بر ورودهای ذهن کنترل داشته باشیم.
مثلا فایل های استاد را گوش بدهیم و استمرار داشته باشیم.
و موفقیت دیگران را تحسین کنیم ، فراوانی را باور کنیم ، از ناخواسته ها اعراض کنیم.
چیزی های را دوست دارم دائما در ذهن مرور کنیم، گفتگوی ذهنی را آگاهانه به موضوعات که ما را شاد و خوشحال می کنه هدایت کنیم که در صورت مداومت و استمرار احساس درونی ما خوب میشه، و فرنکاس ارسالی ما هم خوب میشه و جهان طبق قاقانون فرکانس، اتفاقات خوب و قشنگی را برای ما ایجاد می کنه .کل مطلب همینه درک کنیم و عمل کنیم زندگی این دنیا و آخرت در بهشت خواهیم بود.
نستعین، سلام به خداوجهان هستی .سلام به استادومعلم نمونه وناظم دانشگاه کاملاخصوصی ماخانم شایسته.استادجون ازاینکه تلاش میکنی که بازبان بدنت احساستو وکلامت رابه ماانتقال بدی بارها برای این تلاشت اشک ریخته ام وتحسینت میکنم نوش جانت که انرژی خداروبه هرآنچه خواسته ای تبدیل کرده ای ای غول چراغ جادوی من!ببخشید ازکلمه ی غول استفاده کردم چون قدمهای بزرگی روی برفهای کوهستان گذاشته ای وروی قله موفقیت نشتی پاهارودرازکردی وباتمام وجودت مثل یک پدرومادرصدامیزنی بچه هایافتم بیاید!دنبال چیزی نگردید ردپاگذاشتم راحت باشید.!وسلام باطراوت وبارانی به همه ی ما!(دانشجویان استاد)روزی سرشارازمعنویت ،سلامتی،ثروت، ورابطه ی عالی توی این هوای بهاری وبارانی روبراتون دارم، دلهاتون بهاری. استاد خیلی وقتهاحالموخوب نگه میدارم، باخداازپیشرفتهام صحبت میکنم، به زیباییهاتوجه میکنم،بازهم ذهنم میگه تووقتی واردسایت شدی اولین خواستت خریدن دوره قانون سلامتی بودشروع کردی10روزتودرودیواربودی بعد21روزادامه دادی آخرش چی شد؟ازپس مخارجش برنیومدی!دیگه هم حتی به دوره های قانون سلامتی سرنمیزنی، حتی برای خریدن دوره های دیگراولا شرایط خریدنداری دوماحتی بلدنیستی واردسایت بشی دوره بخری ،وسه روزپیش اومدم کامنت بذارم نوشته بود اول واردسایت ثبت نام کن واگرعضوهستی رمزایمیل راواردکن منم بلدنبودم وبچه هاخواب بودن ذهنم نفس راحت کشید وبه محض اینکه پسرم بیدارشد.گفتم گوشیمودرست کن کامنت بذارم وتاامروزطولش دادخوب حالا اینم گوشی آماده چی داری بذاری؟ کی به حرفهات گوش میده ؟ولی من نه آنم که زبونی کشم ازچرخ وفلک، چرخ برهم زنم ازغیرمرادم گردد،من بایدحالم خوب باشه احساس خوب =اتفاقات خوب،ازکجابه دست میاد؟ازافکارمناسب!چگونه بسازم؟باورودیهای مثبت وپرهیزازگوش کردن به نجواهای ذهن!حالامدام شبانه روزفقط بهفالیهای دانلودی گوش میکنم.ازنوشتن زیادخوشم نمیاد!صبح به صبح دفترشکرگزاریم روبرمیدارم، برای 7موردیااگرتوی صفحه همان روزبیشتر جاداشت بیشترمینویسم. ونت برداری بلدنیستم!وبه قول معروف افکارم ازنوک بینی ام اونورترنمیره، چون تمرکزم روی یک کارویگ خواسته نیست، روفلان خونه فکرمیکنم ،فلان ماشین،فلان سفر،فلان حساب بانکی،و…..همه باهم وبعدم تعطیلش میکنم. وتو کامنتها خوندم که خودنجواهم یک نوع ورودی است. چون تاالان فکرمیکردم هرچی باچشم ببینم ورودی میشود، یاهرچی باگوشم بشنوم،خیلی مواظب بودم .حالا بالاخره به دنیاآمدم که آینه ی خداباشم، وبایدآهسته قدم بردارم وهرآنچه که شیطان میگوید نمیشود رابه شدنش فکرکنم که کارخدانشد ندارد.وبنده عجولم هستم. نیازبه تمرین بیشتردارم اگرازفایلهای دانلودی محصول عالی برداشت کردم قدمهای مردانه برداشته ام وگرنه محصولاتشم برام نه نون میشه نه آب!ازاینکه خدادستموگرفت به سادگی توی اقیانوس بی کران سایت درقسمت لژخانوادگی استادعباسمنش گذاشت بی نهایت اون خدای عاشقم روسپاسگزارم وهمون خدابازهم برای یاری رسوندن به منوامثال من دست یاریشوبه سمتم درازکرده که دخترباباسرتاپادر خدمت تو هستم. فقط ازروی خرشیطان پیاده باش!دستوبده دست بابایی اگه نه به زمین میخوری یاگم میشی!کارسازمابه فکرکارماست، فکرمادرکارماآزارماست. همه ی شمارابرای به دست آوردن اهدافتون به دست حق میسپارم وازاینکه خدامرادرعالیترین موقعیتها، شرایط،افراد،مکان وزمان درست قرارداده است. بی نهایت سپاسگزارم.وازکل بچههای سایت ازخودشون ردپاگذاشتن بنده سپاسگزارم. بابای الهی، مادرالهی میبوسمت که نه شب خواب داری نه روز فقط مراقب منو خانواده می.صبح آدینه ی همگی بخیر.
اول از همه به رسم ادب و ابراز ارادت و عشق به بهترین استادی که در زندگیم داشتم و زندگی کردن را از او آموختم میخوام روز معلم رو بر شما استاد موحد و خداشناس و بینظیرم که آرامش و خودشناسی وخدا شناسی را به من آموخت تبریک بگم، امروز سیزدهم اردیبهشت سال هزار و چهارصد و سه هست و روز قبل در ایران روز شهادت استاد مطهری و روز معلم بود و من در تمام مدت روز اسم معلم که میومد فقط یاد شما می افتادم و با خودم گفتم ، بقیه ی معلمها سوئ تفاهم هستن ، البته با عرض ارادت به بقیه معلمها ، ولی همه میدونیم که بزرگترین معلمان بشر پیامبران بودند و من استاد عباس منش رو فرستاده ی خداوند میدانم، برای آموختن اصل زندگی به ما اعضای خانواده اش که هر کدام به شکلی و در جایی فرکانسی برای بهتر و راحتتر زندگی کردن و کسب بیشتر آگاهی و شناخت بهتر خدا و خودمان ارسال کرده ایم و نتیجه اش را جهان به شکل حضور در خانواده عباس منش برای ما ایجاد کرده.
اما روز پنجاهم از سفر رویایی تحول من
این کامنت رو در حالی مینویسم که گوشم و روحم سرشار از صدا و عشق خداست ، صدای باران
چند روزی هست که در ایران زیبا و شهر زیبای ما یک بهار پر بار و پر باران داریم و هر روز باران میبارد و من همش به یاد آیات قرآن می افتم و صدای باران را صدای خدا و عشقش به بندگانش میدانم .
استاد عزیزم در این فایل زیبا بازهم از فرکانس و افکار و باور فرمودین ، که اگر ورودیها یمان در ست شوند و اگر گفتگوهای ذهنی را کنترل کنیم ، البته اینها کاری هستند که مداوم باید انجام داد ، بعد باورها درست میشود و درنتیجه فرکانس و افکار و احساسات ماهم درست میشه و زندگی بر وفق مراد خواهد شد.
راههای زیادی برای کنترل ورودی و گفتگوهای ذهن در هر شرایطی وجود داره که باوجود ساده و راحت به نظر رسیدنش ، وقت عمل که میرسه ، واقعااااا ایمان و باور و جسارت میخواد که اون هم با تکرار و تکرار و تکرار درست میشه .
مثلاً خود من اول که شروع کرده بودم ، فقط حرفشو میزدم و عمل برام خیلی سخت بود ولی هر روز به خودم تعهد میدادم که یادم باشه و مدام با خودم قانون و راههای کنترل ورودی و گفتگوهای ذهنم رو مرور میکردم و باورهای درست رو میگفتم و حالا خیلیییی بهتر شدم و در لحظه یادم میاد و عمل میکنم و بهتر میشم.
وقتی با چالشی و نا خواسته ای روبرو میشم و یا گفتگو های ذهنی میخواد حالمو بد کنه با توجه به زیباییها ،خوبیها وهدایتها و تواناییها و با شکر گزاری و لبخند زدن و نفس عمیق کشیدن و حرفهای امیدوار کننده زدن و آب خوردن حالم بهتر میشه ، اما بهترین کاری که این روزها خیلی حالمو خوب میکنه و مدام در حال انجامش هستم برای همین کمتر در دام گفتگوهای منفی ذهن میافتم ، اینه که مدام با خدا حرف میزنم ، از عظمت و مهربانی هایش میگم و ازش تشکر میکنم برای نعمتها و قانون بدون تغییرش و به ضعف و ناتوانی و نادانی خودم در برابر خدا اعتراف میکنم و اعتبار هر خیری در زندگیم رو تنها به اون میدم و گاهی میبینم یک ساعت گذشته و من متوجه نشدم گذر زمان رو و همش داشتم با خدا حرف میزدم و غرق عشق و رحمتش بودم و چه حال وصف ناشدنی هست وقتی در هر لحظه به خدا وصلی و متوجه حضورش و رحمتش هستی؟؟؟ و وقتی اینطور ورودی و گفتگوهای ذهنم رو کنترل میکنم ، حجم اتفاقات خوب زندگیم خیلی بیشتر شده.
که واقعاااا میتونم به جرأت بگم بزرگترینش ، احساس حضور خداوند در هر لحظه از زندگیم هست که حتی در بدترین چالشها هم اول مسیولیتشو میپذیرم و بعد از خدا کمک میخوام و آرام میشم تا هدایت رو دریافت کنم.
خلاصه که واقعا اگر همین نکته ی به ظاهر ساده رو درک و عمل کنیم در هر لحظه از زندگی ، که حواسمون به فرکانس ارسالیمون باشه و بدونیم که هر فرکانسی بدیم، اتفاقاتی از همون جنس رو تجربه میکنیم ، همه چیز درست میشه البته با صبر و توکل و اعتماد به خدا و حال خوب و شکر گزاری و یکتا پرستی و باور به الخیر فی ما وقع .
راستی خدای مهربان یک راهنمای عالی در وجود ما گذاشته که هر لحظه از فرکانس ارسالیمون آگاه باشیم و در جهت خواسته مون درستش کنیم و اون احساسسسسس ماست.
اگر خوبه ، فرکانس خواسته در حال ارسال هست.
اگر بده ، فرکانس نا خواسته درحال ارسال هست.
استاد جانم بازم روزتون بر شما مبارک و شکر خدا که داشتن معلمی دلسوز و آگاه و مهربان مثل شما رو تجربه کردم.
خودمو تحسین میکنم و خدا رو شکر میکنم ، تا آخر عمر فقطططططط برای همین یک فرکانس عالی که دادم و افتخار شاگردی شما و حضور در جمع دوستان عزیزم رو نصیبم کرد.
برام سخته…سخت از نظر فهمیدن نه ولی حجم آگاهی زیاده هر جمله ای که استاد میگ
ن من باید یک هفته تو خودم بهش مشغول بشم تا بفهمم تو مغز من این موضوع چجوری داره عمل میکنه….
من چندین بار این فایل رو گوش دادم و بادوستم مشورت کردم واومدم مچ گیری کردم که درک کنم تومواقعی درگیر چی میشم که زندگی داره یکنواخت پیش میره و یک موضوع تموم میشه دومیش شروع میشه….
اومدم تو کسب و کارم دیدم ما خیلی نسیه میفروشیم و هر دقیقه ذهن من درگیر این مسئله هست که خب اگه اون مشتری این بدهیشو ندد جواب فلان طلبکارو چجوری بدم؟
اگه اون مشتری نخرید این بارو چیکارکنم؟
اگه بار به اتوبوس نرسه بارو باید جایی بفروشم ک احتمالا قیمت پائین میخوره و بعد جواب صاحب بارو چطور بدم؟؟
این بارا که مثلا امروز اومده چون کیفیت نداره باید چکی بفروشم و قیمت هم پایین و صاحب بار فردا میاد بحث میکنه که من پول میخوام وچرا قیمتش کمه؟
دوروز بعد چکهای وصولی چک پرداخت کردیم اگه اون چکها وصول نشه چکامون برگشت میخوره وحسابامون میریزه بهم…
اون مشتری اگه پول نداد میریم شکایت میکنیم…
یکیو بارش دادیم مثلا قرارداد نداریم باهاش وخدا خدا میکنیم مشکل پیدانکنه که بره ازما شکایت کنه…
دیدم
اینا پچ پچ های ذهن منه وهزاران مورد دیگه درمورد خونه وزندگی و بقیه مواردی که کم نیستن…
واینجا بود که متوجه شدم من توهم کسب وکار و فروش دارم دراصل دارم فرکانس بدبختی و قربانی شدن و ظالم بودن دیگران و گیر شکایت بودن براوصول طلب وپراخت بدهی و بحث وجدال دارم به جهان میفرستم از
صبح تاشب…
و حالا درک کردم که چرا همیشه یک پرونده داریم ؟ اصلا چرا وکیل داریم؟ چون از قبل فرکانس فرستادیم که احتمال خوردن پول ماهست…
چرا هرچی درآمدمون بیشتر میشه به نسبت بدهی بیشتری داریم؟ چون تمرکز کامل من رو دریافت پول بابت پرداخت بدهی هست…
چرا مشتری نمیخره؟ چون من خودم دارم فرکانسش رو میفرستم که احتمال داره بره جایی دیگه بخره بخاطر حالا قیمت یا کیفیت واینم تکرار میشه…
چرا کیفیت بار کسانی که باهاشون کار میکنیم پایینه؟؟ چون خودم همیشه میگم اینایی که باما کارمیکنن هیچوقت رو کیفیت کار نمیکنن…
وجای تعجب نداره که فرکانس تمام این موارد رو خودم با کانون توجهم به ناخواسته ها میفرستم…
خداروشکر بابت استاد عزیز که این آگاهی ها رو توسایت قراردادن وخدارو سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این سایت…
مشورت کردم برای رهایی از این افکاری که همیشه درگیر جر و بحث و مسائل حل نشدنی که تمومی هم نداره مدل کسب وکارمون رو ببریم رو نقدی فروشی و همون لحظه اول هم قیمت خرید معلوم باشه هم فروش…هم پول دریافت کنیم هم پرداخت تا همونجا مسئله حل بشه ونیاز نباشه من تو ذهنم شبانه روز بجنگم…نیاز نباشه توذهنم همش یکیو محکوم کنم یا متقاعدش کنم…
این درگیری ها هیچوقت نذاشت من آرامش داشته باشم و حالاهم که میخوام روی خودم وکانون توجهم کارکنم بسادگی نیست چون مغز من عادت کرده به اون افکار و با اون مدل افکار تغذیه شده وحالا اگه بهش نرسه مثل آدم گرسنه میگرده دنبال افکار سابق…ولی خداروشکر که من شناخت پیداکردم نسبت به این مسئله و حالا بهتر میتونم مدیریت کنم…
سلام به استاد بزرگوار، خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم
خب ما از این فایل طلایی چی متوجه شدیم؟
زندگی ما و اتفاقات و شرایط روزمرمون رو فرکانس های ما داره پدید میاره
فرکانس چیه؟ همون افکار غالب ذهن ما، همون پچ پچ ها و گفتگو های ذهنی ما
حالا چجوری میشه اینا رو کنترل و مدیریت کرد؟
یک راهش اینه که دائما آگاهانه اینارو مدیریت کنیم تا در ذهنمون حرف هایی زده بشه که در ما احساس خوب، احساس امید، احساس آرامش، احساس عشق و اشتیاق ایجاد کنه.
اما نکته اصلی رو نباید یادمون بره. چیزی که افکار و صحبت های ذهن مارو میسازه، ورودی هایی عه که ما به ذهنمون میدیم؛ مثل چیز هایی که میبینیم، آنچه که میشنویم، چیزی که راجع بهش صحبت میکنیم و…
اگر ورودی ها نامناسب باشه، عملا کنترل ذهن معنایی نداره و ما نمیتونیم در خودمون احساس خوب ایجاد کنیم. اینجاست که متوجه میشم چقدر بحث ورودی ها مهمه!
چرا باید فیلم های بیهوده و فضای مجازی برام حرام بشه؛
چرا باید با آدم های نامناسب صحبت نکنم؛
چرا نباید راجع به اتفافات منفی با کسی صحبت کنم؛
چرا باید هر لحظه از خدای مهربانم سپاسگزاری کنم تا تمرکزم بر نکات مثبت باشه و بهترین فرکانس ها در من شکل بگیره!
این موضوع خیلی مهمه و من پناه میبرم به خداوند از شر هر چیزی که فرکانس من رو از منبع الهی من دور میکنه؛
استاد عزیز یک دنیا ازتون ممنونم بابت این فایل عالی
خانم شایسته عزیزم مچکرم بابت متن های زیبا و تاثیر گذاری که برای سفرنامه مینویسید
خدای عزیزم، ازت ممنونم که یک بار دیگه در کنارم هستی و یک قدم دیگه منو به خودت نزدیک تر کردی!
عرض سلام وادب واحترام به استادعباسمنش وبانو شایسته و همراهان همیشگی سایت پرطرفدار وپرانرژی استاد عباس منش
همه ی ما که الان وارد سایت شدیم درک کردیم و قابل لمس بوده برامون که تمام وقایع زندگی و اصل جهان از فرکانس های ارسالی ما میباشد، ما بعنوان یک منبع ارسال فرکانس هستیم،و جهان هستی هم شرایط و ضوابطی که هم سنگ و هماهنگ با فرکانسهای ارسالی ما هست برایمان میسر میکند،در واقع این ارتعاشات وفرکانس ها هستن که اتفاقات زندگی مارو رقم میزنند،خیلی از مردم خلاف این اصل جهانی عمل میکنن و نمیتوانند به درک این اصول پایبند باشند چون تمام اتفاقات زندگیشون براساس شانس و توقع وپارتی و سرنوشت میدونن،نه ذهن،و افکاری که شنیدی و دیدی،و نجواهای شیطانی برایشان تصمیم گیری میکنن،کسیکه نتونه ورودیهای مناسب به ذهنش بده،خروجیهای هماهنگ و همسنگ با راستای ورودیها براش اتفاق می افته،
ما در همه حال در مدار حرف زدن و نجواهاوپچ پچ ها هستیم،این گفتگوها تمامأ ورودیها هستن،این گفتگوها به ما میگویند که در چه مداری هستیم،ما با جهت دادن و آگاهانه گفتگو کردن و پچ پچ کردن با خودمون ،و تکرار مدیریت و کنترل نجواها بشکلی که احساس توکل وسلامتی، امید و یقین و پیشرفت و احساس خوبی به ما در طول عمر بده،
نه در یکروز و یک هفته یا یکسال،و باید ورودیها شنیداری ها دیداری هامون،افرادی که با آنها سروکار داریم،سعی کنیم ورودیهای مناسب به خورد ذهن بدیم،
شاید اوایل ذهن کمی مقاومت کند،که سنت رفته بالا تو این کاره نیستی،اما شما با مدیریت کردن که تو فوقالعاده هستی عالی هستی در حال پیشرفت و توسعه شرایط ایده آل ت هستی،تو بهترینی،این گفتگوهای مثبت با تمرین و باور درست به سمت یک باور درست، بعنوان یک عادت شود جهان شرایط و افرادی را برایمان ظاهر میکند که تمام عوامل دست بدست هم میدن تا به خواسته هامون برسیم،و زندگیمون متحول میشه.
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاهم
جمله طلائی این فایل :
به چیزهایی که احساست خوب میکنه توجه کن و انقدر ادامه بده که بشه گفتگوی غالب ذهنت
بسکه قانون ساده ست، باور کردنش و یا اجرا کردنش به تعویق میفته.
داشتم به تفاوت دیدگاه فکر میکردم.
وقتی یک اتفاقی میفته ، منِ عاطفه 2 تا انتخاب دارم.
1. از دیدگاه روحم نگاه اون موضوع بکنم و احساس خوبی در خودم ایجاد کنم، حتی اگر ظاهر خوبی نداشته باشه اون موضوع
2. از دیدگاه ذهن نگاه اون موضوع کنم و احساس بشدت بدی رو تجربه کنم.
این رو خداوند کاملا در اختیار خودمون گذاشته که به مسائل و چالش های زندگی مون چطور نگاه کنیم و انتخاب کنیم چه احساسی در ما به وجود بیاد
یک مثال میزنم که خیلی هامون شنیدیم اش اما مینویسم که یادآوری بشه واسمون.
پدری در نظر بگیریم که اعتیاد به مواد مخدر داره و 2 فرزند داره. یکی موفق و دیگری ناموفق
از اون پسری که ناموفق بود سوال کردند که عامل ناموفق بودنت چی بوده ؟
پاسخ داد : پدرم ،
من پدری داشتم که اعتیاد داشت، ایشون فلان رفتارها میکرد و ما ازش الگو گرفتیم، منم به سمت اعتیاد و مصرف زیاد مواد کشیده شدم و عاقبتم شد این.
به اون پسری که موفق بود گفتنند، عامل موفقیت تو چی بود ؟
پاسخ داد، پدرم ،
من پدری داشتم که اعتیاد داشت و با دیدن حال و وضع اش و نتایج نامطلوب اش ، ترغیب شدم که شبیه ایشون نباشم و به سمت موفقیت حرکت کنم
این داستان، یک شرایط یکسان بهمراه دو دیدگاه متفاوت بود.
یک پسر دیدگاه روح انتخاب کرد
یک پسر دیدگاه ذهن اش انتخاب کرد
حالا ما این همه در طول روز، نسبت به هر اتفاق ، موضوع، چالش های متفاوت، حق انتخاب داریم.
خداوند به ما حق انتخاب داده. هیچ موجود زنده ای در دنیای مادی، مثل اشرف مخلوقات، قدرت اختیار نداره.
انقدر برای ما ارزش قائل شده که افسار زندگی مون رو به دستای خودمون، به فرکانس هامون سپرده.
ایشون و همه کیهانیان و خانواده روحی مون ، هر لحظه ما رو تماشا میکنند که چه دیدگاه هایی و چه انتخاب هایی انجام میدیدم و چطور به انرژی بی شکل و فرم منبع، شِکل میدیم و دست به خلق میزنیم.
این ها که نوشتم، مبنی بر ادعای من نیست. من خودم بی نهایت در کنترل عواطف ام دچار اشتباه میشم.
اما هر گاه من آگاهانه خودمو کنترل کردم، تمام روز جفت شِش آوردم. همه ما از این تجربیات زیبا تو زندگی مون داریم.
انتخاب دیدگاه برتر یا همون دیدگاه روح، تنها راه نجات ما برای خلاص شدن از چالش های زندگی مون هست. دیدگاهی که ما رو به آرامش و احساس خوب میرسونه.
امروز صبح زمانی که خبر فوت یکی از اقوام خیلی نزدیک شنیدم، یک لحظه اومدم بزنم زیر گریه
فورا به ذهنم گوشزد کردم که :
ایشون به اصل خودش بازگشت.
آیا تو ناراحت میشی بابت اینکه یک روح از سیاره زمین، به منبع عروج پیدا کنه و پرواز کنه به ابدیت ؟
آیا تو غمزده میشی که یک روح، سفر کنه و به خانواده روحی اش به جایگاه اش بپیونده ؟
آیا تو کسی هستی که بخوای جلوی اراده خداوند رو بگیری ؟
آیا تو ادعای موندنِ همیشگی در این سیاره زیبا رو داری ، که اظهار دلتنگی میکنی ؟ منِ عاطفه هم یروزی سفر میکنم.
منتها جالبی اش به اینه که، در عوالم روح، زمان و مکان وجود نداره، و برای اون ها سفر من در زمین ، به اندازه پلک زدنی بیش نیست.
لذا کیهانیان وقتی اشک و آهِ منو بابت از دست دادن عزیزی میبینند، براشون طنزآمیز هست و تبسم میکنند. چون واقف اند که منم بزودی به دیار عشق میپیوندم.
ما زمینی ها ناراحت میشیم وقتی عزیزی از دست میدیم، اما کیهانیان بشدت خوشحال اند چون یک روح تجربیات مادی داشته که حالا میخواد با خانواده روحی اش به اشتراک بزاره و کلی از عملکرد اون روح شادی کنند.
مرگ مثل یک کشتی هست که بین دو ساحل دنیا و آخرت قرار داره.
اونهایی که در ساحل دنیا هستند از رفتن کشتی و آدم هاش غمزده اند
اون هایی که در ساحل آخرت اند از آمدن یک کشی و عزیز شان خوشنود و شاد اند.
اگر منِ عاطفه دیدگاه روح انتخاب کنم و مثل کیهانیان بابت سفر یک روح، تسلیم باشم، بابت سفر یک روح پذیرش داشته باشم و آرام باشم،
مطمعنا به احساس خوبی میرسم.
مطمعنا در چرخه اتفاقات خوشایند قرار میگیرم.
با فوت یک عزیز ، منم نباید همراهش فوت بشم. بلکه باید برای برگشت به خانه اش تسلیم و آرام باشم و واقف به این مهم باشم که منم ماندنی نیستم
. پس توی این فرصت محدود، احساس خوبم رو ادامه بدم. و نگرش و دیدگاهم تغییر بدم.
اینم نیازمند تکامل هست
من قبلا خیلی واسه رفتگان بی تابی میکردم، حتی غریبه ها، حتی اخبار کشته شدگان، بشدت گریه های شدید میکردم.
وقتی با قانون آشنا شدم، محکم شدم، وقتی حقیقت زیبای مرگ رو درک کردم آروم گرفتم.
وقتی ابدی بودن روح رو درک کردم، قوی تر قبل شدم.
هر چند بازم نیاز هست کار کنم.
ما باااید بتونیم در احساس خوب موندگار باشیم. باید بتونیم کنترل ذهن کنیم، تا تجربه ای در زمین خلق کنیم که ارزش نشون دادن به خانواده روحی مون و کیهانیان داشته باشه.
باید نقش مون زیبا بازی کنیم و سپس از صحنه زمین خارج بشیم
عاشقتونم.
نمیدونم چیشد که این مطالب نوشتم فقط اطمینان به این دارم که، پیام و کلام من نیست
بلکه خود اون نیرو هست که مدیریت نوشتن و همه برنامه هام رو بر عهده داره.
استاد جانم همین دیشب بود که فایل توحید عملی قسمت 11 روی سایت تماشا کردم و توی اون فایل اشاره کرده بودین که :
” هررر کاری که میخواین بکنین، توکل کنید، واگذار کنید به الله، نگید خودم بلدم، نگید من میتونم انجامش بدم. بسپارید به اون نیرویی که نقشه راه رو بلده. غره نشید از دونستن راه حل ها، حتی اگرم راه حلی بلدی قبلش به خدا بگو من این راه میدونم اما نمیدونم که چاره کار من هست یا نه، تو بهم بگو انجامش بدم یا نه ”
در مورد کامنت منم همینطور، من هروز از الله میپرسم. امروز دو بار متن نوشتم پاک اش کردم.
گفتم معبود چی میخوای به من و بنده هات بگی ؟ خودت جاری بشو، خودت صحبت بکن.
بنا به من باشه یک خط هم بلد نیستم بنویسم. تو یدونه جمله بندی اش می مونم.
خلاصه که انتخاب دیدگاه خیلی مساله مهمیه. و جالبه در طول روز بی نهایت بار، باهاش سر و کار داریم، نه فقط موقع ایجاد چالش ها.
همین برخورد نامناسبی که یکدفعه با ما میشه ما دو انتخاب داریم چطور نگاهش کنیم.
همین ظرفی که از دست مون میفته میشکنه، وسیله ای که خراب میشه، پولی که از دست میدیم، و هر اتفاق هر چند کوچک دیگه، این ما هستیم که انتخاب میکنیم کدوم دیدگاه اتخاذ کنیم. دیدگاه روح یا ذهن ؟
اگر دیدگاه روح رو منِ عاطفه انتخاب کنم، الخیر فی ما وقع اتفاق میفته ، یعنی خیرِ اون داستان نصیب من میشه و از دل همون چالش یک برکت وارد زندگی ام میشه، چون یک درس پاس کردم.
اگر دیدگاه ذهن انتخاب کنم، شیطانِ ذهن منظورم هست، اون وقت هست که احساس ام بد و در مجموعه ای از اتفاقات بد قرار میگیرم و نتایج نازیبایی میگیرم.
استاد جانم فایل امروز خیلی موضوع مهم و حیاتی داشت. موضوعی که از سادگی زیادش، غالبا یا باور نمیشه یا اجراش به تعویق میفته.
اینکه : احساس خوب غالب = سعادت و کامیابی
استاد جانم و مریم مهربونم، بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.
از خداوند مهربونم هم سپاسگزارم که از زبان شما با من صحبت کرد و برمن جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.
سلامی گرم و صمیمی خدمت استاد عزیزم،بانو شایسته جان و همه همسفران عزیزم در سفر روز شمار تحول زندگی من
روز پنجاهم از سفرم به درون
فایل: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن
————————————————–
بخشی از شکر گذاریهای هر روز من از خدای عزیزم اینه که:
خدای مهربونم شکرت برای قوانین جهانت که ثابت هستن و برای همه به یک صورت عمل میکنند..
خدای عزیزم شکرت که این آگاهی ها رو روزی من قرار می دهی که یادم بیاد کی هستم و چه قدرتی دارم؟
خدایا شکرت برای پیامبر زمانه ات استاد عباسمنش عزیزم که اینقدر روان و ساده قوانین رو برای ما بازگو میکنند
خدایا شکرت که به ما انسانها قدرت خلق جهانمون را دادی و من جزو اون معدود افرادی هستم که شایسته آگاه شدن از این قدرتم هستم..
واااااااااااای خدا جونم چقدررررررر بگم شکرت که با آگاه شدن از قوانین هستی قرار نیست من رو در جهل و تاریکی فقر و حسرت ازین دنیا ببری؟؟؟؟؟
با تمام وجودم و خاضعانه و عاشقانه تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم که تنها و تنها تو شایسته پرستش هستی و لا غیر…..
اصلا وقتی به این فکر میکنم که من جزو اندک بنده های خداوندم که دارم آگاه میشم که کار کرد جهان به چه صورت است و هر چه آگاه تر میشم و درکم از قوانین بالاتر میره بیشتر قدرت رو از دیگران می گیرم و فقط به خودش میدم به خودم می بالم که شایسته دریافت این آگاهی ها هستم..
استاد جان نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم که اینقدر قابل درک و فهم و بارها و بارها در تمام فایلهاتون به عناوین مختلف ما رو از نحوه خلق جهان دلخواهمون آگاه می کنید..
قطعا روزی که ما قبول کردیم در این پوسته زمینی قرار بگیریم و زمینی شدیم می دونستیم که خودمون خالق هستیم و از پس همه چالشها به خوبی برمی آییم ،اما وقتی پا به این دنیا گذاشتیم غرق در غوغای زمین و زمینیان شدیم و از خود حقیقیمون دور شدیم آنقدر دوووووووور که باور کردیم قدرت خلق زندگیمون دست هر کس و هر چیزی هست به جز خودمون و خدایمان..
استاد جانم درود بر شما که تمام آموزشهای شما ختم میشه به توحید…
وقتی من باور کنم خلق زندگی ام با خودم و خدای خودم هست دیگه از تحدید هیچکس نمیترسم یا به قول و وعده کسی دلخوش نمیشم..میدونم همه چیز خودم هستم وقتی دستم فقط تو دست تنها ربم باشه..
وااااااای خدای من تو چقدرررررر خوبی… عاااااشقتم
با گوش دادن به این فایل بسیار بسیار ارزشمند بار دیگر قانون به خوبی برایم مرور شد
من فهمیدم که تنها کاری که باید برای خلق زندگی دلخواهم انجام بدم کنترل گفتگوهای ذهنی ام هست،از چه طریق؟ از طریق کنترل ورودیها
هر چیزی نبینم،گوش ندم،به هر کس و هر چیزی فکر نکنم و توجه نکنم،درباره هر چیز بیخودی صحبت نکنم و اینطوری وقتی ورودی کنترل بشه و مثبت باشه حتما که خروجیمون هم خوشایند خواهد بود..
چرا؟؟
«چون اتفاقات زندگی ما ترجمه فرکانسهایی است که به جهان ارسال میکنیم،،این یک قانونه»
وقتی خیلی آگاهانه تکرار کنیم دیگه وارد مداری می شویم که خود به خود نمیتونیم هر ورودی مزخرفی را به ذهنمون راه بدیم..
به عنوان مثال:
چند شب پیش اطرافیان ی فیلمی رو معرفی کردن گفتن خیلی شاد و خنده داره و خییلی تعریفش رو کردن،همسرم هم فیلم و گرفتند که ببینیم…وقتی فیلم شروع شد با اینکه بازیگرهاشو من خیلی دوستداشتم ولی دیدم حالم داره بد میشه،دارم دلشوره و اضطراب میگیرم همون چند دقیقه اولش پر بود از باورهای غلط و شرک، خلاصه که نتونستیم ادامه بدیم و قطعش کردیم..همسرم گفتن اصلا منو ریخت به هم..کلی حالم بد شد و برای اینکه فرکانسمون رو دوباره تنظیم کنیم سریال توجه به نکات مثبت استاد رو پلی کردیم و دیدیم و اصلا وقتی استاد گفتند سلام من…..دوتامون یه لبخند بزرگ رو لبهامون نشست و گفتیم واقعا خدارو شکر،، این نشون میده که ما تغییر کردیم و بعد از دیدن فایل استاد حالمون عالی شد …خدا حفظتون کنه استاد جااان
واقعا وقتی آگاهانه حواسمون به گفتگوهای ذهنیمون باشه و با خودمون امید بخش و شادی بخش صحبت کنیم حتما که کم کم جهان مارو در شرایطی قرار میده که شاید خیییلی کمتر نیاز به کنترل ذهن داشته باشیم چون اون مدار خود به خود پر از شادی و حال خوش و خبرهای خوب و سلامتی و ثروت و موفقیت هست و آدمهای اطرافمان هم قطعا همینطور هستند.
مثل من که با هدایتم به این سایت بهشتی آدمهای اطرافم خیلی تغییر کردند و همه از موفقیت و آگاهی و خوشحالیشون صحبت میکنند و اینجا برای من از هر مجلس مهمانی بسیار مجلل که میخوان به هر چیز نازیبایی توجه کنند ،دوستداشتنی تر و جذابتر است..
بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
اینجا بهشت من است که براش واقعا دارم بها میدم،بهای وقت و انرژی و پول و تنهایی و…..بسیار راضی ام.
خدایا شکرت که ما جزو معدود انسانهایی هستیم که داریم این بهشت رو تجربه میکنیم…
خدایا شکررت که یادم آوردی من تنها خالق زندگی ام هستم …
من خااااالق زندگی دلخواهم هستم..عااااالیه
سپاااااااااااااس
————————————————–
استاد عزیزم،خدارا شکرررررر میکنم که هستی،،،عااااااشقتم
مریم عزیزم خیلی خیلی سپاس اسباب این سفر رویایی و الهی رو برای ما فراهم کردید…دوستون دارم،،بووووووس
همسفران عزیزم ممنونم که هستید و ممنونم برای کامنتهای آموزنده و ارزشمندتون و ممنونم که با من همراه بودید
به نام انرژی معجزهگر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
به نام سیستمی قانونمند که قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به دست باورها و افکار من داده است، تا بتوانم با حفظ احساس خوب و ارسال فرکانس مناسب، از راههای لذتبخش و آسان به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام خدای قدرتمند و مهربانی که جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدمهای خوب را به بینهایت مقدار آفریده
و من را نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که لیاقت تجربه همه نعمتهای کوچک و بزرگش را دارد.
سلام به همه زیباییها، خوبیها، آدمهای خوب و باایمان، سلامتی، آرامش، آسایش و رفاه، عشق و وفاداری، ثروت و ثروتمندی، صداقت، درستی، لذتهای پاک و تجربههای ناب، موفقیت، خوشبختی، سعادتمندی و هر چیز خوبی که در جهان زیبا و غنی ما وجود دارد.
*
– تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل فرکانسهای خودمان است.
– جنس اتفاقات روزمره زندگی ما، شبیه به جنس گفتگوهایی است که غالبا در ذهنمان میچرخانیم و مهم تر از همه، ما میتوانیم با مدیریت این گفتگوها و جهت دادن به آنها، تجربهی زندگیمان را از اساس تغییر دهیم و مهم تر از همه، این تنها کار زندگی ما به عنوان خالق شرایط زندگی خودمان است.
– ما مانند دستگاهی هستیم که فرکانس را تولید میکنیم و جهان هستی بواسطه دریافت فرکانسها از هر فرد، شرایط و اتفاقاتی را هماهنگ، همسنگ و همفرکانس با اون افکار و باورها را وارد زندگیشان میکند.
– همه تجارب زندگی ما ساخته شده به دست فرکانسهایی است که در اثر تکرار همیشگی گفتگوهای ذهنی به ظاهر بیاهمیت، به جهان ارسال شده است.
– ما مثل یک دستگاه تولید فرکانس و جهان نیز مانند دستگاه مترجمی است که فرکانسهای ما را دریافت و به شکل “تجارب زندگی”، ترجمه میکند.
– فرکانسها، باورها و افکار ما، حاصل ورودیهای ذهن ماست؛ و کسی که نتواند ورودیهای ذهن خودش را کنترل کند، نمیتواند خروجی ذهنش را کنترل کند.
– پس آگاهانه چیزهایی را ببین که به تو احساس بهتری میدهد، عشق بیشتری میدهد، اشتیاق بیشتری میدهد، باور قدرتمندتری میدهد، ایمان بیشتری میدهد، توکل بیشتری میدهد.
– هر چقدر این چنین ورودیهای خوبی را به ذهنتتان وارد کنید، آن فرکانسها که خروجیها را بوجود میآورند، در راستای خواستهها، ثروت و سلامتی و عشق بیشتر میشوند و وارد زندگی شما میشوند.
– تمام اتفاقات زندگی ما چیزی نیست جز ترجمهای از فرکانسهایمان.
– گفتگوهای ذهنی= افکار= فرکانس
– منشأ گفتگوهای ذهنی یا به عبارتی فرکانسها که احساسی در ما بوجود میآورند، باورهایی است که در طی سالیان در ناخودآگاهمان شکل گرفتهاند.
– باورهایمان به نحوه نگاه ما به اتفاقات، جهت میدهد. باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی، بلکه رفتار و عکسالعمل ما را نیز در آن جهت پیش میبرد.
– گفتگوهای ذهنی درباره هر موضوعی مثل ثروت و موفقیت مالی، روابط، سلامتی و … فرکانسهای ما را در آن زمینه میسازد و جهان آن فرکانسها را به شکل تجارب زندگیمان میسازد.
– پس اگر از آنچه که تجربه میکنم راضی نیستم،
اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنیم
در جهتی است که من را به احساس آرامش برساند،
و اولین گام برای این کار، کنترل ورودیهای ذهن است؛
1- یعنی مطالبی رو بخونم و ببینم و بشنوم که به من احساس خوب، آرامش، ایمان بیشتر ، توکل، امید و… بدهد،
2- یا آگاهانه و مکررا حرفهایی درست و مثبت را به خودم بزنم، بهگونهای که به من احساس خوب و بهتری مانند احساس اطمینان و یقین، توکل، پیشرفت، سلامتی، قدرت و… بدهد؛ مانند:
تو فوقالعادهای
تو بهترینی
تو ارزشمندی
تو بالیاقت هستی
تو خیلی موفق میشی
بینهایت فرصت هست در جهان
تو خالق زندگیت هستی
زندگیت تماما دست باورهای خودته
…
3- با افرادی مثبتتر و شادتر و امیدوارتر در ارتباط باشم که احساس بهتری به من بدهند و باورهای صحیح و قدرتمندکننده را در من ایجاد و تقویت کنند.
نکته: بدین ترتیب، فشار مخالفت گفتگوهای ذهنی من علیه حرفهای تازهای که درباره باورهای مثبت میزنم، کمتر میشود.
وقتی با مدیریت و کنترل ورودیها و تمرین، گفتگوهای ذهنی ما به شکلی تغییر کند که گفتگوهایی مثبت و صحیح شوند، آنگاه جهان شرایط، موقعیتها و افرادی را برای ما بوجود میآورد که ما خیلی خیلی راحت به خواستههامون میرسیم.
کل این کار، یک کار ذهنی است
و البته که کار ذهنی ساده نیست
ولی قطعا از بودن در خدمت دیگران و انجام کارهای فیزیکی سنگین، سادهتر است.
بنابراین کل داستان اینه:
* کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد،
* و باور کنیم که اتفاقات زندگی ما بواسطه فرکانسهای ما بوجود میآیند.
بنابراین اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامون خودم برمیدارم؛
فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت میدهم،
آگاهانه فقط چیزهایی را میبینم، میشنوم و در ذهنم نگه میدارم که به من احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری میدهند.
به اندازهای این روند مثبت را ادامه میدهم که گفتگوهای مثبت، گفتگوهای غالب ذهنم شود.
یادم میماند که به همان اندازهای که به سمت افراد، شرایط، موقعیتها، فرصتها و ایدههای خوب هدایت میشوم که بتوانم نجواهای ذهنم را کنترل کنم.
بنابراین با کنترل ورودیهای ذهنم
از طریق جمعی که در آن قرار دارم و افرادی که با آنها در ارتباط هستم،
و هر آنچه که از رادیو و تلویزیون و موبایل و کتابها و موسیقیها میشنوم و میبینم و میخوانم
و مدیریت نجواهای ذهنم
و تبدیل آنها به گفتگوهایی خوب و آرامشبخش و مثبت که
احساس ایمان، یقین، اطمینان، توکل و امید را در من بیشتر میکند،
به سمت شرایط، موقعیتها، فرصتها، ایدهها و راهکارهایی هدایت خواهم شد
که نتیجهاش، ورود خواستهها و آرزوهایم به زندگیم،
به صورت خود به خودی و از راههای کاملا طبیعی و بدیهی است.
این قانون بدون تغییر عالم هستی است.
بنابراین برای اینکه بتونم بطور منظم ورودیهای ذهنم رو کنترل و فیلتر کنم و چیزهای مناسبی به خورد ذهنم بدم، باید دور خیلی چیزها را خط بکشم و سراغ ی سری چیزهای سرنوشتساز برم.
برای مثال، دور تلویزیون و برنامههای مخربش، یک خط قرمز بزرگ بکشم، که خدا رو هزار مرتبه شکر، سالهاست با تلویزیون و سریالها و اخبارش کاری ندارم؛
مراقب آهنگهایی که گوش میدم باشم، که باز هم خدا هزار بار شکر، از بچگی موسیقی مورد علاقهام موسیقی لایت، ساندترک و کلا آهنگ بیکلام بوده که از همون زمان هم بیشتر اوقات به تجسم خواستهها میپرداختم. البته اعتراف میکنم که چیزهای دیگه هم گهگاهی گوش میدم ولی خوشبختانه تقریبا از 1 سال گذشته، انتخابم فقط آهنگهای شاد و انرژیبخش بوده.
اما مهمترین و موثرترین کاری که میتونم برای کنترل ورودیهای ذهنم بکنم، بطور پیوسته هر روز اومدن توی سایت استاد عباسمنش هستش. کلی فایل رایگان ارزشمند هست که هر چی گوش میدم بیشتر زندگیم معنا پیدا میکنه، بیشتر خدا و خودم و جهان رو میشناسم، امید و ایمان و توکل و آرامش و یقینم بیشتر میشه؛ یعنی اینجا بودن، به فایلهای رایگان و یا محصولات گوش دادن، نکته برداشتن، کامنت خوندن، کامنت گذاشتن، پیوسته حال من رو خوب نگه میداره و منو از چیزهای ناخواسته دور میکنه و اتفاقا میبره به سمت چیزهای خوشایند و دلخواه.
طبیعتا وقتی فارغ از هیاهوی زندگی و میزان مشغلهای که دارم، بیشتر وقت هر شبانهروزم رو اینجا توی این سایت توحیدی و بهشتی بگذرونم، اولین و مهمترین قدم برای رسیدن به خواستهها و آرزوهام رو برداشتم.
وقتی موقع ورزش، موقع کار کردن، موقعی که تو راهم، قبل از خواب… به صحبتهای حق و مثبت استاد که پر از آموزههای ناب و زندگیسازه گوش میدم، جا برای نجواهای ذهن نمیمونه یا دست کم خیلی خیلی خیلی کم میشه؛ اون زمان، غالب گفتگوهای ذهنی من مثبت، امیدبخش، آرامشبخش و بطور کل خوشایند میشه و به دنبال این قضیه، احساس بسیار خوبی در من بوجود میآد که نتیجه این موضوع هم، ورود اتفاقات خوب در جهت رسیدن به خواستهها و آرزوهام خواهد بود؛
یعنی گفتگوهای ذهنی مثبتم یا همون احساس خوبم یا همون فرکانس مناسبی که ارسال میکنم، پاسخ هماهنگ و خوب جهان رو در پی داره که این پاسخ نیز به شکل موقعیتها، فرصتها، ایدهها، آدمها و… بصورت طبیعی و خودبهخودی وارد زندگی من میشه و با این کار ذهنی، خیلی خیلی راحت و لذتبخش، رویاهام میشن تجربه زندگیم.
من میخوام در این دنیا زندگی فوقالعاده عالی و عاشقانهای رو داشته باشم و تمام آرزوها و رویاهام به تجربه شیرین زندگیم تبدیل بشن و در نهایت، در کمال سلامتی، زیبایی، آرامش، آسایش، رفاه، عشق، وفاداری، صداقت، درستی، عزتمندی، آبرومندی، موفقیت، خوشحالی، ثروتمندی، قدرتمندی، خوشبختی و سعادتمندی این جهان زیبا رو ترک کنم و اون دنیا هم خوشبخت و سعادتمند باشم.
میخوام آخرش، اثر خوبی از خودم در این جهان زیبا به جا بزارم،
و هم خودم از خودم راضی باشم،
و هم خدا از من خیلی راضی باشه.
*
خدایا شکرت که باز هم امروز من رو متوجه آموزهها و نکات بسیار مهمی کردی که بتونم با درک اونها، به شخصیت ایدهآلی که برای خودم میخوام و زندگی رویایی و دلخواهم نزدیک و نزدیکتر بشم.
خدایا، من هر روز و هر شب، آمادگی دریافت برکات، نعمات، نکات و آگاهیهای بیشتر رو از جانب تو دارم و پیوسته از اینکه هدایتم میکنی تا آدم بهتری باشم و زندگی فوقالعادهای رو تجربه کنم، هزاران بار ازت ممنونم.
من عاشق این فایلم و هر چند روز یکبار میام این فایلو گوش میدم و جالبه که بدونید من تازه دارم میفهمم که ورودی های ذهن یعنی همون گفتگوهای ذهنی
و وقتی استاد میگفتن ورودی هاتون رو کنترل کنید یعنی این گفتگوها رو کنترل کنیدد
اون قسمت که گفتید اولین قدم برای تغییر این گفتگوها توجه به نکات مثبت هست خیلی برام جالب بود
چرا این حرفا رو قبلا نمی شنیدم!
من خودم با کنترل ذهن خیلی نتایج شاید کوچیک اما فوق العاده ای بدست اوردم .
من گوشیم شکست و گوشی نداشتم و هی با خودم تکرار میکردم که خدا از جایی که فکر نمیکنی بهت میرسونه .فرداش داییم بهم زنگ زد با اینکه هیچی نمیدونست که گوشی ندارم و گفت من گوشی جدید خریدم و گوشی قبلیش رو داد به من.
یا اینکه دانشگاه قبول شده بودم ولی پدرم میگفت نمیذارم بری ولی من خیلی دوست داشتم برم دانشگاه. و هی با خودم تکرار میکردم قدرت فقط خداست و خدا بامنه و یا اینکه هیچکس به جز فرکانس های من قدرتی نداره و هنوز یک هفته هم نگذشته بود که پدرم خودش راضی شد که من برم
واقعا استاد راست میگن که همه چیز همین کنترل ذهن هست.
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
وقت همگی بخیر وشادی
وَقَضَی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیماً (23)
پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اُف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.
عصارهی آموزش های استاد عباسمنش فقط همین جمله طلایی هست که ما خالق زندگی خودمان هستیم.
هیچ کس و هیچ عوامل بیرونی در سرنوشت و زندگی ما تاثیر نداره مگر اینکه ما باور داشته باشیم که تاثیر داره.
واقعا این عین عدالت الله مهربان هست که این توانایی را به ما داده تا خودمان زندگی مان را جوری که دوست دارم خلق کنیم ، خداوند مهربان وهدایتگر به قدرت خلق کنندگی داده ، ولی اکثر مردم نمی داند در قرآن هم باره آمده که این نتیجه اعمالی هست که ما پیشاپیش فرستادیم .
با این نگاه به قانون فرکانس در حق هیچ انسانی ظلم نمی شه ، ظلم فقط در به خود است آیه قرآن هم داریم که ظلم فقط به خویشتن هست.
با توجه به این آگاهی از قانون وظیفه ما چیه؟
باید آگاهانه بر ورودهای ذهن کنترل داشته باشیم.
مثلا فایل های استاد را گوش بدهیم و استمرار داشته باشیم.
و موفقیت دیگران را تحسین کنیم ، فراوانی را باور کنیم ، از ناخواسته ها اعراض کنیم.
چیزی های را دوست دارم دائما در ذهن مرور کنیم، گفتگوی ذهنی را آگاهانه به موضوعات که ما را شاد و خوشحال می کنه هدایت کنیم که در صورت مداومت و استمرار احساس درونی ما خوب میشه، و فرنکاس ارسالی ما هم خوب میشه و جهان طبق قاقانون فرکانس، اتفاقات خوب و قشنگی را برای ما ایجاد می کنه .کل مطلب همینه درک کنیم و عمل کنیم زندگی این دنیا و آخرت در بهشت خواهیم بود.
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
به نام خدا،ایاک نعبدوایاک
نستعین، سلام به خداوجهان هستی .سلام به استادومعلم نمونه وناظم دانشگاه کاملاخصوصی ماخانم شایسته.استادجون ازاینکه تلاش میکنی که بازبان بدنت احساستو وکلامت رابه ماانتقال بدی بارها برای این تلاشت اشک ریخته ام وتحسینت میکنم نوش جانت که انرژی خداروبه هرآنچه خواسته ای تبدیل کرده ای ای غول چراغ جادوی من!ببخشید ازکلمه ی غول استفاده کردم چون قدمهای بزرگی روی برفهای کوهستان گذاشته ای وروی قله موفقیت نشتی پاهارودرازکردی وباتمام وجودت مثل یک پدرومادرصدامیزنی بچه هایافتم بیاید!دنبال چیزی نگردید ردپاگذاشتم راحت باشید.!وسلام باطراوت وبارانی به همه ی ما!(دانشجویان استاد)روزی سرشارازمعنویت ،سلامتی،ثروت، ورابطه ی عالی توی این هوای بهاری وبارانی روبراتون دارم، دلهاتون بهاری. استاد خیلی وقتهاحالموخوب نگه میدارم، باخداازپیشرفتهام صحبت میکنم، به زیباییهاتوجه میکنم،بازهم ذهنم میگه تووقتی واردسایت شدی اولین خواستت خریدن دوره قانون سلامتی بودشروع کردی10روزتودرودیواربودی بعد21روزادامه دادی آخرش چی شد؟ازپس مخارجش برنیومدی!دیگه هم حتی به دوره های قانون سلامتی سرنمیزنی، حتی برای خریدن دوره های دیگراولا شرایط خریدنداری دوماحتی بلدنیستی واردسایت بشی دوره بخری ،وسه روزپیش اومدم کامنت بذارم نوشته بود اول واردسایت ثبت نام کن واگرعضوهستی رمزایمیل راواردکن منم بلدنبودم وبچه هاخواب بودن ذهنم نفس راحت کشید وبه محض اینکه پسرم بیدارشد.گفتم گوشیمودرست کن کامنت بذارم وتاامروزطولش دادخوب حالا اینم گوشی آماده چی داری بذاری؟ کی به حرفهات گوش میده ؟ولی من نه آنم که زبونی کشم ازچرخ وفلک، چرخ برهم زنم ازغیرمرادم گردد،من بایدحالم خوب باشه احساس خوب =اتفاقات خوب،ازکجابه دست میاد؟ازافکارمناسب!چگونه بسازم؟باورودیهای مثبت وپرهیزازگوش کردن به نجواهای ذهن!حالامدام شبانه روزفقط بهفالیهای دانلودی گوش میکنم.ازنوشتن زیادخوشم نمیاد!صبح به صبح دفترشکرگزاریم روبرمیدارم، برای 7موردیااگرتوی صفحه همان روزبیشتر جاداشت بیشترمینویسم. ونت برداری بلدنیستم!وبه قول معروف افکارم ازنوک بینی ام اونورترنمیره، چون تمرکزم روی یک کارویگ خواسته نیست، روفلان خونه فکرمیکنم ،فلان ماشین،فلان سفر،فلان حساب بانکی،و…..همه باهم وبعدم تعطیلش میکنم. وتو کامنتها خوندم که خودنجواهم یک نوع ورودی است. چون تاالان فکرمیکردم هرچی باچشم ببینم ورودی میشود، یاهرچی باگوشم بشنوم،خیلی مواظب بودم .حالا بالاخره به دنیاآمدم که آینه ی خداباشم، وبایدآهسته قدم بردارم وهرآنچه که شیطان میگوید نمیشود رابه شدنش فکرکنم که کارخدانشد ندارد.وبنده عجولم هستم. نیازبه تمرین بیشتردارم اگرازفایلهای دانلودی محصول عالی برداشت کردم قدمهای مردانه برداشته ام وگرنه محصولاتشم برام نه نون میشه نه آب!ازاینکه خدادستموگرفت به سادگی توی اقیانوس بی کران سایت درقسمت لژخانوادگی استادعباسمنش گذاشت بی نهایت اون خدای عاشقم روسپاسگزارم وهمون خدابازهم برای یاری رسوندن به منوامثال من دست یاریشوبه سمتم درازکرده که دخترباباسرتاپادر خدمت تو هستم. فقط ازروی خرشیطان پیاده باش!دستوبده دست بابایی اگه نه به زمین میخوری یاگم میشی!کارسازمابه فکرکارماست، فکرمادرکارماآزارماست. همه ی شمارابرای به دست آوردن اهدافتون به دست حق میسپارم وازاینکه خدامرادرعالیترین موقعیتها، شرایط،افراد،مکان وزمان درست قرارداده است. بی نهایت سپاسگزارم.وازکل بچههای سایت ازخودشون ردپاگذاشتن بنده سپاسگزارم. بابای الهی، مادرالهی میبوسمت که نه شب خواب داری نه روز فقط مراقب منو خانواده می.صبح آدینه ی همگی بخیر.
به نام الله یکتا
سلامی از عمق جان به بهترین استاد دنیا
سلام مریم بانو ی عزیز دل
سلام دوستان آگاه و موحدم
اول از همه به رسم ادب و ابراز ارادت و عشق به بهترین استادی که در زندگیم داشتم و زندگی کردن را از او آموختم میخوام روز معلم رو بر شما استاد موحد و خداشناس و بینظیرم که آرامش و خودشناسی وخدا شناسی را به من آموخت تبریک بگم، امروز سیزدهم اردیبهشت سال هزار و چهارصد و سه هست و روز قبل در ایران روز شهادت استاد مطهری و روز معلم بود و من در تمام مدت روز اسم معلم که میومد فقط یاد شما می افتادم و با خودم گفتم ، بقیه ی معلمها سوئ تفاهم هستن ، البته با عرض ارادت به بقیه معلمها ، ولی همه میدونیم که بزرگترین معلمان بشر پیامبران بودند و من استاد عباس منش رو فرستاده ی خداوند میدانم، برای آموختن اصل زندگی به ما اعضای خانواده اش که هر کدام به شکلی و در جایی فرکانسی برای بهتر و راحتتر زندگی کردن و کسب بیشتر آگاهی و شناخت بهتر خدا و خودمان ارسال کرده ایم و نتیجه اش را جهان به شکل حضور در خانواده عباس منش برای ما ایجاد کرده.
اما روز پنجاهم از سفر رویایی تحول من
این کامنت رو در حالی مینویسم که گوشم و روحم سرشار از صدا و عشق خداست ، صدای باران
چند روزی هست که در ایران زیبا و شهر زیبای ما یک بهار پر بار و پر باران داریم و هر روز باران میبارد و من همش به یاد آیات قرآن می افتم و صدای باران را صدای خدا و عشقش به بندگانش میدانم .
استاد عزیزم در این فایل زیبا بازهم از فرکانس و افکار و باور فرمودین ، که اگر ورودیها یمان در ست شوند و اگر گفتگوهای ذهنی را کنترل کنیم ، البته اینها کاری هستند که مداوم باید انجام داد ، بعد باورها درست میشود و درنتیجه فرکانس و افکار و احساسات ماهم درست میشه و زندگی بر وفق مراد خواهد شد.
راههای زیادی برای کنترل ورودی و گفتگوهای ذهن در هر شرایطی وجود داره که باوجود ساده و راحت به نظر رسیدنش ، وقت عمل که میرسه ، واقعااااا ایمان و باور و جسارت میخواد که اون هم با تکرار و تکرار و تکرار درست میشه .
مثلاً خود من اول که شروع کرده بودم ، فقط حرفشو میزدم و عمل برام خیلی سخت بود ولی هر روز به خودم تعهد میدادم که یادم باشه و مدام با خودم قانون و راههای کنترل ورودی و گفتگوهای ذهنم رو مرور میکردم و باورهای درست رو میگفتم و حالا خیلیییی بهتر شدم و در لحظه یادم میاد و عمل میکنم و بهتر میشم.
وقتی با چالشی و نا خواسته ای روبرو میشم و یا گفتگو های ذهنی میخواد حالمو بد کنه با توجه به زیباییها ،خوبیها وهدایتها و تواناییها و با شکر گزاری و لبخند زدن و نفس عمیق کشیدن و حرفهای امیدوار کننده زدن و آب خوردن حالم بهتر میشه ، اما بهترین کاری که این روزها خیلی حالمو خوب میکنه و مدام در حال انجامش هستم برای همین کمتر در دام گفتگوهای منفی ذهن میافتم ، اینه که مدام با خدا حرف میزنم ، از عظمت و مهربانی هایش میگم و ازش تشکر میکنم برای نعمتها و قانون بدون تغییرش و به ضعف و ناتوانی و نادانی خودم در برابر خدا اعتراف میکنم و اعتبار هر خیری در زندگیم رو تنها به اون میدم و گاهی میبینم یک ساعت گذشته و من متوجه نشدم گذر زمان رو و همش داشتم با خدا حرف میزدم و غرق عشق و رحمتش بودم و چه حال وصف ناشدنی هست وقتی در هر لحظه به خدا وصلی و متوجه حضورش و رحمتش هستی؟؟؟ و وقتی اینطور ورودی و گفتگوهای ذهنم رو کنترل میکنم ، حجم اتفاقات خوب زندگیم خیلی بیشتر شده.
که واقعاااا میتونم به جرأت بگم بزرگترینش ، احساس حضور خداوند در هر لحظه از زندگیم هست که حتی در بدترین چالشها هم اول مسیولیتشو میپذیرم و بعد از خدا کمک میخوام و آرام میشم تا هدایت رو دریافت کنم.
خلاصه که واقعا اگر همین نکته ی به ظاهر ساده رو درک و عمل کنیم در هر لحظه از زندگی ، که حواسمون به فرکانس ارسالیمون باشه و بدونیم که هر فرکانسی بدیم، اتفاقاتی از همون جنس رو تجربه میکنیم ، همه چیز درست میشه البته با صبر و توکل و اعتماد به خدا و حال خوب و شکر گزاری و یکتا پرستی و باور به الخیر فی ما وقع .
راستی خدای مهربان یک راهنمای عالی در وجود ما گذاشته که هر لحظه از فرکانس ارسالیمون آگاه باشیم و در جهت خواسته مون درستش کنیم و اون احساسسسسس ماست.
اگر خوبه ، فرکانس خواسته در حال ارسال هست.
اگر بده ، فرکانس نا خواسته درحال ارسال هست.
استاد جانم بازم روزتون بر شما مبارک و شکر خدا که داشتن معلمی دلسوز و آگاه و مهربان مثل شما رو تجربه کردم.
خودمو تحسین میکنم و خدا رو شکر میکنم ، تا آخر عمر فقطططططط برای همین یک فرکانس عالی که دادم و افتخار شاگردی شما و حضور در جمع دوستان عزیزم رو نصیبم کرد.
در پناه خدا پاینده باشید
درود براستاد عزیز،خانم شایسته ودوستان هم فرکانسم…
واقعا درک آگاهی های این فایلا
برام سخته…سخت از نظر فهمیدن نه ولی حجم آگاهی زیاده هر جمله ای که استاد میگ
ن من باید یک هفته تو خودم بهش مشغول بشم تا بفهمم تو مغز من این موضوع چجوری داره عمل میکنه….
من چندین بار این فایل رو گوش دادم و بادوستم مشورت کردم واومدم مچ گیری کردم که درک کنم تومواقعی درگیر چی میشم که زندگی داره یکنواخت پیش میره و یک موضوع تموم میشه دومیش شروع میشه….
اومدم تو کسب و کارم دیدم ما خیلی نسیه میفروشیم و هر دقیقه ذهن من درگیر این مسئله هست که خب اگه اون مشتری این بدهیشو ندد جواب فلان طلبکارو چجوری بدم؟
اگه اون مشتری نخرید این بارو چیکارکنم؟
اگه بار به اتوبوس نرسه بارو باید جایی بفروشم ک احتمالا قیمت پائین میخوره و بعد جواب صاحب بارو چطور بدم؟؟
این بارا که مثلا امروز اومده چون کیفیت نداره باید چکی بفروشم و قیمت هم پایین و صاحب بار فردا میاد بحث میکنه که من پول میخوام وچرا قیمتش کمه؟
دوروز بعد چکهای وصولی چک پرداخت کردیم اگه اون چکها وصول نشه چکامون برگشت میخوره وحسابامون میریزه بهم…
اون مشتری اگه پول نداد میریم شکایت میکنیم…
یکیو بارش دادیم مثلا قرارداد نداریم باهاش وخدا خدا میکنیم مشکل پیدانکنه که بره ازما شکایت کنه…
دیدم
اینا پچ پچ های ذهن منه وهزاران مورد دیگه درمورد خونه وزندگی و بقیه مواردی که کم نیستن…
واینجا بود که متوجه شدم من توهم کسب وکار و فروش دارم دراصل دارم فرکانس بدبختی و قربانی شدن و ظالم بودن دیگران و گیر شکایت بودن براوصول طلب وپراخت بدهی و بحث وجدال دارم به جهان میفرستم از
صبح تاشب…
و حالا درک کردم که چرا همیشه یک پرونده داریم ؟ اصلا چرا وکیل داریم؟ چون از قبل فرکانس فرستادیم که احتمال خوردن پول ماهست…
چرا هرچی درآمدمون بیشتر میشه به نسبت بدهی بیشتری داریم؟ چون تمرکز کامل من رو دریافت پول بابت پرداخت بدهی هست…
چرا مشتری نمیخره؟ چون من خودم دارم فرکانسش رو میفرستم که احتمال داره بره جایی دیگه بخره بخاطر حالا قیمت یا کیفیت واینم تکرار میشه…
چرا کیفیت بار کسانی که باهاشون کار میکنیم پایینه؟؟ چون خودم همیشه میگم اینایی که باما کارمیکنن هیچوقت رو کیفیت کار نمیکنن…
وجای تعجب نداره که فرکانس تمام این موارد رو خودم با کانون توجهم به ناخواسته ها میفرستم…
خداروشکر بابت استاد عزیز که این آگاهی ها رو توسایت قراردادن وخدارو سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این سایت…
مشورت کردم برای رهایی از این افکاری که همیشه درگیر جر و بحث و مسائل حل نشدنی که تمومی هم نداره مدل کسب وکارمون رو ببریم رو نقدی فروشی و همون لحظه اول هم قیمت خرید معلوم باشه هم فروش…هم پول دریافت کنیم هم پرداخت تا همونجا مسئله حل بشه ونیاز نباشه من تو ذهنم شبانه روز بجنگم…نیاز نباشه توذهنم همش یکیو محکوم کنم یا متقاعدش کنم…
این درگیری ها هیچوقت نذاشت من آرامش داشته باشم و حالاهم که میخوام روی خودم وکانون توجهم کارکنم بسادگی نیست چون مغز من عادت کرده به اون افکار و با اون مدل افکار تغذیه شده وحالا اگه بهش نرسه مثل آدم گرسنه میگرده دنبال افکار سابق…ولی خداروشکر که من شناخت پیداکردم نسبت به این مسئله و حالا بهتر میتونم مدیریت کنم…
سپاسگزار خداوندم
سپاسگزار استاد عزیز،خانم شایسته…
سپاسگزار دوستان هم فرکانسم…
دوستتون دارم…
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد بزرگوار، خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم
خب ما از این فایل طلایی چی متوجه شدیم؟
زندگی ما و اتفاقات و شرایط روزمرمون رو فرکانس های ما داره پدید میاره
فرکانس چیه؟ همون افکار غالب ذهن ما، همون پچ پچ ها و گفتگو های ذهنی ما
حالا چجوری میشه اینا رو کنترل و مدیریت کرد؟
یک راهش اینه که دائما آگاهانه اینارو مدیریت کنیم تا در ذهنمون حرف هایی زده بشه که در ما احساس خوب، احساس امید، احساس آرامش، احساس عشق و اشتیاق ایجاد کنه.
اما نکته اصلی رو نباید یادمون بره. چیزی که افکار و صحبت های ذهن مارو میسازه، ورودی هایی عه که ما به ذهنمون میدیم؛ مثل چیز هایی که میبینیم، آنچه که میشنویم، چیزی که راجع بهش صحبت میکنیم و…
اگر ورودی ها نامناسب باشه، عملا کنترل ذهن معنایی نداره و ما نمیتونیم در خودمون احساس خوب ایجاد کنیم. اینجاست که متوجه میشم چقدر بحث ورودی ها مهمه!
چرا باید فیلم های بیهوده و فضای مجازی برام حرام بشه؛
چرا باید با آدم های نامناسب صحبت نکنم؛
چرا نباید راجع به اتفافات منفی با کسی صحبت کنم؛
چرا باید هر لحظه از خدای مهربانم سپاسگزاری کنم تا تمرکزم بر نکات مثبت باشه و بهترین فرکانس ها در من شکل بگیره!
این موضوع خیلی مهمه و من پناه میبرم به خداوند از شر هر چیزی که فرکانس من رو از منبع الهی من دور میکنه؛
استاد عزیز یک دنیا ازتون ممنونم بابت این فایل عالی
خانم شایسته عزیزم مچکرم بابت متن های زیبا و تاثیر گذاری که برای سفرنامه مینویسید
خدای عزیزم، ازت ممنونم که یک بار دیگه در کنارم هستی و یک قدم دیگه منو به خودت نزدیک تر کردی!
با آرزوی بهترین ها
50مین روز تحول زندگی من
موضوع:فرکانس هاو قوانین جهان
عرض سلام وادب واحترام به استادعباسمنش وبانو شایسته و همراهان همیشگی سایت پرطرفدار وپرانرژی استاد عباس منش
همه ی ما که الان وارد سایت شدیم درک کردیم و قابل لمس بوده برامون که تمام وقایع زندگی و اصل جهان از فرکانس های ارسالی ما میباشد، ما بعنوان یک منبع ارسال فرکانس هستیم،و جهان هستی هم شرایط و ضوابطی که هم سنگ و هماهنگ با فرکانسهای ارسالی ما هست برایمان میسر میکند،در واقع این ارتعاشات وفرکانس ها هستن که اتفاقات زندگی مارو رقم میزنند،خیلی از مردم خلاف این اصل جهانی عمل میکنن و نمیتوانند به درک این اصول پایبند باشند چون تمام اتفاقات زندگیشون براساس شانس و توقع وپارتی و سرنوشت میدونن،نه ذهن،و افکاری که شنیدی و دیدی،و نجواهای شیطانی برایشان تصمیم گیری میکنن،کسیکه نتونه ورودیهای مناسب به ذهنش بده،خروجیهای هماهنگ و همسنگ با راستای ورودیها براش اتفاق می افته،
ما در همه حال در مدار حرف زدن و نجواهاوپچ پچ ها هستیم،این گفتگوها تمامأ ورودیها هستن،این گفتگوها به ما میگویند که در چه مداری هستیم،ما با جهت دادن و آگاهانه گفتگو کردن و پچ پچ کردن با خودمون ،و تکرار مدیریت و کنترل نجواها بشکلی که احساس توکل وسلامتی، امید و یقین و پیشرفت و احساس خوبی به ما در طول عمر بده،
نه در یکروز و یک هفته یا یکسال،و باید ورودیها شنیداری ها دیداری هامون،افرادی که با آنها سروکار داریم،سعی کنیم ورودیهای مناسب به خورد ذهن بدیم،
شاید اوایل ذهن کمی مقاومت کند،که سنت رفته بالا تو این کاره نیستی،اما شما با مدیریت کردن که تو فوقالعاده هستی عالی هستی در حال پیشرفت و توسعه شرایط ایده آل ت هستی،تو بهترینی،این گفتگوهای مثبت با تمرین و باور درست به سمت یک باور درست، بعنوان یک عادت شود جهان شرایط و افرادی را برایمان ظاهر میکند که تمام عوامل دست بدست هم میدن تا به خواسته هامون برسیم،و زندگیمون متحول میشه.
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاهم
جمله طلائی این فایل :
به چیزهایی که احساست خوب میکنه توجه کن و انقدر ادامه بده که بشه گفتگوی غالب ذهنت
بسکه قانون ساده ست، باور کردنش و یا اجرا کردنش به تعویق میفته.
داشتم به تفاوت دیدگاه فکر میکردم.
وقتی یک اتفاقی میفته ، منِ عاطفه 2 تا انتخاب دارم.
1. از دیدگاه روحم نگاه اون موضوع بکنم و احساس خوبی در خودم ایجاد کنم، حتی اگر ظاهر خوبی نداشته باشه اون موضوع
2. از دیدگاه ذهن نگاه اون موضوع کنم و احساس بشدت بدی رو تجربه کنم.
این رو خداوند کاملا در اختیار خودمون گذاشته که به مسائل و چالش های زندگی مون چطور نگاه کنیم و انتخاب کنیم چه احساسی در ما به وجود بیاد
یک مثال میزنم که خیلی هامون شنیدیم اش اما مینویسم که یادآوری بشه واسمون.
پدری در نظر بگیریم که اعتیاد به مواد مخدر داره و 2 فرزند داره. یکی موفق و دیگری ناموفق
از اون پسری که ناموفق بود سوال کردند که عامل ناموفق بودنت چی بوده ؟
پاسخ داد : پدرم ،
من پدری داشتم که اعتیاد داشت، ایشون فلان رفتارها میکرد و ما ازش الگو گرفتیم، منم به سمت اعتیاد و مصرف زیاد مواد کشیده شدم و عاقبتم شد این.
به اون پسری که موفق بود گفتنند، عامل موفقیت تو چی بود ؟
پاسخ داد، پدرم ،
من پدری داشتم که اعتیاد داشت و با دیدن حال و وضع اش و نتایج نامطلوب اش ، ترغیب شدم که شبیه ایشون نباشم و به سمت موفقیت حرکت کنم
این داستان، یک شرایط یکسان بهمراه دو دیدگاه متفاوت بود.
یک پسر دیدگاه روح انتخاب کرد
یک پسر دیدگاه ذهن اش انتخاب کرد
حالا ما این همه در طول روز، نسبت به هر اتفاق ، موضوع، چالش های متفاوت، حق انتخاب داریم.
خداوند به ما حق انتخاب داده. هیچ موجود زنده ای در دنیای مادی، مثل اشرف مخلوقات، قدرت اختیار نداره.
انقدر برای ما ارزش قائل شده که افسار زندگی مون رو به دستای خودمون، به فرکانس هامون سپرده.
ایشون و همه کیهانیان و خانواده روحی مون ، هر لحظه ما رو تماشا میکنند که چه دیدگاه هایی و چه انتخاب هایی انجام میدیدم و چطور به انرژی بی شکل و فرم منبع، شِکل میدیم و دست به خلق میزنیم.
این ها که نوشتم، مبنی بر ادعای من نیست. من خودم بی نهایت در کنترل عواطف ام دچار اشتباه میشم.
اما هر گاه من آگاهانه خودمو کنترل کردم، تمام روز جفت شِش آوردم. همه ما از این تجربیات زیبا تو زندگی مون داریم.
انتخاب دیدگاه برتر یا همون دیدگاه روح، تنها راه نجات ما برای خلاص شدن از چالش های زندگی مون هست. دیدگاهی که ما رو به آرامش و احساس خوب میرسونه.
امروز صبح زمانی که خبر فوت یکی از اقوام خیلی نزدیک شنیدم، یک لحظه اومدم بزنم زیر گریه
فورا به ذهنم گوشزد کردم که :
ایشون به اصل خودش بازگشت.
آیا تو ناراحت میشی بابت اینکه یک روح از سیاره زمین، به منبع عروج پیدا کنه و پرواز کنه به ابدیت ؟
آیا تو غمزده میشی که یک روح، سفر کنه و به خانواده روحی اش به جایگاه اش بپیونده ؟
آیا تو کسی هستی که بخوای جلوی اراده خداوند رو بگیری ؟
آیا تو ادعای موندنِ همیشگی در این سیاره زیبا رو داری ، که اظهار دلتنگی میکنی ؟ منِ عاطفه هم یروزی سفر میکنم.
منتها جالبی اش به اینه که، در عوالم روح، زمان و مکان وجود نداره، و برای اون ها سفر من در زمین ، به اندازه پلک زدنی بیش نیست.
لذا کیهانیان وقتی اشک و آهِ منو بابت از دست دادن عزیزی میبینند، براشون طنزآمیز هست و تبسم میکنند. چون واقف اند که منم بزودی به دیار عشق میپیوندم.
ما زمینی ها ناراحت میشیم وقتی عزیزی از دست میدیم، اما کیهانیان بشدت خوشحال اند چون یک روح تجربیات مادی داشته که حالا میخواد با خانواده روحی اش به اشتراک بزاره و کلی از عملکرد اون روح شادی کنند.
مرگ مثل یک کشتی هست که بین دو ساحل دنیا و آخرت قرار داره.
اونهایی که در ساحل دنیا هستند از رفتن کشتی و آدم هاش غمزده اند
اون هایی که در ساحل آخرت اند از آمدن یک کشی و عزیز شان خوشنود و شاد اند.
اگر منِ عاطفه دیدگاه روح انتخاب کنم و مثل کیهانیان بابت سفر یک روح، تسلیم باشم، بابت سفر یک روح پذیرش داشته باشم و آرام باشم،
مطمعنا به احساس خوبی میرسم.
مطمعنا در چرخه اتفاقات خوشایند قرار میگیرم.
با فوت یک عزیز ، منم نباید همراهش فوت بشم. بلکه باید برای برگشت به خانه اش تسلیم و آرام باشم و واقف به این مهم باشم که منم ماندنی نیستم
. پس توی این فرصت محدود، احساس خوبم رو ادامه بدم. و نگرش و دیدگاهم تغییر بدم.
اینم نیازمند تکامل هست
من قبلا خیلی واسه رفتگان بی تابی میکردم، حتی غریبه ها، حتی اخبار کشته شدگان، بشدت گریه های شدید میکردم.
وقتی با قانون آشنا شدم، محکم شدم، وقتی حقیقت زیبای مرگ رو درک کردم آروم گرفتم.
وقتی ابدی بودن روح رو درک کردم، قوی تر قبل شدم.
هر چند بازم نیاز هست کار کنم.
ما باااید بتونیم در احساس خوب موندگار باشیم. باید بتونیم کنترل ذهن کنیم، تا تجربه ای در زمین خلق کنیم که ارزش نشون دادن به خانواده روحی مون و کیهانیان داشته باشه.
باید نقش مون زیبا بازی کنیم و سپس از صحنه زمین خارج بشیم
عاشقتونم.
نمیدونم چیشد که این مطالب نوشتم فقط اطمینان به این دارم که، پیام و کلام من نیست
بلکه خود اون نیرو هست که مدیریت نوشتن و همه برنامه هام رو بر عهده داره.
استاد جانم همین دیشب بود که فایل توحید عملی قسمت 11 روی سایت تماشا کردم و توی اون فایل اشاره کرده بودین که :
” هررر کاری که میخواین بکنین، توکل کنید، واگذار کنید به الله، نگید خودم بلدم، نگید من میتونم انجامش بدم. بسپارید به اون نیرویی که نقشه راه رو بلده. غره نشید از دونستن راه حل ها، حتی اگرم راه حلی بلدی قبلش به خدا بگو من این راه میدونم اما نمیدونم که چاره کار من هست یا نه، تو بهم بگو انجامش بدم یا نه ”
در مورد کامنت منم همینطور، من هروز از الله میپرسم. امروز دو بار متن نوشتم پاک اش کردم.
گفتم معبود چی میخوای به من و بنده هات بگی ؟ خودت جاری بشو، خودت صحبت بکن.
بنا به من باشه یک خط هم بلد نیستم بنویسم. تو یدونه جمله بندی اش می مونم.
خلاصه که انتخاب دیدگاه خیلی مساله مهمیه. و جالبه در طول روز بی نهایت بار، باهاش سر و کار داریم، نه فقط موقع ایجاد چالش ها.
همین برخورد نامناسبی که یکدفعه با ما میشه ما دو انتخاب داریم چطور نگاهش کنیم.
همین ظرفی که از دست مون میفته میشکنه، وسیله ای که خراب میشه، پولی که از دست میدیم، و هر اتفاق هر چند کوچک دیگه، این ما هستیم که انتخاب میکنیم کدوم دیدگاه اتخاذ کنیم. دیدگاه روح یا ذهن ؟
اگر دیدگاه روح رو منِ عاطفه انتخاب کنم، الخیر فی ما وقع اتفاق میفته ، یعنی خیرِ اون داستان نصیب من میشه و از دل همون چالش یک برکت وارد زندگی ام میشه، چون یک درس پاس کردم.
اگر دیدگاه ذهن انتخاب کنم، شیطانِ ذهن منظورم هست، اون وقت هست که احساس ام بد و در مجموعه ای از اتفاقات بد قرار میگیرم و نتایج نازیبایی میگیرم.
استاد جانم فایل امروز خیلی موضوع مهم و حیاتی داشت. موضوعی که از سادگی زیادش، غالبا یا باور نمیشه یا اجراش به تعویق میفته.
اینکه : احساس خوب غالب = سعادت و کامیابی
استاد جانم و مریم مهربونم، بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.
از خداوند مهربونم هم سپاسگزارم که از زبان شما با من صحبت کرد و برمن جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.
آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.
همگی در پناه الله یکتا باشیم.
به نام خداوند جان و خرد
سلام عاطفه جان
امروز دنبال فایل تئوری مدارها بودم و کامنت های اون
به این فایل رسیدم و کامنت شما
از کجا به کجا هدایتی هست و درسی
خواستم بابت دیدگاه که نوشتی
در هر موضوع از دو جهت میتوان دید
یکی روح و دیگری جسم
تشکر کنم
منو تو فکر برد و درک بهتر آن باعث درک بهتر الخیر فی ما وقع خواهد شد
دوست گرامی ممنون
همچنین اشاره قشنگی به فایل توحید 11کردید که عالی بود
سپاس فراوان از خداوند و شما دست خدا
در پناه خالق جهان هستی
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خداوند مدیر و مدبّر
سلامی گرم و صمیمی خدمت استاد عزیزم،بانو شایسته جان و همه همسفران عزیزم در سفر روز شمار تحول زندگی من
روز پنجاهم از سفرم به درون
فایل: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن
————————————————–
بخشی از شکر گذاریهای هر روز من از خدای عزیزم اینه که:
خدای مهربونم شکرت برای قوانین جهانت که ثابت هستن و برای همه به یک صورت عمل میکنند..
خدای عزیزم شکرت که این آگاهی ها رو روزی من قرار می دهی که یادم بیاد کی هستم و چه قدرتی دارم؟
خدایا شکرت برای پیامبر زمانه ات استاد عباسمنش عزیزم که اینقدر روان و ساده قوانین رو برای ما بازگو میکنند
خدایا شکرت که به ما انسانها قدرت خلق جهانمون را دادی و من جزو اون معدود افرادی هستم که شایسته آگاه شدن از این قدرتم هستم..
واااااااااااای خدا جونم چقدررررررر بگم شکرت که با آگاه شدن از قوانین هستی قرار نیست من رو در جهل و تاریکی فقر و حسرت ازین دنیا ببری؟؟؟؟؟
با تمام وجودم و خاضعانه و عاشقانه تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم که تنها و تنها تو شایسته پرستش هستی و لا غیر…..
اصلا وقتی به این فکر میکنم که من جزو اندک بنده های خداوندم که دارم آگاه میشم که کار کرد جهان به چه صورت است و هر چه آگاه تر میشم و درکم از قوانین بالاتر میره بیشتر قدرت رو از دیگران می گیرم و فقط به خودش میدم به خودم می بالم که شایسته دریافت این آگاهی ها هستم..
استاد جان نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم که اینقدر قابل درک و فهم و بارها و بارها در تمام فایلهاتون به عناوین مختلف ما رو از نحوه خلق جهان دلخواهمون آگاه می کنید..
قطعا روزی که ما قبول کردیم در این پوسته زمینی قرار بگیریم و زمینی شدیم می دونستیم که خودمون خالق هستیم و از پس همه چالشها به خوبی برمی آییم ،اما وقتی پا به این دنیا گذاشتیم غرق در غوغای زمین و زمینیان شدیم و از خود حقیقیمون دور شدیم آنقدر دوووووووور که باور کردیم قدرت خلق زندگیمون دست هر کس و هر چیزی هست به جز خودمون و خدایمان..
استاد جانم درود بر شما که تمام آموزشهای شما ختم میشه به توحید…
وقتی من باور کنم خلق زندگی ام با خودم و خدای خودم هست دیگه از تحدید هیچکس نمیترسم یا به قول و وعده کسی دلخوش نمیشم..میدونم همه چیز خودم هستم وقتی دستم فقط تو دست تنها ربم باشه..
وااااااای خدای من تو چقدرررررر خوبی… عاااااشقتم
با گوش دادن به این فایل بسیار بسیار ارزشمند بار دیگر قانون به خوبی برایم مرور شد
من فهمیدم که تنها کاری که باید برای خلق زندگی دلخواهم انجام بدم کنترل گفتگوهای ذهنی ام هست،از چه طریق؟ از طریق کنترل ورودیها
هر چیزی نبینم،گوش ندم،به هر کس و هر چیزی فکر نکنم و توجه نکنم،درباره هر چیز بیخودی صحبت نکنم و اینطوری وقتی ورودی کنترل بشه و مثبت باشه حتما که خروجیمون هم خوشایند خواهد بود..
چرا؟؟
«چون اتفاقات زندگی ما ترجمه فرکانسهایی است که به جهان ارسال میکنیم،،این یک قانونه»
وقتی خیلی آگاهانه تکرار کنیم دیگه وارد مداری می شویم که خود به خود نمیتونیم هر ورودی مزخرفی را به ذهنمون راه بدیم..
به عنوان مثال:
چند شب پیش اطرافیان ی فیلمی رو معرفی کردن گفتن خیلی شاد و خنده داره و خییلی تعریفش رو کردن،همسرم هم فیلم و گرفتند که ببینیم…وقتی فیلم شروع شد با اینکه بازیگرهاشو من خیلی دوستداشتم ولی دیدم حالم داره بد میشه،دارم دلشوره و اضطراب میگیرم همون چند دقیقه اولش پر بود از باورهای غلط و شرک، خلاصه که نتونستیم ادامه بدیم و قطعش کردیم..همسرم گفتن اصلا منو ریخت به هم..کلی حالم بد شد و برای اینکه فرکانسمون رو دوباره تنظیم کنیم سریال توجه به نکات مثبت استاد رو پلی کردیم و دیدیم و اصلا وقتی استاد گفتند سلام من…..دوتامون یه لبخند بزرگ رو لبهامون نشست و گفتیم واقعا خدارو شکر،، این نشون میده که ما تغییر کردیم و بعد از دیدن فایل استاد حالمون عالی شد …خدا حفظتون کنه استاد جااان
واقعا وقتی آگاهانه حواسمون به گفتگوهای ذهنیمون باشه و با خودمون امید بخش و شادی بخش صحبت کنیم حتما که کم کم جهان مارو در شرایطی قرار میده که شاید خیییلی کمتر نیاز به کنترل ذهن داشته باشیم چون اون مدار خود به خود پر از شادی و حال خوش و خبرهای خوب و سلامتی و ثروت و موفقیت هست و آدمهای اطرافمان هم قطعا همینطور هستند.
مثل من که با هدایتم به این سایت بهشتی آدمهای اطرافم خیلی تغییر کردند و همه از موفقیت و آگاهی و خوشحالیشون صحبت میکنند و اینجا برای من از هر مجلس مهمانی بسیار مجلل که میخوان به هر چیز نازیبایی توجه کنند ،دوستداشتنی تر و جذابتر است..
بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
اینجا بهشت من است که براش واقعا دارم بها میدم،بهای وقت و انرژی و پول و تنهایی و…..بسیار راضی ام.
خدایا شکرت که ما جزو معدود انسانهایی هستیم که داریم این بهشت رو تجربه میکنیم…
خدایا شکررت که یادم آوردی من تنها خالق زندگی ام هستم …
من خااااالق زندگی دلخواهم هستم..عااااالیه
سپاااااااااااااس
————————————————–
استاد عزیزم،خدارا شکرررررر میکنم که هستی،،،عااااااشقتم
مریم عزیزم خیلی خیلی سپاس اسباب این سفر رویایی و الهی رو برای ما فراهم کردید…دوستون دارم،،بووووووس
همسفران عزیزم ممنونم که هستید و ممنونم برای کامنتهای آموزنده و ارزشمندتون و ممنونم که با من همراه بودید
دوستتون داااااااااارم
در پناه خدای خوبیها روز و روزگارتون عاااااالی
به نام انرژی معجزهگر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
به نام سیستمی قانونمند که قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به دست باورها و افکار من داده است، تا بتوانم با حفظ احساس خوب و ارسال فرکانس مناسب، از راههای لذتبخش و آسان به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام خدای قدرتمند و مهربانی که جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدمهای خوب را به بینهایت مقدار آفریده
و من را نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که لیاقت تجربه همه نعمتهای کوچک و بزرگش را دارد.
سلام به همه زیباییها، خوبیها، آدمهای خوب و باایمان، سلامتی، آرامش، آسایش و رفاه، عشق و وفاداری، ثروت و ثروتمندی، صداقت، درستی، لذتهای پاک و تجربههای ناب، موفقیت، خوشبختی، سعادتمندی و هر چیز خوبی که در جهان زیبا و غنی ما وجود دارد.
*
– تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل فرکانسهای خودمان است.
– جنس اتفاقات روزمره زندگی ما، شبیه به جنس گفتگوهایی است که غالبا در ذهنمان میچرخانیم و مهم تر از همه، ما میتوانیم با مدیریت این گفتگوها و جهت دادن به آنها، تجربهی زندگیمان را از اساس تغییر دهیم و مهم تر از همه، این تنها کار زندگی ما به عنوان خالق شرایط زندگی خودمان است.
– ما مانند دستگاهی هستیم که فرکانس را تولید میکنیم و جهان هستی بواسطه دریافت فرکانسها از هر فرد، شرایط و اتفاقاتی را هماهنگ، همسنگ و همفرکانس با اون افکار و باورها را وارد زندگیشان میکند.
– همه تجارب زندگی ما ساخته شده به دست فرکانسهایی است که در اثر تکرار همیشگی گفتگوهای ذهنی به ظاهر بیاهمیت، به جهان ارسال شده است.
– ما مثل یک دستگاه تولید فرکانس و جهان نیز مانند دستگاه مترجمی است که فرکانسهای ما را دریافت و به شکل “تجارب زندگی”، ترجمه میکند.
– فرکانسها، باورها و افکار ما، حاصل ورودیهای ذهن ماست؛ و کسی که نتواند ورودیهای ذهن خودش را کنترل کند، نمیتواند خروجی ذهنش را کنترل کند.
– پس آگاهانه چیزهایی را ببین که به تو احساس بهتری میدهد، عشق بیشتری میدهد، اشتیاق بیشتری میدهد، باور قدرتمندتری میدهد، ایمان بیشتری میدهد، توکل بیشتری میدهد.
– هر چقدر این چنین ورودیهای خوبی را به ذهنتتان وارد کنید، آن فرکانسها که خروجیها را بوجود میآورند، در راستای خواستهها، ثروت و سلامتی و عشق بیشتر میشوند و وارد زندگی شما میشوند.
– تمام اتفاقات زندگی ما چیزی نیست جز ترجمهای از فرکانسهایمان.
– گفتگوهای ذهنی= افکار= فرکانس
– منشأ گفتگوهای ذهنی یا به عبارتی فرکانسها که احساسی در ما بوجود میآورند، باورهایی است که در طی سالیان در ناخودآگاهمان شکل گرفتهاند.
– باورهایمان به نحوه نگاه ما به اتفاقات، جهت میدهد. باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی، بلکه رفتار و عکسالعمل ما را نیز در آن جهت پیش میبرد.
– گفتگوهای ذهنی درباره هر موضوعی مثل ثروت و موفقیت مالی، روابط، سلامتی و … فرکانسهای ما را در آن زمینه میسازد و جهان آن فرکانسها را به شکل تجارب زندگیمان میسازد.
– پس اگر از آنچه که تجربه میکنم راضی نیستم،
اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنیم
در جهتی است که من را به احساس آرامش برساند،
و اولین گام برای این کار، کنترل ورودیهای ذهن است؛
1- یعنی مطالبی رو بخونم و ببینم و بشنوم که به من احساس خوب، آرامش، ایمان بیشتر ، توکل، امید و… بدهد،
2- یا آگاهانه و مکررا حرفهایی درست و مثبت را به خودم بزنم، بهگونهای که به من احساس خوب و بهتری مانند احساس اطمینان و یقین، توکل، پیشرفت، سلامتی، قدرت و… بدهد؛ مانند:
تو فوقالعادهای
تو بهترینی
تو ارزشمندی
تو بالیاقت هستی
تو خیلی موفق میشی
بینهایت فرصت هست در جهان
تو خالق زندگیت هستی
زندگیت تماما دست باورهای خودته
…
3- با افرادی مثبتتر و شادتر و امیدوارتر در ارتباط باشم که احساس بهتری به من بدهند و باورهای صحیح و قدرتمندکننده را در من ایجاد و تقویت کنند.
نکته: بدین ترتیب، فشار مخالفت گفتگوهای ذهنی من علیه حرفهای تازهای که درباره باورهای مثبت میزنم، کمتر میشود.
وقتی با مدیریت و کنترل ورودیها و تمرین، گفتگوهای ذهنی ما به شکلی تغییر کند که گفتگوهایی مثبت و صحیح شوند، آنگاه جهان شرایط، موقعیتها و افرادی را برای ما بوجود میآورد که ما خیلی خیلی راحت به خواستههامون میرسیم.
کل این کار، یک کار ذهنی است
و البته که کار ذهنی ساده نیست
ولی قطعا از بودن در خدمت دیگران و انجام کارهای فیزیکی سنگین، سادهتر است.
بنابراین کل داستان اینه:
* کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد،
* و باور کنیم که اتفاقات زندگی ما بواسطه فرکانسهای ما بوجود میآیند.
بنابراین اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامون خودم برمیدارم؛
فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت میدهم،
آگاهانه فقط چیزهایی را میبینم، میشنوم و در ذهنم نگه میدارم که به من احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری میدهند.
به اندازهای این روند مثبت را ادامه میدهم که گفتگوهای مثبت، گفتگوهای غالب ذهنم شود.
یادم میماند که به همان اندازهای که به سمت افراد، شرایط، موقعیتها، فرصتها و ایدههای خوب هدایت میشوم که بتوانم نجواهای ذهنم را کنترل کنم.
بنابراین با کنترل ورودیهای ذهنم
از طریق جمعی که در آن قرار دارم و افرادی که با آنها در ارتباط هستم،
و هر آنچه که از رادیو و تلویزیون و موبایل و کتابها و موسیقیها میشنوم و میبینم و میخوانم
و مدیریت نجواهای ذهنم
و تبدیل آنها به گفتگوهایی خوب و آرامشبخش و مثبت که
احساس ایمان، یقین، اطمینان، توکل و امید را در من بیشتر میکند،
به سمت شرایط، موقعیتها، فرصتها، ایدهها و راهکارهایی هدایت خواهم شد
که نتیجهاش، ورود خواستهها و آرزوهایم به زندگیم،
به صورت خود به خودی و از راههای کاملا طبیعی و بدیهی است.
این قانون بدون تغییر عالم هستی است.
بنابراین برای اینکه بتونم بطور منظم ورودیهای ذهنم رو کنترل و فیلتر کنم و چیزهای مناسبی به خورد ذهنم بدم، باید دور خیلی چیزها را خط بکشم و سراغ ی سری چیزهای سرنوشتساز برم.
برای مثال، دور تلویزیون و برنامههای مخربش، یک خط قرمز بزرگ بکشم، که خدا رو هزار مرتبه شکر، سالهاست با تلویزیون و سریالها و اخبارش کاری ندارم؛
مراقب آهنگهایی که گوش میدم باشم، که باز هم خدا هزار بار شکر، از بچگی موسیقی مورد علاقهام موسیقی لایت، ساندترک و کلا آهنگ بیکلام بوده که از همون زمان هم بیشتر اوقات به تجسم خواستهها میپرداختم. البته اعتراف میکنم که چیزهای دیگه هم گهگاهی گوش میدم ولی خوشبختانه تقریبا از 1 سال گذشته، انتخابم فقط آهنگهای شاد و انرژیبخش بوده.
اما مهمترین و موثرترین کاری که میتونم برای کنترل ورودیهای ذهنم بکنم، بطور پیوسته هر روز اومدن توی سایت استاد عباسمنش هستش. کلی فایل رایگان ارزشمند هست که هر چی گوش میدم بیشتر زندگیم معنا پیدا میکنه، بیشتر خدا و خودم و جهان رو میشناسم، امید و ایمان و توکل و آرامش و یقینم بیشتر میشه؛ یعنی اینجا بودن، به فایلهای رایگان و یا محصولات گوش دادن، نکته برداشتن، کامنت خوندن، کامنت گذاشتن، پیوسته حال من رو خوب نگه میداره و منو از چیزهای ناخواسته دور میکنه و اتفاقا میبره به سمت چیزهای خوشایند و دلخواه.
طبیعتا وقتی فارغ از هیاهوی زندگی و میزان مشغلهای که دارم، بیشتر وقت هر شبانهروزم رو اینجا توی این سایت توحیدی و بهشتی بگذرونم، اولین و مهمترین قدم برای رسیدن به خواستهها و آرزوهام رو برداشتم.
وقتی موقع ورزش، موقع کار کردن، موقعی که تو راهم، قبل از خواب… به صحبتهای حق و مثبت استاد که پر از آموزههای ناب و زندگیسازه گوش میدم، جا برای نجواهای ذهن نمیمونه یا دست کم خیلی خیلی خیلی کم میشه؛ اون زمان، غالب گفتگوهای ذهنی من مثبت، امیدبخش، آرامشبخش و بطور کل خوشایند میشه و به دنبال این قضیه، احساس بسیار خوبی در من بوجود میآد که نتیجه این موضوع هم، ورود اتفاقات خوب در جهت رسیدن به خواستهها و آرزوهام خواهد بود؛
یعنی گفتگوهای ذهنی مثبتم یا همون احساس خوبم یا همون فرکانس مناسبی که ارسال میکنم، پاسخ هماهنگ و خوب جهان رو در پی داره که این پاسخ نیز به شکل موقعیتها، فرصتها، ایدهها، آدمها و… بصورت طبیعی و خودبهخودی وارد زندگی من میشه و با این کار ذهنی، خیلی خیلی راحت و لذتبخش، رویاهام میشن تجربه زندگیم.
من میخوام در این دنیا زندگی فوقالعاده عالی و عاشقانهای رو داشته باشم و تمام آرزوها و رویاهام به تجربه شیرین زندگیم تبدیل بشن و در نهایت، در کمال سلامتی، زیبایی، آرامش، آسایش، رفاه، عشق، وفاداری، صداقت، درستی، عزتمندی، آبرومندی، موفقیت، خوشحالی، ثروتمندی، قدرتمندی، خوشبختی و سعادتمندی این جهان زیبا رو ترک کنم و اون دنیا هم خوشبخت و سعادتمند باشم.
میخوام آخرش، اثر خوبی از خودم در این جهان زیبا به جا بزارم،
و هم خودم از خودم راضی باشم،
و هم خدا از من خیلی راضی باشه.
*
خدایا شکرت که باز هم امروز من رو متوجه آموزهها و نکات بسیار مهمی کردی که بتونم با درک اونها، به شخصیت ایدهآلی که برای خودم میخوام و زندگی رویایی و دلخواهم نزدیک و نزدیکتر بشم.
خدایا، من هر روز و هر شب، آمادگی دریافت برکات، نعمات، نکات و آگاهیهای بیشتر رو از جانب تو دارم و پیوسته از اینکه هدایتم میکنی تا آدم بهتری باشم و زندگی فوقالعادهای رو تجربه کنم، هزاران بار ازت ممنونم.
خدایا خداوندا:
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست هدایت فرما
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ
راه آنان که گرامى شان داشته اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان
سلاممم
من عاشق این فایلم و هر چند روز یکبار میام این فایلو گوش میدم و جالبه که بدونید من تازه دارم میفهمم که ورودی های ذهن یعنی همون گفتگوهای ذهنی
و وقتی استاد میگفتن ورودی هاتون رو کنترل کنید یعنی این گفتگوها رو کنترل کنیدد
اون قسمت که گفتید اولین قدم برای تغییر این گفتگوها توجه به نکات مثبت هست خیلی برام جالب بود
چرا این حرفا رو قبلا نمی شنیدم!
من خودم با کنترل ذهن خیلی نتایج شاید کوچیک اما فوق العاده ای بدست اوردم .
من گوشیم شکست و گوشی نداشتم و هی با خودم تکرار میکردم که خدا از جایی که فکر نمیکنی بهت میرسونه .فرداش داییم بهم زنگ زد با اینکه هیچی نمیدونست که گوشی ندارم و گفت من گوشی جدید خریدم و گوشی قبلیش رو داد به من.
یا اینکه دانشگاه قبول شده بودم ولی پدرم میگفت نمیذارم بری ولی من خیلی دوست داشتم برم دانشگاه. و هی با خودم تکرار میکردم قدرت فقط خداست و خدا بامنه و یا اینکه هیچکس به جز فرکانس های من قدرتی نداره و هنوز یک هفته هم نگذشته بود که پدرم خودش راضی شد که من برم
واقعا استاد راست میگن که همه چیز همین کنترل ذهن هست.