آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1


آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

589 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعید خستوانه» در این صفحه: 1
  1. -
    سعید خستوانه گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    با سلام خدمت دوستان گلم و استاد عزیز و خانوم مریم شایسته مهربان

    استاد عزیز و دوستان من یه دونه هستم توی خونه و مادرم و پدرم و خواهرم بهم میگن سعید بیا برو دنبال کار کشاورزی سعید بیا برو این کارو بکن سعید بیا برو اون کارو بکن یعنی می‌خوان با حرف زدن منو تغییر بدن اما این کار فقط نو بیشتر به سمت و سوی خودم می‌بره من اون کاریه که دوست دارمو انجام میدم حالا چه خوب چه بد اگه بد شد تیجه ازش می‌گیرم اگه خوب شد و بازم نتیجه‌ام خوب شده

    و دوستان عزیز و استاد عزیز مادرم رو من خیلی حساس بود خیلی دوستان عزیز روی هرچی بیشتر حساس باشی ربه بیشتری ازش می‌خوری بارها و بارها دیدیم به قول استاد دیگه نیازی به قسم حضرت عباس نیست من مادرم روم انقدر حساس بود که نمی‌ذاشت تفریح برم نگذاشت بچگی کنم و خیلی و خیلی اون آرزوها یه بچگی توی قلبم مرد و تبدیل شد به عقده تبدیل شد به حقارت و تبدیل شد به یک فاجعه بدون معنا چرا عقده به وجود میاد اصلاً چرا اعتماد به نفس ما به شدت میاد پایین چرا موقعی که می‌خوایم ابراز علاقه کنیم چرا موقعی که می‌خوایم با یه جنس مخالف حرف بزنیم چرا موقعی که می‌خواهیم شغلی را بیزینسی رو اجرا کنیم چرا موقعی که می‌خواهیم ندگی خودمون رو خودمون بسازیم و تصمیم‌های خودمون و خودمون عملی بکنیم به خاطر عقبه هستبه خاطر اون باورهای مزخرفی که از بچگی کردم تو کله ما می‌گفتم با جنس مخالف حرف نزن نمی‌دونم باعث آبرو میشه باعث این میشه که اون زشته شغلی که می‌خواستیم به پا کنیم می‌گفتن اگه این شغل انجام بشه پول توش نیست خواستیم ازدواج کنیم با دختر فلانی اگه ازدواج کنی خوبه ولی با اون دختر اگه ازدواج کنی بدبخت میشی دو ثانیه حرف‌هایی که دارم می‌زنم اینا تجربه‌های خودمه این چیزایی بوده که از بچگی با من بوده منو الان کاری به قرآن ندارم من الان کاری به خودم دارم که چه بر سرم اومده چه باورای مزخرفی کردم تو کلم الان مادرم می‌دونی چی میگه بچه‌ها بهم میگن باید کشاورزی کنی باید زجر بکشی تا به یه چیزی برسی دوستان من اینو قبول ندارم من اینو اصلاً قبول ندارم مگه من اشرف مخلوقاتم اگه من خدا از روح خودش در من دمیده اگه حضرت سلیمان به خداوند در شد گفت خدایا چنان ملکی به من عطا کن که نه قبل از من و نه بعد از من به کسی دادی اگه یوسف پیامبر از دل چاه در کرد و بردش کردش عزیز مصر اگه اون نوحو هدایت کرد همه امامامون هدایت کرد اگه استادمون عباس منش هدایت کرده به این چنین ثروت و رابطه خوب و من دیگه کاری به کسی ندارم دوستان باور کنین الان این کامنتو که می‌ذارم توی یک شرایطیم که بسیار بسیار نیازمند یک رابطه عاطفی و ثروت و ایمانولی خدا سر شاهده دارم تمام تلاشمو می‌کنم که بتونم از راه درست و از راهی که خداوند هدایتم می‌کنه به اون مسیر برم من اون مسیری که می‌رفتم اون همش اشتباه بود من از خدا گفتم گفتم خدایا من می‌خوام زندگیم توی این دنیا عالی و تا جایی که در توان دارم بتونم عمل بکنم و زمانی که از جاده خاکی می‌زنم بیرون خودم متوجه می‌شم علامت‌های بدنی مشخص میشه مثل الان که سرما خوردم چون که چند روز از شما دوستان جدا شدم کامنت‌های شما بچه‌ها رو نمی‌خوندم فایل‌های استادو گوش نمی‌دادم انرژی هم اومده بود پایین و دوستان این قانون به هیچکس رودرواسی نداره حتی حتی عزیزترین ک که باشی رودرواسی نداره و قربون خدا برم من که چنین قانونیه بنا کرده که اصلاً نمیشه گله مند شد به هرچی که دوست داری می‌رسی دوستان معجزه می‌دونی چه زمانی اتفاق می‌افته زمانیه که باوراتو داری درست می‌کنی و یک باوری که واقعاً پاشنه آشیلته اونه و استاد عزیز ازت خیلی سپاسگزارم نمی‌دونم چطوری ازت سپاسگزار باشم نمی‌دونم واقعاً که تمام تلاشتو میزاری فارغ از اون پولی که بابت محصولات که دریافت می‌کنی فایل‌های رایگان را در اختیار ما می‌ذاری بدون بی‌ پرده و بدون توقع برای ما دوستان توضیح میدی که قانون خدا چه شکلی داره عمل می‌کنهاستاد عزیز یه چیزی در مورد فایل‌های رایگان بگم من روزی که فایل‌های رایگان رو گوش می‌کردم می‌گفتم یعنی خدایا یه روزی میشه منم دوره‌های استادو بگیرم و استاد زمانی که می‌رفتم توی فشار حالا از روحی عاطفی مالی به صورت ناخودآگاه پول از یه جایی میومد و من دورتو خریدم مثل دوره عزت نفس مثل دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا مثل دوره روانشناسی ثروت 1 به استاد عزیز می‌خوام اینو بگم که من تمام تلاشمو دارم می‌کنم که بتونم یه روز خوبی داشته باشم و به قول ان ایا فقط برای امروز زندگی کنم استاد عزیز تنها چیزی که فقط و فقط منو از این خدا خواستم گفتم خدایا به راه درست منو هدایت بکن و از راه درست منو به خواسته‌هام برسون راه منحصر به فر راهی که بتونم خدایا از چیزهایی که بهم میدی و بتونم استفاده هم بکنم قشنگی داستان به اینه خدایا شکرت بابت هر آن چیزی که بهمون دادی

    در پناه حق باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: