آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع” و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.
این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.
این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و دوستانم
دیروز ظهر وقتی از سر کار بر می گشتم یه آقایی که دست فروشی می کرد با لحن التماس گونه از من خواست ازش خرید کنم و چیزی گفت که واقعا حالمو بد کرد… چیزی لازم نداشتم پس خرید نکردم اما ذهنم درگیرش بود، هی با خودم صحبت میکردم که عاطفه تو نمی تونی زندگی کسی رو تغییر بدی، نگران نباش، تو لازم نیست دلت برای کسی بسوزه، اون خدا رو داره و خدا اونو خیلی دوست داره و هدایتش میکنه، تنها کاری که کردم این بود که براش دعا کردم و سعی کردم که به خودم یادآوری کنم من نقشی توی زندگی کسی ندارم و البته مهم تر از اون اینکه هرکسی هرجایی که هست جای درستشه! اینه، دقیقا همینه!
خب ممکنه همین تضادها باعث بشه زندگیش تغییر کنه و خدا رو پیدا کنه…نمی دونم …نمی دونم خدایا تو می دونی که توی قلبم چی میگذره…
با خودم فکر کردم حالا که دلت میخواد کمک کنی اما خودت هنوز اونقدر پول نساختی پس اول پول بساز اول انقدر پول بساز که بتونی به دیگران انفاق کنی نه با این نگاه که زندگی اونا رو تغییر میدی بلکه فقط برای رضای خدا…برای رضای خدا
خدای عزیزم کمکم کن و به قلبم بتاب که همیشه بتونم طبق قانون عمل کنم، طبق قانون فکر کنم و طبق قانون زندگی کنم…
رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
سلام سعیده عزیزم
در تلاش بودم برات پیامی نذارم چون حرفی برای گفتن نداشتم اما نمی دونم چرا این احساس رهام نمی کنه!
ببین همش داره بهم میگه برای تو بنویسم اصلا نمی دونم چی بنویسم ولی میدونم باید یه چی گفته بشه!
دیروز تولد رئیس آتلیه ای بود که توش کار می کنم، یه مرد مهربون، ثروتمند، با سواد و یکی از بهترین عکاس هایی که تا الان می شناسم!
بعد از اینکه شمع ها رو فوت کرد رو کرد به ما و گفت بچه ها باور کنید این لحظه یکی از بهترین لحظه های زندگی منه!
گفت من 41 ساله شدم ولی بهتون میخوام بگم که انگار زندگی من تازه شروع شده، انگار الان در بهترین زمان از عمرم هستم، میگفت بهتون قول میدم روزهای خوب زندگیتون هنوز جلوی روتونه…
خب فکر کردم چقدر جالب! منم میتونم همین احساس رو نسبت به تمام روزهای زندگیم داشته باشم، میتونم هر روز که پامیشم فکر کنم که امروز بهترین روز زندگی منه! مطمئن باشم هر روز بهتر میشه و آینده چه نزدیک و چه دور حتما بهتر و درخشان تر از الانه! فکر نکنم دارم روزها رو از دست میدم، عجله نکنم، به نظر من که 31 سالمه امسال، این ماه، این هفته و این روز بهترین لحظه زندگی منه! من شکرگزارشم و امیدوارم خدا کمک کنه بتونم این باور رو تقویت کنم
فکر میکنم خب این حرفا رو زدم که چی بشه:) ولی خب امیدوارم چیزی برای تو داشته باشه دوست من. ممنون بابت تمام کامنت هایی که میذاری و چون از قلبت میاد لاجرم به قلب من می شینه!
در پناه خدای زمین و آسمون ها باشی