چگونه عضو بدنِ من به سخن می آید و به سود یا به زیان من سخن میگوید؟ - صفحه 1

با درود و سلام گرم و صمیمی خدمت شما آقا رضا احمدی عزیز
اول از همه باید تشکر و قدردانی کنم بخاطر این سوال فوق العاده خوب و عالی تون .. در ضمن من هم مثل افراد جاهل گذشته هیچ پاسخ منطقی و باور پذیری برای این سوال هدایتی شما نداشتم چون اصلا با هیچ منطقی برام باور پذیر نبود ولی وقتی پاسخ جامع و عمیق و منطقی شما رو خواندم آنقدر خوشحال شدم که پاسخ خیلی سوالات دیگرم رو هم دریافت کردم واقعا تحسین تون کردم بخاطر تمام آیاتی که الگویی توضیحات شما رو تکمیل کرد واقعا خدا رو شکرگذارم بابت اینکه افرادی مثل شما در این سایت حضور دارند و سبب رشد و پیشرفت و شکوفایی رشد شخصیتی و ذهنی من شدند . خدا رو شکرت بخاطر حضورتون .. شکر وجودتون .. شکرگذارم که در چنین سایتی حضور دارم .. شکرگذارم بخاطر وجود استاد عزیزم که چنین فضای الهی رو پایه گذاری کردند تا افرادی مثل من به شکل درست و مناسب به پاسخ ها ی سوالات مجهولی که سالیان سال همراهمون بوده و همیشه ذهن مون درگیرش بوده پاسخ قانع کننده ای رو بصورت خیلی هدایتی دریافت کردیم ..
آقای احمدی عزیز تشکر و قدردانی من را پذیرا باشید که شکر گذار خداوندی هستم که ما همه گیمون از هدایت شدگانیم ..
واقعا خداوند با این سیستمی که قانون جهان رو پایه گذاری کرده اول و وسط و آخر همه چی رو با بهترین شکل و با بهترین نظم و هماهنگی لازم برنامه ریزی و مدیریت می کند ..
واقعا جهنم و بهشت در ذهن و افکار و وجودمون هستش .. با مثال های منطقی و بدون تعصب های مذهبی شما به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم . مرسی مرسی آقا رضای احمدی عزیز
خدا قوت و عزت زیاد
بهترینع بهترین ها رو از هر نوع در سراسر دنیا رو برای شما دوست عزیز و برای همه مون آرزومندم
خدایااا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

سلام خدمت تو دوست خوبم زبان شما یکی از اعضای بدن تو هست و یک تیکه گوشت بی جان اما ۲۰ ….۳۰ ساله که داره حرف میزنه و صحبت میکنه ایا شما برای حرف زدن زور میزنی یا کار خاصی انجان میدی ایا به این فکر میکنی که الان باید زبونم رو چه شکلی بچرخونم که حرف الف ب ی رو بگم؟؟ ایا فکر میکنی که چطوری فلان کلمه رو تلفظ کنم ؟؟؟ نه به هیچ وجه شما مثل اب خوردن حرف میزنی بدون اینکه اصلا کار خاصی انجام بدی یا بهش فکر کنی بدون اینکه بدونی چطوری حتی حرف زدن انجام میشه یا زبون چطور کار میکنه اما با این حال سالیانه سال داری با همین یک تیکه گوشت بی جان حرف میزنی…..ایا حرف زدن برات عجیبه ؟؟ ایا حرف زدن برات غیر منطقیه؟؟ قطعا نه پس کاری که شما هیچ عمل خاصی براش انجام ندادی قطعا قدرت خداونده
حالا دست شما پای شما و بقیه ای اعضای شما هم قطعاتی از گوشت هستن همون خدایی که سالیان سال یک تیکه گوشت رو به حرف زدن واردار کرده بدون اینکه شما براش کوچکترین کاری انجام بدی همون خدا میتونه بقیه ای اعضای بدن شما رو که اونها هم قطعات گوشت هستن به حرف زدن وادار کنه …. همون طور که شما برای حرف زدن با زبون کار خاصی نمی کنی یا ازش تعجب نمی کنی نباید از به حرف در اومدن اعضای بدنت تعجب کنی
شاد و ثروتمند باشی

