باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 89

بنام خدایی که نزدیک است واجابت می کند درخواست درخواست کننده را، بنام اوکه هرچه دارم از اوست

سلام به استاد ارجمندم ومریم مهربانم ودوستان بهشتی ام

خدایا شکرت….شکرت….شکرت

باوری که تغییرش ،درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود

زمانی که افرادی می‌بینیم که به موفقیت‌های زیادی رسیدند یا زندگی نامه افراد موفق را می خوانیم انگیزه می گیریم تا حرکت کنیم وباورکنیم که پس می شود خیلی مهم است که باور کنیم پس می شود اگر اون تونسته منم می تونم خیلی مواقع ما فقط بخاطر اینکه باور داریم که نمیشه یا امکان پذیر نیست ما به اهدافمون نمی رسیم

یعنی اکثر مردم جهان یکسری از موفقیت‌ها ،آرزوها را ندیده می گیرند چون فکر می کنند با این وضع مملکت ،خانواده نمی‌شود بعد یک نفر را پیدا می کنند که با همان شرایط ،باسرمایه اولیه اندک یا بدون سرمایه تونسته به آن موفقیت برسه این جرقه تو ذهنشان روشن میشه که پس می‌شود

اولین قدم برای اینکه به خواسته ای برسیم این است که باور کنیم که میشه به این خواسته رسید

یکی از عوامل مهم که میتونه این باور را در ما ایجاد کند این است که یک نفر تونسته پس ما هم میتونیم

اصل و اساس موفقیت:

درک قوانین الهی و عمل کردن به آنهاست

انگیزه گرفتن برای حرکت و قدم برداشتن: مرحله ی دوم تحقق اهداف است

طبق قانون:

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد گرم گرمی را کشید و سرد سرد

زمانی که باورهای من تغییر کندشرایط و موقعیت زندگی من نیز تغییر می کند

وقتی من خودم را تغییر بدهم شرایطم عوض می‌شودیعنی اینطور نیست که فکر کنم اگر من بایکی دیگه ازدواج میکردم ،شغل دیگه ای انتخاب می کردم کشور دیگه ای

انتخاب میکردم همه چی تغییر می کرد نه اگر من تغییر کنم در هر کجای دنیا که باشم میتونم زندگی ام را عوض کنم وجهان آرام آرام شرایط وموقعیتها را برام تغییر می دهدتا وقتی من نتوانم در کشور خودم در جایگاه کنونی ام به موفقیت برسم در جای دیگری هم نمی تونم به موفقیت برسم

هر کجا که باشم با تغییر باورهام میتونم زندگی خودم را خلق کنم ووقتی در جایی که هستم به احساس خوب رسیدم جهان مرا هدایت می کند به شرایط بهتر وبهتر ،ابتدا باید در جایی که هستم باتغییر باورهام نه تغییر شرایطم، به احساس خوب برسم وبا محیطم هماهنگ باشم

قانون :هرکسی هرکجاییکه هست ،جای درستش هست چه بدبخت ،چه خوشبخت ،…….اگر بخواهد اوضاع اش تغییر کند باید باورهایش تغییر کند

هیچ جایی در این جهان خراب نیست که مابخواهیم درستش کنیم اگر یه جایی خرابه در مغز ما خرابه

اگر افرادی در شرایط سخت زندگی می کنند آنها خودشان با باورهایشان آن جایگاه را انتخاب کردند

به محض اینکه افراد اراده کنند جهان خودش افراد، ایده ها به آنها می دهد که تغییر کنند به محض اینکه من بخواهم تغییر می‌کنم به محض اینکه به جای مقصر دانستن بقیه، باورهای خودم را مقصر بدانم،وقتی من با محیطم هماهنگ شوم جهان جاهای بهتر وهماهنگ تری را به من نشان می دهد

جهان نگاه می کند به فرکانس من وهر فرکانسی که دریافت می کند از همان جنس فرکانس را بیشتر وارد زندگیم می کند اگر در مورد بدبختی ،مشکلات وبیچاره گی صحبت می کنم جهان این فرکانس را می گیرد ومشکلات وبدبختی وفقر بیشتری به من می دهد وشرایطی فراهم می کند که این اتفاقات بیشتر رخ بدهد

اگر در مورد سپاسگزاری حال خوب ،خنده ،شادی صحبت میکنم وفکر می کنم وزندگی می کنم جهان از همین جنس شرایط واتفاقات را وارد زندگی ام می کند

وقتی من با خودم ،با جهان هماهنگ شوم جهان قدم به قدم شرایط وموقعیتهای بهتری را برایم فراهم می کند این یک قانون است

اگر در جایی که هستم تونستم به موفقیت برسم هرکجای دیگه هم باشم میتونم واگر در جایی که هستم نتونم هر جای دیگه هم که برم نمی توانم ،اگر تونستم در کشوری که هستم به آرامش،هماهنگی برسم ورشدوپیشرفت کنم بقیه جاها هم میتونم با استفاده از این قانون به هرآنچه می خواهم برسم

اگر قوانین را درک نکنم وخودم را تغییر ندهم با تغییر آدمها،کشور ،شغل و…زندگی من تغییری نمی کند به همان نسبت که باورهام را تغییر بدهم شرایطم نیز تغییر می کند

وقتی من در مدار درست قرار بگیرم وباورهام درست باشد وبا جهان اطرافم هماهنگ باشم اتفاقات راحت رقم می خورد واینقدر شرایط خوب پیش میرودکه هیچ عاملی نیست تا من نگران بشم، هیچ مسئله ای نیست که احساس کنم از حل آن برنیام یا مشکلی که اشکم را دربیاره وناراحتم کند وهمه چیز همین جوری اتفاق می افتد وقتی من هماهنگ باشم ،من روی باورهایم بصورت واقعی واصولی کار کرده باشم وقوانین جهان را درک کرده باشم

همه چیز بستگی دارد به خودم وقتی خودم عوض بشم همه چیز تغییر می کند وقتی من خودم منشأ خوبی ،خیر وبرکت باشم جهان هم برایم منشأ خیر وخوبی وبرکت هست، پس باید باور کنم هرکسی هرکجایی که هست سرجای درستش هست ونخواهم که چیزی را عوض کنم ومبارزه کنم با اطرافم وشرایط کسی را تغییر بدم فقط دنبال تغییر خودم باشم

اگر من تغییر کنم ،جهان بهترین چیزها را برایم فراهم می کند

هجرت

اگر شرایطی فراهم شد که با هماهنگی ،با آرامش ،بااحساس خوب که هجرت کنیم این کار را انجام بدیم

هجرت به رشد وپیشرفت ما کمک می‌کند همیشه هم دربهترین شرایط هجرت کنیم

اغلب مواقع ترسها ،وابستگی های عاطفی به ما اجازه هجرت نمی دهد واین نگرانی ها وترسها همه شرک است که اگر انسان خدا را باور کند میدونه که خدا همیشه باهاش هست ویار ویاورشه وهیچ وقت اورا تنها نمیگذاره حرکت می کند ومیره به مسیرهایی که باعث رشدش میشه وهجرت می کند وقتی اوضاع خوب هست برای پیشرفت وبهتر شدن اوضاع هجرت کنم ،وقتی جایی که هستم به موقعیت خوب رسیدم برای رسیدن به موقعیت بهتر هجرت کنم که اینم جهان هدایتم می کند

تاریخ اسلام براساس هجرت پیامبر از مکه به مدینه‌ هست وچقدر هجرت مهم بوده که مبدأ تاریخ اسلام ،از زمان هجرت پیامبر از مکه به مدینه هست وپیامبر بعداز اینکه هجرت کرد قدرت گرفت واین بخاطر ایمانی است که به قدرت خداوند داریم هجرت یعنی :ایمان به قدرت خداوند هجرت یعنی رفتن به جاهای ناشناخته که فقط توکلرمی تواند به من کمک می‌کند که وارد دل تاریکی‌ها وناشناخته ها،ترسهام شوم

اگر دوست دارم پیشرفت کنم موقعی که شرایطم خوب شد هجرت کنم باتجربه کردن چیزهای مختلف ،چیزهایی که دوست دارم بزرگ می شوم

برای اینکه من بتونم از ثروت ومادیات بگذرم باید لمسش کنم،باید به آن رسیده باشم ودرک کرده باشم واز آن سیراب شده باشم که بتونم بصورت واقعی از آن بگذرم کسی که تا حالا ثروت را تجربه نکرده دروغ میگه اگر بگه من از ثروت گذشتم واگر ثروت نداشته باشم همیشه ته ذهنم هست که ای کاش میداشتمش، ولی وقتی رسیدی وازش سیر شدی آنوقت میتونی بگذری از آن مثل بیل گیتس ،… که به مردم جهان کمک کنید وسراغ بقیه علائق بروید

اگر میخوام به خداوند برسم ،اگر میخوام از ثروت بگذرم باید به ثروت برسم وبعد از آن بگذرم

تنها راهی که می‌تونم فراوانی خداوند را درک کنم تغییر باورهام هست آنوقت می‌بینم که جهان بی نهایت ثروتمند است ،وهرآنچه که بخوام به من داده می‌شود تا جاییکه به بی نیازی برسم اینقدر به بی نیازی واستقلال مالی برسم که کاری که میکنم بخاطر پول نباشد ،بخاطر پول به بقیه التماس نکنم وجلو بقیه خم وراست نشم ،……

وقتی به بی نیازی می رسم که باورهام را عوض کرده باشم

این باور که من اگر ثروتمند شوم ،از خداوند دور می شوم ،یک باور شیطانی است وتا زمانی که این باور وجود دارد که من با ثروتمند شدن آدم بدی میشوم من هیچ وقت ثروتمند نمی شوم واگر من بتونم این باور را تغییر دهم درهایی از ثروت ونعمت به روی من باز خواهد شد

من باور دارم که ثروتمند شدن معنوی ترین، با فضیلت ترین ومحبوب ترین کار دنیاست ومن با ثروتمند شدن به خداوند نزدیکتر میشوم

من باور دارم ثروتمند شدن من منافاتی با خداوند وایمان ندارد

من باور دارم که خداوند بیشتر از من دوست دارد که من ثروتمند شوم وتمام خواسته هایم برسم ،تا زندگی زیباتری را تجربه کنم

من باور دارم که با ثروتمند شدنم به گسترش جهان کمک می کنم

من باور دارم که هرچقدر ثروتمندتربشم نیکو کارتر میشوم ومیتوانم به خانواده ام کمک کنم وبرای عزیزانم هدیه بگیرم

هرکسی اراده کند تا تغییر کند خداوند از طریق دستانش به اوکمک می‌کند تا تغییر کند

من باید یاد بگیرم که نتیجه خوب در زندگی ام بگیرم والگویی باشم برای دیگران که می خواهند نتیجه خوب در زندگی بگیرند

خدایا شکرت….شکرت…..شکرت

در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت