معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»


بیش از ۱۷ سال است که در حوزه آموزش قوانین اساسی خوشبختی و نحوه اجرای آن‌ها در زندگی فعالیت دارم و تاکنون میلیون‌ها نفر (مستقیم یا غیرمستقیم) با عمل به آموزه‌هایی که ارائه داده‌ام، توانسته‌اند زندگی خود را به معنای واقعی کلمه متحول کنند.
اگر شما از دانشجویان من باشید، با وسواس من در تولید و انتشار یک دوره آموزشی، به‌خوبی آشنایی دارید. حدود یک سال و نیم است که من هیچ دوره آموزشی‌ای تولید نکرده‌ام با اینکه از لحاظ توانایی آموزش در این حوزه، توانایی تولید هر هفته یک دوره آموزشی را دارم و تمام اساتید این حوزه در ایران، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم از دانشجویان من هستند.

وقتی در چنین جایگاهی هستم، در تولید و انتشار یک دوره آموزشی بسیار به خودم سخت می‌گیرم تا:
✔ آنچه تولید و آموزش داده می‌شود کاملاً تأثیرگذار و نتیجه‌بخش باشد.
✔ آگاهی‌ها به ساده‌ترین شکل انتقال داده شود تا همان درکی را در دانشجویان ایجاد کند که مد نظر من می‌باشد.

با اینکه می‌دانم یکی از قوی‌ترین نقاط قوت من، توانایی تشخیص اصل از فرع درباره دلیل نتایج و آموزش آن به دیگران است.

در طی یک سال و نیم اخیر، در حال انجام تحقیقاتی گسترده‌تر از همیشه، پیرامون “نحوه درک و اجرای قانون در زندگی روزمره” بوده‌ام. وقتی از خودم پرسیدم:
از میان این همه مفاهیمی که در طی این مدت بررسی کرده‌ام، اجرای کدام‌یک “بیشترین تأثیر سازنده” را بر زندگی دانشجو می‌گذارد؟!
جواب این سؤال، همان مفهومی است که فرایند درک و اجرای آن، آگاهی‌های جلسات دوره “هم جهت با جریان خداوند” را تولید کرده است.


چرا حیاتی است که هم جهت با جریان خداوند بمانیم؟

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تنها یک منبع قدرت مطلق وجود دارد و آن نیروی هدایتگری است که ما را آفریده، از قدرت خلق خود به ما بخشیده و و اگر با خداوند هم جهت شویم ما هم مثل او قدرت خلق کنندگی را خواهیم داشت.  ماموریت آگاهی‌های دوره “هم جهت با جریان خداوند” متصل نگه داشتن ما با این جریان سازنده و خلق‌کننده است.

شما دو انتخاب دارید:

یا با این نیرو هم‌جهت می‌شوی، به قول من روی دوش خداوند می‌نشینی و اجازه می‌دهی خداوند کارها را برایت انجام دهد، یا اینکه با پیروی از باورهای محدودکننده و شرک‌آلود، این اتصال را خاموش می‌کنی و در مسیری ناهموار و سنگلاخی مرتباً از این ناخواسته به ناخواسته بعدی برخورد می‌کنی.


راهکار همراه شدن با جریان خداوند چیست؟

فرکانسی که شما را با این جریان خوشبختی هم‌مدار می‌کند و روی شانه‌های خداوند می‌نشاند، ساختن این جنس از باور است که: فقط و تنها فقط یک منبع برای خوشبختی وجود دارد و آن همان انرژی است که ما را خلق کرده و هدایت ما به سمت خوشبختی را به عهده گرفته است. همان انرژی که خداوند نامیده‌ایم. در این صورت شما را به جریان طبیعی خوشبختی که قرار بوده تجربه کنید، وصل می‌کند.

نگران نباش که الان چه شرایطی داری. مهم نیست چقدر اوضاع شما از هر لحاظ نامناسب است. این اوضاع نابسامان، نتیجه دور ماندن از این جریان بوده و به‌محض اتصال به جریان خداوند، قدم‌به‌قدم شرایط تغییر می‌کند.

شرایط فعلی شما نتیجه‌ی فرکانس‌های قبلی بوده، اما وقتی ایراد این نوع از فرکانس‌ها را بدانی و آن‌ها را تغییر دهی، زندگی تو در تمام جنبه‌ها دگرگون خواهد شد. من و میلیون‌ها نفری که از آموزه‌های من استفاده کرده‌اند، این تجربه را داشته‌ایم.

من زمانی جریان خداوند را باور کردم و با این جریان همراه شدم که یک راننده‌ی تاکسی در بندرعباس بودم و حتی کولر هم نداشتم. در محله‌ی اسلام‌آباد (یکی از نامناسب‌ترین محله‌های بندرعباس) در یک اتاق سیمانی زندگی می‌کردم که آشپزخانه و سرویس بهداشتی آن با ۲۰ نفر دیگر مشترک بود. یکی از معمول‌ترین دغدغه‌های ما، نریختن سیمان دیوارها و خار و خاشاک سقف روی غذاها و وسایل آشپزخانه بود.

من در آن شرایط، این نیروی خیر مطلق را باور کردم. باور کردم که با هم‌جهت شدن با این جریان، شرایط زندگی‌ام تغییر خواهد کرد. به دلیل همین باور، نه‌تنها دیگر نگران آن وضعیت ناخوشایند نبودم، بلکه احساسی عمیق از خوشحالی در قلبم شکل گرفت، زیرا تصمیم گرفته بودم که هم‌جهت شدن با جریان خداوند را از همان نقطه آغاز کنم تا مدرکی باشم برای این حقیقت که: این قانون و این مسیر، چقدر دقیق و صحیح عمل می‌کند.

می‌خواستم الگویی باشم که نشان دهد اگر با جریان خداوند همراه شوی، هر شرایطی قابل تغییر است و هر فردی می‌تواند هر وضعیتی را تغییر دهد، زیرا هر انسان قادر به درک و عمل به قانون است، اگر بخواهد…

اکنون، بیش از ۱۰ سال است که در یکی از زیباترین ایالت‌های آمریکا زندگی می‌کنم و تمام جنبه‌های زندگی‌ام به معنای واقعی کلمه، سرشار از آرامش، آسایش، برکت و فراوانی است. چیزی نیست که بخواهم و توانایی فراهم کردن آن را نداشته باشم.

من از زمانی که فقط یک راننده‌ی تاکسی بودم تا اکنون که در آزادی مالی، زمانی و مکانی زندگی می‌کنم، همچنان اولین دانشجوی هر دوره از آموزه‌های خودم مانده‌ام و در حال رشد و بهبود شخصیت خودم با درک و عمل به این آموزه‌ها هستم.


دوره “هم جهت با جریان خداوند” برای مسائل زیر راهکارهای عملی و دقیق دارد

بیشترین سوالی که افراد در مسیر تغییر شرایط از خود پرسیده اند این است که:

  • چرا برای بعضی از افراد، رسیدن به خواسته به راحتی رخ می‌دهد و برای بعضی‌ها خیلی بیشتر طول می‌کشد و بعضی‌ها هم اصلاً به خواسته خود نمی‌رسند؟!
  • چرا بعضی از خواسته‌هایم راحت وارد زندگی‌ام می‌شود اما بعضی‌ها که اتفاقاً برایم مهم‌تر هم هستند، نه؟!
  • چرا تا یک قدمی خواسته‌ام می‌روم اما در دقیقه ۹۰ همه چیز خراب می‌شود؟!
  • چرا با کار کردن روی خودم نشانه‌ها می‌آیند اما خواسته‌ام نمی‌آید؟!
  • و مهم‌تر از همه، این دوره برای حل تمام مسائل بالا راهکاری عملی و دقیق دارد تا شما هم به جمع همان بعضی‌هایی بپیوندید که به راحتی به خواسته‌های خود می‌رسند.

دوره ” هم جهت با جریان خداوند “، ذهنیت شما را درباره شیوه تحقق خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با خواسته و برطرف کردن موانع ذهنی درباره خواسته، به کلی تغییر می‌دهد.


رابطه دوطرفه من با دانشجویان این دوره

هر جلسه از دوره تمرین دارد. پس از ارائه هر جلسه، من تمرینات نوشته‌شده توسط دانشجویان در بخش نظرات را بررسی می‌کنم تا مطمئن شوم دانشجو همان میزان درک مدنظر من را از مطالب داشته باشد و مهم‌تر از همه بتواند آن درک را در عمل اجرا کند. پس از بررسی، در صورت نیاز جلسات و توضیحات بیشتری درباره آن مفهوم تولید می‌کنم تا مطمئن شوم دانشجویان دوره دقیقاً مفهوم جلسه را متوجه شده‌اند.
به همین دلیل، در صورت عمل به تمرینات این دوره و مشارکت خوب در بخش نظرات، به نتایجی می‌رسید که برای هرکدام از شما بسیار بیش از  نتایج تمام سال‌های زندگی‌تان است.


اگر خداوند نشانه‌ای داد، با من در دوره “هم جهت با جریان خداوند” همراه شو:

مأموریت دوره “هم جهت با جریان خداوند” اصلاح فرکانس‌هایی است که ناخواسته‌های کنونی را در شرایط شما ایجاد کرده و نگه داشته است. به‌اندازه‌ای که به آموزه‌های این دوره عمل می‌کنی، این فرکانس‌ها اصلاح می‌شود و با جریان خداوند هم‌جهت می‌شوی. آن‌وقت خداوند بقیه کارها را برایت انجام می‌دهد.

من عاشق این مفهوم هستم که در مسیری باشم که با درک قوانین خداوند و عمل به آن‌ها، روی شانه‌های خداوند بنشینم و خداوند بقیه کارها را انجام دهد. این تعریف زندگی به شیوه طبیعی است.

من در تغییر شرایط نادلخواه گذشته به شرایط ایده‌آل کنونی، هیچ زجری نکشیده‌ام. نعمت‌های کنونی زندگی من از مسیر آسان وارد زندگی‌ام شده‌اند. پس الگوی مناسبی هستم برای تغییر ساختار فکری شما به دنیای اطراف، و تحقق اهدافتان.

بنابراین، اگر حسی در قلب شما می‌گوید که آگاهی‌های این دوره به شما کمک می‌کند تا شرایط دلخواه خود را بسازی، اگر خداوند نشانه‌ای به شما برای ورود به این دوره داد، با من در دوره “هم جهت با جریان خداوند” همراه شو.

نه‌تنها این دوره، بلکه این مسیر برای من جنبه کسب‌وکار ندارد، بلکه مفاهیمی عمیق‌تر از کسب‌وکار مشوق من برای حرکت در این مسیر است. مهم‌ترین شرط من این است که افراد آماده، به‌عنوان دانشجوی این دوره با من همراه شوند.

اگر آماده باشی، اگر قرار باشد دانشجوی این دوره باشی، ظرف همین ۲۴ ساعت، خداوند به شما نشانه‌ای می‌دهد که فقط توسط خودت قابل تشخیص است. اگر نشانه نیامد، یعنی الان آماده نیستی و ان‌شاءالله در زمانی که آماده شوی، وارد مدار آگاهی‌های این دوره می‌شوی. زیرا فقط فردی که آماده است، به آگاهی‌ها عمل می‌کند و و به همان ترتیب  زندگیش در تمام ابعاد مالی، سلامتی، معنویت و روابط متحول می‌شود.


 

مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»
    40MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

392 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعيده رضايى» در این صفحه: 4
  1. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    أللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاه فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَه الزُّجاجَهُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَه مُبارَکَه زَیْتُونَه لا شَرْقِیَّه وَ لا غَرْبِیَّه یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُور یَهْدِی اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْء عَلِیمٌ

    خداوند نور آسمانها و زمین است; و مَثَل نورش همانند چراغدانى است که در آن چراغى (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گیرد، حبابى (شفاف و درخشنده) همچون ستاره اى فروزان، چراغى که افروخته مى شود از (روغن) درخت پربرکت زیتونى که نه شرقى است و نه غربى; روغنش (آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود; نورى است بر فراز نورى; و خدا هرکس را بخواهد با نور خود هدایت مى کند، و خدا براى مردم مثلها مى زند و خداوند به هر چیزى داناست.

    ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

    استاد سلام.

    سلام به نور وجودتون. سلام به خشیت و خضوع قلبتون. سلام به تون آرام صداتون.

    امروز به رسم هر روز و با این پیش زمینه ذهنی که بزودی قراره اتفاق بزرگی در سایت و در زندگی من رخ بده برای بار چندم به سایت سر زدم و بالاخره چشمم به جمال نورانی شما و دوره مقدس جدید روشن شد.

    اونم با چه عنوانی!

    به محض خوندن نام متبرکش اشکهام سرازیر شد؛ «هم جهت با جریان خداوند»

    در همون 5 دقیقه اول خریدمش.

    قبل از اینکه اصلا این فایل معرفی رو گوش کنم.

    منی که با خودم گفته بودم صبر می کنم ببینم قلبم چی میگه که آیا اصلا بخرم یا نخرم و اگر خریدم کار کنم روش یا نکنم.

    قبل از اینکه دلیل اشکهای بی امانم رو بگم ابتدا یه توضیح بدم که این چند وقت اخیر در جریانی از نور و رحمت الهی قرار گرفتم که گویی روحم رو از جسمم جدا کرده و ذهنم حسابی جا مونده.

    الهامات و نشانه هایی از جانب الله هدایتگر دریافت کردم که مدتهاست منو در خلوتی فرو برده از جنس نور و عشق و احساس عمیق سپاسگزاری.

    هر روزم پر از مراقبه های عاشقانه با خداست و جریانی از آگاهی و هدایت رو داشتم دریافت می کردم.

    این دوره که اومد آنچنان تپش قلبم رو بالا برد، آنچنان نام متبرکش شگفت زده ام کرد که گفتم خدایااااا این دوره فقط برای من اومده، مال منه، بخاطر رشد من طراحی شده، پاسخ درخواستهای منه.

    من این روزها دائم درخواست نور بیشتر و قرار گرفتن در مسیر هدایت خداوند رو داشتم.

    استاد قبل از اینکه صحبتهای شما رو گوش بدم که بخوام دنبال نشانه بگردم قلبم خودش با صدای بلند گواهی داد.

    تقصیر خودم بود که به ذهنم مجال دادم وارد میدون بشه. اما محکوم به شکست بود چون ندای قلبم مثل عصای موسی بود در مقابل طنابهای ساحران.

    قلب: سعیده جان عزیزم به برکت هم جهت شدن با جریان خداوند خوش اومدی.

    ذهن: یکم صبر کن بیشتر فکر. عجله نکن. ببین می تونی یا نه. اصلا وقتشو داری؟

    قلب: ما به وقت تو برکت می دیم.

    ذهن: این بچه که تو بغلته فقط 4 ماهشه، اون یکی هم پیش دبستانیه و هردوشون نیاز به توجه و بازی دارن. غرق میشی تو دوره ازشون غافل میشی.

    ذهن: ما به وقت و انرژی تو برکت می دیم.

    ذهن: الان جلسه 12 احساس لیاقتی. بذار اون تموم شه. بعد اینو شروع کن.

    قلب: هردو رو باهم کار کن. اتفاقا در کنار هم مکمل های خوبی میشن.

    ذهن: داری قانون سلامتی رو هم گوش میدی. پس چندتا دوره با هم؟ تمرکزت پخش میشه.

    قلب: اتفاقا عمل به قانون سلامتی تمرکزت رو زیادتر میکنه.

    ذهن: دوره 12 قدمت نصفه مونده. اینم نصفه میمونه آبروت میره پیش استاد نتیجه نمی گیری.

    قلب: تو از آینده خبر نداری. مگه نمی خوای از جات کنده بشی و پرواز کنی؟ مگه نمی خوای سرعت تغییراتت بیشتر بشه؟ پس دیگه بحث نکن. تسلیم باش. مطمئن باش و نترس. فقط شروع کن.

    و تمام.

    استاد جان، وقتی این 20 دقیقه رو گوش می دادم و لحن آرام و مطمئن صدای شما رو می شنیدم بی وقفه داشتم گریه می کردم و قلبم با صدای بلند گواهی می داد جای درستی پا گذاشتم و قراره اتفاقات بزرگی رقم بخوره.

    سه روزه که شروع کردم به اقدام عملی به ایده ای که این روزهای اخیر دریافت کردم.

    و این توضیحات دقیقا مهر تاییدی بود به قلبم.

    همه چیز توحیده. همه چیز قرار گرفتن در صراط مستقیم هدایت خداونده.

    ذهنم داشت تلاش می کرد دنبال نشونه بگرده در حالیکه نشانه قبل از جوییدن پیدا شده بود و خودش رو فریاد زده بود.

    به قول سعدی:

    یکی از صاحبدلان سر به جَیب مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مستغرَق شده. حالی که از این معامله باز آمد یکی از دوستان گفت: از این بستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیهٔ اصحاب را، چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.

    داشتم دنبال نشانه می گشتم، نگو که از قبل چنان غرق نشانه ام که نفهمیدم کجام و دنبال چی می گردم.

    خودم رو به خدایی می سپارم که از قبل منو مهیای دریافت این نعمت کرده بود و باز هم بر سرم منت گذاشت. سجده شکر می کنم و با تک تک اجزای وجودم سپاسگزارم ازش.

    امیدوارم بتونم با درست عمل کردن به تمرینات این دوره و دل سپردن به انرژی پاک استادم تلاشهای این یک سال و نیم عمر معزز استادم رو از جانب خودم به ثمر بنشونم و ضایعش نکنم.

    بسم الله…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 206 رای:
  2. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    به نام خدایی که از رگ گردن با ما نزدیکتر است

    فاطمه جانم سلام عزیزم

    چقدر حس لطیف و قشنگت رو زیبا توصیف کردی و بوی عطر گلهای اتاق تمیزت به مشامم رسید. لمسش کردم و برق تمیزی اتاقت رو احساس کردم.

    وقتی فضای ذهنیت رو پاکسازی می کنی به دنبالش فضای فیزیکی اطرافت هم پاکسازی میشه. حتما اون آرامش ذهنیت روی مثبت شدن فرکانست تاثیر میگذاره و ناخودآگاه دست و دلت رو میبره به سمتی که هیچ آلودگی و بهم ریختگی باقی نگذاری.

    بوی عطر خوش لباسهاتم تا اینجا داره میاد عزیزم.

    خیلی خیلی خوشحال شدم که شنیدم جریان هدایت شما رو کشونده سمت کامنت من تا شاید بتونی به نکته ای هدایت بشی که قراره بهت انرژی مقدسی بده برای حرکت.

    امیدوارم در مدار دریافت آگاهی های دوره جدید کاملا قرار بگیری و مطمئن باش هیچ وقت دیر نیست. هر زمانی که کاملا آماده باشی دوره وارد زندگیت میشه و حتما همون موقع بهترین زمان دریافتشه.

    نون داغ تازه از تنور دراومده ی استاد برای شما هروقت آماده بودی داغ میمونه. نگرانش نباش.

    قلبت رو تسلیم خدا کن و از هر فضایی که توش هستی لذت ببر.

    ممنونم که این احساس لطیف و قشنگت رو به من منتقل کردی.

    در پناه لطف خدا شاد و تندرست و موفق باشی گلم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    به نام خدای زیبا

    سلام دختر خوب و زیبارو

    چقدر کامنتت حس و حال باصفایی داشت. یه صداقت و سادگی قشنگی توش بود که دلم خواست بغلت کنم و ببوسمت!

    یه ضرب المثلی هست که میگه : «هروقت شاگرد آماده بود استاد از راه میرسه. »

    دوتا نکته جالب و مهم از کامنت قشنگت گرفتم که بهم کمک کرد.

    یکی اینکه با وجود ورودی نامناسبی که از طرف دوستت بهت رسید تونستی اصل رو از فرع تشخیص بدی، باور درست خودت رو تکرار کنی و گرفتار فرکانس معیوب ایشون نشی، و حدس میزنم باهاش بحثی هم نکردی که قانعش کنی داره اشتباه میکنه.

    پس کنترل ذهن کردی و پاداش کنترل ذهن قطعا تحقق خواسته هات خواهد بود.

    دوم اینکه برای خودت خلوت مقدسی توی فضای روحانی کوه فراهم کردی و سعی در دیدن زیبایی ها داری. این اصلا از لحن صحبت کردنت حتی توی کامنت هم پیداست. یه آرامش خاصی توشه که احتمالا حاصل همون تمرکز بر زیباییها و خلوت با خدای درونته.

    اون جغد خوشگلم یکی از نعمتها و نشونه های قدرت پروردگاره.

    اون کوه پشت حیاطتون توی عکست پیداست و چقدرم زیباست. مثل اون گل کاغذی خوشرنگ و البته صورت خندان و چشم نواز خودت.

    پشت خونه ما هم یه کوه هست البته با فاصله بیشتر، که الان یه برف خوشگل روی سرش نشسته، مثل توصیف ملک الشعرای بهار در مورد کوه دماوند که میگه اون برف شبیه روسری سفید یک مادره.

    من هروقت بهش نگاه می کنم مهربونی یک مادربزرگ موسفید رو کنار خودم حس می کنم.

    خدا شما رو حفظ کنه و به قلب روشنت رزق معنوی فراوان ببخشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند شنوا و بینا. خداوندی که به راه راست هدایت می کند هر آنکه را که روحش خدا را فرا خوانده و گمراه می کند هرکه را که به نور پشت کرده است.

    سلام مهتاب جان، ای نور ماه تابان، ای روح هدایت شده.

    بهت یک دنیا تبریک میگم که داری رشد و تعالی خودت رو رقم میزنی،

    چون روح وقتی از آزار ذهن خلاص بشه و بتونه کمی به مرجع اصلیش بیشتر بپیونده، هدایتها از راه می رسند.

    به قول استاد ما همیشه از هر اتفاقی باید درسش رو بگیریم و بگذریم، چه خوب چه به ظاهر ناجالب.

    هیچ اتفاقی اتفاقی نیست. هر رخدادی درسی داره که ممکنه الان نه ولی بعدها زمان یاری رسانیش فرا برسه.

    هر خوابی که دقیق یادمون میمونه حتما پیامی داره.

    من هم مثل شما با تجسم احساس اون لحظه تون اشک ریختم. مو به تنم سیخ شد از اون دریچه ای که خدا در قالب خواب از آینده به روتون باز کرد.

    حس خودم و برداشتم رو از خوابتون میگم:

    یه نانوایی هست که خیلی هم تو دید عموم نیست، یه جورایی خلوت خودش رو حفظ کرده، ولی افراد زیادی اونجا جمع شدن که روزی بگیرند.

    اما فقط کسانی دستشون به نون تازه و داغ و کلا هر نوع نونی میرسه که کاملا گرسنه باشن و به دنبال گرفتن روزیشون هستند حتی با پای برهنه.

    یعنی واقعا به اون نون نیاز دارند و به دنبال کسبش هستند. و براشون قضاوت دیگران مهم نیست.

    خیلیها اونجا ایستادند و ظاهراً در پی دریافت نون هستند ولی هیچ صفی نیست، کسی پشت سر کسی دیگه معطل نمیشه و همه به یک اندازه به اون نعمتها دسترسی دارند، فقط کافیه بخوان که به نزدیک تنور برسند.

    اما همه درگیر صحبت و حاشیه هستند و به هم نگاه می کنند. کسی واقعا گرسنه ی واقعی اون نون نشده. مگر کسی مثل شما که از شدت ضعف و خواهش پابرهنه راه افتاده تو خیابونا.

    و شما از هر مدل نونی یک دونه از دست استاد عباسمنش دریافت کردی.

    یعنی با این دوره شما میتونی از هر آگاهی در هر زمینه ای که می خوای نعمتی برداشت کنی.

    چه ثروت، چه روابط عالی، چه آرامش و معنویت و هر خواسته ای که داشته باشی، این نانوایی نیاز شما رو برطرف میکنه.

    واقعا بهت تبریک میگم و برات بهترین استفاده ها رو از این دوره و هر آگاهی دیگه ای که دریافت می کنی آرزو می کنم.

    ان شاالله بتونی با دست پر از این دوره فارغ التحصیل بشی و ننایج شگفت انگیزی رقم بزنی.

    در پناه نور آسمانها و زمین باشی دوست خوبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: