پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 2

و از نشانه های او این است که شما را از خاک خلق کرد پس،اکنون بشری هستید که پراکنده و منتشرید ۲۰ روم

و از نشانه های او این است که برای شما از “”خودتان “” همسرانی آفرید تا در کنار هم “”آرامش “”یابید و””قرار داد “” در میان شما “”مودت و رحمت “” یقینا در این نشانه هایی است برای کسانی که تفکر میکنند۲۱

و از نشانه ها او خلقت آسمان و زمین و اختلاف زبان و گویشهایتان و رنگهایتان ،و یقینا در این نشانه هایی است برای عالمین (دانشمندان) ۲۲

سلام به همه عزیزان این سایت بهشتی

استاد عزیزم از شما شنیدم تو قدم ها گفتین هر چقدر طول بکشه حرفای منو باور کنی همونقدر زمان میبره نتیجه بگیری

ازتون شنیدم ایلان ماسک از اول رفت قوانین فیزیک رو خوند

هدایت اومد میخوای این حرفای استادت باور پذیر تر بشه برو شروع کن قرآن رو بخون و این حرفا رو از تو دل قرآن بکش بیرون اونوقت بهتر میتونی باور کنی که نتیجه های استادت نتیجه طبیعی عمل به قوانین الهی هست نه کار خاص برای همین وقتی یه فایلی میبینم از شما یه سری آیه ها دقیقا همزمان برام بلد میشه و یه حسی حتی شده خواب رو از من میگیره و من همییینطور الهامات میاد و میگه و میگه بنویییییس دقییییقا مثه اون حس شما برای ضبط فایل شهود و الهام که نذاشت کارتون رو تموم کنید گفت برو این فایل رو ضبط،کن

و دقیقا برای من هنووونجوری میشه این فایل چند روز گذشته دیدم حتی میخواستم این اگاهی ها رو تو ۱۲ قدم بنویسم ولی گفت نهههه همینجا بنویس و من نتونستم ننویسم اومدم اول برای خودم که یه رد،پا باشه واسم بعد،برای عزیزانم این اگاهی های ارزشمند رو به اشتراک بزارم

امروز داشتم به این فکر میکردم چرااااا من در مورد حرفای اطرافیان مقاومت داشتم و اصولاً حرف پدر مادرم رو گوش نمیدادم ولی در مقابل شما یه دختر رام حرف گوش کن هستم که هرچی میگی میگم این وحی منزل هست و من سمعا و طاعتا میشم و از همون اول خیلی مقاومت خاصی در مورد حرفای شما نداشتم امروز به این نتیجه رسیدم چون پایه حرفای شما قوانین الهی هست که تو قرآن اومده و با روح من یکی هست و اینکه من حرفای شما رو قبول میکنم چون با روحم که خداس یکی هست ولی بقیه بهم برخلاف قوانین الهی رو میگفتن چون حرفاتون ریشه داره

گفتین ذهنتون رو با فکت خاموش کنید چه فکتی بالا تر از،قرآن وقتی میبینم تو همه موارد که تو زندگی شما هست و ما واسمون رویاییه وقتی قرآن رو میخونی میبینی ای بابا اون رویاییه طبیعی بوده عزیززززم تو درک نکردی قانون رو

این فایل شما این آیات قرآن رو برام بلد کرد حسم گفت بیام بنویسم به عنوان فکت برای ذهن خودم و عزیزانم که البته خیلیییی از اینکار لذت میبرم حتی خیلییییی میخواستم تنبلی کنم ولی اییینقدر اون شورو شوق زیاد،بود وادارم کرد بیام بنویسم چون اینکار واااااقعا واسم لذت بخشه مثه همون عشقی که مریم جون برای ما رایگان فیلم های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو میگیره و ندوین میکنه و لذت میبره اینم برای من همون حس رو داره

وقتی این آیات دقییییقا بعد از دیدن این فایل واسم بلد شد گفتم همیییینه این بهترین فکت هاس برای ذهن منطقی که این رابطه عاشقانه مریم جون و استاد اینننن حد از هماهنگی عشق و مودت و رحمت بابا طبیعیه

ببین نفیس اول خدا گفته از نشونه هاش خلق شما از خاک و بعد انتشارتون هست خب اینکه خب معلومه طبیعیه که منو خلق کرده از خاک و خیلی طبیعی بدون تجسم و زور زدن بهم قلب سالم ۵ میلیاردی داده رایگان کلیه چند ده میلیونی داده سیستم ایمنی بییییینظیر داده که رایگان و…. کلی اعضای بدن که خلقش فقط به دست خداس و میلیارد ها دلار ارزش داره واقعا بدون تجسم و زور زدن و خدایا بده خدایا بده و اینکه بخوام درستش کنم و کاری کنم که مثلا کلیه ام خوب کار کنه یا قلبم درست بزنه اینا اتوماتیکلی دارن کارشون رو انجام میدن تا من ارامش داشته باشم چون وقتی درد داشته باشم یا یکی از اعضا کار نکنه من در عذاب هستم خب اینکه طبیعی هست و وظیفه خداس و هیچی خدایااااا شکرت تازه انققققدر واسم طبیعیه که یادم میره بابتش هر لحظه باید تشکر کنم چون خیلیییی ها هستن این سلامتی رو ندارن ولی برای من این طبیعیه قرآن هم میگه این طبیعیه

آیه ۲۲ هم خب میگه از نشونه های او اینه که اسمان و زمین و اختلاف زبان و گویشتان و رنگ بدنتون هم طبیعیه این تضاد هست همه نباید یه جور باشن خب درسته اصلا طبیعی بوده که خدا اسمون و زمین رو خلق کنه و یکی سفید باشه و یکی لحجه ترکی یکی عربی یکی انگلیسی اینا هم که طبیعی هست بدون اینکه بخوام زور بزنم و کاری کنم خدا این اسمون به این عظمت و زمین به این وسعت رو رااااایگان واسم خلق کرد و در اختیارم گذاشته و مسخرم کرده و…

خب نفیس استاد گفتن به ترتیب ها در قرآن دقت کن چرااااااااااا ایه و خلقناکم ازواجا لتسکنو رو وسط این دو آیه قرار داده آیا به خاطر این نبوده که تو بفههههمی یه رابطه سراسر عشق و مودت و ازادی و رحمت مثه رابطه استاد و مریم جون دقیییییقا مثه همون خلقت از خاک و نشرت و خلق اسمون و زمین بدون عز و التماس هزار بار تمرکز و تجسم و ای خدا پس کی میشه پس کی میشه طبیعیه

آیا اینو خدا نداشته اون وسط که بتو بفهمونه تو رحم مادرت هم بودی یه جفتی واست قرار دادم که بهت خیر و برکت میرسوند و وقتی از رحم مادرت اومدی بیرون از اون جدات کردم بدون اینکه بخوای زور بزنی چون میخواستم در زمان مناسب بهت جفت دیگری بدم که باهاش به ارامش برسی بال پروازت بشه و من بر خودم وظیفه کرده بودم “”جعل “” قرار بدم ایت فعل رو برای اسمان و زمین هم به کار برده و این جعل معنیش این بوده وقتی خودن نخوای خودسری کنی و بذاری من کارم رو انجام بدم و جلوی من واینسی تا به همون راحتی که داری از اسمون لذت میبری از زمین لذت میبری تز رابطه ات هم لذت ببری اما خوووووودت با ذهن منطقیت که باااااید رو رابطه ام کار کنم دست منو بستی و به میثاقت با من که فققققط،بندگی منو بکنی عمل نکردی و تمرکزت رو از خودت و بندگی کردن من برداشتی و تمرکزت رو گذاشتی که بقیه رو اونجور که میخوای کنی و زور زدی و تقلا کردی و هرجا نتونستی فرار کردی و دییییییدی نتیجه اش رو

مریم جون چقققققدر تحسینت میکنم برای اینکه این آیه رو درک کردی و عمل کردی خودت هوشمندانه، نه با چک و لگد،جهان تو همونجور که شاگرد اول دانشگاه بودی مطمئن هستم شاگرد اول دانشگاه قوانین الهی هم هستی

گفتی من اینو درک نمیکنم که بیاییم رو رابطه کار کنیم و اصلا هم بهش اعتقادی ندارم

این کلامت رو باییییید،با طلا نوشت

نتیجه عملکردن به این باور و ایمان و عزت نفس و احساس لیاقت رو منی خوب میفهمم که تا تههههه تههههه کار کردن رو رابطه رفتم تا ته دادگاه و دادگاه کشی رفتم تا ته مشاور و مشاور بازی رفتم تا ته تهدید و حق طلاق گرفتن و مهریه دوبرابر کردن رو رفتم تا ته نذر و نیاز و این دعانویس و اون دعا نویس و میلیونی هزینه کردن رفتم تا ته ته نذر و نیاز ر فتم تا ته کارگاه بازی و شنود تو ماشین گذاشتن و… رفتم من تا ته زلیخا گونه رفتار کردن رو رفتم و تا تهههههه ناامیدی ها و ارزوی مرگ کردن ها رفتم چراااااا چون خودم میخواستم همه چیزو خودم درس کنم چون از نظر بیرونم مشکل داشت نه من

چون نیومدم به رابطه ام مثه وسایل ارزشمند خونم نگاه کنم که گارانتی مادام العمر دارن و اون کسی که اون رو خلق کرده وظیفه خودش کرده تا آخر عمر هرچی شد درستش کنه به شرطی که من نخوام دستش بزنم که از گارانتی خارج بشه و ایمان داشته باشم حتی اگه اون محصول اصلاح شدنی نباشه اون تولید کننده بهتر و نو و سالمش رو بهم میده من خدا رو اینجوری ندیدم حتی اندازه یه تولید کننده محصول معتبر که پای حرفش هست تا آخر عمر ندیدم و خودم افتادم به جونش بدون اگاهی با تجربیات گذشتگان و فیلمها که خودم درستش کنم چققققققدر قشنگ مییییفهمم اون روزا خدا منو به حال خودم گذاشته بود که برم برم و برم تا برسم به اون لحظه که از ته دلم بگم الهی و ربی من لی غیرک من به هر خیرییییی که از تو به من برسه فقیرم تا عااااجزانه بهش بگم خدا این فرد مخلوق تو هست ت. خلقش کردی من تو کار تو دخالت کردم که میخواستم بقیه رو درست کنم نیومدم ببینم آیا خودم ایراد ندارم که این مورد مثه دم به من چسبیده و اونجا به خدا گفتم خدایا منم مثه مادر موسی رها میکنم وعده تو حقه از جلوی تو میرم کنار دیگه نمیترسم از حرف بقیه من تسلیمم نمیچسبم به یه شخص خاص من خودم تمرکز میذارم رو خودم الطیبات بشم وعده تو حقه الطیبین لطیبات من تمرکزم رو میذارم رو بندگی تو مهمترین رابطه من رابطه من با تو و خودمه و اونجا بود قششششششنگ روی،دوش خدا نشستن رو برای اولین بار تو زندگیم حس کردم اونجا بود که ورق زندگی خفت بار من برگشت،و هرررررروز دارم ارامش و شادی بیشتری رو تجربه میکنم شاید هنوز به مدار مریم جون نرسیدم ولی این جایگاه واسه من خیلیییییی بالاس و بییییینهایت خدارو شاکرم

من اینو خووووب میفهمم چون میبینم من با اون تقلا و تسلیم نبودن و کمبود،عزت نفس باورهای مخرب نتونستم

مردی رو با هزار تعهد و دادگاه و تهدید و سند،ازدواج اونی که میخوام بکنم ولی مریم جون بدون این تعهدات و قوانین که انسان ها وضع کردن فققققط،با عملکردن به قوانین نچسبیدن حتی به بهترین مرد دنیا و بدگندگی کردن مطلق من ، مردی رو که خودش رو یه مرد تنوع طلب میدونه مردی که عاشق تجربه چیزای جدیده و هییییچ تعهد رسمی بینشون نیست تو این مورد دلی و عشقی متعهد و وفادار به یک زن به یک عشق میکنه و این اوووووج توانایی و قدرت خداس که به من نوعی بفهمونه وقتی به قوانین من عمل کنی بدون تعهد و مهر و حضار تا دفتر دستک بازی‌، وجه وفادارش رو میکشم بیرون که تو رو بهترین ببینه تو رو زیباترین ببینه تو رو خوش اندامترین ببینه

خدا رو شاکرم به خاطر همچیییین الگوی بییییینظیری همچین عشقییییی به خاطر خلق همچین بنده پاک و صالحی به خاطر خلق همچین بنده رهایی من الان خیلیییی راحت میتونم بگم اگه همسرم از زنگی من بره من خوشحالم بدون ناراحتی از زندگیم لذت میبرم خدا بهترشرو برام میفرسته حتماً بهترش اینجوری بوده و دبگه نگرانی نداشته باشم که البته بازم خیلیییی جای شکر داره به همین احساس رسیدنم ولی تو جایگاه مریم جون بودن و داشتن یه مرد بییییینظیر که دیگه به قول خودتون میگین اگه کسی یه ماه باهاشون زندگی کنه فققققط ویژگی های خوب دارن و ایییینقدر رها باشی ایییتقدر احساس لیاقت ایییتقدر با عزت نفس باشی که بارها از استاد شنیدیم گفتن اگه همین الان از هم جدا بشیم خوشحالیم واقعاااااااا قدرت میخواد واقعا توانمندی میخواد و من میخوام برای تو زن بهشتی و با عزت نفس که انقققققدر رسم بندگی و تسلیم بودن و با خودت به صلح رسیدن رو یاد گرفتی و عمل کننده هستی تمام قد بایستم و از ته دلم تشویقت کنم و بهت آفرین بگم به خودت و خالقت 👏👏👏👏👏👏

این فایل یه بخش دیگه داره برام که ان شاءالله در زمان مناسب مینویسم

سلام نگین عزیزم

اسم شما هم فووووق العاده زیبا و با مسما است

امیدوارم همیشه مانند نگین بدرخشى

خداى سریع الجوابم رو بینهایت سپاسگذارم که چه همزمانى با دریافت این پاسخ ارزشمند برایم خلق کرد

من عااااشق این همزمانى ها هستم

دقققیقا داشتم در مورد موضوع ارزشمندیم الهاماتى دریافت میکردم و خدا داشت بهم اززشمندیهام و لیاقتهام رو یادآورى میکرد چند دقیقه بعدش من این پاسخ رو دریافت کردم

و وااااقعا مونده بودم از این هدایت الهى

مورد بعدى نوشتن همین کامنت بود که خدا به دست دوتا از عزیزکرده هاش این هدایت رو فرستاد که دققققیقا باید اینا رو مینوشتى

وقتى این کامنت رو نوشتم چون یه جور خود افشایی بود نجواى ذهنم خیلى پچ پچ میکرد که ننویس اینا رو چرا نوشتى ولى یه حسى تو قلبم بهم میگفت بااااید بنویسی وقتى هم لایک نشد گفتم بهتر اینجورى کسى نمیخونتش ولى وقتى پاسخ شما عزیزان رو دریافت کردم خداى شکورم از زبان شما بهم گفت ممنونم که نوشتى

حتى خدا با پاسخ شما عزیزان بهم گفت جلوه دهنده منم و کسى که در مدار خوندن این آگاهى باشه من هدایتش میکنم حتى اگه لایک نخورده باشه تو به لایک من نیاز دارى فقط

خدا رو بییینهایت سپاسگذارم که از من استفاده میکنه تا این تجربه ها و اگاهى هاى ارزشمند رو براى کسانى که در مدار دریافتش هستن بنویسم و با پاسخ شما عزیزان هم هدایت هااش رو برام میفرسته

خدا و بییییینهایت شاکرم که به من اجازه میده در این دانشگاه توحیدى خدمتى بکنم

ربنا آتنا من لدنک الرحمه و هیئ لنا من امرنا رشدا