سلام دوست نازنینم
یک سوال ازت دارم
دانستن این ایه چه کمکی به شما می‌کنه؟؟
مثلا ثروتت بیشتر میشه، سلامتیت بیشتر میشه یا…
قرآن کتابی که خود خداوند میگه این کتاب شامل محکمات و متشابهات، خوب متشابعات اونهایی که بیشتر درباره اخرت و دنیای معنوی، جایی در قران اونده که میگه دنبال این تفسیر و تحلیل این ایات نباشید که خداوند فقط جوابش میدنه.
در عوضش ما کلی ایه محکمات داریم که اگر بخواهید روی اونا تمروز کنید تا اخر عمر جواب و کفاف شما رو میده، حالا پیشنهاد میکنم که کاری با این ایه متشابه نداشته باشید و برید دنبال توحید، یکتاپرستی و مواردی که صدها بار در قرآن اومده و تکرار شده.

سلام دوست عزیز

سوال شما همان چیزی هست که بارها استاد گفتند که به دنبال اصل باشید و سراغ حاشیه ها نرید چون شما را گمراه خواهد کرد . طبق آیه ۷ سوره آل عمران خداوند می فرماید :

اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد. بعضى از آیه‌ها محکماتند، این آیه‌ها ام‌الکتابند، و بعضى آیه‌ها متشابهاتند. امّا آنها که در دلشان میل به باطل است، به سبب فتنه‌جویى و میل به تأویل از متشابهات پیروى مى‌کنند، در حالى که تأویل آن را جز خداى نمى‌داند. و آنان که قدم در دانش استوار کرده‌اند مى‌گویند: ما بدان ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمى‌گیرند.

دنبال آیات محکم باشید چون آنها اصل هستند . به دنبال آیات متشابه نباشید چون فقط خدا می داند و سوال شما در دسته ی آیات متشابهات هست و زمان بعد از مرگ رو داره توضیح میده و ما درک درستی نداریم و طبق همین آیه، فقط خداوند از آن آگاه است.
راجب این موضوع ،استاد در فایل قرانی قدم اول دوره ی ۱۲ قدم به طور کامل توضیح دادند .
موفق و پیروز باشید دوست عزیز

سلام دوست عزیزم
خدا در قران میفرماید لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ یعنی من انسانو با دست خودم خلق کردم
نه به این معنا که خدا آدمه و دست داره
اینجا داره ارزشمندی انسانو به گوش مخاطب میرسونه
یا در ایلت بسیار زیادی میفرماید بما کسبت ایدیهم
یعنی آنچه به دست خودتون فرستادید ،
شما باید مفهوم کلی رو بگیرید
منظور خدا اینه که آنچه باعث و بانی خلقش شدید
مگه در ابتدای آیه که گفته بر دهنشان مهر میزنم قرار واقعا چیزی شبیه به مهر یکوبن تو صورت ما؟
منظورش اینه که بواسطه اعمال و رفتار های خودتون در برابر عدل الهی سکوت پیشه خواهید کرد چون راهی جز سکوت ندارید چون خودتون این بلا رو سر خودتون آوردید پس مجبورید سکوت اختیار کنید
در مورد دست و پا هم همینه
نه اینکه دست و پای ما دهان باز کنن و حرف بزنن
منظورش اینه که آنچه کردید با علم و اراده و خیار خودت ن انجام دادید پس راه فراری ازین اختیار و انتخاب مسیر زندگیتان ندارید

سلام دوست عزیز
انچه که در زمان نزول این آیات اعراب جاهلی میگفتند الان ما بهشون میخندیم ،چون اونا بقول استاد با عقل ناقص و محدود خویش ایات الهی را میسنجیدند.
ما صاحبان خرد که ادعا داریم ،عظمت و بزرگی و حکمت پنهان بین این ایات رو هیچوقت به طور کامل درک نخواهیم کرد اما به تناسب درک این ایات هر چند کم باشد زندگیمان سراسر خیر و برکت خواهد شد.
بله دوست عزیز قطعاً چنین چیزهایی امکانپذیر است و عقل ناقص و محدود ما در این برهه از زمان توانایی درک آن را ندارد .
خداوندی که مالک یوم الدین است و همه چیزها در قبضه و قدرت او هستند با کن فیکون منقلب میکنه.
بیایید غیر از الله قدرتش رو هم باور کنیم ،ما متأسفانه تنها وجود الله رو باور کرده ایم و از باور به قدرتش در ذره ذره جهان هستی غافل مانده ایم چرا که نجواهای ذهنی ،ما رو معلول کرده اند و توانای تفکر صحیح رو از ما گرفته اند .
ما که از رزق میترسیم ،،الله رو رزاق خود نمیدانیم
ما که از بیماری میترسیم ،،الله رو شافی خود نمیدانیم
ما که از قدرت دیگران و دولتها میترسیم ،،الله را قدرت برتر نمیدانیم.
این جملات تکرار و یاد آوری بود برای خودم که پاشنه اشیلم بوده و هنوزم هست .
به امید توفیق روزافزون دوست عزیزم

داداش گلم آقا رضا عزیز سلام.

این هم جز همون مباحث فرعی هست که اصلا در روند پیشرفت ما کمک نمی‌کنند.و احتمالا جز سوره های متشابه هست که تفسیر و تعبیرش کار خداست.

عزیز من پیشنهاد بهت میدم اصل رو در پیش بگیر و با سرعت طوفان پیشرفت کن.

اصل میگه ما نون باورهامون رو میخوریم.

حال خوب مساوی با اتفاقات خوب

ورودی ها رو کنترل کن.

آرزو داشته باش.

به آرزوهات فکر کن و توجه کن.

حرکت کن.
عملکرد داشته باش.

ول کن این حواشی رو

موفق باشی

بنام الله که بخشاینده و با رحمت است

سلام بر استاد عزیز و بانوشایسته نازنین و همه دوستانِ نازنینی که در مدارِ خواندن این آگاهی هستند…

یک تفسیر علمی زیبا از این آیه زیبای قرآن…

(ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰۤ أَفۡوَ ٰ⁠هِهِمۡ وَتُکَلِّمُنَاۤ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُوا۟ یَکۡسِبُونَ)
امروز بر دهان هایشان مهر میزنیم و در مورد دستاوردهای زندگی شان ، دست هایشان با ما سخن خواهند گفت و پاهایشان شهادت خواهند داد.
[سوره یس ۶۵]

قبل از وارد شدن به این بحث زیبا ، لازم است این آیه قرآن را بخوانیم و کمی بروی آن مکث کنیم….

(کِتَـٰبٌ أَنزَلۡنَـٰهُ إِلَیۡکَ مُبَـٰرَکࣱ لِّیَدَّبَّرُوۤا۟ ءَایَـٰتِهِۦ وَلِیَتَذَکَّرَ أُو۟لُوا۟ ٱلۡأَلۡبَـٰبِ)
و ای محمد ؛ قرآن کتابی مبارک است که ما آن را به سوى تو نازل کردیم تا در آیاتش تدبّر شود و در نتیجه چنین تدبری خردمندان پند گیرند.
[سوره ص ۲۹]

هدف از نزول قرآن تدبّر در آیات آن بوده است و تدبّر از ریشه “دَبَر” است که در آن معنای پشت نهفته است ، حال مقصود خدا از تدبّر که از همان ریشه است ، این است که ما نگاهی به پشتِ آیات بیندازیم و حقایقِ پشت پرده ی این آیات را ببینیم…

قرآن مثلِ خوشه ی درختی میماند که هر چه آن را بتکانیم ، باز هم به ما میوه میدهد و هیچ وقت میوه های آن تمام نمیشود ، زیرا که اگر میوه هایش تمام شدنی بود ؛ ما را به تدبّر و تفکرِ همیشگی در آیاتش ، دعوت نمیکرد ؛ پس اینکه اینگونه ما را دعوت به تدبّر و تفکر در آیاتش دعوت میکند یعنی بی نهایت اسرار و حقایق دارد که تمام ناشدنی هستند ، حال هر کس به میزانِ ظرفِ خویش از این حقایق میچیند…

این کتاب ، بسیار عجیب است که با پیشرفت علم کهنه که نمیشود ؛ بلکه روز بروز شکوفاتر میشود و امروز میخواهیم در گوشه ای از این عظمت ، تامل و تدبر و تفکر کنیم….

خدایا توفیق ده که ما جزو دسته تدبّر کنندگان در قرآن باشیم و بر قلبِ ما جاری کن ، حقائقِ عالم را…

و پناه میبریم به تو که جزو دسته کسانی باشیم که قلبِ آنان دچار سیاهی شده و نتیجه چنین امری ، قفل شدنِ قلب آنان و بسته شدن آن بروی حقائق عالم است… ، به قول قرآن کریم…

(أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَاۤ)
آیا در قرآن تدبّر و تأمّل نمى‌کنند یا بر دلهایشان قفل‌ها خورده است؟!
[سوره محمد ۲۴]

حال میخواهیم به تفسیر این آیه بپردازیم…

تفسیری که با تفکر در نشانه هایِ عصر حاضر ما بدست می آید ، نشانه هایی که کدها و اسرار فراوانی را از ذهن ما باز میکند و ما را به حقایق این آیه نزدیکتر ، به قول قرآن…

….إِنَّ فِی ذَ ٰ⁠لِکَ لَـَٔایَـٰتࣲ لِّقَوۡمࣲ یَتَفَکَّرُونَ
همانا در این امر ، نشانه هایی است برای گروهی که تفکر میکنند.
[سوره الرعد ۳]

و باز هم تفکر و تفکر و تفکر…

خب قبل از هر چیز ، باید بدانیم که این آیه در مورد چه زمانی و مکانی دارد صحبت میکند؟

از ظاهر آیه بر می آید که مربوط به صحنه دنیای بعد از این جهان ، یعنی قیامت است که دادگاهی در آنجا تشکیل میشود و شاهدانِ آن دادگاه ، اعضایِ بدن انسانها هستند…

خب ، یعنی همین؟! الان این آیه تمام شد و بدون اینکه کمی مکث کنیم و تدبّر و تفکر کنیم ، بریم آیه بعدی را بخوانیم به شوقِ ثواب و اینکه در آن دنیا به ما قصرهایِ بهشتی و حور و پری بدهند؟؟؟!!!

نههه ، کجا با این عجله؟؟؟!!! به قول قرآن…

(فَأَیۡنَ تَذۡهَبُونَ)؟؟
به کجاها میروید؟!
[سوره التکویر ۲۶]

یه کوچولو بشینیم ، یه چایی بخوریم و کمی فکر‌کنیم که…
اصلا قیامت یعنی چه؟

کی رفته اون دنیا و قیامت را دیده و برگشته که حالا ما وعده نقدِ الان را رها کنیم و وعده نسیه ی فردا را باور کنیم؟؟؟!!!

اینکه اعضای بدن شهادت میدهند یعنی چه؟ آخههه چجوری؟؟؟!!!  مثلا دستِ من زبان باز میکنه و میگه که در فلان ساعت و فلان روز ، فلان گناهِ کبیره را با آن انجام دادی؟؟؟!!!

جلّ الخالق ، خدایا چی میگی هااا ؛ یجوری حرف بزن تا ما هم بفهمیم… ، آخه مگه ممکنه که مثلا این پاهای من زبان در بیاورند و بر علیه من شهادت دهند که در فلان شب و فلان ساعت به فلان مکان رفتی و فلان کارِ نازیبا را انجام دادی؟؟؟!!!

و اما حقائق چیز دیگری است…

بیائیم اینگونه در نظر بگیریم که اصلا دنیای بعد از مرگی وجود ندارد و هر چه هست ، همین الان است و وعده نقدِ امروز را رها نکنیم به شوقِ وعده  نسیه یِ فردا… ؛ حال از این منظر این آیه را بررسی کنیم…

خب بررسی کنیم…

این قیامتی را که در زبان فارسی به ما گفته اند و اوصافش را بیان کرده اند در زبان عربی “قیامه” میگویند و از ریشه “قام” میباشد و به معنای برپاداشتن است…

پس با این معنای برپاداشتن ، میتوانیم صحنه های دادگاه های امروزی را نوعی قیامت بدانیم ، زیرا که جلسه ای برپا میشود و در آن جلسه قاضی می آید و ادله متهم و شاکیِ پرونده را بررسی میکند و حکمی صادر میکند…
یا میتوانیم صحنه ی حسابرسی یک پدر را که بچه ی خویش را جلوی خود قرار میدهد و از او توضیح میخواهد که چرا فلان کار را انجام دادی؟! ، را هم یک صحنه ی قیامت در نظر بگیریم ، صحنه ای که در اتاقِ شخصی فرزند با حضور پدر و فرزند برپاشده در این صحنه ؛ قاضی و شاکی پدر است و متهم ، فرزندِ او….

یا میتوانیم صحنه ی سوال و پرسش یک زن از شوهرِخویش که دیر وقت به خانه آمده و وقتی هم که آمده لباسش بوی عطرِ زنانه میداده ؛ را یک صحنه قیامت بدانیم که با حضور یک زن و شوهر ایجاد شده و در آن ؛ زن ا‌ز شوهرِ خویش توضیح میخواهد که تا این موقع شب کجا بودی و این بویِ عطرِ زنانه بروی لباسِ تو حکایت از چه دارد؟؟؟!!!

یا میتوانیم صحنه یِ…(تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

حال در صحنه های حسابرسی ای که مثال زدیم یا همان قیامت هایی که در عصر حاضر ما برپا میشود ، یک امر بسیار تعیین کننده است در جهتِ رسیدن به یک حکمِ قطعی و آن حضور شاهدان است ، به گونه ای که با وجود شواهد و ادله ی قطعی ، شخصی که میخواهد قضاوت کند و حکمی بر علیه دیگری صادر کند ، خیلی راحت میتواند یک قضاوتِ صحیح و بجا داشته باشد…

و یکی از این شاهدان میتواند ، اعضای بدن انسان باشد…

عههه دیگه نشد ، آخه چطور عضوِ بدن میاد شهادت میدهد که مثلا فلان کار را کردم یا نکردم؟؟؟!!!

این امر امکان پذیر است ، فقط کافیست سری به آزمایشگاه های پزشکی یا مراکز پزشکی قانونی بزنیم تا بفهمیم که چگونه اعضای بدن ما به نفع یا به ضرر ما شهادت میدهند…

کافیست در این مثال تامل کنیم که شخصی خود را سالم میداند و این ادعا را بر زبان می آورد و در برابر دستورات پزشک و خانواده خود ، مبنی بر اینکه تو باید شیرینی را حذف کنب مقاومت میکند و روزی یک جعبه شیرینیِ خامه ای میخورد…
ولی همین شخص به آزمایشگاه میرود تا یک چکاپ کاملی از خود بگیرد و بعد از آمدنِ جواب میفهمد که بیماری دیابت داشته…
خب در اینجا چه اتفاقی افتاد ، خون که یک عضو بدنِ آن شخص بود بر علیه ایشان شهادت داد که ایشان مرضِ قند یا دیابت دارد و در آن لحظه آن شخصی که ادعای سالم بودن داشت لالِ لالِ لال میشود ، گویا که مهری بر زبانش زده میشود و ادعای سالم بودنش را رد میکند و او را در برابر پزشک و خانواده خودش ، شرمنده میکند….

یا تصور کنید که پلیس راهنمایی و رانندگی ، خودرویی را متوقف میکند که در حال رانندگی خطرساز بوده و به راننده ی آن خودرو مظنون میشود که مشروبات الکی و مواد مخدر مصرف کرده و از راننده توضیح میخواهد که چرا اینگونه رانندگی میکنی و باعث ایجاد دلهره و خطر برای مردمِ دیگر میشوی؟؟؟!!!
آن شخص در جواب پلیس ؛ نمی آید که با زبان خودش ، حقایق را بر ملا کند که بله شما درست میفرمایید ، من یک ساعت پیش ، یک بطری ۱.۵ لیتری مشروبات الکی خوردم  بلکه می آید بهانه می آورد و حقائق را پنهان میکند ؛ حال در اینجا پلیس از او تست الکل میگیرد و میفهمد که بله….
در اینجا چه اتفاقی افتاد؟ بله ، درست است ؛ آن نمونه ای که از بدنِ آن راننده گرفتند ، بر علیه او شهادت داد که او مصرف کرده و…
حال در اینجا چهره راننده چگونه میشود؟ از آن انسانِ بهانه جو تبدیل میشود به یک انسان لال که هیچ حرفی برای گفتن ندارد ، گویا که مهری بر زبان و دهانش زده شده و نمیتواند صحبت کند ، زیرا که ادله بسیار قوی است و آن نمونه ی گرفته شده از بدن آن فرد بر علیه او شهادت داده که…
حال در این صحنه ی قیامتی که با حضور پلیس و آن راننده ی خطرساز ، برگزار شد و با حضورِ یک شاهد بسیار قوی که نمونه از بدنِ آن راننده ی خطرساز بود ؛ حق آشکار میشود و ضایع نمیشود و طبق قانونِ آن کشور با آن راننده ی خطر ساز برخورد میشود تا دیگر مرتکب چنین خطایی نشود و درس عبرتی باشد برای بقیه که آقا اگر میخواهید مشروبات الکی بخورید بروید و در خلوت خود نوش جان کنید و تا مستی و اثر آن از بدن شما دفع نشده به هیچ وجه پشت فرمان ماشین ننشینید . تمااام

یا تصور کنید شخصی مرده است و علت مرگ او مشخص نیست و تا علت مرگ او مشخص نشود ، اجازه دفن او را در آرامستان نمیدهند…
در اینجا چه میکنند ؟ بله ، درست است ؛ او را به پزشکی قانونی میبرند و در اتاق تشریح ، او را کالبد شکافی میکنند و از بدن او نمونه گیری مکینند و آن نمونه ها را در دستگاه های پیشرفته بررسی میکنند و بعد متوجه میشوند که مثلا آن شخص در اثر گازگرفتگی یا علت های دیگر دچار مرگ شده است…
در‌ اینجا چه اتفاقی افتاد؟ بله ، درست است ؛ آن نمونه ای که از بدن میّت گرفتند ، شهادت داد که این فرد بر اثر این امر دچار مرگ شده است و این در حالی است که آن شخص مرده است و اصلا زبان حرف زدن ندارد تا با زبان خودش بیان کند که آقا من به این علت دار فانی را وداع گفتم….

یا تصور کنید که….(تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

آری ، این بود گوشه ای از حقایق این آیه…

اینکه بفهمیم شهادت اعضای بدن به نفع و ضرر ما چگونه است؟؟؟
اینکه بدانیم صحنه قیامت همین الان است و بهشت و جهنم از همین الان ما شروع میشود و همینجور ادامه می یابد تا سرای بعد از مرگ…
اینکه بدانیم جهانِ دیگری هم هست و در آنجا اعضای بدن میتوانند با کیفیت بهتر به سود یا به زیان ما شهادت دهند ، زیرا که با پیشرفت علم و اختراع دستگاه های پیشرفته بوده که در عصر ما میتوانند اینگونه از اعضای بدن ما به عنوان شاهد استفاده کنند ، حال هر چه علم پیشرفت کند و دستگاه ها پیشرفته تری ساخته شود میتوانند….

و تمااام

پناه بر خدا از اینکه جزو دسته گمراهان باشیم و آیاتِ خدا را به سخره بگیریم که این چرت و پرتا چیه که مثلا این دست زبان باز کنه و بر علیه من شهادت بده…

الان دارم به این فکر میکنم که در صحنه های قیامتی که در عصرِ حاضر ما اتفاق میفتند ، ممکن است خطا صورت بگیرد ؛ زیرا که ما انسانیم و خطا د‌ر کار‌ ما ممکن است وارد شود ولی در صحنه ی قیامت اصلی که قاضی آن خداست که مو لای درزِ قوانینش نمیرود و مو را از ماست بیرون میکشد چه؟

به آغوش خودش پناه میبریم که آغوشش آرامش بخش همه ماست….

و حسن ختامِ این آگاهی ، این آیه زیبا از قرآن باشد که یک تصویر سازی از صحنه قیامت است که…

وَقَالُوا۟ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَیۡنَاۖ قَالُوۤا۟ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِیۤ أَنطَقَ کُلَّ شَیۡءࣲ
و در آن روز مجرمان به پوست های خود میگویند که چرا بر علیه ما شهادت دادید؟!  و در جواب چنین میگویند که همان خدایی که همه چیزی را به سخن در آورده ، ما را هم به سخن درآورده….
[سوره فصلت ۲۱]

آری ، همان خدایی که چند گرم گوشتِ زبان را به سخن در‌می آورد و به برکت آن ما میتوانیم سخن بگوییم ، آیا قادر نیست دیگر اعضای بدن را به سخن در آورد؟؟؟

اصلا بیخیال همه این چیزهایی که نوشتم ، کافیست بیایم در این نشانه ای که جلوی چشمانم است ، فکر کنم…

در خانه من دستگاه مایکروفری وجود دارد که با من سخن میگوید ، مثلا وقتی که او را به برق میزنم ، به من سلام میکند و بعد از مدتی با من سخن میگوید که مرحله پیش گرمایش تمام شد ، غذا را داخل من بگذار ، و بعد از اتمام کار میگوید ، پخت به اتمام رسید و….

خب این دستگاه را که ساخته؟؟؟!!! بله درسته ، دانشمندان و مهندسان ساکن کشوره کره جنوبی…
وای ، دانشمندان کره ای ، از فلزات و…. دستگاهی ساخته اند که سخن میگوید؟  یعنی آنها ، فلزات و… را به سخن در آورده اند؟! آخه چجوری؟؟؟!!! خب دیگه دارم میبینم که ، چجوری نداره که…. ، جلوی چشمانم است و روزی صد ها بار از جلویش رد میشوم…

یعنی واقعا اگر صد سال پیش میگفتند که قراره در آینده از این فلزات ، دستگاهی ساخته بشه که با ما سخن بگویند ؛ مردم آن زمانه ، چه واکنشی نشان میدادند؟؟!!
اکثر افراد باور نمیکرد و این ادعا را یک دروغ محض میدانستند ولی الان ساختند….
خب اگر الان به ما بگویند که قرار است در آینده چنین اتفاقی بیفته ، ما نباید خیلی ساده از کنارش رد شویم بلکه باید به خود بگوییم…

به همان منطق و دلیلی که صد سال پیش ، کسی باور نمیکرد که در آینده ای نزدیک ، قرار است دستگاهی از فلز ساخته شود که سخن بگوید ولی این اتفاق افتاد ، پس منم باید به آینده ؛ نگاه دیگری داشته باشم و احتمال وقوع اتفاقاتی پیشرفته تر را بدهم

حال کل نکته در این سوال است
خب وقتی که دانشمندانِ عصر حاضر ما میتوانند با فلزات و…. چنین کاری بکنند ، آیا این خدایی قدرتمندی که خالق این دانشمندان است قادر نیست چنین کاری با اعضای بدن ما بکند و آنها را به سخن درآورد؟؟؟!!!

…وَتِلۡکَ ٱلۡأَمۡثَـٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ
…و آن مثال ها را برای مردم میزنیم ، شاید که تفکر کنند
[سوره الحشر ٢١]

خدایا شکرت…

به نام خداوند مهربان
سلام
به دنبال پرسیدن سوالاتی باشید که به شما برای رشد و پیشرفت کمک می کند منظور این است که در آخرت خودتان خودتان را قضاوت خواهید کرد
خدایا شکرت

سلام دوست عزیز
به نظر شخصی من تعبیر این آیه این است که ما نتیجه اعمال و افکار و باورهای خودمان را می گیریم
هر فرکانسی به جهان ارسال کنیم همان را دریافت خواهیم کرد