قانون شوک دهی در طبیعت چیست و ارتباطش با قران و قانون چیست؟ - صفحه 1

سلام به شما
که من از روزی که باورهای بدو تولد رو گذاشتید اشتراک در تمامی فعالیتهای شما رو فعال کردم تا سوال و پاسخ هاتون رو ببینم شاید هرکدوم از متنهاتون رو بالای چندین بار خوندم و سر سوره ی حمد اونقدر عمیق شدم که جواب سوالتون رو دادم اون نکته ریز الرحمن ، بارها با همسرم در مورد این موضوعات بحث کردیم اما مساله مهم اینه که من تمام این کامنتها رو میخونم و اکثرش رو درک میکنم و چند روز در زندگیم پیاده میکنم اما با کوچکترین تضادی همه رو فراموش میکنم گویی نشنیدم و نخواندم
بعد از ۱۰ روز که به خودم میام میام اینجا و این مطالب رو میخونم و همه رو به یاد میارم که قبل از اون تضادهم اینها رو خونده بودم
بعد بدترین فرکانس ممکن یعنی سرزنش خودم رو میفرستم و هی خودمو سرزنش میکنم و میگم این مثلا ۱۰ روزی که تو تضاد گیر کردم چه فرکانسهای بدی فرستادم و چه اتفاقات بدس رو رقم زدم بعد میگم نه خدا سیئات رو به حسنات تبدیل میکنه بعد میگم نه ولی من خراب کردم ۳ ساله عضو این سایتم تا الان باید ال و یل میشد و الان نشده و بخاطر کج رفتنهای خودمه و …..
کاملا متوجه میشید چی میگم
الان که این متنتون رو برای بار چندم خوندم دیدم تءوری عالی درک میکنم ولی دررعمل یادم میره البته نسیت به تضادهای بزرگ تر
راهکار چیه موقعی که حتی یادم میره همچین قانونی هست.

بسم الله الرحمن الرحیم
مروری بر آنچه او به یاد ما آورد .
در من خدای من جاری ست در من و در تمام آنچه زندگی من است تمام آنچه جهان من است خدای من است .
تمام این زندگی فقط من است و خدای من و در اصل منی هم نیستم و خدای من است .
در من نیرویی در جریان است که تمام قوانین جهان به طور یکجا درونش قرار دارد که همان رب همان خدای من .
رب من خدای من در تمام جهان در جریان است و در هر ذره ی این هستی تمام اطلاعات هستی به طور یکجا قرار دارد .
ما فقط و فقط در حال کشف هستیم چرا که تمام این علوم تمام این نیروها از قبل در ما و در تمام جهان جاری بوده .
تمام این نیرو ها از قبل در ما وجود دارد ما نیروی بسیار بسیار عظیمی در خود داریم تمامش در ذره ذره ی ما وجود دارد فقط باید تسخیرش کنیم .
چطور تسخیرش کنیم ؟
با دیدن او
تو او را ببین
او نیز تو را میبیند
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ
پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس گزارید و کفران نکنید.
چطور خدا را یاد کنم ؟
همان طور که میخواهی او دنیای تو باشد .
همان گونه او را یاد کن و سپاس بگو .
در اصل الحمدلله کن .
ثروت میخواهی ؟
او غنی است از ثروت ، او بسیار رزق میدهد ، او بی حساب میبخشد ، تمام ثروت های جهان از آن اوست ، او بینهایت ثروت دارد ، او خود ثروت است . پس حمد او را به جای اور ، پس سپاس بگو ، پس ببین ببین ببین بشنو بشنو بشنو …
چرا که او میشنود
او میبیند
آنچه تو میشنوی و آنچه تو میبینی را
پس همان میشود جهان تو .
ثروت ها را دیدی ؟ سپاس او گفتی ؟ خود را غرق شده در ثروت او احساس کردی ؟
پس
او هم میبیند نگاه تو را . او هم سپاس میگوید تو را . او هم تو را در ثروتش غرق میکند .
عظیم است اگر بدانیم .
زیباست .
سپاس گزارم رب من که من رو آگاه کردی .

و خدا هست…
بنام خداوند بخشایشگر مهربان
سلام به دوستان خوب و عزیزم
دوستان در انتهای دیدگاه قبلی گفتم خواب دیدگاه رو براتون تعریف میکنم، اول میخواستم خواب رو همراه مسیر زندگیم تا الان در دفتر خاطرات تعریف کنم اما گفتم شاید همه نخونند و خواب دیدگاه جالبترین بخش زندگی منه و شاید براتون جالب باشه. خوابی که هر برداشتی ازش میشد بشه اما من در طول مسیر تغییرم و از حرفهای استاد تعبیرش رو فهمیدم. جزییات قبل خواب رو در دفتر خاطرات میگم فقط اینو بگم که من چند روز قبل از دیدن خواب از خدا درخواست یک دیدگاه کامل کردم که همه ابعاد زندگیمو درست کنه و در اون ثابت قدم بمونم. چون چند وقت درگیر تفکر درباره مسایل شریعت شده بودم و ذهنم مقاومت نداشت به همه چی شک کردم از جمله به وجود امام زمان.
دقیقا یکسال قبل از شروع تغییرم، ماه رمضان دوسال پیش من خواب دیدم.
ماجرا از اینجا شروع میشه که من بعد از سحری نماز خوندم و خوابیدم، در خواب دیدم که خوابیدم و دارم خواب میبینم. سوار بر اسب در دامنه یک کوه یا تپه خیلی بزرگ، درست در وسط کوه که از زمین خیلی ارتفاع داشتم، نور خورشید رو ب وضوح میدیدم، یک حسی در خواب به من میگفت که باید ماجرای مسیری که میخوام برم رو برای امام زمان باید تعریف کنم، با ترس شروع به حرکت کردم چون هم از اسب میترسم هم ارتفاع، روبروم یک نفر با صورت نورانی با لباس سبز جنگ و کلاه خود سوار بر اسب سفید بود( درست مثل تصویری که از امام حسین در کتابها یا تعذیه ها داریم) و با دستش مسیر روبروش رو نشون میداد که من باید اونجا میرفتم، چون خیلی میترسیدم وقتی ب پایین نگاه میکردم مسیرم باریک میشد و انگار میخواستم سقوط کنم اما وقتی ب اون راهنما نگاه میکردم مسیرم پهن و صاف میشد.(اینم اضافه کنم که بالای اون تپه که راهنما بود انگار جنگ بود مثل کربلا و تیر ها پرتاب میشدن و من ترس داشتم که به من بخورن اما بازهم با نگاه به راهنما از من دور میشدن)، لنگان لنگان با توجه ب راهنما ( یعنی طوری که نگاهم از روی اون برداشته نشه)به راهنما رسیدم وبالای تپه بودم و ب سمتی که اشاره میکرد میرفتم، در مسیر ۱۲ تا خیمه بود و میدونستم که خیمه ۱۲ امامه، همینطور اسب رو میتاختم تا ب خیمه پنجم رسیدم و حسی به من گفت که لیاقت دیدن امام زمان رو ندارم، در خواب از خواب پریدم و دوباره به خواب رفتم و دوباره خودم رو اول مسیر دیدم، بار دوم ترسام کمتر و توجه به راهنما بیشتر مسیر رو رفتم باز هم به خیمه پنجم رسیدم با فکر عدم لیاقت در خواب از خواب پریدم، ۵ بار مسیر رو رفتم از خواب پریدم، بار ششم دوباره در خواب خوابیدم، با این تفاوت که از اول مسیر ب طور کامل نگاهم به راهنما و ترسی نداشتم، به نزدیکی خیمه پنجم که رسیدم گفتم من لیاقت دیدن امام زمان رو دارم و ماجرا رو براش تعریف میکنم. خیمه پنجم هم رد کردم و رفتم و رسیدم ب خیمه دوازدهم، از اسب پیاده شدم و رفتم داخل خیمه و امام زمان رو دیدم، مردی نزدیک ۴۰ سال سن، که مو نداشتم، ریش نداشت، سبزه بود ، صورتش نورانی نبود اما جذبه و نور الهی در صورتش پیدا بود، یک چشمش هم بخاطر جنگ زخمی بود، با نگاه بهم گفت که تعریف کنم و منم با نگاه داستان مسیر رو گفتم، و با هم از خیمه بیرون اومدیم، در حال راه رفتن به اندازه ای که من یک قدم عقب تر بودم از اون بیابان طی الارض کردیم و به زمان حال اومدیم، به داخل یکی از مرکز خرید ها رفتیم و امام زمان خواب من تندتر رفت و در یک سالن که پر از آسانسور بود از یکی از آسانسور ها رفت و من گمش کردم و نفهمیدم که از کدوم آسانسور رفت و از خواب پریدم و به پهنای صورت اشک میریختم،.
نمیدونستم تعبیرش چیه، جالبه که برای آدما با اعتقادای مختلف تعریف میکردم و هرکس از دیدگاه خودش تعبیر میکرد، یکی میگفت خوشا به سعادتت من امام زمان رو در خواب در حد نور و صدا و اسم میبینم اما تو دیدی، یکی دیگه که مخالف وجود امام بود گفت یعنی تعبیر خوابت اینه که وجود داره؟ نه بابا الکیه سحری زیاد خوردی یک خواب دیدی که معنی نداره. اما از نظر من پر از معنی بود ، هر قسمتش یک منظور و تعبیر داشت، اما نمیفهمیدم، تا اینکه یکسال بعد کتاب گفتگو با خدا ب دستم رسید و بعد از مدتی فایل های استاد عزیزم
بعد از ۴ ۵ ماه گوش دادن به فایلها، از حرفهای استاد تعبیر خوابم رو فهمیدم دوستان، خواب من خواب مراحل قانون بود، خواب دیدگاه جدید، اون اسب و ارتفاع و تیر ها ترسهام بودن ، اون راهنما جلوه ای از خدا بود که با توجه به او ترسها از بین میرفتن و مسیر هموار میشد (توجه و تمرکز)،به ترتیب هر پنج بار با توجه بیشتر سرعت طی کردن مسیر بیشتر میشد(فیبوناچی)، تمام ۵ بار با آرامش و صبر مسیر رو طی میکردم( صبر)،۵بار از خواب پریدم و از اول شروع کردم (این یعنی تکرار)، زمانی خیمه پنجم رو رد کردم که گفتم لیاقت دیدن امام رو دارم(احساس لیاقت)، تصور من از امام زمان یک مرد ۷۰ ۸۰ ساله با ریش های سفید و بلند و صورت نورانی و لباس سفید بود اما امام زمان خواب من شکل دیگری بود( یعنی تغییر دیدگاه قدیم به جدید) ، دین اما زمان خودش ب معنی رسیدن به دیدگاه جدید بود، و طی الارض کردن من در خواب رسیدن به همین شاهراه بود.
برای دوستان در راه میگم ،بیشتر کسانی که اول یا اواسط مسیرند، آیا به نظرتون این خواب مهر تایید به حرفهای استاد نبود؟ دیدن نتایج بخودی خود اثبات حرفای استاد بود اما خوابم باعث انگیزه دادن به من بود که با وجود تمام تعدد تضاد ها و افکار پراکنده دست از تلاش بر ندارم و ادامه بدم.
دوستان ثابت قدم باشید صبوری کنید از قانون خدا پیروی کنید چرا که هرچه نزدیکتر شویم تازه میفهمیم برای بهشت که وصال با خودش است بهای سنگینی باید داد، کوشش بسیار و مداوم همراه با صبر میخواد.
دوستان اگه از خواب من تعبیر جدیدی به ذهنتون رسید خوشحال میشم که بگید،
در پناه رب العالمین باشید

بنام پروردگار جهانیان

معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!

سلام بهمه دوستان و هم خانواده ای های عزیز و متفکرم
سلام ب استاد مهربانم که تجربه از نزدیک شاگردی اش را نداشتم اما با تمام وجود از خود و خدایش سپاسگزارم که در تمام لحظه های تلاش برای تغییرم صدا و راهنمایی هایش ارامش بخش و انگیزه دهنده بود که مطمئنم باز هم توهم دنیای من بود و آن لحظه ها خود خدا بود.
سلام ب محمد حسین عزیز که هروقت چیزی را در این مسیر یا بهتره بگم از وقت رسیدن ب شاهراه تجربه میکنم اگاهی در مورد تجربه ام را از او میخوانم و با رسیدن این آگاهی دلم قرص تر از قبل میشود. چون من زمانی که به شاهراه رسیدم به مطالب عقل کل هدایت شدم و اگاهی ها بهم رسید هرچند که از خیلی قبلتر عضو سایت شده بودم.
دوستان قبل از حرفام میخوام راجع به دو مسئله یکی در مورد خودم و دیگری در مورد حرف دوست عزیزمون نیما که در جواب محمد حسین عزیز نوشته بود صحبت کنم.
در مورد خودم بگم که اسم مستعار من در سایت دانیاله اسمی که شما میبینید، من خانوم هستم اما این حرف یا بهتره بگم اعتراف دلیل داره، توو این سایت هیچکس درگیر اسم و جنسیت نیست، من تمام تضاد هام مربوط به روابط هستش، روابطی که شاید برای کمتر کسی پیش بیاد یا حداقل من با ۳۲ سال سن در تمام ادمهایی که در زندگیم دیدم این مورد رو ندیدم. ب علت رابطه خاصی که داشتم در زمان شروع تغییر که فروردین ماه پارسال بود عضو سایت نشدم چون هنوز پشتش ترس بود فقط یکسری فایل های استاد در تلگرام ب دستم رسید که بعدا فهمیدم از فایل های رایگان استاد بود، بعد از ۷ ۸ ماه عضو شدم بدون فعالیت و برای خودم اسم مستعار که اسم همسر عزیزم هست رو انتخاب کردم، دقیقا یک ماه ب عید بزرگترین تضاد عزت نفس من پیش اومد و من ترس ها و نیازها و وابستگی هام پودر شد اما همچنان در سایت فعالیت نداشتم. دقیقا از شروع امسال من به شاهراه هدایت شدم و همچنین به عقل کل و بطور کلی اسم و دلیل گذاشتن اسم از یادم رفت. زمانی که دیدگاه گذاشتم و فعالیت کردم یک تلنگری بهم زده شد از طرف دوست عزیزمون آقای ناصری عزیز که دائم اسم من رو صدا میزدن داداش دانیال. من ب خودم اومدم و در این مورد فکر کردم. درسته خیلی از دوستان اسم مستعار دارند، اسمه مهم نیست دلیلی که پشت اون اسم هست مهمه مخصوصا برای من که به عزت نفسم مربوطه و من به انسانی تبدیل شدم که عزت نفس داره پس هویت دارم، منظورم این نیست که اگر اسم مستعار داشته باشی از روی ترسه شاید کسی اینطور دوست داشته باشه اما من زمان عضویت هنوز درونم ترس بود و این ممکنه مانعی می بود برای تکاملم و باید رفع میکردم وگرنه دلیل نداشت با طرز صدا زدن دوست عزیز، من ب فکر فرو برم، در کل خدای درونم گفت که اینهارو به شما دوستان بگم و بگم که من خانومم و اسمم شادی هستش و افتخار میکنم که مخلوق خالق زیبایم هستم چون نه اسم مهمه و نه جنسیت، همه در پیشگاه خالق برابر هستیم و ما را ازاد و رها افریده، این حرفم شاید برای کسی که دلیلی مثل من داشته جای فکر کردن داشته باشه. ازونجا که اسم همسرم رو خیلی دوست دارم همچنان اسمم دانیال میمونه و نکته ای که از بودن و حرفای دوستمون آقای ناصری در سایت گرفتم این بود که دوستان، بودن دوستان مخالف، شنیدن نظرات مخالف برای ما امتحانه، امتحان اینکه هر منظوری از حرفامون برداشت بشه و مخالفت بشه به خودمون نگیریم، این برای ما تمرین اعراضه و برای من هم که جدا ازینها تلنگری بود برای یادآوری مسئله ای که در گذشته جزء ضعف هام بوده است.
در مورد تکمیل حرف دوست عزیزمون نیما که گفته بود آگاهی های محمد حسین عزیز باعث شده که قرآن نخونه و یا کمتر بخونه اینه که ما قانون رو محدود میکنیم، با انتظار و نشون دادن اشتیاق فقط به یک مسیر،آگاهی هارو فقط از اون راه دریافت میکنیم برای همین دوستان منتظر آگاهی های محمد حسین عزیز هستند.دوستان من، ما هیچیم، هیچ نمیدانیم، رها باشید، در شکرگزاری هاتون دائما آگاهی بخواهید، کافیه با اون سه تا ابزار روی خودتون کار کنید تا تجربه کنید، رسیدن آگاهی ها رو از در و دیوار ببینید. من به همراه خواهرم هر روز صبح زود اول شکرگزاری مینویسیم بعد ۳ تا ۴ ساعت قرآن میخونیم فرکانس روزمون رو میسازیم، در حین روز با خوندن قالب نماز با حکم شاقول مسیر فرکانس هامون رو محکمتر میکنیم، با اینکه دو ماه هستش که وارد این شاهراه شدیم تقریبا تسلط کامل به اعمالمون برای حفظ فرکانس رو داریم، این برنامه روزانه قطع نمیشه، ب وقتش آگاهی ها ها از راه های مختلف یا ب خودمون الهام میشه یا از قرآن یا از مطالب عقل کل بهمون داده میشه، فقط صبر فقط صبر داشته باشید، انتظار باعث عجله و عدم خوب کار کردن روی خودتون و محدود کردنتون به یک مسیر میشه.

خب برم سر اصل مطلب مربوط به این آگاهی ناب:
الان که دارم مینویسم در این دو سه روز از شوک بزرگی عبور کردم. (دو شوک پشت سر هم و وابسته به هم، اولی کوچک و دومی بزرگتر).البته بگم که این شوک اولین شوک بعد از رسیدن به شاهراه بود. شوک همون تضاد هستش اما بر اساس تجارب من به دو دسته تقسیم میشه، شوک ها یا تضاد های قبل از شاهراه و شوک ها یا تضاد های بعد از شاهراه. قبل از شاهراه تضاد ها درسته که به اندازه ظرفیت و با رشد اون بزرگ میشن و میان اما طولانی تر ، محکمتر و ناآسون تر هستن چون ما به درجه تسلیم نرسیدیم و نتیجه تضاد رو روز بعد از تضاد مشخص میکنه با توجه ب نکات مثبت حالا در هر مداری، فرکانس بالاتر میره اما زمان بین تضاد و گرفتن نتیجه طولانی تره، شوک های بعد از شاهراه ( البته بگم من یک شوک دیدم ممکنه اگاهی و تجربه م کاملتر از این بشه و به حرفام اضافه بشه) کوتاه ،ظریف و کوتاه مدت، چون گرانش بالاست و با انجام عمل، سریع نتیجه مشخص میشه. چند روز بود پشت سر هم آزمایش میشدم و من فقط صبوری میکردم و به زیبایی ها توجه میکردم و ندای درونم سکوت کرده بود و من فهمیدم که وقت عمل به آگاهی های قبلی ست برای همین با من صحبت نمیکرد اما از آرامش و کار کردن روی خودم میدونستم انتخابام درستند،تا اینکه شوک اول وارد شد، و من فقط متعجب بودم چون بعد از شاهراه شوکی نبود و همه چی آروم و با حال فوق العاده پیش میرفت و انقدر حالم عالی بود و بدون هر خواسته ای که به هرچی توجه میکردم سمتم جذب میشد و فکر میکردم احتمالا روند اینه که فقط با استفاده از سه تا ابزار هر لحظه رو خودم کار میکنم و ازمایش میشم و با صبوری خواسته هام سمتم سرازیر میشن(هرچند این روند همینطور پیش میره اما با اضافه شدن شوک به این روند مسیر تکامل پیش میره)اما به این شوک برخورد کردم. با دیدن شوک اول که کوتاه بود ندای درونم چند بار بهم گفت صبوری کن ، من هم گوش دادم و همون موقع رفتم شکرگزاری نوشتم و در عرض یک ساعت همه چی عالی شد و چقد جالب که از کد صبر و صلاه استفاده کرده بودم، شب به آگاهی شوک دهی هدایت شدم خداروشکر کردم ، روز بعد شوک دوم بود که بزرگتر بود و من با انجام صبر و صلاه از دل شوک آگاهی لازم رو برای قدم بعدی گرفتم و الان در حال انجام اون اقداماتم و منتظر هدایت خدا برای قدم های بعدی
دوستان میدونم بعضی ها اول راهند بعضی ها اواسط مسیر و بعضی در شاهراه، صبور باشید نجوای شیطان رو بشناسید. اتفاق عجیب این شوک این بود که همانطور که قبلا گفتم نجواهای شیطان در شاهراه ظریفند نزدیک به احساس آرامش و از موضع عقایدتون حرف میزنه، اما در این شوک بقدری ظریف بود که من واقعا فکر میکردم ندای درونم هستش و قدرت تشخیص ناآسون بود ، اما چراغ مسیرم صبر و آرامش و گفتن ذکر پروردگارا من به هر خیری بر من نازل کنی محتاجم بود. دوستان چنان اشتیاقی دارم که هر لحظه منتظر آزمایش های رب هستم و آماده پرداخت هر بهایی که او بخواد برای اینکه به وصالش برسم هرچند من(من نوعی) و او یکی هستیم پس بهتره بگم مشتاق به یاد آوردن آن وصالم.
دوستان هیچوقت درک نکرده بودم که بهای بهشت انقدر سنگین است اما کنار این سنگینی بسیار شیرین
خدایا شکرت برای آگاهی هایی که هرلحظه به ما میرسانی، خدایا شکرت که تسلیم و مومنیم،
دوستان در پاسخ بعدی خواب یا بهتره بگم رویای صادقه ای که اسمش رو گذاشتم خواب دیدگاه و در یکی از پاسخ هام ازش حرف زده بودم که مهر تاییدی بود بر حرفهای استاد براتون تعریف میکنم، مطمئنم در هر مرحله از تکامل در این دیدگاه هستید دلتون قرص تر از قبل و با انگیزه تر برای ادامه مسیر میشه.
ببخشید که طولانی شد. انشاالله که نکته ای در حرفام برای راحت گذراندن مسیرتون باشه.
در پناه رب العالمین باشید.

سپاس خدایا بخاطر این آگاهی ها
سپاس از محمد حسین برای این آگاهی ها قطعا مطالعه و تفکر شما از من بیشتر بوده . اما من الان میخوام با دلم حرف بزنم نه با عقلم!
خوب گوش بده که حرف حرف دله!
خیلی خوب درباره توحید نوشتی درباره صبر و صلاه نوشتی . اما…. چرا توسل میکنیم ؟ چون به عقیده شخص من امامان بهترین امت هستند . اصلا بهترین از ازل تا ابد هستند .اصلا دنیا بخاطر آل محمد(ص) آفریده شده.
یک چیزی منو هدایت کرد به این سوال به این جواب به این صفحه.
این همه علمی حرف زدی بزار منم علم کم خودمو به رخ بکشم.
خیلی برای گریه کردن به ابا عبدالله سفارش شده . قدیم فکر میکردم منبری ها میخوان منبر خودشونو گرم کنند که انقدر از گریه کردن برای حسین صحبت میکنند بعد آشنایی با این سایت که دیگه هیچی فکر میکردم بدترین کار گریه به ابا عبدالله هست و ما رو به فرکانس بد میبره خصوصا اینکه به گریه ما نیازی نداره اصلا. اما خیلی جالب بود دیروز به مطلبی در طب سنتی برخوردم که گریه هدف دار سودای مغز رو از بین میبره . اگر کمی با طب سنتی آشنا باشید میدونین که ریشه تمام بیماریها سردی هست . هندیها رو ببینین همشون شاد و شنگول و رقاصن . اصلا چرا راه دور بندرعباس خودمونو ببینین چه مردم مهربان و شادی داره. اینا مدام گرمی میخورن هواشونم که گرمه.
خیلی جالب بود علت گریه به ابا عبدالله رو پیدا کردم. جالبه که خودم به عنوان یک زن جوون و تحصیلکرده اینو تجربه کردم که وقتی خیلیا میگن روضه میرم گریه میکنم دلم باز میشه یعنی چی . خودمم که گفتم تجربه اینو داشتم که بعد از گریه در روضه ها سبک میشم حالم خوب میشه . چون هم تجربه روضه دارم هم تجربه بیماری سودای شدید مغز. واقعا دردناکه. واقعا ریشه همه بیماریهاست. خیلیا حتی تو این سایت گفتن ما اشک ریختیم که نعمت های خدا رو وقتی کمی درک کردیم. خودمم اشک ریختم و واقعا بعدش حالم خوب شد . آخه ابا عبدالله که در بالاترین مرتبه بهشت قرار داره نیازی به گریه منو شما نداره ما برای خودمون گریه میکنیم و حالمون خوب میشه.
خانمی رو دیدم میگفت بعد فوت مادرش هر روز دمپایی های مادرشو میزاشته پیش روش و گریه میگرده و سینه می زده بچه هاش هم دورش می نشستن و گریه میکردن میگفت هر روز کارش همین بوده . اون خانم گفت هنوز یک سال از فوت مادر پیرش نگذشته بود که برادرش جوون مرگ شد . خودش میگفت مسبب مرگ برادرم من بودم از بس که برای مادرم زیاده روی کردم اینطور شد حالا مادرمو فراموش کردم و نمی دونم با داغ برادر جوون چه کنم ؟؟؟ این میشه گریه بیهوده و بی هدف و اشتباه !
منو شما هم ارزشمندی م هر گناهی که کرده باشیم باز هم خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تره . اما اهل بیت راه نجات ما برای رسیدن به خداوند هستند . امام حسین کشتی نجات ماست ‌.خود قران میعرماید محمد(ص) به معراج رفت و نزدبک شد انقدر نزدیک که فاصله اش دو قوس کمان بود و شاید نزدیکتر ! کی میتونه ادعا کنه انقدر مدارها رو طی کرده که به این حد رسیده باشه . معلومه چرا توسل میکنیم چون نزدیکترین به خداوند هستند. اینا همه حرف های دلم بود دل هیچوقت دروغ نمیگه چون دل جای خداست .

