می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟!
اصل، اساس و قوانین جهان همواره یکی است اما این درک ماست که در یک فرایند تکاملی، بواسطه تکرار و تمرین قوانین و اجرای عملی آن در جزئیات زندگی مان، بیشتر می شود.
به همین دلیل هر بار که با درک قوانین بخشی دیگری از عزت نفس ام را می سازم و دستاوردهای بیشتری کسب می کنم و زندگی ی دلخواه تری برای خودم می سازم و خواسته های جدّی تری را به واسطه ی درک بهتر قوانین و مهارت بهتر در نحوه هماهنگی با آن می آموزم و در یک کلام، تجربه ی خالص تر و ساده تری از قدرتی می یابم از توانایی ام در خلق خواسته های به وسیله ی تنظیم فرکانس هایم و نزدیک کردن آن فرکانس ها با نگاه توحیدی به عنوان اصل و اساس قوانین، سعی می کنم آن آگاهی ها را در قالب یک دوره جدید به دیگرانی که مثل من همواره به دنبال بهتر شدن تجارب شان و بیشتر تجربه کردن، توانایی های نهفته در وجودشان در مسیر خلق خواسته های شان هستند، آموزش دهم.
همان آگاهی های که اول از همه برای خودم جواب داده است و خودم اولین شاگرد برای آموختن و اجرایشان بوده ام.
مأموریت دوره جهان بینی توحیدی، پرداختن به تنها اصلی است که نتیجه اش، رضایت از زندگی در تمام جنبه هاست.
من این اصل را در قالب:
“رابطه توحید عملی با تجربه ثروت”، “تجربه رونق در کسب و کار”، “تجربه روابط عاشقانه” و “تجربه سلامتی در جسم و آرامش و رضایت از زندگی”
در دوره جهان بینی توحیدی ۱، توضیح داده ام.
به اندازه ای که می توانی مطالب این دوره را بی چون و چرا بپذیری و اجرا نمایی، باورهای قدرتمندکننده تری می سازی و دقیقاً به اندازه قدرت و عظمت آن باورها، دستان حمایت گر خداوند و هدایت او را وارد زندگی ات می نمایی.
هدایتی که خود را به شکل: سرمایه اولیه، ایده، ایمان، انگیزه و امید برای حرکت، در مسیرت ظاهر می کند.
با اینکه تا کنون تنها ۲ جلسه از این دوره در اختیار دوستان قرار گرفته، اما اگر نگاهی به نظرات دوستان در این دوره نمایی، به وضوح درمیابی که، چقدر همه چیز در این دوره خالص تر و اصیل تر است و راه کارها برای شناخت قوانین و نحوه اجرای شان، تا چه حد ریزبینانه تر و کاربردی تر شده و چقدر با اساس وجود مان تطابق دارد.
پیام دوره جهان بینی توحیدی این است که: تنها یک مسیر برای رسیدن به رضایت از زندگی و احساس کنترل زندگی، در همه جنبه هایش وجود دارد و آن اصل و اساس چیزی نیست جز:
هماهنگ شدن با قوانین خداوند. اجرای توحید عملی در تمام لحظه های زندگی و ساختن شخصیتی توحیدی، که می تواند خداوند را به عنوان تنها منبع قدرتی که به همه ما به یک اندازه نزدیک است، باور کند و بپذیرد که زندگی او در دست خودش و باورهایش قرار داده شده و نه هیچ عاملی بیرون از او!
زیرا به اندازه ای که می توانی با قوانین خداوند هماهنگ شده و با کنترل ذهن و تمرکز بر جنبه های مثبت اطرافت، خود را به احساس بهتری برسانی، به مسیر نعمت ها، برکت ها و زیبایی های بیشتر، هدایت می شوی.
و این یعنی سرمایه گذاری روی باورهایت، برای دریافت هدایت خداوند در تمام لحظات زندگی.
موضوع مهمی که استاد عباس منش رسالت اش را اشاعه آن می داند.
زیرا وقتی این اصل به ظاهر ساده را درک و متعهد می شوی تا آن را مانند وحی منزل در زندگی ات عملی نمایی، آرام آرام، باورهایی قدرتمند کننده و خالص تری می سازی که شخصیت ات را توحیدی تر نموده و به مسیرنعمت های بیشتر، هدایت ات می نماید. آنوقت دیگر عجله ای نداری برای اینکه ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی، بلکه هدفت هماهنگ شدن با قوانین است تا از هر لحظه از زندگی ات لذت ببری و در آرامش باشی.
به گونه ای که وقتی به مسیرت نگاه می کنی، می بینی، نه تنها به معنای واقعی کلمه از همه سالهای زندگی ات با کیفیت تر زندگی نموده ای و احساس در کنترل داشتن زندگی ات را داری، بلکه حتی فعالیت های قبلی ات نیز به ثمر می نشیند:
مثلا محصولی که برایش آنهمه عشق، اشتیاق و خلاقیت صرف نموده و اصلا مورد توجه قرار نگرفت، پر فروش می شود.
تبلیغات پر هزینه و بی اثری که صرف شناساندن تولیدات ات نموده بودی، به یک باره مورد توجه خریداران قرار می گیرد.
