آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1


آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آیسو» در این صفحه: 1
  1. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 341 روز

    سلام استاد قشنگم و عزیز و مهربونم

    وقتی اومدم تو سایت و دیدم فایل جدید داریم انقدر ذوووق کردم که نگو!

    قسمت دوم این فایل قراره فوق العاده تر و جذاب تر باشه من بی صبرانه منتظرشم… چقدر من عاشق تعهد شما هستم…استاد من ! الگوی من! کاش بیشتر یاد بگیرم …کاش بیشتر متعهد باشم…

    شما همیشه مهر تاییدی هستی بر اینکه قانون داره درست و خوب عمل میکنه … چون جواب همه این سوالا شمایین:

    _چی باعث میشه بدون حتی یک ریال تبلیغ آدم هرروز گسترش پیدا کنه مثل کهکشان ها پهناور بشه؟

    _ چی میشه با پیشنهاد میلیون ها میلیون تومن پول برای یک ساعت مشاوره همچنان پایبند باشی به قوانین ؟ جز اینکه ایمان داری به قوانین به راهت و متعهدی …

    _چی میشه این کلام میشینه بر جان و روح و قلب و جسم و… نفوذ میکنه و میشکافه و میره به عمق وجودت!

    _ چی میشه که هیچ صدایی جز صدای یک نفر بر دلت نشینه و هر جا بری و هرکار کنی باز برگردی به مکتب عباسمنش و راه اون … فقط ایمان محکم اون فرد… تعهد میتونه اینجوری روی آدم تاثیر بذاره

    و چقدر باید باایمان باشی که بگی من زمانی تاثیر میذارن بر زندگی دیگران که اونها آماده باشن… غره نشی به خودت و فروتنی خودت رو حفظ کنی…! استاد مهربونم اینارو میگم که بدونم پیرو چه مکتبی شدم… اینارو میگم تا ایمانم قوی تر بشه تعهدم قوی تر بشه …

    آماده بودن واقعا به چی بستگی داره؟

    چقدر از این من ضربه خوردم! چقدر خودم مقایسه کردم با بقیه که تعهدشون از من قوی تر بود و گفتم پس چرا تو انقد میری تو جاده خاکی… تااینکه یه روز کامنت یکی از دوستای عزیزم رو خوندم نوشته بود قبل از استاد سالها از راه دیگری دنبال سعادت بود تا رسید به استاد و دیگه رهاش نکرد، اون روز به خودم گفتم … چقدر مقایسه الکی کردی ! چقدر بدون خبر داشتن از عقبه دیگران اومدی خودتو مقایسه کردی و به خودت برجسب زدی ! غافل از اینکه یکی از دلایل جاده خاکی هات مقایسه کردنت بود…باعث شد دلسرد بشی .. ولی نه دیگه! استادم بهم گفت مقایسه سیب و پرتقال نداشته باش سوت بزن و لذت ببر و قدم بزن!

    چشم استاد مهربونم

    هرچی شما بگی ، همونه

    حالا بریم سراغ مثال هایی که در حین گوش دادن این فایل به ذهنم رسید :

    یه پسر عمو داشتم که سالها یک دختری رو عقد کرده بود ولی چون نمیتونست پول عروسی و خونه رو جور کنه همینجوری رو هوا مونده بود، پدر عزیزمن که همیشه این مواقع خودش رو فرشته نجات میبینه ، علی رغم اینکه میدونست چقدر بدحسابه و تو این سالها نتونسته پول پیش یک خونه رو حتی جور کنه! بهش گفت من ضامن وام ازدواجت میشم تا عروسیتو بگیری عموم حتی این کارو در حق پسرش نکرده بود خلاصه! ایشون عروسیشو گرفت و پولم گرفت ولی در نهایت بعد چند قسط ،پسر عموم نه دیگه جواب تلفن میداد نه قسطاشو میداد این وسط پدرم کلی حرص خورد بارها به خودش لعنت فرستاد و جلوی حساباش بسته شد و بعد از چند سال حرص خوردن تونست این قضیه رو حل و فصل کنه! بدون اینکه پسرعموم ازش تشکر کنه در نهایت طلبکارم بود

    من این تجربه پدرم رو درس عبرتی برای خودم قرار دادم!!!

    یه مثال دیگه ام:استادجون وقتی که گفتید اولا قرص مسکن دیگران شده بودین من دقیقا یکی از دوستام جلوی چشمام بود که همین کارو میکنه ، ساعتها گوش میداد به بقیه مشاوره میداد بدون دریافت حتی یک ریال هزینه! اولا یه ماشین خوب داشت ، یه شرایط خوب … هر وقتی که درگیر مشکلات بقیه شد … قانون جهان هم عمل کرد حس خوب = اتفاقات خوب ، حس بد = اتفاقات ناخواسته… این شد که پله پله مدل ماشینش پایین تر رفت و کسی که از اول عمرش اصلا بدهکار نبود به جایی رسید که این هم براش پیش اومد … وقتی که این مشاوره هارو قطع کرد شرایط ای بهتر شد … و به آرامش نسبی رسید

    این ها همش نمود های واضحی از قانون جهانه…

    چیزی که آویزه گوشم کردم این بود که هیج وقت پای دردل کسی نشینم، هیج وقت نخوام زندگی کسیو عوض کنم…همیشه سعی کردم در حد تلاشم این کارو انجام بدم نتیجه این بود که اون ادمها از زندگی من بیرون رفتن ادان نسبت به قبل آدم تنها تری هستم ولی خب ! اشکالی نداره نشون میده قانون داره درست عمل میکنه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: