این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-11.gif8001020پشتیبانی سایت/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngپشتیبانی سایت2014-07-10 13:27:512020-10-19 00:19:31«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این جمله الخیر فی ما وقع را قبلا شنیده بودم و حتی بعضا خودم به کار میبردم اما به لطف الله الان درک متفاوت تری از این جمله دارم و دیگه تو ذهنم جزو باورهای عالی قرار گرفت
درک کردم که وجود تضاد در این دنیای مادی امری طبیعیه اما چیزی که هست ما میتونیم این قدر خودمون را قوی کنیم که حتی بعضا اون را به شکل تضاد هم نبینیم و به عنوان یه تجربه زودگذر بدونیم
اما همین طور که استاد گفتن بیشتر تضاد ها به خاطر عمل نکردن ما به قوانین اتفاق میفته
یعنی وقتی خدا و قوانین را فراموش میکنیم یعنی از فرکانس خوبی ها و نعمت ها دور میشیم به تضاد ها بر می خوریم
اما فکر میکنم همین حضور ما در این سایت و با داشتن استاد عباس منش و استفاده از تجربه دوستان و تجربه دیگران و به کار بردن قوانیین به تضاد های کمتری می خوریم چون ما خالق تضاد های خودمون هم هستیم
و خدایی که من شناختم همواره بهترین ها را برای بندگانش میخواهد و اینجا هم دوباره مسئولیت باوررها ،فرکانس ها و عملکرد خودم را بپذیرم چون به قول استاد در یه فایل دیگه ای خدا سادیسم نداره که ما را آزار بده
وقتی ارتباط با خدا بشه رابطه اصلیمون و با عزت نفس و به دور از وابستگی باشیم در ارتباطات به تضاد های خیلی خیلی کمتری بر می خوریم
وقتی روی باور های خودمون کار میکنیم و عمل میکنیم و به خدا اعتماد میکنیم به عنوان روزی دهنده بی حساب به تضاد های کمتری در مورد موارد مالی بر می خوریم
( مثلا من دو روز پیش ماشینم یه مقدار صدا میداد و همزمان با شروع این فایل گفتم انشاالله که خیره و به خوبی های ماشینم بیشتر توجه کردم وقتی رفتم تعمیرگاه تعمیر کاره تعجب کرده بود چون تقریبا کل روغن گیربکس خالی شده بود و میگفت شانس آوردی و الا ۱۰ .۱۵ ملیون پیاده میشدی من تو دلم گفتم شانس نبود کار کس دیگه ای بود )
( این یه نمونه یعنی الان ۱۵ میلیون به نفع من چرا چون الان چند ماه دارم آگاهانه کانون توجه ام را میزارم روی خوبی ها و چیز هایی که میخوام و دقیقا قبل رفتن تعمیرگاه گفتم انشالله که خیره و با ۱۱۴ هزار تومن به خیر و خوبی تموم شد )
در مورد سلامتی وقتی یه سری اصول را رعایت کنم و فعالیت و ورزش داشته باشم و مهم تر از همه ذهنم را کنترل کنم و باور کنم که سیستم دفاعی بدن من فوق العاده است و درونش یک داروخونه طبیعی هست مطمئنا به تضاد های خیلی خیلی کمتر بر میخورم
پس نتیجه میگیرم همین طور که من خالق زندگی خودم هستم خالق تضاد های خودم هم هستم
و نتیجه بعدی این که واقعا تضاد ها یک نعمت هستن چون یک آلارم هستن که داریم از مسیر درست خارج میشیم
و به قول قرآن مومنین نه غمی دارن و نه اندوهگین هستن
چون اولا تضاد ها تحت کنترل خودمون هستن و ثانیا اگه جایی اشتباه کردیم سریع به وسیله تضاد ها متوجه میشیم
برای همین استاد میگن جهان همواره بر پایه خیر و خوبیه
واقعا استاد سپاسگذارم که با هر فایل آرامشم بیشتر میشه
همین طور که شما برای ما دعای خیر میکنید
منم امیدوارم روز به روز به اهداف جدیدترتون برسید و همیشه شاد و سالم و تندرست و ثروتمند باشید
این فایل رو زمانی گوش دادم که در شرایطی قرار گرفتم که نیاز داشتم صدای خداوند رو بشنوم، و این نشانه امروز من بود واقعا لذت بردم، نیاز داریم هزار بار و هر روزو هر روز این رو گوش کنم، وقتی گوشش میدم منقلب میشم واقعا ولی به خاطر نداشتن ایمان کافی در بعضی شرایط باز منم مثل اون پیرمرد ناسپاس میشم، باید جوری ایمان داشته باشم که وقتی زر دادی شرمنده نباشم از ناسپاسی هام، این داستان رو که گوش دادم اصلا برام جدید نبود با وجود این که بار اوّلم بود میشنیدمش اما برام تازه نبود این دقیقا همون داستان زندگی خیلی از ماهاست که وقتی گندممون میریزه انقدر ناسپاس میشیم که دست میکشم از امید به خداوند و حتی خیلی وقتها زر رو هم نمیبینیم، از خداوند میخوام که در شرایط به ظاهر سخت هدایتم کنه به یاد بیارم وقتأیی که گندمم را ریخت تا زر دهد، اون موقع به جای اشک، ناسپاسی، خوشحال میشیم و میگردیم دنبال زر همون دورو ور، از خدا میخوام به یادم بیاره بهترین اتفاقت دقیقا زمانی برام افتاده که به نظر خودم شرایط دیگه سخت شده.
این شعر رو پرینت میگیرم میزنم به دیوار اتاقم که همیشه یادم باشه که اطرافم پر از زر هست و من فقط باید چشمم رو باز کنم ببینمش.
چه بسا از چیزی بدتان می آید در حالی که همان چیز در واقع برای شما خوب است و چه بسا از چیزی خوشتان می آید و حال آنکه همان چیز در واقع برای شما بد است؛ خدا میداند و شما نمی دانید.
چقدر ذهن ما کوتاه بین هست و نوک بینی ش رو میبینه ولی الله عالم نهان و آشکاره هم گذشته رو میبینه هم آینده رو اگر اتفاقات رو گلچین نکنیم و برچسب نزنیم به اتفاقات و اگه با هر اتفاقی حالمون خوب باشه مصداق این آیه میشیم . در نهایت اون اتفاق به نفع ما میشه حتی اگه ظاهرش زیبا نباشه
تو بسی زاندیشه برتر بودهای
در اخر شعر پروین به خودش میگه : پروین تو نمیفهمی که اگر میفهمیدی دیگ حق هیچ وقت خاموش نمیشه
ینی خدا همیشه هست این ما هستیم که فاصله مون باهاش کم (احساس خوب) یا زیاد (احساس بد) میشه .
خدا هیچ وقت خوابش نمیبره حواسش هست . فقط من نباید به اتفاقات برچسب خوب و بد بزنم .
کار سختیه تو شرایط بد حالت رو خوب نگه داری اما اگه استاد تونسته منم میتونم
دارم تمرین میکنم یکم بهتر از قبل شدم و تکاملم طی بشه بهترم میشم
از شما استاد عزیز و خانم شایسته نازنین سپاسگزارم بابت قرار دادن مجدد این فایل در سایت
چند سال قبل این فایل رو شنیده بودم اما مثل الان با گوشت و پوست و خونم و با تمام وجودم تجربه اش نکرده بودم !
تمام مسیر پیرمرد داستان رو قبلا رفتم و با تمام وجود درکش کردم که وقتی توشرایط سخت قرار میگیری چقدر حفظ ایمان سخته!
چقدر از مسیر خدا دور میشی و به غیر خدا روی میاری انگار کور و کر میشی انگار رو قلبت مهر میخوره !
غافل از اینکه این شرایط برای این اومده بود که من قوی تر و ایمانم محکم تر بشه !
سالها طول کشید تا فهمیدم !
خدا رو شکر میکنم که از حضور در این سایت به آگاهیهایی رسیدم که میدونم از هیج جای دیگه نمی تونستم بدستشون بیارم و میدونم تکاملم داره طی میشه !
میدونم شرایط اون پیر مرد برای ثبات فرکانسی بود !
حال خودمو در هر شرایطی خوب نگه میدارم !
امشب ماجرای عجیبی برای واتساپم بوجود اومد که به نظر دیگران این مشکل میتونست در کار من که این روزها به دلیل شرایط موجود غیر حضوری و از طریق شبکه های اجتماعی دارم کار می کنم می تونست فاجعه باشه !
برای لحظات کوتاهی بهم ریختم ! اما تونستم خودمو جمع و جور کنم و چند دقیقه بعد هدایت شدم به این فایل ! به اتفاق فرهاد همسرم و پویا و پارسا پسرهم چندین بار گوش کردیم مخصوصا نیایش آخرش رو !
سبحان الله وقتی تو مسیر درست باشی تاتی تاتی میاردت نمیذاره اگه گندمت ریخت دست خالی بری !
نمیذاره اگه از همه جا رونده و مونده شدی ولی ته دلت کور سویی از امید و ایمان هست منتظره منتظره کوچکترین اشاره است
به نظر من اینجور مواقع میگه از تو به یک اشارت از من به سر دویدن!!!
منتظره کوچکترین حرکت ماست منتظره با تمام وجود و با ایمان و احساس خوب درخواست کنیم تا به فرکانسهای ما پاسخ بده !
خدایا ممنونم که گندمم را ریختی تا زر بدی
خدایا ممنونم که هدایتم کردی و از غیر تو رها شدم
خدایا ممنونم که چراغ هدایت را در دلم روشن کردی
خدایا ممنونم که قلبم را مملو از عشقت کردی
خدایا شکرت که احساس فوق العاده ای دارم
خدایا تمام مراحل بازی رو پشت سر گذاشتم احساس می کنم سربلند بیرون اومدم و منتظرم بذری که کاشتم جوونه بزنه
میدونم که با احساس خوب و سپاسگزاری و تمرکز بر داشته ها و تمرکز بر خواسته ها و کنترل کانون توجه و مدیریت ورودیهای ذهن به تمام اهدافم میرسم این آرامش درونی که دارم بزرگترین پیش نیاز رسیدن به خواسته هام هست که به من عنایت کردی !
خدایا هر روز به دنبال نشانه ها هستم و نشانه ها را دنبال می کنم
عجله ندارم و کاملا ایمان قلبی دارم که تمام زرها رو به جای گندمهای ریخته کادو پیج شده برام آماده کردی احساس کودکی رو دارم که آماده متولد شدن است و قبل از زایمان و برای ورود به دنیای جدید و روشنایی فشار خروج از کانال زایمان رو تحمل می کنه و وقتی به دنیا میاد وارد مدار جدیدی میشه !
امروز که دوباره رسیدم به این فایل بینظیر دوست داشتم از تجربه ای که دارم باشما به اشتراک بزارم
سال گذشته تقریبا نیمه های اسفند ماه بود من چند ماهی از کارم استعفا داده بودم و دیگه درآمدی نداشتم و از تهران به یه شهر کوچک مهاجرت کرده بودیم که این مهاجرت مون هم هدایتی بود و داستانی مفصل داره که شاید یه روزی همینجا بیان کنم ، همسر هم تازه مشغول بکار شده بود و هنوز دریافتی نداشت و ما هر چه پس انداز داشتیم تموم شده بود تقریبا 5 ماه ورودی نداشتیم از طرفی سال جدید در پیش بود و پسرم چشم انتظار خرید برای سال نو بود من تا اون زمان با شرکتی که کار میکردم تسویه حساب نکرده بودم بنابراین با شرکت تماس گرفتم و گفتم با توجه به پایان سال تسویه حسابم رو پرداخت کنید و اونها هم به دلایلی از پرداخت سرباز زدند پس از پایان تماس یک لحظه ذهنم شروع به نجوا کرد و به فاصله یک دقیقه سریع گفتم آیا خدا برای من کافی هست یا خیر ؟ منی که ادعا میکنم دارم روی باورهام کار میکنم و میخوام توحیدی زندگی کنم باورهام توحیدیه یا شرک آلود ؟ همین دوتا جمله بی نهایت آرومم کرد و این رو هم بگم که من و همسرم در این مدت با تمام بالا و پایین هایی که داشتیم احساس مون رو خوب نگه داشتیم و از هر اتفاقی جنبه خوب و مثبتش رو میدیدیم و از زندگی مون لذت میبردیم همون لحظه اومدم تو سایت و رفتم روی نشانه همون روز و این فایل بی نظیر نشانه ام بود وقتی توضیحات خانم شایسته رو خوندم و به انتهای توضیحات و این آیه زیبا رسیدم گریه ام گرفت ( او را از جایى که گمان ندارد روزى مىرساند، هر کس به خدا توکل کند خدا او را کافى است. خداوند در انجام فرمان خود پایدار است و براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است. ) گفتم آره من فقط و فقط به خدا توکل میکنم و دیگه کاری ندارم چی میشه .
دو روز بعد همسرم از جایی یه سود خیلی خوبی بدست آورد .
باز هم به فاصله چند روز بعد همون شرکتی که جواب رد بابت تسویه حسابم به من دادند پول تسویه ام رو تمام و کمال به حسابم واریز کردند و ما فقط و فقط سپاسگزاری خداوند رو بجا آوردیم و نتیجه اعتماد و توکل به خداوند رو همیشه و همه جا در زندگی مون داریم میبینیم .
از خدای مهربانم سپاسگزارم که روزی که صداش کردم و گفتم خدایا جز تو هیچ کسی رو ندارم خودت هدایتم کنم خودش هدایتم کرد به این مسیر زیبا و این خانواده عالی
از استاد عزیزم سپاسگزارم واقعا بی نظیر هستید استاد جان
از خانم شایسته عزیزم سپاسگزارم که با درایت تمام این سفرنامه رو تهیه کردید و همچنین در تمام فایلها ردپای شما بسیار مشهود و موثر هست
آفرین آفرین آفرین بر شما تحسین تان میکنم عزیزم به این ایمان و توکل تان چقدر خوب احساس تان کنترول کردین چقدر خوب ارامش داشتین با خواندن کمنت تان و ایمان تان چشم هایم اشک جمع شد عزیز من
لهیا عزیزم با دیدین عکس تان میدانی اولین جمله که ناخود آگاه در زهنم آمد جی بود ؟؟ گفتم چقدر خوشبخت هستن الهی شکرت الهی شکرت
خداوند بهترین ها را نصیب تان کند عزیز من در آغوش خداوند غرق خوشبختی سعادت ثروتمند باشین
⭐♦️فقط یک عامل زندگیتو را رقم میزند و آن باورهای توست…
از وقتی که با این جمله آشنا شدم و درکش کردم و یا بهتر، باورش کردم؛ شاهد این بودم که زندگیم زیر و رو شده و به معنای واقعی کلمه، “خوشبختی” رو با پوست و استخونماحساس میکنم..
آرامشی دارم که یکی دو سال پیش نداشتمش و بیشتر ازش دورمیشدم!
خدایی رو شناختم که باهاش رفیقم و شدم همون بنده ای که ازم انتظار داره و در همون مسیری حرکت میکنم که وعده ی پاداش رو بهم داده
مسیر ایمان
مسیر توحید
مسیر صالحان
مسیر یکتاپرستان
مسیری که از وقتی قدم درش گذاشتم انگار دارم با هر قدم به بهشت نزدیکتر میشم
اصلن انگار دارم توی بهشت حرکت میکنم…
واقعن باورهای ما چقدر در زندگیمون موثره
احساسات و افکارمون چقدر تاثیرگذاره
🔹️اینکه اگر میخوای اتفاقات خوب برات بیفته اول احساست رو خوب کن بعد سعی کن توی همون حال بمونی
🔹️اگر میخوای زندگیت همونی باشه که دوست داری اول باورهاتو تغییر بده بعدش روی ذهنت هی کار کن و کار کن تا زندگیت بشه بهشت واقعی
اگر که میخوای برخلاف بدنه ی جامعه حرکت کنی تمرکزت رو بزار روی زیبایی ها و نکات مثبت زندگیت احساسات و افکارت رو کنترل کن اونوقته که پی میبری تو به آدمای زیادی از دور و بری هات نمیخوری و در مسیرت نیستن و بعد جهان بدون اینکه تو تلاشی بکنی حذفشون میکنه و راه رو برات باز میکنه
🔹️اگر که میخوای به آرزوهات برسی و خواسته هاتو یکی یکی تیک بزنی لازمنیست که به آینده ی دور فکرکنی و سن و سالت بگذره تا بهشون برسی فقط باید براشون با ذهنت قدم برداری؛ اونوقت جهان کمکت میکنه که تکاملت طی بشه و آروم آروم و به راحتی بدستشون میاری…
این ایمان و توحید چه میکنه با آدم..
خدای من عاشقتم💙
شکرت بابت قانون ثابت و تغییر ناپذیری که خلق کردی
🔹️وقتی احساست خوب باشه و بتونی فرکانس ذهنت رو روی موج مثبت زندگی تنظیم کنی و تمرکزت رو برداری و بزاری روی زیبایی ها، هر روز اتفاقات خوب و زیبایی برات میفته که باورت نمیشه! اما خب از یه جایی به بعد هم ایمانت بیشتر میشه و چون میدونی سیستم جهان اینطوری هست که فقط اتفاق خوب رو پدید بیاره چون که بر اساس خیر و خوشی بنا شده دیگه از چیزایی که تورو به حال بد میرسونن فرار میکنی و اجازه نمیدی کوچکترین چیزی در تو تاثیر منفی بزاره…
و همین ایمانته که تورو به همون پاداشی که خداوند داده میرسونه
🌱پاداشی که آرامش و حال خوب رو برات رقم میزنه
🌱پاداشی که موجب باز شدن مسیرهای زیباتری در زندگیت میشه
🌱پاداشی که تو رو به بهشت برین میرسونه
چون میدونی که اگه به خودش ایمان بیاری فقط خودشه که برات کافیه فقط اونه که هوادارته
فقط با یاد خودشه که دلت قرص و آروممیشه
⭐چون ملاک ایمان حال خول و آرامش درونیه
🔹️وقتی توی این مسیر حرکت کنی اگر که با تضادی روبه رو بشی ازش فرصتی میسازی برای قدم های بیشتر
ازش درس میگیری برای تجارب بیشتر
تمرکزت رو میزاری رو جنبه ی مثبتش تا باعث سپاسگزاری ات از نعمات زندگیت بشه
و همین سپاسگزاریه که نعمات و فراوانی های بیشتری رو وارد زندگیت میکنه.. .
سید عزیز در ادامه ی تعهدی که داده بودم که از فایل های مصاحبه شروع کنم و برای هرفایلی کامنت بزارم تا آگاهی هام رو بیشتر کنم، بعد از تموم شدن اون فایل ها از خدا خواستم تا فایل بعدی رو خودش برام انتخاب کنه و من رو به سمت فایل های توحید عملی آورد و از اولین فایل یعنی همین شعر پروین عزیز شروع کردم که میگه “الخیر فی ما وقع”
و این یک همزمانی جالبی داشت برام که فایل های ‘داستانی از هدایت الهی’ هم روی سایت قرار گرفت و فایل دوم رو از هدایت خداوند گفتید و اینکه هر اتفاقی بیفته حتمن یک خیریتی درش هست که این فایل هم همین رو میگه…😍
و من به یاد یکموضوعی افتادم که قصد دارم در اون یکی فایل توضیحش بدم تا به درک بیشتری از این موضوع برسم…🤗
🌿پس هر اتفاقی بیفته حتمن یک خیریته درش هست و یا حکمت خداونده که ما در بیشتر مواقع دلیل حکمتش رو نمیدونیم اما این خدای با حکمت هیچ کاریش از نادانی نیست و مطمئنن اتفاقات زندگی برای تکاملمون لازمه.
چیزی که باعث میشه همیشه با دیدگاه مثبت به اتفاقات به ظاهر ناخوشایند زندگی نگاه کنیم و موجب پیشرفت و کسب تجارب بیشتر میشه
چیزی که من به تازگی دارم روش کارمیکنم و خداروشکر شاهد نتایج شگفت انگیزی هستم
چند وقتی بود که صاحب کارم به شکل های مختلف ازم درخواست داشت که خارج از وظیفه ی من بود…البته زحمت زیادی برام نداشت ولی کلی باعث حواس پرتی من شده بود و از این بابت خیلی احساسم بد بود..و هرروز هم یه درخواست جدید اضافه میشد و من از اینکه چرا نمیتونم نه بگم بشدت عصبانی و خشمگین بودم و این قضیه باعث شده بود تمرکزم تو اهدافم به شدت بیاد پایین و عملکرد خوبی نداشته باشم…چون در طی روز مدام ذهنم درگیر این بود که حتما دوباره قراره صاحبکارم درخواستهای جدید داشته باشه من نمیتونم نه بگم….
دیشب با خودم تصمیم گرفتم که به صاحبکارم پیام بدم و بگم من دیگه نمیتونم این کارو انجام بدم…(چون ادمین نداشت بهم گفته بود فعلا عکس کارای خودمو تو پیج سالنش بزارم و همین فعلا الان نزدیک دوماه طول کشیده و هر روز بهم پیام میده که در مورد فلان مطلب هم استوری بذار یا در مورد فلان موضوع هم پست بزار…چون خودش بلدش نیست.و همینطور خواسته های ریز و درشت ادامه داشت تا اینکه دیروز بهم پیام داد که من فیلم های آموزشی که خودم خریدم با قیمت کمتری بهش بفروشم..و این خیلی ذهن منو درگیر کرده بود و واقعا دوست نداشتم انجامش بدم)..
دیشب که تصمیم گرفتم بهش بگم که نمیتونم دیگه ادمین پیجش باشم به قدری ترس وجودمو گرفته بود که اصلاااا باورم نمیشد هرچی فکر میکردم که دلیل این استرس چیه نمیتونستم بفهمم تا اینکه به کمک خدا بیشتر عمیق شدم رو خودم و دیدم که من ترس ازدست دادن کارم رو دارم…ترس که چه عرض کنم وحشت داشتم…
و فهمیدم که چقدررر وجودمو شرک گرفته و من اعتبار کاری که دارمو دادم به صاحبکارم نه خدای خودم…به محض فهمیدن این موضوع که مشرک شدم گفتم همین الان بهش پیام میدم و از پیج سالن خارج میشم…یه پیام نوشتم و فرستادم و درعرض یک ثانیه گفتم خدایا توکل برخودت و از پیج اومدم بیرون…
به قدری استرس داشتم از اینکه چی جواب میده که حد نداشت..ولی مدام داشتم با خدا حرف میزدم و ازش کمک میخواستم…بعد فهمیدم که باید دلیل نه گفتنم رو برای ذهنم منطقی کنم…باید ریشه ای این مسئله رو حل کنم که تا دوباره دو روز دیگه همین مشکل برام پیش نیاد…رفتم تو عقل کل سرچ کردم درمورد توانایی نه گفتن و کلی منطق قوی پیدا کردم که ذهنمو قانع کنم که من حق نه گفتن رو دارم…و دلیلی نداره به خاطرش احساس گناه و عذاب وجدان بگیرم…بعد دیدم صاحب سالن یه طومار برام نوشته که خیلی عذاب وجدان گرفتم و یه پیام نوشتم که دلیل کارمو توضیح بدم…بعد سریع به حقه ی ذهنم پی بردم که این ترسها واهیه…دلیلی نداره که من توضیح بدم بابت نه گفتنم… و فقط نوشتم که نمیتونم…
و کلا از پیج اومدم بیرون …دیدم دوباره پیام اومد ولی چون خیلی استرس داشتم دیگه پیامو باز نکردم..
تا صبح با خدای خودم حرف میزدم و احساس خیلی خوبی داشتم امروز برای اولین بار صبح سحر خیز بودم و نشستم خواسته هامو نوشتم…خدا ی من دیشب بهم الهام کرد که برم فایلهای توحید عملی رو دونه دونه دانلود کنم و گوش کنم تا شرک وجودمو کم کم از بین ببرم و دیگه از کسی نترسم…
همینجوری تو عقل کل داشتم منطق های نه گفتن رو مرور میکردم که گفتم بزار برم پیام صاحبکارمو باز کنم ببینم چی گفته…داشتم شااااخ در میاوردم …فقط دوتا فیلم آموزشی برام فرستاده بود همین….باورم نمیشد از خوشحالی اینقدرر بالا پایین پریدم که فقط خدا میدونه…
گفتم خدایاااا یعنی من به خاطر همین اینقدر تا به امروز خودمو عذاب میدادم؟ به خاطر این ترسهای واهی؟
خلاصه که کلی خدارو شکر کردم و تصمیم گرفتم روی مهارت نه گفتنم بیشتر و بهتر کار کنم..
الانم اومدم طبق هدایت خداوند فایل اول توحید عملی دانلود کردم که با گوش جان بشنوم و هدایت شم انشاءالله…
فقط بایدتوکل داشته باشی وایمان به پروردگارمتعال بدون که خداوندخوبی تورومیخوادوعاشق توهست وتواگه پیشرفت کنی باعث پیشرفت جهان شدی وخداوندخیلی خوشحاله که توداری جهانشوگسترش میدی وحمایتت میکنه وکمکت میکنه
تواگه احساستوبدکنی خودت به خودت ظلم کردی وخدادندمهربان وبخشندس وهرگزبرتوستم نخواهدکردوخودت باارسال فرکانس هاوتوجهت داری زندگیتوخلق میکنی یابه سمت سقوط وبدبختی یابه سمت خوشبختی وسعادت دنیاواخرت
همه چیزدست خودمونه
یک داستانی روبراتون تعریف کنم
ماچندروزدنبال خونه میرفتم ودیروزتونستیم یک خونه خوب روپیداکنیم وپول اولیه روپرداخت کنیم بعد1ساعت اون بنگاهی به من زنگ زدکه این خونه رومالک به شمانمیده ومعامله برگشت خورداولش یکم ناراحت شدم ولی به خودم چندبارگفتم
سالهای سال زندگی ام رو با این افکار سپری کردم که بهشت و جهنم فقط مخصوص دار آخرته
سالهای سال کلید رفتن به بهشت رو خوندن نماز و گرفتن روزه میدونستم که هیچ وقت مفهومشون رو درک نکرده بودم
سالهای سال فکر میکرم سختی کشیدن در این جهان مسیر رو برای رفتن به بهشت ابدی هموار میکنه
سالهای سال فکر میکردم فقیر بودن یعنی مسافر بهشت بودن
سالهای سال فکر میکردم که خداوند فقر و ثروت رو در سطلی جمع کرده به هر کی بخواد میده و به هر کی نخواد نمیده و این یعنی تسلیم بودن
سالهای سال برای فرار از جهنم و آتش دوزخ یکسری ذکر ها رو که ورد زبونم بود رو تکرار میکردم با هیچ احساسی
سالهای سال اگر کسی میگفت بهشت رو میشه توی این دنیا هم دید وهم تجربه کرد اون رو دروغگویی بیش نمیدونستم تازه اگر کسی پیدا میشد .آخه کسی نبود همه مثل خودم بودن و مثل خودم فکر میکردن
سالهای سال بود که به خاطر وعده ی بودن در بهشت که نمیدانستم راسته یا دروغ خودم رو از خیلی لذت ها محروم کرده بودم
سالهای سال بود که چنان کنترل ذهنم رو از دست داده بودم و کنترلی روی رفتارم نداشتم که خیلی وقتها خیلی کارها رو ناآگاهانه انجام میدادم و بعدش هم احساس ندامت و پشیمانی میکردم
سالهای سال بود که احساس گناه عین ی زنجیر گلوم رو میفشرد و میخواست خفم کنه
سالهای سال بود که میخواستم خودم همه ی مسائلم رو حل کنم و چون نمیتونستم بارها سرخورده و نا امید میشدم
منظورم از سالهای سال نه دوتا نه سه تا و نه چهار تا سال بود .این موضوع چهل سال طول کشید تا اینکه در سن ۴۰ سالگی خداوند من رو محمدوار کشوند به کنج ی اتاقی و خلوت گزینی من شروع شد و کلامش رو از زبان عباس منش به من منتقل کرد میدونین چرا؟
چون من خودم آماده نبودم باید ی کانالی باز میشد تا از طریق اون کم کم آگاهی ها به من منتقل بشه کانالی که به اون بالا وصل بود
مریم جان فقط شما نیستی که چیزهای گرانبهایی رو از استاد عباس منش آموختی هرچند که شما لیاقتش رو داشتی که از نزدیک و بدون واسطه اون آگاهی ها رو دریافت کنی
فقط شما نیستی که قانون فرکانس رو از استاد یاد گرفتی که احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب
فقط شما نیستی که فهمیدی تنها عاملی که زندگیت رو در این دنیا و اون دنیا رقم میزنه باورهاته
فقط شما نیستی که فهمیدی خدا رو برای بهشت و جهنمش نخوای
فقط شما نیستی که فهمیدی بهشت رو میشه در این دنیا هم تجربه کرد که البته شما لیاقتش رو داشتی و زود تجربش کردی
فقط شما نیستی که مفهوم توکل رو یاد گرفتی از استاد
فقط شما نیستی که یاد گرفتی چطور ذهنت رو کنترل کنی
همه ی بچه های سایت که روی خودشون کار کردن درجاتی از این چیزهایی که شما آموختی رو تجربه کردن البته که بسته به میزان کار کردنشون اون نتیجه ها رو گرفتن اما تمامی این اتفاقات رو در مدارهای مختلف تجربه کردن
البته که شما بهترین الگوی عمل کردن به آموخته های استاد هستین چون نتایجتون داره این رو نشون میده
البته که شما دارین توحید عملی رو در سطح بالایی توی زندگیتون پیاده می کنین
البته که شما دارین نتیجه ی اون بهایی رو که پرداخت کردین رو دریافت میکنین
البته که فرکانس من نوعی هنوز خیلی با فرکانس شما فاصله داره اما با افتخار میگم که همه ی ما شاگرد مکتب عباس منش هستیم و تایید میکنیم و صحه میذاریم بر هر آنچه که شما در مورد استاد و آموزه هاشون میگین
البته که ما داریم ایمان به غیب رو یاد می گیریم همون ایمان به غیبی که توی سوره حمد بارها و بارها میخوندیمش عین ی ورد اما نمیدونستیم چیه .همون سوره ی حمدی که هی مجبورمون میکردن که حفظش کنیم اما هیچ وقت ی نفر نبود و نتونست اینقدر واضح برا مون تفسیرش کنه و توضیحش بده . داریم این ایمان رو یاد میگیریم تا فقط به آرامش درونیمون فکر کنیم و چگونگی انجام شدن کارها رو به خدا بسپاریم
البته که ما هم داریم یاد میگیریم که مهمترین الویت زندگیمون کنترل کانون توجهمون باشه
البته که ما هم داریم یاد میگیریم که به خدا توکل کنیم
اما نکات فایل:
چقدر خوبه استاد که هی دارین قانون رو برامون تکرار میکنن تا یادمون نره. تا ما هم یاد بگیریم که هی این قانون رو به خودمون یادآوری کنیم و چه تکرار شیرینیه این تکرار چون:
جنسش بهت آرامش میده
چون تکرارش قانونمندی جهان رو یادت میاره و این قانون نظم رو یادت میاره و پیشرفت و بهبود
چون تکرارش یک معاده له ی ساده بدون مجهول رویادت میاره
چون تکرارش راه حل پایان دادن به تمامی احساسات بدی رو به یادت میاره که شیطان وعده داده برای منحرف کردن انسانها از مسیر درست خداوند
چون تکرارش تکرار رها شدن از فرع و چسبیدن به اصله
چون تکرارش از جنس تکراریه که خدا توی قرآن بکار برده برای وعده ی بهشتش
و چه زیباست این تکرار
این تکرار اولین تکرار زندگیمه که تکرارش هی امید و انگیزم رو بیشتر میکنه
الان که دارم فکر میکنم من هیچ وقت قسم میخورم هیچ وقت از تکرار این تکرار حتی ذره ای خسته نشدم. دو ساله که هر فایلی رو گوش میدم این اصل هی داره تکرار و تکرار میشه و اینجاست که یاد حرف مریم جان می افتم که حرف های استاد رو اگر هزار بار هم گوش بدیم باز احساس میکنیم این آ گاهی جدیده. هیچ وقت کهنه نمیشه. هیچ وقت قدیمی نمیشه . به هیچ دوره و زمانی محدود نمیشه .با پیشرفت تکنولوژی نیاز به این هی بیشتر و بیشتر میشه
ممنون استاد که اینقدر خواست به بچه های سایت هست که هی دارین این کلید تقلب رو بهشون میگی مثل سوره ی حمدی که گفتین کلید تقلبه
کلیدی که به همه ی قفل ها میخوره. کلیدی که میتونه توی جیب همه ی ما باشه. کلیدی که کسی قایمش نکرده که ما بخوایم بگردیم و پیداش کنیم. کلیدی که در دسرس هممون هست
همیشه هر اتفاقی می افته ی خیریتی توش هست. باید نگاهمون به اتفاقات به ظاهر نامناسب این باشه که ی اتفاق خوبی در راهه:
چقدردرک این جمله میتونه به تقسیم بندی اتفاقات به خوب و بد توی ذهن ما خاتمه بده و یک اصلی رو در ذهن ما جایگزین این تقسیم بندی کنه که:
هر اتفاقی = یک خیریت
آخه وقتی می گیم اتفاق خوب داریم و بد ذهن میره دنبال این که اتفاق بد چیه؟ و سعی میکنه برای اون جواب پیدا کنه چون ما عادت کردیم که برای اتفاقات بد دنبال دلیل بگردیم نه اتفاقات خوب اما وقتی اینو باور کنیم که هر اتفاقی خیره دیگه ذهن درگیر اتفاقات نمیشه و دنبال دلیل و مدرک نیست و بنابراین فکر غالب ذهن ما اینه که اتفاقات همه خیرین پس گزینه دیگری برای جستجو کردن نمیمونه.
قول استاد:
اگر شما در هر لحظه از زندگیتون احساس خوبی داشته باشین اتفاقات فوق العاده خوبی براتون رخ میدن:
اگر من باور داشته باشم که جهان در هر لحظه در حال تغییر و بهبوده و من هم به عنوان جزیی از این جهان هر لحظه در حال تغییرم
اگر من باور داشته باشم که خدواند هر لحظه داره جهان رو هدایت میکنه و من هم به عنوان جزیی از این جهان هر لحظه در حال هدایت شدن هستم
اگر من قانون فرکانس خوب اتفاقات خوب رو باور داشته باشم
اگر من لحظه ای بودن ارسال فرکانسم هام رو باور داشته باشم
اگر من باور داشته باشم که هر لحظه در حال ارسال فرکانس و دریافت جواب اون هستم
پس اگر من در هر لحظه فرکانس خوبی بفرستم لاجرم اتفاقات خوبی رو دریافت میکنم و درستی این قول و وعده ی استاد خودبخود برای من ثابت میشه
قوانین خداوند ثابتن و استثنایی ندارن فرقی نمیکنه شما کی باشی کجا باشی چه جنسیتی داشته باشی چه مذهبی داشته باشی و همین خیال آدم رو راحت میکنه چون دیگه مکان زندگی براش مهم نیس. جنسیت براش مهم نیست. دین و مذهب براش مهم نیس .مهم دانستن قوانین و عمل کردن به اونهاست و پذیرفتن این، جهان رو به یک سرا و یک ملت تقسیم میکنه با یکسری قوانین ثابت و این عمل کردن و یا نکردن به قوانینه که نتیجه رو رقم میزنه .و درک همین خیلی از سوالاتی که سالها ذهن ما رو درگیر خودش کرده بود جواب میده اونوقت دیگه ایرانی و آمریکایی نمیکنیم نژاد برتر و پست نداریم .ی خدا هست ی جهان هست و یکسری قوانین مشابه .خدایا درک همین چقدر میتونه به عوض کردن دیدگاه ما کمک کنه
احساس خوب داشتن و ماندن در احسا خوب ی مهرته که نیاز به تمرین و تکرار داره:
خودم من اوایل آشنایی با استاد درک احساس خوب برام سخت بود که منظور از احساس خوب چیه و چطور میشه بهش دست یافت .اصلا ی جورایی برام رویا بود .اما کم کم با کار کردن روی خودم جزیی از وجودم شد بدون اینکه خودم متوجه بشم و الان تفکیک احساس خوب و بد خیلی برام راحت شده چون جنسشون رو میشناسم. خدایا شکرت که ی زمانی دنبال احساس خوب بودم که پیداش کنم الان دنبال اینم که ی وقتایی که احسام بد میشه سریع کنترلش کنم.
خدایا واقعا با بالا رفتن مدار چقدر درک آدم هم میره بالا. من قبلا این فایل رو گوش داده بودم اما الان دارم مفهوم ایمان رو میفهمم:
ایمان یعنی داشتن احساس خوب
ایمان یعنی داشتن آرامش
ایمان یعنی داشتن امید
ایمان یعنی داشتن شوق و ذوق
پس در تمام اون لحظاتی که من احساسم خوب بوده ایمان داشتم. چقدر خوشحالم پس من طعم ایمان رو چشیدم اون لحظاتی که کاملا وصل بودم اوج ایمان من بوده و اون لحظاتی که احساسم بد بوده و توی فرکانس بد بودم بی ایمان بودم
خدای من پس فاصله ایمان و شرک رو احساس من پر میکنه
خدایا چه آگاهی نابی رو من امروز دارم درکش میکنم بعد از دوسال کار کردن روی خودم
خدایا شکرت که با آشنایی با استاد عباس منش کفه ایمان من سنگین تر شده البته که ساعت هایی هم مشرک بودم اون ساعت هایی که احساس بدی داشتم اون ساعت هایی که ترسیدم و نگران شدم اما تونستم آگاهانه کنترلشون کنم اونم با یادآوری قانون و تکرار اون با خودم
خدایا شکرت که استاد عباس منش باعث شد که من تو رو پیدا کنم تو رو باورم کنم و به سمت تو حرکت کنم
خدایا شکرت که اون ی ذره انتظاری که از بندگانت داشتم اونم به خاطر شرکم الان ندارم
خدایا شکرت که دست گدایی پیش بندگانت دراز نمیکنم
خدایا شکرت که دیگه احساس گناه نمیکنم
خدای شکرت که با تمام اشتباهاتی که قبلا داشتم میدونم که دوسم داری و بهت نزدیک شدم که دیگه کمتر اشتباه کنم
خدایا شکرت که هر وقت ازت میخوام رزقم رو میرسونی و حسابم رو پر میکنی
خدایا شکرت که دیگه به تضادهای زندگیم به عنوان نقمت و نکبت نگاه نمیکنم
خدایا شکرت که اگر چه مردم ظاهرا من رو موفق نمیدونن و هرچند وقت یکبار نیش و کنایه هایی رو بهم میزنن اما میدونم این دو سال توی زندگیم موفق بودم چون تونستم شخصیتم رو تغییر بدم و پیشرفت کنم
خدایا شکرت که با شناختنت دیگه از مرگ نمیترسم و اگر مرگم فرا برسه به استقبالش میرم فقط ی فرصتی رو میخوام که ثروت رو هم بچشم مثل همه ی اون چیزهایی که با باور کردنت چشیدم
خدایا شکرت که قبل از مرگم با قوانینت آشنا شدم که اگر نمیشدم زندگی پوچ و بی معنی رو داشتم
خدایا شکرت برای بودن با استاد عباس منش و بچه های سایتش که همشون ی جورایی تو رو باور کردن ودارن از با تو بودن لذت میبرن
خدایا شکرت بخاطر آنچه که بر زبانم جاری کردی و من نوشتم
سپاس استاد و مریم عزیزی که طبق الهاماتت عمل میکنی و خدا از طریق شما نیازهای ما رو برآورده میکنه با این فایل های بینظیر
سلام دوست عزیزم .خدا رو شکر که تونستین با این کامنت ارتباط برقرار کنین. و خدا رو شکر که شما و امثال شما باعث میشین که من برگردم و دوباره کامنت خودم رو بخونم و نکاتی که نوشتم برام مرور بشه .شما دستی از خدا شدین که من به خودم یادآوری کنم که اتصال به منبع میتونه هر چیزی رو رقم بزنه.سپاسگزارم
هزاران احسنت بر شما و این همه آگاهی، بی نهایت لذت بردم
چقدر توی اکثر موارد با شما همزاد پنداری کردم، اون نماز خوندن های از روی ترس، اون ذکرهایی که نمیدونستیم آخرش که چی،اون شب زنده داریهایی که اکثرش ریا بود، اون روزه هایی که سراسر حال بد بود و فقط گرسنگی و غر زدناشو یادمه و هزاران مورد دیگه
ولی الان آگاهانه، آگاهانه داریم تغییر میکنیم، خیای کار داریم اما کم کم میریم جلو و رشد میکنیم
خدایا هزار بار شکرت بابت لیاقت خوندن کامنت های دوستان آگاهم که از هزاران کتاب موفقیت هم ارزشمندتره آخه از جنس خودمه، از جنس واقعیت های دنیاست و مطابق قوانین خداونده که استاد عباسمنش ما رو باهاشون آشنا کرده
ممنونم نازنینم، همیشه بنویس برامون و من عاشقانه میخونم و حالمو خوبتر از خوب میکنم
برات بهترینهایی که آرزو داری رو از خداوندم خواستارم♥️♥️
سلام زهرا جان دوست عزیزم که داره در مسیر خدا خیلی خوب حرکت میکنه. زهرا جان همیشه از خوندن کامنت هات لذت میبرم .اونقدر خوب داری کار میکنی که لایق جاری شدن خداوند تو تمام ابعاد زندگیت هستی .تبریک بهت میگم عزیزم . شما هم باز بنویس تا ما هم از خوندنشون لذت ببریم ودرکمون بهتر بشه. ممنونم
بعد به خودم اومدم گفتم این چیه داری میخونی ول کن و……..
و الان
روز شمار امروز من
دقیقا همین شعره هست
الله اکبر
خدای من شکرت
چجوری اخه ساده و بدیهی هدایت میکنی؟
نشانه میفرستی؟
خدایا شکرت لتس گو تو استارت خداکنه یادم بمونه اخر این کامنت از رد پای بهبود بخشی هام بگم
خداای شکرت
1 هر اتفاقی میفته یک خیرتی توش هست
و باید نگاهمو به اتفاقات به ظاهر نامناسب
این نگاه باشه که یک اتفاق
خوبی در راه هست
و حتما
مطمئنا
صد در صد
اگر من
احساس خوبی رو در همه لحظات زندگیم داشته باشم
اتفاقات فوق العاده عالی از در و دیوار و زمین و اسمون برای من رخ میده
این یک قانونه
اگر احساس خوب داشته باشم اتفاقات خوب رخ میده و اگر احساس بد داشته باشم اتفاقات بد رخ میده
این یک قانونه و استثنایی هم نداره
اگر سعی کنم در تمام طول شبانه روز
در هر شرایط و در هر موقعیتی احساسمو خوب کنم ،مطمئنا اتفاقات خوب جوری از در و دیوار وارد زندگیم میشه که منو مبهوت میکنه
این کار شاید در سروع کار ساده ای نباشه اما قطعا
با تمرین و تغییر باور ها این اتفاق میفته
2 خدایا شکرت یه نکته خوب سیستمی نگاه کردن به خداوند و سعی در بهتر و بهتر عمل کردن به ذهنم رسید
همین بلد کردن جمله در زیبایی قبلی
اگر من دو ستاره رو یه طرف نزارم یا کم بزارم سیستم بلدش نمیکنه
سیستم اینجوری عمل میکنه قانونش اینه
اینطوری تایپ کنی بلد میکنه
نکنی نمیکنه
بدون هیچ تعارفی که حیفه
این جمله خیلی خوبه بلد بشه یا………..
خود استادم سیستمی نگاه میکنه
و دست نمیبره بر کامنتها
و خداوندم همینه
عاشق ماست و مارو هدایت میکنه به مسیر پیشرفت
حالا ما بخوایم بشنویم میشنویم عمل کنیم نتیجه میگیریم عمل نکنیم و مغیر با قانون عمل کنیم عذاب میکشیم
هیچ مستثنایی نیست که دلش بسوزه و بگه حالا این احساس بدشو این همه فرکانس بدش فیلتر و…….
نه فرکانس خو ب
اتفااقت خوب و شنیدن اون هدایت ها
فرکانس بد اتفاقات
خدایی که مارو دوست داره هدایتمون میکنه و کرده به این مسیر وقتی خودمون خواستیم ولی هیچ دستی نمیبره
همه چیز باز تاب فرکانسمونه
و زیبایی ش اینه که فیلتر نمیکنه همونو بهت برمیگردونه اما
این نیست که چون یه هفته یه سال 10 سال یا هرچی فرکانس بد و شرک و……فرستادی دیگه هدایت نکنه و نتونی بهتر بفرستی و بهتر بسازی
زیباییش اینه که هروقت بخوای مسیرتو عوض کنی هدایتو میشنوی و همه چیز به همون سمت انجام میشه و به محض تغییر فرکانست و رسیدن به ثبات فرکانسی نتایج متفاوت میشه
به محض تکرار کنترل کانون توجه
به سادگی
و این خیلی زیباست
و این خیلی ارامبخشه
خدایا شکرت
این خیلی احساس اطمینان بهت میده
خیلی کمکت میکنه خودتو ببخشی
دوباره به مسیر بیایی
گذشته و اشتباهاتت و عدم عمل به قانونو رها کنی از همین لحظه دوباره متعهدانه تر ادامه بدی
با این باور که همه اشتباهاتمم حتی در اخر به نفع منو جزو روند پیشرفت و درک و عمل بهتر و بهتر به قانونه
3 خدایا شکرت
روند جهان همواره خیر و خوشی و خوبیه
وقتی احساس خوب دارم یعنی ایمان دارم
ملاک ایمان
احساس ارامش درونیه
هرچقدر احساس ارامش داشته باشم
هرچقدر احساس خوب داشته باشم یعنی
من به یک نیرویی ماورای نیروی خودم اعتقاد دارم
که اون نیرو محافظ منه که اون نیرو با منه
به این میگن ایمان
به شرطی که در هر موقعیت و شرایط و اتفاق و موقعیت هایی اینطوری عمل کنم
نشان ایمان نشان زاهدی ایمان احساس خوبه
اگر احساس خوب دارم ایمان دارم
اگر امید دارم یعنی ایمان دارم
اگر احساس ذوق و شوق دارم یعنی ایمان دارم
(اوووووووم خدایا شکرت عجب لیموی ترششششششششششش خوشمزه ای )
اگر ارامش دارم یعنی ایمان دارم
به نظرم همه اینا
احساس خوب و ارامش و……از وجود ایمان نشعت میگیره
4 الا به ذکر الله تطمئن القلوب
تنها با یاد خداوند دلها ارام میگیرد
5 خدایا شکرت من شدیدا به این اعتقاد دارم و هی هم دارم گسترشش میدم و به نظرم این داستان بیانگرشم بود
که تضاد ها و مشکلات و سختی ها ظاهرا بد هستن
اما به من کمک میکنن
تا توانایی بیشتری پیدا کنم
تا از توانایی هام بیشتر استفاده و شخصیتمو رشد بدم
یه جورایی اگه من حرکت نکنم جهان منو وادار به حرکت میکنه و تنگنا کمکم میکنه رشد کنم
البته من اگاهانه شعی میکنم خودم حرکت و تغییر کنم و نزارم به اونجاها برسه
اما اگر به خاطر اشتباهاتی رسید،من احساسمو بد و سرزنش نمیکنم خودمو(یعنی دارم سعی میکنم بهتر و بهتر اینطوری عمل کنم)و مثل یک پله رشد خودم و شخصیت و توانایی هام و خلاقیت و دریافت الهامات ازش استفاده میکنم
یه جورایی میتونه نقطه عطف باشه
6 خداای شکرت
خدا همه ی ماهارو دوست داره با تمام اشتباهات و خطاهامون
نتیجشو خودمون میگیریم اما حتی وقتی به اشتباه خطاهایی رو تکرار میکنیم
قهر نمیکنه
روی برنمیگردونه
همواره مارو هدایت میکنه
حالا ما کی میتونیم هدایت و لطف و عشقشو دریافت کنیم؟
وقتی بخوام
در یک کلام وقتی بخوام
یا اگاهانه یا نااگاهانه
فرکانسشو بفرستم
وقتی تسلیم شم نه تسلیم شرایط سخت نه
تسلیم خداوند و اجازه بهش برای رهبری زندگیم برای سروری زندگیم
و همراهش بشم
و لذت ببرم و عمل کنم و پیش برم
وقتی رها کنم
و شادانه با ایمان رو خودم کار کنم
با تکرار این کارا میاد نتایج
با ادامه دادن هی هدایت ها هی نعمات هی شادی و لذت ها پر رنگ و فقر و بدبختی و غم و اندوه کمرنگ و کمرنگ تر میشه
7 خدایا شکرت اولش داره نتیجه یک عمر بی ایمانی
یک عمر باور ها و فرکانس بد
یه عمر شرک
یک عمر تکیه بر بقیه
و تکرار و تکرار مداوم فرکانسای بدشو میگه
داره میگه
عادت زندگی خیلیا رو که دیگه فکر کردن طبیعت زندگی همینه
اما در ادامه داستان به سمتی میره که بیانگر اینه که
نه
همه چیز میتونه بهتر باشه
طبیعت زندگی خیر و خوشی هست حتی اگر ظاهرش اینو نگه
همه چیز خوبه
همه چیز نکات مثبتی داره
وقتی ببینیش وقتی نخوای سریع نا امید شی نتایج خیلی خوبو دریافت میکنی
و به نظرم داستان بیانگر اینم هست که اره همه نجوا ها هست که پیرمرده میگه این گره رو تشخیص ندادی و…. اما با وجود همه اینا وقتی بتونی دنبال راه کار بگردی وقتی با احساس خوب زاویه نگاهت میتونی نتیجه و خیریتشو ببینی و حتی تغییرش بدی به سمت دلخواه
دقیقا سوال من این بود که چطور این اتفاق خوب براش افتاده
مگه تو فرکانس و مدار بد نبوده؟
و الان
کی؟
وقتی قدم برداشتم
شروع به نوشتن کردم
پاسخش رو خداوند بهم گفت
وقتی اتفاق خوب براش افتاد وقتی شرایط تغییر کرد که تونست سپاسگزار باشه واسه گندم و لذت ببره و با باور به خدای جلیل و گره گشا ازش درخواست کرد (کی درخواست کرد ؟با چه باوری؟ وقتی گفت باور کرد میتونه گره هارو بگشای به خاطر دادن گندم با این باور که خداوند گره گشا ست و بزرگ و قدرتمند و گره بی نهایت ادمو گشوده بنا بر این باوراه کارا رو میکنه باید بخوام و بزرگ بخوام با باورای بزرگ و اونوقت خداوند بزرگتر و نامحدود تر از اونچه که فکر میکنم بهم میده به شرط و مقداری که من باورمو ازش بزرگ کردم )و در نهایت دیدیم که چقدر خداوند بزرگوارانه طلا بهش میده
او فقط فروش اینا رو درخواست کرد اما با سپاسگزاری به خاطر گندم خداوند بهش زر داد
و خدایا شکرت اینکه هیچ کس بهش هیچی نداد نقطه عطفی شد برای سپساگزاری برای گندم
خدایا شکرت
واقعا خدایا شکرت
دلم میخواد در درسهامم همینطوری تفکر کنم و بیام قانونو باز بینی کنم و سرسری رفع تکلیف گونانه نخونم و ننویسم
انشاءالله
9 خدایا شکرت باید مراقب باشم موقع تضاد ها نجواها اونقدر منو کنترل نکنن کع مثل پیرمرد داستان شروع به نالیدن و ناسپاسی کنم
ببین چقدر زود تا شرایط بر وقفش نشد نا سپاس شد
من باید سپاسگکزار باشم حتی موقع تضاد
چجوری میتونم اینطوری باشم؟
وقتی که باور و عادت توکل و تکیه تنها به رب و توحید باور به الخیر و فی ما وقعو بسازم و هی سعی کنم بهتر عمل کنم
و اونوقت خواهم دید نتیجه از اونچه خوبی که من فکرشو میکنم هم بهتر میشه
باید بتونم ذهنمو کنترل کنم
با تکامل
قدم قدم
بهبود ببخشم
خدایا شکرت یادم اومد که اخر کامنت بهبود بخشی هارو بنویسم
ممنونم رب من
10 خدایا شکرت استاد چقر عالی و با احساس و خوب میخونی
11 خدایا شکرت همیشه خدا با من هست
12 خدایا شکرت چقدر احساس خوبی داره این لحظه که برمیگرده و زر هست پشت سرش
چقدر ایمان ادم قوی تر میشه
چقدر مطمئن تر میشه
چقدر سعی میکنه رها تر باشه
چقدر سعی میکنه از هر چیز زندگیش لذت ببره و بزاره خداوند بهترینهارو وارددزندگیش کنه
واقعا خدایا شکرت
13 خدایا شکرت این ابیات باید نوشته بشه
سجده کرد و گفت که ای رب ودود(خدایا شکرت نشونه عمل به الهام خداونن نوشتن ابیات اومد همین الان حقوقو واریز کردن با اولین 1 میلیون افزایشش یوووووووهووووو خدایا شکرت)
من چه دانستم تو را حکمت چه بود
هر بلایی کز تو اید رحمتی است
هر که را فقری دهی ان دولتیست
تو بسی زندیشه برتر بوده ای
هرچه فرمان است خو فرموده ای
زان به تاریکی ذاری بنده را
تا ببیند ان رخ تابنده را
تیشه زاند بر هر برگ و بندم زنند
تا که با لطف تو پیوندم زنند
گر کسی را از تو دردی شد نصیب
هم سرانجامش تو گردیدی طبیب
هرکه مسکین و پریشان تو بود(خدایا شکرت 9 و 29 دقیقه ،10 و 10 ثانیه ،10 و 1 ثانیه 9 و 33 ثاینه همه رو دیدم )
هرکه مسکین و پریشان تو بود
خود نمیدانست و مهمان تو بود
رزق زان معنی ندادندم خسان
تا تو را دانم پناه بی کسان
ناتوانی زان دهی بر تندرست
تا بداند انچه دارد زان توست
زان به درها بردی این درویش را
تا که بشناسد خدای خویش را
اندر این پستی غذایم زان فکند
تا تو را جویم ،تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز(میگه من شرک داشتم و شرکم عامل فقیریم بود پس توحید = ثروت همونطور که وقتی توحید ورزید و سپاسگزاری کرد و از خدا دید گندم رو بهش زر داد )
گرچه روز و شب در حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال
تو کریمی ای خدای ذو الجنان
بر در دونان چو افتادم ز پای
هم تو دستم را گرفتی ای خدای
گندمم را ریختی تا زر دهی
رشته ام بردی تا گوهر دهی
(خدایا شکرت دقیقا به نظرم مستاق دو تا چیزه
1 خدا گر ببندد ز حکمت دری
ز رحمت گشاید در دیگری
یعنی هیچ بمبست و بدی ای وجود نداره خیر و رحمتی موجوده
و 2 خلا ایجاد کردن که قدیمی و کهنه رو بریز دور من میخوام بهت نوشو با کیفیتشو بدم
وقتی گندم رو بریزی فضا داری زر بگیری
وقتی تو پاکیزه کنی محل زندگیتو فضا میدی جهان ماشین و ثروت و نعمت و زیبایی و برکت بهت بده)
در تو پروین نیست فکر و عقل و هوش (11 و 1 ثانیه رو دیدم یووووووووهووووو نشونس)
و نه دیگ حق نمیافتد ز جوش
خدایا شکرت خیلی زیبا میگه
نام میبره همه بلا هارو و میگه همه اینا میتونه خوب باشه همه چیز خیره
14 خدایا شکرت
اگر هم به ظاهر داری میبینی تو زندگیت مشکل به وجود میاد این دقیقا همون راهیه که باید بری این دقیقا همون نعمته
این دقیقا همون ایده ایه که بهش نیاز داری
این دقیقا همون مسیریه که میتونه بهت کمک کنه برای رسیدن به هدفت
هر بلایی که از خداوند میاد یه رحمتیه
به این دلیل برای من مشکل ایجاد سد که تور پیدا کنم
که بهتر درک و فقط به تو تکیه کنم
چون تا این کارو نکنم اوضاع خوب نمیشه
اگر مشکلی در زندگیم پیش میاد خدارو پیدا میکنم
خدایا شکرت وقتی من خدارو فراموش میکنم به عنوان تنها منبع رزق و شادی و خیر و خوشی وقتی از فرکانس خدا دور شم ،در فرکانس بدی ها قرار میگیرم
اگر مشکلی به وجود میاد خدا اونو به وجود نیاورده من از فرکانس عشق و نعمتها دور شدم و طبیعتا به نقطه مقابلش میرسم
15 خدایا شکرت همین الان یه جمله خوندم احساس کردم بنویسمش
ادمای باهوش از اشتباهاتشون درس میگیرن
ادمای نابغه از اشتباهات دیگران درس میگیرن و سعی میکنن اشتباه نکنن
16 خدایا شکرت رزق و روزی همیشه فراوان نزد خداست و همیشه میتونم دریافت کنم فقط باید همفرکانس بشم با احساس خوب و فرکانس ثروت
17 خدایا شکرت عاشقتم استاد که این دعای خیر و شادی روح پروین اعتصامی هم به خودت برمیگرده
18 خدایا شکرت اگر چیزی رو از دست دادم به معنای کمبود نیست
به معنای نعمته جدید و بسیار بزرگتره
اما به کی میرسه این نعمت؟
به من
به کسی که بتونه اینطوری نگاه کنه به کسی که بتونه احساسشو کنترل کنه
کسی که بتونه در شرایط سخت خوبی هارو ببینهن نعمتها رو ببینه
در سخت ترین شرایط بی نهایت نعمت هست که میتونم سپاس گزار باشم و به احساس خوب برسم
19 خدایا شکرت ازت میخوام توکل و امید و ایمان و توحیدمو به خودت و باورمو بیتشتر و بهتر کنی که همه چیز به همین وصله
20 خدایا شکرت واقعا خدایاذ شکرت خیلی مهم بود خیلی اموزنده خیلی کمک کننده خیلی رشد دهنده
به نام یگانه خالق هستی
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه
این جمله الخیر فی ما وقع را قبلا شنیده بودم و حتی بعضا خودم به کار میبردم اما به لطف الله الان درک متفاوت تری از این جمله دارم و دیگه تو ذهنم جزو باورهای عالی قرار گرفت
درک کردم که وجود تضاد در این دنیای مادی امری طبیعیه اما چیزی که هست ما میتونیم این قدر خودمون را قوی کنیم که حتی بعضا اون را به شکل تضاد هم نبینیم و به عنوان یه تجربه زودگذر بدونیم
اما همین طور که استاد گفتن بیشتر تضاد ها به خاطر عمل نکردن ما به قوانین اتفاق میفته
یعنی وقتی خدا و قوانین را فراموش میکنیم یعنی از فرکانس خوبی ها و نعمت ها دور میشیم به تضاد ها بر می خوریم
اما فکر میکنم همین حضور ما در این سایت و با داشتن استاد عباس منش و استفاده از تجربه دوستان و تجربه دیگران و به کار بردن قوانیین به تضاد های کمتری می خوریم چون ما خالق تضاد های خودمون هم هستیم
و خدایی که من شناختم همواره بهترین ها را برای بندگانش میخواهد و اینجا هم دوباره مسئولیت باوررها ،فرکانس ها و عملکرد خودم را بپذیرم چون به قول استاد در یه فایل دیگه ای خدا سادیسم نداره که ما را آزار بده
وقتی ارتباط با خدا بشه رابطه اصلیمون و با عزت نفس و به دور از وابستگی باشیم در ارتباطات به تضاد های خیلی خیلی کمتری بر می خوریم
وقتی روی باور های خودمون کار میکنیم و عمل میکنیم و به خدا اعتماد میکنیم به عنوان روزی دهنده بی حساب به تضاد های کمتری در مورد موارد مالی بر می خوریم
( مثلا من دو روز پیش ماشینم یه مقدار صدا میداد و همزمان با شروع این فایل گفتم انشاالله که خیره و به خوبی های ماشینم بیشتر توجه کردم وقتی رفتم تعمیرگاه تعمیر کاره تعجب کرده بود چون تقریبا کل روغن گیربکس خالی شده بود و میگفت شانس آوردی و الا ۱۰ .۱۵ ملیون پیاده میشدی من تو دلم گفتم شانس نبود کار کس دیگه ای بود )
( این یه نمونه یعنی الان ۱۵ میلیون به نفع من چرا چون الان چند ماه دارم آگاهانه کانون توجه ام را میزارم روی خوبی ها و چیز هایی که میخوام و دقیقا قبل رفتن تعمیرگاه گفتم انشالله که خیره و با ۱۱۴ هزار تومن به خیر و خوبی تموم شد )
در مورد سلامتی وقتی یه سری اصول را رعایت کنم و فعالیت و ورزش داشته باشم و مهم تر از همه ذهنم را کنترل کنم و باور کنم که سیستم دفاعی بدن من فوق العاده است و درونش یک داروخونه طبیعی هست مطمئنا به تضاد های خیلی خیلی کمتر بر میخورم
پس نتیجه میگیرم همین طور که من خالق زندگی خودم هستم خالق تضاد های خودم هم هستم
و نتیجه بعدی این که واقعا تضاد ها یک نعمت هستن چون یک آلارم هستن که داریم از مسیر درست خارج میشیم
و به قول قرآن مومنین نه غمی دارن و نه اندوهگین هستن
چون اولا تضاد ها تحت کنترل خودمون هستن و ثانیا اگه جایی اشتباه کردیم سریع به وسیله تضاد ها متوجه میشیم
برای همین استاد میگن جهان همواره بر پایه خیر و خوبیه
واقعا استاد سپاسگذارم که با هر فایل آرامشم بیشتر میشه
همین طور که شما برای ما دعای خیر میکنید
منم امیدوارم روز به روز به اهداف جدیدترتون برسید و همیشه شاد و سالم و تندرست و ثروتمند باشید
سلام استاد و دوستان عزیزم
این فایل رو زمانی گوش دادم که در شرایطی قرار گرفتم که نیاز داشتم صدای خداوند رو بشنوم، و این نشانه امروز من بود واقعا لذت بردم، نیاز داریم هزار بار و هر روزو هر روز این رو گوش کنم، وقتی گوشش میدم منقلب میشم واقعا ولی به خاطر نداشتن ایمان کافی در بعضی شرایط باز منم مثل اون پیرمرد ناسپاس میشم، باید جوری ایمان داشته باشم که وقتی زر دادی شرمنده نباشم از ناسپاسی هام، این داستان رو که گوش دادم اصلا برام جدید نبود با وجود این که بار اوّلم بود میشنیدمش اما برام تازه نبود این دقیقا همون داستان زندگی خیلی از ماهاست که وقتی گندممون میریزه انقدر ناسپاس میشیم که دست میکشم از امید به خداوند و حتی خیلی وقتها زر رو هم نمیبینیم، از خداوند میخوام که در شرایط به ظاهر سخت هدایتم کنه به یاد بیارم وقتأیی که گندمم را ریخت تا زر دهد، اون موقع به جای اشک، ناسپاسی، خوشحال میشیم و میگردیم دنبال زر همون دورو ور، از خدا میخوام به یادم بیاره بهترین اتفاقت دقیقا زمانی برام افتاده که به نظر خودم شرایط دیگه سخت شده.
این شعر رو پرینت میگیرم میزنم به دیوار اتاقم که همیشه یادم باشه که اطرافم پر از زر هست و من فقط باید چشمم رو باز کنم ببینمش.
ممنونم استاد عزیزم.
Somi
به نام او که رزاق فقط اوست .
عسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون
چه بسا از چیزی بدتان می آید در حالی که همان چیز در واقع برای شما خوب است و چه بسا از چیزی خوشتان می آید و حال آنکه همان چیز در واقع برای شما بد است؛ خدا میداند و شما نمی دانید.
چقدر ذهن ما کوتاه بین هست و نوک بینی ش رو میبینه ولی الله عالم نهان و آشکاره هم گذشته رو میبینه هم آینده رو اگر اتفاقات رو گلچین نکنیم و برچسب نزنیم به اتفاقات و اگه با هر اتفاقی حالمون خوب باشه مصداق این آیه میشیم . در نهایت اون اتفاق به نفع ما میشه حتی اگه ظاهرش زیبا نباشه
تو بسی زاندیشه برتر بودهای
در اخر شعر پروین به خودش میگه : پروین تو نمیفهمی که اگر میفهمیدی دیگ حق هیچ وقت خاموش نمیشه
ینی خدا همیشه هست این ما هستیم که فاصله مون باهاش کم (احساس خوب) یا زیاد (احساس بد) میشه .
خدا هیچ وقت خوابش نمیبره حواسش هست . فقط من نباید به اتفاقات برچسب خوب و بد بزنم .
کار سختیه تو شرایط بد حالت رو خوب نگه داری اما اگه استاد تونسته منم میتونم
دارم تمرین میکنم یکم بهتر از قبل شدم و تکاملم طی بشه بهترم میشم
آرزوی ثروت
بنام خداوند بخشنده مهربان
خدایی که گندمهای منو ریخت تا زر بده !
از شما استاد عزیز و خانم شایسته نازنین سپاسگزارم بابت قرار دادن مجدد این فایل در سایت
چند سال قبل این فایل رو شنیده بودم اما مثل الان با گوشت و پوست و خونم و با تمام وجودم تجربه اش نکرده بودم !
تمام مسیر پیرمرد داستان رو قبلا رفتم و با تمام وجود درکش کردم که وقتی توشرایط سخت قرار میگیری چقدر حفظ ایمان سخته!
چقدر از مسیر خدا دور میشی و به غیر خدا روی میاری انگار کور و کر میشی انگار رو قلبت مهر میخوره !
غافل از اینکه این شرایط برای این اومده بود که من قوی تر و ایمانم محکم تر بشه !
سالها طول کشید تا فهمیدم !
خدا رو شکر میکنم که از حضور در این سایت به آگاهیهایی رسیدم که میدونم از هیج جای دیگه نمی تونستم بدستشون بیارم و میدونم تکاملم داره طی میشه !
میدونم شرایط اون پیر مرد برای ثبات فرکانسی بود !
حال خودمو در هر شرایطی خوب نگه میدارم !
امشب ماجرای عجیبی برای واتساپم بوجود اومد که به نظر دیگران این مشکل میتونست در کار من که این روزها به دلیل شرایط موجود غیر حضوری و از طریق شبکه های اجتماعی دارم کار می کنم می تونست فاجعه باشه !
برای لحظات کوتاهی بهم ریختم ! اما تونستم خودمو جمع و جور کنم و چند دقیقه بعد هدایت شدم به این فایل ! به اتفاق فرهاد همسرم و پویا و پارسا پسرهم چندین بار گوش کردیم مخصوصا نیایش آخرش رو !
سبحان الله وقتی تو مسیر درست باشی تاتی تاتی میاردت نمیذاره اگه گندمت ریخت دست خالی بری !
نمیذاره اگه از همه جا رونده و مونده شدی ولی ته دلت کور سویی از امید و ایمان هست منتظره منتظره کوچکترین اشاره است
به نظر من اینجور مواقع میگه از تو به یک اشارت از من به سر دویدن!!!
منتظره کوچکترین حرکت ماست منتظره با تمام وجود و با ایمان و احساس خوب درخواست کنیم تا به فرکانسهای ما پاسخ بده !
خدایا ممنونم که گندمم را ریختی تا زر بدی
خدایا ممنونم که هدایتم کردی و از غیر تو رها شدم
خدایا ممنونم که چراغ هدایت را در دلم روشن کردی
خدایا ممنونم که قلبم را مملو از عشقت کردی
خدایا شکرت که احساس فوق العاده ای دارم
خدایا تمام مراحل بازی رو پشت سر گذاشتم احساس می کنم سربلند بیرون اومدم و منتظرم بذری که کاشتم جوونه بزنه
میدونم که با احساس خوب و سپاسگزاری و تمرکز بر داشته ها و تمرکز بر خواسته ها و کنترل کانون توجه و مدیریت ورودیهای ذهن به تمام اهدافم میرسم این آرامش درونی که دارم بزرگترین پیش نیاز رسیدن به خواسته هام هست که به من عنایت کردی !
خدایا هر روز به دنبال نشانه ها هستم و نشانه ها را دنبال می کنم
عجله ندارم و کاملا ایمان قلبی دارم که تمام زرها رو به جای گندمهای ریخته کادو پیج شده برام آماده کردی احساس کودکی رو دارم که آماده متولد شدن است و قبل از زایمان و برای ورود به دنیای جدید و روشنایی فشار خروج از کانال زایمان رو تحمل می کنه و وقتی به دنیا میاد وارد مدار جدیدی میشه !
خدایا من آماده تولدم !!!
استاد عزیزم در پنا الله یکتا محفوظ باشید
به زودی آمریکا مبینیمتون
به نام خدای مهربانم که هر لحظه هدایتم میکنه
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم
سلام به دوستان هم مسیر
روز چهل و ششم از سفر
امروز که دوباره رسیدم به این فایل بینظیر دوست داشتم از تجربه ای که دارم باشما به اشتراک بزارم
سال گذشته تقریبا نیمه های اسفند ماه بود من چند ماهی از کارم استعفا داده بودم و دیگه درآمدی نداشتم و از تهران به یه شهر کوچک مهاجرت کرده بودیم که این مهاجرت مون هم هدایتی بود و داستانی مفصل داره که شاید یه روزی همینجا بیان کنم ، همسر هم تازه مشغول بکار شده بود و هنوز دریافتی نداشت و ما هر چه پس انداز داشتیم تموم شده بود تقریبا 5 ماه ورودی نداشتیم از طرفی سال جدید در پیش بود و پسرم چشم انتظار خرید برای سال نو بود من تا اون زمان با شرکتی که کار میکردم تسویه حساب نکرده بودم بنابراین با شرکت تماس گرفتم و گفتم با توجه به پایان سال تسویه حسابم رو پرداخت کنید و اونها هم به دلایلی از پرداخت سرباز زدند پس از پایان تماس یک لحظه ذهنم شروع به نجوا کرد و به فاصله یک دقیقه سریع گفتم آیا خدا برای من کافی هست یا خیر ؟ منی که ادعا میکنم دارم روی باورهام کار میکنم و میخوام توحیدی زندگی کنم باورهام توحیدیه یا شرک آلود ؟ همین دوتا جمله بی نهایت آرومم کرد و این رو هم بگم که من و همسرم در این مدت با تمام بالا و پایین هایی که داشتیم احساس مون رو خوب نگه داشتیم و از هر اتفاقی جنبه خوب و مثبتش رو میدیدیم و از زندگی مون لذت میبردیم همون لحظه اومدم تو سایت و رفتم روی نشانه همون روز و این فایل بی نظیر نشانه ام بود وقتی توضیحات خانم شایسته رو خوندم و به انتهای توضیحات و این آیه زیبا رسیدم گریه ام گرفت ( او را از جایى که گمان ندارد روزى مىرساند، هر کس به خدا توکل کند خدا او را کافى است. خداوند در انجام فرمان خود پایدار است و براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است. ) گفتم آره من فقط و فقط به خدا توکل میکنم و دیگه کاری ندارم چی میشه .
دو روز بعد همسرم از جایی یه سود خیلی خوبی بدست آورد .
باز هم به فاصله چند روز بعد همون شرکتی که جواب رد بابت تسویه حسابم به من دادند پول تسویه ام رو تمام و کمال به حسابم واریز کردند و ما فقط و فقط سپاسگزاری خداوند رو بجا آوردیم و نتیجه اعتماد و توکل به خداوند رو همیشه و همه جا در زندگی مون داریم میبینیم .
از خدای مهربانم سپاسگزارم که روزی که صداش کردم و گفتم خدایا جز تو هیچ کسی رو ندارم خودت هدایتم کنم خودش هدایتم کرد به این مسیر زیبا و این خانواده عالی
از استاد عزیزم سپاسگزارم واقعا بی نظیر هستید استاد جان
از خانم شایسته عزیزم سپاسگزارم که با درایت تمام این سفرنامه رو تهیه کردید و همچنین در تمام فایلها ردپای شما بسیار مشهود و موثر هست
سلام خواهر عزیزم
سلام لهیا عزیزم
آفرین آفرین آفرین بر شما تحسین تان میکنم عزیزم به این ایمان و توکل تان چقدر خوب احساس تان کنترول کردین چقدر خوب ارامش داشتین با خواندن کمنت تان و ایمان تان چشم هایم اشک جمع شد عزیز من
لهیا عزیزم با دیدین عکس تان میدانی اولین جمله که ناخود آگاه در زهنم آمد جی بود ؟؟ گفتم چقدر خوشبخت هستن الهی شکرت الهی شکرت
خداوند بهترین ها را نصیب تان کند عزیز من در آغوش خداوند غرق خوشبختی سعادت ثروتمند باشین
به نام خالق نعمت و ثروت و فراوانی های بیشمار
⭐♦️فقط یک عامل زندگیتو را رقم میزند و آن باورهای توست…
از وقتی که با این جمله آشنا شدم و درکش کردم و یا بهتر، باورش کردم؛ شاهد این بودم که زندگیم زیر و رو شده و به معنای واقعی کلمه، “خوشبختی” رو با پوست و استخونماحساس میکنم..
آرامشی دارم که یکی دو سال پیش نداشتمش و بیشتر ازش دورمیشدم!
خدایی رو شناختم که باهاش رفیقم و شدم همون بنده ای که ازم انتظار داره و در همون مسیری حرکت میکنم که وعده ی پاداش رو بهم داده
مسیر ایمان
مسیر توحید
مسیر صالحان
مسیر یکتاپرستان
مسیری که از وقتی قدم درش گذاشتم انگار دارم با هر قدم به بهشت نزدیکتر میشم
اصلن انگار دارم توی بهشت حرکت میکنم…
واقعن باورهای ما چقدر در زندگیمون موثره
احساسات و افکارمون چقدر تاثیرگذاره
🔹️اینکه اگر میخوای اتفاقات خوب برات بیفته اول احساست رو خوب کن بعد سعی کن توی همون حال بمونی
🔹️اگر میخوای زندگیت همونی باشه که دوست داری اول باورهاتو تغییر بده بعدش روی ذهنت هی کار کن و کار کن تا زندگیت بشه بهشت واقعی
اگر که میخوای برخلاف بدنه ی جامعه حرکت کنی تمرکزت رو بزار روی زیبایی ها و نکات مثبت زندگیت احساسات و افکارت رو کنترل کن اونوقته که پی میبری تو به آدمای زیادی از دور و بری هات نمیخوری و در مسیرت نیستن و بعد جهان بدون اینکه تو تلاشی بکنی حذفشون میکنه و راه رو برات باز میکنه
🔹️اگر که میخوای به آرزوهات برسی و خواسته هاتو یکی یکی تیک بزنی لازمنیست که به آینده ی دور فکرکنی و سن و سالت بگذره تا بهشون برسی فقط باید براشون با ذهنت قدم برداری؛ اونوقت جهان کمکت میکنه که تکاملت طی بشه و آروم آروم و به راحتی بدستشون میاری…
این ایمان و توحید چه میکنه با آدم..
خدای من عاشقتم💙
شکرت بابت قانون ثابت و تغییر ناپذیری که خلق کردی
🔹️وقتی احساست خوب باشه و بتونی فرکانس ذهنت رو روی موج مثبت زندگی تنظیم کنی و تمرکزت رو برداری و بزاری روی زیبایی ها، هر روز اتفاقات خوب و زیبایی برات میفته که باورت نمیشه! اما خب از یه جایی به بعد هم ایمانت بیشتر میشه و چون میدونی سیستم جهان اینطوری هست که فقط اتفاق خوب رو پدید بیاره چون که بر اساس خیر و خوشی بنا شده دیگه از چیزایی که تورو به حال بد میرسونن فرار میکنی و اجازه نمیدی کوچکترین چیزی در تو تاثیر منفی بزاره…
و همین ایمانته که تورو به همون پاداشی که خداوند داده میرسونه
🌱پاداشی که آرامش و حال خوب رو برات رقم میزنه
🌱پاداشی که موجب باز شدن مسیرهای زیباتری در زندگیت میشه
🌱پاداشی که تو رو به بهشت برین میرسونه
چون میدونی که اگه به خودش ایمان بیاری فقط خودشه که برات کافیه فقط اونه که هوادارته
فقط با یاد خودشه که دلت قرص و آروممیشه
⭐چون ملاک ایمان حال خول و آرامش درونیه
🔹️وقتی توی این مسیر حرکت کنی اگر که با تضادی روبه رو بشی ازش فرصتی میسازی برای قدم های بیشتر
ازش درس میگیری برای تجارب بیشتر
تمرکزت رو میزاری رو جنبه ی مثبتش تا باعث سپاسگزاری ات از نعمات زندگیت بشه
و همین سپاسگزاریه که نعمات و فراوانی های بیشتری رو وارد زندگیت میکنه.. .
سید عزیز در ادامه ی تعهدی که داده بودم که از فایل های مصاحبه شروع کنم و برای هرفایلی کامنت بزارم تا آگاهی هام رو بیشتر کنم، بعد از تموم شدن اون فایل ها از خدا خواستم تا فایل بعدی رو خودش برام انتخاب کنه و من رو به سمت فایل های توحید عملی آورد و از اولین فایل یعنی همین شعر پروین عزیز شروع کردم که میگه “الخیر فی ما وقع”
و این یک همزمانی جالبی داشت برام که فایل های ‘داستانی از هدایت الهی’ هم روی سایت قرار گرفت و فایل دوم رو از هدایت خداوند گفتید و اینکه هر اتفاقی بیفته حتمن یک خیریتی درش هست که این فایل هم همین رو میگه…😍
و من به یاد یکموضوعی افتادم که قصد دارم در اون یکی فایل توضیحش بدم تا به درک بیشتری از این موضوع برسم…🤗
🌿پس هر اتفاقی بیفته حتمن یک خیریته درش هست و یا حکمت خداونده که ما در بیشتر مواقع دلیل حکمتش رو نمیدونیم اما این خدای با حکمت هیچ کاریش از نادانی نیست و مطمئنن اتفاقات زندگی برای تکاملمون لازمه.
چیزی که باعث میشه همیشه با دیدگاه مثبت به اتفاقات به ظاهر ناخوشایند زندگی نگاه کنیم و موجب پیشرفت و کسب تجارب بیشتر میشه
چیزی که من به تازگی دارم روش کارمیکنم و خداروشکر شاهد نتایج شگفت انگیزی هستم
خدایاشکرت💙
خدارو شکر که به این فایل ارزشمند هدایتم کرد
خدارو شکر که متعهدانه دارم روی خودمکارمیکنم
خدایاشکررررت
استادجان و مریم عزیز سپاس بینهااایت
عاشقتونم❤💐
به نام رب تنها خالق و مالک وفرمانروای دنیا
عاشقتمممم عاشقتمم عاشقتمممم فرزانه عزیزمم
بی نظیرر بوووود این دیدگاهتتت
عاشقتممم عشق خواهرریی
دوستت دارممم یکتا پرست من
دوستتت دارمم
یه بغل بووووس برات فرستادددمم
بگیرش لطفااا
در پناه خدا هر روزت عالی تر وبهتر از دیروزت باشه عشق دلم
بفرین عزیزم سلام
خداروصدهزاااارمرتبه شکر که خوشت اومده😍
شکر که برات موثر بوده
سپاسگزارم از عشق و محبتی که خااالصانه نثارم میکنی دوست قشنگم😍❤
منم عااااشقتمممم
منم خیییلی دوستت دارررم
یک بغل بوسِت رو هم دریافت کردم(واقعن حسش کردمممم)🤗🤩
حالا منم یه بغل بوس دیگه برات میفرستمممم😗🥰
مرسی که برام نوشتی
برات بهترینهارو از خدای خوبمون میخوام
عااااشقتممم💗💐
بنام یکتای هستی بخش…
سلام…
چند وقتی بود که صاحب کارم به شکل های مختلف ازم درخواست داشت که خارج از وظیفه ی من بود…البته زحمت زیادی برام نداشت ولی کلی باعث حواس پرتی من شده بود و از این بابت خیلی احساسم بد بود..و هرروز هم یه درخواست جدید اضافه میشد و من از اینکه چرا نمیتونم نه بگم بشدت عصبانی و خشمگین بودم و این قضیه باعث شده بود تمرکزم تو اهدافم به شدت بیاد پایین و عملکرد خوبی نداشته باشم…چون در طی روز مدام ذهنم درگیر این بود که حتما دوباره قراره صاحبکارم درخواستهای جدید داشته باشه من نمیتونم نه بگم….
دیشب با خودم تصمیم گرفتم که به صاحبکارم پیام بدم و بگم من دیگه نمیتونم این کارو انجام بدم…(چون ادمین نداشت بهم گفته بود فعلا عکس کارای خودمو تو پیج سالنش بزارم و همین فعلا الان نزدیک دوماه طول کشیده و هر روز بهم پیام میده که در مورد فلان مطلب هم استوری بذار یا در مورد فلان موضوع هم پست بزار…چون خودش بلدش نیست.و همینطور خواسته های ریز و درشت ادامه داشت تا اینکه دیروز بهم پیام داد که من فیلم های آموزشی که خودم خریدم با قیمت کمتری بهش بفروشم..و این خیلی ذهن منو درگیر کرده بود و واقعا دوست نداشتم انجامش بدم)..
دیشب که تصمیم گرفتم بهش بگم که نمیتونم دیگه ادمین پیجش باشم به قدری ترس وجودمو گرفته بود که اصلاااا باورم نمیشد هرچی فکر میکردم که دلیل این استرس چیه نمیتونستم بفهمم تا اینکه به کمک خدا بیشتر عمیق شدم رو خودم و دیدم که من ترس ازدست دادن کارم رو دارم…ترس که چه عرض کنم وحشت داشتم…
و فهمیدم که چقدررر وجودمو شرک گرفته و من اعتبار کاری که دارمو دادم به صاحبکارم نه خدای خودم…به محض فهمیدن این موضوع که مشرک شدم گفتم همین الان بهش پیام میدم و از پیج سالن خارج میشم…یه پیام نوشتم و فرستادم و درعرض یک ثانیه گفتم خدایا توکل برخودت و از پیج اومدم بیرون…
به قدری استرس داشتم از اینکه چی جواب میده که حد نداشت..ولی مدام داشتم با خدا حرف میزدم و ازش کمک میخواستم…بعد فهمیدم که باید دلیل نه گفتنم رو برای ذهنم منطقی کنم…باید ریشه ای این مسئله رو حل کنم که تا دوباره دو روز دیگه همین مشکل برام پیش نیاد…رفتم تو عقل کل سرچ کردم درمورد توانایی نه گفتن و کلی منطق قوی پیدا کردم که ذهنمو قانع کنم که من حق نه گفتن رو دارم…و دلیلی نداره به خاطرش احساس گناه و عذاب وجدان بگیرم…بعد دیدم صاحب سالن یه طومار برام نوشته که خیلی عذاب وجدان گرفتم و یه پیام نوشتم که دلیل کارمو توضیح بدم…بعد سریع به حقه ی ذهنم پی بردم که این ترسها واهیه…دلیلی نداره که من توضیح بدم بابت نه گفتنم… و فقط نوشتم که نمیتونم…
و کلا از پیج اومدم بیرون …دیدم دوباره پیام اومد ولی چون خیلی استرس داشتم دیگه پیامو باز نکردم..
تا صبح با خدای خودم حرف میزدم و احساس خیلی خوبی داشتم امروز برای اولین بار صبح سحر خیز بودم و نشستم خواسته هامو نوشتم…خدا ی من دیشب بهم الهام کرد که برم فایلهای توحید عملی رو دونه دونه دانلود کنم و گوش کنم تا شرک وجودمو کم کم از بین ببرم و دیگه از کسی نترسم…
همینجوری تو عقل کل داشتم منطق های نه گفتن رو مرور میکردم که گفتم بزار برم پیام صاحبکارمو باز کنم ببینم چی گفته…داشتم شااااخ در میاوردم …فقط دوتا فیلم آموزشی برام فرستاده بود همین….باورم نمیشد از خوشحالی اینقدرر بالا پایین پریدم که فقط خدا میدونه…
گفتم خدایاااا یعنی من به خاطر همین اینقدر تا به امروز خودمو عذاب میدادم؟ به خاطر این ترسهای واهی؟
خلاصه که کلی خدارو شکر کردم و تصمیم گرفتم روی مهارت نه گفتنم بیشتر و بهتر کار کنم..
الانم اومدم طبق هدایت خداوند فایل اول توحید عملی دانلود کردم که با گوش جان بشنوم و هدایت شم انشاءالله…
لایق بهترینها هستید
صفورا عزیز سلام
سپاسگذارم که این کامنت رو نوشتی
سپاسگذارم که این تجربه گرانبها رو به اشتراک گذاشتی
واقعا همینطوره ریشه خیلی از ترس ها شرک و بی ایمانی هست
چقدر پنهان هستند این شرک ها در لایه های ذهن مان
ما با پیدا کردن این شرک ها و برطرف کردن شان با توکل و توحید پله های خوشبختی رو بالاتر میریم
آرزوی خوشبختی و موفقیت بیشتر شما
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان عزبزم
این فایل نشونه من بود
أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ=تنهابایادخداونددل هاارام میگیرد
أَلَیْسَ اللهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ
ـــــــــــــــ
آیا خدا کفایتکننده بندهاش نیست؟
(سوره الزمر، آیه 36)
وقتی احساس خوبی داشته باشه مابه منبع اصلی (خداوند)وصل ونزدیکیم وذهن وروح مابه هم بسیارنزدیکه باعث میشوداتفاقات عالی رودرزندگی خودمون تجربه کنیم وبرعکس اگه احساس بدی داشته باشیم(شیطان)یعنی ازفرکانس خداونددورهستیم واتفاقات بدروتجربه میکنیم
چون شیطان کارش همینه ناامیدت میکنه افسردت میکنه حالتوبدمیکنه ولی تومیتونی تاتغییرفرکانست شرایطوبه نفع خودت تغییربدی
توهرشرایطی که هستی حتی توبدترین شرایط بازهم نعمت هایی روداری که میتونی به خاطرشون سپاسگزارباشی واحساستوخوب کنی
وقتی تومسیردرست باشی وحالت خوب باشه هراتفاقی بهظاهربددراخربه نفع توتموم میشه
فقط بایدتوکل داشته باشی وایمان به پروردگارمتعال بدون که خداوندخوبی تورومیخوادوعاشق توهست وتواگه پیشرفت کنی باعث پیشرفت جهان شدی وخداوندخیلی خوشحاله که توداری جهانشوگسترش میدی وحمایتت میکنه وکمکت میکنه
تواگه احساستوبدکنی خودت به خودت ظلم کردی وخدادندمهربان وبخشندس وهرگزبرتوستم نخواهدکردوخودت باارسال فرکانس هاوتوجهت داری زندگیتوخلق میکنی یابه سمت سقوط وبدبختی یابه سمت خوشبختی وسعادت دنیاواخرت
همه چیزدست خودمونه
یک داستانی روبراتون تعریف کنم
ماچندروزدنبال خونه میرفتم ودیروزتونستیم یک خونه خوب روپیداکنیم وپول اولیه روپرداخت کنیم بعد1ساعت اون بنگاهی به من زنگ زدکه این خونه رومالک به شمانمیده ومعامله برگشت خورداولش یکم ناراحت شدم ولی به خودم چندبارگفتم
=========الخیروفی ماوقع=====
حتماخیریتی درش هست وخونه باشرایط بهتربرامون اکی میشه
===امروزیک خونه باشرایط بهترروماقولنامه کردیم===
ای رب ودودمن چه دانستم توراحکمت چه بود
هربلایی که ازتوآیدرحمتیس
هرکه رافقری دهی ان دولتیست
توبس زاندیشه برتربوده ای
هرچه فرمانست خودفرموده ای
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
با سلام به استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی
سالهای سال زندگی ام رو با این افکار سپری کردم که بهشت و جهنم فقط مخصوص دار آخرته
سالهای سال کلید رفتن به بهشت رو خوندن نماز و گرفتن روزه میدونستم که هیچ وقت مفهومشون رو درک نکرده بودم
سالهای سال فکر میکرم سختی کشیدن در این جهان مسیر رو برای رفتن به بهشت ابدی هموار میکنه
سالهای سال فکر میکردم فقیر بودن یعنی مسافر بهشت بودن
سالهای سال فکر میکردم که خداوند فقر و ثروت رو در سطلی جمع کرده به هر کی بخواد میده و به هر کی نخواد نمیده و این یعنی تسلیم بودن
سالهای سال برای فرار از جهنم و آتش دوزخ یکسری ذکر ها رو که ورد زبونم بود رو تکرار میکردم با هیچ احساسی
سالهای سال اگر کسی میگفت بهشت رو میشه توی این دنیا هم دید وهم تجربه کرد اون رو دروغگویی بیش نمیدونستم تازه اگر کسی پیدا میشد .آخه کسی نبود همه مثل خودم بودن و مثل خودم فکر میکردن
سالهای سال بود که به خاطر وعده ی بودن در بهشت که نمیدانستم راسته یا دروغ خودم رو از خیلی لذت ها محروم کرده بودم
سالهای سال بود که چنان کنترل ذهنم رو از دست داده بودم و کنترلی روی رفتارم نداشتم که خیلی وقتها خیلی کارها رو ناآگاهانه انجام میدادم و بعدش هم احساس ندامت و پشیمانی میکردم
سالهای سال بود که احساس گناه عین ی زنجیر گلوم رو میفشرد و میخواست خفم کنه
سالهای سال بود که میخواستم خودم همه ی مسائلم رو حل کنم و چون نمیتونستم بارها سرخورده و نا امید میشدم
منظورم از سالهای سال نه دوتا نه سه تا و نه چهار تا سال بود .این موضوع چهل سال طول کشید تا اینکه در سن ۴۰ سالگی خداوند من رو محمدوار کشوند به کنج ی اتاقی و خلوت گزینی من شروع شد و کلامش رو از زبان عباس منش به من منتقل کرد میدونین چرا؟
چون من خودم آماده نبودم باید ی کانالی باز میشد تا از طریق اون کم کم آگاهی ها به من منتقل بشه کانالی که به اون بالا وصل بود
مریم جان فقط شما نیستی که چیزهای گرانبهایی رو از استاد عباس منش آموختی هرچند که شما لیاقتش رو داشتی که از نزدیک و بدون واسطه اون آگاهی ها رو دریافت کنی
فقط شما نیستی که قانون فرکانس رو از استاد یاد گرفتی که احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب
فقط شما نیستی که فهمیدی تنها عاملی که زندگیت رو در این دنیا و اون دنیا رقم میزنه باورهاته
فقط شما نیستی که فهمیدی خدا رو برای بهشت و جهنمش نخوای
فقط شما نیستی که فهمیدی بهشت رو میشه در این دنیا هم تجربه کرد که البته شما لیاقتش رو داشتی و زود تجربش کردی
فقط شما نیستی که مفهوم توکل رو یاد گرفتی از استاد
فقط شما نیستی که یاد گرفتی چطور ذهنت رو کنترل کنی
همه ی بچه های سایت که روی خودشون کار کردن درجاتی از این چیزهایی که شما آموختی رو تجربه کردن البته که بسته به میزان کار کردنشون اون نتیجه ها رو گرفتن اما تمامی این اتفاقات رو در مدارهای مختلف تجربه کردن
البته که شما بهترین الگوی عمل کردن به آموخته های استاد هستین چون نتایجتون داره این رو نشون میده
البته که شما دارین توحید عملی رو در سطح بالایی توی زندگیتون پیاده می کنین
البته که شما دارین نتیجه ی اون بهایی رو که پرداخت کردین رو دریافت میکنین
البته که فرکانس من نوعی هنوز خیلی با فرکانس شما فاصله داره اما با افتخار میگم که همه ی ما شاگرد مکتب عباس منش هستیم و تایید میکنیم و صحه میذاریم بر هر آنچه که شما در مورد استاد و آموزه هاشون میگین
البته که ما داریم ایمان به غیب رو یاد می گیریم همون ایمان به غیبی که توی سوره حمد بارها و بارها میخوندیمش عین ی ورد اما نمیدونستیم چیه .همون سوره ی حمدی که هی مجبورمون میکردن که حفظش کنیم اما هیچ وقت ی نفر نبود و نتونست اینقدر واضح برا مون تفسیرش کنه و توضیحش بده . داریم این ایمان رو یاد میگیریم تا فقط به آرامش درونیمون فکر کنیم و چگونگی انجام شدن کارها رو به خدا بسپاریم
البته که ما هم داریم یاد میگیریم که مهمترین الویت زندگیمون کنترل کانون توجهمون باشه
البته که ما هم داریم یاد میگیریم که به خدا توکل کنیم
اما نکات فایل:
چقدر خوبه استاد که هی دارین قانون رو برامون تکرار میکنن تا یادمون نره. تا ما هم یاد بگیریم که هی این قانون رو به خودمون یادآوری کنیم و چه تکرار شیرینیه این تکرار چون:
جنسش بهت آرامش میده
چون تکرارش قانونمندی جهان رو یادت میاره و این قانون نظم رو یادت میاره و پیشرفت و بهبود
چون تکرارش یک معاده له ی ساده بدون مجهول رویادت میاره
چون تکرارش راه حل پایان دادن به تمامی احساسات بدی رو به یادت میاره که شیطان وعده داده برای منحرف کردن انسانها از مسیر درست خداوند
چون تکرارش تکرار رها شدن از فرع و چسبیدن به اصله
چون تکرارش از جنس تکراریه که خدا توی قرآن بکار برده برای وعده ی بهشتش
و چه زیباست این تکرار
این تکرار اولین تکرار زندگیمه که تکرارش هی امید و انگیزم رو بیشتر میکنه
الان که دارم فکر میکنم من هیچ وقت قسم میخورم هیچ وقت از تکرار این تکرار حتی ذره ای خسته نشدم. دو ساله که هر فایلی رو گوش میدم این اصل هی داره تکرار و تکرار میشه و اینجاست که یاد حرف مریم جان می افتم که حرف های استاد رو اگر هزار بار هم گوش بدیم باز احساس میکنیم این آ گاهی جدیده. هیچ وقت کهنه نمیشه. هیچ وقت قدیمی نمیشه . به هیچ دوره و زمانی محدود نمیشه .با پیشرفت تکنولوژی نیاز به این هی بیشتر و بیشتر میشه
ممنون استاد که اینقدر خواست به بچه های سایت هست که هی دارین این کلید تقلب رو بهشون میگی مثل سوره ی حمدی که گفتین کلید تقلبه
کلیدی که به همه ی قفل ها میخوره. کلیدی که میتونه توی جیب همه ی ما باشه. کلیدی که کسی قایمش نکرده که ما بخوایم بگردیم و پیداش کنیم. کلیدی که در دسرس هممون هست
همیشه هر اتفاقی می افته ی خیریتی توش هست. باید نگاهمون به اتفاقات به ظاهر نامناسب این باشه که ی اتفاق خوبی در راهه:
چقدردرک این جمله میتونه به تقسیم بندی اتفاقات به خوب و بد توی ذهن ما خاتمه بده و یک اصلی رو در ذهن ما جایگزین این تقسیم بندی کنه که:
هر اتفاقی = یک خیریت
آخه وقتی می گیم اتفاق خوب داریم و بد ذهن میره دنبال این که اتفاق بد چیه؟ و سعی میکنه برای اون جواب پیدا کنه چون ما عادت کردیم که برای اتفاقات بد دنبال دلیل بگردیم نه اتفاقات خوب اما وقتی اینو باور کنیم که هر اتفاقی خیره دیگه ذهن درگیر اتفاقات نمیشه و دنبال دلیل و مدرک نیست و بنابراین فکر غالب ذهن ما اینه که اتفاقات همه خیرین پس گزینه دیگری برای جستجو کردن نمیمونه.
قول استاد:
اگر شما در هر لحظه از زندگیتون احساس خوبی داشته باشین اتفاقات فوق العاده خوبی براتون رخ میدن:
اگر من باور داشته باشم که جهان در هر لحظه در حال تغییر و بهبوده و من هم به عنوان جزیی از این جهان هر لحظه در حال تغییرم
اگر من باور داشته باشم که خدواند هر لحظه داره جهان رو هدایت میکنه و من هم به عنوان جزیی از این جهان هر لحظه در حال هدایت شدن هستم
اگر من قانون فرکانس خوب اتفاقات خوب رو باور داشته باشم
اگر من لحظه ای بودن ارسال فرکانسم هام رو باور داشته باشم
اگر من باور داشته باشم که هر لحظه در حال ارسال فرکانس و دریافت جواب اون هستم
پس اگر من در هر لحظه فرکانس خوبی بفرستم لاجرم اتفاقات خوبی رو دریافت میکنم و درستی این قول و وعده ی استاد خودبخود برای من ثابت میشه
قوانین خداوند ثابتن و استثنایی ندارن فرقی نمیکنه شما کی باشی کجا باشی چه جنسیتی داشته باشی چه مذهبی داشته باشی و همین خیال آدم رو راحت میکنه چون دیگه مکان زندگی براش مهم نیس. جنسیت براش مهم نیست. دین و مذهب براش مهم نیس .مهم دانستن قوانین و عمل کردن به اونهاست و پذیرفتن این، جهان رو به یک سرا و یک ملت تقسیم میکنه با یکسری قوانین ثابت و این عمل کردن و یا نکردن به قوانینه که نتیجه رو رقم میزنه .و درک همین خیلی از سوالاتی که سالها ذهن ما رو درگیر خودش کرده بود جواب میده اونوقت دیگه ایرانی و آمریکایی نمیکنیم نژاد برتر و پست نداریم .ی خدا هست ی جهان هست و یکسری قوانین مشابه .خدایا درک همین چقدر میتونه به عوض کردن دیدگاه ما کمک کنه
احساس خوب داشتن و ماندن در احسا خوب ی مهرته که نیاز به تمرین و تکرار داره:
خودم من اوایل آشنایی با استاد درک احساس خوب برام سخت بود که منظور از احساس خوب چیه و چطور میشه بهش دست یافت .اصلا ی جورایی برام رویا بود .اما کم کم با کار کردن روی خودم جزیی از وجودم شد بدون اینکه خودم متوجه بشم و الان تفکیک احساس خوب و بد خیلی برام راحت شده چون جنسشون رو میشناسم. خدایا شکرت که ی زمانی دنبال احساس خوب بودم که پیداش کنم الان دنبال اینم که ی وقتایی که احسام بد میشه سریع کنترلش کنم.
خدایا واقعا با بالا رفتن مدار چقدر درک آدم هم میره بالا. من قبلا این فایل رو گوش داده بودم اما الان دارم مفهوم ایمان رو میفهمم:
ایمان یعنی داشتن احساس خوب
ایمان یعنی داشتن آرامش
ایمان یعنی داشتن امید
ایمان یعنی داشتن شوق و ذوق
پس در تمام اون لحظاتی که من احساسم خوب بوده ایمان داشتم. چقدر خوشحالم پس من طعم ایمان رو چشیدم اون لحظاتی که کاملا وصل بودم اوج ایمان من بوده و اون لحظاتی که احساسم بد بوده و توی فرکانس بد بودم بی ایمان بودم
خدای من پس فاصله ایمان و شرک رو احساس من پر میکنه
خدایا چه آگاهی نابی رو من امروز دارم درکش میکنم بعد از دوسال کار کردن روی خودم
خدایا شکرت که با آشنایی با استاد عباس منش کفه ایمان من سنگین تر شده البته که ساعت هایی هم مشرک بودم اون ساعت هایی که احساس بدی داشتم اون ساعت هایی که ترسیدم و نگران شدم اما تونستم آگاهانه کنترلشون کنم اونم با یادآوری قانون و تکرار اون با خودم
خدایا شکرت که استاد عباس منش باعث شد که من تو رو پیدا کنم تو رو باورم کنم و به سمت تو حرکت کنم
خدایا شکرت که اون ی ذره انتظاری که از بندگانت داشتم اونم به خاطر شرکم الان ندارم
خدایا شکرت که دست گدایی پیش بندگانت دراز نمیکنم
خدایا شکرت که دیگه احساس گناه نمیکنم
خدای شکرت که با تمام اشتباهاتی که قبلا داشتم میدونم که دوسم داری و بهت نزدیک شدم که دیگه کمتر اشتباه کنم
خدایا شکرت که هر وقت ازت میخوام رزقم رو میرسونی و حسابم رو پر میکنی
خدایا شکرت که دیگه به تضادهای زندگیم به عنوان نقمت و نکبت نگاه نمیکنم
خدایا شکرت که اگر چه مردم ظاهرا من رو موفق نمیدونن و هرچند وقت یکبار نیش و کنایه هایی رو بهم میزنن اما میدونم این دو سال توی زندگیم موفق بودم چون تونستم شخصیتم رو تغییر بدم و پیشرفت کنم
خدایا شکرت که با شناختنت دیگه از مرگ نمیترسم و اگر مرگم فرا برسه به استقبالش میرم فقط ی فرصتی رو میخوام که ثروت رو هم بچشم مثل همه ی اون چیزهایی که با باور کردنت چشیدم
خدایا شکرت که قبل از مرگم با قوانینت آشنا شدم که اگر نمیشدم زندگی پوچ و بی معنی رو داشتم
خدایا شکرت برای بودن با استاد عباس منش و بچه های سایتش که همشون ی جورایی تو رو باور کردن ودارن از با تو بودن لذت میبرن
خدایا شکرت بخاطر آنچه که بر زبانم جاری کردی و من نوشتم
سپاس استاد و مریم عزیزی که طبق الهاماتت عمل میکنی و خدا از طریق شما نیازهای ما رو برآورده میکنه با این فایل های بینظیر
سلااااااام و دوهزار سلااااام
دوست عزیز بهشدت حرفات شیرینن.
یعنی معتقدم این کامنتت بهترین تفسیر و توضیح در مورد فایل استاد بود.
کلا کامنتتو کپی پیست کردم تو دفترچه گوشیم که بازم بتونم بخونمش البته همراه با اسمت!
به شکل بسیار عجیب و غریبی ازت تشکر میکنم!
آفرین.
تکرار میکنم: آفرین
سلام دوست عزیزم .خدا رو شکر که تونستین با این کامنت ارتباط برقرار کنین. و خدا رو شکر که شما و امثال شما باعث میشین که من برگردم و دوباره کامنت خودم رو بخونم و نکاتی که نوشتم برام مرور بشه .شما دستی از خدا شدین که من به خودم یادآوری کنم که اتصال به منبع میتونه هر چیزی رو رقم بزنه.سپاسگزارم
به نام تنها خالق هستی
سلام بر نازنینم نسرین خانم
غوغا کردی عزیزم با این کامنتت
هزاران احسنت بر شما و این همه آگاهی، بی نهایت لذت بردم
چقدر توی اکثر موارد با شما همزاد پنداری کردم، اون نماز خوندن های از روی ترس، اون ذکرهایی که نمیدونستیم آخرش که چی،اون شب زنده داریهایی که اکثرش ریا بود، اون روزه هایی که سراسر حال بد بود و فقط گرسنگی و غر زدناشو یادمه و هزاران مورد دیگه
ولی الان آگاهانه، آگاهانه داریم تغییر میکنیم، خیای کار داریم اما کم کم میریم جلو و رشد میکنیم
خدایا هزار بار شکرت بابت لیاقت خوندن کامنت های دوستان آگاهم که از هزاران کتاب موفقیت هم ارزشمندتره آخه از جنس خودمه، از جنس واقعیت های دنیاست و مطابق قوانین خداونده که استاد عباسمنش ما رو باهاشون آشنا کرده
ممنونم نازنینم، همیشه بنویس برامون و من عاشقانه میخونم و حالمو خوبتر از خوب میکنم
برات بهترینهایی که آرزو داری رو از خداوندم خواستارم♥️♥️
سلام زهرا جان دوست عزیزم که داره در مسیر خدا خیلی خوب حرکت میکنه. زهرا جان همیشه از خوندن کامنت هات لذت میبرم .اونقدر خوب داری کار میکنی که لایق جاری شدن خداوند تو تمام ابعاد زندگیت هستی .تبریک بهت میگم عزیزم . شما هم باز بنویس تا ما هم از خوندنشون لذت ببریم ودرکمون بهتر بشه. ممنونم
خدایا شکرت
جانمی جان یوووووووووووووهوووووووووو
فایل داره دانلود میشه و من اسمش مسرورم
همون چیزی که احساس میکنم باید بشنومه
درک و عمل خیلی بهتر مفهووم الخیر و فی ما وقع
یووووووووووهووووووووو
دانلود شد
بزن بریم گوشش کنیم
چند بار
و بیاییم بنویسیم
عاشقتم
خدایا شکرت الله اکبر
من امروز بی خودی ها
داشتم این بیتو میخوندم
یک گره گشودی ان هم به غلط ؟
بعد چند باری تکرار کردم
بعد به خودم اومدم گفتم این چیه داری میخونی ول کن و……..
و الان
روز شمار امروز من
دقیقا همین شعره هست
الله اکبر
خدای من شکرت
چجوری اخه ساده و بدیهی هدایت میکنی؟
نشانه میفرستی؟
خدایا شکرت لتس گو تو استارت خداکنه یادم بمونه اخر این کامنت از رد پای بهبود بخشی هام بگم
خداای شکرت
1 هر اتفاقی میفته یک خیرتی توش هست
و باید نگاهمو به اتفاقات به ظاهر نامناسب
این نگاه باشه که یک اتفاق
خوبی در راه هست
و حتما
مطمئنا
صد در صد
اگر من
احساس خوبی رو در همه لحظات زندگیم داشته باشم
اتفاقات فوق العاده عالی از در و دیوار و زمین و اسمون برای من رخ میده
این یک قانونه
اگر احساس خوب داشته باشم اتفاقات خوب رخ میده و اگر احساس بد داشته باشم اتفاقات بد رخ میده
این یک قانونه و استثنایی هم نداره
اگر سعی کنم در تمام طول شبانه روز
در هر شرایط و در هر موقعیتی احساسمو خوب کنم ،مطمئنا اتفاقات خوب جوری از در و دیوار وارد زندگیم میشه که منو مبهوت میکنه
این کار شاید در سروع کار ساده ای نباشه اما قطعا
با تمرین و تغییر باور ها این اتفاق میفته
2 خدایا شکرت یه نکته خوب سیستمی نگاه کردن به خداوند و سعی در بهتر و بهتر عمل کردن به ذهنم رسید
همین بلد کردن جمله در زیبایی قبلی
اگر من دو ستاره رو یه طرف نزارم یا کم بزارم سیستم بلدش نمیکنه
سیستم اینجوری عمل میکنه قانونش اینه
اینطوری تایپ کنی بلد میکنه
نکنی نمیکنه
بدون هیچ تعارفی که حیفه
این جمله خیلی خوبه بلد بشه یا………..
خود استادم سیستمی نگاه میکنه
و دست نمیبره بر کامنتها
و خداوندم همینه
عاشق ماست و مارو هدایت میکنه به مسیر پیشرفت
حالا ما بخوایم بشنویم میشنویم عمل کنیم نتیجه میگیریم عمل نکنیم و مغیر با قانون عمل کنیم عذاب میکشیم
هیچ مستثنایی نیست که دلش بسوزه و بگه حالا این احساس بدشو این همه فرکانس بدش فیلتر و…….
نه فرکانس خو ب
اتفااقت خوب و شنیدن اون هدایت ها
فرکانس بد اتفاقات
خدایی که مارو دوست داره هدایتمون میکنه و کرده به این مسیر وقتی خودمون خواستیم ولی هیچ دستی نمیبره
همه چیز باز تاب فرکانسمونه
و زیبایی ش اینه که فیلتر نمیکنه همونو بهت برمیگردونه اما
این نیست که چون یه هفته یه سال 10 سال یا هرچی فرکانس بد و شرک و……فرستادی دیگه هدایت نکنه و نتونی بهتر بفرستی و بهتر بسازی
زیباییش اینه که هروقت بخوای مسیرتو عوض کنی هدایتو میشنوی و همه چیز به همون سمت انجام میشه و به محض تغییر فرکانست و رسیدن به ثبات فرکانسی نتایج متفاوت میشه
به محض تکرار کنترل کانون توجه
به سادگی
و این خیلی زیباست
و این خیلی ارامبخشه
خدایا شکرت
این خیلی احساس اطمینان بهت میده
خیلی کمکت میکنه خودتو ببخشی
دوباره به مسیر بیایی
گذشته و اشتباهاتت و عدم عمل به قانونو رها کنی از همین لحظه دوباره متعهدانه تر ادامه بدی
با این باور که همه اشتباهاتمم حتی در اخر به نفع منو جزو روند پیشرفت و درک و عمل بهتر و بهتر به قانونه
3 خدایا شکرت
روند جهان همواره خیر و خوشی و خوبیه
وقتی احساس خوب دارم یعنی ایمان دارم
ملاک ایمان
احساس ارامش درونیه
هرچقدر احساس ارامش داشته باشم
هرچقدر احساس خوب داشته باشم یعنی
من به یک نیرویی ماورای نیروی خودم اعتقاد دارم
که اون نیرو محافظ منه که اون نیرو با منه
به این میگن ایمان
به شرطی که در هر موقعیت و شرایط و اتفاق و موقعیت هایی اینطوری عمل کنم
نشان ایمان نشان زاهدی ایمان احساس خوبه
اگر احساس خوب دارم ایمان دارم
اگر امید دارم یعنی ایمان دارم
اگر احساس ذوق و شوق دارم یعنی ایمان دارم
(اوووووووم خدایا شکرت عجب لیموی ترششششششششششش خوشمزه ای )
اگر ارامش دارم یعنی ایمان دارم
به نظرم همه اینا
احساس خوب و ارامش و……از وجود ایمان نشعت میگیره
4 الا به ذکر الله تطمئن القلوب
تنها با یاد خداوند دلها ارام میگیرد
5 خدایا شکرت من شدیدا به این اعتقاد دارم و هی هم دارم گسترشش میدم و به نظرم این داستان بیانگرشم بود
که تضاد ها و مشکلات و سختی ها ظاهرا بد هستن
اما به من کمک میکنن
تا توانایی بیشتری پیدا کنم
تا از توانایی هام بیشتر استفاده و شخصیتمو رشد بدم
یه جورایی اگه من حرکت نکنم جهان منو وادار به حرکت میکنه و تنگنا کمکم میکنه رشد کنم
البته من اگاهانه شعی میکنم خودم حرکت و تغییر کنم و نزارم به اونجاها برسه
اما اگر به خاطر اشتباهاتی رسید،من احساسمو بد و سرزنش نمیکنم خودمو(یعنی دارم سعی میکنم بهتر و بهتر اینطوری عمل کنم)و مثل یک پله رشد خودم و شخصیت و توانایی هام و خلاقیت و دریافت الهامات ازش استفاده میکنم
یه جورایی میتونه نقطه عطف باشه
6 خداای شکرت
خدا همه ی ماهارو دوست داره با تمام اشتباهات و خطاهامون
میدونی عشق بی غید و شرط
همواره یاور همواره هدایتگر همواره دوستار همواره بخشنده همواره رزاق همواره یاری دهنده همواره خوشبخت کننده
حتی وقتی اشتباه میکنیم
نتیجشو خودمون میگیریم اما حتی وقتی به اشتباه خطاهایی رو تکرار میکنیم
قهر نمیکنه
روی برنمیگردونه
همواره مارو هدایت میکنه
حالا ما کی میتونیم هدایت و لطف و عشقشو دریافت کنیم؟
وقتی بخوام
در یک کلام وقتی بخوام
یا اگاهانه یا نااگاهانه
فرکانسشو بفرستم
وقتی تسلیم شم نه تسلیم شرایط سخت نه
تسلیم خداوند و اجازه بهش برای رهبری زندگیم برای سروری زندگیم
و همراهش بشم
و لذت ببرم و عمل کنم و پیش برم
وقتی رها کنم
و شادانه با ایمان رو خودم کار کنم
با تکرار این کارا میاد نتایج
با ادامه دادن هی هدایت ها هی نعمات هی شادی و لذت ها پر رنگ و فقر و بدبختی و غم و اندوه کمرنگ و کمرنگ تر میشه
7 خدایا شکرت اولش داره نتیجه یک عمر بی ایمانی
یک عمر باور ها و فرکانس بد
یه عمر شرک
یک عمر تکیه بر بقیه
و تکرار و تکرار مداوم فرکانسای بدشو میگه
داره میگه
عادت زندگی خیلیا رو که دیگه فکر کردن طبیعت زندگی همینه
اما در ادامه داستان به سمتی میره که بیانگر اینه که
نه
همه چیز میتونه بهتر باشه
طبیعت زندگی خیر و خوشی هست حتی اگر ظاهرش اینو نگه
همه چیز خوبه
همه چیز نکات مثبتی داره
وقتی ببینیش وقتی نخوای سریع نا امید شی نتایج خیلی خوبو دریافت میکنی
و به نظرم داستان بیانگر اینم هست که اره همه نجوا ها هست که پیرمرده میگه این گره رو تشخیص ندادی و…. اما با وجود همه اینا وقتی بتونی دنبال راه کار بگردی وقتی با احساس خوب زاویه نگاهت میتونی نتیجه و خیریتشو ببینی و حتی تغییرش بدی به سمت دلخواه
8خدایا شکرت ووووووووواوووووو ووووووووواوووووووووو وااااااوووووووو
دقیقا سوال من این بود که چطور این اتفاق خوب براش افتاده
مگه تو فرکانس و مدار بد نبوده؟
و الان
کی؟
وقتی قدم برداشتم
شروع به نوشتن کردم
پاسخش رو خداوند بهم گفت
وقتی اتفاق خوب براش افتاد وقتی شرایط تغییر کرد که تونست سپاسگزار باشه واسه گندم و لذت ببره و با باور به خدای جلیل و گره گشا ازش درخواست کرد (کی درخواست کرد ؟با چه باوری؟ وقتی گفت باور کرد میتونه گره هارو بگشای به خاطر دادن گندم با این باور که خداوند گره گشا ست و بزرگ و قدرتمند و گره بی نهایت ادمو گشوده بنا بر این باوراه کارا رو میکنه باید بخوام و بزرگ بخوام با باورای بزرگ و اونوقت خداوند بزرگتر و نامحدود تر از اونچه که فکر میکنم بهم میده به شرط و مقداری که من باورمو ازش بزرگ کردم )و در نهایت دیدیم که چقدر خداوند بزرگوارانه طلا بهش میده
او فقط فروش اینا رو درخواست کرد اما با سپاسگزاری به خاطر گندم خداوند بهش زر داد
و خدایا شکرت اینکه هیچ کس بهش هیچی نداد نقطه عطفی شد برای سپساگزاری برای گندم
خدایا شکرت
واقعا خدایا شکرت
دلم میخواد در درسهامم همینطوری تفکر کنم و بیام قانونو باز بینی کنم و سرسری رفع تکلیف گونانه نخونم و ننویسم
انشاءالله
9 خدایا شکرت باید مراقب باشم موقع تضاد ها نجواها اونقدر منو کنترل نکنن کع مثل پیرمرد داستان شروع به نالیدن و ناسپاسی کنم
ببین چقدر زود تا شرایط بر وقفش نشد نا سپاس شد
من باید سپاسگکزار باشم حتی موقع تضاد
چجوری میتونم اینطوری باشم؟
وقتی که باور و عادت توکل و تکیه تنها به رب و توحید باور به الخیر و فی ما وقعو بسازم و هی سعی کنم بهتر عمل کنم
و اونوقت خواهم دید نتیجه از اونچه خوبی که من فکرشو میکنم هم بهتر میشه
باید بتونم ذهنمو کنترل کنم
با تکامل
قدم قدم
بهبود ببخشم
خدایا شکرت یادم اومد که اخر کامنت بهبود بخشی هارو بنویسم
ممنونم رب من
10 خدایا شکرت استاد چقر عالی و با احساس و خوب میخونی
11 خدایا شکرت همیشه خدا با من هست
12 خدایا شکرت چقدر احساس خوبی داره این لحظه که برمیگرده و زر هست پشت سرش
چقدر ایمان ادم قوی تر میشه
چقدر مطمئن تر میشه
چقدر سعی میکنه رها تر باشه
چقدر سعی میکنه از هر چیز زندگیش لذت ببره و بزاره خداوند بهترینهارو وارددزندگیش کنه
واقعا خدایا شکرت
13 خدایا شکرت این ابیات باید نوشته بشه
سجده کرد و گفت که ای رب ودود(خدایا شکرت نشونه عمل به الهام خداونن نوشتن ابیات اومد همین الان حقوقو واریز کردن با اولین 1 میلیون افزایشش یوووووووهووووو خدایا شکرت)
من چه دانستم تو را حکمت چه بود
هر بلایی کز تو اید رحمتی است
هر که را فقری دهی ان دولتیست
تو بسی زندیشه برتر بوده ای
هرچه فرمان است خو فرموده ای
زان به تاریکی ذاری بنده را
تا ببیند ان رخ تابنده را
تیشه زاند بر هر برگ و بندم زنند
تا که با لطف تو پیوندم زنند
گر کسی را از تو دردی شد نصیب
هم سرانجامش تو گردیدی طبیب
هرکه مسکین و پریشان تو بود(خدایا شکرت 9 و 29 دقیقه ،10 و 10 ثانیه ،10 و 1 ثانیه 9 و 33 ثاینه همه رو دیدم )
هرکه مسکین و پریشان تو بود
خود نمیدانست و مهمان تو بود
رزق زان معنی ندادندم خسان
تا تو را دانم پناه بی کسان
ناتوانی زان دهی بر تندرست
تا بداند انچه دارد زان توست
زان به درها بردی این درویش را
تا که بشناسد خدای خویش را
اندر این پستی غذایم زان فکند
تا تو را جویم ،تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز(میگه من شرک داشتم و شرکم عامل فقیریم بود پس توحید = ثروت همونطور که وقتی توحید ورزید و سپاسگزاری کرد و از خدا دید گندم رو بهش زر داد )
گرچه روز و شب در حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال
تو کریمی ای خدای ذو الجنان
بر در دونان چو افتادم ز پای
هم تو دستم را گرفتی ای خدای
گندمم را ریختی تا زر دهی
رشته ام بردی تا گوهر دهی
(خدایا شکرت دقیقا به نظرم مستاق دو تا چیزه
1 خدا گر ببندد ز حکمت دری
ز رحمت گشاید در دیگری
یعنی هیچ بمبست و بدی ای وجود نداره خیر و رحمتی موجوده
و 2 خلا ایجاد کردن که قدیمی و کهنه رو بریز دور من میخوام بهت نوشو با کیفیتشو بدم
وقتی گندم رو بریزی فضا داری زر بگیری
وقتی تو پاکیزه کنی محل زندگیتو فضا میدی جهان ماشین و ثروت و نعمت و زیبایی و برکت بهت بده)
در تو پروین نیست فکر و عقل و هوش (11 و 1 ثانیه رو دیدم یووووووووهووووو نشونس)
و نه دیگ حق نمیافتد ز جوش
خدایا شکرت خیلی زیبا میگه
نام میبره همه بلا هارو و میگه همه اینا میتونه خوب باشه همه چیز خیره
14 خدایا شکرت
اگر هم به ظاهر داری میبینی تو زندگیت مشکل به وجود میاد این دقیقا همون راهیه که باید بری این دقیقا همون نعمته
این دقیقا همون ایده ایه که بهش نیاز داری
این دقیقا همون مسیریه که میتونه بهت کمک کنه برای رسیدن به هدفت
هر بلایی که از خداوند میاد یه رحمتیه
به این دلیل برای من مشکل ایجاد سد که تور پیدا کنم
که بهتر درک و فقط به تو تکیه کنم
چون تا این کارو نکنم اوضاع خوب نمیشه
اگر مشکلی در زندگیم پیش میاد خدارو پیدا میکنم
خدایا شکرت وقتی من خدارو فراموش میکنم به عنوان تنها منبع رزق و شادی و خیر و خوشی وقتی از فرکانس خدا دور شم ،در فرکانس بدی ها قرار میگیرم
اگر مشکلی به وجود میاد خدا اونو به وجود نیاورده من از فرکانس عشق و نعمتها دور شدم و طبیعتا به نقطه مقابلش میرسم
15 خدایا شکرت همین الان یه جمله خوندم احساس کردم بنویسمش
ادمای باهوش از اشتباهاتشون درس میگیرن
ادمای نابغه از اشتباهات دیگران درس میگیرن و سعی میکنن اشتباه نکنن
16 خدایا شکرت رزق و روزی همیشه فراوان نزد خداست و همیشه میتونم دریافت کنم فقط باید همفرکانس بشم با احساس خوب و فرکانس ثروت
17 خدایا شکرت عاشقتم استاد که این دعای خیر و شادی روح پروین اعتصامی هم به خودت برمیگرده
18 خدایا شکرت اگر چیزی رو از دست دادم به معنای کمبود نیست
به معنای نعمته جدید و بسیار بزرگتره
اما به کی میرسه این نعمت؟
به من
به کسی که بتونه اینطوری نگاه کنه به کسی که بتونه احساسشو کنترل کنه
کسی که بتونه در شرایط سخت خوبی هارو ببینهن نعمتها رو ببینه
در سخت ترین شرایط بی نهایت نعمت هست که میتونم سپاس گزار باشم و به احساس خوب برسم
19 خدایا شکرت ازت میخوام توکل و امید و ایمان و توحیدمو به خودت و باورمو بیتشتر و بهتر کنی که همه چیز به همین وصله
20 خدایا شکرت واقعا خدایاذ شکرت خیلی مهم بود خیلی اموزنده خیلی کمک کننده خیلی رشد دهنده
الحمد لله رب العالمین
خدایا شکرت
ممنونم
سپاسگزارم
عاشقتم
امریکا میبینمتون
با عشق