چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟ - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟365MB70 دقیقه
- فایل صوتی چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟68MB70 دقیقه
سلام بر استاد عزیز
وسلام بر مریم بانوی مهربان
سلام برردوستان هم فرکانسی
من میخوام از خودم بگم که
من یه ادم کاملا بد بینی بودم
که خدا را شکر خیلی خیلی خوب شدم
از زمانی که با استاد اشنا شدم
خیلی خیلی خوب وبهتر شدم
وقول میدم که بهتر هم میشم
من همیشه به نکات منفی افراد توجعه میکردم
چه خانواده وچه همسرم
همش دنبال منفی های دیگران بودم
ولی خیلی وقته دارم روی خودم کار میکنم
که به نکات مثبت توجعه کنم
مثلا اگه تو یه جمعی بودم همه صحبت میکردن
من هی میگفتم حالا اخرش همه حرف میزنند ولی
شررش منو میگره همه میگن
اشتباه از منه
من اینقدر این حرف را تکرار میکردم تا اخرش همه چیز پای من تمام میشد من مقسر میشدم
یعنی شاید بعضیها باورشون نشه
هرچی منفی تو ی ذهنم بود
برام اتفاق مییفتاد
ولی با فایل های استاد عزیزم وبه کمک دوره 12قدم ودورهااحساس لیاقت خیلی بهتر شدم وحالا با شنیدن این فایل بی نظیر
متوجعه شدم که گفتگو های ذهنی خودم را بیشتر وبیشتر کنترل کنم
من همیشه ادم ها را از نکته ها ی منفی قضاوت میکردم یعنی تمرکز میکردم روی نکات منفی ادما
حالا چه شوهرم باشه یا خانواده باشن
یا دوستان
هر ادمی هم نکات مثبت دارهر
هم نکات منفی
ولی من بیشترین توجعه ام روی نکات منفی دوستان بوده
که اینم همیشه خارش به چشم خودم رفته
پس قول میدم به استادم که همیشه روی نکات مثبت افراد توجعه کنم
که خوبیهاشون بیشتر بشه
خدارا شکر که من دراین سایت با ارزش هستم
من اگه بخوام یه فرد خوش بین بشم باید
فقط وفقط به خوبیهای ادما توجعه
کنم
که خوبیهاشون بیشتر بشه
این رد پای باشه از من تا کاملا ادم خوش بینی باشم
نه قول استاد که طوری باشه که ساده لو باشیم
باید باعقل سالم ومثبت توجعه کنیم
روز خوبی داشته باشین درپناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت یا الله
بنام خدا
سلام استاد
استاد اون جایی که با این لحن گفتی و خندیدی نتونستم جلو خندمو بگیرم چون منم پدرم دقیقا اینجوری بود با اون لحن آره حتما میرسی
خلاصه خیلی خندیدم استاد من خودم آدم خوشبینی هستم و تو توجه به نکات قشنگ خیلی عالیم
یه خاطره ای که یادم میاد ما یه زن و شوهری هستن که دوستیم و رفت امد داریم این دوستان تازگیا یه خونه خریدن خیلی کوچیکه و کهنه ساز و ماشینو همه چیم فروختن تا خونه رو بخرن من و همسرم رفته بودیم خونشون بعد که برگشتیم من به همسرم گفتم این خوبی رو داشتن و غیره خلاصه یه 10 موردی از خوبیهای خونشون گفتم بعد خانمم واقعا تعجب کرده بود میگفت اصلا من حتی فکرم نکردم به این چیزای مثبتی که تو گفتی من واقعا ناخودآگاه از وقتی با شما آشنا شدم و با سریال سفر به دور امریکا شکارچی نقاط مثبت شدم
استاد همیشه خندان باشید
به نام خداوند عشق
سلام و درود فراوان به شما عزیزان
خدایا شکرت برای یک فایل فوقالعاده دیگه
چقدر به موقع و مفید بود این فایل که هر چقدر گوش میکنم هی سپاسگزاری میکنم بابتش که عالیه
خوشبینی چیست و چگونه میشود خوشبین بود
خوش بینی نشانه قدرت است و برای خوشبین بودن باید بسیار نترس بود ،،، حتی وقتی که دنیای بیرون اصلاً از ما حمایت نمی کنه.،،
نشانه سلامت روانی هر فرد این است که همه جا چیزهای خوب می بینه ،،ما باید تمرکز فکری خودمون روپرورش دهیم. باید خوب تغذیه اش کنیم و از خودمان بخواهیم تا اینگونه باشیم
وقتی خوشبین باشی ،،اتفاقات خوبی رو تجربه میکنی
یه فرد بدبین باید تمام تمرکزش روی نکات مثبت باشه تا تغییر کنه و خوشبین بشه و این کار رو تکرار کنه
افرادیکه احساس غمگینی و بدبختی می کنن، خوش بین بودن بسیار دشوار می شود واسشون،،،، و احساس غم
و بدبختی برگرفته. از سپاسگزار نبودن است.
