آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1


آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

589 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نوید» در این صفحه: 2
  1. -
    نوید گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    یا رحمان

    سلام به دوستای عزیزم

    استاد، خانم شایسته و تمام دوستان در این سایت الهی

    برای بودن در جمع شما از صمیم قلبم خوشحال و سپاس‌گزارم

    خدا رو شکر برای امکانات و زمانی که دارم و می‌تونم با آرامش و لذت فایل گوش کنم، کامنت بخونم، کامنت بنویسم

    خدا رو شکر برای این نعمت میلیاردی

    وقتی که شما گوش شنوا می‌شید، ذهن شما درگیر مسائل و مشکلات اونا می‌شه

    ذهن شما؟؟؟؟؟

    تمام وقتم، تمام اعضای بدنم درگیر اون مسائل شدن

    ذهنم

    چشمم

    گوشم

    زبانم

    دستم

    پاهام

    وقتم

    اصلا کلا رفته بودم وسط بازی اونا

    این تجربه همه چیزایی که به دست آورده بودم و از من گرفت

    من سال 401 رفتم با یکی از دوستان تهران کار کنم

    روزهای اول متوجه شدم که این فضایی که اینا دارن کار می‌کنن اصلا از اصل قانونی که از استاد یاد گرفتم کیلومترهااااا فاصله داره

    ولی نتونستم بیام بیرون

    دقیقا استاد به نکته درستی اشاره کردی

    اونا دیدگاهای منو تایید می‌کردن

    هندونه زیر بغلم می‌ذاشتن

    منم هی گاز می‌دادم

    کتاب و آگاهیایی که داشتم و می‌ریختم وسط و حال می‌کردم

    اونا هم هندونه‌ها رو تمدید می‌کردن

    آیه قرآن میاوردم براشون

    اونا هم افراد مشکل دار و می‌فرستادن پیش من که مشاوره بدم

    منم حال می‌کردم

    توهم زده بودم که بیام بابت مشاوره ازشون پول بگیرم

    یک آن به خودم اومدم و دیدم،،،،،!

    هیچی ندارم

    هیچی

    صفر صفر شدم

    مسخره‌م می‌کنن

    شده بودم ملعبه دست اونا

    به جایی رسید که فرار کردم از دست‌شون

    در واقع از دست خودم فرار کردم

    چون خودم با حرف زدن در مورد این مسائل در حضور اونا، این شرایط رو خلق کردم

    فرار کردم تا بتونم دوباره به خودم برگردم

    این به خودم برگشتن تا به امروز ادامه داره هاااا

    امروز به نویدی برگشتم که بیشتر تمایل داره تو سایت باشه، ساکت باشه، حرف نزنه، قایمکی فایل ببینه، در مورد این حرفا با هیچکس حرف نزنه.

    درست مثل روزای اولی که با استاد آشنا شده بودم

    منی که با کار کردن رو خودم به جایی رسیده بودم که داشتم با بشکن پول درمی‌آوردم،

    ماهی یک بار مسافرت بودم

    هر چی که می‌خواستم و بدون توجه به قیمتش می‌خریدم

    کادو می‌گرفتم

    و…..

    اون گوش شنوا شدن ها منو جوری زد زمین که هنوز نتونستم رو پا بشم

    پرهیز از جهل

    نمی‌دونستم از کجا دارم می‌خورم هااااا

    اصلا خودمم مونده بودم که چرا یهو همه چی خراب شد؟!؟!

