این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-26 03:55:022022-12-12 06:54:43تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
720نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این فایل در صورتی توسط من پلی شد که یجورایی تمرکزم رو این بود که خب من فلان چیزو که نمیتونم تغییر بدم
پس چجوری نتیجه میخواد برای من تغییر کنه …
و خب ….
این شد نتیجه این سوال که هدایت شدم به ای صفحه ی زیبا که درست و دقیق جواب سوالم داده شه ….
که بله
تو چرا تمرکزتو گذاشته رو چیزایی که نمیتونی تغییرشون بدی ؟؟؟؟
تو چرا انقد رو خودت کار نمیکنی که 4 تا گل بزنی که پنالتی ام اگه گرفت داور بازم واسه تو تاثیری نداشته باشه ؟؟؟
خو حالا شما این جمله طلایی رو تعمیم بده به همه ی قسمتای زندگی به روابط به ثروت و ….
من تو روابط این داستان و خیلی تجربه کردم که انقدر خوب بودم و انقد تمرکزم رو کاری که خودم انجام میدم بوده و فقط به شورو اشتیاق و خواسته خودم توجه کردم که اصلا همه جوره نتیجه به نفع من بوده با وجود یه عالمه رقبا که اصا رقبا رقیب حساب نمیشدن در مقابل من انقد که قله رو فتح کرده بودم با هدایت پروردگار
و واقعیت اینه که اصلا رقیبی وجود نداره
رقیبی وجود نداره و تو خودت باید رقیب خودت باشی و هستی
تویی که باید از دیروز خودت بهتر عمل کنی
تویی که مسئول رسیدن به خواسته های خودت هستی و رویاهایی که در سر میپرورونی رو باید به حقیقت تبدیل کنی
با کمک خدا و کنترل ذهنت
کنترل ذهنت!
چون این ذهن میتونه وقتی افسارو دستش بگیره تورو به قهقرا ببره
ولی اگه تو این کنترل و دستت بگیری میتونی خودتو به خیلی جاها برسونی
به اونجایی که دوسشون داری
و در اونجا احساس ارامش داری
و ی پله رفتی بالاتر
خدایا کمکمون کن ..
کمکمون کن که بتونیم همیشه با ندایی که توی قلبمون قرار داری همراه باشیم
و از پس نجواهای این ذهن بربیایم و براش فکت بیاریم به قول استاد
و قوانین و بهتر بشناسیم
و به این جهان و نوع کارکردش آگاه بشیم
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این فایل
این هدایت های زیبا به من یاداوری میکنه که جهان به سادگی به تو میده
استاد من همیشه در مسیری بودم که هر کاری را شروع میکردم آخر اون کار شکست بود نه این که از اول بد باشه بلکه خیلی هم خوب پیش میرفت خیلی تلاش میکردم وهمه بهم افتخار میکردند که میشنویدم از دیگران که حسن ببین چه خوب کار میکنه چه خوب کار میکنه چه عالی درآمد داره
ومن در کنار این همه نعمات عالی همیشه توجه میکردم به اوضاع که ببین چه مملکتی داریم این همه من زحمت میکشم چرا اینقدر کم میتونم پول پس انداز کنم این مملکتی که صبح تا شب دارم میدوم حتی نمیتونم از پس خرج و مخارجم بر بیام این تقصیر دولت این تقصیر لجبازی هوایی که دارن میکنند با آمریکا وبعد حی شرایط عوض میشد کم کم حالم نسبت به اون کارم بد میشد ودر نهایت یک بار میدیدم که همه رو از دست دادم ورشکستگی و در نهایت نمیفهمیدم چکار کردم وباز دنبال یک راه جدید که ثروت بسازم و جالب اینجا بود که صحبت میکردم از اون لحظاتی که کار خوبی داشتم درآمدهای باور نکردنی داشتم واز اونجا احساس میکردم که اوضاع داره بهتر میشه وبعد باز خوب میشد وبعد باز ورشکستگی یک شرایط یک سان وتکراری
قانون رو نمیدونستم واین که همیشه دیگران را مقصر این همه اوضاع بد میدیدم
ولی از موقعی که فهمیدم تمام شرایط زندگی خودم را خودم خلق میکنم دیگه هیچ کس را مقصر نمیدانم واین که خودم خالق زندگی خودم هستم با این همه توجه به زیبایی ها تونستم درآمدی عالی وبینظیر را کسب کنم از کارگری برسم به کارفرمایی
اوضاع به صورت معجزه آسایی تغییر کرده من بهترین روزها رو دارم بدست می آورم از جایی که فهمیدم که خداوند مرا آفریده تا خودم زندگی خودم را خلق کنم ودر این جهان هیچ ظلمی نمیشود
ومن هر لحظه با افکارم جهت دهی میکنم مدار زندگی ام را به سویه نعمت ها ومیپرستم خدای یکتا را چون اوست فرمانروای جهانیان
خدایا شکرت که فصل پنجم روز شمار تحول زندگی من شروع شد که توی این مسیر تحول اساسی زندگیم این اصل مهم رو که یادم رفت بهم یادآوری بشه.
به زعم خودم فکر میکردم خیلی توی این قضیه خوب شدم چون مدتهاست دیگه تصمیم گرفتم دست از غر زدن بردارم خصوصا از دست دولت و …
ولی به چند مدت اخیر که نگاه کردم دیدم کارنامه ی چندان درخشانی ندارم!
مثالش همین دیروز که دقیقا قبل از یکی از کلاسهای دانشگاهم داشتم به این فایل گوش میدادم.
استاد این درس خیلی استاد خوبیه فوق العاده درس میده و کاملا به موضوعات مسلطه و تمام تلاشش رو میکنه همیشه که هر چی که میدونه در اختیار بچه ها بذاره. ولی روشش طوریه که یذره باید تلاش کرد تا بشه باهاش کنار اومد.
برای همین هم اغلب بچهها ازش ناراضین.
خدا میدونه چندین و چند بار ذهن من اومد شروع کنه تمرکز من رو از روی محتوا برداره و بذاره روی اینکه این استاد خوبی نیست و فایده ای نداره نداره تلاش تو و … ولی همش حرفای استاد راحب ارتباط خوبی که توی دانشگاه با استادا برقراره کرده بودن توی ذهنم پلی میشد و میگفتم نه! پس میشه. من باید راهش رو پیدا کنم.
گفتم این بنده ی خدا داره تلاش خودش رو میکنه، من فقط وظیفه دارم حداکثر استفاده ای که میتونم رو ازش ببرم مفهومی که توضیح میده رو درک کنم و سوالام رو ازش بپرسم، بقیش دیگه دست من نیست.
من نمیتونم درس دادن استاد رو عوض کنم.
همین باعث شد دیروز برای اولین بار سرکلاس بتونم سوال بپرسم و یه قسمت خاص از درس رو کامل متوجه بشم که اگه میذاشتم ذهنم با مقاومت خودش بره جلو هیچوقت چنین اتفاقی نمیافتاد.
الان که دارم با خودم مرور میکنم میبینم که چقدر توی همین مدت کوتاه از این نکته ای فکر میکردم خیلی خوب دارم رعایتش میکنم ضربه خوردم!
از رفتار با اطرافیان نزدیکم
تا با دوستانم و …
برام یادآوری شد این موضوعی نیست که با یک بار کامنت نوشتن یا فقط یکبار بهش پرداختن درست بشه. چیزیه که باید همیشه روش کار کرد.
خوب که نگاه میکنم میبینم این اصلیه که توی تمام جنبه های زندگیم نمود داشته و داره، حتی توی برنامهریزی های روزانه ام.
اینکه من نمیدونم در طول روزم چی پیش میاد که براش برنامه بریزم نشون میده که من اصلا باور نکردم خودم هستم که خالق زندگیم هستم.
اگه وقتی میبینم یک نفر در حد غیر نرمالی به من گیر میده و سعی میکنه از روی دلسوزی و … رفتارهام رو کنترل کنه و من به تندی واکنش نشون میدم، نشون میده که من قانون رو درک نکردم.
جالبه! بعد این چند وقته شاکی هم بودم چرا نتایج بزرگتر نمیشه!
جوابش سادست چون هنوز خودم تغییر نکردم!
الان میفهمم چرا سرعت رشد یه سری از بچه ها مثل سعیده جون و علی آقا به مراتب بیشتره. چون اونا میان یه توی یه موضوعی دیپ و عمیق میرن جلو و رگباری خودشون رو واکاوی میکنن. اصلا فرصت به افکار اضافه نمیدن. تلاش میکنن درک کنن توی اون موضوع دقیقا با خودشون چند چندن؟ دقیقا کجای کارن؟
این باعث میشه آدم درک بهتری از خودش پیدا کنه و رشد کنه.
حالا میفهمم چرا کامنت نوشتن و ردپا گذاشتن اینقدر مهم و تاثیرگذاره.
که موقع نوشتن جمله به جمله ی کامنتی که مینویسم منم به خودم تلنگر بزنم که روژینا تو چند درصد اینجوری هستی؟ تو چند درصد این ویژگی رو در خودت ایجاد کردی؟ اگه کردی چجوری اگه نکردی چکار باید براش بکنی؟
انصافا باید یه شخم اساسی به کل دیدگاه هام نسبت با زندگی بزنم با دید این رویکرد.
که منم که خالق زندگی خودم هستم.
و به همین دلیل باید تمرکز کنم بر آنچه که میتوانم بهبود دهم.
دوست دارم وقتی کامنت میذارم از جنس عمل کردن و تجربه کردن این آگاهی ها باشه.
اونموقع ست که واقعا تمرکزم روی خودم بالاتر میره و زندگیم قشنگتر میشه.
استاد ازتون ممنونم که این چیزا رو به ما یاد میدین و قوانین رو واضح و شفاف به زبان کاربردی و عملی برامون توضیح میدین
ازتون خیلی ممنونم.
خدایابهم قدرت بده مسیرت رو بهتر و بهتر و بهتر ادامه بدم و خودم رو در مسیر درست و پرنعمت بهبود ببخشم
دوست خوبم امیدوارم هر روز وقتی ایمیل های شما دوست عزیزم را میخونم از درکتون از قوانین بخونم.
ار نتایجتون بخونم.
این خیلی لذت بخشه که آدم قدرت خلق تمام جنبه های زندگی اش را در دستان خودش بدونه.
امروز داشتم جلسه 7 قدم چهارم را گوش میدادم که استاد سوره لیل را میخوندن و تفسیر جالبی بود که خداوند میگه کسایی که زیبایی ها و نیکی ها را میبینند (در حقیقت سپاسگزار می شوند) به “زودی” آسان میشوند برای آسانی ها.
و البته برعکس، کسی که نکات منفی را میبینه و ادامه میدهد، به زودی آسان می شود برای سختی ها!!!
خداروشکر. خداروصد هزار مرتبه شکر که چقدر این فایل با کامنت شما برای من در یک مدار و هم سو بود.
خب من از خودم بگم که یه وقت فکر نکنید من دارم قضاوت میکنم.
خود من الان چند وقتی هست دارم تلاش میکنم و سخت هم دارم تلاش میکنم که هر کسی را، تاکید میکنم هر کسی؛ حتی اونی که یه روزی باهاش خوب نبودم را نکات مثبتش را بیانکنم.
موضوع اینجاست که من چند سال پیش وقتی مجرد بودم از دوره های استاد استفاده میکردم و از لحاظ مالی پیشرفت خوبی داشتم.
بعد یادم رفت، فکر کردم خودم به همه چیز رسیدم، خلاصه بگم، نکته مهم اینه که نقطه عطف شروع پسرفت مالی من اینجا بود که من شروع کردم به دیدن نازیبایی ها و نکات منفی اطرافیانم، دولت و …
این باعث شد بدجوری پسرفت کنم.
خداروشکر توی این یکسال و نیم که دیگه خدایی خیلی بهتر از قبل پیشرفت کردم، تقریبا سعی کردم به دیگران توجهی نکنم تا اینکه اصلا بخواهم نکات منفی اون شخص را ببینم. (حتی برای وسایلم و کارم و غیره هم از همین روش دارم “تلاش میکنم”، استفاده کنم.)
روژینا خانم تا اونجایی که تونستم کنترل کنم، از اون مورد من فقط خیر دیدم و بهره. دیگه اینجوری بگم وقتی میخواستم زمین کارخانه ام را بخرم، از یکی از دستان خدا کمک گرفتم که این دست خدا از لحاظ روابط عاطفی کاری میکرد که اصلا مورد تایید من و جامعه نیست، اما ایشان دستی از دستان خداوند شد و مرا به خواسته ام رساند.
این خیلی موضوع مهمی هست.
خدایی اینو مثل یه داداش میگم. من میدونم چقدر سخته کنترل ذهن. این همون جهاد اکبری هست که استاد میگه، اما وقتی بتونیم به همه چیز مثبت نگاه کنیم (یعنی تا اونجایی که بشه چون صفر و 100 نیست)، قشنگ حس ماشینی را میده که سقفش کروک هست، توی جنگلی پر از درختان میوه، هوای مه خنک، سر میخوریم و از مسیر لذت میبریم.
اینقدری که شما از خدا باران میخواهی و خدا بهت میدهد این بزرگترین نعمتش را.
بخدا من بارها از خدا باران و برف خواستم و بهش رسیدم.
یه موضوع دیگه.
سلیمان نبی در سوره نمل اهمیت شکرگزاری را خیلی خوب توضوح داده است.
سلام به آقا علیرضای عزیز با این کامنت پر بار که هر بخشش برام حاوی کلی نشانه و پیغام از طرف خداونده
اول اینکه خدارو سپاسگزارم برای این مأمن آرامش، این سایت بینظیر و فوق العاده که مهم نیست کجای جهانی و الان توی دنیا داره چی میگذره تو میتونی بیای و اینجا با تسکین روح خودت و بازگشت به اصل خویشتن به آرامش برسی
باورتون نمیشه،
دیشب شرایطی پیش اومد که یه ساعت کنترل ذهنم از دستم خارج شد و احساس ترس و عذاب وجدان شدیدی راجع به آینده ی مالیم برام به وجود اومد.
دو تا انتخاب داشتم،
بترسم و برم توی حالت ترس و لرز و عذاب وجدان و قناعت و باور های پیشینیانم رو ادامه بدم که نمیشه، من نمیتونم، پول زیر پای فیله، تنها راه تجربه ی آسایش در زندگی قناعته و … این فضاها
یا هم اینکه بگم خب، حالا آروم یه نفس عمیق میکشیم و میبینم چه کاری از دست من برمیاد؟ چجوری میتونم یه سیر پیشرفت درست برای خودم بسازم و چجوری با هدفگذاری درست و قدم های درست در مسیر خواسته هام و خواسته هام رو بهتر شناختن و واضح تر کردن و تلاش خودم برای جدی تر گرفتنشون با هر ابزاری که دستم میاد
و
مهمتر از همه تکیه، توکل و ایمان قلبی به خدایی که تا حالا هر چی داشتم و دارم از اون بوده و به قول سعیده خانم شهریاری پوزه ی شیطانِ نشد نشدِ ذهنم رو به خاک مالیدن، اول به درآمد و بعد به پیشرفت مالی برسم؟
چجوری میدونم با این نجواهای ذهنی و باورهای محدودکننده ای که مثل زنجیر دور ذهنم رو گرفته مقابله کنم؟ چجوری میتونم بزنم پاره کنم این زنجیرها رو و از قید و بندشون رها بشم و آزادی بسازم از درک اصل رسیدن به ثروت؟
خداوند هدایتم کرد و دیشب تمام سعی ام رو کردم که تسلیم نشم.
پیش خودم گفتم، تلاش خودم رو میکنم، به سپاسگزاری روی میارم. بابت هر لیوان و هر جرئه آبی که مینوشم باید سپاسگزاری رو تمرین کنم چراکه از بچگی بهم گفته شده:
«لئن شکرتم لازیدنکم»
و از خدا سپاسگزارم بیحد، که با زبان کامنت شما دقیقا آگاهی ای که بهش نیاز داشتم رو به سمت من فرستاد…
ای خدای وهاب من!
ای خدایی که قلبم روحم جسمم و همه چیز من در تسخیر تو و گوش به فرمان و اراده ی توئه، ای که خودت این پیغام رو برام فرستادی، خودت هم به من ظرفیت و گنجایش درکش رو عطا کن. خودت ذهنم رو توانا و قلبم رو باز کن که پیام مناسب از هر بخشش به قلبم بشینه و با تکرار آگاهانه در وجودم پایدار بشه.
یه نکته ی ظریفی که بهم گفتین تمرکز روی زیبایی ها و نکات مثبت بود که هسته ی اصلی زندگی الانمه.
اینکه گفتین لازم نیست برای اینکه رفتار شایسته و مناسب از آدما و پدیده های اطرافمون بگیریم صفر تا صدشون مورد تایید ما و حتی منطبق با مسیری باشه که ما توی این سایت داریم میریم. سعی کنم هر کسی، هر چیزی هر پدیده ای رو فقط و فقط ذهنم رو بمباران کنم با نکات مثبتش یجوری که انگار یه فرشته ی مقدس داره جلوم راه میره. این بهترین تمرین برای تقویت ذهن در زیبایی ها رو دیدن و کنترل کردنشه.
مرسی برای این نکته ظریف و عملی که به خوبی بهش اشاره کردین و با مثال از خودتون بازش کردین…
آقا علیرضای عزیز ازتون با تمام وجودم ممنونم که مثال هایی از آیه های قرآن برام آوردین که چقدر میتونه روشن کننده ی مسیرم باشه.
و همینطور ممنونم بابت مثال هایی که از خودتون زدین و ذهن منطقی من با خوندن جملاتتون ارام تر شد.
خدایا شکرت
چقدر زندگی خوبه
چقدر زندگی زیباست
چقدر ثروت در جهان فراوونه
خدایا شکرت…
مرسی بابت لطفی که بهم داشتین و آرزوی موفقیتی که برام کردین برادر عزیزم
من خودم تورین هستم که شمال ایتالیاست،
بلههههه سواحل جنوب ایتالیا حسابی دیدنیه خصوصا تاورمینا توی تابستون…
براتون واقعا از صمیم قلبم امیدوارم هر مسیری که میرید خداوند بهترینها رو سر راهتون قرار بده و معجزه ها رو طوری رقم بزنه براتون که فقط بایستید کنار و کف زنان برای خداوند بگین خدایا شکرت…
یه تشکر مضاعف هم دارم ازتون که برام از اهمیت شکرگزاری گفتین چون دقیقا همین الان میخواست تنبلیم بشه که برم شکرگزاری روزانه ام رو بنویسم و گفتم کلامی انجام بدم که کامنت شما تیر آخر رو زد که الان با عشق و سپاسگزاری خیلی بیشتری برم سراغش…
سلام به استاد عزیزم وخانوم شایسته مهربان که بار دیگه شروع این سفر و زدن و خدارو هزاران مرتبه شکر بابت وجود شما دوعزیز و مدیر فنی سایت و خانوم فرهادی پرانرژی که انقدر این سایت ما پویا و فعاله ،و هرروز تمرکزتون براینکه که چطور از این بهتر ،از این زیباتر ، از این تأثیرگذارتر ، و چقدر بی نظیره این سایت و دریایی از آگاهی هاییه که تا آخرعمر دنیامون نمیتونیم این آگاهی هارو هضم کنیم و هرروز فوج فوج کامنت میاد رو این سایت و هزاران کتاب عالی و خالص در مورد قوانین و خداوندی که همه چیزه داره منتشر میشه و هر کامنت از این سایت پتانسیل اینو داره که هدایتگر کامل هزاران انسان باشه بدون اغراق ، و من شما رو تحسین میکنم استاد عزیزم که این مخاطبان خاص و بی نظیری که با تمام وجود سعی دارن با شما در مسیر درک توحید همراه بشن ،به خاطر فرکانس های بی نظیر و خالص و توحیدی شماست که همواره روند صعودی داره بیزنس شما ،بیزنسی که کار نیست عشقه و تفریحه برای شما و دقیقا شما الگوی تمام حرفها و آگاهی هایی هستید که از زبانتون جاری میشه ،و شما مصداق ،تمرکز برانچه که میتوانم بهبود دهم هستید و چقدر از زوایای متفاوت به زیبایی بیان میکنید اصل و اساس جهان هستی و قانون زیبای خداوندو، اینکه هرجا اوضاع بر وفق مراد من پیش نرفت ،فقط و فقط مقصر خودمم و باید یک چیزی در درون من تغییر پیدا کنه ونه هیچ عامل بیرونیه دیگه ای ، و من میتونم با تمرکز بر آنچه که میتوانم بهبود دهم ،نتایج رو در تمام ابعاد همانطور که میخواهم رقم بزنم ، حالا من چه چیزی رو میتونم بهبود بدم ،من سمت خودمو چطوری باید انجام بدم؟؟؟ من میتونم همواره بر روی احساس سپاس گذاری خودم کار کنم و حس سپاس گزاریمو از هرچیزی بهبود بدم وهدایت بشم به سمت شرایط دلخواه در هر زمینه ای ، من میتونم برروی باورهای ثروت سازم کار کنم و بهبودشون بدم برای خلق زندگی مالی دلخواهم ،من میتونم بر روی باورهای توحیدیم کار کنم و بهبود بدم برای تجربه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت ،من میتونم برروی باورهای سلامتیم کار کنم وبهبودشون بدم برای تجربه زندگی سراسر تندرستی و پرانرژی ، و دونه به دونه میتونم روی هرباوری از هریک از این موارد کار کنم و بهتر و بهترشون کنم ، و اینها چیزیه که درونیه و تحت کنترل من ، ولی وقتی باورم این باشه که عامل بیرونی داره زندگی منو کنترل میکنه ،این سمی ترین باوره ، و این باور میشه یه دروازه ی بزرگ و نفوذناپذیر و این دروازه به روی ما بسته میشه وما درنهایت عجزو ناتوانی هیچ کنترلی بر افکار و شرایط زندگیمون نخواهیم داشت ،چون باور اینه که فلان عامل بیرونی تاثیرگذاره و عامل بیرونی هم از کنترل ما خارجه ، ولی اگر در هر اتفاقی انگشت اشاره من به سمت خودم باشه و بدونم که جهان بازتاب باورهای منه و بیرون از من اینه ی تمام نمای درون من و باورهای من هست اونوخ میام و روی اون باور از درون کار میکنم و نتیجه عوض میشه ، خدایا شکرت بابت همه چیز .سپاس گزارم بابت اینکه من میتونم با کنترل افکارم و قدرت ذهنم خلق کنم هر تجربه ای که خواهان آن هستم .
من یاد گرفتم که توی زندگی از خودم بپرسم که الان چه چیزی هست که من میتونم بهبودش بدم و تمرکزم رو روی اون بذارم. استاد جان، عجب مصاحبه فوقالعادهای برای ما گذاشتید، مصاحبه پپ گواردیولای عزیز، انسانهای موفق این ذهنیت رو دارن که من باید روی خودم کار کنم، مفهوم صحبتهای پپ این بود که من که نمیتونم قوانین فیفا رو تعیین کنم، من که نمیتونم کاری کنم که جام جهانی وسط بازیهای فصل برگذار نشه، پس میام روی چیزی تمرکز میکنم که میتونم کنترلش کنم. من میام روی شخصیتم کار میکنم، من میام روی تیمم کار میکنم.
استاد جان، من یاد گرفتم که مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و بگم من باید تغییر کنم، اگر زندگیم اونطور که دوست دارم نیست، اون نتیجهای که میخوام نگرفتم، من مسئولم، خدا عادله، خدا ظلم نمیکنه، من مسئول زندگیم هستم. منم که زندگیم رو بوسیله افکار و باورهام دارم خلق میکنم. به خودم میگم: ببین اینقدری که روی خودم کار کردم، این نتایج ارزشمند رو گرفتم، درحالیکه اون زمانیکه دنباله رو ذهنم بودم، اصلا راضی نبوده و نیستم.
چقدر زیبا گفتید من اصلا کاری به بحثهای سیاسی ندارم، کار ندارم که شاه خوبه یا جمهوری اسلامی خوبه، به نظر من هر نگاهی که عامل بیرونی رو بر زندگی ما تاثیرگذار بدونه شرکه.
استاد جان، تحسینتون میکنم. من یاد گرفتم که موقع شکایت کردن، در زمان غر زدن این زیپ دهنم رو ببندم و بگم اگر زندگیم اونطور که میخوام نیست، من مسئولم و یه چیزی توی ذهنم باید تغییر کنه.
از تجربههای زندگی خودم میخوام مثال بزنم که کجاها روی عوامل بیرونی حساب کردم، غر زدم و شکایت کردم:
من بیاد میارم که در گذشته چقدر میگفتم مشکل مملکت ما مسئولین هستن که مدیریت بلد نیستن، مشکل آقازادهها هستن، چقدر اخبار رسانههای مختلف رو چک میکردم، میخوندم و پیش خودم تحلیل میکردم، این الان دروغ میگه، اون جناح الان فلان کار رو کرده و یادمه بیشتر مواقع احساس بد رو تجربه میکردم و از این جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر میخوندم و گوشه چشمم اشک میومد و احساس ناراحتی داشتم، توی ذهنم این بود که همه دارن اخبار رو بررسی میکنن، من باید از اتفاقات خبر داشته باشم، تا برم ثابت بشه فلان جناح مقصر وضعیت کشور هستن، تا بتونم آینده خودم رو پیشبینی کنم. درحالیکه با این کار قدرت کنترل زندگیم رو به عوامل بیرونی واگزار کرده بودم.
قبلا اینطوری بودم که خارجیها توی ذهنم آدمهای خیلی موفق و باهوشی بودن، وقتی از طریق تلوزیون پیشرفتهای تکنولوژیشون رو میدیدم، احساس قربانی بودن بهم دست میداد که اون افراد چه کیفی میکنن، چقدر شادن، اونوقت یه وضعیت ما نگاه کن، به مملکت و حکومت ما نگاه کن و بخاطر این نوع نگاه احساس بد داشتم. بیکار بودم و دستم توی جیب پدرم بود، اهل بحث کردن نبودم، ولی فقط بلد بودم توی ذهنم دادگاه برگزار کنم، درحالیکه زندگیم تقریبا هیچ بازدهی نداشت.
چقدر زیبا گفتید: جان اف کندی یه جمله داره که میگه نگید آمریکا برای ما چه کاری انجام داد، بگید شما برای آمریکا چی کار کردید.
مواردی که قدرت رو به خودم و خدای خودم دادم:
من یادم میاد که مشکلی در زمینه سلامتی داشتم و اون اینکه موهای وسط سرم کمپشت شده بود، هر ماه هم که به اصلاح میرفتم انگار میدیدم توی آینه که اوضاعش داره وخیمتر میشه، اما سعی میکردم با بیتوجهی کردن احساس خودم رو خوب کنم، یه روز تصمیم گرفتم با این مسئلهام رو برو بشم، یه بار گفتم برم یه مرکز پوست و مو یه مشورت بگیرم، خانم دکتری اونجا بود که بهم گفت: ما یه سری روشها رو پیشنهاد میدیم که از پیشروی این روند جلوگیری کنیم ولی راستش رو بخواید زورمون به عامل ژنتیک نمیرسه، همونجا به خودم گفتم من درستش میکنم، استادم سلامتیش رو بدست آورده و میگه داستان اصلا ژنتیک نبوده، خداحافظی کردم، تصمیم گرفتم روی باورهایی که ترمز دارم کار کنم و تجسم میکردم و هدایت شدم به انجام یه سری کارها و الان نسبت به اون موقع وضعیت موهام خیلی بهتر شده، طوریکه مادرم بهم گفت متوجه شدی موهات خیلی شادابتر شده، خودم هم حس کردم که ریزش موهام خیلی کم شده، درحالیکه قبلا موقع نوشتن هر دقیقه یکی دو تار مو میریخت روی دفترم. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
چیزی که نمیتونم تعقیرش بدم هرچقدر هم ازش شکایت کنم با شکایت کردن ازش شرایط رو بدتر میکنممن باید روی خودم کار کنم و خودم رو هر روز بهبود بدم به نقاط مثبتی که هست توجه کنم و ارام باشم وزیباییها روببینم
من به این رسیدم که هرگاه ناخواسته ای پیش بیاد بگم از طرف خودم بوده شاید ندونم چه چیزی در من باعث ایجادش شده امامیدونم که خودم بودم که بوجود اوردمش و این باعث میشه دیگران رو سرزنش نکنم و گله و شکایتم کمتر بشه
منم که باید فکرکن چه چیزی در افکارم شخصیت عادتها تصمیمات و نحوه نگرشم هست که باید تعقیر کنه و بدونم و بفهمم که دلیل خوشحالی و موفقیت و حال خوب افراد موفق چیه؟
نکته مهم برای موفقیت شخصیت افراد هست که مهمتر از مهارت هست
هروقت خواستم غر بزنم زیپ دهنمو ببستم به اندازه ای که بتوم اینکار و انجام بدن میتونم پیشرفت کنم
به اندازه ای که خودم رو مسول اتفاقات زندگی بدونم میتون اتفاقات زندگیمو تعقیر بدم چون باور کردم خودم مسولم پس روی خودم کار کنم و مشکل رو پیدا کنم وقتی عوامل بیرونی رو مقصر بدونم تمرکزم روی عوامل بیرونی هست که هیچکاری نمیتونم بکنم و اما وقتی در خودم جستجو کنم عوامل بیرونی هم تعقیر میکنه جهان اطراف من آیینه درون منه
اگر بخوام متفاوت از اکثریت جامعه باشم باید بر خلاف اکثریت عمل کنم و حرکت کنم
جمله پر از نکته ای هست اینکه (نپرسم که آمریکا برای ما چکار کرد بپرسم من برای آمریکا چکار کردم)
باید از خودم بپرسم
من برای پدرو مادرم چکار کردم نه اینکه اونها برای من چه کردنرای من چه کردن ؟
نپرسم من برای همسرم چکار کردم نه اینکه اون برای من چه کرد؟
من برای فرزندم چه کردم نه اینکه اون برای من چه کرد؟
من برای خانواده…..
من برلی کارم…
من برای صاحب کارم
و…….
اگر من همیشه عالی باشم و هر روز بهتر از دیروز باشم همه چی خوبه و همهچی تعقیر میکنه و ناخواسته ها ناپدید و کم و کمتر میشه و اگرم هست که در اویل کار هست با بهبود خودم کاری کنم تا تاثیری روی منو موفقیت من نداشته باشه
خدایا شکرت
خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین
پیپ گواردیولا یکی از مربیان خییلی موفق است و در آن زمان که همه شاکی بودن که ما از برنامه و لیگ عقب ماندیم و خییلی حرف های دگه اما پیپ چقدر عالی توضیح میده که من از تجربیات که داشتم یاد گرفتم که سمت خودم را بهبود بدم تمرکز به کار خودم بگذارم و من که نمی توانم جام جهانی را تغییر بدم فقط تمرکز م را روی خودم و اهداف خودم میگذارم و این طوری می توانم بهبود پیدا کنم.
یک دید غلط که جامعه و افراد جامعه دارند اینه که فکر میکنه که اگر جمعیت زیاد به سمت یک چیز حرکت میکنه آن مسیر درسته اما در اصل باید به خودم یاد آوری کنم من مانند اکثریت جامعه نیستم من به خودم قول دادم تغییر کنم مثل جامعه که هزاران باور اشتباه داره فکر نکنم و خودم را با کسی مقایسه نکنم و از مسیر زندگی لذت ببرم فعلا هم تنها هستم و این تنهایی خدا میداند چقدر لذت بخشه چقدر لذت میبرم خدایا شکرت
و حالا هم روی بعضی چیز تمرکز دارم و انشالله در آینده از نتایج عالی که میگیرم برای عزیزانم می نویسم خییلی خوشحالم که عضو این سایت هستم با جدیت و امید و توکل قدم برمیدارم و خداوند حامی و هدایتگر من است خدایا شکرت
اگه یادتون باشه درسال 1388 شما در کرج سمینار داشتید ومن تراکت شما رو که روی تیر برق روبروی مغازه بود دیدم وهنوزم اون تراکت رو دارم واصلا به این مطالب موفقیت اعتقادی نداشتم ولی حالا بعد ازحدود 15سال وفراز ونشیبی فراوان صدا وچهره شمارو ازطریق اون تراکت دوباره جرقه خورده میبینم وبا چند فایل شما شروع کردم وخدا رو سپاس گذارم من رو در مسیر هدایت الهی راهنمایی کرد وواقعا این قسمت به من نشانه ای بده خیلی عالی هست واز شما سپاسگذارم
این فایل در صورتی توسط من پلی شد که یجورایی تمرکزم رو این بود که خب من فلان چیزو که نمیتونم تغییر بدم
پس چجوری نتیجه میخواد برای من تغییر کنه …
و خب ….
این شد نتیجه این سوال که هدایت شدم به ای صفحه ی زیبا که درست و دقیق جواب سوالم داده شه ….
که بله
تو چرا تمرکزتو گذاشته رو چیزایی که نمیتونی تغییرشون بدی ؟؟؟؟
تو چرا انقد رو خودت کار نمیکنی که 4 تا گل بزنی که پنالتی ام اگه گرفت داور بازم واسه تو تاثیری نداشته باشه ؟؟؟
خو حالا شما این جمله طلایی رو تعمیم بده به همه ی قسمتای زندگی به روابط به ثروت و ….
من تو روابط این داستان و خیلی تجربه کردم که انقدر خوب بودم و انقد تمرکزم رو کاری که خودم انجام میدم بوده و فقط به شورو اشتیاق و خواسته خودم توجه کردم که اصلا همه جوره نتیجه به نفع من بوده با وجود یه عالمه رقبا که اصا رقبا رقیب حساب نمیشدن در مقابل من انقد که قله رو فتح کرده بودم با هدایت پروردگار
و واقعیت اینه که اصلا رقیبی وجود نداره
رقیبی وجود نداره و تو خودت باید رقیب خودت باشی و هستی
تویی که باید از دیروز خودت بهتر عمل کنی
تویی که مسئول رسیدن به خواسته های خودت هستی و رویاهایی که در سر میپرورونی رو باید به حقیقت تبدیل کنی
با کمک خدا و کنترل ذهنت
کنترل ذهنت!
چون این ذهن میتونه وقتی افسارو دستش بگیره تورو به قهقرا ببره
ولی اگه تو این کنترل و دستت بگیری میتونی خودتو به خیلی جاها برسونی
به اونجایی که دوسشون داری
و در اونجا احساس ارامش داری
و ی پله رفتی بالاتر
خدایا کمکمون کن ..
کمکمون کن که بتونیم همیشه با ندایی که توی قلبمون قرار داری همراه باشیم
و از پس نجواهای این ذهن بربیایم و براش فکت بیاریم به قول استاد
و قوانین و بهتر بشناسیم
و به این جهان و نوع کارکردش آگاه بشیم
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این فایل
این هدایت های زیبا به من یاداوری میکنه که جهان به سادگی به تو میده
اگه تو بخوای
و قدم برداری
و باور داشته باشی که میشود
این ی قانون سادس
که تکرارش در ما باعث ایجاد یه باور بزرگ میشه
که میشود
که میشود
که پس هر اتفاقی ممکن است
و هر خواسته ای اجابت پذیرر
فقط ما باید باور کنیم
یواش یواش قدم قدم با همین اتفاقات و نتیجه ها
با همین فکتها
خدای من شکر
بریم سراغ فایل بعد و هدایت بعدی ؛)
دوستون دارم؛)
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز
سپاس از این فایل زیبا و پر از آگاهی
استاد من همیشه در مسیری بودم که هر کاری را شروع میکردم آخر اون کار شکست بود نه این که از اول بد باشه بلکه خیلی هم خوب پیش میرفت خیلی تلاش میکردم وهمه بهم افتخار میکردند که میشنویدم از دیگران که حسن ببین چه خوب کار میکنه چه خوب کار میکنه چه عالی درآمد داره
ومن در کنار این همه نعمات عالی همیشه توجه میکردم به اوضاع که ببین چه مملکتی داریم این همه من زحمت میکشم چرا اینقدر کم میتونم پول پس انداز کنم این مملکتی که صبح تا شب دارم میدوم حتی نمیتونم از پس خرج و مخارجم بر بیام این تقصیر دولت این تقصیر لجبازی هوایی که دارن میکنند با آمریکا وبعد حی شرایط عوض میشد کم کم حالم نسبت به اون کارم بد میشد ودر نهایت یک بار میدیدم که همه رو از دست دادم ورشکستگی و در نهایت نمیفهمیدم چکار کردم وباز دنبال یک راه جدید که ثروت بسازم و جالب اینجا بود که صحبت میکردم از اون لحظاتی که کار خوبی داشتم درآمدهای باور نکردنی داشتم واز اونجا احساس میکردم که اوضاع داره بهتر میشه وبعد باز خوب میشد وبعد باز ورشکستگی یک شرایط یک سان وتکراری
قانون رو نمیدونستم واین که همیشه دیگران را مقصر این همه اوضاع بد میدیدم
ولی از موقعی که فهمیدم تمام شرایط زندگی خودم را خودم خلق میکنم دیگه هیچ کس را مقصر نمیدانم واین که خودم خالق زندگی خودم هستم با این همه توجه به زیبایی ها تونستم درآمدی عالی وبینظیر را کسب کنم از کارگری برسم به کارفرمایی
اوضاع به صورت معجزه آسایی تغییر کرده من بهترین روزها رو دارم بدست می آورم از جایی که فهمیدم که خداوند مرا آفریده تا خودم زندگی خودم را خلق کنم ودر این جهان هیچ ظلمی نمیشود
ومن هر لحظه با افکارم جهت دهی میکنم مدار زندگی ام را به سویه نعمت ها ومیپرستم خدای یکتا را چون اوست فرمانروای جهانیان
در پناه الله شاد و پیروز
با نام خدا
تمرکز بر انچه میتوانم بهبود دهم
خدایا شکرت که فصل پنجم روز شمار تحول زندگی من شروع شد که توی این مسیر تحول اساسی زندگیم این اصل مهم رو که یادم رفت بهم یادآوری بشه.
به زعم خودم فکر میکردم خیلی توی این قضیه خوب شدم چون مدتهاست دیگه تصمیم گرفتم دست از غر زدن بردارم خصوصا از دست دولت و …
ولی به چند مدت اخیر که نگاه کردم دیدم کارنامه ی چندان درخشانی ندارم!
مثالش همین دیروز که دقیقا قبل از یکی از کلاسهای دانشگاهم داشتم به این فایل گوش میدادم.
استاد این درس خیلی استاد خوبیه فوق العاده درس میده و کاملا به موضوعات مسلطه و تمام تلاشش رو میکنه همیشه که هر چی که میدونه در اختیار بچه ها بذاره. ولی روشش طوریه که یذره باید تلاش کرد تا بشه باهاش کنار اومد.
برای همین هم اغلب بچهها ازش ناراضین.
خدا میدونه چندین و چند بار ذهن من اومد شروع کنه تمرکز من رو از روی محتوا برداره و بذاره روی اینکه این استاد خوبی نیست و فایده ای نداره نداره تلاش تو و … ولی همش حرفای استاد راحب ارتباط خوبی که توی دانشگاه با استادا برقراره کرده بودن توی ذهنم پلی میشد و میگفتم نه! پس میشه. من باید راهش رو پیدا کنم.
گفتم این بنده ی خدا داره تلاش خودش رو میکنه، من فقط وظیفه دارم حداکثر استفاده ای که میتونم رو ازش ببرم مفهومی که توضیح میده رو درک کنم و سوالام رو ازش بپرسم، بقیش دیگه دست من نیست.
من نمیتونم درس دادن استاد رو عوض کنم.
همین باعث شد دیروز برای اولین بار سرکلاس بتونم سوال بپرسم و یه قسمت خاص از درس رو کامل متوجه بشم که اگه میذاشتم ذهنم با مقاومت خودش بره جلو هیچوقت چنین اتفاقی نمیافتاد.
الان که دارم با خودم مرور میکنم میبینم که چقدر توی همین مدت کوتاه از این نکته ای فکر میکردم خیلی خوب دارم رعایتش میکنم ضربه خوردم!
از رفتار با اطرافیان نزدیکم
تا با دوستانم و …
برام یادآوری شد این موضوعی نیست که با یک بار کامنت نوشتن یا فقط یکبار بهش پرداختن درست بشه. چیزیه که باید همیشه روش کار کرد.
خوب که نگاه میکنم میبینم این اصلیه که توی تمام جنبه های زندگیم نمود داشته و داره، حتی توی برنامهریزی های روزانه ام.
اینکه من نمیدونم در طول روزم چی پیش میاد که براش برنامه بریزم نشون میده که من اصلا باور نکردم خودم هستم که خالق زندگیم هستم.
اگه وقتی میبینم یک نفر در حد غیر نرمالی به من گیر میده و سعی میکنه از روی دلسوزی و … رفتارهام رو کنترل کنه و من به تندی واکنش نشون میدم، نشون میده که من قانون رو درک نکردم.
جالبه! بعد این چند وقته شاکی هم بودم چرا نتایج بزرگتر نمیشه!
جوابش سادست چون هنوز خودم تغییر نکردم!
الان میفهمم چرا سرعت رشد یه سری از بچه ها مثل سعیده جون و علی آقا به مراتب بیشتره. چون اونا میان یه توی یه موضوعی دیپ و عمیق میرن جلو و رگباری خودشون رو واکاوی میکنن. اصلا فرصت به افکار اضافه نمیدن. تلاش میکنن درک کنن توی اون موضوع دقیقا با خودشون چند چندن؟ دقیقا کجای کارن؟
این باعث میشه آدم درک بهتری از خودش پیدا کنه و رشد کنه.
حالا میفهمم چرا کامنت نوشتن و ردپا گذاشتن اینقدر مهم و تاثیرگذاره.
که موقع نوشتن جمله به جمله ی کامنتی که مینویسم منم به خودم تلنگر بزنم که روژینا تو چند درصد اینجوری هستی؟ تو چند درصد این ویژگی رو در خودت ایجاد کردی؟ اگه کردی چجوری اگه نکردی چکار باید براش بکنی؟
انصافا باید یه شخم اساسی به کل دیدگاه هام نسبت با زندگی بزنم با دید این رویکرد.
که منم که خالق زندگی خودم هستم.
و به همین دلیل باید تمرکز کنم بر آنچه که میتوانم بهبود دهم.
دوست دارم وقتی کامنت میذارم از جنس عمل کردن و تجربه کردن این آگاهی ها باشه.
اونموقع ست که واقعا تمرکزم روی خودم بالاتر میره و زندگیم قشنگتر میشه.
استاد ازتون ممنونم که این چیزا رو به ما یاد میدین و قوانین رو واضح و شفاف به زبان کاربردی و عملی برامون توضیح میدین
ازتون خیلی ممنونم.
خدایابهم قدرت بده مسیرت رو بهتر و بهتر و بهتر ادامه بدم و خودم رو در مسیر درست و پرنعمت بهبود ببخشم
الهی شکرت
ایشالا که حالتون همیشه عالی باشه
سلام روژینا خانم عزیز.
دوست خوبم امیدوارم هر روز وقتی ایمیل های شما دوست عزیزم را میخونم از درکتون از قوانین بخونم.
ار نتایجتون بخونم.
این خیلی لذت بخشه که آدم قدرت خلق تمام جنبه های زندگی اش را در دستان خودش بدونه.
امروز داشتم جلسه 7 قدم چهارم را گوش میدادم که استاد سوره لیل را میخوندن و تفسیر جالبی بود که خداوند میگه کسایی که زیبایی ها و نیکی ها را میبینند (در حقیقت سپاسگزار می شوند) به “زودی” آسان میشوند برای آسانی ها.
و البته برعکس، کسی که نکات منفی را میبینه و ادامه میدهد، به زودی آسان می شود برای سختی ها!!!
خداروشکر. خداروصد هزار مرتبه شکر که چقدر این فایل با کامنت شما برای من در یک مدار و هم سو بود.
خب من از خودم بگم که یه وقت فکر نکنید من دارم قضاوت میکنم.
خود من الان چند وقتی هست دارم تلاش میکنم و سخت هم دارم تلاش میکنم که هر کسی را، تاکید میکنم هر کسی؛ حتی اونی که یه روزی باهاش خوب نبودم را نکات مثبتش را بیانکنم.
موضوع اینجاست که من چند سال پیش وقتی مجرد بودم از دوره های استاد استفاده میکردم و از لحاظ مالی پیشرفت خوبی داشتم.
بعد یادم رفت، فکر کردم خودم به همه چیز رسیدم، خلاصه بگم، نکته مهم اینه که نقطه عطف شروع پسرفت مالی من اینجا بود که من شروع کردم به دیدن نازیبایی ها و نکات منفی اطرافیانم، دولت و …
این باعث شد بدجوری پسرفت کنم.
خداروشکر توی این یکسال و نیم که دیگه خدایی خیلی بهتر از قبل پیشرفت کردم، تقریبا سعی کردم به دیگران توجهی نکنم تا اینکه اصلا بخواهم نکات منفی اون شخص را ببینم. (حتی برای وسایلم و کارم و غیره هم از همین روش دارم “تلاش میکنم”، استفاده کنم.)
روژینا خانم تا اونجایی که تونستم کنترل کنم، از اون مورد من فقط خیر دیدم و بهره. دیگه اینجوری بگم وقتی میخواستم زمین کارخانه ام را بخرم، از یکی از دستان خدا کمک گرفتم که این دست خدا از لحاظ روابط عاطفی کاری میکرد که اصلا مورد تایید من و جامعه نیست، اما ایشان دستی از دستان خداوند شد و مرا به خواسته ام رساند.
این خیلی موضوع مهمی هست.
خدایی اینو مثل یه داداش میگم. من میدونم چقدر سخته کنترل ذهن. این همون جهاد اکبری هست که استاد میگه، اما وقتی بتونیم به همه چیز مثبت نگاه کنیم (یعنی تا اونجایی که بشه چون صفر و 100 نیست)، قشنگ حس ماشینی را میده که سقفش کروک هست، توی جنگلی پر از درختان میوه، هوای مه خنک، سر میخوریم و از مسیر لذت میبریم.
اینقدری که شما از خدا باران میخواهی و خدا بهت میدهد این بزرگترین نعمتش را.
بخدا من بارها از خدا باران و برف خواستم و بهش رسیدم.
یه موضوع دیگه.
سلیمان نبی در سوره نمل اهمیت شکرگزاری را خیلی خوب توضوح داده است.
النمل
قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَٰذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ
ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺍنشی ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ پلک ﺩﻳﺪﻩ ﺍﺕ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ، ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺁﻭﺭم. ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺗﺨﺖ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﭘﺎﺑﺮﺟﺎ ﺩﻳﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﺯﻣﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭم ﻳﺎ ﺑﻨﺪﻩای ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻢ؟ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭی ﻛﻨﺪ، ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭی ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻧﺎﺳﭙﺎس باشد؛ پس قطعا فرمانروای جهانیان بیﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﻛﺮﻳﻢ ﺍﺳﺖ. (۴٠)
قبل و بعدش را بخونید خیلی زیباست.
امیدوارم هم من و هم شما از نتایج عالی ای که داریم میگریم بنویسیم برای هم.
امیدوارم هر لحظه از زندگی جدیدت لذت ببری در کشور زیبای ایتالیا.
امیدوارم چند در آینده نزدیک ان شاءالله منم بتونم به راحتی مهاجرت کنم به اینکشور زیبا.
من عاشق سواحل ناپولی و سورنتو هستم.
از استاد عزیزم بخاطر این فایلهای بینظیر بینهایت سپاسگزارم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به آقا علیرضای عزیز با این کامنت پر بار که هر بخشش برام حاوی کلی نشانه و پیغام از طرف خداونده
اول اینکه خدارو سپاسگزارم برای این مأمن آرامش، این سایت بینظیر و فوق العاده که مهم نیست کجای جهانی و الان توی دنیا داره چی میگذره تو میتونی بیای و اینجا با تسکین روح خودت و بازگشت به اصل خویشتن به آرامش برسی
باورتون نمیشه،
دیشب شرایطی پیش اومد که یه ساعت کنترل ذهنم از دستم خارج شد و احساس ترس و عذاب وجدان شدیدی راجع به آینده ی مالیم برام به وجود اومد.
دو تا انتخاب داشتم،
بترسم و برم توی حالت ترس و لرز و عذاب وجدان و قناعت و باور های پیشینیانم رو ادامه بدم که نمیشه، من نمیتونم، پول زیر پای فیله، تنها راه تجربه ی آسایش در زندگی قناعته و … این فضاها
یا هم اینکه بگم خب، حالا آروم یه نفس عمیق میکشیم و میبینم چه کاری از دست من برمیاد؟ چجوری میتونم یه سیر پیشرفت درست برای خودم بسازم و چجوری با هدفگذاری درست و قدم های درست در مسیر خواسته هام و خواسته هام رو بهتر شناختن و واضح تر کردن و تلاش خودم برای جدی تر گرفتنشون با هر ابزاری که دستم میاد
و
مهمتر از همه تکیه، توکل و ایمان قلبی به خدایی که تا حالا هر چی داشتم و دارم از اون بوده و به قول سعیده خانم شهریاری پوزه ی شیطانِ نشد نشدِ ذهنم رو به خاک مالیدن، اول به درآمد و بعد به پیشرفت مالی برسم؟
چجوری میدونم با این نجواهای ذهنی و باورهای محدودکننده ای که مثل زنجیر دور ذهنم رو گرفته مقابله کنم؟ چجوری میتونم بزنم پاره کنم این زنجیرها رو و از قید و بندشون رها بشم و آزادی بسازم از درک اصل رسیدن به ثروت؟
خداوند هدایتم کرد و دیشب تمام سعی ام رو کردم که تسلیم نشم.
پیش خودم گفتم، تلاش خودم رو میکنم، به سپاسگزاری روی میارم. بابت هر لیوان و هر جرئه آبی که مینوشم باید سپاسگزاری رو تمرین کنم چراکه از بچگی بهم گفته شده:
«لئن شکرتم لازیدنکم»
و از خدا سپاسگزارم بیحد، که با زبان کامنت شما دقیقا آگاهی ای که بهش نیاز داشتم رو به سمت من فرستاد…
ای خدای وهاب من!
ای خدایی که قلبم روحم جسمم و همه چیز من در تسخیر تو و گوش به فرمان و اراده ی توئه، ای که خودت این پیغام رو برام فرستادی، خودت هم به من ظرفیت و گنجایش درکش رو عطا کن. خودت ذهنم رو توانا و قلبم رو باز کن که پیام مناسب از هر بخشش به قلبم بشینه و با تکرار آگاهانه در وجودم پایدار بشه.
یه نکته ی ظریفی که بهم گفتین تمرکز روی زیبایی ها و نکات مثبت بود که هسته ی اصلی زندگی الانمه.
اینکه گفتین لازم نیست برای اینکه رفتار شایسته و مناسب از آدما و پدیده های اطرافمون بگیریم صفر تا صدشون مورد تایید ما و حتی منطبق با مسیری باشه که ما توی این سایت داریم میریم. سعی کنم هر کسی، هر چیزی هر پدیده ای رو فقط و فقط ذهنم رو بمباران کنم با نکات مثبتش یجوری که انگار یه فرشته ی مقدس داره جلوم راه میره. این بهترین تمرین برای تقویت ذهن در زیبایی ها رو دیدن و کنترل کردنشه.
مرسی برای این نکته ظریف و عملی که به خوبی بهش اشاره کردین و با مثال از خودتون بازش کردین…
آقا علیرضای عزیز ازتون با تمام وجودم ممنونم که مثال هایی از آیه های قرآن برام آوردین که چقدر میتونه روشن کننده ی مسیرم باشه.
و همینطور ممنونم بابت مثال هایی که از خودتون زدین و ذهن منطقی من با خوندن جملاتتون ارام تر شد.
خدایا شکرت
چقدر زندگی خوبه
چقدر زندگی زیباست
چقدر ثروت در جهان فراوونه
خدایا شکرت…
مرسی بابت لطفی که بهم داشتین و آرزوی موفقیتی که برام کردین برادر عزیزم
من خودم تورین هستم که شمال ایتالیاست،
بلههههه سواحل جنوب ایتالیا حسابی دیدنیه خصوصا تاورمینا توی تابستون…
براتون واقعا از صمیم قلبم امیدوارم هر مسیری که میرید خداوند بهترینها رو سر راهتون قرار بده و معجزه ها رو طوری رقم بزنه براتون که فقط بایستید کنار و کف زنان برای خداوند بگین خدایا شکرت…
یه تشکر مضاعف هم دارم ازتون که برام از اهمیت شکرگزاری گفتین چون دقیقا همین الان میخواست تنبلیم بشه که برم شکرگزاری روزانه ام رو بنویسم و گفتم کلامی انجام بدم که کامنت شما تیر آخر رو زد که الان با عشق و سپاسگزاری خیلی بیشتری برم سراغش…
خدایا شکرت…
شاد باشین و ثروتمند و پر از احساس لیاقت…
اگه میخواین متفاوت از بقیه نتیجه بگیرین باید متفاوت از بقیه فکر کنین و عمل کنین!
سلام خدمت استاد عزیزم و خواهر گلم خانم شایسته گرامی و دوستان نازنینم در این سایت مقدس
من سالها در شرایطی بزرگ شدم و در خانواده ای تربیت شدم که پدرم همه کارها رو خودش انجام میداد و اجازه نمیداد ما
دست به سیاه و سفید بزنیم، حتی نان گرفتن هم اگه خونه بودن خودشون انجام میدادن و اعتماد به نفس و عزت نفس ما
له له بود و من در زندگیم هیچ نتیجه ملموسی نگرفتم و همیشه پدرم رو مقصر اصلی میدونستم…
تا اینکه قبل از آشنایی با قوانین تصمیم گرفتم کاری کنم و این حس بی لیاقتی که آمیخته بود با مقایسه از سوی والدینم
رو سرکوب کنم… با اینکه از سربازی معاف بودم رفتم سربازی و پول آموزشی رو هم از طریق بسته بندی و کار در یه شرکت
بصورت خدماتی تهیه کردم… بعد سربازی یه آدم دیگه شده بودم و کلی مسئولیت پذیر!!! حتی نمیتونستم یه لحظه یه جا
بند شم درحالی که قبلا مدام ولو بودم تو خونه و بی انگیزه و بی حوصله… اما بودن در خونه و اون شرایط منو به شرایط
گذشته سوق داد… دوباره یه چیزی از درون فریاد زد این تو نیستی و نباید این شرایط انفعال رو بپذیری.. شروع کردم
واس دانشگاه دولتی خوندم و به لطف خدا قبول شدم، سخت افزار دانشگاه گیلان و ادامه دادم… اما تابستونا دوباره
در کنار خانواده بودم و باز حس منفی و درگیری های ذهنی…
یادمه حتی دانشگاه رفتنم با این نگرش ناخودآگاه بود که از پدرم گرفته بودم: مدرکتو بگیر تا در یک کار دولتی مشغول بشی!
دولت یه پدر دیگه بود و من اگاه نبودم که دارم در مسیر اشتباهی قدم میزارم… البته خود تحصیل اگه متناسب با ظرفیت
و مسیر زندگی باشه خیلی هم خوبه اما من با نگرش اشتباهی وارد این مسیر شده بودم…
یادمه که سه ماه تابستون در شرایط خیلی سخت کار کردم فقط به این دلیل که اینقدر خسته بشم که نجواها از ذهنم دورشه
و از خدا میخواستم هدایتم کنه… یادمه سالها دولت، پدر و خیلی مسائل دیگه رو عامل شرایط سختی میدیدم که باهاش
دست و پنجه نرم میکردم.. حتی وقتی جایی مهمونی میرفتم برای سرپوش گذاشتن روی ناکامی ها مدام از خودم و
توانایی هام میگفتم و میگفتم با این همه توانمندی به خاطر نداشتن پارتی و هزار تا موضوع بی ربط دیگه نتونستم در
فلان شغل استخدام بشم یا فلان مشکل برام پیش اومد یا بابام نذاشت روی پای خودم وایسم و از این بهانه ها…
تا اینکه یواش یواش متوجه باگهام شدم و به لطف خدا و آشنایی با این سایت مقدس خیلی بهتر تونستم به این آگاهی
ها برسم و شروع کردم روی خودم کار کردم… البته حس قربانی شدن و مقصر دونستن خانواده تا حدی باهام هست
ولی دارم روش کار میکنم… الان به لطف خدا شرایط خیلی خوبی دارم و برای اینکه کمتر از حمایت خانوادم بهره مند
بشیم با همسرم به خونه ای دورتر از خونه پدری اسباب کشی کردیم، خونه ای که اولین خونه زندگیمونه که مال خودمونه
و داستان خونه دار شدنمون مثل معجزه میمونه… و خداوند معجزه وار منو هدایت کرد و چون نپذیرفتم که قربانی باشم و
مدام دنبال مقصر باشم و انگشت اتهام رو به سمت دیگران بگیرم… خلاصه سرتونو درد نیارم… حالا با یه چالش خیلی جدی
مواجه شدیم به اسم آلودگی هوا… و تصمیم گرفتیم به جای اینکه زوم کنیم روی مسئولین ببینیم سهم خودمون چیه…
هم من و هم فرزندانم و همسرم به شدت به آلودگی و هواهای اینجوری آلرژی داریم و خداوند ما رو هدایت کرد به ایده
مهاجرت به شهرهای شمالی… دارم روی خودم کار میکنم که منی که کارمند دولتی هستم بتونم به یکی از شهرهای شمالی
مهاجرت کنم و البته که باورهای خیلی قوی باید بسازم با توجه به محدودیت هایی که درباره کارمندان دولت هست…
امیدوارم به توفیق خداوند سال دیگه همین موقع یعنی 28 آذر 1403 اینجا در سایت مقدس استاد عباسمنش کامنت
بزارم و بگم که بچه ها من تونستم به شهر مورد علاقه ام مهاجرت کنم… این مهاجرت فقط به خاطر آلودگی هوا نیست
بلکه هدف بزرگتر قطع کامل تعلقات گذشته مخصوصا به خانواده ام، ایجاد کسب و کار و به امید خدا بیرون اومدن از
کار دولتی و گشایش الهی در رزق و روزیمون هستش… من قبلا اینقدر باورهای ضعیفی داشتم که حتی خانواده ام رو
نمیتونستم یه سفر مشهد ببرم و هزار جور صغری و کبری میچیدم که اگه هتل گیرمون نیاد یا نتونم خرجشو بدم و…
حتی شهرهای نزدیک تهران هم نمیتونستم خانوادمو ببرم… اما الان اینقدر به لطف خدا باورهام اصلاح شده که دارم
در مورد مهاجرت به شهری حرف میزنم که هیچ قوم و خویشی نداریم و فقط دارم به خدای مهربان توکل میکنم… همون
خدایی که پارسال به قلبم انداخت برای خونه اقدام کنم درحالی که پولشو نداشتیم و این داستان هم زمان شد با تورم
سنگین مسکن در کشور و تهران و حبابی که ایجاد شده بود در مسکن مهر پردیس باعث شد بتونیم با فروش خونه
مسکن مهر در تهران صاحب خونه دو خواب بشیم اونم در مناطق نسبتا مرکزی… ان شاالله خداوند توفیق بده و این مهاجرت
صورت بگیره و با شما تجربیاتمو اینجا به اشتراک بزارم. خوشبخت و سعادتمند باشید
به نام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانوم شایسته مهربان که بار دیگه شروع این سفر و زدن و خدارو هزاران مرتبه شکر بابت وجود شما دوعزیز و مدیر فنی سایت و خانوم فرهادی پرانرژی که انقدر این سایت ما پویا و فعاله ،و هرروز تمرکزتون براینکه که چطور از این بهتر ،از این زیباتر ، از این تأثیرگذارتر ، و چقدر بی نظیره این سایت و دریایی از آگاهی هاییه که تا آخرعمر دنیامون نمیتونیم این آگاهی هارو هضم کنیم و هرروز فوج فوج کامنت میاد رو این سایت و هزاران کتاب عالی و خالص در مورد قوانین و خداوندی که همه چیزه داره منتشر میشه و هر کامنت از این سایت پتانسیل اینو داره که هدایتگر کامل هزاران انسان باشه بدون اغراق ، و من شما رو تحسین میکنم استاد عزیزم که این مخاطبان خاص و بی نظیری که با تمام وجود سعی دارن با شما در مسیر درک توحید همراه بشن ،به خاطر فرکانس های بی نظیر و خالص و توحیدی شماست که همواره روند صعودی داره بیزنس شما ،بیزنسی که کار نیست عشقه و تفریحه برای شما و دقیقا شما الگوی تمام حرفها و آگاهی هایی هستید که از زبانتون جاری میشه ،و شما مصداق ،تمرکز برانچه که میتوانم بهبود دهم هستید و چقدر از زوایای متفاوت به زیبایی بیان میکنید اصل و اساس جهان هستی و قانون زیبای خداوندو، اینکه هرجا اوضاع بر وفق مراد من پیش نرفت ،فقط و فقط مقصر خودمم و باید یک چیزی در درون من تغییر پیدا کنه ونه هیچ عامل بیرونیه دیگه ای ، و من میتونم با تمرکز بر آنچه که میتوانم بهبود دهم ،نتایج رو در تمام ابعاد همانطور که میخواهم رقم بزنم ، حالا من چه چیزی رو میتونم بهبود بدم ،من سمت خودمو چطوری باید انجام بدم؟؟؟ من میتونم همواره بر روی احساس سپاس گذاری خودم کار کنم و حس سپاس گزاریمو از هرچیزی بهبود بدم وهدایت بشم به سمت شرایط دلخواه در هر زمینه ای ، من میتونم برروی باورهای ثروت سازم کار کنم و بهبودشون بدم برای خلق زندگی مالی دلخواهم ،من میتونم بر روی باورهای توحیدیم کار کنم و بهبود بدم برای تجربه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت ،من میتونم برروی باورهای سلامتیم کار کنم وبهبودشون بدم برای تجربه زندگی سراسر تندرستی و پرانرژی ، و دونه به دونه میتونم روی هرباوری از هریک از این موارد کار کنم و بهتر و بهترشون کنم ، و اینها چیزیه که درونیه و تحت کنترل من ، ولی وقتی باورم این باشه که عامل بیرونی داره زندگی منو کنترل میکنه ،این سمی ترین باوره ، و این باور میشه یه دروازه ی بزرگ و نفوذناپذیر و این دروازه به روی ما بسته میشه وما درنهایت عجزو ناتوانی هیچ کنترلی بر افکار و شرایط زندگیمون نخواهیم داشت ،چون باور اینه که فلان عامل بیرونی تاثیرگذاره و عامل بیرونی هم از کنترل ما خارجه ، ولی اگر در هر اتفاقی انگشت اشاره من به سمت خودم باشه و بدونم که جهان بازتاب باورهای منه و بیرون از من اینه ی تمام نمای درون من و باورهای من هست اونوخ میام و روی اون باور از درون کار میکنم و نتیجه عوض میشه ، خدایا شکرت بابت همه چیز .سپاس گزارم بابت اینکه من میتونم با کنترل افکارم و قدرت ذهنم خلق کنم هر تجربه ای که خواهان آن هستم .
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
در پناه الله یکتا.
سلام سلام
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه
اقا بگم ک الان ک دارم کامنت میزارم
این فایل
امروز هفته 13 لیگ برتر ایران برگزار شد
و الان هم منچستر سیتی در نیمه نهایی جام باشگاه های جهان 1 گل زده ب اوروادزه ژاپن
(البته نیمه دوم هنوز شروع نشده )
اقا اینو بگم
من خودم ی سپاهانی 6 اتیشه ک هیچی
60 اتیشه ام
و سرمربی سپاهان
ژوزه مورایس هستند و یک مربی بسیار با اخلاق و باشخصیت و کاربلد
استاد مورایس
دستیار اول مورینو در چلسی اینتر و رئال بوده
با چونبوک موتورز و الهلال عربستان قهرمان لیگ کشورش شده
و با الهلال سال 2021 قهرمان باشگاه های آسیا شده
و بسیار مربی خوب هست
و پارسال با اختلاف فقط 1 امتیاز نایب قهرمان ایران شد
از روزی ک لیگ امسال شروع شد
سپاهان درچار حواشی ها و دردسر های زیادی شد
از کسر 4 امتیاز
تا لغو بازی خونگی با الاتحاد عربستان تو اون جو
از جریمه انضباطی ک 3 بر 0 مقابل الاتحاد بازنده شد
از محروم شدن 3 بازی خونگی در باشگاه های آسیا
تا برکناری ساکت
و اینا همش تقریبا تو کمتر از 3 ماه اتفاق رخ داده
و اینو بگم
ک سپاهان تنها تیم ایرانیه ک امسال به مرحله حذفی جام باشگاه های اسیا صعود کرده
و با کسر 4 امتیاز و 1 بازی کمتر الان با اختلاف 1 امتیاز دوم جدوله
استقلال و پرسپولیس و تراکتور را امسال برد
و خوشبختانه رحم هم ندارن
4 و 5 تا دارند میزند
اصلا دارند درو میکنند
المالیق ازبکستان هم ک بنده خدا 9 تا خورد
و سپاهان رکورد برد با بهترین اختلاف در غرب اسیا را در جام باشگاه های اسیا کسب کرد
و چیزی ک برام جالب بود این بود
ک استاد گفت اگ مربی فوتبالی ی جوری تیمیتو بازی بده ک اگ پنالتی هم برات نگرفتن 4 تا بزنی
فقط سه تا بازی اخیر را نگاه کنیم
سپاهان 4 مس رفسنجان 1
سپاهان 3 فولاد 1
سپاهان 5 هوادار 0
با بازی مس رفسنجان داور ی پنالتی اشتباه به ضرر سپاهان نگرفت
با بازی فولاد سپاهان داور 2 تا پنالتی برای سپاهان نگرفت
و بازی امروز با هوادار ی گل سپاهان را داور به اشتباه افساید گرفت
بازی با المالیق ک سپاهان 9 تا زد
2 تا گل ها توسط VAR رد شد
و گر ن سپاهان 11 تا گل زد
حالا بریم اون ور داستان
تیم پرسپولیس رقیب اصلی سپاهان
ک الان با کسر 1 امتیاز و 1 بازی کمتر در رتبه 6 جدوله
و پرسپولیس چند هفته ای هست ک بدجوری رفته تو بحران
و تو 9 بازی اخیر خود فقط 1 برد داشته
یا باخته یا مساوی کرده
و چند روز پیش تو ورزشگاه ازادی
جلو 70 هزار نفر تماشگر خودی ک فقط ب ی مساوی نیاز داشت برای صعود ب مرحله حذفی
2 بر 1 به الدحیلی ک امسال واقعا دچار افت شده و از همه باخته
باخت
و اون بازی تمام هواردار ها شروع ب شعار دادن
و پرتاپ بطری کردن
و پرسپولیس از موقعی دچار افت شد که
از یحیی گل محمدی تا مدیرعامل پرسپولیس
شروع کردن گیر دادن ب زمین و زمان
به داور
به هوادار
به فدراسیون
ب چمن زمین
ب هوا
به اب
به نداشتن بازیکن و ستاره ( در صورتی ک بیشترین ملی پوش را داره و گرون ترین ترکیب فعلی ایران از نظر سایت ترانسفر مارکت )
نمیدونم اگ چاره داشتن
به سردی هوای پاییز هم گیر میدادن
و امروز هم با تیم اخر جدول استقلال خوزستان با زور و انا انزل النا 2 و 2 مساوی کرد و شانس اورد ک بازی را نباخت
حالا جدا از بحث هواداری و اینا
وقتی مشکلات سپاهان شروع شد
مورایس تو کنفراس خبری گفت
من مربی سپاهان هستم و وظیفه من تو زمینه و این مسائلی ک دارید میپرسید مسائل خارج زمینه
و اون مربوط ب مدیریت باشگاه هست
یا موقعی ک سپاهان از 3 بازی خونگی محروم شد
گفت امیدوارم AFC رای را برگردونه چون چون این تصمیم حرفه ای نیست
همین ن ی کلمه بیشتر ن ی کلمه کمتر
فرداش تو ورزشگاه ازادی با المالیق ازبکستان بازی میکنه و 9 بر 0 برنده میشه
امسال هم تموم فوتبالی ها سپاهان را شانس اصلی قهرمانی میدونند
ولی از اون ور بیام تو مسائل زندگی خودم
من شخصا تو بعضی از مسائل هست ک بصورت خیلی خوب و قوی
زندگیم را دست خودم میدونم
من از بچگی چیزی به نام چشم زخم و طلسم و جادو و نمیدونم دعا این خرفات را قبول نداشتم
از بچگیا
و حالم بد میشد ک کسی بخواد در مورد این مسائل حرف بزنه
ولی هیچ وقت هم بحثی در موردش با کسی نکردم
فقط میگفتم من قبول ندارم
اونا میگفتن هنوز چشم نخوردی ک بفهمی هنوز طلسمت نکردن تا دردشو بکشی
منم میگفتم اره تو درست میگی هنوز کسی نکرده
و موضوع را عوض میکردم
ی موضوع دیگ هم هست
اینکه کسی منو تهدید کنه
یعنی عاشق اینم کسی منو تهدید کنه
واقعا وقتی کسی منو تهدید کنه
بصورت خیلی عجیبی ک نمیترسم هیچی
تازه خوشحالم میشم
تو دلم میگم دمت گرم ک بهم یاداوری کردی
رب جهانیان با من هستش
و من نیروی برتر را در خودم دارم
ولی
ولی
ولی
در مسائل سیاسی یه صورت ریشه ای
برعکسم
و خیلی روی خودم کار کردم و بهتر شدم
ولی این موضوع یجورایی پاشنه اشیل منه
یعنی من تو خیابون ی اخوند میبینم جوری بهم میرزم ک دلم میخواد برم کلشو بکنم
یعنی دلم میخواد سر ب تنشون نباشه
و باید بصورت مداوم دارم روی این موضوع روی خودم کار کنم
و بصورت منطقی بشینم با خودم بحث کنم
ن تو این موضوع
کلا تو هر موضوعی باید بیام منطق بیارم
حالا ی چیز دیگه ای ک هست
یادمه دوسال پیش با یکی دوستام داشتم حرف میزدم
گفت که زندگیت بر مبنای چیه
گفتم یعنی چی
گفت مثلا رو مبنای
امیده رو مبنای تلاشه رو مبنای چیه
مثلا خود من زندگیم رو مبنای تغیره
زندگی تو رو مبنای چیه
بدون فکر گفتم زندگی من بر مبنای
هدایت هستش
و واقعا هرجایی ک مشکلی داشتم
درخواستی داشتم
هرچیزی ک بود
و افسارشو میدادم دست خدا و میگفتم هدایتم کن
به بهترین مسیر و بهترین جوابی ک میتونست تو اون مداری ک هستم بده
هدایتم میکرد
و هرجا روی خودم و منطق و عقل خودم حساب کردم و هدایت نخواستم به راهی نرسیدم
مثلا من تا پارسال رابطه عاطفی داشتم
ک واقعا کیفیت خیلی بالایی داشت
واقعا چیزایی تجربه کردم
ک به جرئت میگم زیر 1 درصد تو ایران تجربه کردن با اون فرهنگ
من ازدواج نکردم و دوست دختر داشتم
ولی ایشون تو خونه ما میومد
ن وقتی ک تنها بودم
حتی موقعی ک خونواده ام تو خونه بودن
و این حرفا را ب کسی نگفتم
چون نمیخام کسی از زندگی خصوصی ام بدونه
و کی باور میکنه طرف دست دوست دخترشو بگیره بیاره تو خونه ای ک خونواده اش هستن
و رابطه ی ما خیلی با کیفیت و سالم بود
ولی از یجایی داشت کار خراب میشد
و هر روز بدتر از دیروز
به چندتا دلیل
ی شبی ک خیلی خسته شده بودم
بریده بودم
و داشتم گریه میکردم
گفتم خدا این رابطه را میدم دست تو
خودت هدایتم کن
میدم دست خودت
یا درستش کن یا تمومش کن
و همون شب رابطه ی ما به صورت وحشتناکی رفت روی هوا
و تا دو و سه روزی حالم خیلی خیلی بد بود
و داشتم روی خودم کار میکردم
و گفتم خدایا منو هدایت کن
به رابطه درست
به ی رابطه بهتر
به ی رابطه ای ک این مسائل توش نباشه
و بعد از 40. 50 روز
از ی جایی ک هیچ وقت به فکرشو نمیکردم ی پولی اومد تو حسابم و من همون موقع دوره عشق و مودت را کار کردم و دارم بصورت خیلی جدی روش کار میکنم
و هرجایی ک شروع کردم به تغیر شخصیتم
به تغیر خودم
به عمل کردن
دارم پیشرفت میکنم
و هرجایی ک دارم حرف مفت میزنم
دارم درجا میزنم
ی چیزی جالب ک بگم
من هر روز ی سری ب سایت میزنم
و دیروز سایت برای من بالا نمیومد
حالا نمیدونم فقط برا من اینطوری بود یا برای همه
و سایت error وردپرس میداد
ولی الان دیدم فایل دیروز اومده و خیلی از دوستان کامنت گذاشتن
و من امروز هدایت شدم ب این فایل
ک هفته ی 13 لیگ برتر فوتبال ایران
امروز برگزار شد
خدایا منو به راه راست هدایت کن
به راه کسانی ک به ان ها نعمت دادی ن راه کسانی ک بر ان ها غضب کردی ن گمراهان
همگی در پناه الله یکتا
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم، سلام به مریم خانم مهربون و دوست داشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد جان، فایل فوقالعادهای بود، تحسینتون میکنم، استاد جان، امشب شب یلدا هست، شب یلداتون مبارک باشه.
من یاد گرفتم که توی زندگی از خودم بپرسم که الان چه چیزی هست که من میتونم بهبودش بدم و تمرکزم رو روی اون بذارم. استاد جان، عجب مصاحبه فوقالعادهای برای ما گذاشتید، مصاحبه پپ گواردیولای عزیز، انسانهای موفق این ذهنیت رو دارن که من باید روی خودم کار کنم، مفهوم صحبتهای پپ این بود که من که نمیتونم قوانین فیفا رو تعیین کنم، من که نمیتونم کاری کنم که جام جهانی وسط بازیهای فصل برگذار نشه، پس میام روی چیزی تمرکز میکنم که میتونم کنترلش کنم. من میام روی شخصیتم کار میکنم، من میام روی تیمم کار میکنم.
استاد جان، من یاد گرفتم که مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و بگم من باید تغییر کنم، اگر زندگیم اونطور که دوست دارم نیست، اون نتیجهای که میخوام نگرفتم، من مسئولم، خدا عادله، خدا ظلم نمیکنه، من مسئول زندگیم هستم. منم که زندگیم رو بوسیله افکار و باورهام دارم خلق میکنم. به خودم میگم: ببین اینقدری که روی خودم کار کردم، این نتایج ارزشمند رو گرفتم، درحالیکه اون زمانیکه دنباله رو ذهنم بودم، اصلا راضی نبوده و نیستم.
چقدر زیبا گفتید من اصلا کاری به بحثهای سیاسی ندارم، کار ندارم که شاه خوبه یا جمهوری اسلامی خوبه، به نظر من هر نگاهی که عامل بیرونی رو بر زندگی ما تاثیرگذار بدونه شرکه.
استاد جان، تحسینتون میکنم. من یاد گرفتم که موقع شکایت کردن، در زمان غر زدن این زیپ دهنم رو ببندم و بگم اگر زندگیم اونطور که میخوام نیست، من مسئولم و یه چیزی توی ذهنم باید تغییر کنه.
از تجربههای زندگی خودم میخوام مثال بزنم که کجاها روی عوامل بیرونی حساب کردم، غر زدم و شکایت کردم:
من بیاد میارم که در گذشته چقدر میگفتم مشکل مملکت ما مسئولین هستن که مدیریت بلد نیستن، مشکل آقازادهها هستن، چقدر اخبار رسانههای مختلف رو چک میکردم، میخوندم و پیش خودم تحلیل میکردم، این الان دروغ میگه، اون جناح الان فلان کار رو کرده و یادمه بیشتر مواقع احساس بد رو تجربه میکردم و از این جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر میخوندم و گوشه چشمم اشک میومد و احساس ناراحتی داشتم، توی ذهنم این بود که همه دارن اخبار رو بررسی میکنن، من باید از اتفاقات خبر داشته باشم، تا برم ثابت بشه فلان جناح مقصر وضعیت کشور هستن، تا بتونم آینده خودم رو پیشبینی کنم. درحالیکه با این کار قدرت کنترل زندگیم رو به عوامل بیرونی واگزار کرده بودم.
قبلا اینطوری بودم که خارجیها توی ذهنم آدمهای خیلی موفق و باهوشی بودن، وقتی از طریق تلوزیون پیشرفتهای تکنولوژیشون رو میدیدم، احساس قربانی بودن بهم دست میداد که اون افراد چه کیفی میکنن، چقدر شادن، اونوقت یه وضعیت ما نگاه کن، به مملکت و حکومت ما نگاه کن و بخاطر این نوع نگاه احساس بد داشتم. بیکار بودم و دستم توی جیب پدرم بود، اهل بحث کردن نبودم، ولی فقط بلد بودم توی ذهنم دادگاه برگزار کنم، درحالیکه زندگیم تقریبا هیچ بازدهی نداشت.
چقدر زیبا گفتید: جان اف کندی یه جمله داره که میگه نگید آمریکا برای ما چه کاری انجام داد، بگید شما برای آمریکا چی کار کردید.
مواردی که قدرت رو به خودم و خدای خودم دادم:
من یادم میاد که مشکلی در زمینه سلامتی داشتم و اون اینکه موهای وسط سرم کمپشت شده بود، هر ماه هم که به اصلاح میرفتم انگار میدیدم توی آینه که اوضاعش داره وخیمتر میشه، اما سعی میکردم با بیتوجهی کردن احساس خودم رو خوب کنم، یه روز تصمیم گرفتم با این مسئلهام رو برو بشم، یه بار گفتم برم یه مرکز پوست و مو یه مشورت بگیرم، خانم دکتری اونجا بود که بهم گفت: ما یه سری روشها رو پیشنهاد میدیم که از پیشروی این روند جلوگیری کنیم ولی راستش رو بخواید زورمون به عامل ژنتیک نمیرسه، همونجا به خودم گفتم من درستش میکنم، استادم سلامتیش رو بدست آورده و میگه داستان اصلا ژنتیک نبوده، خداحافظی کردم، تصمیم گرفتم روی باورهایی که ترمز دارم کار کنم و تجسم میکردم و هدایت شدم به انجام یه سری کارها و الان نسبت به اون موقع وضعیت موهام خیلی بهتر شده، طوریکه مادرم بهم گفت متوجه شدی موهات خیلی شادابتر شده، خودم هم حس کردم که ریزش موهام خیلی کم شده، درحالیکه قبلا موقع نوشتن هر دقیقه یکی دو تار مو میریخت روی دفترم. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
شاد و سلامت باشید.
به نام الله
سلام به همه عزیزانم
چیزی که نمیتونم تعقیرش بدم هرچقدر هم ازش شکایت کنم با شکایت کردن ازش شرایط رو بدتر میکنممن باید روی خودم کار کنم و خودم رو هر روز بهبود بدم به نقاط مثبتی که هست توجه کنم و ارام باشم وزیباییها روببینم
من به این رسیدم که هرگاه ناخواسته ای پیش بیاد بگم از طرف خودم بوده شاید ندونم چه چیزی در من باعث ایجادش شده امامیدونم که خودم بودم که بوجود اوردمش و این باعث میشه دیگران رو سرزنش نکنم و گله و شکایتم کمتر بشه
منم که باید فکرکن چه چیزی در افکارم شخصیت عادتها تصمیمات و نحوه نگرشم هست که باید تعقیر کنه و بدونم و بفهمم که دلیل خوشحالی و موفقیت و حال خوب افراد موفق چیه؟
نکته مهم برای موفقیت شخصیت افراد هست که مهمتر از مهارت هست
هروقت خواستم غر بزنم زیپ دهنمو ببستم به اندازه ای که بتوم اینکار و انجام بدن میتونم پیشرفت کنم
به اندازه ای که خودم رو مسول اتفاقات زندگی بدونم میتون اتفاقات زندگیمو تعقیر بدم چون باور کردم خودم مسولم پس روی خودم کار کنم و مشکل رو پیدا کنم وقتی عوامل بیرونی رو مقصر بدونم تمرکزم روی عوامل بیرونی هست که هیچکاری نمیتونم بکنم و اما وقتی در خودم جستجو کنم عوامل بیرونی هم تعقیر میکنه جهان اطراف من آیینه درون منه
اگر بخوام متفاوت از اکثریت جامعه باشم باید بر خلاف اکثریت عمل کنم و حرکت کنم
جمله پر از نکته ای هست اینکه (نپرسم که آمریکا برای ما چکار کرد بپرسم من برای آمریکا چکار کردم)
باید از خودم بپرسم
من برای پدرو مادرم چکار کردم نه اینکه اونها برای من چه کردنرای من چه کردن ؟
نپرسم من برای همسرم چکار کردم نه اینکه اون برای من چه کرد؟
من برای فرزندم چه کردم نه اینکه اون برای من چه کرد؟
من برای خانواده…..
من برلی کارم…
من برای صاحب کارم
و…….
اگر من همیشه عالی باشم و هر روز بهتر از دیروز باشم همه چی خوبه و همهچی تعقیر میکنه و ناخواسته ها ناپدید و کم و کمتر میشه و اگرم هست که در اویل کار هست با بهبود خودم کاری کنم تا تاثیری روی منو موفقیت من نداشته باشه
خدایا شکرت
خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به همه عزیزانم
تمرکز به آنچه بهبود داده می توانیم
پیپ گواردیولا یکی از مربیان خییلی موفق است و در آن زمان که همه شاکی بودن که ما از برنامه و لیگ عقب ماندیم و خییلی حرف های دگه اما پیپ چقدر عالی توضیح میده که من از تجربیات که داشتم یاد گرفتم که سمت خودم را بهبود بدم تمرکز به کار خودم بگذارم و من که نمی توانم جام جهانی را تغییر بدم فقط تمرکز م را روی خودم و اهداف خودم میگذارم و این طوری می توانم بهبود پیدا کنم.
یک دید غلط که جامعه و افراد جامعه دارند اینه که فکر میکنه که اگر جمعیت زیاد به سمت یک چیز حرکت میکنه آن مسیر درسته اما در اصل باید به خودم یاد آوری کنم من مانند اکثریت جامعه نیستم من به خودم قول دادم تغییر کنم مثل جامعه که هزاران باور اشتباه داره فکر نکنم و خودم را با کسی مقایسه نکنم و از مسیر زندگی لذت ببرم فعلا هم تنها هستم و این تنهایی خدا میداند چقدر لذت بخشه چقدر لذت میبرم خدایا شکرت
و حالا هم روی بعضی چیز تمرکز دارم و انشالله در آینده از نتایج عالی که میگیرم برای عزیزانم می نویسم خییلی خوشحالم که عضو این سایت هستم با جدیت و امید و توکل قدم برمیدارم و خداوند حامی و هدایتگر من است خدایا شکرت
رد پای روز 122
سلام ودرودبه استاد عباس منش
اگه یادتون باشه درسال 1388 شما در کرج سمینار داشتید ومن تراکت شما رو که روی تیر برق روبروی مغازه بود دیدم وهنوزم اون تراکت رو دارم واصلا به این مطالب موفقیت اعتقادی نداشتم ولی حالا بعد ازحدود 15سال وفراز ونشیبی فراوان صدا وچهره شمارو ازطریق اون تراکت دوباره جرقه خورده میبینم وبا چند فایل شما شروع کردم وخدا رو سپاس گذارم من رو در مسیر هدایت الهی راهنمایی کرد وواقعا این قسمت به من نشانه ای بده خیلی عالی هست واز شما سپاسگذارم