آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1


آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اعظم جم نژاد» در این صفحه: 1
  1. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2672 روز

    سلام به همگی .استاد به خدا ارزش این دُرّ و گوهر هایی که از دهانتان میریزه با هیچ مقدار پولی قابل خریداری نیست .ارزش این کلمات آسمونی بی نهایت بالاست سال‌های سال زندگیمو صرف نجات زندگی دیگران و هدایت کردنشون کردم تا اینکه به لطف خدا و آموزشهای ارزشمندتون مخصوصا توی دوره احساس لیاقت ،تونستم در حد بسیار بالایی شاید حدود 95 درصد دست از اینکار که واقعا پاشنه آشیلم هست بردارم و خدایی نکنم برای دیگران و باز باید بیشتر مراقب این موضوع باشم و الان واقعا کسی نمیاد از مسائلش بهم بگه و عجیب دور و برم خالی شده از آدمهایی که در شرایط خوبی نبوده و نیستند .

    یادمه قبلا یکی از دوستان بود که هر چند ماه یک بار با حال زار و خیلی بد میومد و از ناراحتی هاش بهم میگفت و من از سایت شما و …بهش میگفتم و فایل های رایگان رو براش می‌فرستادم ولی دقیقا سری بعد همون جریان بود و توی صحبت هاش می فهمیدم که داره همون راه قبلی خودشو میره و آخرین بار خیلی راحت و با احترام بهش گفتم که حرفهای من برای تو شبیه یه مسکن هست و همون لحظه آرومت میکنه و ….و دیگه خدا رو شکر نیومد

    اصلا استاد من به این تجربه رسیدم که زمانی خدا هدایت ها رو به من میگه که من به عجز رسیده باشم که من واقعا طلب هدایت کنم .

    این کار شبیه اینه که مثلا بیمار باشیم بریم پیش دکتر ،دکتر یه دارویی به ما بده و بعد ما اون دارو رو به یکی دیگه که بیماره تجویز کنیم .

    واقعا هر کسی رو خداوند از روش مخصوص خودش نسبت به شرایطش و موقعیتش و ….هدایت میکنه خداوند فقط میدونه که بهترین راه نجات برای هر کسی چیه .منی که نمیدونم چی برای خودم خوبه و چی بد و باید برای هر چیز از خدا بخوام راه رو بهم نشون بده وگرنه آسیب میخورم همون طوری که بارها توی زندگیم آسیب خوردم در حالی که فکر میکردم این درستترین راهه ،چطور میخوام هدایت کننده ی بقیه باشم .

    چقدر حرفتون درسته استاد که هر کسی هر جایی که هست جای درسشه و همین چند وقت پیش یه مسئله سخت برای مادرم پیش اومد که همچنان در گیرش هستند .من از خدا هدایت خواستم و گفتم خدایا ما واقعا عقلمون نمیرسه برای این ماجرا و تو بگو چکار کنیم و راه چیه و خدا در حقم لطف کرد و توی چند ثانیه راه حل مسئله مادرم رو بهم گفت که واقعا بهترین و درستترین راه حل بود و وقتی که برای ثابت کردن این موضوع به خودم و اینکه هر کسی هر جایی که هست جای درستشه و دلیل شرایط بد زندگی هر کسی عمل نکردن به هدایت هاش و ترس از حرف مردم و تصمیمات و …خودشه و اومدم به مادرم گفتم که من از خدا راهنمایی خواستم و این راه حل رو به ذهنم انداخت دیدم که پر از ترس از حرف مردم و محال بودن این کار و عمل نکردن به هدایت خداونده

    و هر بار با خودم میگم که هدایت کننده با اون هاست من کاره ای نیستم .با خودم میگم خدا بهتر میدونه خودش هدایتش میکنه خودش راه رو بهش نشون میده من مسئول زندگی کسی نیستم اون دقیقا جای درستی هست که باید باشه .‌و چقدر دوره احساس لیاقت بهم کمک کرد تا همیشه ممنون و سپاسگذار تونم که این بار مسئولیت داشتن در برابر دیگران و هادی اونها بودن رو از روی دوشم برداشتید و باعث شد تمرکزم روی خودم و زندگیم و هدف هام باشه و چقدر حالم خوبتره .

    بعضی موقع ها که همسرم داره تلفنی از مشکلاتی که توی خانواده ش پیش اومده با خانواده ش صحبت میکنه ،میرم توی اتاق تا نشنوم و اگر هر از گاهی بخواد در موردشون برای من تعریف کنه با احترام ازش خواهش میکنم که منو در جریان این چیزا قرار نده

    و اینطوری بهش میگم که وقتی از مشکلات خانواده ت بهم میگی ذهنم به شدت در گیر میشه و منم که واقعا کاری از دستم برنمیاد براشون انجام بدم ، براشون دعا میکنم که خدا کمکشون کنه و همسرم هم خدا رو شکر تا حد خیلی خوبی داره رعایت میکنه.

    باز هم ممنونتونم ان شاالله که بتونم خیلی خوبتر به این آگاهی ها عمل کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: