مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن
پس از درک این قانون که:
تمام اتفاقات زندگی ما-بدون استثناء- حاصل فرکانس های خودمان است، مهمترین مسئله یا شاید چالش ما این است که:
چطور می توانم فرکانس هایم را کنترل کنم؟
چطور مطمئن شوم که فرکانس خواسته هایم را ارسال می کنم؟
چطور با خواسته ام هم-فرکانس شوم؟
و شاید شما که در حال خواندن این متن هستی، مهمترین درگیریِ ذهنی ات این باشد که:
“اصلا فرکانس چیست و چگونه می تواند بر زندگی ام تأثیر بگذارد؟”
این فایل آماده شد تا پاسخ واضحی باشد برای جواب به این سوالات. برای اینکه درک ملموس تری از فرکانس داشته باشی، به این سوالات فکر کن:
“آیا تا کنون به گفتگوهایی که در هر لحظه در ذهنت می چرخانی، توجه کرده ای؟!”
و مهم تر ازآن، نقش این گفتگوهای ذهنی به ظاهر بی اهمیت را در خلق شرایط زندگی ات در جنبه های مختلف می دانی؟!
دقت کرده ای که جنس اتفاقات روزمره زندگی ات، چقدر شبیه به جنس گفتگوهایی است که غالباً در ذهنت می چرخانی؟ و مهم تر از همه، آیا می دانی می توانی با مدیریت این گفتگوها و جهت دادن به آنها، تجربه ی زندگی ات را از اساس تغییر دهی و مهم تر از همه آیا می دانی که این موضوع تنها کار زندگی تو به عنوان خالق شرایط خودت است؟!
منظورم همان نجواها یا گفتگوی های ذهنت با تو، پیرامون اتفاقات متنوعی مثل: شنیدن خبر یک حادثه خاص، مشاجره ای که با همسرت یا دیگران داشته ای، یا هر موضوع دیگری که برایت اهمیت دارد.
وقتی درباره تغییر باورها یا رسیدن به خواسته ها صحبت می شود، اکثر افراد به فکر انجام کار های عجیب و غریبی مثل هیپنوتیزم، هاله درمانی و … می افتند
برخی ها هم نیز دچار وسواس شده و مدام سوالشان این است که:
آیا باید مدام خواسته ام را تجسم کنم؟ آیا باید با دیگران درباره اش صحبت کنم؟ چند بار در روز این تجسم را انجام دهم؟ و…
در حالیکه ماجرا ساده تر از این حرفهاست. موضوع این است که:
همه تجارب زندگی ات، ساخته شده به دست فرکانس هایی است که در اثر تکرار همیشگی همین گفتگوهای ذهنی به ظاهر بی اهمیت، به جهان ارسال شده!
برای درک کامل این ماجرا، خودت را مثل یک دستگاه تولید فرکانس ببین و جهان نیز مانند دستگاه مترجمی فرض کن که فرکانس های تو را دریافت و به شکل “تجارب زندگی ات”، ترجمه می کند.
تمام اتفاقات زندگی ات، چیزی جز ترجمه ای از فرکانس هایت نیست! منشأ این گفتگوهای ذهنی یا بهتر است بگویم فرکانس ها، باورهایی است که در طی سالیان در ناخودآگاه ات شکل گرفته. یعنی باورهایت، به نحوه نگاه تو به اتفاقات، جهت می دهد. باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی ات، بلکه رفتار و عکس العمل ات را نیز در آن جهت پیش می برد.
دلیل تأکیدم بر این موضوع، این است که:
گفتگوهای ذهنیات درباره هر موضوعی مثل ثروت و موفقیت مالی، روابط، سلامتی و … فرکانس های تو را در آن زمینه می سازد و جهان آن فرکانس ها را به شکل تجارب زندگی ات می سازد . یعنی اگر این گفتگوها مثبت نباشد، درباره هر خواستهای، خواه روابط باشد، خواه موفقیت مالی و …، تو را به سمت ایده ها، شرایط و راهکارهایی پیش می برد که در نهایت نتیجه اش تجربه ناخواستهی بیشتر و احساس غم، نگرانی، ناراحتی و در یک کلام، احساس بدِ بیشتر است.
پس اگر از آنچه که تجربه می کنی، راضی نیستی، اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنی ات در جهتی است که تو را به احساس آرامش برساند و اولین گام برای این کار، کنترل ورودی های ذهن است.
اگر قصد تغییر این گفتگوها را داری، اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامونت بردار، ،فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت بده، آگاهانه فقط چیزهایی را ببین، بشنو و در ذهنت نگه دار که به تو احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری می بخشد.
وقتی به اندازه کافی این روند را ادامه دهی، آنوقت گفتگوهای مثبت، گفتگوهای غالب ذهنت می شود.
یادت باشد به همان اندازه ای به سمت افراد، شرایط، موقعیت ها، فرصت ها و ایده های خوب هدایت می شوی که می توانی نجواهای ذهنت را کنترل نمایی
برای این کار، از دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها کمک بگیر. زیرا این دوره، بهترین جایی است که بصورت یکپارچه و کامل، همه چیز را پیرامون این موضوع مهم شرح و آموزش داده ام.
راهکارهای این دوره درباره قوانین کیهانی، نحوه شناخت خودت و خواسته هایت و نحوه ایجاد هماهنگی میان باورها و خواسته هایت، مانند یک گوهر ناب است که ذهنت را با ورودی هایی تغذیه می کند. آنوقت به سمت شرایط، فرصت ها، ایده ها و راهکارهایی هدایت می شوی که نتیجه اش، ورود خواسته ها، به صورت خود به خود و از راههای کاملا طبیعی و بدیهی است. این قانون بدون تغییر عالم هستی است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD263MB20 دقیقه
- فایل صوتی مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن18MB20 دقیقه
به نام خداوند وهاب و هدایتگر
سلام به همه دوستان عزیزم
پنجاهمین روز سفرنامه:
این فایل برای درک بهتر مفهوم فرکانس فوق العاده بود.
بیشتر از یکساله که توی سایت عضو هستم،این فایل یه درک خیلی خوب از فرکانس رو بهم داد.
وقتی خودم رو مقایسه میکنم با قبل از آشناییم با استاد،میبینم که واقعا گفت و گوهای ذهنیم باعث ایجاد تمام اتفاقات زندگیم شده. الان هم که توجه میکنم به این افکار،باز میبینم تمام اتفاقاتم همین هایی هستن که دائم توی سرم داره میچرخه.
بخاطر همین هر لحظه که وقت داشته باشم سریع میام سراغ سایت یا فایلهای استاد یا دوره ها و شده برای ۳۰ثانیه به صحبت استاد گوش میدم. هم کلی آرامش میگیرم و هم درک عمیق تری نسبت به قوانین پیدا میکنم.
الانم بهیچ عنوان قابل مقایسه نیست با یکسال قبل که مثل کسی بودم که گم شده بودم توی هیاهوی ذهنم از بس شلوغ بود. اما الان ذهنم ساکت و آرومه و هرجا خودم دوس دارم میبرمش و میتونم بگم در کنترل خودمه. همش امید و آرزو و شادی و سلامتیه. اطرافیانم همشون شدن افرادی که از نظر فکری مثل هم هستیم. حرف همدیگرو میفهمیم. وقتی از اهداف و قوانین صحبت میکنیم و پروسه رسیدن به اهداف رو مرور میکنیم،کسی نیست که باصطلاح فاز منفی بزنه. از اقدامات عملی در رسیدن به خواسته هامون که صحبت میکنیم،بجای اینکه مول اکثریت جامعه بگیم مثلا چه کاری پول توشه،میگیم به چه کاری علاقه داری.
این اوج عدل خداوند هستش که تمام اتفاقات زندگی ما و کنترل زندگی ما رو داده دست خودمون. من بینهایت شکرگزار این خدا هستم. خدایی که عادله،روزی رسانه،مهربانه،وهابه و هدایتگر.
ممنونم ازت استاد بخاطر تمام آگاهی های این فایل. ممنونم از خانم شایسته عزیز بابت تمام زحماتشون
شاد سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خداوند یکتا
سلام به همه دوستان
روز بیست و هفتم سفرنامه:
من اومدم خودم رو مثل یک کامپیوتر در نظر گرفتم و گفتم اگر من روی این کامپیوتر بیام آهنگ غمگین بریزم،وقتی اهنگ رو پلی کنم قطعا خروجی و اون چیزی که به من میده یک اهنگ شاد نیست.اگر بخام اهنگ شاد بشنوم باید اهنگ شاد هم بریزم.
پس اومدم آگاهانه تمام ورودی هام رو فیلتر و کنترل کردم.مثلا کلا اخبار رو گذاشتم کنار.آهنگ غمگین گوش ندادم.تلویزیون ندیدم.غیبت نکردم.اگه جایی رد میشدم میدیدم تصادف شده،بهیچ عنوان نگاه نمیکردم.و بجای همه اینها میومدم توجه خودم رو به رابطه های زیبایی که توی خیابون میدیدم،ماشین های قشنگی که هستن و خونه های لوکس معطوف میکردم.و همینطوری کم کم الان دیگه برام شده ناخوداگاه که فقط خوبیها رو ببینم.حتی از گروه خانوادگی هم اومدم بیرون چون همش اخبار بد میومد.یکسری ورودی ها هم هست که بصورت طنز وارد میشه و ما چون خندمون میگیره فکر میکنیم اوکیه.در حالی که اگر بخایم بدونیم چه فرکانسی ارسال میکنیم باید به احساسمون توجه کنیم که خوب هست یا نه.وقتی میام یه انیمیشن باصطلاح طنز میبینم که از اونور توجه من رو میبره بسمت چیزهایی که حالم رو بد میکنه،پس اونا رو هم نگاه نمیکنم و حواسم بهشون هست.حواسم هست توی فضای مجازی چه چیزایی رو میبینم و چه اشخاص و موضوعاتی رو دارم پیگیری میکنم.
از وقتی هم که اینکارو کردم با اینکه اوایل ذهنم همینطور که استاد گفتن خیلی مقاومت میکرد.ولی هر دفعه که کنترل ذهن و ورودی انجام میدیم مثل عضله ای میمونه که دایم داره قویتر میشه و بعد از یه مدت خیلی راححت میشه و تبدیل به ناخودآگاه میشه.
نتایج و اتفاقاتی که الان توی زندگیم داره میوفته زمین تا آسمون فرق میکنه تا قبلا.
ممنونم ازت استاد بخاطر آگاهی های ناب
ممنونم از خانم شایسته بابت متن های فوق العادشون و ممنون از تمام دوستانی که وقت گذاشتن و این کامنت رو خوندن
شاد،سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و اخرت