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام میکنداوو به زیبایی های ناب…
سلامی به زیبایی سلام در کالبد بعدی
سلامی به زیبایی امت آخرین
سلامی به زیبایی نزول ملائک
سلامی به زیبایی ۲ ملک که یکی حامل است یکی درخواست از رب
سلامی به زیبایی رب که اگر دریابید چه وجودی است و چه عظیم است از الان تا قیامت اشک میریزید نه از حزن بلکه از رغبت شهید شدن در او….
سلامی به زیبایی شادی از رضاااایت.
سلامی به ضحی(( ۵ ))
سوره مبارکه ضحی آیه ۵.
ولسوف یعطیک ربک فترضی
✅و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی!
سلامی به زیبایی خلا ء نزدیک….
سلامی به زیبایی آتشفشانی غضبناک…
سلامی به زیبایی بیم و امید به بشارت حق اگر برگردند….
سلامی به زیبایی صدای ((کن فیکون))
سلامی به زیبایی اگاهی بیم و بشارتی از دخان
سلام میکنم به رب استاد مهربانم و دوستان توحیدی ام که در این مسیر با آنها هم قدم هستم. انشالله تمرینات تقوا را تا الان انجام داده باشید و اگر هنوز شروع نکرده اید باید بدانید که تمامش همان است…تمرینات تکاملی زمانی گفته میشود که شما تکامل خود را طی کنید ولی تعداد دوستان هنوز اندک است و من از سوالات این را متوجه میشوم….بگذریم.
امشب نمیدانستم چرا در آخر از توحید گفت و اول از آگاهی ولی اخرش فهمیدم…شما هم متوجه خواهید شد نگران نباشید.
(خدایا گره از زبانم بگشا تا دوستان صدای تو را بشنوند و سخنانت را درک کنند)
شوک دهی یک عمل بسیار بسیار مهم است در طبیعت .اینکه چیزی در طبیعت وجود داشته باشد و در قانون صدق کند را میتوان با قانون مطابقت دادکه در هر ذره ار جهان تمام اطلاعات جهان ضبط و کد شده است.
شک دهی در طبیعت در یک قارچ به این صورت است که پس از یک رعد و برق یا یک شوک سرمایی از حالت کپک هایی که اسمش میسیلیوم است به یک بافت منسجم به اندازه یک دانه گندم تبدیل شده وسپس تبدیل به یک دکمه به اصطلاح میشود .نحوه رشد این قارچ به این صورت است که در ۳تا ۴ روز اول رشدش سرعتش کم و در حد یک چهارم است ولی در ۲ تا ۳ روز اخر سه چهارم دیگرش رشد میکند.این یعنی تکامل و قانون فیبوناچی…
در ورزش بدن سازی اگر شک دهی نباشد یک عضله نمیتواند رشد کند و از حرکت باز می ایستد.
در تولید بادها شک دهی وجود دارد.
در انتقال شما از یک مدار به مدار بعدی این امر بسیااار بسیاااار حیاتی است.
شک دهی یک اگاهی ناب و عمیق است گوش کنید و بخوانید با دقت…
وقتی شما میخواهید به واسطه شک دهی در مدار خود بالا روید باید به خود شوک فرکانسی وارد کنید این قانون طبیعت و این نیروی رب است…
شما در شک دهی باید باید باید از کدهای فرکانسی صبر و نماز کمک گیرید حالا چرا این ۲ ؟؟
شوک دهی شما زمانی رخ میدهد که در راه برگشت به سمت اووو و وارد شدن در نعمت به تضادها بر میخورید
تضاد ها چیست:
مثلا دارید روی یک باور مثل فراوانی کار میکنید به تضاد اون باور برخورد میکنید
دارید تمرین میکنید به نازیبایی نگاه نکنید یک عمل نازیبا در جلو شما ظاهر میشود.
دارید تمرین میکنید چیز بدی نشنوید یک غیبت مسموم وارد میشود.
دارید تمرین میکنید یک کار زننده نکنید((زنا)) مورد های راحتری برای شما اتفاق میافتد برای انجامش..
این مسیر برگشت به سمت اوست که در اینده متوجه میشوید چرا..!
به اینها میگویند تضاد …تضادها میایند تا به شما شوک فرکانسی بدهند تا شما را یک مدار بالا ببرند و در هر مسیری که شما تمرکز کنید وارد میشوند.خوب بریم سراغ ادامه این آگاهی زیبا
اگر در مقابل تضاد که همان شوک فرکانسی شماست از صبر و نماز کمک گیرید میتوانید این شوک را به زیبایی رد کنید و شما وارد بعد و وجه بعدی افرینش خود میشوید و به یک مدار بالاتر سعود میکنید.این تضاد ها چگونه از شما دور میشوند به واسطه همان قانون یک هفته ای رشد قارچ یعنی قانون تکامل یعنی به صورت فیبوناچی و تصاعدی از شما دور میشوند .یعنی میزان شوک دهی شما تا رسیدن به یک نتیجه خوب در اون باور یک تضاد زیبا را به همراه دارد..
در این آگاهی شما روح کلمات بهشت و جهنم و قفل کد صبر را از کدهای خود باز میکنید…امشب شب عزیزی است.
دوباره شروع میکنم برای تفهیم بهتر:
شما در شوک فرکانسی خود از ۲کد فرکانسی صلات و صبر باید کمک بگیری.متوجه خواهیدشد چرا…
در رشد یک قارچ شما هم شوک دهی را میبینید و هم تکامل را.پس مسیر شوک دهی همراه با تکامل است و همچنین صلات .در همین مثال قارچ شما اگر توجه کنید پس از شوک دهی اگر قارچ مسیرش به سمت زیبایی باشد و گیاه صلات زیبایی کند انتهای تکاملش تبدیل به یک قارچ زیبا میشود ولی اگر مسیر تکاملش نازیبا باشد وصلات نازیبایی باشد پس از شوک دهی نازیبایی و آفتی به اسم ((مایکاگون)) وارد میشود و قارچ را تبدیل به یک توده شبیه سیب زمینی میکند که دیگر بلا استفاده است و تمام محیط کشت را خراب میکند…این تمام مراحل از اول تا اخر رشد یک قارچ بود.
خوب حالا میرویم سراغ اصل مطلب.چه اصلی و چه مطلبی چقدر زیبا…
شما را با یک مثال تفهیم میکنم.
اول اسکلت مطلب را میگوید و سپس مثال را درون این اسکلت جایگذاری میکنم.شما هم این الگو را در تمام مراحل زندگی خود کپی کنید.
اسکلت مطلب ۴ قانون است:
✅۱:شوک دهی یا همان تضاد فرکانسی
✅۲:تکامل
✅۳:صلات
✅۴:نقشه ساختمان که یک دو دویی به این شکل است Y که به صورت یک شجر از هرشاخه ادامه دارد و به صورت فیبوناچی رشد میکند.
که قسمت پایین این اسکلت ((Y)) دریچه ورودی و مسیر تکامل یا همان صبر و قسمت بالا که به سمت راست رفته زیبایی و فرکانس بهشت و قسمت بالا سمت چپ مسیر نازیبایی و فرکانس جهنم است.
۱۰ بار این قسمت را بخوانید اگر میخواهید خوووب متوجه شوید و سراغ ادامه مطلب نروید.
حالا مثال را درون اسکلت این ساختمان قرار میدهم.
این مثال را میزنم به نیت دوست عزیزم مصطفی مهربان که در پست ها فعالیت میکرد و میدانم الان گرفتار تضادی شده است.که امیدوارم مسآله کاری اش حل شود.انشاالله
دوست و برادر ما مصطفی در مسیر تکاملی خودش به تضادی برخورد کرد که ممکن است کارش را از دست بدهد.این یک شوک و موج سهمگین فرکانسی برای اوست در مدار فعلی خودش.
این نکته را در پرانتز بنویسم:
✅(((لازمه ورود به این قانون و اجرای آن این است:
اگر شما که تعدادتان بسیار اندک و قلیل است در جهان روی این قانون دارید کار میکنید و ایماااان دارید و مهم ترین مسائله ایمان که یک جمله است را انجام میدهید ((ایمان یعنی:
نه ترسی از اینده داری و نه از گذشته غمگین میشوی.لاخوف علیم ولاهم یحزنون)) و در ادامه این ایمان شما وارد احساس خوب میشوید و این احساس خوب فقط و فقط با تمرین بر روی باورهااااا که همان کنترل ذهن است از کمبود ،عدم لیاقت،و… بدست میاید.پس وارد بشید و نترسید اگر شــــــــــــــک ندارید
پس لازمه ورود به تضاد به روش ما اول ایمان و اجرای قانون است))
پس از اینکه وارد این شوک فرکانسی شدین وارد قسمت پایین این دو دویی میشود((Y)) یعنی همان خط صاف پایین((تونل تضاد)) . درون این خط صاف که پایین نقشه است صبر وصلات ستون و سوخت میشود …
خوب مصطفی از کارش دارد اخراج میشود یک تضاد است و وارد این خط صاف شده است.حالا باید از قانون استفاده کند..
صلات و صبر .
کد صبر چیست:
((…
کد صبر یعنی ،۱،۱،۲،۳،۵،۸،۱۳،۲۱،۳۴،۵۵،۸۹و…. به صورت تصاعدی باز میکند هر عدد با عدد قبلی خود جمع میشود.همان قانون فیبوناچی که کشف شدتوسط انسان…انشالله بشود کد های صلات و فراوانی هم کشف شود….ان شالله.
مسیر راببین چقدر زیباست… سبحان الله.سبحان الله.سبحان الله
خدایای من تو داری کدهارا به من یاد میدهی تو چقدر عظیمی لا اله الا الله))
نکته:
در هر کاری وارد شدین چه در بیزینس خودتون ،تغییر رفتارها در روابط، اجرای قانون ،شروع یک فعالیت این اعداد را در اول دفتره خود بسیار درشت بنویسید تا با جایگذاری مسیر روی این کد متوجه پیشرفت خود بشوید بسیار شمارا منطقی میکند و راه تکامل را گم نمیکنیدو نمیخواهید زود و عجولانه رشد کنید.بحث زمان نیست بحث تکامل است
خوب برگردیم به مثال آقا مصطفی کد صبر را وارد میکند یعنی قانون فیبوناچی…پس انتظار ندارد به سرعت نتیجه بگیرد چون در این قسمت از جهان ما در میانه هستیم در سوره حمد هم توضیح دادم برای شما این میانه را:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ
که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او پر از رنجهاست)!
این ترجمه اشتباه است در پست قبل توضیح دادم چون انسان در زندگی به مشکلات بر میخوره این ایه رو با اون تفکر ترجمه کرده اند
چون ایه بعدی را نقض میکند.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ
که ما انسان را در نیکوترین صورت (در مراتب وجود) بیافریدیم.
این کبد در اینجا به معنای میانه است.یعنی اصطحکاک دارید.
یعنی مخلوطی غلیظ تر از عالم بالا یعنی اصطحکاکی مثل یک دریا در مقابل هوای ازاد بالای سطح دریا ..به همین صورت.
حالا از کد صلات باید کمک بگیرید.
چگونه:
صلات از ریشه صلوه و به معنای توجه دائم است به خواسته خود.
این روح کلمه صلات است.به هرچه توجه کنی آن را فرا میخوانی و حاضر میشود در مقابل تو….چون اسمانها وزمین مسخر تو است…
اگر مصطفی در مسیر پایین اسکلت ما ((Y))که خط صاف است صلات را انجام دهد به سمت زیبایی یعنی چه:((بسیار بسیاااار این نکته مهم است دقت کنید.میخواهم باطن جمله لا خوف علیم((ترس)) را بنویسم))
✅یعنی آقا مصطفی اول باید ترسی که از اینده دارد را فرا بخواند …ترس چیست :بیکاری ،بی پولی ،شاید اجاره ،شاید قرض و قسط هایش
وقتی ترس ها را دید حالا میگوید اوک شما ترس های من هستید با یک جمله با توجه به توانایی فرد در کنترل ذهن مهار میشود.جمله طلایی من این بود:
✅خداوندی که به یک ماهی در انتهای اقیانوس ها و اون ظلمات روزی میرساند هوای اشرف مخلواتش روی زمین را حتما دارد.برای من این یک جمله آبی بود روی آتش تماااام ترسهایم…و رها میکردم ترس را
که مطمئن باشید تکامل دارد و تضاد های شما با توجه به ظرف وجود شما برای رشد شما به سمت شما میآید.پس نترسید.هیچ تضادی شما رانابود نخواهد کرد مگر (( مرگ))که آن هم برای جهش شما از این مدار به کالبد بعدی شما فرکانس بهشت یا جهنم است.
وقتی با ترس خود با صحبت های درونیت مقابله کردی و بیخیال شدی گفتی این همه من ترسیدم اخرش میخواد چی بشه نمیمیرم که خدای من که هوای منو داشته تا اینجا باقی راه هم دستمو میگیره میبره منو رهاااا نمیکند مطمئن باشید این است و جز این نیست…همانطور که من را از اعماق دستم را گرفت.
خوب پس اول ترس خود را حبابش را منفجرمیکنید.بسیار مهم است این داستان چون همان ایمان شما را نشان میدهد.ایمان شما با تضاد های کوچک قوی میشود مطمین باشید تکامل دارد.
خوب سپس وارد صلات مسیر خودت میشوی .
صلات مسیر خودت چیست:
زیبا ترین نکته ای که از دل اون تضاد و شوک تو هستش را میکشی بیرون و مطمین باشید زشت ترین تضاد ها زیبا ترین زیبایی ها درونش نهفته است…
و در ادامه همـــــــــواره هی نگاه میکنی به اون زیبایی و هر روووز هر ساعت در مسیر شوک ذکر زیبایی میگویی مبادا از لبانت ذکر زیبایی متوقف شود این همان ورود به نشانه ایات طوفان و کشتی نوح است…روح تفسیر این ایه:
خدای من چه میگویی به من لا اله الا الله…
این ایه را ببینید:
: سوره مبارکه مومنون آیه ۲۸.
فاذا استویت انت ومن معک علی الفلک فقل الحمد لله الذی نجانا من القوم الظالمین
✅و هنگامی که تو و همه کسانی که با تو هستند بر کشتی سوار شدید، بگو: «ستایش برای خدایی است که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید!»
: سوره مبارکه مومنون آیه ۲۹.
وقل رب انزلنی منزلا مبارکا وانت خیر المنزلین
✅و بگو: «پروردگارا! ما را در منزلگاهی پربرکت فرود آر، و تو بهترین فرودآورندگانی!»
: سوره مبارکه مومنون آیه ۳۰.
ان فی ذلک لآیات وان کنا لمبتلین
✅(آری،) در این ماجرا (برای صاحبان عقل و اندیشه) آیات و نشانه‌هایی است؛ و ما مسلّماً همگان را آزمایش می‌کنیم!
✅ وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ((هود ۴۱))
او گفت: «به نام خدا بر آن سوار شوید! و هنگام حرکت و توقف کشتی، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است!»
عجب عجب عجب…. چه زیبا گفتی ای رب من…تو عظیمی و جز تو هیچ معبودی از پیامبران تا امامان را نمیپرستم و واسطه قرار نمیدهم بین خود وتو هیچگاه …که تو در قلب من جاری هستی
در این ایه متوجه میشویم که نوح در حین رخ دادن تضاد و در درون این تونل تضاد دائم باید به زیبایی توجه میکرده است و این زیبایی در کشتی در حین اصابت موج هایی همچون کوه چیزی نبوده جز:
ذکر رب.البته که در اون حالت ذکر زبان بوده است.
پس شما در حین ورود به تضاد باید این ایه قرآن را ملاک خود و چراغ خود قرار دهد و دائم با زبان چشم گوش دست و پاهای خود ذکر زیبایی بگویید این یک قانووون است.به زیبایی تضاد نگاه کنید به زیبایی درخواست خود بعد از خلقش و اتمام تضاد نگاه کنید در انتهای تونل تضاد .
خوب کد ایات را باهم باز میکنیم:
درآیه ۲۸ خداوند به نوح یاداوری میکند و به او میگووید ستایش کن رب جهانیان را.این بسیااار بسیااار نکته مهمی هستش که زمانی نوح و پیروانش به تضاد بزرگی به اسم طوفان نوح و عذاب و جریمه قوم ظالم برخورد کردند وارد یک جریان فرکانسی شدند که ۲ خروجی داشت :
۱:غرق شدن((فرکانس جهنم))
۲:نجات پیدا کردن ((فرکانس بهشت))
حالا نوح ع برخورد کرده به موج فرکانسی تضاد که از نوع عذاب و جریمه بوده است…
خدا به او اموزش میدهد و یاداوری میکند برای او که راه حل اینه:
ستایش کن پرورگارت را که از نازیبایی که همان قوم ظالم که برخودشان ظلم میکرند نجات داد.
حالا در آیه ۲۹ در ادامه میگه وقتی صلات کردی به سمت زیبایی دوباره به نوح اموزش میده و کد میده میگه بگو یا رب((نمیگه یا امام فلانی میگه یااا رب)) مااا را در منزلگاهی فرود ار پر از برکت یعنی چی این قسمت؟؟
یعنی توجه به نکات مثبت خواسته و اینکه اصلا خواستتو بگو نمیگه مارو حالا هرجا اورد پایین اوردی میگه مارو در جایی پر برکت فرود ار.و در انتها دوباره سپاسگذاری میکنه و میگه که تو بهتربن فرودآورندگانی.
این ایه رو اگر فرکانسی باز کنید میگه :
شما وقتی وارد یک موج بلند فرکانسی یا پارازیت که ممکنه شما را به هم بریزه شوید باید از ذکر و توجه به نکات مثبت و درخواست غافل نمانید تا در این امواج و تونل تضاد به سمت زیبایی کشیده شوووووید.در سوره(( شرح ))باز کردم برای شما هر عمل سخت و اسان را باهم دارد از نظر کوانتومی تو چطور نگاه میکنی؟؟
یعنی تا انتهای به گل نشستن کشتی باید نوح ستایش و ذکر میکرد نیروی رب را.در ایه ۴۱ سوره هود دوباره این کد داده شده است .چون این نیرو در هدایت کشتی تمام داستان بوده یعنی نیروی رب همانطور که گفتم در رویش یک گل وجود دارد یعنی نیروی رب یک کشتی را میراندو هدایت میکند مثل نیروی الکتریسیته که از سیم هدایت میشود و لامپ را روشن میکند. یعنی ورود به نشانه این ایه:
سوره مبارکه روم آیه ۴۶.
ومن آیاته ان یرسل الریاح مبشرات ولیذیقکم من رحمته ولتجری الفلک بامره ولتبتغوا من فضله ولعلکم تشکرون
✅و از آیات (عظمت) خدا این است که بادها را بعنوان بشارتگرانی می‌فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سیراب کند) و کشتیها بفرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید؛ شاید شکرگزاری کنید.
یعنی نیروی رب با توجه به صلات زیبایی کشتی را به سمت یک منطقه پر برکت و زیبا میراند و از اون امواج سهمگین((امواج فرکانسی یا پارازیت جهش ما به مدار و کالبد بعدی)) نجااات میدهد.
✅کشتی ها در قران کد هایی هستند که درکش برای شما بسیار زود است و تکامل میخواهد و کد هایی هستند که برای فهم ما از کلمه کشتی استفاده شده است.
و در آیه ۳۰ می فرماید:
دراین ماجرا نشانه ها یی است .
و مسلما ما همه را آزمایش میکنیم .کلمه لمبتلین از ریشه ((بلو )) به معنی ازمایش است .در قران ۳۸ بار تکرار شده و اکثرا در مواقعی است که شما وارد یک تحول عظیم میخواهید بشوید .یعنی از تضاد های بزرگ از ریشه بلواستفاده شده است.
و یادتون باشه این نکته بسیار بسیااار مهم را:
تضاد ها به صورت کد صبر یا همان تکامل و فیبوناچی از شما دور تر میشوند با توجه به تکاملتان در اون زمینه که واردش شدین…
آزمایش کلمه ای است که به کشتی برمیگردد و منظور همان تضاد هایی که زندگی شما را به صورت کوانتومی جهش میدهندبه مدار بعدی یا به بعد و وجه بعدی یا به ارث رسیدن زمین به قوم بعدی که همان صالحان هستند در این متن رمز و رازی بود بین رب من با رب افرادی که تفکر میکنند….
خوب برگردیم به اصل داستان وجان کلام :
دوست خوبمون مصطفی در اینجا باید به زیبایی شغلی با درامد بیشتر و وقت کمتر نگاه کند و مسیر های زیبا دیگر که خودش و خدای میداند که چیست…
یعنی بعد از ورود به این تضاد باید همواره با تمام کانورتور های فرکانسی خود از قبیل دست پا زبان گوش چشم ذهن و همه حواس خود ذکر زیبایی بگوید.تا درمسیر طوفان تضاد به دریچه زیبایی کشیده شود و از قوم ظالمین نباشدددد یعنی به خود به واسطه ورودی های منفی ظللللم نکند.امیدوارم متوجه منظورم شده باشید .به نظرم ۱۰۰ بار بخونید این اگاهی رو ….
و روح کلمات بهشت و جهنم در قرآن:
صبر برای شما پل میشود صلات برای شما نور هدایت میشودبه دریچه دو دویی تضاد((Y)) اگر به این دریچه صلات کردی به سمت زیبایی ها شما این تضاد را به زیبایی رد میکنی و وارد تونل زیبایی ها میشوی.اگر صلات به نازیبایی ها کنی وارد دریچه تونل دوم میشوی یعنی فرکانس نازیبایی این همان فرکانس بهشت و جهنم است .درواقع این روح کلمات بهشت و جهنم است…لا اله ال الله الله اکبر به این آگاهی ناب.الله اکبر…
جهنم شما ورود به تضاد نازیبا و کمبود میشود و بهشت میشود رو به نعمت فراوانی …ما در یک جهان دو دویی هستیم که یک دریچه به سمت نازیبایی و یک دریچه به سمت زیبایی دارد به هر کدام چنگ بزنید وارد این شجر خواهی شد و برای همین از شجر سِدْرَهِ الْمُنْتَهَىٰ((۱۴نجم)) وشجره زقوم((۶۲ صافات)) صحبت میکند در قران این است شجر این است دو دویی اتصال به حق ….این است شجر دودویی زقوم که در ظلمات است و شجر سدر امنتهی که تنه این دودویی تنومند جهان هستی.فرکانس بهشت و جهنم همـــــــــــواره در این کالبد و تمام کالبدهای بعدی شما در جریان است اگر در این کالبد به سمت زیبایی رفتی هی و هی وهی وارد بهشت میشوی ولی اگر بر عکس عمل کنیدو لج کنید با تعصبات مسخره…
خود دانید.اختیار با شماست
لااله الا الله انت سبحانک انی کنت و من الظالمین.
حالا فهمیدین خدا با ما صحبت میکند؟؟؟
آیا فهمیدین جریمه وعذاب بسیار نزدیک است؟؟
آیا فهمیدین شما وارد عذاب سوره دخان دارید میشوید؟؟
لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿٨﴾
هیچ معبودی جز او نیست، زنده می کند و می میراند، پروردگار شما وپروردگار پدران پیشین شماست. (۸)
چرا میپرستید مسیح را چرا میپرستید امامان را چرا توسل میجویید به غیر از خدا…چرا جهان را شرک فرا گرفته.چرا ظلم میکنند به خود…
چرا شک دارید؟
بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ ﴿٩﴾
[نه اینکه یقین ندارند] بلکه آنان در شک اند و بازی می کنند. (۹)
فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِینٍ ﴿١٠﴾
پس به انتظار روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد، (۱۰)
یَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿١١﴾
که همه مردم را فرا می گیرد، این عذابی دردناک است. (۱۱)
رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾
[همه می گویند:] پروردگارا! این عذاب را از ما برطرف کن که ما ایمان می آوریم (۱۲)
أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّکْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِینٌ ﴿١٣﴾
[در آن موقعیت سخت] چگونه برای آنان جای پند گرفتن و هوشیاری است و حال آنکه [پیش از این عذاب]رسولی روشنگر برای آنان آمد [و پند نگرفتند.] (۱۳)
ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ ﴿١۴﴾
آن گاه از او روی گرداندند و گفتند: تعلیم یافته ای دیوانه است!! (۱۴)
إِنَّا کَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِیلًا ۚ إِنَّکُمْ عَائِدُونَ ﴿١۵﴾
مدتی اندک عذاب را برطرف می کنیم، ولی باز شما [به همان عقاید بی پایه و اعمال زشت] برمی گردید! (۱۵)
یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَهَ الْکُبْرَىٰ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ ﴿١۶﴾
روزی که آنان را با قدرتی بسیار سخت بگیریم؛ زیرا که ما انتقام گیرنده ایم. (۱۶)
آیا فهمیدید خدا رسولی فرستاد به اسم یک ویروس؟؟؟
شما فکرمیکنید که رسول فقط ملایک و پیامبران هستند؟؟؟
پس بدانید یک پیش جریمه برای آگاه شدن شما میاید به اسم رسول به اسم یک ویروس جهانی: دخان﴿١٣﴾
ایا فهمیدین که همه گفتند این رسول و ویروس تعلیم یافته و ساخته کشوری است؟؟؟ دخان(۱۴)
آیا فهمیدین گفتن این ویروس هوشمند است؟؟؟
آیا نگفتید خدایا ما ایمان آوردیم عذاب را بردار؟؟ ((دخان ۱۲))
آیا فهمیدین خدا عذاب را کمی برداشت مردم کمی آزاد گشتند ولی دوباره معابد شرک بازگشایی و شروع به حق همدیگر را خوردن و نیرنگ دوباره شروع شدو فریب عادی شد و شما یادتان رفت؟؟؟((دخان ۱۵))
آیا فهمیدین شما پس از یک ماه برگشتین به کسب و کار؟؟؟
آیا فهمیدین عذاب کم شد؟؟
آیا نمیفهمید که دوباره دارند ظلم میکنند؟؟
آیا نمیفهمند داند دوباره مشرک میشوند؟؟
آیا نمیفهمند دوباره دارند ناسپاسی میکنند؟؟
آیا نمیفهمند که ((دخان ۱۶)) در حال آمدن است……
چرا برنمیگردند…
چرا مسیر حق را کج و معوج نشان میدهید و بین راه مستقیم بین بنده و خدایش واسطه میگذارید؟؟
الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کَافِرُونَ
همانها که (مردم را) از راه خدا بازمی‌دارند؛ و راه حق را کج و معوج نشان می‌دهند؛ و به سرای آخرت کافرند!
همین یک آیه تمام واسطه گری را لغو میکند…
چرا وقف میکنید برای نام غیر خدا؟؟
چرا وقف میکنید برای امامان؟؟؟
این کار شرک عظیمی است و بزودی گریبان دنیا را میگیرد…چون در تمام دنیا در حال اجرا است.
صبر خداوند جمیل است برگردید که دارم با چشمانی اشک الود برای شما مینویسم برگردید که خداوند رحیم است.برگردید که عذاب قومی ستمکار نزدیک است…
برگردید به او…
خدای من خدای من من دیوانه تو هستم..
من عاشق چشمانت هستم من عاشق روی ماهت هستم….
خدای من ما فقط تورا داریم خدای من ما فقط تو را میپرستیم خدای من من دوستانی دارم که بسیار زیبا هستند خدای من ما تورا دوست داریم…خدای من تو عظیم ترینی تو کریم ترینی تو بینهایت مهربانی خدای من تو چقدر زیبایی که نورت اسمان ها و زمین را گرفته تو چقدر در تمام مخلواتت هستی…
تو چقدر اول و اخر همه چیزی …
تو چقدر از بندگانت میگذری…
تو تمام افرینش هستی ما تو هستیم و تو تمام ما…
تو چه زیبا میبینی این گناه بندگانت را ..تو چه زیبا میبخشی مارا
به ما امان بده که تو بهترین امان دهنده ای .
راست گفت خداوند بلند مرتبه
چرا اسم این پست شد شوک دهی ؟؟
چون که او گفت و من نوشتم و تازه الان فهمیدم چرا اسمش شد شوک دهی !….
چون هم بیم داد مارا و هم بشارتی زیبا برای برگشت به سمت او…
به واسطه یک اگاهی نااااب مارا به پرواز دراورد .سپاسگدارم ای رب العالمین.ای مولای من….
یک شوک دهی در آگاهی به مدار بالاتر یک شوک دهی در زندگی فردی خود یک شوک دهی در اجرای قانون….
عجب شوکی بود عجب….
لا اله الا الله

سلام سلامی به زیبایی رب وجودم

سلامی به زیبایی خدای درونم که هر لحظه که میگذره بیشتر شیفته زیبایهاش میشم.
.
سلام به محمدحسین عزیز و تمام اعضای سایت.

خداروشکر میکنم بابت آگاهی های نابی که از طریق سایت و قسمت عقل کل میگیرم.
گرچه وقتی تو این مسیر زیبا باشی همیشه توسط خدای درونت هدایت میشی و به زیبایهای بیشتر میرسی.

به نام الله و رب زیبام میخوام جواب این سوال زیبای محمد حسین عزیز رو بدم .
به نظر من هدف از خلقت انسان رسیدن به این شاهراه اصلی یعنی رسیدن به این موضوع هست که تمام هستی تمام مخلوقات تمام طبیعت تمام زیبایها همه و همه یکی هست و بس و اون پروردگار زیباست .

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر خدا هیچکس نبود.

حالا اینها رو گفتم برای چی برای اینکه برسیم به اصل مطلب و چون هدف اصلی اینه پس خدا چه تو طبیعت و چه تو زندگی انسانها شوکهای وارد میکنه البته براساس فرکانس و انتخابهای خودشون .
که این شوکها پلی میشه برای ورود به تغییرات اساسی و درونی.
حالا اگه بخوام مثال بزنم میتونم از زندگی خودم بگم من فکر میکنم اول تغییر هر انسانی با یک شوک شدید شروع میشه زمانی که فکر کنه دیگه همه چی تموم شد تازه اول راهه.
تغییرات من حدود سه سال پیش شروع شد با یک شک شدید توی روابط من وابستگی شدیدی به نزدیکانم داشتم به خاطر یک سری مسایل من و همسرم کلا قطع رابطه کردیم و برای من شوک شدیدی بود چون احساس کردم خیلی تنها شدیم ولی الان که نگاه میکنم میبینم چقدر این تنهایی موهبت و نعمت بود برام چون باعث شد استارت تغییرات من انجام بشه .
من که اصلا با کتاب مانوس نبودم من که اصلا دنبال تغییر نبودم و همش یک روند عادی و تکراری رو با کلی تضادهای ناجور میدیدم و اصلا از قانون کائنات سر درنمیاوردم ..
این شوک باعث شد زندگی من کنف یکن بشه و همیشه خدارو شکر میکنم و شکرگزار پروردگار زیبام هستم که من رو به این مسیر و این دیدگاه زیبا هدایت کرد .
درسته اولش خیلی سخت بود چون کنترل یک ذهن مشوش کار سختیه ولی الان اینقدر دنیام زیباست که حد نداره.
مخصوصا از زمانی که وارد شاهراه اصلی شدم و سراسر آرامش و صبر هستم .
امیدوارم تونسته باشم جواب خوبی برای این سوال محمد حسین عزیز داده باشم. و بیصبرانه منتظر جواب محمد حسین عزیز هستم.
با آرزوی سلامتی و شادی و ثروت روز افزون برای تمام عزیزان.
در پناه حق.

سلام محمد حسین عزیز
سوال خوبت، من رو برد توی فکر و شروع کردم به مرور کردن گذشته ام…
یاد شوکی افتادم که ۳ سلال قبل توی ی رابطه ، بهم وارد شد و من اون زمان توی فرکانس خوبی نبودم و نتونستم تا چندین ماه بعدش، به نقاط مثبتش توجه کنم…. که خب گذشته و دیگه مرور کردنش فایده ای نداره
ولی اون شوک باعث شد من برم سمت خدا، ی ماجرای بسیار عادی که برای همه توی سن نوجوانی میتونه رخ بده برای منم رخ داد…من اون موقع درک زیادی نسبت به قانون نداشتم و بعد از ی مدتی، دست از لجبازی با شرایط برداشتم و گفتم من دیگه تسلیمم…. ی تایم بسیار کوتاهی گذشت و همه چیز رو آورد به سمت بهتر شدن و من روز ب روز آگاه تر میشدم نسبت به قوانین الهی….فکر کنم تازه ۶ ماهی میشه به این نتیجه رسیدم که لازم بود اون شرایط و اون شکست رو تجربه کنم تا شخصیتم ساخته بشه و از ی نوجوونی که تمام افکارش خلاصه میشد به دوچرخش و بازی های کامپیوتری، به فردی تبدیل بشم که در لحظه به لحظه زندگیش داره تقوا پیشه می‌کنه و صلاه داره به زیبایی های این نیرو و زکات میپردازه و خودش رو لایق بهترین سطح زندگی می‌دونه…
این داستانی ک برای من رخ داد ، برای همه رخ داده
ی ماجرایی میاد و به ادم جهت میده، خیلی ها نمیتونن به قسمت مثبت داستان توجه کنن و کشیده میشن سمت قسمت منفی، و به اون قسمت از جامعه میپیوندن که همش ناسپاسی میکنن و غرق در کفر و شرک شدن….و دیگه بیشتر از این باز نمیکنم و شرح نمیدم…
ی قسمتی هم همه چیز رو به الله میسپارن و صبر میکنن و در آینده به زیبایی و آسانی، به اون قشر مرفه جامعه میپیوندن و از زندگی لذت میبرن و سپاسگزاری میکنن و نه مشرک هستن و نه کافر و در لحظه به لحظه به یاد الله ان.
فکر کنم:
اگر به قسمت زیبای داستان توجه کنن، اون شوکی که بهشون وارد شده، میشه شوک اول و اخرشون…
و اگر به قسمت منفی توجه کنن، شوک های زیادی در انتظارشون خواهد بود…
و در آخر بگم
اگر توی دل ی شوک قرار دارین، خوشحال باشین چون دارین رشد میکنین.( به قول یکی از دوستام، هر درختی برای رشد کردن به کود نیاز داره و اگر دیدی کود ریخته شده پات، بدون ک قراره رشد کنی و شاد باش)
ممنون که خوندین این متن رو ، من هم مثل همه ی دوستان منتظر پاسخ استاد محمد حسین به این سوال هستم

سلام
خیلی شده که خداوند عاقبت کاری رو پیش چشمم میاره
و این ترس و شوک باعث میشه مسیر اشتباه رو نرم
در قرآن هم ، خداوند آیاتی داره برای جهنم ، عذاب جهنمیان
یا عاقبت بعضی کردارها
مثلا
ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوء ا ان کذبوا بایات الله
یا مثلا آیه ای که میفرماید
شیطان در قیامت میگه من رو سرزنش نکنید خودتون رو سرزنش کنید من فقط وسوسه کردم من وعده باطل دادم و خدا وعده حق داد و شما خودتون سخن منو انتخاب کردید
یا آیه
ان الذین تتوفاهم الملائکه ظالمی انفسهم …
خیلی آیات هست که با نشان دادن عاقبت هر رویه ای ، به انسان شوک وارد می کنه ، یه ترسی که با اون ترس روشت رو عوض کنی
و همون طور که عرض کردم برای من زیاد شده
مثلا تو بحث سلامتی ، یا هر مورد دیگه ای
ترسهایی که بهم وارد شده از طرف خداوند و بعد که روشمو تغییر دادم خدا آرومم کرد و خودش ترس رو زدود
چون اون ترس لازم بود برام

یه مورد دیگه درباره این مساله به ذهنم میرسه
اونهم اینه که ما خیلی وقتها که با قانون فرکانس اشنا نبودیم
در اثر فرکانسهامون اتفاقات بدی تجربه کردیم
که اون ها رو خداوند برای اینکه بما ارامش داده باشه نام امتحان براش گذاشته و حتی در دل همون سختی و مشکلی که خودمون برای خود ایجاد کردیم با امتحان گرفتن ، پاداش قرار داده
و ما رو به صبر دعوت کرده که با این صبر ارامش بگیریم و خودمون شرایط را بدترش نکنیم تا با صبر راه کارها بر ما نمایان بشه
و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین
و تدبیری که در قرآن هست تا جایی که سراغ دارم
لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم
این آیه یه حالت میانه رو برای مومن بیان میکنه که نه با بدست اوردن چیزی خیلی شاد بشه نه با از دست دادن چیزی خیلی غمگین بشه و تاسف بخوره
صراط مستقیم یعنی حرکت روی یک مسیر اعتدالی و ثابت
که میدونیم مهم ترینش همون حالات فکری روحی است که فرکانس رو میسازه
علت اینکه افراد میگن چرا وقتی خیلی میخندیم اتفاق بدی می افته
خروج از همین حالت ثبات فرکانسی است که باعث میشه ذهن ، اتفاقات بدی را بسازه
پس قرآن میفرماید هر اتفاقی افتاد چه مثبت چه منفی شما ثبات خودتون رو حفظ کنید نه شاد شوید نه تاسف بخورید
و صبر داشته باشید

سلام به دوستان صمیمی و ثروتمندم
*
نکته مهم در زمینه شوک :
داشتن فرکانس و ایجاد تکرار در زمینه ای که از شوک در موردش استفاده میشه هست .
*
شوک در هر مورد دارای دستورالعمل خاص خودش هست .
از اینرو در مورد قانون شوک در هر زمینه بنا بر نوع و مقدار و مقیاس کارآیی شوک ،
بابتش دستورالعملهایی تعین میشه و اسمش ممکنه قانون گذاشته بشه .
*
منتها در مورد خود شوک :
شوک در اصل یه عامل دارای فرکانس هست .
نیرویی تکرار شونده و تکرار کننده که بنا به کاربردش تاثیرات خودش رو داره .
ـ
در اصل :
اگه چیزی تکرار شونده نباشه ، نمیتونه تکرار کننده باشه و در نهایت :
نمیتونه شوک باشه
*
قانون شوک ( اینو خودم دارم میگم و قانونی نوشته نشده ) :
هر عامل که دارای ویژگی تکرار شونده باشه و توانایی تکرار کنندگی داشته باشه ، به ذاته شوک هست .
*
نتیجه :
اگه بخوام برای شوک قانون وضع و تعین بکنم :
شوک نیرو و عاملی هست که دارای ویژگی تکرار شدن و تکرار کننده هست
*
اگه بخوام بابت قانون شوک یه مثال واقعی بیارم :
انگیزه ـ یه عامل تکرار شونده در ذهنم و همچنین دارای توانایی تکرار کنندگی افکار بدون کلام مرتبط با موضوع هست که در نتیجه :
با تکرار شدن و تکرار کردن ، نیرویی درون من ایجاد میکنه که منو به سمت هدفم حرکت میده .
*
امیدوارم مطلب مفید باشه .
*
این که نوشتم همگی از گفته های خودمه و با وجود اینکه مطمئنم منافات و تناقضی با قانون جهان و فرکانس نداره ،
و همچنین کاملا درست و علمی و اصولی هست ،
عرض میکنم :
اگه ایرادی در مطالب هست ، به پای خودم بگذارید و به حساب قانون جهان نذارید .
من با استناد به آگاهی خودم و آشنا بودنم به پزشکی و الکتروتکنیک و کامپیوتر ، بعضی مسائل رو بررسی میکنم و در مورد قانون فرکانس و ارتباطش با افکار ، نظرات خودمو بررسی میکنم و در نهایت چیزی رو که ،
فقط نظر و تجربه خودم هست و مطمئنم که قانون جهان هستی هم همینه رو مینویسم و بیان میکنم .
در واقع :
چیزی که مینویسم ،
خودم و دانشم و آگاهیم در زمینه های علم و دانشم در زمینه قانون جهان هستی و همچنین آزمایشات و مستندات علم در زمینه هایی که مسلطم ، به علاوه تجربیات شخصی خودم ، رو بکار میگیرم و نتیجه بررسی از جهات فوق و فیلتر فوق ، رو بیان میکنم .
*
شاد و قدرتمند ،
سلامت و ثروتمند باشید

بنام الله صمد بنام حی و قیوم
سلامی به قشنگی و زیبای خدای درونم
سلام خدمت دوست عزیزم محمد حسین و سلام به تمامی اعضای سایت
وبسیار متشکرم از شما بابت طرح سوالاتی که باعث افزون شدن آگاهی من شده است
سیل و زلزله و جنگ و آتش سوزی های عظیم جنگل ها که همش نیروی زیبای الله یکتا در آنها جریان دارد همیشه در جهان بوده و خواهد بود
« فَانظُرْ إِلَی‌ََّ ءَاثَـَرِ رَحْمَت‌ِ اللَّه‌ِ کَیْف‌َ یُحْی‌ِ الاْ رْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَآ إِن‌َّ ذَ َلِکَ لَمُحْی‌ِ الْمَوْتَی‌َ وَ هُوَ عَلَی‌َ کُل‌ِّ شَی‌ْءٍ قَدِیرٌ ؛

پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می‌گرداند. در حقیقت‌، هم اوست که قطعاً زنده کننده مردگان است و اوست که بر هر چیزی تواناست‌. » (روم‌،آیه 50)
((طبق این آیه قانون طبیعی جهان رشد و زایش و خیر و برکت و فراوانیست )) این بهترین آگاهی من از این آیه و آیات مشابه این در قرآن هستش خدای مهربان در این آیه میگه (یُحْی‌ِ الاْ رْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَآ ) زمین را پس از مرگش زنده میکند نمیگه آسمانها را پس از مرگش زنده میکند چرا؟ چونکه این قانون مندی نظام آفرینش خداوند است که روند طبیعی جهان رشد و نمو هستش. حالا در طبیعت میبینیم جنگل ها آتش میگیرند که بعد از مدتی در همان جنگل های آتش گرفته گیاهان و درختانی رشد کردند که تا بحال نبوده است چقدر زیباست این نیروی زایش و رشد و نمو الهی که اینگونه جهان را تازه میسازد حالا در مناطقی که سیل و زلزله میاد که به ظاهر یک اتفاق بد و ناخوشایند است اما بعد از این اتفاقات اگر برید ببینید یا مطالعه کنید میبینید افرادی که تا قبل از وقوع سیل و زلزله زندگی از نظر رفاهی و امکانات خوبی نداشتند بعد از این اتفاقات صاحب وسایل منزل خوب و نو و پوشاک خوب شده اند یا راهها که سیل خرابشون کرده دوباره بصورت جدی درست میشوند باعث ایجاد پل های جدید میشود اینها تنها بخشی از زیبایهای این حوادث طبیعی میباشد

سلام محمد حسین جان دوست خوبم اولا بگم چقد من خوشحالم که باز پست جدید گذاشتی این یعنی قراره به آگاهیم یه عالمه اضافه بشه خدایا شکررررررررررررررررت
دوما که من اول نمیخاستم کامنت بذارم اما گفتم زهرا عزت نفس داشته باش و چیزی رو که به ذهنت اومده کامنت کن اگرم اشتباه باشه عیبی نداره مهم اینه نظرتو گفتی و محمد حسین خودش میاد تصیح میکنه اصلا عیبی نداره:):)
سوم اینکه : وقتی به جسمی (موجود زنده)شوک وارد میکنی انگار یک انرژی چندین برابر واردشون شده و یهو به اندازه همون چندین برابر فعال میشن—که اکثرا میتونه در جهت رشد باشه
من به یه شخصی خیلی وابسته بودم و جدا شدیم این برای من شوک بود اما من اومدم بررسی کردم و اتفاقا این جدایی در جهت رشد من کار کرد و باعث شد بند ناف خودمو از منابع بیرونی و آدمها ببرم و به منبع درونی و الله زیبای خودم وصل کنم
شوک چه منفی چه مثبت بنظرم یک جهشی رو در پی داره و اگه مثبت باشه چندبرابری رشد بهمراه داره و اگه منفی باشه هم چندبرابر افت.
منتظر جواب زیبات هستم محمد حسین عزیز

سلام دوستان برداشت من اینه که جهان با تضاد ها میخاد مارو بخودمون بیاره وبدونیم کسی هستیم و چقد مبتونیم رشد کنیم مث ی قارچ که با ی شوک رشد شارپی میکنه خداجون عاشقتم عاشق تضادهام که منو بیدار و بیدارتر و به سمت رشد شارپی میبره

سلام دوست خوبم محمد حسین عزیز
موردی که به ذهنم رسید
در مورد شوک طبیعی یک مورد جالب تو مازندران ما اتفاق افتاد چند سال پیش ۵ ماه مونده به عید درختها شکوفه داده بودن خیلی عجیب بود و دلیل این شکوفه دادن بخاطر تغییرات آب وهوایی و شوک های طبیعت بود
حالا ربط این موضوع با قانون بنظرم خودت بهتر از هر کسی میتونی توضیح بدی دوستم
بی صبرانه منتظر هستم
راستی تمرینات که قول داده بودی چی شد؟ من هر روز پیگیرت هستم و ول کنت نیستم.

سلام، چیزی نمیدونم، سرچ کردم متوجه شدم برای رشد قارچ، بهش شوک میدن، خب شاید بشه گفت شوک هایی که بهمون واردمیشه، نشون میده چه تواناییهایی داریم، من یاد فوت پدرم افتادم، که فکرمیکردم بدون پدرم، دیگه نمیتونم زندگی کنم، درحالیکه باعث شد تواناییهامو بشناسم و یه شوک دیگه برای من، ازدواجم بود، که فکرمیکردم قبلش، که اصلا ازپس مسئولیت های زندگی مشترک برنمیام، ولی برآمدم، و زندگی خوبی هم دارم بنسبت کسایی که ازمن موفق تریودن درزندگی مجردیشون(اینم بگم که من خیلی مطالعه میکردن، درمورد مشکلات همسرها حتی، و رمان های عاشقانه وووو… این مسائل هم باعث شده بود درزندگی، واقع بین ترباشم و توقعات نابجا نداشته باشم) ، و حتی بچه دارشدنم هم شوک بود و بیشتر رشد کردم، یاد گرفتم چطور از بچه هام مراقبت کنم و محتاج دکترنباشم، این خیلی خیلی بهم کمک کرده، همچنین:فهمیدم یک مادرخوب هستم که به خلاقیت و احساسات فرزندانش اهمیت میده، و وقتی قانون جذب رو یادگرفتم و خداروشناختم، (بهترشناختم) فهمیدم این عشقای دوست داشتنی، منو بعنوان مادر انتخاب کردن، خیلی خیلی ذوق کردم، و سعی کردم از قبلم، بهتربشم. اول که خواستم پیام بنویسم چیزی نمیدونستم ولی کم کم این مسائل بذهنم امد، نمیدونم درست هست یاخیر. خدایا شکرت❤️