سلام و درود
اگر همه چی توحید هست و خدا روزی رسانه پس وظیفه ما در کسب و کار چی هست ؟
آیا برای دریافت روزی اصلا نیازی به داشتن کسب کار هست ؟
آیا برای دریافت روزی اصلا نیازی به اقدام فیزیکی هست یا فقط درک توحید و باور خداوند کافیه ؟
یعنی میتوان و باید مثل حضرت ابراهیم فقط روی توحیدمون کار کنیم و زن و بچه را رها کنیم تو بیابان و همه چی رو بسپاریم به خداوند و خود خدا بدون داشتن شغل بهمون ثروت میده ؟
در مورد بحث توحید یکم گیج شدم و همش وسواس گونه به بحث توحید نگاه میکنم و هی با خودم میگویم نکنه این رفتار یا این تصمیم یا اقدامم مشرکانه بوده
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به روی ماهت علیرضای عزیز
من به شما پیشنهاد میدم اگه خیلی نسبت به موضوع توحید حساس هستین یکبار از اول تا آخر قرآن را بخونید با نیت درک توحید و از خداوند بخواین که به فهم و درکتون وسعت بده
من درک خودم و میگم
هر کسی درکش از توحید به اندازه خودشه و هر کسی یک نگاهی به توحید داره
به نظرم ابراهیم اول توحید و درک کرد و این درک توحید باعث شد که حرکت کنه
حالا به اقتضای هر زمانه هرکسی حرکتش فرق میکرده
زمان ابراهیم باید زن و بچه رو رها میکرده
زمان موسی باید با فرعون روبرو میشده
زمان محمد باید خلوت میکرده
زمان نوح باید کشتی میساخته
زمان یوسف باید عزیز مصر میشده
زمان مریم باید باردار میشده و بعد روزه سکوت میگرفته
زمان گالیله باید جلو کشیش ها ایستادگی میکرده
زمان الان باید به سیارات دیگه رفت
هر عصر و زمانه یی توحید رو به اقتضای زمانه درک میکنن
زمانیکه توحید و درک کنی ، درونت سرشار از شور و اشتیاق میشه برای حرکت کردن و اصلا هیچ کسی نمیتونه مانع حرکت کردنت بشه!
توحید یعنی توانمندی های خودت و پیدا کنی و باورش کنی
توحید یعنی هر روز صبح به اشتیاق یک عمل جدید از خواب بیدار شی
توحید یعنی شب ها جسمت خسته اس اما روحت سرحال و پر از انرژی باشه
توحید یعنی اینقدر ایده داشته باشی که از ذوق شون خوابت نبره
توحید یعنی بال پرواز داشته باشی تا سرعت حرکتت بالا بره
علیرضای عزیز اگه هیچ کاری نکردن رو مساوی با توحید بدونی یعنی قعر جهنم و بدبختی و گمراهی و ناسپاسی
چرا خداوند بهت چشم داده ؟؟
چرا بهت قدرت حرکت توسط پاهات داده ؟
چرا سیستم فکری عصبی داری ؟؟
به نظرت ناسپاسی نیست اگه از این نعمت ها استفاده نکنی ؟؟
به نظرت کفر نیست اگه از این نعمت ها بهره مفید نبری ؟؟؟
به نظرت ما حیوان هستیم که فقط بخوریم و بخوابیم و تولید مثل کنیم ؟؟؟
توحید یعنی فهم کنیم یعنی چی اشرف مخلوقات ؟؟
توحید یعنی درک کنیم یعنی چی جهان مسخر ماست ؟؟
توحید یک کلمه است اما یک دنیا حرف درش نهفته اس !!
خداوندا به عظمت و اقتدارت بهمون درک و فهم توحید رو هدیه کن
خداوندا به آگاهی و مهربانیت توحید رو در رگ هامون جاری کن
خداوندا وجودمون رو به نور توحید روشن کن
علیرضای عزیز سعادتمند و پیروز باشی
سپاسگزارتم برای نوشتن این سوال بینظیر که یادآوری کردی حواسمون باشه به توحید که همه چی در همین یک کلمه خلاصه میشه
سلام سارای عزیز
دوست خوب من واقعا تحسینت میکنم برای جواب کامل و درست شما واقعا اگه انسان بتواند توحید رو در وجودخودش نهادینه کند شور و شوق دارید برای حرکت جسمش خسته اس ولی روح در انتظار فردا برای عمل کردن به ایدها شوق داره برای رسیدن به فردا واقعا سپاسگذاری واقعی یعنی استفاده صحیح از این بدن برای حرکت و درک بیشتر خداوند
ممنون گلم برای این جواب زیباتون در پناه الله شاد باشید .
سلام به شما دوست عزیز
واقعا چه شیوا و عالی نوشتین و درک و یادآوری درستی از توحید بهمون دادید.
واقعا ناسپاسی است که توانایی داشته باشیم و اقدامی نکنیم
اگه توحید و قدرت خدا رو درک کنیم شجاع میشیم جسور میشیم و سرشار از حرکت و اقدام میشیم و هی دوست داریم خلق کنیم چراکه ما روح خدا رو داریم و خدا خلاقه
ممنونم از توضیح قشنگتون
در پناه حق شاد باشید و سامت
سلام سارای عزیز و دوست داشتنی
از روزی که اینکامنت رو نوشتی هر ردز میخونمش ولی هر روز هم چیزی ازش نمیفهمیدم
دیشب کمی حالم پریشون بود
با خدا و با خودم دعوا داشتم
و فقط سعی کردم حال خودنو خوب کنم
امروز و همین الان کامنتت رو کمی فهمیدم
اینکه چرا توحید برای هر کسی یه معنایی داره
احتمالا بخاطر اینکه ما انسانهایی هستیم با خلق و خو های متفاوت با نیازهای متفاوت و با پاشنه آشیل های متفاوت
من امروز فهمیدم توحید برای من یعنی رشد کسب و کار و رسیدن به موفقیت مالی و استفاده از اینهمه استعداد و توانایی در حوزه کاریم
احتمالا پاشنه آشیل ابراهیم روابط خانوادگیش بوده
احتمالا قبلا تسلیم شیطان درونش بوده
و زمانی ابراهیم ابراهیم شده که تونسته تسلیم خدای درونش بشه و پا روی ترس ها و پاشنه اشیلش بزاره و ترک کنه تمام وابستگیها و ترسهاشو
و اونجا شده یک موحد
احتمالا موسی پاشنه اشیلش ترس از فرعون و قومش بوده
تو قران میگه ما به موسی گفتیم به سوی فرعون برو و بهش بگو آیا برنامه ای برای بازگشت به سوی خدا نداری؟
و موسی میگه خدایا من میترسم چون اونا در تعقیب من هستند و خدا پاسخ میده موسی نترس ما با تو هستیم
و موسی زمانی تسلیم میشه که میره تو دل ترسهاش
و اونجا میشه یک موحد
احتمالا محمد دنبال شلوغ بازی و اسم و رسم بوده
تو قران هم بارها بهش گفته شده ای محمد جاهل نباش تو نمیتونی کسیو تغییر بدی
و پاشنه اشیلش فاصله گرفتن از امتش بوده
و اونجا میشه یک موحد
احتمالا نوح پاشنه اشیلش حرف ها و طعنه های مردم بوده
و زمانی تسلیم پیشه که بیتوجه بشه به حرفهای مردم و کشتی شو بسازه
یوسف همونطور
مریم همونطور
گالیله همونطور
استاد عباسمنش همونطور
سارا همونطور
حمید هم همونطور
حمید پاشنه اشیلت چیه
از چی خیلییییییی میترسی
برو بشو موحد خودت
برو ثروتمند شو و تو کسب و کارت بشو درجه یک
این توحید منه
این برای من یعنی تسلیم خدا شدن بجای تسلیم شیطان بودن
نمیدونم چطور
ولی خدا هدایتم میکنه
بینهایت ازت ممنونم سارای عزیزم
عاشقتم.
بنام خدای هادی
سلام به روی ماهت حمید رضا جان
دقیقا همینه که گفتی ، وقتی زندگی انسانهای ماندگار و میخونیم همشون جایی که روی ترس هاشون پا گذاشتن جاودانه شدن
مولانا زمانی شاعر شد که خدا بهش گفت مکتب و درس و تمام آنچه که بهش افتخار میکردی و رها کن
اگه انجامش نمیداد اصلا مولانایی بوجود نمی اومد
حمید رضا میدونم ی عالمه صدا تو مغزت هست که باعث ترس میشه ، انگار قدرت عمل کردن و ازت میگیره
باید بتونی بهشون بی توجهی کنی ، هر صبح که بیدار میشی بگوخدایا امروز چیکار باید بکنم ؟
تو بهم بگو و البته وقتی گفت باید بتونی با تمام ترس هات انجامش بدی و اصلا به نتیجه کاری نداشته باشی
بخدا که از نتایج مبهوت میشی
هر وقت ترسیدی بگو انا لله و انا الیه راجعون
مگه آخرش مرگ نیست خب فوقش میمیرم
اون خدایی که تو رو از یک سلول تو شکم مادرت خلق کرده نمیتونه برات میلیاردها دلار پول خلق کنه ؟
به نظرت خلق یک جنین سخت تر یا خلق پول ؟
اون خدایی که هر لحظه داره کل سیستم بدنت و مدیریت میکنه از عملکرد قلب ، مغز ، کلیه ، معده ، روده آیا نمیتونه امور کارهات و امور مالی تو مدیریت کنه ؟؟؟
بت شکنی به نظرم یعنی با تبر بزنی بت ترس و بشکنی
مگه میتونی تضمین کنی که لحظه بعد زنده هستی ؟؟ خب در جهانی که حتی قدرت تضمین زنده بودن هم دست خودت نیست روی عقل خودت حساب کردن به نظرت درسته ؟؟؟
بخدا که ما نه قدرتی داریم نه علمی
ما بدون خداوند هیچ هم نیستیم
همش خودشه
ترس زشت ترین صفت در یک انسان ِ
اگه میخوای آدم زیبایی باشی باید شجاع و موحد باشی هیچ راه دیگه یی نیست
برو تو دل هرچی که ازش بیشتر میترسی
و پاداش های عظیم و دریافت کن
بنام خدایی که کافیه
هله نوميد نباشي که تو را يار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها
ره پنهان بنمايد که کس آن راه نداند
نه که قصاب به خنجر چو سر ميش ببرد
نهلد کشته خود را کشد آن گاه کشاند
چو دم ميش نماند ز دم خود کندش پر
تو ببيني دم يزدان به کجا هات رساند
به مثل گفتم اين را و اگر نه کرم او
نکشد هيچ کسي را و ز کشتن برهاند
همگي ملک سليمان به يکي مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلي را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نيابيد مثالش
به کي ماند به کي ماند به کي ماند به کي ماند
هله خاموش که بي گفت از اين مي همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
حمید رضای عزیزم اونجایی که تسلیم واقعی بشی و دیگه روی عقل محدود خودت برای هر کاری حساب نکنی اونجاست که
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
هر چی بیشتر تسلیم باشی تمام کارهات راحتر انجام میشه، بخدا ما اومدیم در این جهان زیبا و رنگارنگ که فقط لذت ببریم و خودمون رو با حمایت و هدایت خدا تجربه کنیم
اصلا ما به پیشتوانه هدایت رب ، پا به دنیای مادی گذاشتیم
این و باور کن که این جسم و عقل ما بدون اذن و هدایت رب هیچ ِ
باید هر روز تمام تلاشمون این باشه که تسلیم بودن و یاد بگیریم
ما نیازی به یادگیری مهارت در هیچ کاری و نداریم اگه تسلیم او باشیم
مگه محمد دوره رهبری و پیامبری رفت ؟
مگه موسی کلاس آموزشی دید برای ورود به عرصه سیاست و روبرو شدن با دولت زمانش ؟؟
اوست که صاحب تمام علم هاست
اگه قرار باشه حتی علمی و یاد بگیری خودش هدایتت میکنه از لذت بخش ترین راه ، یاد بگیری
به مغزت وسعت میده ، میزان یادگیریت و بالا میبره
بخدا باید فقط یاد بگیریم که بیشتر تسلیم باشیم و تمام چشم و گوش باشیم که هدایت ها و نشانه ها رو دریافت کنیم ، بقیه اش و خدا انجام میده
خدا در صورتی اجابت میکنه بنده رو که تسلیم باشیم و ما هم اجابت کنیم رب العالمین رو
حمید رضا جان هر وقت ترس اومد سراغت بهش بگو قدرتی پشت من ِ که این جهان و داره اداره میکنه
با ایمان برو تو دل هر ترسی و ببین خدا به کجاها میبردت که الان حتی باورش هم نمیکنی
سلام سارای نازنین
تنها چیزی که میتونم بگم این جملات
که خدارو شکر
و خداوند همه چیز میشود همه کس را
ترس من همیشه این بوده که نکنه مشغول ثروت بشم و خدارو هز یاد ببرم
و الان باید با این ترس روبرو بشم
شیطان درونم رو باید از پا در بیارم
الان اون داره بجای خدا منو رهبری میکنه
و من باید تسلیم رب بشم
جنس خرس من ممکنه با بقیه کمی فرق کنه
من مدتهاست دارم اقدامات عملی و فیزیکی انجام میدم
اما اینبار اقدام من جنسش متفاوته
مم باید در عمل اقدام کنم به تسلیم ندای رب شدن
و باج ندادن به نجوای شیطان
همیشه برای مم کلامت کلام خداست
و انگار خدا داره باهام حرف می زنه
سارای عزیزم
برات بهتزیناارو آرزو میکنم
سپاسگزارم
سلام سارا خانم عزیز با این نوشتهای اصلت
حال دلت مثل همیشه عالی و منور به توحید باشه
درک کلماتتون با خوندنش فرق داره هر کسی باور کنه تک تک کلمات رو باور کنید نمیتونه نا امید بمونه نمیتونه ناشاد باشه نمیتونه حسرت بخوره میگرده دنبال یک نکته مثبت در هر لحضش
و غم هارو غرق در خون خودشون میکنه با شکر نعمت های خداوند اگه حتی یک تیشرت تنته همون نعمتته تا باهاش خدارو اجابت کنی پس حسرت نخور نترس غم به دلت راه نده همینه راهش
اخه یادمون میره وقتی نجوا میاد و مارو به نداشتهامون وصل میکنه نعمتها خوشی ها داشتهها رو ناپدید میکنه
تا یاد خدارو کمرنگ کنه چون میدونه ما با ترس و غم وارد مدار توجه به ناخاستمون میشیم و این راه ارتباطی ما با خداونده
دیروز که شروع کردم به نوشتن تو دفترم اولش چیزی نداشتم بنویسم ولی در ادامه انقدر نوشتم که چندین صفحه شد و این نوشتن از ساعت ۵ بعداظهر شروع شد و اخرش دیدم ساعت ۹ شبه و من همش نوشتم و فکر کردم
نوشتهام در مورد این بودن که من باید به خدا اعتماد کنم به عنوان راه نما و هادی و من چیزی نمیدونم در جواب نجواها که میومد و من میگفتم بهشون که من نمیدونم خدای من میدونه اخه اون دانا و اگاهه من چیزی نمیدونم
نجوا میومد میگفت خب فردا چی
فردا چیکار میکنی از چی میخای بنویسی میگفتم من نمیدونم خدای من اگاهی بهم میده
بعد کلی نوشته بقول استاد از میدل اف نویر از غیببه من گفته میشد و مینوشتم و باز ذهنم میگفت خب تو که در مورد خیلی چیزا چیزی نمیدونی اطلاعات نداری میخای در مورد اونا جیکار کنی مثلا چطور میخای با کسی ارتباط بگیری تو مثلا حوزه فلان چیزه چیزی در موروش نمیدونی حرفی نداری بزنی
و من باز میگفتم من نمیدونم خدای من میدونه اون بلده اون قدرت منده
اون چیز که ازش منو میترسونی وجود نداره و خدای من به اندازه درک من من رو هدایت میکنه به اسونی های خودش و خودش هدایتم میکنه
چطورش من نمیدونم میدونستم که اسمم انسان نبود
و بارها نوشتم .الله اکبر .الله اکبر .و چه حسی داشتم نسبت به این دو تا کلمه و خداوند و من حس کردم همین الله اکبر به اندازه تموم علم علما داره بهم ارامش میده
و میگه همین برات کافیه تا ببرتت باهاش جلو و بقیه مسیر بعدن بهت بگه
تو نیاز به تقوا داری گهواره رو کی برد لب ساحل نجات مگه بچه توش داشت پارو میزد
من نمیدونم چطور ولی میدونم هدایت میشویم اگر ایمان داشته باشیم بهش
جواب چطور و از کجای ذهنم یک کلمه هستش .هدایت.توسط خدایی که اگاهه و بینا و شنوا و قدرتمنده بخدا من نمیدونم چطور خودش میدونه و همینم کافیه برامون
دوتا اتفاق از تجربه همین روزم و چند روز پیش رو میگم براتون و برای خودم برای یاداوری
امروز من تو کامنت دوستمون اقا حمید امیری نوشتم انتهای کامنت که من دوس دارم موفقیت های دوستان رو بخونم و بشنوم
و چند ساعت بعد یکی دو ساعت بعدش خاله عزیزم اومد خونمون و کلی خبر خوش اورد و منرفتم تو اتاق پیششون با مادرم بودن نشتسم و چشمم به تلوزیون افتاد دیدم داره مستند حیاط وحش نشون میده مستند کجا باشه خوبه
مستند طبیعت کشور امریکا اون گوشه تلوزیون نوشته بود و دقیقا شبیه فایلای که استاد میزارن از امریکا بود کوها و سر سبزی و رودخونها و نشستم و نگاه کردم و کلی لذت بردم گفتم ببیننننن این تلوزیون ایرانه که اون زیر نوشته طبیعت کشور امریکا عجب !!
گفتم بببن این کار خدای منه
این که من خاستم اینباشه از موفقیت ها و زیبایی ها بشنوم و تو سایت بنویسم اونوقت خاله من رو بیاره و خبرای خوش رو به من برسونه
خدا میرسونه حتی اگه ما فکر کنیم ادمای دورمون تو مدار خوبی نیستن مهم نیست مهم خداست و قدرتش و علمش خدایا شکرت
و تجربه بعدی چن روز پیش که داشتم میرفتم شهر تاکستان تو یکجاده خاکی که دو طرفش باغ انگوره و درختای میوه و زرد الو با موتور بودم
چشمم افتاد به یک درخت زرد الو و پر زرد الو بود و سرمو برگدوندم دیدم نزدیک بود از مسیر منحرف بشم که شکر خدا کنترل کردم موتور رو و گفتم با خودم پسر هواست کجاست این نعمتها صاحب داره برای مردمن و چرا هواست پرت کردی و با خودم گفتم اره اینا نعمت هستن ولی جشم ندوز
و همینطور که مسیر رو داشتم میومدم نزدیک شهر که شدم ۳ تا پسر گل نوجوان با موتور از بغلم رد شدن و ازمن جلو افتادن و یکم جلوتور باز من رسیدم بهشون و ازشون جلو زدم و باز اونا اومدن جلو افتادن و یهو دیدم وایسادن و بنزینشون تمون شد و به من دست تکون دادن و بنزین خاستن منم ایستادم همونجا یک شیشه نوشابه پیدا کردن بغل خیابون و ی شیشه بنزین دادم بهشون و میدونی چی شد
یکشون از جیبش چندتا زرد الو در اورد و به من میداد و من نمیگرفتم گفت دستم رو رد نکن و منم گرفتم و گفتم و نوش جانکردم رزق بغیر حساب رو الله اکبر بغل جاده اب روون هم بود و شستم و با لذت خوردم میبینی خدا چکار کرد چطور چید اتفاقات رو من فقط نگاهم افتاد به درخت اون شرایط رو محیا و هماهنگ کرد تا من زرد الو بخورم اینجاست که من میفهمم چرا من نباید به چگونگی رسیدن به خاستهامفکر کنم چون من عقلم نمیرسه از کجا و چطور ولی خداوند اگاه و قدرتمنده شب و روزتون بخیر و شادی باشه
بنام خدایی که هر لحظه هدایتمون میکنه
سلام به روی ماهت مصطفی جان
خیلی لذت بردم از اتفاقات زیبایی که برات افتاده ،
میدونی من هر جاییکه به صدای خداوند عمل کردم ،
من یک قدم برداشتم و خدا هزاران قدم برام برداشت
خداوند هر لحظه برای هر کاری داره هدایتمون میکنه ما باید به نشانه ها توجه کنیم
چند ماه پیش من با یک گروه شروع به همکاری کردم و بعد از دو ماه نتیجه یی که دنبالش بودم و هدفی که داشتم انجام شد وقتی تیک هدفم و زدم خدا بهم گفت الان با این گروه استاپ کن و دیگه نیازی نیست ادامه بدی ، گفتم خدایا باهاشون قرارداد دارم تا یک ماه دیگه ، چیکار کنم ؟
این حرفها جمعه زده شد بین من و خدا
شنبه صبح وقتی بیدار شدم پای راستم از کمر تیر میکشید طوری که به سختی راه میرفتم
همون موقع خدا گفت پاشو برو بیمارستان
با اینکه طوری نبود که نیاز به بیمارستان باشه اما چون جنس صدای خدا برام خیلی واضحه گفتم چشم
رفتن من به قسمت اورژانس همانا و یک ماه قرارداد به استراحت گذشتن همانا
جالبه که از بیمارستان که اومدم بیرون کلا درد محو شد بدون اینکه نه دارویی استفاده کنم نه کاری خاصی کرده باشم
قشنگ اومدم بیرون خدا بهم گفت دوشنبه مدارک معاینه و آزمایش خون ایمیل کن براشون و برو واسه خودت این یک ماه عشق کن
میدونی مصطفی عزیز
برای هر کاری اگه صدای الله و بشنویم و تسلیم باشیم ، نتایج باورنکردنیه
هر خواسته یی که داریم خدا براش بهترین ، آسانترین ، سریع ترین راه حل و ارائه میده منتهی باید بهش عمل کنیم
فکر کن من میگفتم بابا این که دردی نیست
تو اروپا من تا حالا بیمارستان نرفته بودم و گفتم خدایا من برم چی بگم اخه ، اینجا میگن باید حالت خیلی وخیم باشه که دکتر معاینه کنه
خدا گفت کاریت نباشه
باورت میشه دقیقا از در من و برد داخل که جلو اورژانس بود حتی یادم رفته بود ایدی کارتم هم ببرم و منشی اورژانس خودش همه کارها رو کرد و کلی با احترام و عزت کارها رو برام انجام دادن من از هدایت خدا گریه میکردم که چقدر همیشه همراه هست و حمایتم میکنه
دکتر فکر میکرد من از درد گریه میکنم
بخدا هر روز از هدایت خدا از کارهایی که برام میکنه حیران و سرگردان میشم
دیروز وسط خیابون بهم گفت برو تو این باشگاه
پام و گذاشتم تو باشگاه سیل از آسمون اومد حدود ۱۰ دقیقه ، تا یک ثانیه قبلش آفتاب بود
من مات نگاه بارون میکردم که چی شد ؟؟!!!
میدونی وقتی تسلیم میشیم واقعا نه غمی میمونه نه ترسی
چون باید در لحظه حضور داشته باشی که بتونی تسلیم باشی
اگه بخوام بنویسم هر لحظه زندگیم و باید بنویسم
خیلی خیلی خیلی از زندگیم از لحظه به لحظه اش راضی ام
خدایا شکرت
مصطفی جان سپاسگزارتم که نوشتی و قلبم و بازتر کردی تا منم بنویسم
به نام خدای مهربانم سلام به دوست عزیزم
بله خداوند روزی رسانه مطلقه ماست
وظیفه ما در کسب و کارمون چیه ؟ وظیفه ما اینست که طبق قانون پیش بریم
احساسمون رو خوب نگه داریم
باور به فراوانی داشته باشیم
فرکانس خوب بفرستیم شکرگزار باشیم
توجه و تمرکز بر زیبایی و خوبی داشته باشیم
کنترل ذهن و کنترل ورودیهای ذهن و کنترل کانون توجه داشته باشیم
مابقی رو به خداوند بسپاریم
در پناه خداوند مهربان باشین
سلام
بحث توحید این نیست که ما بگوییم من تنها خدا را میپرستم و خداروزی رسانه و دیگه من هیچ کاری نمیکنم اون ثروت و روزی بهم میده،
خدا روزی میدهد یعنی اگر شما باورهایتان درمورد ثروت درست باشد در مدار ثروت باشید بدون زجر و بدبختی و سختی پول سراغتون میاد البته در مدار ثروت بودن یعنی وقتی شما باورهایتان درمورد ثروت درست باشید ایده ها شرایط و افراد و اتفاقاتی بر سر راه شما قرار خواهند گرفت که خیلی راحت و سریعتر به ثروت خواهید رسید و به قول امام علی رزق دنبال شما میاد اگر باورهاتون در مورد ثروت درست نباشد و در مدار ثروت نباشید با هر تلاش فیزیکی زیاد و زمان و انرژیه زیاد در کارتون باز هم هشتتان گرو نهتان است و باید دنبال رزق بدوید، اما در مدار ثروت که باشید بدون زجرو بدبختی و سختی مثل استاد رزق بدنبال شما می آید البته با اقدام و عمل نه نشستن و منتظر یک گونی پول از آسمان برایمان بیفتد ،خب خیلی از باورهای ثروت و کلا در خیلی موارد دیگر روابط و … به توحید ربط دارد در نهایت ،اما اگر میخواهید ثروتمند شوید روی باورهایتان با دروه ی ثروت استاد کار کنید تا رزق بی حساب را تجربه کنید البته که همه چیز به عملکرد ما ربط دارد تا چه اندازه آماده ی دریافت و عمل به این آگاهی ها هستیم.
سلام دوست خوبم
هر روز مداوم فایل های استاد دارم گوش میدم
واقعا باعث آرامش من شده و حال دل من عالیه و از این بابت ممنونم از خداوند
در مورد توحید فکر میکردم متوجه شدم داستان چیه و درک خوبی ازش دارم
ولی همین چند روز پیش توی کارم متوجه شدم هی فاطمه
دختر تو به جای اینکه روی خدا حساب کنی روی مهندس فلانی حساب کردی
و نمونه شرک های کوچک خودم رو می بینم
و هر بار که شرکی رو درون خودم می بینم میگم خدایا شکرت که دیدم اش
خدایا ممنونم آگاهم کردی
و اتفاقا نتیجه کار هام که می بینم که روی فلانی حساب کردم ببین چجوری رفت توی پاچم
ببین چجوری نتیجه اونی نشد که من میخوام
و سعی میکنم دفعه بعدی این رفتار رو اصلاح کنم
من ۴ ساله توی شغل خودم جرات نداشتم که فروش عمده رو باز کنم می ترسیدم
امسال با همین آموزه های سایت چنان شجاعتی گرفتم و دلم قرص بود به پروردگار بالا سرم که گفتم با توکل به او پا در این مسیر می زارم
و خودم متوجهم که اگر توحید نداشتم هنوزم فروش عمده خودم رو باز نمی کردم
یا نوشتن یک کتاب در حوزه کاری ام به طرز معجزه واری توی دلم افتاد و توی ۴ روز کتاب رو نوشتم چی از این بهتر ؟ قبلا چرا اینکار رو نمی کردم ؟ چون از حرف و حدیث بقیه و نوع نگاه شون می ترسیدم
الان دیگه از این خبرا نیست میگم اگه خدا توی دلم انداخته چشم
قبلا لایو برگزار نمی کردم و اصلا دلم نمیخواست ترس داشتم شاید ، توی دلم افتاد هر هفته با یکی از فعالین صنعت زعفران لایو بزارم بدون هیچ تلاشی به راحتی اب خوردن الان لایو می زارم
این تغییرات حاصل چیه ؟ باور به بالای سرم و میگم اون گفته انجام بده صد در صد خودش همه کار هاش میکنه فقط کافیه من بگم چشم
نمی دونید همین باور چقدر بهم کمک کرده
میگم فلان خواسته رو خدا توی دلم انداخته و بهم گفته فلان کار رو بکن و دیگه ترس ها می ره کنار و میگم وظیفه من فقط اینه اعتماد کنم و پا تو راه بزارم
صادقانه خود خدا همه کار ها رو انجام میده
من در حد همین فهم و درک الآنم این نتیجه رو گرفتم
سلام به دوست عزیزم
توحید یعنی اینکه باور کنی این همون انرژی یا خداونده که به شکل ثروت وارد زندگی شما میشه
خداوند مسیر رسیدن به ثروت رو بتو الهام میکنه،راحت ترین مسیر…
تو میتونی بشینی سرجات و فقط با گوشی کار کنی و پول در بیاری
نمیشه که هیچ حرکتی نزنی و پول بیاد
حتی اگع یه الماس خدا بندازه پیش پات…بازم تو باید خو شی و برداری
نمیشه که از روش رد بشی و بگی خدایا من حال ندارم خم شم…کاری کن الماس پرواز کنه بیاد تو دستم
این شدنی نیست
تو فقط میتونس با تغییر باورهات
به ساده ترین راه بیشترین پول رو جذب کنی
مثلا من کار خرید و فروش دلستر و نوشابه رو دارم
مرکز پخش ،خودش برام نوشابه میاره…مشتری هم خودش زنگ میزنه و میاد ازمن میگیره
این شکل راحتی از پول ساختنه
پس باور کن میشه
ولی باید یه حرکتی بزنی
سلام دوست عزیز
میخوام با یک مثال به سوالت جواب بدم شما میتونه یکی از اهدافت داشتن پول زیاد باشه و خداوند هم برابر با اون توحیدی که شما داری میخاد به شما این پول و ثروت رو بدهد زمانی که شما خواب هستی به شما در عالم خواب میگه در جاده فلان و در این کیلومتر هست آیا نباید این مسیر رو طی کنی اون جا رو بکندی تا به اون پول برسی
توحید یعنی عمل درجه اعتقاد ما با اعمال ما سنجیده میشود اگر ابراهیم خیلی الله شد به خاطر اعمالش بود
و زیبایی انسانهایی که در وجود و شخصیت آنها فارق از هر دین و مذهب و کشوری که هستند نشان از ایمان و توحید آنها است از نتایچی که بدست آوردن مشخص میشود
توحید یعنی عمل توحید یعنی نتیجه
توحید یعنی آرامش و آسایش حالا چرا باید کار کنیم چون نتیجه است که مجصول آرامش و امنیت است اما وقتی ایمان داشته باشیم از کار که انجام میدهیم لذت میبریم و اصلا شبیه کار کردن بقیه نیست و نتیجه ما با دیگران فاصله داره
بنام خدا
سلام دوست عزیز
توحید مقابل شرک هست
وقتی میخوای توحیدی رفتار کنی اول باید ایمان بیاری ن در حرف و اجازه بدی ک هدایتت کنه
وقتی اجازه هدایت بدی بهت الهاماتی و ایده هایی میده ک باید عمل کنی
آیه هایی از قران رو بخون ک همش در مورد ایمان و عمل صالح هست
میبینی ک هر جا از ایمان گفته پشت سرش از عمل گفته یعنی عمل کردن ب ایده های و اجرا کردنشون
اگه بشینی و بگی ک من میخوام فقط روی باورهام کار کنم ولی در عمل هیچی واقعا ب هیچ نتیجه ایی نمیرسی
میرسی ب جمله ایی ک همش استاد میگه
ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت هست
حضرت ابراهیم چطور شد خلیل الله
کی میتونه ب این درجه برسه
کی میتونه بچشو قربانی کنه
وقتی خدا گفت بچتو سر ببر ، حضرت ابراهیم عمل کرد
گرفتی چی شد . عمل کرد ، عمل کرد ، عمل کرد
و نتیجش شد خلیل الله
در پناه الله باشی عزیز دل
سلام دوست خوبم وقتت بخیر امیدوارم حالت خوب باشه ببین ما تو این قضیه دست از سنجش قضاوت و خوب خوب و بد کردن باید برداریم و تمام هدفمون این باشه که معنا رو بفهمیم و تو زندگی خودمون اجرا کنیم معنا چیه معنا اینه که باید تمام ذهنیت های قبلی خودمون رو مثل حضرت ابراهیم در مورد حضرت اسماعیل قربانی کنیم یعنی اینکه بگیم خداوند کارهایی رو میتونه برا ما بکنه که تو گذشته هیچ فکرش رو نمی کردیم و تو بحث توحید یعنی اینکه خداوند میتونه خداوند بزرگتره از تمام خواسته های ما از تمام فکرهای ما و تمام نیازهای ما کاری که ما باید بکنیم اینه که در خدمت خداوند باشیم تا اون ما رو هدایت کنه و تو هر لحظه میتونه به ما بگه که چه کار فیزیکی رو انجام بده تا به خواستت سریعتر برسی
سلام خدمت استاد گل و خانوم شایسته مهربان
و دوستان گل
علیرضا جان من جواب بچه هارو خوندم
خوب بود
ولی میخام جواب خودمو بدم
و یجورایی تجربه خودم
تو این چند ماهی که با شما دوستان و استاد آشنا شدم
خوب مثل اکثر شما مسیر زندگی منم تغییر کرده
و اتفاق هایی در حال افتادن هست و افتاده که باور کردنش
برای خودم سخته
بعضن اعضای خانوادم هم مسخرم میکنن
و فکر میکنن توهمی شدم
چیزی که من دارم تجربه میکنم و درکش میکنم
اینه که من بسته به شناختی که از خداوند دارم
به سمت خواسته هایم هدایت میشم
ن بیشتر ن کمتر
و اینه که به خدا چقد اجازه بدی شریک کاری تو بشه
این خیلی مهمه که واقعا اجازه بدی بهش
میدونی یکم توضیحش واسه خودم سخته
ولی من اول سال با کلی بدهی و بازار خرابی و حال روحی اسفناک
وارد سایت و جمع شما دوستان شدم
روزای اول خیلی حالم خراب بود
و تقریبا یک ملیارد بدهی داشتم
و هیچ امیدی هم نبود
وقتی وارد سایت شدم
یه چیزی باهام حرف میزد و هیی میگفت نترس
درست میشه
منم هر روز با امید اینکه اون صدا بازم بیاد و باهام حرف بزنه
بیدار میشدم و میومدم سرکارم
اوضاع هر روز بهتر از دیروز میشد
اینکه میگم هر روز بهتر از دیروز واقعا روزا با روزای قبلش فرق میکرد
یسری اتفاق ها میفتاد که اصلا خوده معجزه بود
کارم کار راحتی نبود ولی الان خدا یجوری چیده که دیگران دارن کار میکنن
و من دارم بیشتر وقتا روی باورام کار میکنم
ولی هستم تو کارم
فقط راحت شدم میدونی
راحت شدم
یجورایی اسان شدم برای آسانی ها
بخدا عینه واقعیتو میگم
راستش شاید یهو ازم بپرسن خودمم تعجب میکنم و فک میکنم دارم خاب میبینم
میدونی چی میخام بگم
میخام بگم ابن نیست که بخوری بخابی و بی مصرف باشی
تو کار میکنی
حرکت میکنی
ولی با شراکت خداوند
اونوقت ن خسته میشی
ن زده میشی
ن اذیت میشی
آزادی مالی داری
آزادی زمانی داری
آزادی مکانی داری
مهم تر از همه آرامش داری
آرامشی که با کل دنیا عوضش نمیکنی
میدونی من توحیدو واسه خودم اینجوری
دارم معنی میکنم
من میگم هرکاری که بخام انجام بدم رو انگار باخدا شریکم
من میرم ولی خیالم راحته که یه شریک خوش قول و زرنگ و پولدار باهامه
دیگه ن ترسی دارم ن نگرانی دادم ن استرسی
فقط منتظرم بدهیام تموم شه بخدا
ینی یجوری حال میکنم از این دنیا
که سلیمانش نکرده
توحید ینی یه دوستی قوی هیکل همیشه باهاته
ینی یه پدر پولدار پشتته
ینی نامه حاکم بزرگ دستته
بخداااااا
قوربونش برم تا وفای به عهدشم معرکس
سلام دوست عزیز امروز قلبم برم ګفت بیا ایمیلها را بخوان پس بین ایمیلها یکی از دوستان به شما جواب داده بودند در جواب تان از نظر و عقیده خودم بګویم که من اصلا به قران باور ندارم ولې پنج سالی میشه که استاد را فالو میکنم
توحید یعنی آرامش داشتن وختی اقدام میکنیم برای آینده بهتر برای هدف مان
توحید یعنی ایمان داشتن به سیستمی که همیشه به نفع من هست و ما باید برای اهداف مان با عشق تلاش کنیم تلاش موثر نه تلاشی که خودمان ره از اهداف مان دلسرد کنیم با قدمهای کوچک ولی متوالی و ایمان یا حس توحیدی به سیسمتی که ان هدف را به آسانی به ما میرساند
خلاصه کلام توحید یعنی آرامش درونی که این سیستم همیشه دوست دارد به نفع من عمل کند توصیه میکنم که هدف اصلی حرفهای استاد را بګیرید
تشکر
سلام
استاد بارها به این سیوال جواب دادند من با توجه به جواب ایشون در روانشناسی ثروت 1 به سیوال شما جواب میدم
توی ذهن ما کار کردن مصداق رنج هست و کار نکردن و خوردن و خوابیدن مصداق لذت
یعنی استا دقیقا میگه هر چقدر که خوردن و خوابیدن را و زندگی بی مساله را مصداق زندگی مرفه میدونی ذهن تو فقیر هست
خب راه حل چیه ؟
ایا باید توی گرما توی افتاب ساعتها بیل و کلنگ زد و زجر کشید تا به لقمه نونی رسید ؟
خیر . شما با کار کردن روی باورهاتون پله پله به اسانی در شغل تون هدایت میشید جوری که برای درامد لازم نیست شاخ غول بشکونید اما کماکان باید کار کنید
و راه درست تر اینه شما ببنید به چه کاری علاقه دارید و برید اون کار را به عنوان شغل انتخاب کنید و باورهاتون را در زمینه پولسازی با کاری که دوست دارید درست کنید تا با لذت بردن از شغل تون به درامد هم برسید
نقش توحید در اینجا تایید خواسته ها شما و هدایت شماست.
موفق باشید
بله همه چیز توحیده؛
اصلا به این جمله دقت کردی؟
نمیگیم کسبو کار فقط توحیده میگیم همه چیز فقط توحیده
سلامتی
دوست خوب
خواب راحت
آرامش و آسایش
اولاد خوب
همسر خوب
استاد خوب
فرکانس و مدار خوب
.
.
.
وکلی چیزای دیگه
پس بحث توحید فقط در کسبو کار خلاصه نمیشه بلکه همه چیزمون تاکید میکنم همه چیزمون در توحید خلاصه میشه.
در ثانی وظیفه ما در کسبو کارمون انجام فرامین توحیدی است برای حصول نتایج درست.
توحید یک فرکانس است نه طی کردن مسیر.
طی مسیر با ماسن و البته هر مقدار مسیر بیشتری طی کنیم یعنی به ترسهای بیشتری غلبه کنیم به توحید قوی تری دست پیدا میکنیم.
پس توحید همه چیزه ولی باید طی مسیر کنیم تا به درکش برسیم
اونوقت تازه میگیم ما انسان توحیدی شدیم.
صرف دونستن توحید کافی نیست وجودمون باید سرشار از توحید بشه در عمل کسب کنیم توحید را.
در خصوص توحید نظری و توحید عملی تحقیق بفرمایید
شاد موفق و پیروز باشید
سلام خدمت شما دوست عزیز سوال شما منو یاد یکی از مثال های استاد عباس منش انداخت که توی دوره ای دوازده قدم زد استاد میگفت در امریکا دوستی داشته که چون تازه مهاجرت کرده اونجا و جایی برای زندگی نداشته استاد یکی از خونه های خودش رو رایگان و با تمام وسایل و امکانات به این شخص میده تا برای مدتی اونجا زندگی کنه ….حالا نکته ای جالبش این هست که دوست استاد که جای رایگان هم گیرش اومده بود به استاد میگه که من اصلا نمی خوام برم سر کار برای اینکه از صبح تا شب فقط بشینم روی باورهای خودم به صورت تمرکزی کار کنم استاد عباس منش میگه بابا چنین رویه ای درست نیست بهتره شما ساعات روزانه ای خودت رو برنامه ریزی کنی و هشت ساعت بری سر کار هشت ساعت بخوابی هشت ساعت هم روی باورهات کار کنی اما اون شخص قبول نمی کنه و خلاصه از استاد اصرار از اون شخص انکار خلاصه استاد میگفت که من وقتی دیدم این شخص قبول نمیکنه گفتم باشه حالا که اینطوریه همین روند رو ادامه بده ببین به کجا میرسی خلاصه دوست استاد همین طوری مدتی از صبح تا شب روی باورهای خودش کار کرد و استاد میگفت من واقعا میتونم تایید کنم که این شخص انصافا خیلی عالی داشت روی باورهای خودش کار میکرد اما فکر می کنید نتیجه چی شد؟؟ به گفته ای استاد در نهایت این شخص تمام پس انداز خودش رو مصرف کرد و یک دلار نداشته و هرچه توی خونه بود که قابل خوردن باشه رو خورده و در نهایت از گرسنگی فقر به جایی رسیده که مجبور میشه ملک استاد رو تحویل بده و با ته مونده ای بنزین توی باک ماشینش بره بیرون دنبال کار بگرده بعد بنزینش هم تموم میشه و ماشینش هم بلااستفاده میشه میره تا مدت ها توی خیابون میخوابه بعد با دردسر توی یک رستوران به عنوان کارگر ساده کار پیدا میکنه ….
اما نکته ای اخلاقی این داستان کار کردن روی باورها بدون انجام کار فیزیکی و کسب درامد هیچ ارزشی نداره
دوست عزیز من بهت قول میدم اگه بهترین و توحیدی ترین باورهای جهان رو داشته باشی تا زمانی که بصورت فیزیکی کاری انجام ندی و دنبال کسب درامد نباشی باورهای تو پشیزی ارزش نداره و اخر عاقبت میشی عین دوست استاد که از بیکاری به کارتن خوابی افتاد پس هرگز خودت رو گول نزن که نیازی نیست من کاری انجام بدم و شغلی داشته باشم چون دارم روی باورهای خودم کار میکنم اگه شما شاگرد استاد هستی و از ایشون تبعیت میکنی استاد میگه من در تمام عمرم هرگز بیکار نبودم و همواره چه در امریکا و چه قبل از اون در ایران همیشه کار کردم و درامد داشتم استاد در دوره ای دوازده قدم میگفت بچه ها هرگز خودتون رو بیکار و بی درامد نکنید سعی کنید همیشه پول بسازید و راه درامدی داشته باشید و در کنارش روی باورهای خودتون کار کنید ……استاد حتی زمانی که در بندرعباس راننده تاکسی بوده چون وقت ازاد کمتری داشته در حین رانندگی هنزفری میزاشته و کتاب صوتی جملات تاکیدی گوش میداده …..در ضمن در سوالت دیدم مثال حضرت ابراهیم رو زدی دوست عزیز شما درست موضوع رو متوجه نشدی اگه حضرت ابراهیم زن و بچه ای خودش رو در صحرا تنها رها کرد چون این کار دستور خداوند بود برای ازمایش میزان توکل و ایمان حضرت ابراهیم و این مثال فرق داره با اینکه شما بشینی توی خونه فقط باور توجیدی داشته باشی و منتطر باشی از اسمون یک کیسه پول بیفته پایین دوست عزیز اگه شما پیامبران رو به عنوان الگوی توحیدی میشناسی باید بدونی که تمام پیامبران همه شغل داشتن و برای کسب درامد زمان میزاشتن و اتفافا جز ثروتمندان زمان خودشون بودن برای مثال حضرت موسی چوبان بوده و گله گوسفند داشته پیامبر اسلام (ص) تاجر بوده ….حضرت ادریس خیاط بوده ….حضرت داود اهنگر بوده …خلاصه اینکه همه شغل و درامد داشتن امیدوارم جواب گرفته باشی شاد و ثروتمند باشی
سلام دوست من
اگر وظیفه پستچی آوردن نامه و انداختن اون تو صندوق پستی هست پس وظیفه شما چیه؟
وظیفه شما اینه که به پستچی اجازه بدی کارشو بکنه
پشت در صندوق پستی رو جوش ندی قفل نزنی تا بتونی نامه هاتو تحویل بگیری
پستچی نانه هارو میاره ولی بزور برات باز نمیکنه و نمیخونه
باز کردنش وظیفه خودته
توحید یعتی بپذیرم من باید اجازه بدم خدا بهم روزی برسونه
خدا وظیفصو درست انجام میده
ولی اگر من بهش اجازه ندم من مقصرم نه روزی رسان
سلام دوست عزیز
اگه قرار بود ما به این دنیا بیایم و هیچ کاری نکنیم و خدا همه کارا رو انجام بده ، پس هدف از خلقت انسان چی بود
ما با کمک باورهای توحیدی پیش میریم که بتونیم قدرت رو از غیر خدا بگیریم و با باورهای درست در احساس بهتری باشیم و سریع تر به خواسته هامون برسیم
نه به این معنی که بشینیم سر جامون که پول برسه .. از کجا ؟ از آسمون که پول نمیاد
ما در مسیر خودمون که رسالت شخصی ما هست قرار میگیریم، باورها رو قوی میکنیم و به خدای درونمون اعتماد میکنیم و قدم های تکاملی رو یکی یکی بر میداریم
سلام دوست عزیز
توحید به این معنی است که ما فقط و فقط از او بخواهیم و همه چیز را به دست او بسپاریم
مثلا در فلان اداره شما کاری دارید یک پارتی پیدا می کنید تا کار شما را انجام بدهد و همه امید شما به انجام او است شما به آن پارتی و یا آن وکیل اعتماد کرده اید و روند کار به او سپرده اید
در مورد خداوند و باورهای توحیدی هم همین گونه است
ما باید بتوانیم بی هیچ اما و اگری به او اعتماد کنیم
بدون چون و چرا
اما چون خدای خودمان را نمی بینیم ذهن ما از پذیرش این سرباز می کند و شروع به لجبازی می کند
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
سلام به علیرضای عزیز
و سلام به همه شما همسفران این مسیر الهی و توحیدی
یه مثلث را برای شما فرض می کنم
خداوند پول انسان
خداوند انسان را خلق کرده
قطعا انسان یک سری نیازهایی را داره که باید برآورده بشه
مثل غذا خوراک پوشاک مسکن
به عنوان مثال
شما نان می خواهی باید چکار کنی؟
دو راه دارید :
یکی اینکه خودتون برید گندم بکارید و بعد از مراحلش نان درست کنید
یکی اینکه برید نانوایی پول بدید نان بخرید
اون نانوا با برآورده کردن نیاز شما در مقابل از شما پول دریافت می کنه
حالا اون نانوا اگر نان بسیار با کیفیتی را ارزه کنه قطعا افراد بیشتری ازش خرید می کنن و اون می تونه پول بیشتری داشته باشه و نیازهای بیشتری را از خودش رفع کنه .
ما با فعالیت اقتصادی داریم نیازهای بقیه را برآورده می کنیم تا پول به دست بیاریم که بتوانیم با پول نیازهای خودمان را رفع کنیم
و به این شکل هست جهان گسترش پیدا می کنه و ما به گسترش جهان هستی کمک می کنیم
هرچقدر بیشتر و با کیفیت بالاتر به گسترش جهان که همان برآورده کردن نیازهای مخلوقات هست کمک کنیم پول بیشتری را می توانیم به دست بیاوریم
اینجاست که این باور هرچقدر ثروتمند بشویم به خدا نزدیک تر می شویم کار می کند
پول نتیجه کار درست و کمک به گسترش جهان هست .
مسائل توحیدی قوانین و چهارچوبی هست که ما با یادگیری درک و عمل به این مسائل می توانیم با کیفیت بالاتر به گسترش جهان هستی کمک کنیم
آموزه های توحیدی مثل قوانین فوتبال می مونه که طرف صرف داشتن آمادگی جسمی و تکنیک بالا بدون بلد بودن قوانین فوتبال آیا می تونه بازی کن حرفه ای بشه مقام کسب کنه به موفقیت برسه ؟
ماها همه مون فوتبال بلدیم ولی آیا همه مون مسی یا کریستانو رونالدو هستیم ؟
هرکسی بتونه بالاترین حد آمادگی ذهنی و بدنی و مهارت را داشته باشه و البته اگر طبق قوانین فوتبال مهارت هاش را اجرا کنه اون وقت هست که به موفقیت در فوتبال می رسه .
حالا از یه زاویه دیگه :
ایا فقط با تسلط و آگاهی به قوانین فوتبال بدون آمادگی بدنی و مهارت در فوتبال ، می شود به موفقیت رسید؟ خیر
مسائل توحیدی همون قوانینی هست که بر اساس اون قوانین داره جهان هستی گسترش پیدا می کنه
ما با درک مسایل توحیدی در واقع قوانین جهان هستی را درک می کنیم تا زندگی موفقی را داشته باشیم
زندگی یعنی چی ؟ روابط ، کسب و کار ، سلامتی ، ارتباط با خدا و …
ما مسائل توحیدی را یادمی گیریم و درک می کنیم تا در زندگی استفاده کنیم تا زندگی لذت بخش و موفق داشته باشیم
اگر مسائل توحیدی را در زندگی استفاده نکنیم موفق نیستیم
در قرآن کلمه ای به نام مال از ریشه م و ل
۸۶ بار در ۴۰ شکل آمده است
اشاره دارد به کالایی که باید با پرداخت وجه بخری
حالا این وجه را باید چطور تامین کرد ؟
آیا جز با کسب و کار که همان برآورده کردن نیازهای مخلوقات هست محقق می شود ؟
اگر بنا براین باشه که من فقط مسائل توحیدی را یادبگیرم و هیچ استفاده ای در زندگی نکنم یعنی من هنوز هیچ نفهمیدم
به قول استاد که می گوید
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
عمل یعنی زندگی کردن
شما افراد ثروتمند مثل ایلان ماسک ها را اگر بررسی کنید متوجه می شوید که اینها نیازهای مخلوقات را برآورده کرده اند که به این حد از ثروت رسیده اند
هرکسی که به درآمد درست و منطقی رسیده قطعا نیازی از مخلوقات رفع کرده
پول و ثروت نتیجه انجام کار درست در مسیر درست است
کار درست و مسیر درست را از کجا باید فهمید ؟
از درک و عمل به مسائل توحیدی
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّهٌ وَ لا شَفاعَهٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
برای درک بهتر
لطفا مفاهیم ربا ، زکات ، انفاق ، اموال را مطالعه کنید
در پناه الله یکتا باشید