    الان شکر خدا جوری شده که اصلا تمایلی ندارم پای صحبت‌های افراد بشینم

    به من چه، کی داره چی کار می‌کنه

    به من چه، کی می‌خواد چی کار کنه

    به من چه اصلا…

    الان مدتی هست که بیشتر دارم بچه‌های موفق سایت رو دنبال می‌کنم

    کامنت‌های موفقیت‌شون رو می‌خونم

    سعی می‌کنم ذهنم درگیر داستان موفقیت اونا بشه

    و خدا داره مسیرم رو به سمتی می‌بره که بیشتر در اختیار خودم هستم، تو سایت هستم، فایل می‌بینم، کامنت می‌خونم، کامنت می‌ذارم و می‌دونم که قدم‌های بعدی مسیرم هموارتر می‌شه

    من زمانی که دوره جهان‌بینی توحیدی آنلاین روی سایت بود تو اون دوره بودم و اصلا در مورد این مباحث با کسی صحبت نمی‌کردم

    حتی مواظب بودم در و همسایه و دوستان چیزی در مورد فایل‌هایی که من دارم گوش می‌دم نفهمن

    و اون زمان بهترین و تاپ‌ترین زمان زندگیم بود

    همه چی برام به راحت‌ترین شکل ممکن انجام می‌شد

    مشتریا خودشون می‌اومدن استاد

    پیشنهادای پول ساز از هزاران طریق می‌اومد

    افراد خوب و مناسب از هزاران طریق می‌اومدن

    من اون زمان سه سال تو بازر بودم و حتی یک دونه چک برگشتی نه خودم داشتم، نه مشتریام داشتن

    همه مشتریا یا نقد خرید می‌کردن یا چک‌شون آن‌تایم پول بود

    بدون اینکه من زور بزنم

    همه چی عالی بود

    کامنتام رو دوره جهان‌بینی توحیدی هست

    من اون موقع با تیشرتای 15-20-25 تومنی روزی 15 میلیون 20 میلیون فروش داشتم

    الانش که همون تیشرتا شده 300-400 تومن اگه کاسبی 20 میلیون بفروشه ذوق مرگ می‌شه

    تو دوره 12 قدم هم مغازه رو جمع کردم

    همه جنسام‌و نقد و با سود دادم

    بدون اینکه حتی روی یک جنس 1000 تومن ضرر کنم

    میز و صندلی و رگال و لامپ و مانکنای مغازه رو هم نقدی پول گرفتم

    استغفرالله ربی

    خدایا

    من اقرا می‌کنم به جهل خودم

    من اقرار می‌کنم که هیچ قدرتی برای تغییر دیگران ندارم

    من اقرار می‌کنم که ناتوانم در برابر تغییر زندگی افراد

    من اقرار می‌کنم و طلب مغفرت می‌کنم

    این جهل رو از من پاک کن و رحمتی از جانب خودت در زندگیم جاری کن

    إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  2. -
    نوید گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    فرشته عزیز سلام

    شبت بخیر باشه

    خدا رو شکر بابت امکانات و زمان آزادی که دارم و می‌تونم رو سایت باشم، فایل ببینم، کامنت بخونم و کامنت بذارم

    خدایا شکرت بابت این نعمت میلیاردی

    اینجای کامنتت چقدر برام آگاهی داشت و زنگی رو در ذهنم به صدا درآورد

    تصمیم گرفتم زندگی خودم رو از زندگی خانواده‌م جدا ببینم

    دقیقن همینه

    منم این مشکل و دارم

    شرایط و تنش‌های خانواده روی ذهنم و مخصوصن گفتگوهای ذهنی من تاثیر می‌ذاره و باید منم سعی کنم زندگیم رو از اونا جدا ببینم

    مثل اینکه خانواده خودم رو مثل اهالی یک محله یا ساکنین یک آپارتمانی ببینم که با اون همسایه‌ام

    مسائل همسایه به من ربطی نداره

    نباید قاطی اون مسائل بشم

    نباید ورود کنم تو مشکلات اونا

    من باید ذهنم روی خواسته‌های خودم باشه

    در هر شرایطی باید مثل کسی که مدیتیشن می‌کنه، بی توجهی کنم به سر و صدای اطرافم

    حتی خانواده

    ممنونم از کامنتت

    در پناه الله باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: