مقدمه دوره ۱۲ قدم
دورهی یک سالهی۱۲ قدم، ایدهای از طرف خداوند بود که، به من الهام شد تا زندگی به سبک قوانین خداوند را تمرین کنیم، شیوهی «طی شدن تکامل درباره هر خواستهای» را یاد بگیریم و نتایجی با ثبات و ادامه دار در تمام جنبههای زندگی ایجاد کنیم. زیرا موفقیت پایدار وقتی بهوجود میآید که، این روند تکاملی طی شود.
تا وقتیکه دربارهی هر خواستهای تکاملات را طی نکنی، تغییری بنیادین در باورهای ایجاد نمیشود. آنوقت حتی در صورت رسیدن به نتیجه، آن موفقیت بیدوام خواهد بود. مثلا:
چند ماه درآمدات چندبرابر میشود، اما دوباره اُفت میکند. مدتی رابطهات عالی پیش میرود اما دوباره با یک سوءتفاهم ساده، اوضاع قمر در عقرب و آن رابطه از دست میرود. چند روز با شور و شوق هدفگذاری میکنی و قدمها را یکی یکی برمیداری، اما با برخورد با یک مسئله، دوباره به روند بیانگیزهی و ناامید قبل برمیگردی. هرچند وقت یکبار مشکلاتی مثل سرماخوردگی، سردرد و …، سلامتیات را تحت تأثیر قرار میدهد.
دلیل این برگشت به عقبها این است که، فرد هنوز نتوانسته خودش، فرکانسهایش و دلیل اتفاقات را درست بشناسد. یعنی مدارهای قبلی درست طی نشده و باورهای قدرتمندکننده، تثبیت نشدهاند.
زندگی به سبک ۱۲ قدم، شیوهی طبیعی زندگی کردن است. شیوه صحیحی از خودشناسی است که، به تو یاد میدهد تا، ناظر بر فرکانسهایت باشی.
وقتی قانون این است که فرکانسهای تو، اتفاقات زندگیات را رقم میزند، باید بتوانی فرکانسهایت را بشناسی تا، دلیل اتفاقات زندگیات را بفهمی.
باید دلیل «ترس و نگرانیها» یا «امید و اطمینانهایت» را بدانی تا، بتوانی «باورهای توحیدی و ثروتآفرین» را بسازی.
باید دلیل «تحسین یا حسادتها»، «خساست یا دست و دلبازیهایت» را بشناسی تا، بتوانی فراوانی ثروت، فراوانی آدم خوب و امکان پذیریِ زندگی در نهایت سلامت تا پایان عمر را باور کنی.
باید بدانی چه باوری به ترسهایت قدرت میدهد و چه باوری انگیزه، امید و ایمانت را تغذیه میکند.
باید بدانی هر لحظه چه افکاری در ذهنت نشخوار میکنی و منشأ این افکار کجاست، تا بدانی افسار زندگیات در دست باورهای قدرتمندکننده است یا باورهای محدودکننده؟!
باید کانون توجهات را در هر لحظه بشناسی تا، بدانی چرا احساسات خوب یا بد شد. سپس «راه رسیدن به احساس خوب» را یاد بگیری.
در یک کلام، باید بتوانی رابطه میان «افکاری که در هر لحظه در ذهنت میچرخد» و «اتفاقات زندگیات» را بشناسی، ترمزهای ذهنیات را پیدا کنی، نقاط قوت و ضعف خود را پیدا کنی و اهداف و آرزوهایت را بشناسی.
اینها همه مراحل خودشناسی و تلاش برای خواندن فکر خداوند است که، باید در عمل تمرین شود تا باورهای قدرتمندکننده ساخته شود و به این شیوه، افسار زندگیات را در دست بگیری، ارباب ذهنت شوی و بر فرکانسهایت نظارت کنی. آنوقت است که میتوانی از زندگیات یک بهشت واقعی بسازی و طبیعی زندگی کنی.
تمرینات هر جلسه از هر قدم، مثل:
«تمرینات چکآپ فرکانس»،
«تمرین ستاره قطبی»،
«تمرین عملیِ هر قدم»،
«توانایی خواندن فکر خداوند»
و… به گونهای طراحی شده که، آرام آرام تو را از مدار کنونیات به مداری بالاتر صعود میدهد. در مدار بالاتر، نتایجات کمی بزرگتر میشود. سپس در آن مدار به ثبات فرکانسی میرسی و آن نتایج جدید برایت بدیهی میشود. سپس آمادهی صعود به مدار بالاتر و دریافت نتایج بیشتر میشوی. باورهای قدرتمندکنندهی جدید، به این شیوه در ذهنت ثابت میشود و تو را به خواستههای بیشتری میرساند. مثلاً:
ماشین بهتری میگیری. وسایل بهتری برای آشپزخانهات میخری. به محله باکیفیت تری نقل مکان میکنی. آدمهای بهتری وارد رابطهات میشوند. سلامت بدنت بیشتر میشود و هزینههای دوا و دکتر از زندگیات حذف میشود. هر روز با انرژی و امید بیشتری از خواب بیدار میشوی و کمتر نگران آینده میشوی. مشتریهای باکیفیتتری وارد کسب و کارت میشوند که، تا آن زمان اصلاً تجربه آنها را نداشتی. فرصتهای عالیتری را برای کسب درآمد شناسایی میکنی که، تا آن زمان حتی فکر هم نمیکردی میشود از آنها ثروت ساخت. ایدههایی برای رونق کسب و کار به ذهنت میرسد تا از همان امکاناتی که داری، ثروت بیشتری بسازی.
تجربه این خواستهها و آرزوها، خلأ های وجودت را پرتر میکند، ظرف وجودت را بزرگتر میکند و عزت نفس و ایمانت را برای قدم برداشتن در راستای تحقق خواستههای بزرگتر، افزایش میدهد. این یعنی صعود به مداری بالاتر و تجربهی شرایطی با کیفیتتر و انتهایی برای رشد این روند وجود ندارد.
مهم نیست الان در چه شرایطی هستی. یک سال و پیمودن ۱۲ قدم، فرصت مناسبی برای شناختن خودت، فرکانسهایت، خواستههایت و نحوه تحقق آنهاست. اگر عجله نکنی و اجازه دهی تا مدارهای تکاملیات طی شود، آرام آرام در روندی تکاملی، تغییری پایدار در تمام جنبههای زندگیات ایجاد میشود و زندگیات از هر لحاظ بهتر و باکیفیتتر میشود.
آنوقت در قدم ۱۲ ام، وقتی شرایط مالی، روابط، سلامتی و میزان آرامشات را با جایگاهت در قدم اول مقایسه میکنی و به یاد میآوری که، زندگی به شیوه ۱۲ قدم، آنقدر شرایط زندگیات را در تمام جنبهها تغییر داده که، نه تنها ربطی به یک سال گذشتهات نداری، بلکه به اندازه تمام سالهای زندگیات موفقیت کسب کردهای و رشد کردهای. این نتایج بزرگترین انگیزه میشود تا زندگی به سبک ۱۲ قدم را برای همیشه ادامه دهی.
متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:
خیلی صبر کردم تا خداوند به من بگه که این دوره رو چطور آماده کنم و چقدر فکر میکنم چقدر گذشته خودم رو بررسی میکنم که چطور شد که من اینقدر نتایج خوبی گرفتم و چطور میتونم اون تأثیری که توی زندگی خودم ایجاد شد رو به دیگران هم منتقل کنم، چطور این باورها رو ایجاد کنم؟ چطور این قوانینی که درک کردم رو توضیح بدم و از خداوند خواستم یه دوره کاملاً تاثیرگذار و متفاوت رو به من الهام کنه
زمان زیادی هم برد تا آماده بشم برای این دوره و این یک دوره فوق العاده است یک سال ما میخواهیم هر روز روی باورهامون کار کنیم. به خدا تصاعدی رشد میکنید، من توی این آگاهی هایی که کسب کردم خیلی روی قانون تکامل تاکید دارم، یعنی خیلی توضیح میدم که بچه ها تکامل رو طی کنید، به همین دلیل هم این دوره رو دوازده قدم اسم گذاشتم که دوازده ماه با هم باشیم، یعنی یک سال ما با هم یک مسیر رو ادامه بدیم، یکسال کار کردن روی باورمون شخصیت مون رو عوض میکنه، اگه دنبال نتایج پایدار هستیم باید به صورت بنیادین باورهامون عوض بشه، شخصیتمون عوض بشه، جهان بینی مون عوض بشه، طرز فکرمون عوض بشه، این نیست که من بگم یه روز، یه هفته روی خودم کار میکنم بعد دیگه زندگیم برای همیشه خوب میشه.
ما باید یک سری عادت های جدید رو در خودمون پرورش بدیم، یعنی عادت درست فکر کردن، عادت ایجاد باورهای خوب، عادت کنترل ورودی های ذهن، عادت بزرگ فکر کردن و بزرگ خواستن، عادت عزتنفس، اینا باید تبدیل بشه به عادت. ولی یک سال یه زمانیه که وقتی آدم یک سال توی مسیر درست میفته دیگه مسیر رو ادامه میده، یعنی شکلش عوض میشه، شکل فکر کردنش عوض میشه، یک سال به یک شکل جدیدی تلاش میکنه، شاید اون اوایل این هفته های اول یه ذره سخت باشه اون نوع نگاه، اما وقتی که ادامه میدیم مخصوصاً وقتی نتایج میاد اینقدر ذوق میکنید و خوشحال میشید و اینقدر احساس خالق بودن بهتون دست میده که ادامه میدید، بعد نتایج بزرگتر میشه بازی رو بهتر میفهمید، فکر خدا رو بهتر میخونید، قوانین رو بهتر درک میکنید و به همین شکل نتایج بزرگتر و بزرگتر میشه.
