https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 00:42:282024-11-03 03:57:34پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام
436نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای عشق خدای بخشنده خدای فراوانی ها خدایی که در همه حال هدایتگر من است.
من مریم دیناشی در تاریخ پنجم مهر 1403 متعهد میشوم که فنجون ذهنم رو خالی کنم این مسئله هایی که در این برهه از زمان ذهنم رو درگیر کرده رو رها میکنم و به خدای خودم میگم من تسلیمم من میخوام این پروژه خانه تکانی ذهنی رو از امروز که بیلبورد سایت رو دیدم به صورت جدی روزی دو ساعت انجامش بدم
به یاری خدای مهربانم
می خوام این آگاهی ها شخصیت منو، مدار منو بالاتر ببره بهبود ببخشه و از هر جهت زیباتر بشم.
سپاسگزارم از شما مریم بانو زیبا و استاد نازنینم که
من قبلا هر اتفاقی می اقتاد نسبت به آن بی تفاوت بودم خبرهای جنگ ،سقوط ،درگیری، سیاسی ،آتش سوزی،کلا در بحث ها شرکت نمیکردم و
الان بیشتر خوشهال شدم که چه جالب که من راه درستی رو میرفتم
اول _اینکه من در کلاسی شرکت میکنم که قانون آن زندگی فقط برای امروز است و به ما گفته شده که مسائل سیاسی مذهبی و اجتماعی ما را از هدف اصلی خود دور می کند
دوم _کتابی به نام سینوهه که ماله سه چهار هزار سال پیش بود رو خونده بودم و میدیم که اون موقع هم همین مشکلات بوده در قالب های دیگر
سوم_حرف های استاد عباسمنش من مصمم تر کرد تو این راه که دارم میرم و روشن تر شدم
پس فهمیدم که همیشه اگه بخوای توجه کنی همچین مسائلی وجود داره ، هر کی بره و بیاد یه عده علیه اون شورش میکنن و در حاشیه هستن
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست هفتم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست و هفتم”
” چون قانون ساده است عمل به انراجدی نمیگیری”
* ساده بودن قانون :
بیشتر افراد فکر میکنند برای موفقیت یک تکنیک خاص وجود دارد همیشه دنبال یک راه خاص یک روش خاص برای موفقیت هستند که گاهی حتی افراد پا را از این فراتر گذاشته واسیرخرافات میشوند مثلا اسمم را عوض کنم فلان اتفاق رخ میده اگه در همچین شبی فلان دعا را بخوانم به آن خواسته میرسم والی آخر اما جهان اینطور نیست و اینطور عمل نمیکند جهان هستی بر اساس یک سری قوانین عمل میکند خداوند جهان را خلق کرده و برای اداره آن هم یک سری قوانین بدون تغییر وضع کرده که بارها خداوند در قرآن در قالب آیههای الهام بخش به این قوانین اشاره کرده است بارها یادآور شده است که جهان هستی به صورت یک سیستم داره کار میکنه در عین حال خیلی هم ساده است قوانین جهان هیچ پیچیدگی خاصی هم ندارد
جهان هستی بر اساس تمرکز بر نکات مثبت، کنترل ذهن و سپاسگزاری بنا شده است
* نقش باورها:
ایجاد باورهای مناسب باعث میشه ترسهای ما کمتر بشه وقتی ما به باور فراوانی اعتقاد داشته باشیم وانرادرذهنمون بپرورونیم نگرانیهای مالی ما در آینده کمتر میشه، توکلمون بیشتر میشه، ایمانمون بیشتر میشه، احساس رهاییمون بیشتر میشه و زمانی که به این احساسها برسیم یعنی در مسیر درست هستیم اما زمانی که باور کمبود داریم ترسهامون بیشتر میشه و همیشه نگران هستیم کلاً بازی خیلی ساده است خیلی ساده است وقتی که ما بتونیم ذهنمون را کنترل کنیم میتوانیم زندگی و دنیامون را کنترل کنیم و هرچه بیشتر تمرین کنیم در این مسیر قوی و قویتر میشویم
* ساده بودن قوانین ازنگاه قران:
بارها و بارها خداوند در قرآن میفرمایند ما این کتاب را برای شما آسان کردهایم قرآن خیلی سریع و واضح درباره قوانین توضیح داده است مثل داستانهای پیامبران
وقتی داستان پیامران را مطالعه میکنیم متوجه میشویم که خیلی ساده خداوند دارند قوانین جهان را یادآوری میکنند یک سری از افراد دنبال آیات متشابه قران هستند برای رسیدن به اهدافشون کل داستان برای رسیدن به خوشبختی و رسیدن به موفقیت ساده است و هیچ نیازی به چیزهای عجیب و غریبی نیست صرفاً چون ساده است ما آن را نمیفهمیم همچنین چون ساده است فکر میکنیم تاثیری ندارد اصول خیلی ساده است دنبال رمز خاص نباشیم دنبال فوت کوزهگری نباشیم قرآن خیلی ساده است همه چی در قرآن خیلی ساده و واضح توضیح داده شده است به خداوند می فرمایندقرآن “مبین” است ساده است قانون ساده است زندگی ساده است ما پیچیده اش میکنیم بعضیا دوست دارند که ما پیچیدهاش کنیم بعضیا دوست دارند موضوعی را پیچیده کنند و بگویند شما نمیفهمید ما میفهمیم
برای سو استفاده ازادما ورسیدن به امیال شخصیشون اما جهان ساده است دوست دارند کلید مسایل دست خودشون باشداما باید کلید دست خودمون باشه
باور کنیم که بازی زندگی خیلی ساده است و اگر به این باور برسیم همه چی برای ما قابل دسترسی خواهد بود
*اهمیت سپاسگزاری :
سپاسگزاری سریعترین و کوتاهترین راه برای ارتباط برقرار کردن با خداوند است و رسیدن به احساس خوب است ورسیدن به فرکانس خداونداست
” کنترل ذهن کنترل ذهن مساویست با کنترل زندگی ”
*وضوح خواسته :
خیلی از ماهابه خاطر اینکه فکر نمیکنیم به خواستههامون برسیم اصلاً هیچ خواستهای نداریم چون راه رسیدن به اون خواسته رو بلد نیستیم اگر ما به خواستههامون به این دید نگاه کنیم قطعاً به هیچیک از خواستههامون نخواهیم رسید و حتی براشون قدم هم برنمیداریم ما باید از خدا به صورت واضح بخواهیم درخواست کنیم که چی میخوایم وبگیم خدایاباید این خواسته رو
به من بدی خودت میدونی و قطعاً بعداً راهش به ما گفته میشود همینطور که تا حالا بارها بارها کاری میخواستیم انجام بدیم و هیچ ایدهای براش نداشتیم قدم برداشتیم و راهش هم به ما گفته شده ما باید درخواستمان را واضح به خدا بگیم راههای آن به ما گفته میشود ما نباید نگران باشیم که بعدش چی میشه باید قدم اول را برای رسیدن به خواستههامون برداریم و تسلیم ذهن منطقیمون نشویم و قدم اول را برداریم و قدمهای بعدی را جهان به ما نشان میدهد
” هرچه خواسته واضح باشد راهها به ما گفته میشود”
* صدای قلب وصدای ذهن:
همیشه قلب ما داره با ما صحبت میکنه و ذهن هم داره با ما صحبت میکنه صدای قلب همان صدای خداوند است و صدای ذهن همان صدای شیطان است همیشه دارن با ما صحبت میکنند اما خداوند میگه ما کلام الله را بالا بردیم و کلام شیطان را پست کردهایم صدای شیطان همیشه نتیجه احساسیاش ترس است، تردید است ،نگرانی یست، عصبانیت است ،خشم است ،احساس گناه است
صدا و ندای خداوند نتیجه احساسیاش همیشه آرامش است قدرت است، احساس خوب است، لذت است ،آگاهی است و عشق است
“بهترین راه شناسایی باورها عملکرد ما است عملکرد مااست که نشان میدهد که ما چه باوری داریم”
امیدوارم که به یاری خداوند هرچه زودتر در مدار دریافت آگاهیهای دوره آفرینش قرار گیرم
من قبلاً میخواستم فقط از اون شرایط سخت خلاص شم ولی راهشو نمیدونستم و به بیراهه رفتم
شرک ورزیدم روی توانایی خودم تکیه نکردم از همه مهمتر حاضر نبودم تکامل و طی کنم نتیجه
شکست بود
هر بار که خواستم از نو شروع کنم قلبم رضایت نمیداد ولی عقلم میگفت چاره ای نیست برو ببین چی میشه
و نتیجه نازیبا بود
اما یه صدایی میگفت ادامه بده ادامه بده تو میتونی تو راهشو پیدا میکنی
استاد چند سال هست که من باشما هستم ولی بین شنیدن حرفاتون و درک کردن و عمل کردن فرق زیاده
من این سالها دارم تکاملم و طی میکنم لاکپشتی میرم جلو
ولی از امسال گفتم نه دیگه بسه تغیراتم تواین چند سال خیلی کم بود ولی مداوم ،امسال گفتم باید با تعهد برم جلو و اما
نتیجه
امسال سال پیشر فت مالی بود یعنی قرار بود باشه ولی گذشت و گذشت با مطالعه فایل ها و کامنت ها متوجه شدم باید عمیقتر شم رسیدم به این جملتون
شخصیت باید تغییر کنه و در عمل باید رفتارت و افکارت عوض بشه نه اینکه ادا در بیاری
و دیدم درسته من فقط حرفای خوشگل داشتم میگفتم بدون اینکه درست عمل کنم
و اما وقتی بخوام خدا منو آسون کنه برای آسانی ها خدا اجابت میکنه امروز نشانه روزانه و توحید عملی 6و این فایل لایو رو شنیدم را جواب واضح واضح واضح بود اول خدا صبر و تکامل و یاد آوری کرد بهم و بعد توحید عملی 6
جواب افکارم و اینکه سردرگم نشم این بود
خدا در قرآن در مورد پول شغل خوراک پوشاک مسکن چیزی نگفته چون همه این نعمت ها زیر مجموعه هست اصل توحید هست ایمان هست همه ی نعمت ها در مسیرت قرار میگیرن
پس هر روز صبح باید این سوال و بپرسم چجوری میتونم توحید رو اون روز در همه جنبه ها تجربه کنم چطوری هرلحظه بتونم فکر خدارو بخونم
و اگر نعمت های خدا را شماره کنید، هرگز نمی توانید آنها را به شمار آورید؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.️
◀️گام نوزدهم:انتخاب شغل از زاویه باور به فراوآنی و احساس لیاقت
🟢فاکتور مهم در انتخاب شغل که باید قبولش کرد و هرروز بهش توجه و عمل کنم هدف من از زندگی خوشبختی و لذت بردن از دنیای مادی هست
فکر کردن به لحظه مرگ که هرلحظه ممکنه اتفاق بیافته و در اون لحظه اصلا برام مهم نیست که چقدر معروفم چقدر پول تو حسابم هست مهمترین موضوع در اون لحظه اینه که من از فرصتی که داشتم استفاده کردم لذت بردم یانه؟در لحظاتی که پدرم اماده رفتن به آغوش خدا بودند از من و خواهرم خواستند که شاد باشیم و لذت ببریم این نصیحت ایشون به ما بود چون در اون لحظه فقط این مهمه هدف نهایی از زندگی در این دنیا رو درک کردند
🟢شغل من باید عشق من باشه نگم دارم کار میکنم بگم دارم حال میکنم پول نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگیه و اونوقت پول بی حساب به اسونی از بینهایت طریق دنبالم میاد
◀️ من تو مسیر درست علاقم هستم به هر کاری که بهم احساس خوب میده با عشق و لذت فقط انجامش میشم اصلا اون لحظه که دارم کاری که دوست دارم و خدا هدایتم کرده خودش اموزشم میدمه رو فقط انجام میدم اصلا به این فکر نمیکنم پول میده یا نه و بارها پول و ثروت یا از همون کار یا از جای دیگه اومده
وقتی کاری رو باعشق انجام میدم اون لحظه اصلا فارغ از زمان هستم حالم خوبه آرامم خیلی از کارهام رو برای تجربه کردن و لذت بردن انجام میدم برای رشد خودباوری و اعتماد به نفسم انجام میدم وقتی احساسم خوبه پولم میاد
🟢اوایل بدنبال کاری بودم که فقط پول بده ولی دیدم تا از کاری که میکنم لذت نبردم حالم خوب نباشه پولی در کار نیست زجر و تقلا هست
◀️علاقه به چند موضوع
همه انسانها به چندین مورد علاقه دارند ولی اگر هم علاقه هم استعداد هم توانایی یه کاری رو داری باید انجامش بدم قدم به قدم هدایت میشم
🟢اوایل میگفتم کار مورد علاقه من چیه برام سوال بود ولی دیدم کاری رو که بلدم توانایی و استعدادش رو دارم ازش بارها پول ساختم باید ادامه بدم بهتر بشم باورهای درست ثروت رو بسازم تا از همین مسیر پول بیاد البته که کاملا رها و سرسپرده به خداوند ادامه میدم تا قدم به قدم هدایت بشم ولی الان در حال حاضر از این کاری که انجام میدم لذت میبرم و این یعنی تو مسیر درستم
◀️اصل خوشبختی تجربه لذت بخش از انجام کار مورد علاقه هست
🟢هر کاری پتانسیل ثروت ساختن رو داره هرکاری در هر زمینه ای در حوزه هنر ،ورزش ،صنعت … ولی کسی که فقط عاشق انجام اون کاره با عشقه و بدون هیچ زوری با عشق حرفه ای تر میشه و باورهای ثروتش درست باشه ثروت رو دریافت میکنه شاید اولش تو اون کار انگیزه مالی برات مطرح باشه ولی وقتی با احساس خوب و لذت کار رو ادامه میدی اون عشق وافر پول رو میاره بعدش دیگه فقط انگیزاننده تو برای ادامه دادن به اون مسیر فقط عشق هست ابن اصل خوشبختیه
تصمیم نادرست :تو فقط نگاه کنی دیگران از چه کاری پول ساختند یا الان چه کاری ترند شده و تو فکر کنی الان این مسیر پول میده منم برم تو این کار و بعدش میبینه پول دریافت نمیکنه سرخورده میشه
تصمیم درست :انجام کاری که برای من کار نیست عشق و حاله و ثروت میاد و به جهان خدمت میکنی به واسطه رشدی که ایجاد میکنی
◀️سرمایه گذاری روی خودت و تواناییهات
🟢اینکه من پولم رو بدم به فردی ،به کارخونه ای ،به بانک ….. به هر چیزی بیرون از خودم که اون باهاش کار کنه اون مغز و انرژی ،استعداد و خلاقیت بزاره سود کنه بعد به من پول بده منم پولدار بشم این ایده ابلهانه ،بی نتیجه ،شرک آلود و غلط هست
🟢باید روی مغز خودم روی عشق و توانایی خودم سرمایه گذاری کنم ادامه
◀️تصمیم شجاعانه منطبق با قوانین الهی
🟢اگر تو مسیری هستم که بهش علاقه داشتم ازش پول خوبی ساختم ولی الان مسیر علاقم تغییر کرده خیلی شجاعانه باید بیام با تمرکز 100٪روی مسیر علاقه جدیدم کار کنم
تمرکز قانون اصل و مهمیه
بحث این نیست چیکار کنم پول بسازم بحث اینه من به چی علاقه دارم پول تو مسیر علاقم خودش به دنبالم میاد نتیجه افرادی که فقط دنبال پول رفتند رو هم میبینیم که چقدر غمگین و بیپول و حریص از این شاخه به اون شاخه میپرند به هر مسیری که اکثریت میرند هر چند نادرست میرند
🟢استاد جان تصمیم شجاعانه شما برای برداشتن دوره تند خوانی از روی سایت با اون همه نتیجه مالی و تمرکز صددرصد گذاشتن تو این مسیر توحیدی حقیقتا برام هضمش سخته ولی میبینم این نتایج پایدار شما از درک اصل خوشبختی لذت بردن از زندگی و درک قانون تمرکز و ایمان به اینکه پول نتیجه طبیعی لذت بردن در مسیر علاقه هست و برام بی نهایت تحسین برانگیز هستید
خدایا سپاسگذارم که قلبم رو باز کردی برای درک قوانین ثابت و ساده و همواره در حال اجرا
میتونیم بصورت اروم اروم به اون درآمد و کسب و کار برسیم ٫این موضوع برای خودمم پیش اومده و لطف خداوند بوده که من تونستم با پول خیلی کم به کسب و کار شخصی خودم برسم و گسترده اش کنم بله دوستان امکان پذیر هست ٫باید بیش از هر چیزی توکل به خدا داشت٫حرکت کرد هر روز باید حرکت کرد و پیش رفت٫مردم داری کرد و حس خوب رو انتقال داد به مردم چون با احساس خوبی که منتقل میکنی خودت هم در مسیر فراوانی خواهی افتاد،این یکی از سؤالای خودمم هست که بدونم ایا باید تبلیغات در حوضه کاری خودم انجام بدهم یا نه ٫خدارو شکر فروشگاه داره کار خودش رو پیش میبره و من میخوام در قسمت فضای مجازی و سوشال مدیا هم فعالیت و درآمد زایی داشته باشم چون میدونم خیلی خیلی بهتر از همه میتونم به انسان های زیادی خدمت کنم و بهترین هارو و باکیفیت ترین محصولات رو در اختیارشون بزارم٫تا به حال هیچ تبلیغاتی انجام ندادم برای پیج فروشگاهی خودم و این موضوع باعث شده نتونم در اون زمینه هم موفق باشم اما سرچ میکنم و میگردم تا پیدا کنم چطور میتونم توی پیج کاری خودم بدون تبلیغات موفق باشم٫خداوند بهترین هارو هر روز به فروشگاه من حدایت میکنه و بهترین ها به سوی پیج کاری و آنلاین من حدایت میشوند این باور تکرا شونده من خواهد بود همین الان به ذهنم رسید و یه جا مینویسم که مدام تکرارش کنم
چون در زمینه کاری خودم بهترین شهر هستم٫بهترین برخورد رو با مشتریانم دارم٫بهترین اجناس رو ارائه میدم و بهترین خدمات هم انجام میدم٫یه ادم غریب بودم که به یه شهر دیگه مهاجرت کردم و فقط از خدا کمک خواستم الان حدود نه سال میشه که توی این شهر ساکن هستم و توی حوضه کاری خودم کلی اعتبار برای من خداوند جذب کرده و من سعی دارم که هر روز هم خودم و هم کسب و کارم رو آپدیت کنم ٫من یه شریک دیگه توی کسب و کار خودم دارم که همیشه هوای منو داره و اون خداوند مهربان و بزرگ هست از همین جا با تمام وجودم ازش سپاسگزارم،
نمیدونم چطوری و چرا ولی الان که میخواستم بخوابم و داشتم با خدای خودم راز و نیاز میکردم ازش هدایت میخواستم بهم گفت بیام پامو از این ترمز کامنت ننوشتن بردارم و فرمون و بدم دست خدا و اون بگه و منم بنویسم .
داشتم با خدا میگفتم که خدا جون من دیگه واقعا خستم . خسته از تلاشهای بیهوده و دست و پا زدن الکی و جنگیدن با شیطان درونم
دیگه میخوام این ماشین 46 ساله رو که به روغن سوزی افتاده پارکش کنم یه گوشهای و بیام بشینم تو ماشین خودت کنار دستت اصلا چرا کنار دستت میخوام بشینم تو بعلت مثل زمان بچگیام تو بغل مادرم سفت بغلم کنی و بگی غمت نباشه پسرم من هستم راحت بگیر بخواب .
بعد بیدار شم و ببینم تو جاده و مسیر سبز بهشتم و چیزیم از سختیای مسیر نفهمم .
آخ که خدای من چقدر این لحظه رو دوست دارم و بهت نیاز دارم .
تقریبا دو سه روز از پاییز گذشته بود با کلی جنگ اعصاب و دعوا با همه و غرغر به خدا از خدا میخواستم که ذهنم آروم بشه و از شرق نجواهای شیطان وجودم خلاص بشم که دیگه داشت دیوونم میکرد که اومدم تو سایت و دیدم بنر جدید اومده بنام خانه تکانی ذهن و دقیقا همون چیزی بود که از خدا میخواستم . خدایاااا شکرت
سریع دستورالعمل و که خانم شایسته تهیه کرده بودنو دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن
چقدر صدات بهم آرامش میداد خواهر گلم انگار که خوده خدا داشت میگفت اینارو بهم .
خلاصه کنم تا امروز و الان که هر روز وقت بیشتری و دارم تو سایت با خواندن کامنتا میگذرونم و شرایطم هم مهیا شده جوری که تقریبا ورودیهای ذهنمو همه جوره بستم و فقط فایلها رو گوش میدم و هر روز به مدت 5 …6 ساعت کامنت میخونم و ذهنم خدارو شکر داره آروم میشه .
تمام کانالها و شبکههای اجتماعیو از گوشیم پاک کردم و فقط تو سایت استادم .
قشنگ انگار دارم تسفیه میشم زلالتر شدم
یه اتفاق جالب چند روز پیش برام افتاد که یه نشونه برگه برام : یه گوشی سامسونگ دارم که تقریبا 2 سال پیش صفحهش سوخته بود و منم انداخته بودنش تو وسایلی که نیازشون ندارم تا بعداً که پول اومد دستم ببرم درستش کنم بخاطر عکسا و به سری مدارک که توشه .
یکی دو روزی بود که با بقیه وسایل جلو دستم افتاده بود میخواستم مرتبشون کنم و حوصله نداشتم تا اینکه یه حسی بهم گفت بزنش به شارژ که حداقل باطریش خراب نشه منم سریع زدمش به شارژ بعدازظهر که داشتم میرفتم باشگاه رفتم از شارژ درش بیارم بذارمش کناری دیدم رو صفحش زده 100 درصد شارژ . گفتم بله این که سوخته بود .
روشن کردم دیدم روشن شد
گفتم یا خدا من اینو صد بار تست کرده بودم به هیچ عنوان روشن نشده بود گفتن سوخته آخه خدا جون قربونت برم تو چجوری اینو درستش کردی .
بله نشونه خدا بهم رسید که فقط با یه کم کار کردن رو خودم معجزهها میان
هنگ کرده بودم از خوشحالی نه برای گوشی برای جواب خدا برای نشونه ای که بهم داد که درسته مسیرم.
اشک تو چشام حلقه زد خیلی حالمو دوست داشتم آرومتر شده بودم و تو راه باشگاه که میرفتم سبک شده بودم و با خدا حرف میزدم .
خدا رو شکر بخاطر قوانین که اگه درست استفاده کنیم زندگیمون بهشت میشه
خدا رو شکر که دارم رو خودم کار میکنم
خدا رو شکر بخاطر وجود استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام اعضای این سایت (شهرک خدا) که فقط کامنت خواندن یه انقلابی داره تو وجودم و باورهام ایجاد میکنه
نمیدونم چی نوشتم فقط خدا گفت و منم نوشتم
تا کامنت بعدی که داستان خودمو میگم در پناه حق باشید
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست ششم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست و ششم”
” قدرت تجسم خلاق”
مقدمه :
خوشبختانه و به یاری خداوند از مواهب دوره دوازدهم قدم برخوردار شدم و بیش از سه سال است که دارم با دوره 12 قدم زندگی میکنم و هر روز درک و مدارم برای دریافت آگاهیهای این دوره شگفت انگیز بیشتر و بیشتر میشود چقدر ما آدما غافل هستیم از انرژی ذهنیمون چقدر غافل هستیم از قدرت افکارمون چقدر ما آدما شرایط فعلی زندگیمون را ابدی میدونیم دائمی میدونیم فقط و فقط به شرایط فعلیمون فکر میکنیم اصلاً نمیتوانیم به چیز دیگری فکر کنیم کسانی که باور دارند به خداوند باور دارند به اینکه افکارشون هست که داره زندگیشون رو خلق میکنه کسانی که ایمان دارند به نعمتهای خداوند ایمان دارند به تغییر در زندگی کسانی که ایمان دارند فارغ از اینکه از اینکه الان شرایط زندگیشون چگونه است فارغ از اینکه چه گذشتهای داشتند میتوانند شرایط زندگیشون رو تغییر دهند
این افراد باوردارند که میتونه شرایط زندگی متحول بشه میتونه تغییر بنیادی داشته باشه این افراد هستند که میتونن از قدرت تجسم استفاده کنند
* تجسم چیست ؟
تجسم چیزی نیست جز اینکه داریم به یک موضوعی فکر میکنیم تجسم این نیست که با شرایط ویژهای بنشینیم و به یک موضوع فکرکنیم اصلاً اینطور نیست بارها برای خودمون هم پیش آمده که مثلاً در دفتر کارمون نشستهایم کارمونو داریم انجام میدیم اما ذهنمون جای دیگریست داریم رانندگی میکنیم اما داریم به چیز دیگری فکر میکنیم داریم شرایط و موقعیت دیگری را میبینیم و در طول روز بارها و بارها داریم این کار را انجام میدیم اصل مهم هدایت کردن انرژی فکری به مسیر درست است بارها بارها برامون پیش آمده داریم به سمت خونه حرکت میکنیم اما ذهنمون درگیر مسائل روزمره است دوباره همون مثال و مشکلات روزمره را دارم مرورمیکنیم به بدهیها فکرمیکنیم
“تجسم کردن چیزی غیر از جهت دادن افکار به یک موضوع در آینده نیست تجسم هم وجه مثبت دارد هم وجه منفی”
ادمابیش از 90 درصدازمانشون به چیزهایی فکر میکنند که دوست ندارند چیزهایی در ذهنمون میسازیم که دوست نداریم به همین دلیل است که هر روز اتفاقاتی که دوست نداریم در زندگیمون رخ میده و تجربه میکنیم
برای تغییر در زندگی ما باید در هر شرایطی مراقب ورودیهای ذهنمون باشیم مراقب افکاری که در ذهن ما هستند باشیم و یاد بگیریم به اون چیزی که میخواهیم و دوست داریم در زندگیمون اتفاق بیفته فکر کنیم باید آگاهانه از شرایطو موقعیت فعلیمون بیایم بیرون شرایط فعلی ما چیزی نیست جز افکار گذشته ما چیزی که الان داریم در اون زندگی میکنیم حاصل افکار خودمون است و خودمون خلق کردیم و به وجود آوردهایم هیچ ربطی به عوامل بیرونی نظیر کشور پدر مادر و دولتها ندارد
ممکن است ما از رفتار و گفتار آنها تاثیرگرفته باشیم در نهایت خود ما هستیم که تاثیر پذیر بودیم و اون افکار را دائم در ذهنمون مرور کردیم و تبدیل شده است به باور هر فکری که بارها تکرار بشه تبدیل میشه به باور
پس این اولین قدم است به این درک برسیم که خودمان هستیم با افکارمون داریم زندگیمون را خلق میکنیم زمانی که ما این اصل مهم را پذیرفتیم که خودمان هستیم با افکارمون خالق زندگیمون هستیم البته ممکن است ناآگاهانه باشد قوانین را نمیدانستیم مثل بچهای و نوزادی که ناآگاهانه به صورت خودش چنگ میکشه چون نوزادو بچه کنترلی ردی اجزای بدنش ندارد اما تفاوت در این است که ما کنترل داریم بر اعضای بدنمون و مثل یک نوزاد دست و صورت خودمان را زخمی نمیکنیم اما مهم این است که ما کنترلی روی افکارمان نداریم وقتی یک بچه به صورت خودش
چنگ میزنه همون موقع نتیجهاش مشخص است صورتش زخمی میشه
اما افکار اینطور نیستند به یک چیز منفی و ناخواستهای فکر کنیم و بلافاصله نتیجهاش مشخص بشه و برامون اتفاق بیفته وهمان لحظه اتفاق بد رخ بده یک فاصله زمانی وجود دارد افکار منفی و مثبت با تکرار باعث تقویت فرکانس میشه اینطور نیست که با یک بار فکر کردن چه منفی وچه مثبت اتفاق رخ بده
* باور چیست ؟
با تکرار افکار در جهت مثبت یا منفی است که اتفاقات رخ میدهد که به اون میگوییم باور هنگامی که یک فکر بارها و بارها تکرار بشه تبدیل به باور میشه و باور ایجاد میکند و این باورها هستند که اتفاقات زندگی ما را رقم میزند حالا میتونه این اتفاقات خواسته باشه یا ناخواسته بستگی به باور ما دارد ما باید آگاهانه افکارمون را مدیریت کنیم مانیتور کنیم آگاهانه به اون چیزی که میخواهیم توجه کنیم تاخواستههامون را آنطور که دوست داریم خلق کنیم
” ایجاد باورهای مناسب اصل مهم برای تغییر است”
مثلاً درباره باور به ثروت فراوانی چقدر شنیدم که ثروتمندان از راههای نادرست به ثروت رسیده اند باور شده برای عموم اما استاد عباس منش در دوره ثروت 1 بیس و پایه و اصل مباحث را بر روی باورسازی به فراوانی و نعمتها گذاشتهاند ویک باور مهم و اساسی را مطرح میکند که
“ثروتمند شدن معنویترین کار جهان است”
دقیقاً یک نگاه و یک تفکر تازه و جدید درباره ثروتمندان که تاکنون نشنیدهایم
” تنهاراه رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است”
زمانی که نعمتهای زندگیمون زیاد میشود به خداوند نزدیکتر میشیم و به این اصل مهم جهان هستی پی میبریم که خداوند است که خالق همه چیز است خدایی که این فضا و این قوانین را وضع کرده تا ما به این نعمتها برسیم زمانی که ما به این درک برسیم که شرایط و زندگی ما حاصل افکار ماست پس تلاش خواهیم کرد با تغییر باورها و با تغییر نگاه زندگیمان را در همه ابعاد تغییر دهیم
شرایط سخت زندگی میتونه تبدیل به نعمت بشه اگر که ما از آن شرایط سخت درس بگیریم و از زاویه دیگری به تضادها نگاه کنیم تضادها در زندگی باعث میشه یک سری خواستهها در ما شکل بگیره و باعث انگیزه میشود برای حرکت کردن
بارها شده که ما با یک خبر ناخواستهای روبرو میشویم حالا واکنش افراد به این خبر میتونه متفاوت باشه افرادی که قانون را نمیدانند و در مورد آن ناخواسته مثلاً در رابطه عاطفی فرد خبری را در مورد دوست و پارتنرش شنیده ذهن این افراد سریع شروع به داستان سرایی میکند
داستان نویسی میکنه که آره الان میرم اونجا منو تحقیر میکنه منو تحویل نمیگیره برای خودش یک فیلم سینمایی میسازه از اون چیزی که دوست نداره اتفاق بیفته به خاطر یک خبر این افکار ماست که میتونه اون خبر را واقعی کنه باورهای ماست که میتونه اون خبر را واقعی کنه شرایط در هر لحظه در حال تغییر است و ما میتونیم با افکارمون هر چیزی را تغییر دهیم بیشتر افراد از قدرتی که خداوند به آنها داده برای خلق زندگیشون دارن زندگیشون رو نابود میکنند
اکثر آدما به اتفاقات و خبرها واکنش نشون میدن و واکنشگرا هستند و آگاهانه افکار خودشون را هنگام برخورد به یک تضادها و اتفاقات جهت دهی نمیکنند قدرت فقط و فقط دست خودمان هست نه دست دیگران برای خلق زندگیمون کوچکترین حرکت مثبت و افکار مثبت نتایجی بزرگ در زندگیمون ایجاد میکند
“خدایاشکرت که جهانی را خلق کرده ای و قوانینی را وضع کردهای و قدرت را به خودمان دادهای تا با افکارمان خالق زندگیمون باشیم”
خدایا تو این قدرت را به ماداده ای که آگاهانه یا ناآگاهانه زندگی ما را خراب کردهایم و میتونیم دوباره زندگیمون را از نو بسازیم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
وای استاد چقدر حال کردم با خونه هشت خوابتون در محله زیبای شهر تمپا خیلی عالی زیبا وبی نظیر است خدایا شکرت بابت این همه زیبایی این همه نعمت این همه فراوانی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
خدایاشکرت بابت این سرزمین توحیدی بابت این طبیعت بینظیر دریاچههای فراوان که در جای جای این کشور وجود داره
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایاشکرت
زمانی که ما داریم روی خودمان کار میکنیم اتفاق مهمی که رخ میده این است که آدمای نامناسب اطراف ما تغییر میکنندو از ما دور میشوند که واقعاً جای شکرش باقیست دقیقاً این اتفاق برای خود من از سال 98 که وارد این مسیر شدم رخ داد بازنشسته شدم سپس اون بیماری پندمیک اتفاق افتادتا تنها و تنها فرصت داشته باشم روی خودم کار کنم و نشانهاش این بود که قانون داره کار میکنه ایمان من خیلی قویتر قویتر شد و انگیزه گرفتم برای ادامه دادن و حرکت کردن کردن
” صحبت کردن با خودمون باعث تقویت تجسم کردن میشود”
چند مثال ازتجسم کردن خودم براتون میارم زمانی که جوان بودم و ما در روستا زندگی میکردیم در جوامع روستایی رسم این بود که ازدواج جوانان در همان روستاها نهایتاًبا روستای همجوارو ازدواجها بیشتر فامیلی بود اما من از زمان نوجوانی و جوانی کم کم به سن ازدواج نزدیک میشدم نااگاهانه با خودم صحبت میکردم و ناآگاهانه تجسم میکردم که با یک دختر زیبای شهری با یک خانواده عالی ازدواج خواهم کرد و به خونهای که خودم در شهر خواهم ساخت مهاجرت خواهم کرد این اتفاق برای من رخ داد و من اولین جوان روستامون بودم که در سال 68 با دختر خاله نازنینم که ساکن شهر بود ازدواج کردم و در خونهای که خودم درشهرساخته بودم ساکن شدم
یااینکه من خیلی زیاد به بازی فوتبال و مسابقات فوتبال علاقه داشتم با تجسم و صحبت کردن با خودم اولین تیم فوتبال در روستامون را تشکیل دادم لباس ورزشی خریدیم و برگزاری مسابقات بین روستایی را راه اندازی کردم
یااینکه به مسابقات فوتبال علاقه داشتم و اون موقع امکانات نبود و مسابقات پخش مستقیم نداشت و من نتایج بازیها تیم مورد علاقم را که استقلال بود پیشبینی میکردم و با خودم گزارش میکردم دقیقاً همون نتیجهای که در ذهنم بود رخ میداد و حتی گلزنهای بازیها را هم پیشبینی میکردم و با خودم گزارش میکردم
اما بعد از سال 98 که در این مسیر الهی قرار گرفتم خواستهای داشتم و اگاهانه از طریق تجسم و صحبت کردن با خودم در موردش رخ داد این بود که خیلی دوست داشتم از خونه قدیمیسازم که 35 سال بود در اون ساکن بودم بفروشم و در شهر کرمان آپارتمان زیبایی بخرم که این اتفاق مهم سال گذشته برای من رخ داد با فروش خانه قدیمیساز که خیلی هم خاطرات زیبایی در آن داشتم با قیمت عالی فروش رفت و من ظرف مدت یک هفته آپارتمان مورد نظرم در شهر کرمان را خریداری کردم
سلام بر مریم جان رفیق عزیزم و همه دوستان هم مسیر عزیزم
بلطف و یاری بی نهایت الله و ربم، من امروز گام اول رو برداشتم و این لایو عالی رو با دل و جانم و تمام ذرات وجودم بلعیدم و انشاالله که درک هم کرده باشم…. سبحان الله از اینهمه همزمانی و یاری… سبحان الله از اینهمه شگفتی جهان و قوانینش… دقیقا مطالبی بود که باید برام یادآوری میشد…
مدتیه که مدام الله منو به رب درونم ارجاع میده.. و اینو به زبانهای مختلف و بشکلهای مختلف برام بیان میکنه.. و در این لایو عالی هم همین نکته دوباره به زیبایی برام یادآوری گردید…. الحمدلله رب العالمین..
و جالبه که من برای یک ماهی که در کامنت قبلی براتون گفتم، یه برنامه ای چیدم از جمله یاد گرفتن به نرم افزار و غیره.. ولی خداوند یه برنامه کاملا متفاوت داره برام میچینه.. :)
شکر و سپاس بی انتها پروردگار را که خالق اینهمه شگفتی و نعمت و رحمت است… و قدردان بیکران مریم جان عزیزم هستم که واسطه این فیض عظیم شده و این پروژه خانه تکانی ذهن رو ایجاد کرده.. دقیقاااااا در بهترین زمان….
برای تک تک شما دوستان عزیزم دعای بهترین نتایج رو در طول این پروژه دارم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به همه ی اعضای این خانواده
گام 21
– اگر توی مسیرم نتایج کوچک رو ببینم و هی به خودم یادآوری کنم، کمتر دلسرد میشم و این کارکردن رو ادامه میدم.
– در تمام موارد میتونم باورهامو بهبود بدم، ایرادهامو پیدا کنم و شخصیتمو بهبود بدم و نتایج تغییر میکند.
– توی هر مسیری که هستم آدم های هم فرکانس خودم کنارم قرار میگیرند.
آدم هایی که روزانه بهشون برخورد میکنم، درصد بیشترشون هر جوری که هستن یعنی من هم درصد بیشتر وجودم همونجوریه.
وقتی من خودم و شخصیتم رو بهتر کنم، خداوند آدم های بهتر رو توی زندگیم میاره. من نباید درگیر پیدا کردن آدم مناسب باشم.
به نام خدای عشق خدای بخشنده خدای فراوانی ها خدایی که در همه حال هدایتگر من است.
من مریم دیناشی در تاریخ پنجم مهر 1403 متعهد میشوم که فنجون ذهنم رو خالی کنم این مسئله هایی که در این برهه از زمان ذهنم رو درگیر کرده رو رها میکنم و به خدای خودم میگم من تسلیمم من میخوام این پروژه خانه تکانی ذهنی رو از امروز که بیلبورد سایت رو دیدم به صورت جدی روزی دو ساعت انجامش بدم
به یاری خدای مهربانم
می خوام این آگاهی ها شخصیت منو، مدار منو بالاتر ببره بهبود ببخشه و از هر جهت زیباتر بشم.
سپاسگزارم از شما مریم بانو زیبا و استاد نازنینم که
فرشته های راهنمای این مسیر توحیدی هستید.
روی ماهتون رو میبوسم و بسیار قدردان
محبت و سخاوتتون هستم.
دوستتون دارم به امید دیدارتون
سلام به همه عزیزان با لیاقت و با عشق
من قبلا هر اتفاقی می اقتاد نسبت به آن بی تفاوت بودم خبرهای جنگ ،سقوط ،درگیری، سیاسی ،آتش سوزی،کلا در بحث ها شرکت نمیکردم و
الان بیشتر خوشهال شدم که چه جالب که من راه درستی رو میرفتم
اول _اینکه من در کلاسی شرکت میکنم که قانون آن زندگی فقط برای امروز است و به ما گفته شده که مسائل سیاسی مذهبی و اجتماعی ما را از هدف اصلی خود دور می کند
دوم _کتابی به نام سینوهه که ماله سه چهار هزار سال پیش بود رو خونده بودم و میدیم که اون موقع هم همین مشکلات بوده در قالب های دیگر
سوم_حرف های استاد عباسمنش من مصمم تر کرد تو این راه که دارم میرم و روشن تر شدم
پس فهمیدم که همیشه اگه بخوای توجه کنی همچین مسائلی وجود داره ، هر کی بره و بیاد یه عده علیه اون شورش میکنن و در حاشیه هستن
پس در این حواشی جایی برای آدم روشن بین نیست
بنام خدواندهدایتگر ” گام بیست هفتم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست هفتم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست و هفتم”
” چون قانون ساده است عمل به انراجدی نمیگیری”
* ساده بودن قانون :
بیشتر افراد فکر میکنند برای موفقیت یک تکنیک خاص وجود دارد همیشه دنبال یک راه خاص یک روش خاص برای موفقیت هستند که گاهی حتی افراد پا را از این فراتر گذاشته واسیرخرافات میشوند مثلا اسمم را عوض کنم فلان اتفاق رخ میده اگه در همچین شبی فلان دعا را بخوانم به آن خواسته میرسم والی آخر اما جهان اینطور نیست و اینطور عمل نمیکند جهان هستی بر اساس یک سری قوانین عمل میکند خداوند جهان را خلق کرده و برای اداره آن هم یک سری قوانین بدون تغییر وضع کرده که بارها خداوند در قرآن در قالب آیههای الهام بخش به این قوانین اشاره کرده است بارها یادآور شده است که جهان هستی به صورت یک سیستم داره کار میکنه در عین حال خیلی هم ساده است قوانین جهان هیچ پیچیدگی خاصی هم ندارد
جهان هستی بر اساس تمرکز بر نکات مثبت، کنترل ذهن و سپاسگزاری بنا شده است
* نقش باورها:
ایجاد باورهای مناسب باعث میشه ترسهای ما کمتر بشه وقتی ما به باور فراوانی اعتقاد داشته باشیم وانرادرذهنمون بپرورونیم نگرانیهای مالی ما در آینده کمتر میشه، توکلمون بیشتر میشه، ایمانمون بیشتر میشه، احساس رهاییمون بیشتر میشه و زمانی که به این احساسها برسیم یعنی در مسیر درست هستیم اما زمانی که باور کمبود داریم ترسهامون بیشتر میشه و همیشه نگران هستیم کلاً بازی خیلی ساده است خیلی ساده است وقتی که ما بتونیم ذهنمون را کنترل کنیم میتوانیم زندگی و دنیامون را کنترل کنیم و هرچه بیشتر تمرین کنیم در این مسیر قوی و قویتر میشویم
* ساده بودن قوانین ازنگاه قران:
بارها و بارها خداوند در قرآن میفرمایند ما این کتاب را برای شما آسان کردهایم قرآن خیلی سریع و واضح درباره قوانین توضیح داده است مثل داستانهای پیامبران
وقتی داستان پیامران را مطالعه میکنیم متوجه میشویم که خیلی ساده خداوند دارند قوانین جهان را یادآوری میکنند یک سری از افراد دنبال آیات متشابه قران هستند برای رسیدن به اهدافشون کل داستان برای رسیدن به خوشبختی و رسیدن به موفقیت ساده است و هیچ نیازی به چیزهای عجیب و غریبی نیست صرفاً چون ساده است ما آن را نمیفهمیم همچنین چون ساده است فکر میکنیم تاثیری ندارد اصول خیلی ساده است دنبال رمز خاص نباشیم دنبال فوت کوزهگری نباشیم قرآن خیلی ساده است همه چی در قرآن خیلی ساده و واضح توضیح داده شده است به خداوند می فرمایندقرآن “مبین” است ساده است قانون ساده است زندگی ساده است ما پیچیده اش میکنیم بعضیا دوست دارند که ما پیچیدهاش کنیم بعضیا دوست دارند موضوعی را پیچیده کنند و بگویند شما نمیفهمید ما میفهمیم
برای سو استفاده ازادما ورسیدن به امیال شخصیشون اما جهان ساده است دوست دارند کلید مسایل دست خودشون باشداما باید کلید دست خودمون باشه
باور کنیم که بازی زندگی خیلی ساده است و اگر به این باور برسیم همه چی برای ما قابل دسترسی خواهد بود
*اهمیت سپاسگزاری :
سپاسگزاری سریعترین و کوتاهترین راه برای ارتباط برقرار کردن با خداوند است و رسیدن به احساس خوب است ورسیدن به فرکانس خداونداست
” کنترل ذهن کنترل ذهن مساویست با کنترل زندگی ”
*وضوح خواسته :
خیلی از ماهابه خاطر اینکه فکر نمیکنیم به خواستههامون برسیم اصلاً هیچ خواستهای نداریم چون راه رسیدن به اون خواسته رو بلد نیستیم اگر ما به خواستههامون به این دید نگاه کنیم قطعاً به هیچیک از خواستههامون نخواهیم رسید و حتی براشون قدم هم برنمیداریم ما باید از خدا به صورت واضح بخواهیم درخواست کنیم که چی میخوایم وبگیم خدایاباید این خواسته رو
به من بدی خودت میدونی و قطعاً بعداً راهش به ما گفته میشود همینطور که تا حالا بارها بارها کاری میخواستیم انجام بدیم و هیچ ایدهای براش نداشتیم قدم برداشتیم و راهش هم به ما گفته شده ما باید درخواستمان را واضح به خدا بگیم راههای آن به ما گفته میشود ما نباید نگران باشیم که بعدش چی میشه باید قدم اول را برای رسیدن به خواستههامون برداریم و تسلیم ذهن منطقیمون نشویم و قدم اول را برداریم و قدمهای بعدی را جهان به ما نشان میدهد
” هرچه خواسته واضح باشد راهها به ما گفته میشود”
* صدای قلب وصدای ذهن:
همیشه قلب ما داره با ما صحبت میکنه و ذهن هم داره با ما صحبت میکنه صدای قلب همان صدای خداوند است و صدای ذهن همان صدای شیطان است همیشه دارن با ما صحبت میکنند اما خداوند میگه ما کلام الله را بالا بردیم و کلام شیطان را پست کردهایم صدای شیطان همیشه نتیجه احساسیاش ترس است، تردید است ،نگرانی یست، عصبانیت است ،خشم است ،احساس گناه است
صدا و ندای خداوند نتیجه احساسیاش همیشه آرامش است قدرت است، احساس خوب است، لذت است ،آگاهی است و عشق است
“بهترین راه شناسایی باورها عملکرد ما است عملکرد مااست که نشان میدهد که ما چه باوری داریم”
امیدوارم که به یاری خداوند هرچه زودتر در مدار دریافت آگاهیهای دوره آفرینش قرار گیرم
امین یارب العالمین
تا درودی دیگر بدرود
سلام به همه عزیزان سلام استاد و بانو شایسته عزیز
تکامل درسته ولی ما صبر نداریم که
من قبلاً میخواستم فقط از اون شرایط سخت خلاص شم ولی راهشو نمیدونستم و به بیراهه رفتم
شرک ورزیدم روی توانایی خودم تکیه نکردم از همه مهمتر حاضر نبودم تکامل و طی کنم نتیجه
شکست بود
هر بار که خواستم از نو شروع کنم قلبم رضایت نمیداد ولی عقلم میگفت چاره ای نیست برو ببین چی میشه
و نتیجه نازیبا بود
اما یه صدایی میگفت ادامه بده ادامه بده تو میتونی تو راهشو پیدا میکنی
استاد چند سال هست که من باشما هستم ولی بین شنیدن حرفاتون و درک کردن و عمل کردن فرق زیاده
من این سالها دارم تکاملم و طی میکنم لاکپشتی میرم جلو
ولی از امسال گفتم نه دیگه بسه تغیراتم تواین چند سال خیلی کم بود ولی مداوم ،امسال گفتم باید با تعهد برم جلو و اما
نتیجه
امسال سال پیشر فت مالی بود یعنی قرار بود باشه ولی گذشت و گذشت با مطالعه فایل ها و کامنت ها متوجه شدم باید عمیقتر شم رسیدم به این جملتون
شخصیت باید تغییر کنه و در عمل باید رفتارت و افکارت عوض بشه نه اینکه ادا در بیاری
و دیدم درسته من فقط حرفای خوشگل داشتم میگفتم بدون اینکه درست عمل کنم
و اما وقتی بخوام خدا منو آسون کنه برای آسانی ها خدا اجابت میکنه امروز نشانه روزانه و توحید عملی 6و این فایل لایو رو شنیدم را جواب واضح واضح واضح بود اول خدا صبر و تکامل و یاد آوری کرد بهم و بعد توحید عملی 6
جواب افکارم و اینکه سردرگم نشم این بود
خدا در قرآن در مورد پول شغل خوراک پوشاک مسکن چیزی نگفته چون همه این نعمت ها زیر مجموعه هست اصل توحید هست ایمان هست همه ی نعمت ها در مسیرت قرار میگیرن
پس هر روز صبح باید این سوال و بپرسم چجوری میتونم توحید رو اون روز در همه جنبه ها تجربه کنم چطوری هرلحظه بتونم فکر خدارو بخونم
خدایا من و هدایت کن کمکم کن
سپاس گذارم
به خدای رحمان و رحیم
وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ️
و اگر نعمت های خدا را شماره کنید، هرگز نمی توانید آنها را به شمار آورید؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.️
◀️گام نوزدهم:انتخاب شغل از زاویه باور به فراوآنی و احساس لیاقت
🟢فاکتور مهم در انتخاب شغل که باید قبولش کرد و هرروز بهش توجه و عمل کنم هدف من از زندگی خوشبختی و لذت بردن از دنیای مادی هست
فکر کردن به لحظه مرگ که هرلحظه ممکنه اتفاق بیافته و در اون لحظه اصلا برام مهم نیست که چقدر معروفم چقدر پول تو حسابم هست مهمترین موضوع در اون لحظه اینه که من از فرصتی که داشتم استفاده کردم لذت بردم یانه؟در لحظاتی که پدرم اماده رفتن به آغوش خدا بودند از من و خواهرم خواستند که شاد باشیم و لذت ببریم این نصیحت ایشون به ما بود چون در اون لحظه فقط این مهمه هدف نهایی از زندگی در این دنیا رو درک کردند
🟢شغل من باید عشق من باشه نگم دارم کار میکنم بگم دارم حال میکنم پول نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگیه و اونوقت پول بی حساب به اسونی از بینهایت طریق دنبالم میاد
◀️ من تو مسیر درست علاقم هستم به هر کاری که بهم احساس خوب میده با عشق و لذت فقط انجامش میشم اصلا اون لحظه که دارم کاری که دوست دارم و خدا هدایتم کرده خودش اموزشم میدمه رو فقط انجام میدم اصلا به این فکر نمیکنم پول میده یا نه و بارها پول و ثروت یا از همون کار یا از جای دیگه اومده
وقتی کاری رو باعشق انجام میدم اون لحظه اصلا فارغ از زمان هستم حالم خوبه آرامم خیلی از کارهام رو برای تجربه کردن و لذت بردن انجام میدم برای رشد خودباوری و اعتماد به نفسم انجام میدم وقتی احساسم خوبه پولم میاد
🟢اوایل بدنبال کاری بودم که فقط پول بده ولی دیدم تا از کاری که میکنم لذت نبردم حالم خوب نباشه پولی در کار نیست زجر و تقلا هست
◀️علاقه به چند موضوع
همه انسانها به چندین مورد علاقه دارند ولی اگر هم علاقه هم استعداد هم توانایی یه کاری رو داری باید انجامش بدم قدم به قدم هدایت میشم
🟢اوایل میگفتم کار مورد علاقه من چیه برام سوال بود ولی دیدم کاری رو که بلدم توانایی و استعدادش رو دارم ازش بارها پول ساختم باید ادامه بدم بهتر بشم باورهای درست ثروت رو بسازم تا از همین مسیر پول بیاد البته که کاملا رها و سرسپرده به خداوند ادامه میدم تا قدم به قدم هدایت بشم ولی الان در حال حاضر از این کاری که انجام میدم لذت میبرم و این یعنی تو مسیر درستم
◀️اصل خوشبختی تجربه لذت بخش از انجام کار مورد علاقه هست
🟢هر کاری پتانسیل ثروت ساختن رو داره هرکاری در هر زمینه ای در حوزه هنر ،ورزش ،صنعت … ولی کسی که فقط عاشق انجام اون کاره با عشقه و بدون هیچ زوری با عشق حرفه ای تر میشه و باورهای ثروتش درست باشه ثروت رو دریافت میکنه شاید اولش تو اون کار انگیزه مالی برات مطرح باشه ولی وقتی با احساس خوب و لذت کار رو ادامه میدی اون عشق وافر پول رو میاره بعدش دیگه فقط انگیزاننده تو برای ادامه دادن به اون مسیر فقط عشق هست ابن اصل خوشبختیه
تصمیم نادرست :تو فقط نگاه کنی دیگران از چه کاری پول ساختند یا الان چه کاری ترند شده و تو فکر کنی الان این مسیر پول میده منم برم تو این کار و بعدش میبینه پول دریافت نمیکنه سرخورده میشه
تصمیم درست :انجام کاری که برای من کار نیست عشق و حاله و ثروت میاد و به جهان خدمت میکنی به واسطه رشدی که ایجاد میکنی
◀️سرمایه گذاری روی خودت و تواناییهات
🟢اینکه من پولم رو بدم به فردی ،به کارخونه ای ،به بانک ….. به هر چیزی بیرون از خودم که اون باهاش کار کنه اون مغز و انرژی ،استعداد و خلاقیت بزاره سود کنه بعد به من پول بده منم پولدار بشم این ایده ابلهانه ،بی نتیجه ،شرک آلود و غلط هست
🟢باید روی مغز خودم روی عشق و توانایی خودم سرمایه گذاری کنم ادامه
◀️تصمیم شجاعانه منطبق با قوانین الهی
🟢اگر تو مسیری هستم که بهش علاقه داشتم ازش پول خوبی ساختم ولی الان مسیر علاقم تغییر کرده خیلی شجاعانه باید بیام با تمرکز 100٪روی مسیر علاقه جدیدم کار کنم
تمرکز قانون اصل و مهمیه
بحث این نیست چیکار کنم پول بسازم بحث اینه من به چی علاقه دارم پول تو مسیر علاقم خودش به دنبالم میاد نتیجه افرادی که فقط دنبال پول رفتند رو هم میبینیم که چقدر غمگین و بیپول و حریص از این شاخه به اون شاخه میپرند به هر مسیری که اکثریت میرند هر چند نادرست میرند
🟢استاد جان تصمیم شجاعانه شما برای برداشتن دوره تند خوانی از روی سایت با اون همه نتیجه مالی و تمرکز صددرصد گذاشتن تو این مسیر توحیدی حقیقتا برام هضمش سخته ولی میبینم این نتایج پایدار شما از درک اصل خوشبختی لذت بردن از زندگی و درک قانون تمرکز و ایمان به اینکه پول نتیجه طبیعی لذت بردن در مسیر علاقه هست و برام بی نهایت تحسین برانگیز هستید
خدایا سپاسگذارم که قلبم رو باز کردی برای درک قوانین ثابت و ساده و همواره در حال اجرا
سلام
چیزی کهمن متوجه شدم از این جلسه این بود که …
میتونیم بصورت اروم اروم به اون درآمد و کسب و کار برسیم ٫این موضوع برای خودمم پیش اومده و لطف خداوند بوده که من تونستم با پول خیلی کم به کسب و کار شخصی خودم برسم و گسترده اش کنم بله دوستان امکان پذیر هست ٫باید بیش از هر چیزی توکل به خدا داشت٫حرکت کرد هر روز باید حرکت کرد و پیش رفت٫مردم داری کرد و حس خوب رو انتقال داد به مردم چون با احساس خوبی که منتقل میکنی خودت هم در مسیر فراوانی خواهی افتاد،این یکی از سؤالای خودمم هست که بدونم ایا باید تبلیغات در حوضه کاری خودم انجام بدهم یا نه ٫خدارو شکر فروشگاه داره کار خودش رو پیش میبره و من میخوام در قسمت فضای مجازی و سوشال مدیا هم فعالیت و درآمد زایی داشته باشم چون میدونم خیلی خیلی بهتر از همه میتونم به انسان های زیادی خدمت کنم و بهترین هارو و باکیفیت ترین محصولات رو در اختیارشون بزارم٫تا به حال هیچ تبلیغاتی انجام ندادم برای پیج فروشگاهی خودم و این موضوع باعث شده نتونم در اون زمینه هم موفق باشم اما سرچ میکنم و میگردم تا پیدا کنم چطور میتونم توی پیج کاری خودم بدون تبلیغات موفق باشم٫خداوند بهترین هارو هر روز به فروشگاه من حدایت میکنه و بهترین ها به سوی پیج کاری و آنلاین من حدایت میشوند این باور تکرا شونده من خواهد بود همین الان به ذهنم رسید و یه جا مینویسم که مدام تکرارش کنم
چون در زمینه کاری خودم بهترین شهر هستم٫بهترین برخورد رو با مشتریانم دارم٫بهترین اجناس رو ارائه میدم و بهترین خدمات هم انجام میدم٫یه ادم غریب بودم که به یه شهر دیگه مهاجرت کردم و فقط از خدا کمک خواستم الان حدود نه سال میشه که توی این شهر ساکن هستم و توی حوضه کاری خودم کلی اعتبار برای من خداوند جذب کرده و من سعی دارم که هر روز هم خودم و هم کسب و کارم رو آپدیت کنم ٫من یه شریک دیگه توی کسب و کار خودم دارم که همیشه هوای منو داره و اون خداوند مهربان و بزرگ هست از همین جا با تمام وجودم ازش سپاسگزارم،
1403/07/09
ساعت2:32ظهر
منزل
بنام خدای بخشندهی مهربانم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
نمیدونم چطوری و چرا ولی الان که میخواستم بخوابم و داشتم با خدای خودم راز و نیاز میکردم ازش هدایت میخواستم بهم گفت بیام پامو از این ترمز کامنت ننوشتن بردارم و فرمون و بدم دست خدا و اون بگه و منم بنویسم .
داشتم با خدا میگفتم که خدا جون من دیگه واقعا خستم . خسته از تلاشهای بیهوده و دست و پا زدن الکی و جنگیدن با شیطان درونم
دیگه میخوام این ماشین 46 ساله رو که به روغن سوزی افتاده پارکش کنم یه گوشهای و بیام بشینم تو ماشین خودت کنار دستت اصلا چرا کنار دستت میخوام بشینم تو بعلت مثل زمان بچگیام تو بغل مادرم سفت بغلم کنی و بگی غمت نباشه پسرم من هستم راحت بگیر بخواب .
بعد بیدار شم و ببینم تو جاده و مسیر سبز بهشتم و چیزیم از سختیای مسیر نفهمم .
آخ که خدای من چقدر این لحظه رو دوست دارم و بهت نیاز دارم .
تقریبا دو سه روز از پاییز گذشته بود با کلی جنگ اعصاب و دعوا با همه و غرغر به خدا از خدا میخواستم که ذهنم آروم بشه و از شرق نجواهای شیطان وجودم خلاص بشم که دیگه داشت دیوونم میکرد که اومدم تو سایت و دیدم بنر جدید اومده بنام خانه تکانی ذهن و دقیقا همون چیزی بود که از خدا میخواستم . خدایاااا شکرت
سریع دستورالعمل و که خانم شایسته تهیه کرده بودنو دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن
چقدر صدات بهم آرامش میداد خواهر گلم انگار که خوده خدا داشت میگفت اینارو بهم .
خلاصه کنم تا امروز و الان که هر روز وقت بیشتری و دارم تو سایت با خواندن کامنتا میگذرونم و شرایطم هم مهیا شده جوری که تقریبا ورودیهای ذهنمو همه جوره بستم و فقط فایلها رو گوش میدم و هر روز به مدت 5 …6 ساعت کامنت میخونم و ذهنم خدارو شکر داره آروم میشه .
تمام کانالها و شبکههای اجتماعیو از گوشیم پاک کردم و فقط تو سایت استادم .
قشنگ انگار دارم تسفیه میشم زلالتر شدم
یه اتفاق جالب چند روز پیش برام افتاد که یه نشونه برگه برام : یه گوشی سامسونگ دارم که تقریبا 2 سال پیش صفحهش سوخته بود و منم انداخته بودنش تو وسایلی که نیازشون ندارم تا بعداً که پول اومد دستم ببرم درستش کنم بخاطر عکسا و به سری مدارک که توشه .
یکی دو روزی بود که با بقیه وسایل جلو دستم افتاده بود میخواستم مرتبشون کنم و حوصله نداشتم تا اینکه یه حسی بهم گفت بزنش به شارژ که حداقل باطریش خراب نشه منم سریع زدمش به شارژ بعدازظهر که داشتم میرفتم باشگاه رفتم از شارژ درش بیارم بذارمش کناری دیدم رو صفحش زده 100 درصد شارژ . گفتم بله این که سوخته بود .
روشن کردم دیدم روشن شد
گفتم یا خدا من اینو صد بار تست کرده بودم به هیچ عنوان روشن نشده بود گفتن سوخته آخه خدا جون قربونت برم تو چجوری اینو درستش کردی .
بله نشونه خدا بهم رسید که فقط با یه کم کار کردن رو خودم معجزهها میان
هنگ کرده بودم از خوشحالی نه برای گوشی برای جواب خدا برای نشونه ای که بهم داد که درسته مسیرم.
اشک تو چشام حلقه زد خیلی حالمو دوست داشتم آرومتر شده بودم و تو راه باشگاه که میرفتم سبک شده بودم و با خدا حرف میزدم .
خدا رو شکر بخاطر قوانین که اگه درست استفاده کنیم زندگیمون بهشت میشه
خدا رو شکر که دارم رو خودم کار میکنم
خدا رو شکر بخاطر وجود استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام اعضای این سایت (شهرک خدا) که فقط کامنت خواندن یه انقلابی داره تو وجودم و باورهام ایجاد میکنه
نمیدونم چی نوشتم فقط خدا گفت و منم نوشتم
تا کامنت بعدی که داستان خودمو میگم در پناه حق باشید
بنام خدواندهدایتگر ” گام بیست ششم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست ششم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست و ششم”
” قدرت تجسم خلاق”
مقدمه :
خوشبختانه و به یاری خداوند از مواهب دوره دوازدهم قدم برخوردار شدم و بیش از سه سال است که دارم با دوره 12 قدم زندگی میکنم و هر روز درک و مدارم برای دریافت آگاهیهای این دوره شگفت انگیز بیشتر و بیشتر میشود چقدر ما آدما غافل هستیم از انرژی ذهنیمون چقدر غافل هستیم از قدرت افکارمون چقدر ما آدما شرایط فعلی زندگیمون را ابدی میدونیم دائمی میدونیم فقط و فقط به شرایط فعلیمون فکر میکنیم اصلاً نمیتوانیم به چیز دیگری فکر کنیم کسانی که باور دارند به خداوند باور دارند به اینکه افکارشون هست که داره زندگیشون رو خلق میکنه کسانی که ایمان دارند به نعمتهای خداوند ایمان دارند به تغییر در زندگی کسانی که ایمان دارند فارغ از اینکه از اینکه الان شرایط زندگیشون چگونه است فارغ از اینکه چه گذشتهای داشتند میتوانند شرایط زندگیشون رو تغییر دهند
این افراد باوردارند که میتونه شرایط زندگی متحول بشه میتونه تغییر بنیادی داشته باشه این افراد هستند که میتونن از قدرت تجسم استفاده کنند
* تجسم چیست ؟
تجسم چیزی نیست جز اینکه داریم به یک موضوعی فکر میکنیم تجسم این نیست که با شرایط ویژهای بنشینیم و به یک موضوع فکرکنیم اصلاً اینطور نیست بارها برای خودمون هم پیش آمده که مثلاً در دفتر کارمون نشستهایم کارمونو داریم انجام میدیم اما ذهنمون جای دیگریست داریم رانندگی میکنیم اما داریم به چیز دیگری فکر میکنیم داریم شرایط و موقعیت دیگری را میبینیم و در طول روز بارها و بارها داریم این کار را انجام میدیم اصل مهم هدایت کردن انرژی فکری به مسیر درست است بارها بارها برامون پیش آمده داریم به سمت خونه حرکت میکنیم اما ذهنمون درگیر مسائل روزمره است دوباره همون مثال و مشکلات روزمره را دارم مرورمیکنیم به بدهیها فکرمیکنیم
“تجسم کردن چیزی غیر از جهت دادن افکار به یک موضوع در آینده نیست تجسم هم وجه مثبت دارد هم وجه منفی”
ادمابیش از 90 درصدازمانشون به چیزهایی فکر میکنند که دوست ندارند چیزهایی در ذهنمون میسازیم که دوست نداریم به همین دلیل است که هر روز اتفاقاتی که دوست نداریم در زندگیمون رخ میده و تجربه میکنیم
برای تغییر در زندگی ما باید در هر شرایطی مراقب ورودیهای ذهنمون باشیم مراقب افکاری که در ذهن ما هستند باشیم و یاد بگیریم به اون چیزی که میخواهیم و دوست داریم در زندگیمون اتفاق بیفته فکر کنیم باید آگاهانه از شرایطو موقعیت فعلیمون بیایم بیرون شرایط فعلی ما چیزی نیست جز افکار گذشته ما چیزی که الان داریم در اون زندگی میکنیم حاصل افکار خودمون است و خودمون خلق کردیم و به وجود آوردهایم هیچ ربطی به عوامل بیرونی نظیر کشور پدر مادر و دولتها ندارد
ممکن است ما از رفتار و گفتار آنها تاثیرگرفته باشیم در نهایت خود ما هستیم که تاثیر پذیر بودیم و اون افکار را دائم در ذهنمون مرور کردیم و تبدیل شده است به باور هر فکری که بارها تکرار بشه تبدیل میشه به باور
پس این اولین قدم است به این درک برسیم که خودمان هستیم با افکارمون داریم زندگیمون را خلق میکنیم زمانی که ما این اصل مهم را پذیرفتیم که خودمان هستیم با افکارمون خالق زندگیمون هستیم البته ممکن است ناآگاهانه باشد قوانین را نمیدانستیم مثل بچهای و نوزادی که ناآگاهانه به صورت خودش چنگ میکشه چون نوزادو بچه کنترلی ردی اجزای بدنش ندارد اما تفاوت در این است که ما کنترل داریم بر اعضای بدنمون و مثل یک نوزاد دست و صورت خودمان را زخمی نمیکنیم اما مهم این است که ما کنترلی روی افکارمان نداریم وقتی یک بچه به صورت خودش
چنگ میزنه همون موقع نتیجهاش مشخص است صورتش زخمی میشه
اما افکار اینطور نیستند به یک چیز منفی و ناخواستهای فکر کنیم و بلافاصله نتیجهاش مشخص بشه و برامون اتفاق بیفته وهمان لحظه اتفاق بد رخ بده یک فاصله زمانی وجود دارد افکار منفی و مثبت با تکرار باعث تقویت فرکانس میشه اینطور نیست که با یک بار فکر کردن چه منفی وچه مثبت اتفاق رخ بده
* باور چیست ؟
با تکرار افکار در جهت مثبت یا منفی است که اتفاقات رخ میدهد که به اون میگوییم باور هنگامی که یک فکر بارها و بارها تکرار بشه تبدیل به باور میشه و باور ایجاد میکند و این باورها هستند که اتفاقات زندگی ما را رقم میزند حالا میتونه این اتفاقات خواسته باشه یا ناخواسته بستگی به باور ما دارد ما باید آگاهانه افکارمون را مدیریت کنیم مانیتور کنیم آگاهانه به اون چیزی که میخواهیم توجه کنیم تاخواستههامون را آنطور که دوست داریم خلق کنیم
” ایجاد باورهای مناسب اصل مهم برای تغییر است”
مثلاً درباره باور به ثروت فراوانی چقدر شنیدم که ثروتمندان از راههای نادرست به ثروت رسیده اند باور شده برای عموم اما استاد عباس منش در دوره ثروت 1 بیس و پایه و اصل مباحث را بر روی باورسازی به فراوانی و نعمتها گذاشتهاند ویک باور مهم و اساسی را مطرح میکند که
“ثروتمند شدن معنویترین کار جهان است”
دقیقاً یک نگاه و یک تفکر تازه و جدید درباره ثروتمندان که تاکنون نشنیدهایم
” تنهاراه رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است”
زمانی که نعمتهای زندگیمون زیاد میشود به خداوند نزدیکتر میشیم و به این اصل مهم جهان هستی پی میبریم که خداوند است که خالق همه چیز است خدایی که این فضا و این قوانین را وضع کرده تا ما به این نعمتها برسیم زمانی که ما به این درک برسیم که شرایط و زندگی ما حاصل افکار ماست پس تلاش خواهیم کرد با تغییر باورها و با تغییر نگاه زندگیمان را در همه ابعاد تغییر دهیم
شرایط سخت زندگی میتونه تبدیل به نعمت بشه اگر که ما از آن شرایط سخت درس بگیریم و از زاویه دیگری به تضادها نگاه کنیم تضادها در زندگی باعث میشه یک سری خواستهها در ما شکل بگیره و باعث انگیزه میشود برای حرکت کردن
بارها شده که ما با یک خبر ناخواستهای روبرو میشویم حالا واکنش افراد به این خبر میتونه متفاوت باشه افرادی که قانون را نمیدانند و در مورد آن ناخواسته مثلاً در رابطه عاطفی فرد خبری را در مورد دوست و پارتنرش شنیده ذهن این افراد سریع شروع به داستان سرایی میکند
داستان نویسی میکنه که آره الان میرم اونجا منو تحقیر میکنه منو تحویل نمیگیره برای خودش یک فیلم سینمایی میسازه از اون چیزی که دوست نداره اتفاق بیفته به خاطر یک خبر این افکار ماست که میتونه اون خبر را واقعی کنه باورهای ماست که میتونه اون خبر را واقعی کنه شرایط در هر لحظه در حال تغییر است و ما میتونیم با افکارمون هر چیزی را تغییر دهیم بیشتر افراد از قدرتی که خداوند به آنها داده برای خلق زندگیشون دارن زندگیشون رو نابود میکنند
اکثر آدما به اتفاقات و خبرها واکنش نشون میدن و واکنشگرا هستند و آگاهانه افکار خودشون را هنگام برخورد به یک تضادها و اتفاقات جهت دهی نمیکنند قدرت فقط و فقط دست خودمان هست نه دست دیگران برای خلق زندگیمون کوچکترین حرکت مثبت و افکار مثبت نتایجی بزرگ در زندگیمون ایجاد میکند
“خدایاشکرت که جهانی را خلق کرده ای و قوانینی را وضع کردهای و قدرت را به خودمان دادهای تا با افکارمان خالق زندگیمون باشیم”
خدایا تو این قدرت را به ماداده ای که آگاهانه یا ناآگاهانه زندگی ما را خراب کردهایم و میتونیم دوباره زندگیمون را از نو بسازیم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
وای استاد چقدر حال کردم با خونه هشت خوابتون در محله زیبای شهر تمپا خیلی عالی زیبا وبی نظیر است خدایا شکرت بابت این همه زیبایی این همه نعمت این همه فراوانی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
خدایاشکرت بابت این سرزمین توحیدی بابت این طبیعت بینظیر دریاچههای فراوان که در جای جای این کشور وجود داره
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایاشکرت
زمانی که ما داریم روی خودمان کار میکنیم اتفاق مهمی که رخ میده این است که آدمای نامناسب اطراف ما تغییر میکنندو از ما دور میشوند که واقعاً جای شکرش باقیست دقیقاً این اتفاق برای خود من از سال 98 که وارد این مسیر شدم رخ داد بازنشسته شدم سپس اون بیماری پندمیک اتفاق افتادتا تنها و تنها فرصت داشته باشم روی خودم کار کنم و نشانهاش این بود که قانون داره کار میکنه ایمان من خیلی قویتر قویتر شد و انگیزه گرفتم برای ادامه دادن و حرکت کردن کردن
” صحبت کردن با خودمون باعث تقویت تجسم کردن میشود”
چند مثال ازتجسم کردن خودم براتون میارم زمانی که جوان بودم و ما در روستا زندگی میکردیم در جوامع روستایی رسم این بود که ازدواج جوانان در همان روستاها نهایتاًبا روستای همجوارو ازدواجها بیشتر فامیلی بود اما من از زمان نوجوانی و جوانی کم کم به سن ازدواج نزدیک میشدم نااگاهانه با خودم صحبت میکردم و ناآگاهانه تجسم میکردم که با یک دختر زیبای شهری با یک خانواده عالی ازدواج خواهم کرد و به خونهای که خودم در شهر خواهم ساخت مهاجرت خواهم کرد این اتفاق برای من رخ داد و من اولین جوان روستامون بودم که در سال 68 با دختر خاله نازنینم که ساکن شهر بود ازدواج کردم و در خونهای که خودم درشهرساخته بودم ساکن شدم
یااینکه من خیلی زیاد به بازی فوتبال و مسابقات فوتبال علاقه داشتم با تجسم و صحبت کردن با خودم اولین تیم فوتبال در روستامون را تشکیل دادم لباس ورزشی خریدیم و برگزاری مسابقات بین روستایی را راه اندازی کردم
یااینکه به مسابقات فوتبال علاقه داشتم و اون موقع امکانات نبود و مسابقات پخش مستقیم نداشت و من نتایج بازیها تیم مورد علاقم را که استقلال بود پیشبینی میکردم و با خودم گزارش میکردم دقیقاً همون نتیجهای که در ذهنم بود رخ میداد و حتی گلزنهای بازیها را هم پیشبینی میکردم و با خودم گزارش میکردم
اما بعد از سال 98 که در این مسیر الهی قرار گرفتم خواستهای داشتم و اگاهانه از طریق تجسم و صحبت کردن با خودم در موردش رخ داد این بود که خیلی دوست داشتم از خونه قدیمیسازم که 35 سال بود در اون ساکن بودم بفروشم و در شهر کرمان آپارتمان زیبایی بخرم که این اتفاق مهم سال گذشته برای من رخ داد با فروش خانه قدیمیساز که خیلی هم خاطرات زیبایی در آن داشتم با قیمت عالی فروش رفت و من ظرف مدت یک هفته آپارتمان مورد نظرم در شهر کرمان را خریداری کردم
تادرودی دیگربدرود
سلام به داداش گُلم اصغر جان
شب و روزت بخیر و شادی باشه
داداشم کامنتت عالی بود
واقعا کیف کردم
چه قدر دنبال این جنس کامنت زیبا و کامل و دقیقی بودم
گم شدم رو پیدا کرم
هر چه قدر تحسینت کنم بازم کمه
دمت گرم عالی بودی افرین
خدایا شکرت بابت این دوستان عزیز و زیبایی که سر راهم و این مسیر زیبا و ساده قرار میدی
داداش گلم قربونت برم
ایشالا به هر ارزویی داری برسی
شبت خوش و تا درودی دگر بدرود
سلام بر مریم جان رفیق عزیزم و همه دوستان هم مسیر عزیزم
بلطف و یاری بی نهایت الله و ربم، من امروز گام اول رو برداشتم و این لایو عالی رو با دل و جانم و تمام ذرات وجودم بلعیدم و انشاالله که درک هم کرده باشم…. سبحان الله از اینهمه همزمانی و یاری… سبحان الله از اینهمه شگفتی جهان و قوانینش… دقیقا مطالبی بود که باید برام یادآوری میشد…
مدتیه که مدام الله منو به رب درونم ارجاع میده.. و اینو به زبانهای مختلف و بشکلهای مختلف برام بیان میکنه.. و در این لایو عالی هم همین نکته دوباره به زیبایی برام یادآوری گردید…. الحمدلله رب العالمین..
و جالبه که من برای یک ماهی که در کامنت قبلی براتون گفتم، یه برنامه ای چیدم از جمله یاد گرفتن به نرم افزار و غیره.. ولی خداوند یه برنامه کاملا متفاوت داره برام میچینه.. :)
شکر و سپاس بی انتها پروردگار را که خالق اینهمه شگفتی و نعمت و رحمت است… و قدردان بیکران مریم جان عزیزم هستم که واسطه این فیض عظیم شده و این پروژه خانه تکانی ذهن رو ایجاد کرده.. دقیقاااااا در بهترین زمان….
برای تک تک شما دوستان عزیزم دعای بهترین نتایج رو در طول این پروژه دارم.
دوستدار همه شما : وفا