سلام ب همه عزیزان همراه در سایت عباسمنش دات کام
بچه ها من سال هاست ازدواجکردم و امروز طی اتفاقی فهمیدم ک خانمم با چند از اقایونی ک توی شرکت های مختلف کار کرده در ارتباطه. نمیدونم چقدر رابطه ها با هر کدوم عمیقه ولی اینو میدونم و از تو پیام هاشون فهمیدم ک حضوری قرار ملاقات میذارن و پیامکی در ارتباطن. نمیدونم واقعا چیکار باید کنم و تصمیم و راه درست چیه. لطفا کمکم کنید
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
پروردگارا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
سلاه به دوست عزیزو هم خانواده عزیزم آقا رضا
اول از همه بگم واقعا موقعیت سختی چون نیاز به کنترل ذهن داره … دوست عزیز اگر قانون رو بدونی که به هرچیزی توجه کنی و فرکانس ارسال کنی جهان همون رو به خودت برمیگردونه ، پس شما برای همسرتون نمیتونید کاری انجام بدید تنها کار شما اینه که روی خودت کار کنید و تمرکزتون رو از روی ناخواسته بردارید و روی خواسته بذارید ، شروع کنید به انجام کارهای که تمرکزتون از روی این موضوع برداشته میشه و حالتون رو بهتر میکنه ، چرا که در آرامش که هدایت ها میاد ، کارها به نفع شما انجام میشه …
حتی میتونید دیدگاهتون رو نسبت به این موضوع جوری تغییر بدید که بهتون حس خوبی بده و بدونید شما در مسیر درست هستید و هرآنچه در این مسیر بهش برخورد میکنید به نفع و سود شماست و بیاین زاویه دیدتون رو نسبت به این موضوع تغییر بدید تا به حال خوب برسید و تمرکزتون از روی نکات منفی و ناخواسته برداشته بشه اونوقت راهکارها بهتون گفته میشه ، اونوقت کارها براتون انجام میشه … نگران نباشید اجازه بدید خداوند کارها رو براتون انجام بده با آرامشوتون اجازه میدین خداوند جریان داشته باشه در این مسئله اتون و اون رو به نفع و سود شما حل میکنه..
براتون بهترینهارو آرزو میکنم
سلام دوست عزیز
پاسخ من برداشتی هست که از آموزش های استاد دارم و امیدوارم در تصمیم گیری درست شما رو کمک کنه.
اینکه همسر شما با آقایون زیادی در ارتباط یقینا خیلی سخت و ناراحت کننده هست شما نمی تونین مدار همسرتونو عوض کنید فقط این کار مدار شما و انرژی شما رو میاره پایین مورد دیگه شما نمی تونین به همسرتون کمک کنین تا زمانی که خودش نخواد و شما باید از این اتفاق به ظاهر بد اعراض کنید اینجوری تصور کنید که این اتفاق یه عالمه خیر و برکت برای شما داره ولی در حال حاضر شما نمی دانید و باید تسلیم خداوند باشین
در یکی از فایل های استاد شنیدم که میگفتن در رابطه با همسر اولشون خیلی ابتدا تقلا می کردن که جدا نشن و اینکه مردم اگر بگن این خودش استاد موفقیت چرا زندگیش اینجوری اما از وقتی همه چیو به خدا سپردن خدا بهترین ها رو سر راهشون قرار دادن و مریم این فرشته بهشتی با استاد همراه و هم قدم شدن
باسلام
واسه هر مردی سخته و این واضحه
خیلیا مشابه این اتفاق براشون افتاده
اول بدون که خودت در مدار جذبش بودی و جذب کردی
راه حل:
-باورهایی رو بساز که بهت حس قدرت میدن
-با هیچکس مبارزه و جنگ نکن
-اگه به هر نحوی اوکی نیستی با همین پیامکها استارت رو بزن و جدا شو و برای همیشه از ذهنت پاک کن
-از خدا راه حل و راهنمایی بخواه
-اینو بدون که تو روی خودت کار کردی و مدارت رفته بالا و همسرت هنوز در مدار پایین بوده که با افراد در رابطه بوده
کبوتر با کبوتر باز با باز
باز میگم سخته ولی شدنیه
تصویرسازی و…. ممنوع
تنها باش حالتو خوب کن
روی خودت و تواناییات تمرکز کن
اینو بدون تو همین الانشم بشدت فرد با لیاقت و آدم حسابی هستی ، عزت نفس خودتو حفظ کن و ازین مشکل به سلامت عبور کن.
امیدوارم به کارت بیاد منم تجربه یکسان داشتم باهات
ولی تموم شد رفت راحت شدم الان
متأسفم بابت این جریان.هم خودت نجات بده هم اون بنده خدا را شاید بزرگترین درس این باشه که جدا بشی از بخش استاد بهش نگاه کنم وقتی تضادی در زندگی رخ میده اینقدری فشار میاره یا میمیری یا به دنبال راه حل وقتی به جهان هستی کمک میکنی که رشد کنه جهان هستی بهت پاداش میده.
سلام دوست عزیز
شاید این حقیقت و این قانون سخت باشد اما من چه باور و چه افکاری داشتم که اکنون دچار این تضاد و چالش شده ام
این بدان معنی است که ما خودمان با افکار و باورهای خودمان است که شرایط زندگی خودمان را می سازیم
پس اگر من تغییر کنم بی شک شرایط زندگی من هم تغییر خواهد کرد
همه چیز از درون من و افکار من شروع می شود
با خودتان و در لایه های ذهن خودتان این را جستجو کنید که چه ترس ها و نگرانی ها و چه افکاری من داشته ام که اکنون به این راه دچار شده ام
این را در خودتان پیدا کنید بی شک جواب مسئله و حل آن در درون خودتان پیدا خواهید کرد
سلام دوست عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه
شما در سوالتون به این مورد اشاره نکردین که رابطه تون با همسرتون در چه سطحی قرار داره اما اگر فضای گفتگو بین شما باز هست به نظرم خیلی شفاف و در آرامش و بدون پرخاش (طوری که ایشون وارد فاز دفاعی بشن و درگیری پیش بیاد) میتونین از ایشون سوال کنید منتها سوالتون نباید با خطاب قرار دادن ایشون باشه و باید حول محور احساس خودتون باشه .
مثلا بهشون نگین چرا با این آقایون در ارتباط هستی؟
ازشون بپرسین من متوجه شدم شما با آقایونی در ارتباط هستی و این به من در رابطه ی خودمون حس نا امنی میده ، آیا من درست متوجه شدم ؟میشه علتش رو بهم بگی ؟
یه همچین سوالی ، هرطور که خودتون فکر میکنید درست تره بپرسین
شاید اصلا شما اشتباه برداشت کردین و سوتفاهمی باشه .چون شما نوشتین همین امروز متوجه این موضوع شدین و حتما زمان لازم برای اینکه کاملا متوجه موضوع بشین رو نداشتین.
طبق قانون من میدونم اگر شما تمرکزتون رو با این فرض که همسرتون داره بهتون خیانت میکنه (همونطور که تو عنوان سوالتون نوشتین) روی این موضوع بذارین ، حتی اگر اینطور نباشه هم کم کم متاسفانه این اتفاق خواهد افتاد.
این رو هم بدونین که این کارکرد ذهن شماست که کم کم شروع میکنه به سناریو پردازی و اوضاع رو خیلی خیلی وحشتناک تر و فاجعه تر از واقعیت چیزی که الان هست بهتون جلوه میده ، اگر نتونید افسارش رو به دست بگیرین و کنترلش کنید.
واسه همین من پیشنهادم به شما گفتگوی شفاف هست ، اما بازم خودتون میدونین چقدر فضای رابطه ی شما این اجازه رو بهتون میده.
از خدا هم در این مورد هدایت بخواین و قلبتون رو باز بگذارین تا جواب ها رو دریافت کنین.
موفق باشین
با درود
خدا رو شکر که عضو سایت هستین. اینجا بهترین جای دنیاست. من از نوشته ی شما احساس مثبتی گرفتم و این نشان دهنده ی اینه که شما در مسیر هستید. یه دفتر نیاز دارید برای سپاسگزاری از داشته هاتون، نوشتن ویژگی های مثبت همسرتون، شکرگزاری برای ویژگی های مثبت خودتون، همین. این کار باعث میشه احساستان با روحتان هماهنگ شود. و مانع ترس از دست دادن تان شود. اتفاقی که می افته اینه یا ایشون به شما برمیگردن و زندگی تون سرشار از عشق و نور میشه یا جهان به آسانی و راحتی شما را از هم جدا میکند. اینکه نگران نیستین خیلی خیلی عالیه. مشخصه شما با خدای درونتان در صلح هستین. همین روش را ادامه دهید.در پناه الله یکتا.
