مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن


این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

پس از درک این قانون که:

تمام اتفاقات زندگی ما-بدون استثناء- حاصل فرکانس های خودمان است، مهمترین مسئله یا شاید چالش ما این است که:

چطور  می توانم فرکانس هایم را کنترل کنم؟

چطور مطمئن شوم که فرکانس خواسته هایم را ارسال می کنم؟

چطور با خواسته ام هم-فرکانس شوم؟

و شاید شما که در حال خواندن این متن هستی، مهمترین درگیریِ ذهنی ات این باشد که:

“اصلا فرکانس چیست و چگونه می تواند بر زندگی ام تأثیر بگذارد؟”

این فایل آماده شد تا پاسخ واضحی باشد برای جواب به این سوالات. برای اینکه درک ملموس تری از فرکانس داشته باشی، به این سوالات فکر کن:

“آیا تا کنون به گفتگوهایی که در هر لحظه در ذهنت می چرخانی، توجه کرده ای؟!”

و مهم تر ازآن، نقش این گفتگوهای ذهنی به ظاهر بی اهمیت را در خلق شرایط زندگی ات در جنبه های  مختلف می دانی؟!

دقت کرده ای که جنس اتفاقات روزمره زندگی ات، چقدر شبیه به جنس گفتگوهایی است که غالباً در ذهنت می چرخانی؟ و مهم تر از همه، آیا می دانی می توانی با مدیریت این گفتگوها و جهت دادن به آنها، تجربه ی زندگی ات را از اساس تغییر دهی و مهم تر از همه آیا می دانی که این موضوع تنها کار زندگی تو به عنوان خالق شرایط خودت است؟!

منظورم همان نجواها یا گفتگوی های ذهنت با تو، پیرامون اتفاقات متنوعی مثل: شنیدن خبر یک حادثه خاص، مشاجره ای که با همسرت یا دیگران داشته ای، یا هر موضوع دیگری که برایت اهمیت دارد.

وقتی درباره تغییر باورها یا رسیدن به خواسته ها صحبت می شود، اکثر افراد به فکر انجام کار های عجیب و غریبی مثل هیپنوتیزم، هاله درمانی و … می افتند

برخی ها هم نیز دچار وسواس شده و مدام سوالشان این است که:

آیا باید مدام خواسته ام را تجسم کنم؟ آیا باید با دیگران درباره اش صحبت کنم؟ چند بار در روز این تجسم را انجام دهم؟ و…

در حالیکه ماجرا ساده تر از این حرفهاست. موضوع این است که:

همه تجارب زندگی ات، ساخته شده به دست فرکانس هایی است که در اثر تکرار همیشگی همین گفتگوهای ذهنی به ظاهر بی اهمیت، به جهان ارسال شده!

برای درک کامل این ماجرا، خودت را مثل یک دستگاه تولید فرکانس ببین و جهان نیز مانند دستگاه  مترجمی فرض کن که فرکانس های تو را دریافت و به شکل “تجارب زندگی ات”، ترجمه می کند.

تمام اتفاقات زندگی ات، چیزی جز ترجمه ای از فرکانس هایت نیست! منشأ این گفتگوهای ذهنی یا بهتر است بگویم فرکانس ها، باورهایی است که در طی سالیان در ناخودآگاه ات شکل گرفته. یعنی باورهایت، به نحوه نگاه تو به اتفاقات، جهت می دهد. باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی ات، بلکه رفتار و عکس العمل ات را نیز در آن جهت پیش می برد.

دلیل تأکیدم بر این موضوع، این است که:

گفتگوهای ذهنی‌ات درباره هر موضوعی مثل ثروت و موفقیت مالی، روابط، سلامتی و … فرکانس های تو را در آن زمینه می سازد و جهان آن فرکانس ها را به شکل تجارب زندگی ات می سازد . یعنی اگر این گفتگوها مثبت نباشد، درباره هر خواسته‌ای، خواه روابط باشد، خواه موفقیت مالی و …، تو را به سمت ایده ها، شرایط و راهکارهایی پیش می برد که در نهایت نتیجه اش تجربه ناخواسته‌ی بیشتر و احساس غم، نگرانی، ناراحتی و در یک کلام، احساس بدِ بیشتر است.

پس اگر از آنچه که تجربه می کنی، راضی نیستی، اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنی ات در جهتی است که تو را به احساس آرامش برساند و اولین گام برای این کار، کنترل ورودی های ذهن است.

اگر قصد تغییر این گفتگوها را داری، اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامونت بردار، ،فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت بده، آگاهانه فقط چیزهایی را ببین، بشنو و در ذهنت نگه دار که به تو احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری می بخشد.

وقتی به اندازه کافی این روند را ادامه دهی، آنوقت گفتگوهای مثبت، گفتگوهای غالب ذهنت می شود.

یادت باشد به همان اندازه ای به سمت افراد، شرایط، موقعیت ها، فرصت ها و ایده های خوب هدایت می شوی که می توانی نجواهای ذهنت را کنترل نمایی

برای این کار، از دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها کمک بگیر. زیرا این دوره، بهترین جایی است که بصورت یکپارچه و کامل، همه چیز را پیرامون این موضوع مهم شرح و آموزش داده ام.

راهکارهای این دوره درباره قوانین کیهانی، نحوه شناخت خودت و خواسته هایت و نحوه ایجاد هماهنگی میان باورها و خواسته هایت، مانند یک گوهر ناب است که ذهنت را با ورودی هایی تغذیه می کند. آنوقت به سمت شرایط، فرصت ها، ایده ها و راهکارهایی هدایت می شوی که نتیجه اش، ورود خواسته ها، به صورت خود به خود و از راههای کاملا طبیعی و بدیهی است. این قانون بدون تغییر عالم هستی است.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    263MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «لیلا توسلی» در این صفحه: 3
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    1403/9/23به نام خدا50مین ردپای روزشمارزندگی من، سلام به‌خدا.سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم. الان موندم که توی ردپای27هم همین فایل بود!الان واقعاقاطی کرده بودم!تااینکه دیدم نه درسته هردوتایکی هستن سپاسگزارم ازمریم جون که بازهم این فایل زیباروبرای تمرین امروزانتخاب کردن که من بهترمتوجه حرفهای استادتوکلاس باشم!من بااین فایل خیلی حالم بهترمیشه چون با امروزبرای دومین باره که برای این فایل قشنگ کامنت مینویسم هم27مین ردپاهم50مین ردپاوبهترمتوجه میشم که قانون اینه به هرچیزی توجه کنی ازهمان جنس خواسته هات واردزندگیت میشه. ببخشیددیشب نتونستم کامنت بذارم چون شکرخدامجلس عروسی بودیم .خیلی عالی بود.ازبس که وفوربودمیوه های عالی،موز؟خیار،پرتقال،3مدل شیرینی 2مدل برنج ،کباب،جوجه،ومیزبانی عالی که من خودم شخصاازگارسنهاتشکروخداقوتی گفتم :وازاین کارم خیلی راضی هستم!کلی طلابه عروس ودامادهدیه دادن وموقع رقص عروس خانم آقادامادفقط50هزارتومانی مثل باران روسرعروس پاش میداد.خانواده هاکه آمدن کادوبدن بازهم کلی پول روسرعروس ودامادپاش دادن کلی شاباش دادن نوش جان عروس وداماد.وعزیزدلم وآقاپسرامون سمت آقایون میگفتن ازبس که میهمانهاشاباش روسرآقادامادریختن که رفتن یک میزبزرگ آوردن جلوآقادامادگذاشتندفقط پول بودکه رومیزمیریختن چه دوربینهای بزرگ وعکاس خدمه سمت خانمهادیجی،سمت آقایون گروه ارکس ماهان که ازبچه های روستامونه اونقدرپیشرفت کرده که حتی توی تلویزیون برنامه اجرامیکنه!خیلی فراوانی بودمن کل توجه ام رو،روی شادی ولذت گذاشته بودم. ولی یک مقداری تواین مجلس برای خانواده ی ماتاسف وگریه داشت!چون دختربرادرم عروس بزرگ خانواده ی دامادبود2سال ونیم پیش 34سالگی به علت سرطان خون ساکن بهشت شد!ودتادختریکی7ساله ویکی9ماهه به یادگارماندودیشب دختربزرگه حدودا9سالشه لحظه ی ورودعروس وداماجلوعروس ودامادرقصیدبعدم حالش بدشدوگریه هاشروع شد.به یادمادرش افتاده بودبچه!خداروشکرخاله هاش آرومش کردن همگی مون شاباش کردیمش. ولی من سعی میکردم حال خودموخوب نگهدارم وتوجهم 99٪روی قسمتهای مثبت مجلس بودوتقریبابعدازکادودادن خواهربزرگم خانم برادرم رابه مجلس آورد.خداصبرش بده انشاالله. اینوگفتم :که ازپیشرفت خودم توی توجهاتم روکه روی مثبتهامیزارم بگم که حمدوسپاس مخصوص خداست. که منوخانواده ام روتوی صراط مستقیم قرارداده چون واقعادیشب باوجودی که کنارخواهرهام،خانم برادرهام وبچه هاشون بودم من واقعا100٪ یک بیگانه ی به تمام عیار اونجابودم!خخخخخ به خصوص اززمانی که باخواهرم واحدآپارتمان رامعامله کردم خیلی نسبت به من سردوتنفرازوجودش میباره!وقتی نگاه میکنم میگم خدایااون 2تاواحدآپارتمان داره ماشین داره کلی طلاخودش ودختراش دارن چندتازمین داره اصلاهم ازقانون جذب اطلاع نداره این نجواهای ذهنم کمرنگ هم که شده ولی اذیّتم میکن وحتی میگه لیلاوبچه هاش کلاس گذاشتن براخودشون حرفهای قشنگ یادگرفتن وماهاروآدم حساب نمیکنن!نجواهای ذهنی میگه توکه الان شنیدی خداسیستمه،خداانرژیه تومیتونی به هرشکلی این خمیررودریاری ولی کجارسیدی!؟اونی که اصلاهیچی نشنیده ازتوجلوتره!البته ازلحاظ مالی ولی باخودم که فکرمیکنم منم به اندازه ی خودم دارم اصلاکمترازاوندارم،بازبه خودم میگم کی برای یکبارهم که شده به صورت شوهرش یابه صورت2تادخترهاش نگاه کنه وبخنده وبرای یکباربوسشون کنه این آرزوبرای همیشه تاابدبه دلش مانده چون شوهرش ساکن بهشته! وهربارگفتم :توهم شوهرودختراتوبوس کن لبخندبزن گفت: نه !ایناخانواده گی بی جنبه هستن نبایدروبدی وگرنه پُررومیشن سوارت میشن!خخخخخ هنوزهمون افکارش ادامه دارد!ولی من کلابرعکس خانوادم هستم چه روبروباعزیزدلم وپسرهام، چه تلفنی روابطم عالیه ،عالیه،عالی تنهازوجی هستیم تو خانواده ی هردوتامون اینقدرباعزیزدلم احساس محبت داریم. که حتی موردخنده یاتمسخرخانوادهامون قرارمیگیریم.چون اصلاخواهربرادرهای من باهمسراشون وبالعکس وحتی برادرعزیزدلم اصلارابطه ی عالی ندارن که حتی جاری عزیزم میگه اونقدرمثل دخترپسرهای توعقدبه هم علاقه نشون میدین ماحسودیمون میشه !میگم :خوب شما هم باهم همینطورباشین!که همیشه همه خانواده ی خودم وخانواده عزیزدلم میگن خوش بحال لیلاازشوهروبچه هاش شانس آورده چون همیشه سعی کردم ازخوبیهای خانوادم همه جاصحبت کنم. و قسمت غیرمثبت روهمیشه پرانتزمیگرفتم!حتی قبل ازآشنایی باقانون جذب!الان هم که باقانون جذب آشناشدم فقط انچه درتوانم است مثبتهای بچه ها م وعزیزدلم وعروسم گلم رامیبینم. خدایایاریم کن که حساسیت خیلی کم نسبت به خواهرم دارم به خودم قول میدم که ازهمین الان پاکش کنم. چون اصلاارزش فکرکردنشم نداره من میتونم احساس گناه ودلسوزی که منجربه عذابم میشه روپاک کنم.من روح پاک خداهستم. به جاش همون بذر دوستی مثل قدیماراتوی قلبم کاشته ام ومداهم توی دعاهایم اولین نفرمدنظرم این خواهرم بادوتادختراشه واقعابی نهایت دوستشون دارم ورای خواهربرادرهای دیگرم واقعافرق داره من بایدروخودم کارکنم که احساس گناه ودلسوزی ام رانسبت بهشون پاک کنم خدایاکمکم کن!که روزی اگربرای سفربهشت هرکدوم ازماراهی شدیم حسرت نخورم ابجی خیلی دوستت دارم !خوب گریه ازاین بیشترامانم نمیده ولی کمی تخلیه شدم .که توی چاپ کتاب امروزم نوشتم خداروشکرمیگم که باخانواده عباسمنشی ام هستم وکلی درس ازهمشون میگیرم خداتوفیق عملم رازیادکند وچشمم این همه پیشرفت کوانتومی دارم ازآرامش،شادی،خانواده ی عالی ،استادومریم جون وهمفرکانسی که الان حدود4ساله دوره میبینم وتمرین میکنم ولذت میبرم پول هم به قول استادبه موقعش به صورت طبیعی میادقانون احساس عالی =اتفاقات عالی حق مسلم ماست الهی شکرکه ازخودم راضی هستم وخودم رودوست دارم والان اون حافظه ای که توی پرتوآگاهی5برای سلامتی استاد میگن روبایددرک وفهم کنم چون واقعابه این آگاهی نیازفراوان دارم خدایاکمکم کن که حافظه ی اصل الهیم روبه دست بیارم براسلامتی سازی،پولسازی،روابط عالی داشتن بین من وخودم،بین خداوکل کائنات وطبیعت به این حافظه نیازمندم وبه خداایمان دارم که به سادگی این حافظه روبه روزرسانی کرده ام چون احساس عالی دارم که این هم نشانه است ازاین فایل شنیدم.عاشقتونم برای همتون آرزوس سعادت وسربلندی دارم استادخیلی دوستتون دارم باکل دانشگاهمون دربست خدانگهدارتون باشه آمین خدایاسپاسگزارم.الهی سسسسسپپپپپاااااااااسسسسس گگگگگگگگگگگززززززاااآاآاااااااارررررررتمممممممممم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    27ردپای روزشمار1403/9/3بانام ویادخداسلام به همه ی خانواده ی عباسمنشی ام. خداروشکرکه ازاستادعشق آموخته ام که هیچ عامل بیرونی تاثیرگذاری به زندگی من راندارد.خوب همین روهم که یادبگیرم کارمهمی انجام دادم!این تمرین 50٪منوبه مداربالاتر پیش می‌بره!وتاالان یک عالمه موفق بودم،خدامراکافی است.خوب ازسفرم بگم شب اول رسیدیم درگهان ساعت1شب سریع مرغ روگازگذاشتم تاصبح مرغهاآماده وبرنج به نم صبح قبل ساعت8برنج دم کرده!راهی بازاریک عالمه تاظهرلباس خریدیم وکلی تخفیف میدادن آب وهوای درگهان عالی، بهاری شب شام کناردریابودیم اسمان باستاره وماه زیباراتماشامیکردم وهمش به قایقهاوکشتیهانگاه میکردم ویادشماهابودم. روزسوم باقایقهای کوچک همراه بایک خانواده4نفره ازقشم سوارشدیم به جزیره ی هرمزیاداستادومریم جون که سوارجت اسکی آب روصورتشون میپاشیدبودم گاهی خودم ترانه میخواندم باخانواده میرقصیدیم میخندیدیم!گاهی دستانم به آسمان آبی بالابودازاعماق وجودم اشک میریختم وبه معجزات الهی سپاسگذاری میکردم ومردقایقران ماروبردکناریک کشتی نفت کش خیلی عظیم که روی آب لنگرانداخته بود!دورتادورش تمام شن وماسه وصدف وزنگاربودکه یک تیکه ازاین موادریخته بودبدنه کشتی مشخص بودکه این شن و ماسه و صدفهاروی هم چه ضخامتی دارد!دقیقایادحرف استادبودم که باکنترل نکردن ورودیها،قلب منم ازسیاهی جرم گرفته وازمدارالهی خارج میشوم!همش میگفتم خدایاکمکم کن ،کمک دوستانم باش،واقعامصیری که ماراهدایت کرده ای برای مالغزنده است،ایّاکَ نَعبُدُوَایاکَ نَستَعیِن من نوزادنارس هستم یاریم ده!بازبه مصیرادامه دادیم عظمت آب زیبایی ابرهاوجودخورشیدنمیتوانم براتون احساسم روبگم خودتون درک کنیدکم آوردم گریه امانم نمیدهدکه خدایاتوبه خاطرمن چه کارکردی ازکدام نعمت بگم!به جزیره ی هرمزرسیدیم موتورهای 3چرخ منتظرمسافربودندهرموتور6نفرجاداشت وکرایه ی 6نفررومیگرفت ما5نفربودیم سوارشدیم وتمام موتوریهاضبط صوت داشتندهمه توی این 3چرخه هادرحال رقص بودندایرانی،خارجی همه شادبودن 7تالوکیشن بود.اولی خانه‌های گنبدی رنگی، رنگی بوم گردی هرنفرشبی6میلیون بااستخرآب شیرین بود.وماعکسهاشوتوگوشی مردموتوری دیدیم. میگفت :ازیک پسرتهرونی ویکی ازبچه پولدارای هرمزاین بومگردی رودراختیاردارن!دومین لوکیشن غارنمک بود.اَلعَظَمتُ لله به قول خدابیامرزمادرم هرچی رومیدیداین کلمه رومیگفت: برای سپاسگذاری.سومین لوکیشن خیلی جذاب بودبه محض اینکه اشاره کردکه این کوههارابه شکلی میبینی من سریع لابه لای حرفاش گفتم: اون مرغ روی کوهِ گفت آره!وای خدای من به هرکوه نگاه میکنی یک شکل خارق العاده!چهارمین کوه آهک که ازنزدیک مشاهده کردیم!پنجمین لوکیشن دریای سرخ شنهاسرخ زیرنورآفتاب برق، برق میزدوکناردریاشنهاسیاه برقی، برقی مثل سُرمه ی چشم یاخداهمه ی مسافرهادستهاوپاهاشون قرمزشده بود.ششمین لوکیشن دیدن کوههای رنگی، رنگی که تعریف میکردفکرکنم72رنگ خاک جزیره بود!حالایک معجزه ی الهی دیگه یک آهوی تک شاخ توی مسیرهفتمین لوکیشن جنگل حرابود. که آب جزیره پائین بودویک عالمه خرچنگهای ریز بودکه تندتندزمین رامیکندن وگوله، گوله ماسه ها روبیرون میدادچقدرزیبابودخدایابه توپناه میبرم بااین هوشی که به این جانوران داده ای! وکناردریادوباره نگه داشت گفت؛ محل تخم گذاری لاک پشتهاس وپشت سرمادوتاکوه بوددقیقاشبیه دوتالاک پشت که روبه روی هم چهره به چهره بودن!دراین محل نوشیدنی سردخریدیم ونوش جان کردیم.وبعددوباره کناردریااین بارسوارشناوراتوبوسی شدیم .شناوربندرعباس اصلاظاهرخوبی نداشت!ولی شناورمابه سمت قشم خیلی باکلاس بود!توی شناورآنقدرسردبودبابت کولرگازیهایخ زدم رفتم به ناخداسلام کردم ،گفتم: یک پنجره بازکنیدهوای بیرون بیادمن یخ زدم!چندنفرباهم بودن خندیدن گفتن :اینجاپنجره بازنمیشه که خانم مهماندارصداموفهمیدبلندشدگفت :ببخشیدخانم شماسردتون بودبیادرب خروجی بروبیرون استادرفتم بیرون نشستم کیف کردم!