تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

720 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 11
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1339 روز

    داداش علی عزیزم سلام

    سلام به دست قدرتمند الله برای انعکاس نور آسمون ها وزمین

    با چشم های خیس برات مینویسم،ازت سپاسگزارم که با این نقطه‌ی آبی پربرکت و پرنورت من رو با ماشین زمان به عقب کشیدی تا یکبار دیگه به عظمت الله سجده بیارم و ایمانم به مسیر و استاد و آموزش ها بیشتر و بیشتر بشه و اجازه بدم جریان هدایت همچنان حرکت کنه و من فقط تسلیم باشم.

    نه ،نه،نه،من در رویایِ رویاهام مهرماه ١4٠١ فکرش رو نمی‌کردم کمتر از دوسال بعد من نتنها شمال نیستم که میرم جنوب …اونم کیش…توی این شرکت بزرگ …با این مدیرعامل توحیدی و این همکار شریف و این کار آسون و لذت بخش …

    امروز رفته بودم برای لباس فرمم،خیاط پرسید کجا کار میکنی؟گفتم فلان شرکت!گفت عجب تبلیغات گسترده ای هم انجام داده تو جزیره،ناخودآگاه لبخند زدم.

    نه بخاطر تبلیغات،بخاطر بزرگی این شرکت که توی کیش کلا دست ما ٣ نفره!

    من،همکارم،مدیرعامل عزیزم که دیشب بهش پیام دادم برای فردا اگر برنامه ی خاصی دارید به من بگید لطفا،بعد این پاسخ رو بهم داد :

    سلام ،خسته نباشید،برای فردا برنامه را خودتون انجام دهید لطفا

    این یعنی من کلا نیم ساعت رفتم سر کار،اونم فقط در حد بازدید چه خبر؟کاری؟سوالی؟فروشنده هم بگه نه فدات شم،مرسی،همه چی اوکیه!خسته نباشی :)))

    داداش علی این کامنتی که تاپ کامنت شده رو من توی شیفت عصر icu نوشته بودم ،حتی جایی که نشسته بودم یادمه!اون روز ها با ذوق و شوق روی خودم کار میکردم و فارغ ازین که بیرون چه جوری میخواد تغییر کنه من مسیر درست رو ادامه میدادم و دقیقا یکی دو هفته بعد ،جریان هدایت شروع کرد به حرکت کردن و داستان فرستادن بچه ها به گرگان بدون هیچ اثری از انتقالی شروع شد و حالا من اینجام …

    ازمون پرسیدی امسال چی قربانی کنیم دوستان ؟؟؟؟

    جواب من اینه:

    من همچنان می‌خوام ترس هام رو قربانی کنم،تاثیر حرف مردم رو قربانی کنم،میخوام شرک های ریز و خفی رو قربانی کنم می‌خوام شرایط نامساعد مالی رو قربانی کنم،میخوام تنهایی هام رو قربانی کنم،میخوام بیشتر و بیشتر برم تو دل ترس هام،میخوام بهای بیشتری برای توحید پرداخت کنم،میخوام فارغ ازین که اون بیرون چطور میخواد تغییر کنه من روی چیزهایی که میتونم بهبودشون بدم تمرکز کنم،میخوام به روش خودم زندگی کنم،میخوام ترمز های بیشتری رو قربانی کنم،میخوام تموم زندگیم رو غرق توحید کنم،میخوام آدم های نامناسب رو برای همیشه حذف کنم،من ازین عید قربان تا عید قربان سال بعد به سعیده مهلت میدم که تموم روابط زندگیش رو بر اساس توحید بسازه و تموم تلاشم رو میکنم که ابراهیم وار قدم بردارم و اجازه بدم الله با قدرت خودش جهانم رو طبق خواسته هام بسازه.

    بینهایت ازتون سپاسگزارم و دعا میکنم که نوری که برام فرستادین،چهل چراغ بشه و برگرده و تموم ابعاد زندگیتون رو روشن کنه .

    به امید دریافت یک نقطه‌ی آبی پربرکت دیگه ای ازتون

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 98 رای: