https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 00:42:282024-11-03 03:57:34پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام
409نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
رعایت اصل مهم قانون تکامل ازاساسی ترین قوانین کیهانی است همانطورکه خداوند هم جهان روبرپایه واساس این اصل مهم خلق کرده است رعایت قانون تکامل باعث پیشرفت وبهبود امورمیشود زمانی فردی تصمیم به راه اندازی شغلی میگیره مابارها این جمله یابه نوعی این ضرب المثل راازعامه مردم میشنویم که میگویند بایدصبرکنی ودوام بیاری تاکارت جابیفته تا موفق بشی این دقیقا رعایت اصل قانون تکامل است گرچه بیش از99درصداز مردم ناخوداگاه این نصیحت رومیکنند بدون آگاهی ازقوانین امابراثرتجارب گذشته شون به این باوررسیده اند که موفقیت درهرکاری نیازبه طی کردن زمان لازم دارد وقطعا خودماهم ازاین دست تجربیات درزندگیمون کم نداشتیم
مثال واضح همین الان که به لطف الله مهربان وبه همت استادعبامسمنش وخانم شایسته نازنین درحال طی کردن پروژه بی نظیر” خانه تکانی ذهن” هستیم به نظرم دقیقاقانون تکامل رعایت شده حداقل برای خودمن که اینطوربوده
دلیل دارم به لطف الله مهربان اواخرسال 98 بااستاد وسایت ایشان اشنا شدم اوایل که فایلها روگوش میکردم چه فایلهای رایگان وچه محصولات ( ثروت1،دوازده قدم وکشف قوانین) فقط صحبتهای استادبرام قشنگ بود و یکسری جملات زیبابه گوشم میخورد که تا آن زمان نشنیده بودم البته که ازهمان ابتدا به اندازه ای که مطالب وقانون رودرک میکردم نتیجه هم گرفته ام اماازاغاز این پروژه که امروز دوازدهمین روزان است واقعا احساس میکنم تازه دارم صحبتهای استاد ومطالب رودرک میکنم در این مدت پنج سال ظرف وجودیم آماده دریافت شده ظرفم بزرگترشده ممکن است این پروسه برای بسیاری ازدوستان زمان کمتری برده باشد
دراینجا ازتجربه خودم درمورد رعایت قانون تکامل مینویسم:
همانطور که قبلا نیز نوشته ام من به اتفاق همسرعزیزم دامادگلم ودخترنازنینم موسسه پرورش نیمکره راست مغز برای بچه های سنین 2تا12 سال رودرسال 98 دقیقا همزمان باهدایتم ازطرف الله مهربان به این مسیرالهی راه اندازی کردیم و یه جورایی خانوادگی داریم باهم کارمیکنیم ودرکنارما5نفردیگر به عنوان مربی باماهمکاری میکنند
خوب طبیعی بود مابه علت عدم اگاهی ازقوانین درسال اول خیلی عجله داشتیم وفکرمیکردیم که درهمان سال اول باید آنچه که درذهنمون داشتیم به وقوع بپیونده برای معرفی موسسه بانصب چندین بیلبورد درسطح شهر باصرف هزینه جهت تبلیغات اقدام کردیم
اما درسال 99 که دوره ثروت 1 ودوره مقدس 12قدم روشروع کردیم یواش یواش باتوجه به اموزه های استاد به این اگاهی رسیدیم که ما نباید عجله کنیم ماباید تمام تلاشمون روی کیفیت کارموسسه باشه نباید ریالی برای تبلیغات هزینه کنیم و بایدقانون تکامل رو رعایت کنیم واجازه بدیم تاخداکارشوانجام بده مابایدسمت خودمون راعالی انجام بدیم امدن مشتری به عهده مانیست بلکه آوردن مشتری وظیفه خدااست
و به لطف الله مهربان ازسال 1400 به بعد تبلیغ موسسه به خانواده های محترم بچه ها منتقل شد همان تبلیغ دهان به دهان بطوریکه هربچه جدیدی که واردموسسه میشد واز خانواده اش میپرسیدیم که چطور باموسسه اشناشدین میگفتن مثلا مامان یااقوام فلان بچه شمارومعرفی کرده واگربخوام به عنوان مثال اشاره کنم اول ترم همین تابستان یک خانم روانشناس کودک که ازچهره های شناخته شده شهرمون میباشه بچه شو آورد برای ثبت نام که ازطریق مامان یکی ازبچه ها معرفی شده بود ایشان واقعا شگفت زده شده بود ازفضا ونحوه ارایه خدمات واموزشهای عالی که موسسه ارائه میداد
بیشتر ثبت نامی های ترم همین تابستان موسسه ازطرف ایشان معرفی شدند
به فرموده استاد کافی است که ماسمت خودمون روعالی انجام بدیم خداهم سمت خودشو عالییی انجام میده خدادستانشو میفرسته به کمکمون خدابرامون تبلیغ میکنه واین تنها یک مورد ازدستان خوب خدابود که برای موسسه تبلیغ میکرد ما حتی کارت موسسه روهم به ایشون ندادیم خودش به صورت خودجوش برای موسسه تبلیغ میکردوهمچنان هم ادامه میده ودرسال تحصیلی جدید دراول مهر به لطف الله مهربان برای اولین بار ازآغاز فعالیت ، موسسه باظرفیت کامل وصدرصدی درطرف صبح سال جدید تحصیلی روشروع کردیم واین درحالی است که همچنان متقاضی داریم اما به جهت فضایی موجودوتعهدی که برحفظ کیفیت کارموسسه داریم ازثبت نام جدید خوداری میکنیم و بیشتر متقاضیان جدید برای شیفت عصرثبت نام می کنند واین موفقیت وثبات فرکانسی وثبات مالی نتیجه طی کردن قانون تکامل بود
نکات کلیدی فایل:
• رعایت تکامل یعنی، بهبود عملکرد فعلی ات نسبت به قدم قبلی و استمرار در این روند؛
• تکامل به معنای صرف زمان طولانی برای رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه به این معناست که: وقتی ظرف وجودی مااماده دریافت می شود، به خواسته هامان می رسیم. اینکه چقدر زمان می برد تا ظرف وجود ما آماده شود، بستگی کاملی به کار کردن روی باورهایمان دارد؛
• “طمع، حرص و عجله”، بزرگترین اسلحه های شیطان هستند. به اندازه ای که از این خصوصیات دور می شوی، در مسیر هموار تحقق خواسته هایت قرار می گیری
• اگر بخواهی قانون تکامل را دور بزنی، حتی اگر به خواسته ات برسی، نه تنها از مقصد لذت نمی بری، بلکه به پوچی می رسی؛
• رعایت قانون تکامل یعنی: مقایسه نکردن خود با دیگران. ریشه این ویژگی، ااحساس خود ارزشمندی درونی است؛
• سختی های مسیر، نتیجه عدم درک و رعایت قانون است. وگرنه به اندازه ای که با قوانین هماهنگ باشی و بر طبق قانون عمل کنی، به همان اندازه مسیر رشد شما هموار می شود؛
گام دوازدهم : رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد
1 – قانون تکامل به این معنا نیست که زمان زیادی طول میکشه
وقتی ما اماده بشیم به خواسته ها برسیم
این جمله استاد من همیشه میگم تا دیگه عجله نکنم
انسان عجول است
این دو سال هی تکرار میکنم هر جا حس کردم دارم عجله میکنم و این جمله رو تکرار میکنم
و حقیقتا خیلی ارامش بیشتر به زندگی م اومده و بر اساس همین ارام شدن اوضاع هم بهتر میشه برام
2- با دیدن طبیعت روند تکامل متوجه میشیم
من همیشه به درخت بامبو نگاه میکنم و مثال میزنم اینکه در 5 سال هیچ چیزی دیده نمیشه در ظاهر ولی داره کارها انجام میشه ولی از جایی که تکامل طی میشه به تصاعد میرسه
ما هم همینطور هستیم تکامل طی داریم میکنیم و هر زمان این تکامل طی بشه مثل استاد روند پیشرفتمون تصاعدی میشه
عجله کردن از طمع میاد از اینکه همه چیز کمه
از باور کمبود هست عجله کردن اگه ما بدونیم زمان هست فرصت هست و به اندازه کافی هست از هر چیزی دیگه عجله نمیکنیم
این مدت که با استاد هستم همیشه در هر مسیله ای یاداوری میکنم تکامل نیازه
این اون درسی که من خدایی ش خیلی از قبل بهبود پیدا کردم و درس یادگرفتم البته نسبت به گذشته خودم که به شدت عجول بودم ولی الان نه خیلی زمان ها همیشه این تکامل در ذهنم هست و هر زمان عجله میاد تو ذهنم میگم این شیطان
و عجله با شیطان
بعد میگم کلا اصلا خدا منبع ارامش پس نمیشه منی که بخشی از خدا هستم با عجول بودن در مدار خداوند باشم
4- عجله در پول دراوردن مثل شرکت های هرمی
الان یک مثالی که این مدت دوستم بارها به من میگفت و یک بازی تلگرامی مسخره که فقط باید کلیک کنن و من گفتم وقتی کاری که انجام میدم ارزش ایجاد نمیکنه این کار درامد ایجاد نمیکنه یک درامد پایدار
که حتی دوستم تا همین هفته قبل میگفت اره من میلیونی درامد کسب میکنم ولی گویا اصلا اینطور نبوده
که البته قابل پیش بینی هم بوده و عجیب نبوده اصلا
برای اینکه همه داشتن میرفتن سمتش و همین هم یک نشانه خوب دیگه بود
اینکه بخوای کار ها به اسانی انجام بشه درسته و خوبه ولی اینکه بدون اینکه کار مفیدی کنی پول دربیار ی این دو تا با هم فرق میکنه و الان این شغل های هرمی همچین چیز به مردم پیشنهاد میکنن و مردمی که کار کردن زجر میدونن میان سراغ این داستان ها
5- ما خیلی وقت ها تلاش های ادم ها رو نمیبینیم و فقط نتایج میبیبینم ولی بعد از بیرون میگیم که یک شبه طرف به موفقیت رسید
در حالی که حتی بارها شده ما خودمون ملکی خریدیم یا وسیله ای و دیگران فقط نتایج ما رو دیدن و اون روند تکامل ما رو خبر ندارن
6- نباید در مسیر رسیدن به خواسته زجر بکشیم
خوشبختی لذت بردن در مسیر خواسته ها هست
من خودم بارها دیدم که تکامل طی نشد وافرادی که شعل جدید زدن ولی تکامل طی نکرده بودن و زود همه چیز از دست دادن
نکته طلایی رسیدن به هر خواسته ای این هست که ارامش داشته باشیم و حس خوبی داشته باشیم
که این حس خوب و ارامش حاصل کار کردن روی باورها هست که ایمان داشته باشیم که اتفاق میفته و در حالت نیازمندی قرار نداریم و به خواسته میرسیم
که این روند کار یعنی تکامل طی کردن
7- سنگ بزرگ باعث میشه زجر بکشی
که باعث میشه از زیر صفر باید شروع کنه
8- زجر کشیدن بخاطر درک نکردن قانون هست
9- فکر نکنیم چون در زندگی زجر کشیدیم الان حقمون به اینجا برسیم و یک نقطه مثبت بدونیم ای زجر کشیدن
و اگه داریم زجر میکشیم بخاطر حماقت خودمون و عمل نکردن به قانون هست
من به نظرم اینکه ما فکر کنیم در گذشته یا حال داریم سختی میکشیم این برای اینکه موفق بشیم خوبه از این جا میاد که ما احساس لیاقت نداریم و فکر میکنیم لایق داشتن اون خواسته ها نیستیم و حالا که داریم کلی زجر میکشیم این یک نوع تطهیر ما هست برای اینکه پاک بشیم و لایق داشتن اون خواسته هابشیم که البته من هم خودم این باور داشتم
هنوز هم دارم ولی کمرنگ تر چون مدت هاست متوجه این باور مخرب شدم و هر زمان که میاد ذهن بگه حقت چون سختی کشیدی میام بهش میگم نه به این دلیل ما لایق نمیشیم بلکه ما از اول لایق هستیم و بودیم چون ما تکه ای از خداوند هستیم و خداوند ارزش داشتن همه قدرت ها و نعمت ها رو داره
مقایسه نکردن هم خیلی کمک میکنه که عجله نکنه و چشم و هم چشمی نمیکنه و در ارامش در مسیر رشد میکنه
الان پیش بینی من هم درست بود چون من قانون درست درک کرده بودم که نمیشه بدون خلق ارزش کار درامدزایی ساخت که این درامد ادامه دار بشه
و در انتها تحسین میکنم خودم که انقدر خسته بودم میخواستم برم استراحت کنم ولی بلند شدم و دوباره نشستم و کیبورد به دست گرفتم و شروع کردم به انجام تمرین
افرین میگم به خودم و از خودم تشکر میکنم که برای پیشرفت خودم دارم تلاش میکنم و قطعا نتایج هم میاد خیلی زود میاد به اندازه تکامل م میاد
خدایا شکرت
استاد بی نهایت سپاسگذلرم که به من یاد دادید قانون تکامل اینکه از زندگی م لذت ببرم و میشه با لذت بردن و در ارامش به خواسته ها رسید مثل پادشاهان میشه به خواسته ها رسید در ارامش و اطمینان که من لایق این خواسته و ذاشتن ش هستم و اماده پذیرشش هستم و در ارامش نشستم تا جهان برام بیاره
نه اینکه ببخشید مثل سگ دنبال یک تکه استخون هی بدویم که هرگز هم چیزی خوبی بدست نمیاره این روش
ممنونم که انقدر خوب این قانون بهم یاد دادین که معصومه به شدت عجول انقدر اروم شده خیلی عجله ش کم شده خیلی خیلی کم شده البته باز خیلی میشه بهترم بشم
خانم شایسته عزیز برای این فایل ها از شما بسیار سپاسگذارم
بعد 21 روز گفتم باید بنویسم و هم اکنون در حالیکه نوزاد 7 ماهه ام روی پاهایم خوابیده با عشق تمام می نویسم
مریم جان جان ها شما و وجود نازنین ات و صد البته وجود استاد جانموننننن در مسیر زندگی من یکی از سپاسگزاری های من سحر سادات بوده و هست و خواهد بود
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که دارمتون و تشنه یادگیری و عمل کردن به قوانین بدون تغییر خداوندم
دوست داشتم از همزمانی شروع پروژه خانه تکانی ذهن و تولد 37 سالگی ام بگم اولین سالروز تولدم که هم حس مادر شدن را تجربه میکردم و میوه دلم در آغوشم بود و هم نیاز مبرم به یک پروژه و تمرین مداوم برای ثبات حال خوب داشتنم .
استاد جانم از زمانی که مادر شدم با توجه به تغییراتی که در محیط زندگی و کاری ام پیش آمد و مرخصی زایمان و ماندن بالاجبار در خانه بودن و صد البته وظیفه سنگین مادر بودن ، و قرار گرفتن در محیط جدید، حال خوبی نداشتم ، تا حدود 4 ماهگی میوه دلم خداییش پروژه مادرانه برایم سخت بود و گذشت ، در این حین سعی میکردم از درس هایی که از شما استاد جان یاد گرفته بودم چه در محصولاتی که خریده بودم ( 12 قدم ، روانشناسی ثروت 2، شیوه حل مسایل زندگی ) و چه فایل های دانلودی سایت که همه را با عشق تمام درهاردم ذخیره کرده بودم
از انجاییکه فرکانس ام پایین آمده بود، نامنظم فایل ها رو گوش می دادم تا اینکه از ماه 5 تولد جگر گوشه ام «نفس خانم » و تلاش برای بهتر تر شدن حالم و انجام دادن تمرینات و شروع سپاسگزاری ها ، خداوند این تلاش من و خواسته قلبی ام که حال دلم عالی عالی ها بشه
«همزمانی آسمانی » با سالروز تولدم «بهترین هدیه تولدم تا به این سن ام » از سوی خدای مهربان و شما عزیز بندگانش رقم خورد و انگار مریم جان داشت حرفهای دلم را می زد در فایل صوتی «دستورالعمل خانه تکانی ذهن » در دلم شور و شوقی عظیم که خواسته آن اجابت شده و خدا چه زیبا راه آسان رو برام نمایان کرد بواسطه شما دستان خداوندگارم
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای این دوره بی نظیررررررر
معجزه های عظیمی با شروع این پروژه در زندگی ام رقم خورده که میام براتون به زودی میگم .
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست سوم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست و سوم”
” معجزه تمرکز100درصدی برهدف”
* هدف گذاری ودرخواست خواسته هامون ازخداوند:
” بایداول هرسال جدید بین هدف گذاری و درخواستهامون از خداوند تفاوت قائل شویم
الف: برای هدف گذاری درسال جدید بایستی یک الی دو هدف اصلی را برای خودمان در سال مشخص کنیم یکی از دلایل اینکه به اهدافمون نمیرسیم تعدد اهداف است و تمرکزی روی هیچ هدف خاصی نداریم باید یک الی دو هدف اصلی را برای خودمان تعریف کنیم با توجه به نیازها و تضادهایی که با آن برخورد کردهایم اهدافمون راانتخاب کنیم
ب:
قطعاً ما به غیر از اهداف اصلی که داریم خواستههای زیادی در ما شکل میگیره دوست داریم اونها را در زندگیمون تجربه کنیم باید خواستههامون را بنویسیم و از خداوند درخواست کنیم خدایا من میخوام این تجربههارا در زندگیم داشته باشم میخواهم
این مسافرتهای جذاب را تجربه کنم میخواهم از این جنس آدما بیشتری در زندگیم باشند میخواهم راحت کارهام انجام بشه میخوام راحت پول بسازم میخوام همچین ماشین خوشگلی را سوار بشم میخوام خونه زیبا و لاکچری داشته باشم و در آن حال کنم و الی آخر نگاه ما باید این باشد که خداوند داره دفتر و خواستههای ما را نگاه میکنه و اولین قدم این است که خواستههامون را بنویسیم حتی خواستههایی که برای انجامش هیچ ایدهای نداریم و یا زمان کافی برای انجامش نداریم باید فقط بنویسیم فعلاً همه خواستههامون را بنویسیم نوشتن بسیار قدرتمند است نوشتن به انرژی ذهنی و کانون توجه ما خیلی قدرت میدهد
* شیوه رسیدن به اهداف وخواسته ها:
زمانی که خواستهای داریم و هدفی را مشخص میکنیم تحت هیچ شرایطی نباید به نحوه رسیدن به اهداف و خواستههامون فکر کنیم زیرا وقتی به این موضوع فکر میکنیم با توجه به داشتههامون متوجه میشیم که نمیتوانیم به سوی اهدافمون قدم برداریم یابه خواستههامون برسیم با توجه به شرایط و داشتههامون خیلی زود ناامید و مأیوس میشویم یک سری از اهداف هست که با داشتههامون قابل پیگیری و قدم برداشتن هستند و باید برای اهدافی که میتونیم براشون قدم برداریم با توجه به داشتههامون جز اهداف اصلی باشند و آن خواستههاو اهدافی که هیچ ایدهای براشون نداریم و با توجه به شرایط و داشتههامون قابل اجرا نیستن را فقط بیاییم برای خودمون مکتوب کنیم و در موردش بنویسیم و با خدا در موردشون صحبت کنیم واز خداوند بخواهیم که برای رسیدن به اهدافمان آدمهای مناسب راسر راهمون قرار بده ایدههایی به ما الهام کنه یا شرایطی را برامون ایجاد کنه باورهامون را قویتر کنه ذهنمون را بازتر کنه برای رسیدن به اهداف و خواستههامون
مابه خواسته هایی میرسیم که برامون قابل باور باشدتاخواستهای برامون قابل باور نشود دست یافتنی نخواهدشددر طول مسیر با دیدن الگوها مثلاً کسانی که مثل خودمون پولدار نبودن اما خانهدار شدن ماشینهای خارجی و لوکس خریدن و غیره اینجاست که آرام آرام باورهای ما قویتر میشه و برای ذهنمون امکانپذیرتر میشه و به هدفمون روز به روز نزدیک و نزدیکتر میشیم اگر در ذهن ما دستاوردی غیر ممکن باشد ما به آن نخواهیم رسید بنویسیم و از خدا بخواهیم که در مسیر الگوهایی قرار بگیریم که با ان خواستهها رسیدند انگاه به این باور میرسیم که من هم با اون خواسته خواهم رسید و این رسیدن به خواستهها یک روندی دارد تا ان خواسته برای من باورپذیر بشه بایدان روند را طی کنیم
شیوه طی کردن روند باورپذیری و رسیدن به خواستهها پیدا کردن الگوهایی است که به آن خواستهها رسیدند و برای این کار دو روش وجود دارد
اول اینکه افرادی را پیدا کنیم که به آن خواسته یا نزدیک به خواسته ما رسیدند که خیلی برای ما غیر قابل باور بوده اما عدهای بوده اند که رسیدند در موردشون فکر کنیم و از همه مهمتر تحسینشون کنیم
دوم اینکه بررسی کنیم که در گذشته چه خواستههایی داشتم که برای من غیرقابل باور بوده اما من به آنها رسیدام
مثالی از خودم براتون بگم زمانی که در این مسیر الهی قرار گرفتم 20 سال دچارسردردهای میگرنی و افسردگی خفیف بودم اما با آموزههای استاد وبا تمرین اهرم رنج و لذت توانستم بعد از 20 سال از این بیماری مزمن وازاردهنده نجات پیدا کنم و به آرامش برسم و خواب راحت داشته باشم بدون مصرف داروهای آرامش بخش و خواب آور
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
برای من واقعاً غیر قابل باور بود بتونم روزی بدون مصرف داروی آرامش بخش و قرص خواب آور زندگی آرام و خواب راحتی داشته باشم یا اینکه آدمی بودم خیلی ترس داشتم از دایره امنم خارج بشم مهاجرت و جابجایی محل سکونت در ذهن من مثل هیولا بود بازم به لطف خدای مهربان و با آموزههای استاد عباس منش در طول یک سال گذشته خانه قدیمیساز خودم را فروختم در مرکز استان اپارتمان زیبایی خریدم و در شهر خودمون هم به منطقه جدید ودرآپارتمان زیبایی که داشتم نقل مکان کردم و بعداز35محل سکونتم راتغیردادم واز این تغییر و جابجایی بسیارهم راضی هستم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایاشکرت
باید خواستههامون را برای ذهنمون باورپذیر کنیم تا به آنها برسیم همانطور که گفته شد دو راهکار وجود دارد یکی اینکه آدمهایی را پیدا کنیم الگوهایی را پیدا کنیم که به آن اهداف رسیدهاند دوم اینکه به هدفهایی که خودمون داشتهایم و رسیدهایم هرچند کوچک باشندبارها به خودمون یادآوری کنیم که من توانایی رسیدن به خواستههایم را دارم
امروزبعدازگوش کردن به این فایل فوق العاده زیبا وتاثیرگذار استادنازنین رفتم سراغ خواسته هایی که اول امسال نوشته بودم وانها رومرورکردم ومتوجه شدم تاهمین شش ماه اول سال تعدادزیادی ازآنها برام محقق شده وواقعا خودم هم باورم نمیشد که این خواسته هاروازخداداشته ام به چندموردش اشاره میکنم
_ازخدوانددرخواست کرده بودم که ظرفیت موسسه تکمیل بشه ومابرای شعبه دوم اقدام کنیم دقیقا این اتفاق افتاده وتقریبا10 روزقبل همسرعزیزم که به عنوان مدیرداخلی موسسه فعالیت میکنه وباهم دراین مسیرزیباهستیم گفت بایدهمین حالا برای راه اندازی شعبه دوم اقدام کنیم تابرای ترم دیماه اماده بشه چونکه متقاضی زیادداریم
_ یک قطعه باغ پسته دارم ازخداوند درخواست کرده بودم امسال محصول خوبی داشته باشم باتوجه به گرمای بی سابقه تابستان امسال بیش از60 درصدمحصول پسته حداقل دراستنهای کرمان ویزد دچارگرمازدگی شدامابه لطف خدای مهربان محصول باغ من درست براساس برآورد خودم و باکمترین درصدپوکی بود
_ ازخدواند درخواست کرده بودم که امسال سفرهای جذاب داخل کشورداشته باشیم ودریکی ازکامنتهای قبلی به تفسیربراتون نوشتم که امسال بهترین سفربه شمال کشورراتجربه کردیم
خدایاشکرت که قدرت خلق زندگیمون رابه خودمون دادی وخودمون هستیم که باافکاروکانون توجه مون خالق زندگیمون هستیم
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
*تمرکز:
تمرکز برروی اهداف یکی ازاصلی ترین مواردبرای رسیدن به اهدافمون میباشد باید تمرکز 100 درصدی داشته باشیم قطعاً برای رسیدن به هر هدفی راهی وجود دارد اگر به این باور برسیم و به صورت لیزری روی اهدافمان کار کنیم قطعاً با آنها خواهیم رسید هرچند ممکن است در ابتدا رسیدن به اهداف سخت جلوه کند اگر با توجه به داشتههامون و شرایطی که دارایم اهدافمون را انتخاب کنیم قطعاً به آنها خواهیم رسید
آفرین درود به شما دوست عزیز که با جان و دل تایپ کردی و سخن خدا را گفتی احسنت به شما وقتی حرفهای شما را درک میکنیم قلبمون حال میاد آفرین به به خداراشکر که بندگان پاک خداوند در این سایت هستند و با کامنت زیباشون امید را زنده میکنند تا درودی دیگر بدرود
خیلی خوشحال شدم ک این پروژه خانه تکانی ذهن گام ب گام رو روی سایت گذاشتین
استاد عزیز من محصول شیوه حل مسائل و روانشناسی ثروت یک رو خریدم
رو تمریناتش تمرکز کردم و انجام دادم فقط خدا میدونه ک چ اتفاق های خوب و پایداری تو زندگیم افتاده ک منو ی انسان با ایمان و شجاع و جسوری تبدیل کرده ک وقتی ی مساله ای تو زندگیم رخ میده بصورت معجزه آسایی با روشی ک شما تو تمرینات جلسه ها دادین حلش میکنم
خیلی خیلی زیاد نتیجه گرفتم ک اگر بخوام بنویسم ک این کار قصد دارم انجام بدم و ک چطور متعهد شدم چرخ زندگیم رو روغن کاری کردم و دارم پیش میرم تا آسان بشم برای آسانی ها
از خدا سپاسگزارم بابت وجود شما و مریم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی عزیزم ک با آگاهی هاشون منو ب خدا نزدیکتر میکنن و ارامش و احساس خوب بهم میدن
سلام استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی خودم در سایت روحانی عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،
سپاس گذار خداوندم واسه این فرصت دوباره ای که به من داد تا بیام و یه کامنت دیگه بنویسم، چند وقتی هست من حسش نمیاد که بیام توی سایت و کامنت بزارم، امروز درگیر یه موضعی بودم و برای اینکه ذهنم رو کنترل کنم گفتم وقتشه برم توی سایت که با این فایل توحیدی و سرشار از آگاهی روبرو شدم،
هدایت پرودگار شامل حالم شد و پذیرش اون منو به سمت این آگاهی ها هدایت کرد، استاد عزیزم دست توانمند خداوند برای من عاشقتونم که در هر جایگاهی که هستید دارید سعی میکنید نقش خودتون رو درست ایفا کنید…
سعی میکنید استاد خوبی باشید در عین حالی که سعی میکنید توی کار خدا هم دخالت نکنید،
سعی میکنید شهروند خوبی باشید و به قوانین احترام بزارید در عین حالی که سعی میکنید اونایی که خلاف میکنند رو قضاوت نکنید، سعی میکنید کسی یا چیزی و یا کشوری رو مسئول شرایط خودتون ندونید در عین حالی که سعی میکند شهروند خوبی باشید( یاد آهنگ سیاوش افتادم که میگه شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش، از پس این شیشه تورا میبینم که گرفتی مرا در بر خویش)،
سعی میکنید پدر خوبی باشید در عین حالی که سعی میکنید زیاد خودتون رو درگیر فرزندتون نکنید،
سعی میکنید دوست خوبی باشید در عین حالی که اگه دوستون هم نبود بازم حالتون خوبه و یا بی توقع دوستی میکنید،
سعی میکنید تا توحیدی زندگی کنید در عین حالی که برای دل خودتون هم که شده 5 تا 10 مایل سرعت بیشتر میرید و یا یک کله چند هزار کیلومتر رو رانندگی میکنید،
سعی میکنید به مریم عزیز وابسته نشید ولی در عین حال اغلب اوقات با هم هستید و رابطه رویایی رو تجربه میکنید،
سعی میکنید تا کسی رو تغییر ندید در عین حالی که برای خودتون قانون گذاشتید که اگه کسی میخواد کنار من باشه باید این ویژگی هارو داشته باشه…
انگار این وسط یکی مسئولیت تمام اینهارو به عهده گرفته، انگار یه منجی ظهور کرده، انگار یکی انتخاب کرده که چیو انتخاب کنه و انگار به یکی بینهایت حق انتخاب داده شده، انگار به یکی این قدرت داده شده تا بتونه شرایط دلخواهش رو خلق کنه و شما اون فرد هستید…
اون روزای خالی از همه چیز رو هیچ وقت فراموش نمیکنم توی زندگیم، روزایی که هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی نداشتم و فقط تلاشم برای این بود که بتونم خرج خونواده ام رو در بیارم، خوب به واسطه فضایی که توش بزرگ شده بودم توی مراسم مذهبی شرکت میکردم و منتظر اون منجی که بقیه گفتن بودم، و همیشه میگفتم پس کی میخوای ظهور کنی وقتی که من مردم…
به خدا میگفتم بفرستش اگه میخوای بفرستیش…
و توی همون روزها بود که بعد از نا امید شدن از اومدن اون منجی و شعار های پیشینانش مرتد شدم، وقتی رها کردم همه چیز رو و اون شک عظیم در من به وجود اومد، مسیر کم کم برای من باز شد و بلاخره منجی من ظهور کرد…
اونی که قرار بود زندگی من رو متحول کنه، اونی قرار بود همه چیز رو تغییر بده اومد…
الان من مسئولیت همه چیز پذیرفتم یعنی سعی میکنم، سعی میکنم خوب زندگی کنم و کمک کنم تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه،
سعی میکنم این جهانی که الان توش هستم رو بازتابی از درون خودم ببینم، دلخواه یا نادلخواه مسئولش من هستم،
سعی میکنم حتی غفلت خودم رو در برابر خداوند آگاهانه انتخاب کنم، سعی میکنم تا خودم رو ناقص بدونم و دست خدا رو برای بزرگتر کردن خودم باز بزارم، سعی میکنم خودم رو هیچ بدونم در برابر این خداوندی که همچیز رو خلق کرده، سعی میکنم تا از این بینهایت قدرت اختیاری که دارم استفاده کنم تا بیشتر تسلیم خداوند باشم تا بتونم بیشتر از جایگاهی که داره بترسم…
من اینجوری فکر میکنم که انگار خدا داره از طریق من خودش رو تجربه میکنه و من باید دستش رو باز بزارم تا بهتر این کارو انجام بده، انگار من خود اونم… انگار یه پیمانی بین من اون بسته شده که من هیچ مقاومتی نداشته باشم در مقابلش…(یاد داستان حضرت آدم توی قرآن میوفتم)
خیلی چیزا از توی ذهنم میگزره و یادم نمیمونه که بتونم بنویسمشون، حتما نباید الان نوشته بشه یا لازم نبود اینا هم کار خداست من به خودم هیچ اعتباری نمیدم،
فقط اعتبار انتخاب این مسیر به من میرسه، مسیر توحید مسیر یکتا پرستی، مسیر تسلیم بودن در مقابل خدا…
همیشه به خدا میگفتم به من نوع نگرشی بده که بتونم زیبایی هارو بیشتر ببینم و الان میبینم که انسان ها در هر جایگاه و کشور و دینی که هستن سرجای درستشون هستن تمام ادیان دارن یکتا پرستی و توحید فریاد میزنن این نوع نگرش ماست که میتونه معنی اون عوض کنه…
اگه اوضاع ما دلخواه ما نیست به این معنی نیست که ما بدبختیم، اون شرایط اومدن تا با برخورد با ما فرزندانی رو در ما متولد کنند و ما با قدم برداشتن به سمت اونا به پیشرفت بیشتر جهان کمک میکنیم…
تمام آنچه که با ما برخورد میکنه از شرایط و اتفاقات و ایده ها و افراد مثل همسران ما هستند که در ما فرزندانی متولد میکنند…
امیدوارم مفید بوده باشه برای همگی، سپاس گذارم از همگی همیشه شاد و سالم باشید.
من همیشه دلم میخواست و میخواد برا خودم با پول خودم ،خونه بخرم مستقل بشم الان مستقل هستم درآمد دارم ولی تا الان موفق نشدم خونه دار شم و لی هروز تلاشم و میکنم قدم به قدم برم جلوتر تا ظرفیت دریافت نعمتها رو در خودم بیشتر کنم من ادامه میدم و از مسیر لذت میبرم این فرصت زندگی کردن رو از خودم نمیگیرد قانون الهی جواب میده دیروز زود داره و لی سوخت و سوز نداره
بحث بعدی در مورد عمل به ایده هاست در این مورد من خیلی کند بودم اگه بخوام نمره بدم از 30نهایت 2یا،3میتونستم به خودم بدم ولی امسال متعهد تر شدم قول دادم به خودم هر ماه بهتر و بهتر به الهاماتم گوش بدم و به ایده ها در حد توان عمل کنم الان از30شاید 7شده باشه کمه ولی دارم ادامه میدم دارم از تبلی کم میکنم و عمل کردم و در خیلی موارد بهبود میدم همین استمرار جواب میده من مطمئنم
به نام خدای رحمان و رحیم که منو شامل عشق خاص خودش کرده و بهترینها رو به من ارزانی داشته
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
◀️گام چهاردهم:کنترل ورودی های ذهن
🟢تصمیم آگاهانه من اینه که بر خلاف جمله همیشگی عموم جامعه که میگند شرایط حساس کنونی من آگاهانه میگم شرایط بینظیر، لذت بخش ، زیبا و دوست داشتنی کنونی
◀️تصمیم آگاهانه بعدی :کنترل ورودی های ذهنم
اقدامات من برای این کنترل ورودی ذهنم که به لطف خدا و بودن در مسیر سالهاس که انجام دادم
یکی از بهترین و مهمترین اقدام من قطع رسانه تلویزیون ،رادیو ، ماهواره ،رسانه های شبکه های مجازی اینستا ،تلگرام ….
واکنش گرا نبودن به پیامها و تصاویر ناجالب که در اجتماع بین عموم مردم هست
کنترل ذهن کار سختی هست ولی با تمرین و تکرارش برام کار راحتری میشه
تعهد من در ادامه دادن به مسیر درست کنترل ذهن و کنترل کانون توجه جهان رو به کرنش وادار کرد و هدایت شدم به شرایط و محیطی که خیلی ورودی های ذهنم خوبه زیباست
آگاهانه تصمیم گرفتم که همیشه روی ذهنم با تمرکز کار کنم تا نتایج بهتر و پایدار باشه
آگاهانه تصمیم گرفتم که با تکرار و تمرکز و توجه بیشتر روی ورودی های مثبت و زیبا به فرکانس های ارسالی خودم قدرت بدم و خالق شرایط خوب زندگیم باشم
درک کردم که این ارسال این جنس از فرکانس های خوب من خالق صددرصد لحظات خوب و قشنگ زندگیم میکنه
آگاهانه منتظرم هرروز اتفاقات خوب و معجزات خداوند رو تجربه کنم و در شادی بیشتر باشم این خواسته هرروز من در ستاره قطبی هست
◀️ نتیجه کنترل نکردن ورودی های ذهن در بین اکثریت مردم جامعه
شرایط حساس کنونی همیشگی و دائمی برای این افراد هست
همیشه دارند اخبار منفی رو از همه رسانه های جمعی دریافت میکنند
اجازه دادند این ورودیهای منفی که از رسانه ها و گفتگوی متداول بین مردم هست ذهن اونها رو رهبری و مدیریت کنه به سمت ناخواسته ها و اتفاقات بد بیشتر
واکنش گرا به اخبار منفی و ورودیهای منفی دیگران هستند و با تمرکز و توجه و تکرار بهش قدرت میدند و بیشتر از همون جنس اتفاقات بد رو تجربه میکنند
آنقدر در فرکانس بد و اتفاقات بد هستند که هر اتفاق بدی میافته دیگه براشون طبیعی شده و منتظر اتفاقات بد هستند و اصلا متوجه وخیم تر شدن شرایط بد زندگیشون نمیشند
قدرت فرکانس های منفی خودشون رو که با طی یه فاصله زمانی برای قدرت گرفتن با تکرار و توجه بیشترشون به اون ورودی منفی ایجاد و شرایط بدتر میشه رو درک نمیکنند
◀️چرا رسانه ها اخبار منفی رو بیشتر میگند در موردش صحبت میکنند؟
چون این باور رو دارند اگر اخبار گوش ندند از اتفاقات جهان بیخبر میمونند درحالی که نتیجه افرادی که شبانه روز اخبار منفی رو پیگیری میکنند کاملا ناجالب و سخت و پیچیده و وحشتناک هست
چون اکثریت مردم اینجوری دوست دارند براشون جذابه ،اخبار منفی رو میپسندند و طرفدارش هستند
رسانه ها هم که با این همه طرفدار راغب ساخت و انتشار چنین اخبار منفی و تبلیغات گسترده گرفتن هستند تا در این بین هزینه های رسانه هم تامین میشه
◀️باورهای قدرتمند کننده در مورد سلامتی که تاثیر این باورها در ذهن روی جسم کاملا تاثیر گزار هست
شنیدن فایلهای آرامش در پرتو الهی که در مورد سلامتی هست
باور داشتن به سیستم ایمنی قوی بدن که قادر هر مسئله ای رو حل کنه خودش رو سریع ترمیم و بازسازی میکنه
بدن ما حاصل میلیونهااااا سال تکامله حاصل از بین رفتن نسلهای ضعیف و ادامه بقا و تولد نسل قویتر هست این تکامل در طی 50 یا 60 سال نیست حاصل میلیونها سال تکامل سلولهاس که در برابر تمام بیماریهای این میلیونها سال،در مسیر بهبود دائمی و مستمره که قویتر و تکامل یافته تر شده
بهبود باورهای سلامتی با توجه و تکرار و مرور این مثالها :چیپست که در شارژر گوشی ها هست که قویتر از کامپیوتری هست که به بزرگی یه شهر بوده و باهاش به فضا رفتند ومثال نسل حیوانات که چقدر با برخورد با تضادهایی که داشتند قویتر و تیزبین تر ،زیباتر و سریع تر شدند
تاثیر قرص بی اثر بر جسم افرادی که بیمار بودند و بیخبر از بی تاثیری اون بودند و این قرص باعث سلامت جسمشون شده نشون از تاثیر باورها بر جسم هست
◀️مرگ و پذیرش این که این طبیعیه و جزو روند زندگیه
اولین عامل پذیرش اینه که مرگ طبیعیه ستارگان ،ماهی ها ، پرندگان ،تمام موجودات ،طبیعت میمیره ولی مرگ پایان نیست ما ابدی هستیم و به اصل خودمون به خدا وصل میشیم
🟢افرادی که در مسیر درست توحید هستند حتی در لحظه مرگ چنان تصویر زیبایی از بهشت و زندگی پس از مرگ رو خداوند بهشون نشون میده که با اشتیاق فراوان در نهایت آرامش و رضایت درونی و با لبخند به استقبال مرگ میرند تا در مدار بالاتری به ملاقات خداوند برسند
🟢ما با ورودیهای نادرستی که از جامعه و گذشتگان دریافت کردیم با تصاویر بدی که در ذهن ما ایجاد شده از مرگ میترسیم از دیدن این مراسم خاک سپاری از اون احساس بدی که ایجاد شده مرگ رو برای من ترسناک کردند یادمه در مستند سفر به دور آمریکا از قبرستانی در آمریکا فیلم گرفتید که یه زمین پوشیده از چمن سبز و هر چند قدم یه گل سرخ بود که یه پلاک کوچولو روش اسم فوت شده بود و چقدر فضای رویایی پر از درخت و پرنده و زیبایی و گل بود اما تصاویر قبرستان کشور ما هم که دیگه نیاز به گفتن نداره و این ورودیهای بد از تصاویر تا حرفهای نادرست در مورد عالم پس از مرگ ما رو ترسونده
🟢جالبه که این ورودی های بد در مورد تولد هم هست از بس حرفهای نادرست از بارداری که خیلی بد اندام و بد شکل میشی خیلی درد و رنج و سختی داری و موقع زایمان بسیار عذاب میکشی که حتی از پروسه زیبای بارداری و زایمان طبیعی هم میترسیم و خودش یه مقاومت شده که در ذهن خانم ها از ازدواج و بارداری ایجاد شده
🟢و جالبتر اینکه حتی در مورد ثروتمندان تصاویر نازیبایی دیدیم که باعث شده ذهن ما بترسه برای پذیرش ثروت.
بهترین زمان برای جدا شدن از بدنه جامعه اینه که در شرایطی که همه مردم توجه و تمرکزشون روی نازیبایی ها و نکات منفی هست من روی خودم کار کنم در مسیر درست حرکت کنم تا در مدار بهترین نعمتها طبیعی و خودبه خود هدایت بشم
اکثریت مردم مسیر اشتباه رو میرند من میتونم جز اون تعداد اندکی از مردم باشم که مثل اکثریت عمل نمیکنم متفاوت از اونها در مسیر درستم و نتایجم هم کاملا عالی و متفاوت از اکثریت هست و جهان پاداش ویژه به این تعهد و استمرار در مسیر درست رو به زودی میده
خدایا سپاسگذارم که لایق دریافت این اگاهیها شدم و با هدایت تو درکم رو نوشتم خدایا در وجودم قلبی و بنیادین کن
چقدر این فایل ها داره اصل رو تکرار میکنه ویاداور میشم که کنترل ذهن داشته باشم وتوجه ام رو بزارم روی مسائلی که به من احساس خوب میده برای من اعراض کردن از حاشیه ها پاشنه آشیلم هست مخصوصا اینکه کسی حرف تندی بزنه یا بحث رو شروع کنه اونجا دیگه باید از اون محیط فاصله بگیرم البته آخرین بار که این اتفاق افتاد که وارد بحثی شدم حرف توی حرف آوردم و خط صحبت عوض شد خدا رو شکر از شخصیت مقاومت کننده وبحث کننده دارم تبدیل میشم به فرد اعراض کننده ، مسیر خودم رو میرم
امروز هم پسر کوچیکم بهونه گیری میکرد چون همسرم رفته بودند باشگاه ،من خودم رو به کارم بیشتر مشغول کردم وسعی کردم اعراض کنم ومتوجه نشدم غرق کارم شدم یه لحظه دیدم پسرم داره با اسباب بازی هاش بازی میکنه که به خودم آفرین گفتم واقعا توی این زمینه رشد داشتم
وقتی در مسیر درست باشی هدایت میشی به ایده های درست ،افراد درست محیط های خوب نیاز نیست دنبال افراد مناسب باشید جهان این کار رو برامون انجام میدهد حدود چهل روز پیش باعشقم رفتیم طلا خریدیم ومن گردنبند استاد رو که میدیدم همیشه تحسین میکردم یا والیبال که نگاه میکردم اگر کسی گردنبند طلا داشت من خیلی بیشتر توجه میکردم وتحسین میکردم اتفاقا طلا فروشه یه گردنبند مردانه قشنگ آوردند ومن هم خرید کردم خوشحال بودم چون پاروی ترسهام گذاشتم همیشه دوست داشتم گردنبند طلا داشته باشم اما باورهای محدود کننده مذهبی داشتم که هر بار به طریقی نتونسته بودم بخرم واین بار موفق شدم و خریدم ولذت بردم چقدراحساس خوبیه
من بصورت هدایتی وبه لطف الله کار درست رو انجام داده بودم خدایا شکرت واقعا کار خدا بود
استاد عزیزم از شما یاد گرفتم که هر نعمتی میاد تو زندگیم بگم از جانب خداست ،هر آنچه دارم از جانب خداست اینکه به این مسیر الهی اومدم که دوستان نازنین وشما استادان عزیزم هستید رو هم لطف خدا میدونم
بانام خداوند عشق وثروت ” گام دوازدهم”
باسلام وعرض ارادت خدمت اساتید گرانقدرودوستان بهشتی ام درسایت عباسمنش
امیدوارم که حالتان عالییی عالییی باشد وتمام لحظه لحظه زندگیتون سرشارازشادی زیبایی برکت وفراوانی
خدایاشکرت که گام دوازدهم ازپروژه
” خانه تکانی ذهن” راباموفقیت برداشتم وازاگاهی های ناب فایل بسیارارزشمنداستاد عباسمنش بهرمندشدم
خدایاشکرت که دراین مسیرثابت قدم هستم
خدایامن میخواهم رشدکنم،به مداربالاتربرم ازیه مسیرهموارتر کمکم کن
” گام دوازدهم”
” رعایت قانون تکامل=هموارشدن مسیررشد”
*اصل مهم واساسی قانون تکامل:
رعایت اصل مهم قانون تکامل ازاساسی ترین قوانین کیهانی است همانطورکه خداوند هم جهان روبرپایه واساس این اصل مهم خلق کرده است رعایت قانون تکامل باعث پیشرفت وبهبود امورمیشود زمانی فردی تصمیم به راه اندازی شغلی میگیره مابارها این جمله یابه نوعی این ضرب المثل راازعامه مردم میشنویم که میگویند بایدصبرکنی ودوام بیاری تاکارت جابیفته تا موفق بشی این دقیقا رعایت اصل قانون تکامل است گرچه بیش از99درصداز مردم ناخوداگاه این نصیحت رومیکنند بدون آگاهی ازقوانین امابراثرتجارب گذشته شون به این باوررسیده اند که موفقیت درهرکاری نیازبه طی کردن زمان لازم دارد وقطعا خودماهم ازاین دست تجربیات درزندگیمون کم نداشتیم
مثال واضح همین الان که به لطف الله مهربان وبه همت استادعبامسمنش وخانم شایسته نازنین درحال طی کردن پروژه بی نظیر” خانه تکانی ذهن” هستیم به نظرم دقیقاقانون تکامل رعایت شده حداقل برای خودمن که اینطوربوده
دلیل دارم به لطف الله مهربان اواخرسال 98 بااستاد وسایت ایشان اشنا شدم اوایل که فایلها روگوش میکردم چه فایلهای رایگان وچه محصولات ( ثروت1،دوازده قدم وکشف قوانین) فقط صحبتهای استادبرام قشنگ بود و یکسری جملات زیبابه گوشم میخورد که تا آن زمان نشنیده بودم البته که ازهمان ابتدا به اندازه ای که مطالب وقانون رودرک میکردم نتیجه هم گرفته ام اماازاغاز این پروژه که امروز دوازدهمین روزان است واقعا احساس میکنم تازه دارم صحبتهای استاد ومطالب رودرک میکنم در این مدت پنج سال ظرف وجودیم آماده دریافت شده ظرفم بزرگترشده ممکن است این پروسه برای بسیاری ازدوستان زمان کمتری برده باشد
دراینجا ازتجربه خودم درمورد رعایت قانون تکامل مینویسم:
همانطور که قبلا نیز نوشته ام من به اتفاق همسرعزیزم دامادگلم ودخترنازنینم موسسه پرورش نیمکره راست مغز برای بچه های سنین 2تا12 سال رودرسال 98 دقیقا همزمان باهدایتم ازطرف الله مهربان به این مسیرالهی راه اندازی کردیم و یه جورایی خانوادگی داریم باهم کارمیکنیم ودرکنارما5نفردیگر به عنوان مربی باماهمکاری میکنند
خوب طبیعی بود مابه علت عدم اگاهی ازقوانین درسال اول خیلی عجله داشتیم وفکرمیکردیم که درهمان سال اول باید آنچه که درذهنمون داشتیم به وقوع بپیونده برای معرفی موسسه بانصب چندین بیلبورد درسطح شهر باصرف هزینه جهت تبلیغات اقدام کردیم
اما درسال 99 که دوره ثروت 1 ودوره مقدس 12قدم روشروع کردیم یواش یواش باتوجه به اموزه های استاد به این اگاهی رسیدیم که ما نباید عجله کنیم ماباید تمام تلاشمون روی کیفیت کارموسسه باشه نباید ریالی برای تبلیغات هزینه کنیم و بایدقانون تکامل رو رعایت کنیم واجازه بدیم تاخداکارشوانجام بده مابایدسمت خودمون راعالی انجام بدیم امدن مشتری به عهده مانیست بلکه آوردن مشتری وظیفه خدااست
و به لطف الله مهربان ازسال 1400 به بعد تبلیغ موسسه به خانواده های محترم بچه ها منتقل شد همان تبلیغ دهان به دهان بطوریکه هربچه جدیدی که واردموسسه میشد واز خانواده اش میپرسیدیم که چطور باموسسه اشناشدین میگفتن مثلا مامان یااقوام فلان بچه شمارومعرفی کرده واگربخوام به عنوان مثال اشاره کنم اول ترم همین تابستان یک خانم روانشناس کودک که ازچهره های شناخته شده شهرمون میباشه بچه شو آورد برای ثبت نام که ازطریق مامان یکی ازبچه ها معرفی شده بود ایشان واقعا شگفت زده شده بود ازفضا ونحوه ارایه خدمات واموزشهای عالی که موسسه ارائه میداد
بیشتر ثبت نامی های ترم همین تابستان موسسه ازطرف ایشان معرفی شدند
به فرموده استاد کافی است که ماسمت خودمون روعالی انجام بدیم خداهم سمت خودشو عالییی انجام میده خدادستانشو میفرسته به کمکمون خدابرامون تبلیغ میکنه واین تنها یک مورد ازدستان خوب خدابود که برای موسسه تبلیغ میکرد ما حتی کارت موسسه روهم به ایشون ندادیم خودش به صورت خودجوش برای موسسه تبلیغ میکردوهمچنان هم ادامه میده ودرسال تحصیلی جدید دراول مهر به لطف الله مهربان برای اولین بار ازآغاز فعالیت ، موسسه باظرفیت کامل وصدرصدی درطرف صبح سال جدید تحصیلی روشروع کردیم واین درحالی است که همچنان متقاضی داریم اما به جهت فضایی موجودوتعهدی که برحفظ کیفیت کارموسسه داریم ازثبت نام جدید خوداری میکنیم و بیشتر متقاضیان جدید برای شیفت عصرثبت نام می کنند واین موفقیت وثبات فرکانسی وثبات مالی نتیجه طی کردن قانون تکامل بود
نکات کلیدی فایل:
• رعایت تکامل یعنی، بهبود عملکرد فعلی ات نسبت به قدم قبلی و استمرار در این روند؛
• تکامل به معنای صرف زمان طولانی برای رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه به این معناست که: وقتی ظرف وجودی مااماده دریافت می شود، به خواسته هامان می رسیم. اینکه چقدر زمان می برد تا ظرف وجود ما آماده شود، بستگی کاملی به کار کردن روی باورهایمان دارد؛
• “طمع، حرص و عجله”، بزرگترین اسلحه های شیطان هستند. به اندازه ای که از این خصوصیات دور می شوی، در مسیر هموار تحقق خواسته هایت قرار می گیری
• اگر بخواهی قانون تکامل را دور بزنی، حتی اگر به خواسته ات برسی، نه تنها از مقصد لذت نمی بری، بلکه به پوچی می رسی؛
• رعایت قانون تکامل یعنی: مقایسه نکردن خود با دیگران. ریشه این ویژگی، ااحساس خود ارزشمندی درونی است؛
• سختی های مسیر، نتیجه عدم درک و رعایت قانون است. وگرنه به اندازه ای که با قوانین هماهنگ باشی و بر طبق قانون عمل کنی، به همان اندازه مسیر رشد شما هموار می شود؛
تادرودی دیگربدرود
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی
گام دوازدهم : رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد
1 – قانون تکامل به این معنا نیست که زمان زیادی طول میکشه
وقتی ما اماده بشیم به خواسته ها برسیم
این جمله استاد من همیشه میگم تا دیگه عجله نکنم
انسان عجول است
این دو سال هی تکرار میکنم هر جا حس کردم دارم عجله میکنم و این جمله رو تکرار میکنم
و حقیقتا خیلی ارامش بیشتر به زندگی م اومده و بر اساس همین ارام شدن اوضاع هم بهتر میشه برام
2- با دیدن طبیعت روند تکامل متوجه میشیم
من همیشه به درخت بامبو نگاه میکنم و مثال میزنم اینکه در 5 سال هیچ چیزی دیده نمیشه در ظاهر ولی داره کارها انجام میشه ولی از جایی که تکامل طی میشه به تصاعد میرسه
ما هم همینطور هستیم تکامل طی داریم میکنیم و هر زمان این تکامل طی بشه مثل استاد روند پیشرفتمون تصاعدی میشه
عجله کردن از طمع میاد از اینکه همه چیز کمه
از باور کمبود هست عجله کردن اگه ما بدونیم زمان هست فرصت هست و به اندازه کافی هست از هر چیزی دیگه عجله نمیکنیم
این مدت که با استاد هستم همیشه در هر مسیله ای یاداوری میکنم تکامل نیازه
این اون درسی که من خدایی ش خیلی از قبل بهبود پیدا کردم و درس یادگرفتم البته نسبت به گذشته خودم که به شدت عجول بودم ولی الان نه خیلی زمان ها همیشه این تکامل در ذهنم هست و هر زمان عجله میاد تو ذهنم میگم این شیطان
و عجله با شیطان
بعد میگم کلا اصلا خدا منبع ارامش پس نمیشه منی که بخشی از خدا هستم با عجول بودن در مدار خداوند باشم
4- عجله در پول دراوردن مثل شرکت های هرمی
الان یک مثالی که این مدت دوستم بارها به من میگفت و یک بازی تلگرامی مسخره که فقط باید کلیک کنن و من گفتم وقتی کاری که انجام میدم ارزش ایجاد نمیکنه این کار درامد ایجاد نمیکنه یک درامد پایدار
که حتی دوستم تا همین هفته قبل میگفت اره من میلیونی درامد کسب میکنم ولی گویا اصلا اینطور نبوده
که البته قابل پیش بینی هم بوده و عجیب نبوده اصلا
برای اینکه همه داشتن میرفتن سمتش و همین هم یک نشانه خوب دیگه بود
اینکه بخوای کار ها به اسانی انجام بشه درسته و خوبه ولی اینکه بدون اینکه کار مفیدی کنی پول دربیار ی این دو تا با هم فرق میکنه و الان این شغل های هرمی همچین چیز به مردم پیشنهاد میکنن و مردمی که کار کردن زجر میدونن میان سراغ این داستان ها
5- ما خیلی وقت ها تلاش های ادم ها رو نمیبینیم و فقط نتایج میبیبینم ولی بعد از بیرون میگیم که یک شبه طرف به موفقیت رسید
در حالی که حتی بارها شده ما خودمون ملکی خریدیم یا وسیله ای و دیگران فقط نتایج ما رو دیدن و اون روند تکامل ما رو خبر ندارن
6- نباید در مسیر رسیدن به خواسته زجر بکشیم
خوشبختی لذت بردن در مسیر خواسته ها هست
من خودم بارها دیدم که تکامل طی نشد وافرادی که شعل جدید زدن ولی تکامل طی نکرده بودن و زود همه چیز از دست دادن
نکته طلایی رسیدن به هر خواسته ای این هست که ارامش داشته باشیم و حس خوبی داشته باشیم
که این حس خوب و ارامش حاصل کار کردن روی باورها هست که ایمان داشته باشیم که اتفاق میفته و در حالت نیازمندی قرار نداریم و به خواسته میرسیم
که این روند کار یعنی تکامل طی کردن
7- سنگ بزرگ باعث میشه زجر بکشی
که باعث میشه از زیر صفر باید شروع کنه
8- زجر کشیدن بخاطر درک نکردن قانون هست
9- فکر نکنیم چون در زندگی زجر کشیدیم الان حقمون به اینجا برسیم و یک نقطه مثبت بدونیم ای زجر کشیدن
و اگه داریم زجر میکشیم بخاطر حماقت خودمون و عمل نکردن به قانون هست
من به نظرم اینکه ما فکر کنیم در گذشته یا حال داریم سختی میکشیم این برای اینکه موفق بشیم خوبه از این جا میاد که ما احساس لیاقت نداریم و فکر میکنیم لایق داشتن اون خواسته ها نیستیم و حالا که داریم کلی زجر میکشیم این یک نوع تطهیر ما هست برای اینکه پاک بشیم و لایق داشتن اون خواسته هابشیم که البته من هم خودم این باور داشتم
هنوز هم دارم ولی کمرنگ تر چون مدت هاست متوجه این باور مخرب شدم و هر زمان که میاد ذهن بگه حقت چون سختی کشیدی میام بهش میگم نه به این دلیل ما لایق نمیشیم بلکه ما از اول لایق هستیم و بودیم چون ما تکه ای از خداوند هستیم و خداوند ارزش داشتن همه قدرت ها و نعمت ها رو داره
مقایسه نکردن هم خیلی کمک میکنه که عجله نکنه و چشم و هم چشمی نمیکنه و در ارامش در مسیر رشد میکنه
الان پیش بینی من هم درست بود چون من قانون درست درک کرده بودم که نمیشه بدون خلق ارزش کار درامدزایی ساخت که این درامد ادامه دار بشه
و در انتها تحسین میکنم خودم که انقدر خسته بودم میخواستم برم استراحت کنم ولی بلند شدم و دوباره نشستم و کیبورد به دست گرفتم و شروع کردم به انجام تمرین
افرین میگم به خودم و از خودم تشکر میکنم که برای پیشرفت خودم دارم تلاش میکنم و قطعا نتایج هم میاد خیلی زود میاد به اندازه تکامل م میاد
خدایا شکرت
استاد بی نهایت سپاسگذلرم که به من یاد دادید قانون تکامل اینکه از زندگی م لذت ببرم و میشه با لذت بردن و در ارامش به خواسته ها رسید مثل پادشاهان میشه به خواسته ها رسید در ارامش و اطمینان که من لایق این خواسته و ذاشتن ش هستم و اماده پذیرشش هستم و در ارامش نشستم تا جهان برام بیاره
نه اینکه ببخشید مثل سگ دنبال یک تکه استخون هی بدویم که هرگز هم چیزی خوبی بدست نمیاره این روش
ممنونم که انقدر خوب این قانون بهم یاد دادین که معصومه به شدت عجول انقدر اروم شده خیلی عجله ش کم شده خیلی خیلی کم شده البته باز خیلی میشه بهترم بشم
خانم شایسته عزیز برای این فایل ها از شما بسیار سپاسگذارم
در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم.
سلام به خدای قشنگم
سلام به هم فرکانسی های حال خوب
سلام به استاد هزار الله اکبرمون
سلام به مریم جان جان ها
بعد 21 روز گفتم باید بنویسم و هم اکنون در حالیکه نوزاد 7 ماهه ام روی پاهایم خوابیده با عشق تمام می نویسم
مریم جان جان ها شما و وجود نازنین ات و صد البته وجود استاد جانموننننن در مسیر زندگی من یکی از سپاسگزاری های من سحر سادات بوده و هست و خواهد بود
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که دارمتون و تشنه یادگیری و عمل کردن به قوانین بدون تغییر خداوندم
دوست داشتم از همزمانی شروع پروژه خانه تکانی ذهن و تولد 37 سالگی ام بگم اولین سالروز تولدم که هم حس مادر شدن را تجربه میکردم و میوه دلم در آغوشم بود و هم نیاز مبرم به یک پروژه و تمرین مداوم برای ثبات حال خوب داشتنم .
استاد جانم از زمانی که مادر شدم با توجه به تغییراتی که در محیط زندگی و کاری ام پیش آمد و مرخصی زایمان و ماندن بالاجبار در خانه بودن و صد البته وظیفه سنگین مادر بودن ، و قرار گرفتن در محیط جدید، حال خوبی نداشتم ، تا حدود 4 ماهگی میوه دلم خداییش پروژه مادرانه برایم سخت بود و گذشت ، در این حین سعی میکردم از درس هایی که از شما استاد جان یاد گرفته بودم چه در محصولاتی که خریده بودم ( 12 قدم ، روانشناسی ثروت 2، شیوه حل مسایل زندگی ) و چه فایل های دانلودی سایت که همه را با عشق تمام درهاردم ذخیره کرده بودم
از انجاییکه فرکانس ام پایین آمده بود، نامنظم فایل ها رو گوش می دادم تا اینکه از ماه 5 تولد جگر گوشه ام «نفس خانم » و تلاش برای بهتر تر شدن حالم و انجام دادن تمرینات و شروع سپاسگزاری ها ، خداوند این تلاش من و خواسته قلبی ام که حال دلم عالی عالی ها بشه
«همزمانی آسمانی » با سالروز تولدم «بهترین هدیه تولدم تا به این سن ام » از سوی خدای مهربان و شما عزیز بندگانش رقم خورد و انگار مریم جان داشت حرفهای دلم را می زد در فایل صوتی «دستورالعمل خانه تکانی ذهن » در دلم شور و شوقی عظیم که خواسته آن اجابت شده و خدا چه زیبا راه آسان رو برام نمایان کرد بواسطه شما دستان خداوندگارم
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای این دوره بی نظیررررررر
معجزه های عظیمی با شروع این پروژه در زندگی ام رقم خورده که میام براتون به زودی میگم .
الهی الحمدلله رب العالمین .
بنام خدواندهدایتگر ” گام بیست سوم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست سوم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست و سوم”
” معجزه تمرکز100درصدی برهدف”
* هدف گذاری ودرخواست خواسته هامون ازخداوند:
” بایداول هرسال جدید بین هدف گذاری و درخواستهامون از خداوند تفاوت قائل شویم
الف: برای هدف گذاری درسال جدید بایستی یک الی دو هدف اصلی را برای خودمان در سال مشخص کنیم یکی از دلایل اینکه به اهدافمون نمیرسیم تعدد اهداف است و تمرکزی روی هیچ هدف خاصی نداریم باید یک الی دو هدف اصلی را برای خودمان تعریف کنیم با توجه به نیازها و تضادهایی که با آن برخورد کردهایم اهدافمون راانتخاب کنیم
ب:
قطعاً ما به غیر از اهداف اصلی که داریم خواستههای زیادی در ما شکل میگیره دوست داریم اونها را در زندگیمون تجربه کنیم باید خواستههامون را بنویسیم و از خداوند درخواست کنیم خدایا من میخوام این تجربههارا در زندگیم داشته باشم میخواهم
این مسافرتهای جذاب را تجربه کنم میخواهم از این جنس آدما بیشتری در زندگیم باشند میخواهم راحت کارهام انجام بشه میخوام راحت پول بسازم میخوام همچین ماشین خوشگلی را سوار بشم میخوام خونه زیبا و لاکچری داشته باشم و در آن حال کنم و الی آخر نگاه ما باید این باشد که خداوند داره دفتر و خواستههای ما را نگاه میکنه و اولین قدم این است که خواستههامون را بنویسیم حتی خواستههایی که برای انجامش هیچ ایدهای نداریم و یا زمان کافی برای انجامش نداریم باید فقط بنویسیم فعلاً همه خواستههامون را بنویسیم نوشتن بسیار قدرتمند است نوشتن به انرژی ذهنی و کانون توجه ما خیلی قدرت میدهد
* شیوه رسیدن به اهداف وخواسته ها:
زمانی که خواستهای داریم و هدفی را مشخص میکنیم تحت هیچ شرایطی نباید به نحوه رسیدن به اهداف و خواستههامون فکر کنیم زیرا وقتی به این موضوع فکر میکنیم با توجه به داشتههامون متوجه میشیم که نمیتوانیم به سوی اهدافمون قدم برداریم یابه خواستههامون برسیم با توجه به شرایط و داشتههامون خیلی زود ناامید و مأیوس میشویم یک سری از اهداف هست که با داشتههامون قابل پیگیری و قدم برداشتن هستند و باید برای اهدافی که میتونیم براشون قدم برداریم با توجه به داشتههامون جز اهداف اصلی باشند و آن خواستههاو اهدافی که هیچ ایدهای براشون نداریم و با توجه به شرایط و داشتههامون قابل اجرا نیستن را فقط بیاییم برای خودمون مکتوب کنیم و در موردش بنویسیم و با خدا در موردشون صحبت کنیم واز خداوند بخواهیم که برای رسیدن به اهدافمان آدمهای مناسب راسر راهمون قرار بده ایدههایی به ما الهام کنه یا شرایطی را برامون ایجاد کنه باورهامون را قویتر کنه ذهنمون را بازتر کنه برای رسیدن به اهداف و خواستههامون
مابه خواسته هایی میرسیم که برامون قابل باور باشدتاخواستهای برامون قابل باور نشود دست یافتنی نخواهدشددر طول مسیر با دیدن الگوها مثلاً کسانی که مثل خودمون پولدار نبودن اما خانهدار شدن ماشینهای خارجی و لوکس خریدن و غیره اینجاست که آرام آرام باورهای ما قویتر میشه و برای ذهنمون امکانپذیرتر میشه و به هدفمون روز به روز نزدیک و نزدیکتر میشیم اگر در ذهن ما دستاوردی غیر ممکن باشد ما به آن نخواهیم رسید بنویسیم و از خدا بخواهیم که در مسیر الگوهایی قرار بگیریم که با ان خواستهها رسیدند انگاه به این باور میرسیم که من هم با اون خواسته خواهم رسید و این رسیدن به خواستهها یک روندی دارد تا ان خواسته برای من باورپذیر بشه بایدان روند را طی کنیم
شیوه طی کردن روند باورپذیری و رسیدن به خواستهها پیدا کردن الگوهایی است که به آن خواستهها رسیدند و برای این کار دو روش وجود دارد
اول اینکه افرادی را پیدا کنیم که به آن خواسته یا نزدیک به خواسته ما رسیدند که خیلی برای ما غیر قابل باور بوده اما عدهای بوده اند که رسیدند در موردشون فکر کنیم و از همه مهمتر تحسینشون کنیم
دوم اینکه بررسی کنیم که در گذشته چه خواستههایی داشتم که برای من غیرقابل باور بوده اما من به آنها رسیدام
مثالی از خودم براتون بگم زمانی که در این مسیر الهی قرار گرفتم 20 سال دچارسردردهای میگرنی و افسردگی خفیف بودم اما با آموزههای استاد وبا تمرین اهرم رنج و لذت توانستم بعد از 20 سال از این بیماری مزمن وازاردهنده نجات پیدا کنم و به آرامش برسم و خواب راحت داشته باشم بدون مصرف داروهای آرامش بخش و خواب آور
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
برای من واقعاً غیر قابل باور بود بتونم روزی بدون مصرف داروی آرامش بخش و قرص خواب آور زندگی آرام و خواب راحتی داشته باشم یا اینکه آدمی بودم خیلی ترس داشتم از دایره امنم خارج بشم مهاجرت و جابجایی محل سکونت در ذهن من مثل هیولا بود بازم به لطف خدای مهربان و با آموزههای استاد عباس منش در طول یک سال گذشته خانه قدیمیساز خودم را فروختم در مرکز استان اپارتمان زیبایی خریدم و در شهر خودمون هم به منطقه جدید ودرآپارتمان زیبایی که داشتم نقل مکان کردم و بعداز35محل سکونتم راتغیردادم واز این تغییر و جابجایی بسیارهم راضی هستم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایاشکرت
باید خواستههامون را برای ذهنمون باورپذیر کنیم تا به آنها برسیم همانطور که گفته شد دو راهکار وجود دارد یکی اینکه آدمهایی را پیدا کنیم الگوهایی را پیدا کنیم که به آن اهداف رسیدهاند دوم اینکه به هدفهایی که خودمون داشتهایم و رسیدهایم هرچند کوچک باشندبارها به خودمون یادآوری کنیم که من توانایی رسیدن به خواستههایم را دارم
امروزبعدازگوش کردن به این فایل فوق العاده زیبا وتاثیرگذار استادنازنین رفتم سراغ خواسته هایی که اول امسال نوشته بودم وانها رومرورکردم ومتوجه شدم تاهمین شش ماه اول سال تعدادزیادی ازآنها برام محقق شده وواقعا خودم هم باورم نمیشد که این خواسته هاروازخداداشته ام به چندموردش اشاره میکنم
_ازخدوانددرخواست کرده بودم که ظرفیت موسسه تکمیل بشه ومابرای شعبه دوم اقدام کنیم دقیقا این اتفاق افتاده وتقریبا10 روزقبل همسرعزیزم که به عنوان مدیرداخلی موسسه فعالیت میکنه وباهم دراین مسیرزیباهستیم گفت بایدهمین حالا برای راه اندازی شعبه دوم اقدام کنیم تابرای ترم دیماه اماده بشه چونکه متقاضی زیادداریم
_ یک قطعه باغ پسته دارم ازخداوند درخواست کرده بودم امسال محصول خوبی داشته باشم باتوجه به گرمای بی سابقه تابستان امسال بیش از60 درصدمحصول پسته حداقل دراستنهای کرمان ویزد دچارگرمازدگی شدامابه لطف خدای مهربان محصول باغ من درست براساس برآورد خودم و باکمترین درصدپوکی بود
_ ازخدواند درخواست کرده بودم که امسال سفرهای جذاب داخل کشورداشته باشیم ودریکی ازکامنتهای قبلی به تفسیربراتون نوشتم که امسال بهترین سفربه شمال کشورراتجربه کردیم
خدایاشکرت که قدرت خلق زندگیمون رابه خودمون دادی وخودمون هستیم که باافکاروکانون توجه مون خالق زندگیمون هستیم
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
*تمرکز:
تمرکز برروی اهداف یکی ازاصلی ترین مواردبرای رسیدن به اهدافمون میباشد باید تمرکز 100 درصدی داشته باشیم قطعاً برای رسیدن به هر هدفی راهی وجود دارد اگر به این باور برسیم و به صورت لیزری روی اهدافمان کار کنیم قطعاً با آنها خواهیم رسید هرچند ممکن است در ابتدا رسیدن به اهداف سخت جلوه کند اگر با توجه به داشتههامون و شرایطی که دارایم اهدافمون را انتخاب کنیم قطعاً به آنها خواهیم رسید
تادرودی دیگربدرود
آفرین درود به شما دوست عزیز که با جان و دل تایپ کردی و سخن خدا را گفتی احسنت به شما وقتی حرفهای شما را درک میکنیم قلبمون حال میاد آفرین به به خداراشکر که بندگان پاک خداوند در این سایت هستند و با کامنت زیباشون امید را زنده میکنند تا درودی دیگر بدرود
ب نام خدای یکتا و مهربان
سلام ب استاد عزیز و مریم شایسته عزیز
و دوستان عزیز هم فرکانسی ام
خیلی خوشحال شدم ک این پروژه خانه تکانی ذهن گام ب گام رو روی سایت گذاشتین
استاد عزیز من محصول شیوه حل مسائل و روانشناسی ثروت یک رو خریدم
رو تمریناتش تمرکز کردم و انجام دادم فقط خدا میدونه ک چ اتفاق های خوب و پایداری تو زندگیم افتاده ک منو ی انسان با ایمان و شجاع و جسوری تبدیل کرده ک وقتی ی مساله ای تو زندگیم رخ میده بصورت معجزه آسایی با روشی ک شما تو تمرینات جلسه ها دادین حلش میکنم
خیلی خیلی زیاد نتیجه گرفتم ک اگر بخوام بنویسم ک این کار قصد دارم انجام بدم و ک چطور متعهد شدم چرخ زندگیم رو روغن کاری کردم و دارم پیش میرم تا آسان بشم برای آسانی ها
از خدا سپاسگزارم بابت وجود شما و مریم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی عزیزم ک با آگاهی هاشون منو ب خدا نزدیکتر میکنن و ارامش و احساس خوب بهم میدن
در پناه الله یکتا باشید دوستون دارم
سلام استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی خودم در سایت روحانی عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،
سپاس گذار خداوندم واسه این فرصت دوباره ای که به من داد تا بیام و یه کامنت دیگه بنویسم، چند وقتی هست من حسش نمیاد که بیام توی سایت و کامنت بزارم، امروز درگیر یه موضعی بودم و برای اینکه ذهنم رو کنترل کنم گفتم وقتشه برم توی سایت که با این فایل توحیدی و سرشار از آگاهی روبرو شدم،
هدایت پرودگار شامل حالم شد و پذیرش اون منو به سمت این آگاهی ها هدایت کرد، استاد عزیزم دست توانمند خداوند برای من عاشقتونم که در هر جایگاهی که هستید دارید سعی میکنید نقش خودتون رو درست ایفا کنید…
سعی میکنید استاد خوبی باشید در عین حالی که سعی میکنید توی کار خدا هم دخالت نکنید،
سعی میکنید شهروند خوبی باشید و به قوانین احترام بزارید در عین حالی که سعی میکنید اونایی که خلاف میکنند رو قضاوت نکنید، سعی میکنید کسی یا چیزی و یا کشوری رو مسئول شرایط خودتون ندونید در عین حالی که سعی میکند شهروند خوبی باشید( یاد آهنگ سیاوش افتادم که میگه شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش، از پس این شیشه تورا میبینم که گرفتی مرا در بر خویش)،
سعی میکنید پدر خوبی باشید در عین حالی که سعی میکنید زیاد خودتون رو درگیر فرزندتون نکنید،
سعی میکنید دوست خوبی باشید در عین حالی که اگه دوستون هم نبود بازم حالتون خوبه و یا بی توقع دوستی میکنید،
سعی میکنید تا توحیدی زندگی کنید در عین حالی که برای دل خودتون هم که شده 5 تا 10 مایل سرعت بیشتر میرید و یا یک کله چند هزار کیلومتر رو رانندگی میکنید،
سعی میکنید به مریم عزیز وابسته نشید ولی در عین حال اغلب اوقات با هم هستید و رابطه رویایی رو تجربه میکنید،
سعی میکنید تا کسی رو تغییر ندید در عین حالی که برای خودتون قانون گذاشتید که اگه کسی میخواد کنار من باشه باید این ویژگی هارو داشته باشه…
انگار این وسط یکی مسئولیت تمام اینهارو به عهده گرفته، انگار یه منجی ظهور کرده، انگار یکی انتخاب کرده که چیو انتخاب کنه و انگار به یکی بینهایت حق انتخاب داده شده، انگار به یکی این قدرت داده شده تا بتونه شرایط دلخواهش رو خلق کنه و شما اون فرد هستید…
اون روزای خالی از همه چیز رو هیچ وقت فراموش نمیکنم توی زندگیم، روزایی که هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی نداشتم و فقط تلاشم برای این بود که بتونم خرج خونواده ام رو در بیارم، خوب به واسطه فضایی که توش بزرگ شده بودم توی مراسم مذهبی شرکت میکردم و منتظر اون منجی که بقیه گفتن بودم، و همیشه میگفتم پس کی میخوای ظهور کنی وقتی که من مردم…
به خدا میگفتم بفرستش اگه میخوای بفرستیش…
و توی همون روزها بود که بعد از نا امید شدن از اومدن اون منجی و شعار های پیشینانش مرتد شدم، وقتی رها کردم همه چیز رو و اون شک عظیم در من به وجود اومد، مسیر کم کم برای من باز شد و بلاخره منجی من ظهور کرد…
اونی که قرار بود زندگی من رو متحول کنه، اونی قرار بود همه چیز رو تغییر بده اومد…
الان من مسئولیت همه چیز پذیرفتم یعنی سعی میکنم، سعی میکنم خوب زندگی کنم و کمک کنم تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه،
سعی میکنم این جهانی که الان توش هستم رو بازتابی از درون خودم ببینم، دلخواه یا نادلخواه مسئولش من هستم،
سعی میکنم حتی غفلت خودم رو در برابر خداوند آگاهانه انتخاب کنم، سعی میکنم تا خودم رو ناقص بدونم و دست خدا رو برای بزرگتر کردن خودم باز بزارم، سعی میکنم خودم رو هیچ بدونم در برابر این خداوندی که همچیز رو خلق کرده، سعی میکنم تا از این بینهایت قدرت اختیاری که دارم استفاده کنم تا بیشتر تسلیم خداوند باشم تا بتونم بیشتر از جایگاهی که داره بترسم…
من اینجوری فکر میکنم که انگار خدا داره از طریق من خودش رو تجربه میکنه و من باید دستش رو باز بزارم تا بهتر این کارو انجام بده، انگار من خود اونم… انگار یه پیمانی بین من اون بسته شده که من هیچ مقاومتی نداشته باشم در مقابلش…(یاد داستان حضرت آدم توی قرآن میوفتم)
خیلی چیزا از توی ذهنم میگزره و یادم نمیمونه که بتونم بنویسمشون، حتما نباید الان نوشته بشه یا لازم نبود اینا هم کار خداست من به خودم هیچ اعتباری نمیدم،
فقط اعتبار انتخاب این مسیر به من میرسه، مسیر توحید مسیر یکتا پرستی، مسیر تسلیم بودن در مقابل خدا…
همیشه به خدا میگفتم به من نوع نگرشی بده که بتونم زیبایی هارو بیشتر ببینم و الان میبینم که انسان ها در هر جایگاه و کشور و دینی که هستن سرجای درستشون هستن تمام ادیان دارن یکتا پرستی و توحید فریاد میزنن این نوع نگرش ماست که میتونه معنی اون عوض کنه…
اگه اوضاع ما دلخواه ما نیست به این معنی نیست که ما بدبختیم، اون شرایط اومدن تا با برخورد با ما فرزندانی رو در ما متولد کنند و ما با قدم برداشتن به سمت اونا به پیشرفت بیشتر جهان کمک میکنیم…
تمام آنچه که با ما برخورد میکنه از شرایط و اتفاقات و ایده ها و افراد مثل همسران ما هستند که در ما فرزندانی متولد میکنند…
امیدوارم مفید بوده باشه برای همگی، سپاس گذارم از همگی همیشه شاد و سالم باشید.
به نام خداوندی که فرمانروای جهانیان است
سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
خدایا شکرت برای این روزهای فوقالعاده زیبا
دوره های فوقالعاده تاثیر گذار
چقدر هم مدار شدن توی این دوره خانه تکانی
بی نظیر است و پر مفهوم
من که خیلی راضی ام تا امروز که گام دوازدهم هستیم ،خیلی فایل هایی که تا حالا ندیده بودم و
توی مسیرم قرار نداشت به زیبایی هر چه بیشتر دارم طی میکنم،،خدایم سپاسگزارم ازت
من امروز هدایت شدم به یه باغ بیرون از شهر
که خیلی وقت بود نرفته بودم
یعنی هر سال نیت رفتن داشتم و مهیا نمیشد
چون توی مدارم نبود
و الان توی این بیست روز که همش توی مدار اتفاقات خوب و دیدن زیبای ها و خاطرات قدیم هستم ، خیلی تجربه های فوقالعاده ای رو دارم بدست میارم
و امشب هم اومدم توی یکی از همون باغ ویلای بیرون شهر که واقعا زیباست و بی نظیر
کلی درخت و گل و گیاه
وسطش هم آبشار و چراغونی و یه پیاده روی فوقالعاده زیبا که تمام خاطرات گذشته حال خوبم رو به یادم آورد
و حالا که از قانون دارم استفاده میکنم خیلی خوب درک میکنم که
احساس خوب=اتفاقات خوب
واقعا فوقالعاده است
واقعا تحسین برانگیز است
خدایا هزاران بار شکرت
چقدر مسیر موفقیت در پیش دارم
از شروع قدم هفتم ،و شروع خانه تکانی
همش زیبایی و زیبایی و زیبایی
خدایا سپاسگزارم ازت برای این همه نعمت و فراوانی و سلامتی و موفقیت
شاد و پیروز و سربلند باشید
گام هفتم
سلام استاد و بانو شایسته عزیز
من همیشه دلم میخواست و میخواد برا خودم با پول خودم ،خونه بخرم مستقل بشم الان مستقل هستم درآمد دارم ولی تا الان موفق نشدم خونه دار شم و لی هروز تلاشم و میکنم قدم به قدم برم جلوتر تا ظرفیت دریافت نعمتها رو در خودم بیشتر کنم من ادامه میدم و از مسیر لذت میبرم این فرصت زندگی کردن رو از خودم نمیگیرد قانون الهی جواب میده دیروز زود داره و لی سوخت و سوز نداره
بحث بعدی در مورد عمل به ایده هاست در این مورد من خیلی کند بودم اگه بخوام نمره بدم از 30نهایت 2یا،3میتونستم به خودم بدم ولی امسال متعهد تر شدم قول دادم به خودم هر ماه بهتر و بهتر به الهاماتم گوش بدم و به ایده ها در حد توان عمل کنم الان از30شاید 7شده باشه کمه ولی دارم ادامه میدم دارم از تبلی کم میکنم و عمل کردم و در خیلی موارد بهبود میدم همین استمرار جواب میده من مطمئنم
افرین دوست عزیزم که مستقل شدی و درامد داری
افرین به پیشرفتت
افرین به همتت
افرین به ادامه دادنت
مینای عزیز و دوست داشتنی
نمی دونی چقدر لذت می برم وقتی میبینم دوستانم نتیجه می گیرن و به اهدافشون می رسند .
خوشحالی بچه ها از کامنتاشون کاملا مشخصه و منم خوشحال می شم وقتی میخونم.
مینای عزیزم منم هدفم رو گذاشتم رو درامد مستقل داشتن
انشالله به امید خدای مهربان به هدفم رسیدم میام و پیام میزارم ️️️
به نام خدای رحمان و رحیم که منو شامل عشق خاص خودش کرده و بهترینها رو به من ارزانی داشته
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
◀️گام چهاردهم:کنترل ورودی های ذهن
🟢تصمیم آگاهانه من اینه که بر خلاف جمله همیشگی عموم جامعه که میگند شرایط حساس کنونی من آگاهانه میگم شرایط بینظیر، لذت بخش ، زیبا و دوست داشتنی کنونی
◀️تصمیم آگاهانه بعدی :کنترل ورودی های ذهنم
اقدامات من برای این کنترل ورودی ذهنم که به لطف خدا و بودن در مسیر سالهاس که انجام دادم
یکی از بهترین و مهمترین اقدام من قطع رسانه تلویزیون ،رادیو ، ماهواره ،رسانه های شبکه های مجازی اینستا ،تلگرام ….
واکنش گرا نبودن به پیامها و تصاویر ناجالب که در اجتماع بین عموم مردم هست
کنترل ذهن کار سختی هست ولی با تمرین و تکرارش برام کار راحتری میشه
تعهد من در ادامه دادن به مسیر درست کنترل ذهن و کنترل کانون توجه جهان رو به کرنش وادار کرد و هدایت شدم به شرایط و محیطی که خیلی ورودی های ذهنم خوبه زیباست
آگاهانه تصمیم گرفتم که همیشه روی ذهنم با تمرکز کار کنم تا نتایج بهتر و پایدار باشه
آگاهانه تصمیم گرفتم که با تکرار و تمرکز و توجه بیشتر روی ورودی های مثبت و زیبا به فرکانس های ارسالی خودم قدرت بدم و خالق شرایط خوب زندگیم باشم
درک کردم که این ارسال این جنس از فرکانس های خوب من خالق صددرصد لحظات خوب و قشنگ زندگیم میکنه
آگاهانه منتظرم هرروز اتفاقات خوب و معجزات خداوند رو تجربه کنم و در شادی بیشتر باشم این خواسته هرروز من در ستاره قطبی هست
◀️ نتیجه کنترل نکردن ورودی های ذهن در بین اکثریت مردم جامعه
شرایط حساس کنونی همیشگی و دائمی برای این افراد هست
همیشه دارند اخبار منفی رو از همه رسانه های جمعی دریافت میکنند
اجازه دادند این ورودیهای منفی که از رسانه ها و گفتگوی متداول بین مردم هست ذهن اونها رو رهبری و مدیریت کنه به سمت ناخواسته ها و اتفاقات بد بیشتر
واکنش گرا به اخبار منفی و ورودیهای منفی دیگران هستند و با تمرکز و توجه و تکرار بهش قدرت میدند و بیشتر از همون جنس اتفاقات بد رو تجربه میکنند
آنقدر در فرکانس بد و اتفاقات بد هستند که هر اتفاق بدی میافته دیگه براشون طبیعی شده و منتظر اتفاقات بد هستند و اصلا متوجه وخیم تر شدن شرایط بد زندگیشون نمیشند
قدرت فرکانس های منفی خودشون رو که با طی یه فاصله زمانی برای قدرت گرفتن با تکرار و توجه بیشترشون به اون ورودی منفی ایجاد و شرایط بدتر میشه رو درک نمیکنند
◀️چرا رسانه ها اخبار منفی رو بیشتر میگند در موردش صحبت میکنند؟
چون این باور رو دارند اگر اخبار گوش ندند از اتفاقات جهان بیخبر میمونند درحالی که نتیجه افرادی که شبانه روز اخبار منفی رو پیگیری میکنند کاملا ناجالب و سخت و پیچیده و وحشتناک هست
چون اکثریت مردم اینجوری دوست دارند براشون جذابه ،اخبار منفی رو میپسندند و طرفدارش هستند
رسانه ها هم که با این همه طرفدار راغب ساخت و انتشار چنین اخبار منفی و تبلیغات گسترده گرفتن هستند تا در این بین هزینه های رسانه هم تامین میشه
◀️باورهای قدرتمند کننده در مورد سلامتی که تاثیر این باورها در ذهن روی جسم کاملا تاثیر گزار هست
شنیدن فایلهای آرامش در پرتو الهی که در مورد سلامتی هست
باور داشتن به سیستم ایمنی قوی بدن که قادر هر مسئله ای رو حل کنه خودش رو سریع ترمیم و بازسازی میکنه
بدن ما حاصل میلیونهااااا سال تکامله حاصل از بین رفتن نسلهای ضعیف و ادامه بقا و تولد نسل قویتر هست این تکامل در طی 50 یا 60 سال نیست حاصل میلیونها سال تکامل سلولهاس که در برابر تمام بیماریهای این میلیونها سال،در مسیر بهبود دائمی و مستمره که قویتر و تکامل یافته تر شده
بهبود باورهای سلامتی با توجه و تکرار و مرور این مثالها :چیپست که در شارژر گوشی ها هست که قویتر از کامپیوتری هست که به بزرگی یه شهر بوده و باهاش به فضا رفتند ومثال نسل حیوانات که چقدر با برخورد با تضادهایی که داشتند قویتر و تیزبین تر ،زیباتر و سریع تر شدند
تاثیر قرص بی اثر بر جسم افرادی که بیمار بودند و بیخبر از بی تاثیری اون بودند و این قرص باعث سلامت جسمشون شده نشون از تاثیر باورها بر جسم هست
◀️مرگ و پذیرش این که این طبیعیه و جزو روند زندگیه
اولین عامل پذیرش اینه که مرگ طبیعیه ستارگان ،ماهی ها ، پرندگان ،تمام موجودات ،طبیعت میمیره ولی مرگ پایان نیست ما ابدی هستیم و به اصل خودمون به خدا وصل میشیم
🟢افرادی که در مسیر درست توحید هستند حتی در لحظه مرگ چنان تصویر زیبایی از بهشت و زندگی پس از مرگ رو خداوند بهشون نشون میده که با اشتیاق فراوان در نهایت آرامش و رضایت درونی و با لبخند به استقبال مرگ میرند تا در مدار بالاتری به ملاقات خداوند برسند
🟢ما با ورودیهای نادرستی که از جامعه و گذشتگان دریافت کردیم با تصاویر بدی که در ذهن ما ایجاد شده از مرگ میترسیم از دیدن این مراسم خاک سپاری از اون احساس بدی که ایجاد شده مرگ رو برای من ترسناک کردند یادمه در مستند سفر به دور آمریکا از قبرستانی در آمریکا فیلم گرفتید که یه زمین پوشیده از چمن سبز و هر چند قدم یه گل سرخ بود که یه پلاک کوچولو روش اسم فوت شده بود و چقدر فضای رویایی پر از درخت و پرنده و زیبایی و گل بود اما تصاویر قبرستان کشور ما هم که دیگه نیاز به گفتن نداره و این ورودیهای بد از تصاویر تا حرفهای نادرست در مورد عالم پس از مرگ ما رو ترسونده
🟢جالبه که این ورودی های بد در مورد تولد هم هست از بس حرفهای نادرست از بارداری که خیلی بد اندام و بد شکل میشی خیلی درد و رنج و سختی داری و موقع زایمان بسیار عذاب میکشی که حتی از پروسه زیبای بارداری و زایمان طبیعی هم میترسیم و خودش یه مقاومت شده که در ذهن خانم ها از ازدواج و بارداری ایجاد شده
🟢و جالبتر اینکه حتی در مورد ثروتمندان تصاویر نازیبایی دیدیم که باعث شده ذهن ما بترسه برای پذیرش ثروت.
بهترین زمان برای جدا شدن از بدنه جامعه اینه که در شرایطی که همه مردم توجه و تمرکزشون روی نازیبایی ها و نکات منفی هست من روی خودم کار کنم در مسیر درست حرکت کنم تا در مدار بهترین نعمتها طبیعی و خودبه خود هدایت بشم
اکثریت مردم مسیر اشتباه رو میرند من میتونم جز اون تعداد اندکی از مردم باشم که مثل اکثریت عمل نمیکنم متفاوت از اونها در مسیر درستم و نتایجم هم کاملا عالی و متفاوت از اکثریت هست و جهان پاداش ویژه به این تعهد و استمرار در مسیر درست رو به زودی میده
خدایا سپاسگذارم که لایق دریافت این اگاهیها شدم و با هدایت تو درکم رو نوشتم خدایا در وجودم قلبی و بنیادین کن
بنام الله باری تعالی
سلام به همه دوستان و عزیزان عباسمنشی
چقدر این فایل ها داره اصل رو تکرار میکنه ویاداور میشم که کنترل ذهن داشته باشم وتوجه ام رو بزارم روی مسائلی که به من احساس خوب میده برای من اعراض کردن از حاشیه ها پاشنه آشیلم هست مخصوصا اینکه کسی حرف تندی بزنه یا بحث رو شروع کنه اونجا دیگه باید از اون محیط فاصله بگیرم البته آخرین بار که این اتفاق افتاد که وارد بحثی شدم حرف توی حرف آوردم و خط صحبت عوض شد خدا رو شکر از شخصیت مقاومت کننده وبحث کننده دارم تبدیل میشم به فرد اعراض کننده ، مسیر خودم رو میرم
امروز هم پسر کوچیکم بهونه گیری میکرد چون همسرم رفته بودند باشگاه ،من خودم رو به کارم بیشتر مشغول کردم وسعی کردم اعراض کنم ومتوجه نشدم غرق کارم شدم یه لحظه دیدم پسرم داره با اسباب بازی هاش بازی میکنه که به خودم آفرین گفتم واقعا توی این زمینه رشد داشتم
وقتی در مسیر درست باشی هدایت میشی به ایده های درست ،افراد درست محیط های خوب نیاز نیست دنبال افراد مناسب باشید جهان این کار رو برامون انجام میدهد حدود چهل روز پیش باعشقم رفتیم طلا خریدیم ومن گردنبند استاد رو که میدیدم همیشه تحسین میکردم یا والیبال که نگاه میکردم اگر کسی گردنبند طلا داشت من خیلی بیشتر توجه میکردم وتحسین میکردم اتفاقا طلا فروشه یه گردنبند مردانه قشنگ آوردند ومن هم خرید کردم خوشحال بودم چون پاروی ترسهام گذاشتم همیشه دوست داشتم گردنبند طلا داشته باشم اما باورهای محدود کننده مذهبی داشتم که هر بار به طریقی نتونسته بودم بخرم واین بار موفق شدم و خریدم ولذت بردم چقدراحساس خوبیه
من بصورت هدایتی وبه لطف الله کار درست رو انجام داده بودم خدایا شکرت واقعا کار خدا بود
استاد عزیزم از شما یاد گرفتم که هر نعمتی میاد تو زندگیم بگم از جانب خداست ،هر آنچه دارم از جانب خداست اینکه به این مسیر الهی اومدم که دوستان نازنین وشما استادان عزیزم هستید رو هم لطف خدا میدونم
سپاسگزارم