تابه ساحل رسیدیم خوب ازاین سفرتوی یک جزیره وسط آب خداچه چیزی رامیخوادثابت کنه!؟من این درسوگرفتم که وفورنعمت فراوانی وبرکت خداهمه جاهست وتمام اون بنده هایی که اینجورجاهازندگی میکنن خدامعجزات شوگذاشته که مردم برای دیدن معجزات برن وباخریدلباس وتزئینات وحتی کرایه موتوروقایق والی آخر……رزق این بندهاشوتامین میکنه لیلاجان حواستوجمع کن که کجای عالمی!خدامیگه مااینیم مدام همه شماراتحت پوشش الهی قرارداده ایم تدبرکن!خدایاکارت درسته من تسلیمم!حالابه سلامتی رسیدیم ساحل ناهارتوی پارک قشم خوردیم کمی بازارقشم چرخیدیم برگشتیم سوئیت درگهان تابرنامه های بعدی سفرشبخیر!امروز3آذرنوبه ی تعویض پلاک ماشین داشتیم همین ماشینی که به یک ساعت معامله شدامروزهم کمترازیک ساعت تعویض پلاک شدعزیزدلم تعجب کردکه2ماه پیش باعروسم برای تعویض پلاک رفتیم خیلی طول کشیدازساعت8صبح تاظهرعلاف بودیم ازاین اتاق به اون اتاق پاس می‌دادند!گفتم:دیگه لیلاعزیزکرده ی خداست!خداجلوتراومده کارهاروانجام داده،امروزیک آقایی میگفت: ازساعت7صبح ماعلافیم وانگشت اتهام روی فروشنده داشت به محض ورودماکارش انجام شد!یک آقایی70ساله برای تعویض پلاک موتورآمده بودازتعجب دهانش بازموندکه درست میبینم چقدرخلوتِ!گفتم پاقدم ماخیره هرجامیریم برکت به همراه داریم،و2تاخانم که کارمنداین اتاق بودن درحال انجام وظیفه بودن،براشون یک خاطره ازموتوروموتورسوار تعریف کردم مُرده بودن ازخنده سرصبح اونقدرانرژی مثبت دادم حال کردن گفتند:همیشه توخاطرماهستی دمت گرم که اینقدربامزه حرف میزنی پرونده روداددستم گفت:برواتاق بعدی بعدبرگرد رفتم اتاق افسر4تابودن باانرژی بالاواردشدم ،بلندسلام کردم وگفتم و قتتون بخیر4تاافسرباهم جواب دادندبرگه روبالابردم که کدوم باجه برگه روبدم؟اشاره کردن باجه2خیلی بااحترام برگه روگرفت بدون هیچ معطلی امضابااحترام دودستی آقای افسربرگه روتحویلم دادازهمه ی همکاراشون سپاسگذاری کردم، ولی کل ارباب رجوعهای تواتاق افسرهمه منتظربودن کارشون راه بیفته انگارمعلول بودن چُرت میزدن باسلام کردن من چُرت ازسرهمه پریدوازهمه که منتظربودن زودترامضاگرفتم!وبه اتاق 2تاخانم رفتم اخرین امضاروگرفتم باکلی خنده ازشون خداحافظی کردم وگفتم هروقت ازمن یادتون اومدبگین لیلاقشنگه ملکه ثروت این خاطره روتعریف کردخندیدن گفتن واقعابهت میادومنم امروزاون بارونی،شال،وکفشهای نوروازقشم خریده بودم تنم کرده بودم خیلی شیک براتعویض پلاک رفتم خودمم تعویض شده بودم خخخخخخ واتاق تحویل پلاک وپلاک خودم روتحویل گرفتم تمام به میمنت ومبارکی به امیدخریدماشینهای بعدی مدل بالاتربرای همه انشاالله. امیدوارم که ازلذت بردن وموفقیتم شماهم انرژی بگیریدازاون چشمای قشنگ وزیباکه کامنتهامومیخونه سپاسگذارم تاکامنت بعدی بدرود.عاشقتونم.اینم ازبرکت آموزشهای استادوبه کارکشیدن من توسط ناظم مدرسه مریم جون برای تمرینات که کل کریدتشوبه خدامیدم الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    به نام خدا،ایاک نعبدوایاک

    نستعین، سلام به خداوجهان هستی .سلام به استادومعلم نمونه وناظم دانشگاه کاملاخصوصی ماخانم شایسته.استادجون ازاینکه تلاش میکنی که بازبان بدنت احساستو وکلامت رابه ماانتقال بدی بارها برای این تلاشت اشک ریخته ام وتحسینت میکنم نوش جانت که انرژی خداروبه هرآنچه خواسته ای تبدیل کرده ای ای غول چراغ جادوی من!ببخشید ازکلمه ی غول استفاده کردم چون قدمهای بزرگی روی برفهای کوهستان گذاشته ای وروی قله موفقیت نشتی پاهارودرازکردی وباتمام وجودت مثل یک پدرومادرصدامیزنی بچه هایافتم بیاید!دنبال چیزی نگردید ردپاگذاشتم راحت باشید.!وسلام باطراوت وبارانی به همه ی ما!(دانشجویان استاد)روزی سرشارازمعنویت ،سلامتی،ثروت، ورابطه ی عالی توی این هوای بهاری وبارانی روبراتون دارم، دلهاتون بهاری. استاد خیلی وقتهاحالموخوب نگه میدارم، باخداازپیشرفتهام صحبت میکنم، به زیباییهاتوجه میکنم،بازهم ذهنم میگه تووقتی واردسایت شدی اولین خواستت خریدن دوره قانون سلامتی بودشروع کردی10روزتودرودیواربودی بعد21روزادامه دادی آخرش چی شد؟ازپس مخارجش برنیومدی!دیگه هم حتی به دوره های قانون سلامتی سرنمیزنی، حتی برای خریدن دوره های دیگراولا شرایط خریدنداری دوماحتی بلدنیستی واردسایت بشی دوره بخری ،وسه روزپیش اومدم کامنت بذارم نوشته بود اول واردسایت ثبت نام کن واگرعضوهستی رمزایمیل راواردکن منم بلدنبودم وبچه هاخواب بودن ذهنم نفس راحت کشید وبه محض اینکه پسرم بیدارشد.گفتم گوشیمودرست کن کامنت بذارم وتاامروزطولش دادخوب حالا اینم گوشی آماده چی داری بذاری؟ کی به حرفهات گوش میده ؟ولی من نه آنم که زبونی کشم ازچرخ وفلک، چرخ برهم زنم ازغیرمرادم گردد،من بایدحالم خوب باشه احساس خوب =اتفاقات خوب،ازکجابه دست میاد؟ازافکارمناسب!چگونه بسازم؟باورودیهای مثبت وپرهیزازگوش کردن به نجواهای ذهن!حالامدام شبانه روزفقط به‌فالیهای دانلودی گوش میکنم.ازنوشتن زیادخوشم نمیاد!صبح به صبح دفترشکرگزاریم روبرمیدارم، برای 7موردیااگرتوی صفحه همان روزبیشتر جاداشت بیشترمینویسم. ونت برداری بلدنیستم!وبه قول معروف افکارم ازنوک بینی ام اونورترنمیره، چون تمرکزم روی یک کارویگ خواسته نیست، روفلان خونه فکرمیکنم ،فلان ماشین،فلان سفر،فلان حساب بانکی،و…..همه باهم وبعدم تعطیلش میکنم. وتو کامنتها خوندم که خودنجواهم یک نوع ورودی است. چون تاالان فکرمیکردم هرچی باچشم ببینم ورودی میشود، یاهرچی باگوشم بشنوم،خیلی مواظب بودم .حالا بالاخره به دنیاآمدم که آینه ی خداباشم، وبایدآهسته قدم بردارم وهرآنچه که شیطان میگوید نمیشود رابه شدنش فکرکنم که کارخدانشد ندارد.وبنده عجولم هستم. نیازبه تمرین بیشتردارم اگرازفایلهای دانلودی محصول عالی برداشت کردم قدمهای مردانه برداشته ام وگرنه محصولاتشم برام نه نون میشه نه آب!ازاینکه خدادستموگرفت به سادگی توی اقیانوس بی کران سایت درقسمت لژخانوادگی استادعباسمنش گذاشت بی نهایت اون خدای عاشقم روسپاسگزارم وهمون خدابازهم برای یاری رسوندن به منوامثال من دست یاریشوبه سمتم درازکرده که دخترباباسرتاپادر خدمت تو هستم. فقط ازروی خرشیطان پیاده باش!دستوبده دست بابایی اگه نه به زمین میخوری یاگم میشی!کارسازمابه فکرکارماست، فکرمادرکارماآزارماست. همه ی شمارابرای به دست آوردن اهدافتون به دست حق میسپارم وازاینکه خدامرادرعالیترین موقعیت‌ها، شرایط،افراد،مکان وزمان درست قرارداده است. بی نهایت سپاسگزارم.وازکل بچه‌های سایت ازخودشون ردپاگذاشتن بنده سپاسگزارم. بابای الهی، مادرالهی میبوسمت که نه شب خواب داری نه روز فقط مراقب منو خانواده می.صبح آدینه ی همگی بخیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: