«نقش عزت نفس» در دستاوردهای زندگی من - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

استاد عزیز و خانم شایسته مهربان سلام.

خیلی از خوندن و توضیحات در مورد این بروز رسانی و محصول عزت نفس چه قدیم چه جدید (با تغییرات و بروز رسانی) باز هم مثل تمام کارها و صحبتها و وجود این آگاهی ها توی زندگیم و آشنا شدن با شما، احساس خوب و دگرگون شدن بهم دست داد. شاید بخاطر خیلی مسائل خیلی وقتا از این مسیر بینهایت زیبا و شما دور شده باشم ولی همیشه خدای درونم و انرژی و جریان هدایت منو به حال خودم رها نمیکنه و دریچه نور و امیدی همیشه به قلبم باز میکنه و بهم امیدواری میده و نمیذاره تو خودمو دنیای ذهنی و داغون و بهم ریخته خودم غرق بشم.. ?

استاد جونم و خانم شایسته عزیز، من تا قدم دوم دوره دوازده قدم پیش رفتم و تونستم به موقع و با تخفیف بخرم قدم دوم رو اونم با وضعیت نچندان جالب و شرایط و حال و روز رو به راه و مالی مناسب، و توی اون روزایی که اینترنت مملکت به فنا رفت و قطع بود و دسترسی به سایت نداشتم، نشد قدم سوم رو بخرم (با تخفیف) و خب راستش توی چنین اوضاع و شرایطی که عرض کردم و حال و روز روحیه ندیدینم!? اینم خودش باز ضد حال بدتر شد برام و بیشتر نجواهای لعنتی ذهنیم و تخریب درونی باز دست بکار شد و بهم آسیب زد! و از اونجایی که همیشه دیوانه وار عاشق و منتظر دوره قرآن بودم از چند سال پیش که با شما هستم، و متوجه شدم که این آگاهی ها و دوره رو توی دوره دوازده قدم گنجوندین، خب وحشتناک دوست دارم با دوازده قدم باشم و پیش بریم باهم و به آگاهی های ناب قرآن برسم و همراه شما باشم،

میخواستم بدونم با این تفاسیر، خرید دوره عزت نفس رو بهم پیشنهاد میکنید یا ادامه دادن دوره دوازده قدم و خرید قدم سوم رو؟ (البته اگه لطفی بزرگ در حقم بکنید و تخفیف مجدد شامل حالم بشه برای خرید قدم سوم، بخاطر همون موضوع قطع شدن اینترنت که عرض کردم??)

و دیگه اینکه خودم از خیلی وقت پیشها متوجه این شدم درونم بس که کند و کاو میکنم خودمو همیشه و دنبال روزنه و امیدی توی حال و روزم هستم که بلکه پیشرفت و موفقیت هایی که همیشه دوست داشتم داشته باشمو پیدا کنم و مسیر آرامش و موفقیتمو طی کنم. به شدت درگیرم درون خودم و همیشه خدا دارم اشک میریزم و توی همه چیز موندم انگار! خودمو زندونی کردم مخصوصا بعد از یه سری تلاش ها و حرکت زدن ها و اتفاقات مختلفی که بعد از همراه شدن با شما و انگیزه و شور و شوقی که خدا توسط شما به دلم انداخت و باز هم ناکام موندن و ضربه خوردن و بیشتر و بیشتر تو خودم فرو رفتن! با هیچکس هیچ احدی در ارتباط نیستم و گاهی فکر میکنم اصلا مرده ام و یا بلایی سرم اومده که اینجوری مثل یه انسان نخستینی توی غار خودمو مخفی کردم و با دنیای بیرون قطع ارتباط کردم.

یه جوون مجرد 34 ساله، بیکار، با کلی امید و آرزو و برنامه و هدف دست نیافته و انجام نشده هستم که یکی از بزرگترین برنامه های زندگیمم مهاجرت بوده همیشه خدا از بچگی بخدا! اونم اِمریکا و کانادا که همیشه عشقم بوده و هست و اصلا وجودمو پاره ای از اون قسمت جهان میدونم همیشه اینقدر که حسم خوبه و عاشق سرزمینشونم. با کلی استعداد و توانایی عالی و کشف شده و نشده که هیچ استفاده ای ازشون نکردم! یا اگرم کردم بی بها و رایگان برای ملت بوده!

استاد و خانم شایسته عزیزم، میشه به من بگید بعد از این ماجراها، از چی شروع کنم؟ قدم سوم رو و قدمهای بعدی رو پیش برم یا از عزت نفس بروز رسانی شده شروع کنم با این احوالاتم؟ حین دوره دوازده قدم توی قدم اول و دوم اینقدر به خودم نهیب میزدم که این نشونس رضا! که تا سره کار نرفتی و یا خودت کارآفرینی رو شروع نکردی و پول نساختی، قدمای بعدی رو نخری و با پول ساخته شده و تحت تاثیر این دوره حتما باید اقدام کنی به خرید قدمای بعدی! ولی خب همونم خورد به قطعی اینترنت و ماجرایی جدید تو زندگیم.

ایده های عملی نشده و نکرده و پشت پا انداخته زندگیمم که دیگه فکر کنم تو مراحل مختلف و جاهایی توی نظراتم تو سایت قبلا ها نوشتم واستون.

منو راهنمایی کنید که بدجور موندم تو همه چی.

ممنونم.