خبر دار می شوی در مصاحبه شغلی ای پذیرفته شده ای که ماهها قبل انجام شده بود و حتی فراموشت شده بود.
تصمیم به اجرای ایده ها و الهامات ات می گیری که قبلا آنها را بی نتیجه می دانستی…
و هزاران اتفاق دیگر که وقتی خداوند و قوانینش را بهتر می شناسی، وقتی نگاهت و رفتارت توحیدی تر می شود، وقتی بیشتر روی خدا و هدایت او حساب باز می کنی، ترس هایت کمتر و ایمان و جسارت ات برای برداشتن قدم ها، بیشتر می شود.
این ایمان و باور جدید، حتی فعالیت های گذشته ات را نیز به ثمر می نشاند. همه اینها، دوره جهان بینی توحیدی را با هر دوره دیگری متفاوت ساخته است.
گروه تحقیقاتی عباس منش
برای دیدن جزئیات برنامه هایی که در دوره جهان بینی توحیدی آموزش داده می شود، کلیک نمایید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD155MB12 دقیقه
- فایل صوتی می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟!11MB12 دقیقه
سلام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز و هم سفران گرامی
روز چهارم از چالش 13 روزه من
انسان هایی که دنبال ترین شدن هستند=
این برای انگیزه شروع کردن خوبه ولی برای ادامه کاربرد نداره، اینکه من میخوام ترین باشم یعنی نسبت به بقیه،در مقایسه با بقیه،در رقابت با بقیه و در مسابقه با بقیه….
ما مسابقه و مقایسه با کسی نداریم! بلکه ما باید بخواهیم که به استقلال مالی، زمانی و یا هرچه دوست داریم برسیم وگرنه اصلا مهم نیست دیگران بدبختن یا خوشبختن
رقابت و مسابقه اینجوری در تضاده با باور فراوانی=جهان را نباید میدان مسابقه دید،نباید فکر کرد که درحالی افراد موفق میشن که یکی حتما شکست بخوره….. چقدر این جمله مفهومیه…. چهره من هیکل من تیپ و استایل من حتما نباید بزنه رو دست یکی دیگه تا من جذب بهتری داشته باشم!همش دخترهای دیگه رو نگاه میکنم در مراکز خرید و بیرون و از استایل گرفته تا هیکل و تیپشونو با خودم مقایسه میکنم! میگم شاید فلان استایل رو بزنم جذب بهتری داشته باشم!خوبه که آدم دنبال ارتقا باشه ولی این قیاس دائمی یجورایی نامحسوس میخواد منو به ترین برسونه!ترینی که 20 ساله هنوز رخ نداده! درحالیکه اگر باور داشته باشم به فراوانی، با خودم میگم فقط 1 دونه پارتنر خوب و ایده آل که نیست که بگم تموم شد و رفت با این دخترا…. آنقدر زیادن که هر چقدر برن با این دخترای از دید من بهتر از هر لحاظی یکیشونم برای من هست، چقدر این جمله خوب بود، اینجوری ناراحت و غمگین هم نمیشم و استرس هم نمیگیرم چون نعمت و عشق یکسان برای همه هست در جهان پس من مسابقه ای ندارم با بقیه! من میخوام به ….. برسم اصلا کاری با بقیه ندارم مقایسه ای ندارم مسابقه ای ندارم
من تکاملم رو طی میکنم و به چیزی که دلم میخواد میرسم، حتی در ذهنم گاهی تیپ افراد و… رو ممکنه ایراد بگیرم اما چرا ذهن اینکارو میکنه؟ چون میخواد ناخودآگاه بگه نگران نباش فعلا رو دست تو نیست ببین فعلا تو بالایی خطری نیست و این یعنی کمبود درحالیکه برای هر دوی ما خواسته ای که داریم به وفور هست و به دست هر دومون میرسه ، یاد اون قضیه تو کارتون سفید برفی افتادم که نامادریش به آینه اش میگفت کی از همه زیباتره در این دنیا؟ و وقتی اینه برای اولین بار اسم دختر خوانده اش رو به جای نامادری گفت حتی تا جایی پیش رفت که دخترخوانده اش رو بکشه اما در نهایت خودش کشته شد و این است ته مقایسه و مسابقه در این جهان!هلاکت!
حتی در محل کار در مدرسه در آموزشگاه زبان و هرجا که فکرشو میکنم همیشه دوست داشتم ترین باشم!هرچند آیم تو خون من هست که سریع بُلد میشم اما همش ذهنم با یکی از همکاران میره تو مقایسه که الان به اون بیشتر توجه شد،الان بقیه بیشتر دوسش دارن،الان مدیر بیشتر از اون تعریف کرد و ….. اما الان میتونم ذهنم رو آروم کنم و بگم ذهن عزیزم هیچ مسابقه و مقایسه ای در کار نیست پس از اون فرد اعراض کن!نعمت،خوبی و توجه فراوان هست و سهم هر کدومتون محفوظه و به هردوتون میرسه پس آروم باش و فقط راه خودتو برو چیزی که مال توجه به موقع بعد طی کردن تکامل بهت میرسه و احدی نمیتونه در این ماجرا اثربذاره
سپاس از استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز که همواره با کلام آگاهی بخششون به بهبود کیفیت زندگی ما کمک می کنند.