آدم سپاسگزار خیلی بهتر میتونه خوشبین باشه
تا میتونید سپاسگزار خداوند ،،وشکرگذار نعمت ها باشین واقعا تأثیر گذار و مفید است از این مدل آدمهای بد بین زیاد بودن اطراف من که هر برنامه ای که داشتیم اون بنده خدا یه جمله ناامیدی وبدبینی بهش وصل میکرد و ذهنمون رو درگیر میکرد
یا تیکه مینداخت و یه خنده زیر لب میزد،،،،، و من دارم دور میشم از این مدل آدمها ،،با توجه به نکات مثبت وشکر گذاری کردن از همه چی
دقیقاً آدمهای بدبین ،،اتفاقات نامناسب زیادی رو تجربه میکنن و واسشون عادیه و افتخار میکنن که درست تشخیص دادن اون اتفاق رو،،میگن دیدی گفتم
ومن کاملآ درک میکنم این حس بدبینی رو
وبا آموزش های فوقالعاده استاد خیلی خوب فکرم رو کنترل میکنم و از اون مسیر دور میشم
خدایا شکرت برای این مسیر زیبا و پر از اتفاقات خوب
موفقیت و سربلندی برای شما آرزومندم
به نام خدای بخشنده مهربان
ازش هدایت میخام برای یه گامنت ساده پر بار و سپاسگزاری ویژه ام باشه از بینهایت نعمتش
دو هفته هست عجیب احساس خلع میکردم احساسم عجیب بود خونمو دوس نداشتم رابطم رو به ظعیف شدن
شور شقم اومده بود پایین ولی حالا میفهم این اتفاق ازکجا اب میخوره اخه دوهفته بود سریال سفرنامه ترک کرده بودم اتفاقی و درسی که برام داش خیر ما وقع بود هر اتفاقی خیره
باعث شد اون نشاط اون لذت اون سرگرمی که با حطورم در سریالو دارم بهتر درک وسپاسگزار تر باشم
حالا میفهم چقد لدت داره اصلا وقتی توی سریال بودم انگار از خونم کنده میشدم وتوی سفر بود این دوهفته مثل کسی بودم که توی مسافرت بوده حالا توی خونش حوصلش سر میره البته بازم میشه احساس خوب ساخت میدونی چجور
نعمتای رب فراوان وقتی یکوچولو سعی میکنی نعمتای دونه درشتو پیدا کنیو سپاسگزار باشی خیلی ساده کلی نشاط خالص وارد قلبت میکنی
امشب بازهم سریال گفتم وانقد مشتاقم فرداشه وقتم خالی ببینم کیفففف بکنم واز دسته رب بینهایتت ممنون
نعمت های دونه درشتم
حمایت ربه
خداروشکر مدتهاس تنها عاشق وحامی جهانو پیدا کردم واندازه لیاقتم عشقو نعمتاشو میبره برام بالاتر وااااای شکرررر
سلامتی
شکرت برای سیستمی که انقد عالی وهماهنگ کار میکنه
حالا سراق تمرین الف….
رفتار عادت طلایی خوشبینی
واقعا اینکه زهنتو که میره منفی ترین هارو پیدا میکنه
زهنی که پر شده از حرفا باور های منفی که مثل علف هرز دور هر باور توحیدی ایمان سبز شدن وباعث نشت انرژی میشن
واقعا عادت خوشبینی وسپاسگزار برای زهن اول خیلی سخته ولی بعد اروم که چرخش شروع به چرخیدن میکنه نمدونی انقد شور عشق برات میاره
سپاسگزاری رفتار عجیبیه بعضیا رو میبنی با چقد تضاد. ولی خیلی راحت وسرخوشن وتضادهاش به جای اینکه بهش زخم بزارن پله ای شدن برای ارامش بیشتتر لدت سپاسگزاریه بیشتر
بعضیارو میبنی توی کلی نعمت وانقد ناراصی وناله دارن همونجاس که چراغ سپاسگزاری وچراغ خوشبختی باهاش روشن میشه
سپاسگزاری برای من پایی برای لدت بردن وحرکتو رشده وناسپاسی وکینه در قلب تله شیطان ببرای اینکه جلوی راهو ببنده وتو میتونی با سپاسگزاری جلو کینه های الکیو ببندی
مثالش یه نگاه تکمل به زندگین همینجا که میگی این دیگه عذابه ولی میبینی همین ظاهرش عذابه وگرنه نعمت ویاد اوری کن تکاملتو میبینی که راه برات بازی
سلام ودرود خدمت استاد عزیزم وسلام میکنم خدمت خانم شایسته عزیز
درود بر همکلاسی های خودم. یلدا تون مبارک.
این فایل انگار که برآی من ساخته شده. من از خودم غافل بودم وهمه اتفاقهای بد روابط آشفته را به دیگران نسبت میدادم که دیگران من رو نادیده میگیرن وحق من رو ضایع میکنند وهمش میخوان من رو کنار بگذارند. اما باگوش دادن این فایل متوجه شدم اون کسی که من رو نادیده میگیره خودم هستم. من به خاطر رفتارهاو باورهای غلط در زندگیم از کودکی پیش فرض ذهنم این شدکه نادیده بگیرم خودم را واین شد که درتمام موارد با شک ودودلی به افراد بدبینی زندگیم را ادامه دادم. با گوش دادن به این فایل دیدم همه خصوصیات یک فرد بدبین را دارم. البته اوایل نوجوانی اعتماد زیادی که ناشی از ساده لوحی هم داشتم که وقتی دیدم ضربه میخورم تبدیل به بدبینی شدیدتر شد. هنوز هم گ اغلب اوقات از این ناحیه ضربه های شدید میخورم که تولید رنجش وقطع ارتباط میشه. ودرنهایت تنهایی راتجربه میکنم. که دراین صورت از فرکانس خدا هم دور میشم وتا مرز افسردگی پیش میرم.ا به اینجا کهمیرسه دوباره از جا بلند میشم توحید را به یادمیارم. وسعی میکنم با صحبت کردن با خدا دوباره فرکانس را نزدیک به خدا کنم. ازش طلب عفو وبخشش میخوام وباهاش صحبت میکنم. میگم خدایا میدانی که جز تو هیچ کس نمیتونه کمکم کنه خدایا تنها تو تنها تو را میجویم واز تو کمک میخوام. میدانم وباور دارم که هرلحظه درحال هدایتم هستی. کمکم کن تا باورهای شرک آلود که جلو پیشرفتم را گرفته اند را پاک کنم باورهای قدرتمند کننده جایگزین کنم تا بندگیت را کنم.کمکم کن تامن هم سهمی درگسترش جهانت داشته باشم.توی این چند روز که فایل را گوش دادم ویک سری اتفاقات ناهماهنگ را تجربه کردم سعی کردم که ذهنم را کنترل کنم وبا دید بهتری به آدمها اطرافیانم نگاه کنم. مخصوصا توی محل کار وارتباط با دوستان ویا خانواده ام. سعی کردم نکات مثبشون را برای خودم بازگو کنم ببینم فکرم از روی بدبینی هست یا خوشبینی. واین کار باعث شده حال بهتری را تجربه کنم واز قضاوت کردن آدمها فاصله بگیرم البته که باید اعتدال را رعایت کنم چون جامعه ای داریم که بیماری فکری زیاد داریم اونهم به صورت سالیان سال. اما واقعا سخت هست ولی باید با توکل وایمان برای بهبود هر روز خودمون تلاش کنیم.
سپاسگزارم استاد عباسمنش عزیزم. خانم شایسته عزیز. از راه دور میبوسمتون
سلام به استاد عزیز ، استاد آگاهی دهنده، دست مهربان خداوند ، و سلام به مریم بانوی عزیز، الگوی من در خیلی از زمینه ها
استاد جان واقعا نمیدونم چه طور ازتون تشکر کنم بابت این آگاهی های بی نظیری که در اختیار ما قرار میدین
آگاهی های نابی که من رو به خودشناسی میرسونه، احساس میکنم لایه های پنهان و تاریک وجودم رو شناسایی کردم و راحت تر و سریع تر میتونم به سمت نور برم، به سمت بهتر شدن، پیشرفت ، به سمت زندگی بهتر
واقعا کاری که این همه روانشناسی که رفتم نتونستن برام انجام بدن
استاد جان ، من فکر میکردم که انسان خوشبینی هستم، و حتی فکر میکردم زیادی خوش بین هستم و حتی ساده لوح هستم.
به راحتی به دیگران و حرف هاشون اعتماد میکنم، اگه بگن فلان محصول برای فلان بیماری خوبه سریع میخرم ، اگه بگن فلان کار رو بکنی پولدار میشی سریع قبول میکنم،اگه یکی بگه دوستت دارم سریع باور میکنم، انگار عقلم در این مواقع کار نمیکنه و کاملا حرف هاشون رو باور میکنم و بهشون اعتماد میکنم.
و چقدر من گول خوردم، چقدر گرفتار شرکت های هرمی شدم و پول هامو از دست دادم و درگیر دادگاه و …
چقدر مورد سواستفاده قرار گرفتم.چقدر احساساتم جریحه دار شد، چقدر قلبم شکست، چقدر به بیراهه رفتم
ولی بازم همون آدم بودم.
با این فایل فهمیدم که نه، من شاید توی ارتباط با آدم ها خوشبین باشم ، ولی شخصیتم یک شخصیت بدبین هست.
من به خاطر مشکلات شخصیتی خودم ، به خاطر احساس بی ارزشی و عزت نفس پایینم، به خاطر دیدن فیلم های رمانتیک و غرق بودن در رویاهام منتظر یک شاهزاده با اسب سفید بودم تا بیاد و تمام مشکلات من رو حل کنه.
وقتی با یک انسان معمولی با ویژگی های معمولی و رفتارهایی که بعضی هاشون خوشایند من نبود مواجه شدم کاخ آرزوهام فرو ریخت،
به خاطر کمال گرایی ام ، با اولین اشتباه همسرم ، با دیدن تفاوت های فرهنگی و اختلاف نظرهام ،
رفتم توی تفکر همه یا هیچ
یا باید همه چیز عالی باشه، یا اگه یک چیز عالی نیست پس افتضاحه.
و سعی در اصلاح و تربیت همسرم داشتم.
من انتظارات خیلی زیادی از همسر آینده ام داشتم، باید و نبایدهایی توی ذهنم داشتم
و تمرکزم رفت روی ویژگی های همسرم که مورد پسندم نبود.
و وقتی توی موقعیت مشابه قرار میگرفتم ، انتظار رفتار نامناسب رو داشتم یا بهتره بگم ترس از اتفاق افتادن دوباره اون رفتار نامناسب.
و فرکانس غالبم شد فرکانس انتظار رفتار نامناسب از همسرم.
شکل فکری من طوری بود که میگفتم چون این اتفاق افتاد، همیشه همین جوری خواهد بود،تعمیم میدادمش به تمام موقعیت ها.
فرکانس غالب من این بود ، همیشه منتظر اون اتفاق بودم.
و نتیجه اش اتفاق افتادن اون رفتار نامناسب و تکرار و تکرار و….
جالبه که همسرم ذاتا قانون رو میدونست و میگفت دلم میخواد این اتفاقات نیفته، سعی خودم رو میکنم ، ولی هر چی بیشتر گیر میدی انگار دست خودم نیست و با اینکه دلم نمیخواد پیش میاد .
دارم بهتر درک میکنم که چطور اتفاقات زندگی ام رو خلق کردم ، چطور فرکانس هایی فرستادم و دعوت میکردم از جهان که اتفاق بد رو وارد زندگی ام کنه.
دارم میفهمم که بدبینی زیرشاخه هایی داره و من چقدر گرایش داشتم به تمرکز کردن روی ویژگی های منفی همسرم.
بارها مشاوره میرفتیم و مشاور میگفت یک لیست درست کن از ویژگی های مثبت همسرت و یک لیست هم از ویژگی های منفی همسرت.ببین کدوم بیشتره.
اصلا ویژگی مثبتی از همسرم یادم نمیامد.و فقط لیست ویژگی های منفی پر میشد.
من فقط منفی ها و بدی ها رو میدیدم.
من به خاطر کمال گرایی همسرم رو یه آدم کامل میخواستم.
و سعی من بر این بود که منفی ها رو حل کنم، ریشه ای حل کنم که تکرار نشه دوباره.
من حتی ویژگی های مثبت خودم رو هم نمی دیدم.
نگاه زیبا بین نداشتم اصلا
کلی با همسرم مسافرت رفتیم.کل شهرهای ایران.حتی خارج از ایران.
همین الان به من بگن یه خاطره خوب از سفرهات بگو و اینکه آیا خوش گذشت یا نه ، میگم نه خوش نگذشت.
همسرم من رو با پرواز میبرد که اذیت نشم، بهترین هتل، بهترین غذا، کلی خرید برام میکرد.
اون وقت یک اتفاق ناجالب توی سفر رو چنان بلد میکردم که مسافرت رو برای خودم و اون خراب میکردم.
و همیشه همون خاطره منفی رو مرور میکردم تو ذهنم.
این قدر که تثبیت شده تو ذهنم، و الان سفرها رو با اون خاطرات به یاد میارم
هزاران بار فرکانس اون اتفاق منفی رو فرستادم، ولی یکبار هم فرکانس اتفاق های خوب رو نفرستادم.
من اصلا نمیتونستم زیبایی ها و نکات مثبت همسرم رو ببینم، اتفاقات خوب، خاطره های خوبی که با هم داشتیم.
میگفتم هر چقدر آدم خوبی باشه ولی وقتی فلان عیب رو داره چه فایده.
و نتیجه : بیشتر شدن اون اتفاق های منفی ، اون رفتارهای ناجالب، هدایت نشدن به راه حل ها،
و تمام ویژگی های انسان های بدبین رو به شکل پررنگی دارم.
بسیار طعنه میزنم، زبونم نیش داره انگار.
تمام اشتباهات همسرم رو با طعنه به رخش میکشیدم.و بارها و بارها بهش تیکه مینداختم.
اینها باعث شده بود امیدم رو نسبت به آینده زندگی از دست بدم، آینده خوب،
نسبت به آینده بدبین بودم، و نگران .
شک داشتم که این زندگی خوب بشه، و چقدر زندگی رو بیشتر از همه برای خودم جهنم کردم،
17 سال در نگرانی و غم و ترس زندگی کردم و کلی مشکلات جسمی و روحی برای خودم به وجود آوردم.
الان که صادقانه نگاه میکنم میبینم 80 درصد زندگی مون عالی بوده، ولی تمرکز من روی 20 درصد منفی بوده.
استاد عزیزم من قوانین جهان رو نمیدونستم.
تمام این اتفاق ها و شرایط منفی رو خودم به وجود آوردم ، با تمرکز کردن روش و دعوت کردن از جهان برای خلق بیشترش.
خودم خلقش کردم.
استاد عزیزم. این فایل برای من یک فایل بی نظیر برای روابط بود.
الان حدود 10 ماهی میشه عضو سایت هستم و دارم روی بهبود شخصیتم کار میکنم.
کاری که تا الان انجام دادم تمرکز روی خودم و نگاهم به زندگی و تغییر باورهام بوده.
و توی این مدت میتونم بگم کاری به کار همسرم نداشتم.
با این حال از لحاظ روابط 50 درصد زندگیم بهتر بشه،
یعنی من هنوز روی ویژگی های مثبتش تمرکز نکردم، فقط تمرکزم رو از ویژگی های منفی اش برداشتم و این قدر زندگیم بهتر شده،
تمام چیزهایی که دنبالش بودم تو زندگی و به خاطرش بحث میکردم خود به خود داره اتفاق میفته، اون ارزش و احترامی که میخواستم ،اون آزادی هایی که میخواستم، خود به خود محقق شده، بدون بحث، بدون درگیری،
پس اگه تمرکزم رو بذارم روی ویژگی های مثبت همسرم و به خاطرش سپاسگزاری کنم و با خودم مرور کنم و به خودش بگم چی میشه.
این میشه اهرم رنج و لذتم.
که اگه من مثل قبل فکر و نگاه کنم به زندگی، از لنز بدبینی نگاه کنم، نتایج گذشته رو خواهم گرفت و حتی بدتر.
و اگه میخوام نتایج خوب و اتفاقات خوب و همسر خوبی داشته باشم باید از لنز خوشبینی به زندگی ام و به رابطه ام نگاه کنم.به ویژگی های مثبت همسرم توجه کنم.
استاد جانم من درس بزرگی از این فایل گرفتم و فهمیدم که ریشه تمام مشکلات من در رابطه با همسرم نگاه بدبینی ام بوده.
و اینکه سعی در تغییر اون داشتم.
و باید تمرکزم رو بزارم روی خودم و تغییر نوع نگاهم.
و از خداوند میخوام کمکم کنه که خودم رو تغییر بدم:
با سپاسگزاری
با فراموش کردن اتفاقات بد گذشته
با تمرکز کردن روی اتفاقات خوب و صحبت کردن و نوشتنشون.
با تمرکز کردن روی آدم های خوب
با سپاسگزاری بابت اتفاقات خوب
با دیدن ویژگی های مثبت و گفتن اون ویژگی به خودشون و خودم و مرور آنها مخصوصا در مورد همسرم.
با دوری کردن از آدم های بدبین
و چند تا تمرین باید انجام بدم:
1ـ لیستی بنویسم از آدم های خوبی که تو زندگی ام بودن، از اتفاقات خوبی که برام رخ داده
2ـ برای تمام افرادی که میشناسم یک ویژگی مثبت ازشون پیدا کنم و فقط ویژگی مثبتشون رو ببینم و همه جا بگم، هم به خودشون ،هم پشت سرشون، زیبایی هاشون رو ببینم ، تو دلم تحسین کنم،حتی به خودشون بگم، پشت سرشون بگم.
3ـ تمام اتفاقات ناجالب با همسرم رو فراموش کنم، تمام ویژگی های منفی اش رو فراموش کنم، در مورد ویژگی های منفی اش نه با خودم فکر کنم و صحبت کنم نه با خودش.
یک لیستی از ویژگی های مثبت همسرم تهیه کنم، در مورد ویژگی های مثبتش به خودش بگم، با خودم تکرار کنم، سپاسگزاری کنم.
اتفاقات خوبی که در طول روز در رابطه با همسرم میفته رو هی با خودم و به خودش بگم.
تحسینش کنم.
ازش سپاسگزاری کنم.
در مورد خاطرات خوبی که با هم داشتیم سپاسگزاری کنم و مرتب مرور کنم تو ذهنم.
سپاسگزاری
سپاسگزاری
کلید قدرتمند ورود نعمت ها
کاری که این مدت حال من رو به شدت خوب کرده.
خدایا شکرت بابت این آکاهی ها
استاد عزیزم بینهایت ازتون سپاسگزارم ️️
بنام حضرت عشق
سلام گرم خدمت استادعزیزم مریم جان نازنین وهمه دوستان گلم تواین سرزمین رویایی
استاد جان من ازوقتی با آموزه های شماآشناشدم
تلاش کردم کنترل ذهن کنم و همه چیز رو به دید خوب ببینم
قبل آشنایی باشما ازبین همه گناهان تو ذهن من غیبت کردن کار قبیحی بود از وقتی آیه معروف غیبت رو توقرآن خونده بودم
که خداجونم میگه غیبت کردن مانند خوردن گوشت برادر مرده ت میمونه فکرش روکه کردم خیلی برام سنگین بود
گفتم ببین خدا چه مثالی زده وقتی کسی فوت میکنه چقدررر قابل احترامتر میشه چقدررعزیزتر میشه حتی اگه تو زندگیش خیلی خواهان نداشته
ولی تصور اینکه تو اون لحظه بیایم این آیه رو بیاد خودمون بیاریم یه ترمز قوی میشه برای قضاوت نکردن غیبت نکردن و تمرکز رو ازروی بقیه برداشتن
به همین دلیل تمام سعیم روکردم وهمچنان میکنم که حواسم باشه البته درمورد بعضی آدمها مثل جون کندن بود چون باهام رفتاری داشتن که نمیتونستم
به خوبیهاشون فکرکنم ولی همیشه در تلاش بودم که این خصلت خوب قضاوت نکردن وپشت سردیگران حرف نزدن رو درخودم نهادینه کنم
زوور میزدم ازکسایی که دلخوریهایی ازشون داشتم تعریف کنم حداقل شده یه خصلت خوبشون رو بگم
درباره بقیه آسونتر بود اما سختش اونجا بود که تو جمعی بودی و از دیگران میشنیدی
اونموقع من یا دفاع میکردم از شخص غایب یا سعی میکردم بحث رو عوض کنم ویا درنهایت که کاری از دستم برنمیومد جمع رو ترک میکردم
و ازخودم راضی بودم هرکس هم درباره کسی حرفی میزد ویا قضاوتی میکرد سریع جوابم این بود که من نمیدونم اگه جاش بودم بهتر عمل میکردم یانه
من باکفش اون راه نرفتم ویا اگه کسی خبری برام می آورد که فلانی این حرف رو پشت سرت زده میگفتم حتما تو شرایط سختی بوده بهش فشار اومده این حرف رو زده مهم نیست دیگه هم لطفا ازاین خبرها برای من نیارین
البته استاد داشتم تلاش میکردم که انجامش بدم
خب این تعریف روهم ازاطرافیانم مبشنیدم که میگفتن فلانی اصلا حرف کسی رو نمیزنه بد کسی رونمیگه وهمین هم برام شده بودیه اهرم لذت که حواسم رو بیشتر جمع کنم تا خرابش نکنم
اونموقع قانون رونمیدونستم اما الان میدونم که بافرکانسهای خودم تواون جمعها حضور پیدا میکردم و
اون حرفها رو میشنیدم تو مدارش بودم
الان وقتی فکرش رومیکنم میبینم نیاز نیست من زور بزنم خوشبین باشم نسبت به اطرافیانم
چقدر صفات خوب دارن همشون که بعضی صفات تو هرکدوم خیلی بارزه ومن بارها هم پشت سرشون هم جلو روشون گفتم
حتی یه دفتر دارم توش مینویسم وچقدرحالم خوب میشه و متوجه شدم که نمیخواد ولازم نیست من خودمو هلاک کنم تا انسان خوبی بنظر بیام کافیه انسان خوبی درخلوت خودم باشم
الان هرمسالهای برام پیش میاد دنبال نکته مثبت میگردم
سعی میکنم خوشبین باشم البته الان دیگه برام سخت نیست درباره غریبه ها راننده های اسنپ هنوز مقاومت دارم هنوز نسبت به کسانی که قبلا بهشون اعتماد نداشتم مقاومت دارم اما دارم رو خودم کار میکنم واین باور رو دارم درخودم نهادینه میکنم که همه افراد
یه تیکه از خداوندن وهمه افراد دورو دارن خوب وناخوب
واگه من باروی ناخوبشون مواجه شدم خودم مسئولش هستم
وبااین باور باری ازروی دوشم برداشته شده که همینجور که من مسئول خودم هستم دیگران هم مسئول خودشون هستن
ومن نفس عمیقی میکشم از درک این آگاهی
نگاه کردن بادید مثبت به خودم منو نسبت به خودم مهربانتر کرده
نگاه کردن بادید مثبت به همسرم وفرزندانم منو نسبت به اونا عاشقتر کرده
نگاه کردن بادید مثبت به داشتههام منو سپاسگزارتر کرده
هروقت انرژیم افت میکنه به سپاسگزاری روی میارم و این حرف فاطمه قشنگم یادم میاد که باید باذرهبین داشته هامو ببینم
الان خیلی بیشتر خدارو کنارخودم حس میکنم و خودمو بهش میسپرم وقلبم ارومتره
باهمه وجودم ازشما استاد وخانم شایسته و اعصای تیم بابت تک تک لحظاتی که برامون فایل ضبط میکنین تدوین میکنین بارگزاری میکنین ازته قلبم سپاسگزارم
عاشقتونم وبهترینها روبراتون آرزو میکنم
سلام خدمت استاد عزیزم خانوم شایسته نازنین و دوستان خوبم در سایت
امیدوارم حالتون عالی باشه
واقعا چقدر تفاوت هست بین زمانیکه فایلهای استاد رو همینطوری و فقط واسه اینکه وقت بگذرونم ، گوش میدادم با الان که متعهد شدم شخصیتم رو با این آگاهیها تغییر بدم
اولین تغییرش اینه که هر فایلی رو میبینم و بهش گوش میدم ( چه قدیم چه جدید چه رایگان چه از محصولات ) حرفای استاد رو بهتر درک میکنم و به خودشناسی عمیقی میرسم…از این بابت خدای مهربان رو شاکرم منو با استادی آشنا کرده که تمرکزش روی موضوعات بنیادین و اساسی زندگی همه ما آدماست و اونا رو به دانشجو هاش آموزش میده
نکته مهمی که من از این فایل یادگرفتم این بود که تا قبل از این فکر میکردم من آدم خوشبین و مثبت نگری هستم ولی بعد این فایل فهمیدم من نقاب مثبت اندیشی رو به صورتم زده بودم و شما هر کسی رو بتونی با ماسک زدن گول بزنی از دست جهان نمیتونی قسر در بری
من بیشتر اوقات تمرکزم روی نکات منفی آدمها بوده…اکثر اوقات ذهنم چه توی کار چه توی اتفاقات روزمره و چه زمانی که اتفاق ناخوشایندی میفتاد بدترین حالت ممکن رو تصور میکرد…اگه کل روز پنج تا اتفاق خوب میفتاد و یه اتفاق ناجالب… من تمام روز ( حتی موقع خواب ) نشخوار ذهنی راجع به اون اتفاق ناجالب داشتم…اگه مشتری برام میومد و من میخواستم خدمتی بهش ارائه بدم همیشه به این فکر میکردم که نکنه بعدش ناراضی باشه از کار من …یکی از دلایلی که من تو خودم کشف کردم چرا مشتری ندارم همین موضوع بدبینی نسبت به نظر مشتریام بود
من حتی در مورد خودمم تمرکزم فقط رو عیبهام بوده و از استعدادها و توانایی هام بیخبرم
واقعاً بهترین سرمایه گذاری ما در زندگی خوش بینی ،خوبی گفتن نسبت به شرایط و آدمهای زندگی ، تمرکز روی نکات مثبت و بیتوجهی به اتفاقات و ناخواسته هامونه
ولی یکی از مسائلی که خیلی دوست دارم درکش کنم تفاوت بین خوش بینی و ساده لوح بودنه . انشاءالله مثل هدایت شدن به این درس مهم ، به اون موضوع هم هدایت بشم و بتونم درکش کنم
موضوع بعدی که به ذهنم رسید بگم راجب نکات مثبت شما بود استاد…من وقتی سریال سفر به دور آمریکا رو میدیدم کاملا مغزم هنگ میکرد از میزان ذوق کردن شما و خانوم شایسته نسبت به کوچکترین اتفاقات و چقدر این ذوق کردن ها واقعی بود و این نشون میده چقدر شما خوب ذهنتون رو تربیت کردین برای توجه به مسائل زیبا و نکات مثبت…چیزی که ذهن همهی ما ممکنه بگه اینه که طبیعیه این حد از ذوق کردن چون اونجا آمریکاست و اگه منم توی اون شرایط بودم همینقدر ذوق میکردم ولی میبینم من حتی برای بهترین اتفاقات زندگیمم به اندازه ی شما ذوق نکردم و ذهنم همیشه خواسته اونا رو عادی جلوه بده
خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم هر فایلی رو که میبینم شخصیتم شخم زده میشه و کلی باگ ازم میریزه
و به این درک رسیدم برای نتیجه گرفتن از این فایلها و حرفای استاد باید در حد خودم به این آگاهیها عمل کنم
بهترین راهکار عملی که برای خودم گذاشتم اینه از همین لحظه یه دفتر بردارم و راجب به نکات مثبت محل کارم و همکارام…درباره ویژگی های مثبت اطرافیانم محل زندگیم بنویسم یادداشت کنم و توی ذهنم با خودمم مرور کنم . هر جا موقعیتی دیدم بگردم دنبال نکات مثبتش… حتی بگردم دنبال نکات مثبت اتفاقاتی که ظاهرش ممکنه نامناسب باشه
امیدوارم هممون بتونیم در حد خودمون و با استفاده از طی کردن تکاملمون ، شخصیت خوشبینی رو در وجودمون ریشه دار کنیم
آرزوی سلامتی ، موفقیت ، ثروت و خوشبختی دارم برای همه شما دوستان استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین
خدا یار و نگهدارتون باشه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم وبانو شایسته مهربان و دوست داشتنی
سلام به همه دوستان عزیزم دراین مسیر مقدس
استاد جان چقدر موضوعات کاربردی وخوب وعالی انتخاب میکنید
مشخصات وخصوصیات فرد بدبین را چه زیبا بیان کردید در هر مورد که صحبت میکردید کلی مثال جلوی چشمم می آمد
من خودم را آدم بد بینی نمیدونم شاید در گذشته کمی بوده ام ولی با تعالیم شما احساس میکنم که آدم خوش بینی شده ام .
یکی از فامیلهای من خیلی بدبین بوده وهمچنان هم هست حرفهایش همه اش منفی است وکلا نسبت به هر چیزی منفی نگر است با این که نتایج بدی برایش داشته ولی جالبه حاضر به تغییر نیست سالها بود که به مسافرتی نرفته بود امسال تابستان با دخترانش به شمال رفت وقتی برگشتن ازش در مورد شمال وسفر پرسیدم به قدری آه وناله کرد اینکه در راه بیمار شده آنجا کنار دریا حالش خوب نبوده اصلا بهش خوش نگذشته وجالب اینجاست طوری رفتار کزده بود که به دختراش هم خوش نگذشته بود واونا هم میگفتن دیگه مادرمون را نباید ببریم مسافرت
درمحیط کارم همکاری،دارم که نسبت به خیلی چیزها مشکوک وبد بینه
اگر مدیر درمانگاه یه حرف یا حرکتی بزنه مدام میگه من میدونم این یه نقشه ای داره بعدا معلوم میشه بچه ها گول ظاهرش را نخورید
روز آزمایشگاه مدیرمان برای بچه های آزمایشگاه گل وشیرینی خرید تا بهمان تبریک بگوید همین همکارم مدام میگفت این آقا عمدا میخواسته خودنمایی کنه میخواسته لج ما را در بیاره برای شما گل خریده یه منظوری داره بعدا معلوم میشه
وهمین افکار باعث شده مدام با مدیر در تضاد باشن وبینشان مشکل پیش اومده هربار یه قضیه ای دارند
فروردین امسال من ودخترم با یک گروه کوهنوردی ودوستانمان به کوه رفتیم از آنجا که اولین تجربه من بود و برنامه کمی سنگین بود لیدر های تور که پسرهای بسیار خوب وفوق العاده ای بودندخیلی به ما کمک کردن
خانه مادرشوهرم وقتی فهمیدن ما کوه بودیم ازمون درباره صعود پرسیدن وقتی من گفتم که با کمک بچه های تور توانستم صعود کنم برادر شوهرم خیلی عکسالعمل نشان داد به شوهرم گفت تو خیلی بی غیرت هستی که گذاشتی همسر ودخترت با یه گروه اقا برن کوه وتازه اونا بهشون کمک هم کردن من که عمرا اجازه بدم همسرم به چنین مکان هایی برود در حالی که همسر من خیلی ریلکس جواب داد خوب برادر تو اختیار همسر خودت را داری هر طور دوست داری عمل کن ومن چقدر از این جواب خوشم اومد
استاد مثالهای فراوان دارم اما نمیخوام کامنتم را طولانی تر کنم
بسیار ممنون وسپاسگزارم استاد عزیزم برای تمام آگاهی هایی که شما با دل وجان در اختیار ما قرار میدهید گاهی فکر میکنم قبلا چطور زندگی میکردم بدون استاد عزیز بدون مریم جان بدون بچه های سایت وبدون این خانه الهی
اصلا برایم باور پذیر نیست خدا را هزاران بار شکر میکنم برای این زندگی جدیدم برای وجود این سایت مقدس با استاد ومریم جانم وتمام دوستان عالی و دوست داشتنی
خدایا برای همه چیز سپاسگزارم
خدایا هر آنچه دارم از آن توست
خدایا همواره هدایتم کن مرا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
أَلَمْ تَرَ إِلَى ٱلَّذِى حَآجَّ إِبْرَٰهِـۧمَ فِى رَبِّهِۦٓ أَنْ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَٰهِـۧمُ رَبِّىَ ٱلَّذِى یُحْىِۦ وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا۠ أُحْىِۦ وَأُمِیتُ ۖ قَالَ إِبْرَٰهِـۧمُ فَإِنَّ ٱللَّهَ یَأْتِى بِٱلشَّمْسِ مِنَ ٱلْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ ٱلْمَغْرِبِ فَبُهِتَ ٱلَّذِى کَفَرَ ۗ وَٱللَّهُ لَا یَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلظَّـٰلِمِینَ 258
آیا به یاد نداری نمرودی را که خداوند، پادشاهی به او عطا کرده بود، مغرورانه با ابراهیم گفتگو میکرد؟! و هنگامی که ابراهیم به او گفت: خدای من کسی است که زنده میکند و میمیراند، و نمرود گفت: من هم زنده میکنم و میمیرانم! و ابراهیم جواب داد: خداوند خورشید را از مشرق بیرون میآورد و تو آن را از مغرب بیاور! و در این هنگام نمرودِ کفر پیشه مبهوت ماند، زیرا خداوندِ بزرگ، ستمکاران را به راه برتری هدایت نمیکند
===========================
سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همهی دوستان عزیزم
چه پاشنه ی آشیل مخفی و بزرگی داشتم و نمیدونستم، که بدبینی نام داره
آخه من به عنوان دیگه میشناختمش
محتاط بودن
خیلی هم خوشحال بودم که محتاطم.
استاد خوشحالم که عیب هام رو پیدا میکنم و میام اینجا به شما و دوستان عزیزم میگم و برای بهتر شدنشون تلاش میکنم
از زمانی که خودم رو میشناسم هرگز به کسی و اتفاقی خوش بین نبودم.
اگر کسی واسم کاری میکرده، پیش خودم میگفتم لابد ازم خواسته ایی داره
اگر کسی زنگ بهم میزنه میگم که لابد درخواستی داره
اگر که نیروی کمکی داشتیم میگفتم تا ما نباشیم اون کارش رو به درستی انجام نمیده
ووووو
خلاصه اینو بگم تا امروز که شما این موضوع رو گفتید، نمیدونستم من چقدررررر اوضاعم اسفناک هست
بخاطر همین موضوع با کسی نمیتونم ارتباط برقرار کنم
به کسی نمیتونم اعتماد کنم
درنتیجه کارهام به سختی انجام میشه چون اجازه نمیدم دستان خداوند به کمکم بیان
اجازه نمیدم که آسان شوم برای آسانی ها.
استاد بعضی وقتها که کاری آسان انجام میشه، شک میکنم میگم مگه میشه اینقدر آسان باشه
چون همیشه احساس بد دارم در نتیجه اتفاقات بد هم واسم میفته
حالا متوجه شدم که چرا اکثر مواقع تا فاصله ی یک قدمی خواسته ام میروم ولی بهشون نمیرسم چون بدبین هستم
چون بدبین هستم
خدایااااا شکرت بابت اینکه عیب به این بزرگی رو فهمیدم
خدایااااا شکرت که اگر این مشکل رو دارم بهم اجازه دادی که با باورهای مناسب،برطرفش کنم وزندگی زیبایی واسه خودم خلق کنم
انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.
دوستدار شما :سیما