راه درست صحبت در موردش هست. وقتی میگی ارتباط با آقایان داره دیگه نباید خودخوری بشه، مستقیم بپرس از ایشون که قضیه چیه!
اگر توضیحاتی داد ک برا شما قابل قبول نبود، فرصت کن برو ببین کجا میره و چه میکنه.
خیانت چیزی نیست که هربار ببخشی و نادیده بگیری
ازون طرف هم شاید چیزی ک شما فکر میکنید نباشه و قرار کاری باشه
پس بهترین راه حل صحبت در موردش هست.
اگر خدای نکرده خیانت بود ک امیدوارم نباشه باید نادیده نگیرین
طوری برخورد کنید که بهش بفهمانید شما دارای عزت نفس و غرور هستید و نباید نادیده گرفته بشین
حتی اگر یکبار بخواهید ببخشید مطمئن باشید کسی ک یکبار این کارُ بکنه بار دوم هم خواهد کرد.
یا شایدم اون موقع دیگه براتون اون ارزش سابقُ نداره و به دید شک بهش هربار نگاه میکنید
بهتره در صورت فهمیدن حقایق مدتی باخود خلوت کنید
مدتی روی عزت نفس خود، لیاقت خود کار کنید
و در خلوت و سکوت باخود هست ک آنچه بایدها گفته میشه و الهام !
اینو باور کنید فردی ک خیانت میکنه بخود آسیب زده، خودش بی ارزش بوده، نه شما !
و اگرم این رابطه به پایان برسه مطمئن باشید شروعِ رابطه های بهتری در راهه
اگر احساس شکست دلخوردگی، نداشته باشید
و یا نگران تشکیل هزینه یک رابطه را نداشته باشید.
به نام خداوند مهربانم
عزیز دلم…
اول از همه، از ته قلبم درکت میکنم که الان چه حس سنگینی رو داری تجربه میکنی. وقتی اعتمادی که سالها براش ساختی ناگهان بشکنه، انگار کل دنیا فرو میریزه رو سرت. این درد، دردِ بیصداییه که فقط دل آدم میفهمه، نه کلمات دیگران.
اما حالا که اینجا هستی و این سوال رو پرسیدی، یعنی یه بخش درونت آگاه و آمادهست برای یک تصمیم درست و الهی، نه واکنشی و عجولانه. بذار از دید قوانین جهان هستی، برات توضیح بدم که چطور میتونی با آگاهی تصمیم بگیری.
از نگاه قوانین جهان هستی (قانون آفرینش، فرکانس، قانون آینهها)
هیچ اتفاقی “تصادفی” نیست
طبق قانون آفرینش، هر چیزی که در زندگیمون تجربه میکنیم، بازتابی از باورها، احساسات و فرکانسهای درونی ماست.
این بههیچوجه یعنی “مقصر” تویی نه! اصلاً.
اما یعنی: این تجربه به زندگیت اومده تا آگاهی تازهای بهت بده، تا تو رو بیدار کنه، تا خودتو از نو بسازی.
باید از خودت بپرسی:
«این اتفاق چه چیزی رو میخواد بهم نشون بده؟
چه زخمی درون من هنوز التیام پیدا نکرده؟
کجای زندگیم خودمو نادیده گرفتم؟»
قانون آینهها: دنیای بیرون انعکاس درون ماست
رابطهی همسرت با اون آقایون، مثل یه آینهست. شاید:
خودت مدتهاست در رابطهتون حضور واقعی نداری
یا اعتمادبهنفست رو از دست دادی و حس کردی لایق عشق نیستی
یا ارتباط عاطفی بینتون کمرنگ شده و تو از درون سرد شدی ولی ابراز نکردی
این یعنی وقتشه خودتو ببینی، نه فقط طرف مقابلتو قضاوت کنی.
هیچچیز بیرونی درست نمیشه، مگر اینکه درونت تغییر کنه
قبل از هر تصمیمی، لازم نیست فوراً جدایی، دعوا یا انتقام… نه!
باید اول درون خودت صلح و قدرت بسازی. تا وقتی با خشم، ترس یا انتقامجویی تصمیم بگیری، نتیجهاش فقط درده بیشتر میشه.
حالا چیکار کنی؟ (راهکار بر اساس قانون جذب و آگاهی الهی)
احساست رو انکار نکن
گریه کن، بنویس، تخلیه شو. این درد باید حس بشه تا بتونه از بدنت و روحت عبور کنه.
فضای خلوت برای فکر کردن ایجاد کن
نه برای تصمیم، برای درک عمیقتر خودت. چند روز با خودت باش. از این شرایط فرار نکن، ولی توش گیر هم نکن.
بپرس: آیا من واقعاً در این رابطه رشد میکنم؟
آیا این رابطه قابل بازسازیه؟
آیا اون زن، حاضر به صداقت، پشیمانی و ساختن دوبارهست؟
یا نه، این یک هشدار از جهان برای بیرون اومدن از رابطهایه که روحتو تحلیل برده؟
تصمیم نهایی رو از فرکانس عشق بگیر، نه خشم
خشم ممکنه بخواد بزنه همهچیزو خراب کنه.
اما عشق، به تو کمک میکنه یا رابطه رو نجات بدی با آگاهی تازه، یا با قدرت رها کنی و مسیر تازهای بسازی.
تمرین ساده ولی قدرتمند:
هر روز چند دقیقه بشین، چشماتو ببند و بگو:
«من به جای انتقام، هدایت میطلبم.
من خودمو دوست دارم.
من لایق رابطهای بر پایهی صداقت، عشق و احترام هستم.
خداوندا، مسیر درست رو نشونم بده، بدون دخالت ترس و خشم.»
این جمله رو با آرامش بگو، و بذار الهام درونت کمکم خودش رو نشون بده.
حرف آخر:
تو قربانی نیستی، حتی اگه الان دلت شکسته باشه.
این موقعیت شاید هدیهای باشه در لباس تلخ.
هدیهای برای اینکه خودتو دوباره پیدا کنی… قویتر، آگاهتر و متصلتر به خدا
یا حق
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی.
اول اینکه سعی کنید خشم و عصبانیت و قضاوت رو کنار بزارید و با کنترل ذهن با آرامی ، وقتی رو تعیین کنید و این احساستونو بهش بگید ببینید چ پاسخی برای شما داره .
طوری صحبت نکنید که دروغ بشنوید .
سریع هم ایشون رو مقصر و سرزنش نکنید اجازه بدید راحت و در کمال صداقت احساساتش رو بگه .
صددرصد حرفها و احساساتی رو خواهید شنید که بهتر تصمیم برای ادامه ی زندگی یا ترک زندگی خواهید گرفت .
اینجور وقتا به کارها و رفتار و برخوردها و تمامی احساسات بین خودمون و شریک زندگیمون هم توجه میکنیم تا ببینیم چرا و به چ علت این موضوع پیش اومده .
عجولانه تصمیم نگیرید و با عجله و تندی واکنش نشون ندید .
سعی کنید درک متقابل داشته باشید و منطقی برخورد کنید .
بنام خدا
سلام دوست عزیز
تمام اتفاقات بیرون ما آینه درون ماست ،بپذیرید که قدرت تغییر هیچ کس به جزء خودتون را ندارید قبول دارم خیلی سخته ولی تا از چیزی مطمئن نشدی اقدامی انجام نده حتی نخواه که بدونی رابطه تا کجا پیش رفته تمام توجه وتمرکزت روی خودت باشه چرا که طبق قانون اگر بخوای به این اتفاق توجه کنی یا درموردش صحبت کنی اتفاقاتی بر مبنا واساس همین را بیشتر جذب میکنید سعی کنید با سپاسگزاری، با تمرکز بر زیباییها از طریق دنبال کردن فایلهای سفربه دور آمریکا وزندگی در بهشت با گوش دادن به فایلهای توحیدی ودر مورد آگاهیهای آن با خودتون وخدای خود صحبت کردن مدت زمان بیشتری از روز را در احساس خوب بمانیدچرا که طبق قانون احساس خوب = اتفاقات خوب هست
دوست عزیز وقتی شما از درون تغییر کنید اتفاقات بیرون شما نیز تغییر میکند وسعی کنید بیشتر در سایت فعال باشید وبا تعهد وجدیت روی تغییر خودتون کار کنید شما دوره های فوقالعادهای از استاد در پروفایلتان دارید پس از آگاهیهای آنها برای ساختن یک زندگی ایده آل استفاده کنید
موفق باشید