یعنی من بعید میدونم هیچ آدم عاقلی تو این دوره شرکت کنه و این همه نتیجه بگیره اما بعد از یکسال بخواد مسیرش رو عوض کنه.
یعنی اینقدر نتایج بزرگ توی زندگیتون میگیرید، اینقدر اتفاقات و معجزات رخ میده، بعید میدونم که بخواید تغییر بدید توی این روند و ادامه میدید. چون زندگی معناش فرق کرده و قدرتی که احساس می کنی توی خلق اتفاقات زندگیت داری، اینقدر لذت بخشه که اصلاً بازگشت به عقب نداری.
اینایی که من دارم میگم اینایی هستن که خودم دارم تو زندگیم تجربه میکنم، یعنی من خیلی فکر کردم و از خدا خواستم به من الهام کنه، این دوره ۱۲ قدم رو خداوند به من الهام کرد واقعاً. خیلی فکر میکنم که چطور میتونم آموزش بدم به افراد که نتیجش بشه اون چیزی که من توی زندگیم تجربه کردم یعنی اینقدر من زندگی فوق العاده ای دارم که اگه میخواستم مثلاً انتخاب کنم بهشت رو مثلاً خدا بگه بعد از مرگ تو یه سری گزینه داری میتونی انتخاب کنی که بهشت چه جوری باشه برای تو، اون چیزی رو انتخاب میکردم که الان دارمش، یعنی زندگی الان من در تمام جنبه ها یه بهشته واقعاً و خیلی دوست دارم که این اتفاق برای اونایی بیفته که متعهد هستن، اونایی که واقعاً باور دارن که میشه جور دیگه ای هم زندگی کرد، میشه زندگی رو در تمام ابعاد تغییر داد، فارغ از اینکه گذشته ما چی بوده، فارغ از اینکه شرایط خانوادگی من چی بوده، فارغ از اینکه کجا زندگی میکنیم، فارغ از اینکه سنمون چقدره، فارغ از اینکه اصلاً چه اشتباهاتی توی گذشتمون داشتیم، یعنی من همون آدمی هستم که با همه اون گذشته و این داستان هایی که خیلی توی فایل های مختلف گفتم جوری زندگی کردم که الان میگم بهشت من برام اینه، من اینو میخوام به عنوان بهشت و خیلی فکر کردم که چطور میتونم اون آگاهی هایی که من دریافت کردم و اون تغییری که توی زندگیم دادم به بقیه هم انتقال بدم و به همین دلیل خداوند الهام کرد که اگه میخواهی این کارو بکنی باید دوازده قدم باشه، باید یک سال باشه
نه به معنای اینکه حتماً ۱۲ قدم یا یک سال باشه
به این معناست که باید روند تکاملی طی شود، به این معناست که یادت باشه قانون تکامل اصلِ، و باید ما یک مسیری رو ادامه بدیم.
شاید هفته های اول اون رشد یه ذره آروم آروم باشه، اما وقتی که توی دور میفته وقتی سرعت میگیره، اصلا نمیتونید تصور کنید. من داشتم به داشته هام و نعمتهایی که خداوند بهم داده فکر میکردم و میگفتم اگه چند سال پیش مثلاً به من میگفتن تو میتونی یه خونه ای داشته باشی با این ویژگی ها یا با این قیمت یا با این ارزش من اصلاً نمی تونستم بپذیرم، اصلا برام غیر قابل باور بود.
اگه چند سال پیش به من میگفتید من می تونم شرایط الانم رو توی زندگی داشته باشم، باورم نمی شد. من اصلاً فکر نمیکردم که بتونه همچین شرایطی وجود داشته باشه کلاً، چه برسه که بخوامش.
یعنی اینقدر که دور بودم. من اون موقع که بندرعباس بودم ما مستاجر بودیم، یه جایی بود توی بندرعباس، اون خونه آخریه که مثلاً بهتر از همه بود، یه ذره اوضاع و شرایطم بهتر شده بود، یه خونه یه خوابه ای بود در حد ۵۰ ،۶۰ متر، بعد نوساز بود توی محله نوساز که اطرافش بیابون بود و یه شهرکی درست کرده بودن یه جای پرت تقریباً، بعد اون موقع فکر کنم قیمت خونه ۳۰ ،۴۰ میلیون تومان بود و میگفتم میشه یه روزی من یه همچین خونه ای بخرم؟ یعنی اینقدر برام بزرگ بود، اینقدر دور از دسترس بود، میشه یه روزی من یه همچین چیزی داشته باشم؟ خونه خودم باشه، چون خیلی از اسبابکشی بدم میومد هرچی میخواستم برای خونه بگیرم میگفتم خونه خودمون نیست میخواهیم اسباب کشی کنیم سخته خراب میشه، میشکنه، هی میگفتم اگه خونه خودم بود، اگه ۳۰ ،۴۰ میلیون داشتم این خونه رو میخریدم، اون موقع توی این فضا بودم، ولی الان چند سال از اون روزها گذشته ولی من چندین و چند تا خونه دارم.
اون موقع من یک خونه پنجاه، شصت متری رو نمیتونستم بخرم. میگفتم یعنی میشه، چه جوری میشه، اینقدر تغییر رخ داده، یعنی تکامل رو که آدم درست طی میکنه و میفته روی دور درست، میفته روی سرعت وقتی که جاده صاف میشه، وقتی که شما قوانین رو درک میکنید، باورهاتون درست میشه، دیگه همین جوری شرایط رقم میخوره، یعنی چیزهایی رو میتونید بهش برسید که اصلاً الان نمیتونید فکر کنید بهش، چون مدار تون یه ذره فاصله داره با اون جایی که در آینده بهش میرسید، به خاطر همین هم فکر کردن هم بهش سخته، ولی وقتی تکامل طی میشه وقتی شما قدم ها رو برمیدارید و اجازه میدین این موتور دور بگیره اونوقت دیگه اصلاً اتفاقات و معجزاتی رخ میده که اصلاً باور نکردنیه.
به همین دلیل این دوره به صورت یک ساله داره برگزار میشه، ولی چیزی که مطمئنم اینه که آخر این دوره ۱۲ قدم شما نمیتونید تصور کنید که چقدر تغییر کردید، یعنی توی این دوره من برنامه هایی رو چیدم که دقیقاً ردپا تون رو میزارید، یعنی جزء تمرینات تونه، مینویسید که الان توی قدم اول جایگاهتون توی شرایط مالی چیه، توی روابط عاطفی و سلامت جسمانی و معنویت چیه، توی کسب و کار چیه، همه اینها رو مینویسید بعد قدم دوم رو مینویسید، قدم سوم رو مینویسید، مقایسه میکنید که کدوم هاش داره تغییر میکنه، چرا داره تغییر میکنه، چرا کمتر تغییر کرده، چرا بیشتر تغییر کرده، چرا تغییر نکرده، بعد میفهمید که جهان چه جوری داره کار میکنه.
12 قدم دوره ای هست که آگاهی به شما میده در مورد خودتون، در مورد قوانین جهان هستی، در مورد اینکه چه اتفاقی میفته تغییرات سریع تر رخ میده، کجاها ترمز های شماست، کجاها نقاط قوت شماست، یه جورایی میخوام معجزاتی رو توی زندگی شما ببینم و میخوام اون احساسی رو که خودم تجربه میکنم رو توی زندگی شما ببینم که حاضرم یک سال تمام وجودم رو بزارم برای اینکه اون چیزی که الان توی زندگیم هست و اون درکی که از قوانین دارم و اون آرامشی که دارم، اون سلامتی که دارم، اون احساسی که نسبت به خداوند دارم رو توی وجود شما ایجاد کنم.
البته من نمیتونم اینکارو بکنم تا وقتی خودتون نخواهید، اگه خودتون بخواید مطمئن باشید که شرایط خیلی عالیه، مطمئن باشید که شرایط خیلی میتونه تغییر کنه و من میتونم به شما خیلی کمک کنم، ولی شما باید آماده باشید.
قدم اول تعهده. متعهد باشید که مسیر رو ادامه میدید و تمریناتش رو انجام میدید، یه دفتر خیلی قشنگ برای این دوره بردارید،اسمش رو بذارید دوره۱۲ قدم، تاریخ هم میزنید که شروع دوره از کی بوده، اسمتون رو مینویسید توی صفحه اولش، من متعهد هستم که این دوره رو تا آخر با تمام وجودم با باور قوی ادامه بدم و شرایط دوره هم جوریه که شما میفهمید هر ماه، هر هفته میفهمید روندتون رو، میفهمید تغییرات تون رو.
مثل کسی میمونه که داره ورزش میکنه، رفته باشگاه بدنسازی، اول نمیتونه حتی میله خالی رو هم پنج بار بزنه، بعد میفهمه که هفته بعد برنامه اش تغییر کرده، ماه بعد برنامه اش تغییر کرده، قبلا اگه ده کیلو بوده الان شده ۲۰ کیلو، اگه داشته پرس سینه میزده مثلاً N کیلو، الان شده دو اِن کیلو، یعنی قشنگ میفهمه که من روز اول اینجا بودم، روی پرس پا اینجا بودم، روی عضلات کمر اینجا بودم، روی هر کدوم از اون ابزارهایی که من داشتم کار میکردم وزنه هاش مشخصه، من روز اول اومدم اینقدر وزنه گذاشتم، مربی به من داده بود و توی دفترچه ام نوشته بودم بعد هفته بعد میفهمی که چه جالب عضلات من قوی تر شد، هفته بعد دوباره میفهمی، از سایز عضلات میفهمی، از وزنت میفهمی، از اون حجم و وزن اون وزنه هه میفهمی
عین همون کار رو توی این دوره ۱۲ قدم انجام میدیم، یعنی شما قشنگ میفهمی این رابطه داره بهتر میشه، یه ورودی مالی جدید وارد زندگیت شد، یه گشایشی توی کسب و کارت رخ داد، یه سری قرص هایی که قبلاً مصرف میکردی رو دیگه مصرف نمیکنی، یه سری آدمهای نامناسبی که قبلا توی زندگیت بودن دیگه نیستن، یه سری آدم های جدید باحال وارد زندگیت شدن، یه سری ایده های جدید داره به ذهنت میاد، یعنی این ها رو قشنگ میفهمی.
چون تغییرات رو مینویسید، چون قدم به قدم هم همه رو مکتوب میکنیم، یعنی هیچ راهی نیست که درک نکنید دلیل نتایج خوبتون رو، یعنی قشنگ میفهمید من روز اول اینجا بودم، الان یک ماه گذشته قدم اول رو تموم کردم اینجام. دلیلش حتماً همین کار هایی بوده که انجام دادم، بعد وقتی که قدم ها رو ادامه میدید با همین ذوق و شوق، با همین انرژی، با همین تعهد و وقتی به دوازدهم میرسید، اصلا میرید جلسات قدم اول رو نگاه میکنید و اون مطالبتون رو میخونید خنده تون میگیره، اصلاً باورتون نمیشه، میگید واقعا من اینجوری فکر میکردم؟ واقعا من این مشکلات رو داشتم؟ من این شرایط رو داشتم؟ اون موقع درگیر یه همچین مسائل پوچ و بیهوده بودم؟ یعنی این اتفاق برای شما میفته، همونطور که برای من اتفاق افتاد.
پس قدم اول برای اینکه این دوره رو شروع کنیم اینه که دفتر خوشگل بردارید و این تعهد رو بنویسید.
من متعهد میشم که این دوره ۱۲ قدم رو تمام جلساتش رو، تمام تمریناتش رو انجام بدم تاریخ و امضا.
باید هر وقت دفترت رو باز میکنی این تعهد رو بخونی بدونی که قراره که طرف خودت چه کارهایی انجام بدی که خداوند هم طرف خودش کارها رو انجام بده، یعنی ما با جهانی طرف هستیم که یه سری کارها رو، یه سری افکار رو باید ایجاد کنیم بقیه کارها رو جهان انجام میده ولی ما باید اینور رو خوب انجام بدیم، خداوند هیچ وقت کارش رو ناقص انجام نمیده، اون همیشه کامله، اما ما باید سمت خودمون رو خوب انجام بدیم
در قدم اول شما یک چکاپ فرکانسی میکنید خودتون رو، مثل کسی که میره چکاپ میکنه که سالی یکبار چکاپ میکنن که فشار خونم چقدره، قند خونم چقدره، اوره چقدره
ما این کارو از لحاظ فرکانسی انجام میدیم هر بار که ما دوره رو شروع میکنیم ما باید بدونیم که در چه جایگاهی هستیم، یعنی توی سلامتی چه نمرهای به خودمون میدیم، توی معنویت دوباره این چکاپ رو دارید، رابطه با خدا چه جوریه، بعد توی بحث روابط هم داریم که توی روابط جایگاهم چیه، چون میخواهیم شروع قدم دوم هم مقایسه کنیم این ها رو، روابطم با افراد نزدیک چه جوریه، با خانواده یه ذره دورتر چه جوریه، با همکاران و دوستان چه جوریه، چه نمرهای به خودم میدم، چرا رابطم خوبه، دلیلش چیه، چرا رابطم بده، دلیلش چیه، چه نقاط قوتی رو دارم، چه نقاط ضعفی رو دارم و این ها رو می نویسیم.
یه قسمت دیگه اش در مورد قرآنه که اسمش رو گذاشتم چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن، ما توی هر قدم میایم قوانین مهم و آیه های بسیار بسیار تاثیرگذار رو که دید ما رو نسبت به اینکه خدا چطور این جهان رو خلق کرده، چطور قوانین جهان رو پایه ریزی کرده، میایم در مورد اونها صحبت میکنیم و درکی رو از خداوند پیدا میکنید که هیچ جوری نشه پیدا کرد غیر از این حالتی که همه باهم متمرکز میشیم روی یک مفهوم خاص
که قدم اول مفهومی که میخوام روش کار کنیم بحث هدایته، هدایت در قرآن.
چطور میشه انسان هدایت میشه، چطور میشه که انسان هدایت نمیشه، پس توی هر قدم ما یک قسمتی داریم که بیایم چگونه فکر خدارا بخوانیم در قرآن. میایم میشینیم روی یک موضوع خاص صحبت میکنیم.
یه کار دیگه ای که توی هر قدم انجام میشه تمرکز بر روی زیبایی ها یا تمرکز بر روی نکات مثبت، یک سری تصاویر و توضیحاتی میدم، چیزهای قشنگی که میتونه باورهامون رو قوی کنه، احساسمون رو بهتر کنه.
یه کار دیگه ای که توی هر قدم انجام میشه یک تمرین خیلی ساده ولی بی نهایت تاثیر گذار به نام تنظیم مسیر با ستاره قطبیِ.
ستاره قطبی یه تمرینی هست که صبح یک بار به محض بیدار شدن و شب قبل از خواب انجام میدیم که به محض اینکه بیدار میشیم فرکانس مون رو تنظیم کنیم روی موارد دلخواه و شب قبل از خواب هم دوباره تنظیمش کنیم که اصلاً بیفته روی دور درست، یعنی فرکانس ها وقتی که درست میشه، وقتی که شما بدونید اصلاً جهان داره چجوری اتفاقات رو رقم میزنه برای شما، وقتی شما تاثیر افکارتون رو روی اتفاقات اطرافتون بفهمید، اونوقت این تمرین ستاره قطبی رو خیلی جدی میگیرید پس یه بخشی داریم به نام تنظیم مسیر با ستاره قطبی توی هر قدم، برای اینکه خیلی خیلی افکارتون رو بتونید دقیقتر مدیریت کنید، بتونید فرکانس هاتون رو مدیریت کنید، مخصوصا به محض بیدار شدن و قبل از خواب بسیار بسیار تمرین فوق العاده ای هست.
و در نهایت هم هر قدم یک تمرین اساسی داره روی اون تمرین صحبت میکنیم، کار میکنیم، توی هر جلسه یک تمرین عملی داریم که میتونه به شما کمک کنه و توی این روند تکاملی مون شما بهتر میفهمید تمرین هر قدم کدومش خیلی تاثیر گذار تر بوده، کدومشون میتونه بهتر بشه با تغییرات کوچیکی که توش میدید و به این شکل ما قدم به قدم کار میکنیم. یعنی هر قدم مینویسید که جایگاهتون چیه، قدم های بعدی هم مینویسید،
آخرین قدم، قدم دوازده میاید قدم ۱۲ و قدم اول رو با هم مقایسه میکنید اون لحظه، لحظه فوق العاده ای هست، اشک همه مون در خواهد اومد از خوشحالی، خدا میدونه چه چیزهایی رو کشف میکنیم و میفهمید که قدرت انسان و قدرت افکار انسان چقدر زیاده، خدا رو بهتر میفهمیم و درک میکنیم، اونایی که باور دارن که میتونن زندگیشون رو تغییر بدن، اونایی که خداوند رو به عنوان فرمانروای کائنات باور دارن، اونایی که باور دارن که خداوند زمین و آسمانها رو مسخر ما کرده، اونایی که باور دارن که فارغ از هر شرایطی که توی زندگیشون بوده، اصلاً مهم نیست گذشته شما چی بوده، سنتون چقدره، چقدر بدهکار بودید، چقدر از لحاظ سلامتی مشکل داشتید، چقدر روابطتون بد بوده، تحصیلات دارید، ندارید، زن یا مرد، اصلا هیچ فرقی نمیکنه، اونایی که باور دارن فارغ از هر گذشتهای که داشتن و هر اشتباهی که توی گذشته شون کردن، میتونن آینده رو متفاوت رقم بزنن این دوره برای اونها آماده میشه، اونایی که تعهد دارن به انجام تمریناتش، اونایی که امید دارن به آینده.
با تمام قدرت به شما میگم که هیچ محدودیتی برای پیشرفت نیست، اما با قانون تکامل قدم به قدم، هیچ عجله ای نداریم. به همین دلیل این دوره یک ساله است. برای اینه که میخوام این دندون عجله رو بکشم از وجود شما بیرون. این عجله که میگه:
که نه من میخوام فردا نتیجه بگیرم، همین پس فردا میلیاردر بشم، روابط عاطفیم فلان بشه. نه، ما نیاز داریم همونجوری که عضله رو آروم آروم میتونیم قوی کنیم باورهامون هم همینه تغییر مدارمون هم همینه، قاعده جهان همینه، به همین دلیل اگه قدم به قدم پیش بیاید اگه عجله نداشته باشید اگه اجازه بدید به خداوند کارها رو برای شما انجام بده اونوقت متوجه میشید که در نهایت بیشتر از آنچه که فکرش رو میکردید به شما داده خواهد شد.
خیلی بیشتر از حد رویاهاتون به شما داده خواهد شد، اما اجازه بدید که مسیر طی بشه.
هر چند که تاکید میکنم از همین امروز نشونه هاش رو میبینید، یعنی اینجوری نیست که ما روی باورهامون کار کنیم مثلاً یک سال بعد نتیجه بگیریم، به اندازهای که روی باورهات کار میکنی به اندازه همون تغییر فرکانسی که اتفاق میفته نتیجه رخ میده، از وقتی که خداوند رو شناختم از وقتی که قوانین ثابت خداوند رو شناختم یعنی خداوند به عنوان یک موجود الهی دور از ما نه که به عنوان یک قانون، یک سیستم، یک انرژی که اگه بتونی درکش کنی، اگه بتونی بفهمیش، اگه بتونی استفاده کنی از اون سیستم و از اون قوانینش تو میشی جزئی از خداوند، تو و خدا یکی میشید.
این که توی قران خداوند میگه ما به تسخیر خودمون درآوردیم زمین و آسمان ها رو توی آیه های دیگه میگه ما به تسخیر شما درآوردیم کوه و باد و کشتی و زمین و آسمان و دوباره همونو میگه، یعنی اگه شما ریشه سَخَر رو توی قرآن سرچ کنید متوجه میشید که ما و خدا یکی هستیم، یعنی یه جاهایی گفته ما به تسخیر خودمون در آوردیم این چیزها رو، همون ها رو دوباره به تسخیر ما هم گفته در آورده، یعنی اصلاً متوجه میشیم که وقتی شما قانون رو بدونید شما و خداوند یکی هستید، به یک اندازه نیرو دارید، یعنی این وعده الهیه که من قدرتم رو به شما هدیه کردم.
و شیطان یه جوری حسودی کرد به این حد از قدرت انسان، این حد از توانایی انسان، همین قسمتیِ که انسان میتونه فکر کنه، میتونه قوانین رو درک کنه:
میتونه قوانین فیزیک رو درک کنه، قوانین چسبندگی مولکولی رو درک کنه، قوانین هستهای رو درک کنه، میتونه قوانین مکانیک رو درک کنه و با اون درکی که داره میتونه چیزهای جدید خلق کنه.
ما در این دوره در مورد قوانین جهان و کیهان صحبت میکنیم:
قوانین تغییر شرایط، تغییر اتفاقات اطرافمون؛ جهتدهی دادن و خلق کردن زندگی دلخواهمون، که خیلی بزرگتر از مکانیک و فیزیک و شیمی هست
این یک مهارتی که مثل هر کار دیگه ای هر چقدر بیشتر تمرین میکنی مهارتت بیشتر میشه، به اندازهای که تمرین کردم، به اندازهای که کار کردم، مهارتم بیشتر شده توی خلق زندگی دلخواهم که اون چیزی که الان هست که گفتم یک بهشتیِ برای خودم، به خاطر درک این قانون بوده که میخواهیم توی این دوره با هم کار کنیم با کمک خودتون.
تاکید میکنم این نیست که مثلاً من بگم یه آمپولی میزنم توی مغز شما و شما یهویی افکارتون عوض میشه، نه، اونایی که آمادگی دارن، اونایی که تعهد دادن، اونایی که میخوان زندگیشون رو تغییر بدن، اونایی هستن که تمرین هایی که گفته میشه رو انجام میدن، اونایی که باور میکنن این صحبت ها رو، من نیاز دارم به این باورها. من باور کردم تا نتیجه گرفتم، این نبوده که اول نتیجه بگیرم بعد بگم خب حالا بیا باور کنیم.
من اول دیدم توی زندگی بقیه، بعد باور کردم قانونمندی رو و بعد استفاده کردم، به اندازه اون باورهام نتیجه گرفتم، بعد نتیجه ها باعث شد که باورهام تقویت بشه و چیزی که الان هست توی زندگی من در تمام ابعاد، فقط هم بحث مالی نیست، خیلی ها عباس منش رو به عنوان یک آدم ثروتمند میشناسن، ثروتمند منظورشون از لحاظ مالیه، من خودم رو به عنوان یه آدمی میشناسم که زندگیم رو در تمام جنبه ها دارم خلق میکنم نه فقط بحث مالی، حالا برای خیلیها بحث مالی خیلی مهمه، اما برای من همه چی با همه. روابط، سلامتی، ثروت، معنویت، اینا همشون با همه برای من و این چیزیه که من برای شما هم عاشقانه میخوام اتفاق بیفته و توی دوره میبینید که من چقدر تلاش میکنم برای این کار، اما تلاش شما هم نیازه و ترکیب این دو تا با هم معجزات رو رقم میزنه.
هر روز خداوند داره ایدههایی رو بهم میده، راهکارهایی رو بهم میده، آگاهیهایی رو بهم میده، این که من این همه فایل آماده میکنم و همه تون هم میدونید که فایل های من هربار که گوش میکنید حتی اگه همون فایل رو ده بار گوش کنید دفعه یازدهمین بار احساس میکنید مطالب جدیدی رو دارید توش درک میکنید و فایل های بعدی همینطور، این کار من نیست، کار خدای منه، این تفاوتی که فایلها و دورههای من داره، تاثیرگذاری که داره، اتفاقاتی که داره رقم میزنه، این حسی که به شما میده، اینا همش کار اون خدایی هست که من ازش خواستم به من بگه. برای اینکه خودم اول توی زندگیم استفاده کنم، یعنی من دنبال این بودم که زندگیم رو متحول کنم، بعد که این اتفاقات افتاد، این به من گفتش که به بقیه بگو و این کارو من از همون بندرعباس شروع کردم و ادامه دادم، با عشق این کارو انجام دادم و دلیل تاثیرگذاری این آگاهیها اینه که جواب دارن میدن، دلیل اینکه همیشه برای شما جدیدن اینه که این از طرف خودِ خودِ خودِ خداست.
اگه سوالتون اینه که من دوره دوازده قدمی رو شرکت کنم یا نکنم؟!
پاسخ من این هست که:
اگه نشانهای برای شما اومد، یه نشانهای که از زبان خداوند بود، یه نشانهای که درکتون، حستون گفت معناش اینه که شرکت کنم، شرکت کنید توی دوره. اگه هیچ نشانهای نیومد شرکت نکنید توی دوره.
من خیلی به نشانه ها اعتقاد دارم، من خیلی به هدایت الله اعتقاد دارم، من همه کارهام رو با نشانه ها انجام میدم، اونایی که با منن میدونن که عباس منش یه آدمیه که میپرسه از خداوند برای حتی قدم های خیلی ساده، حتی برای یه غذا درست کردن میپرسم که مثلا این غذارو چجوری درست کنم خوشمزه تر میشه؟ بعد یهو یه ایده ای، یه نشانه ای، یه حسی، یه تصویری، اتفاقی میفته. زبان نشانه ها رو هرکدوممون به صورت شخصی میفهمیم. اینقدر قلبتون واضح نشونه رو درک میکنه، اینقدر مهر تایید خداوند روش هست که اصلاً تردیدی نمی مونه که توی دوره شرکت کنید یا نکنید.
با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD484MB47 دقیقه
- فایل صوتی مقدمه دوره ۱۲ قدم31MB47 دقیقه
سلام به استاد عباسمنش و خانوم شایسته
تمرکز بزاریم روی نکات مثبت این فایل و اول از همه اون موتور آبیِ فوق العاده زیبا که خیلی حس خوبی میده دیدنش…اون دوتا تابلوی قشنگ روی دیوار که یکیش غروب زیباست…تی شرت آبی زیبای شما…و آفرین به شما استاد که از یک فضای یکسان، زاویه های متعدد و خیلی قشنگی برای گرفتن فایل درست میکنید و هربار از یک زاویه…
و این نشون میده که اگه از زاویه های مختلف به موضوعات نگاه کنیم، کلا برامون متفاوت میشن و فرق میکنن با قبل…
مقدمه ی دوره ی ۱۲ قدم
که استاد خیلی تاکید دارید روی موضوع تکامل و حتی اینکه دوره ۱۲ قدم رو یک سال قرار دادید و کار کردید از دلایل اصلیش همین بوده که یک سال پشت سرهم با افراد کار کنید و واقعا هم خیلی مهمه این تکامل…اینکه باید بزاریم این تکامل طی بشه، اگه میخوایم نتایج عوض بشه و مهمتر از همه پایدار بشه، باید باور های ما به صورت بنیادین عوض بشه و باید همیشه کار کنیم روش…
اینجوری نباشه که یک هفته، یک ماه، و یا فقط تو این دوره رو خودمون کار کنیم…بلکه همیشگی باشه و اینو بدونیم که به صورت تصاعدی رشد میکنیم…این تصاعد و این آروم آروم بهتر شدنه اصل داستانه و خیلی مهمه…
و باید عادت هامون تغییر کنه و یک آدم دیگه ای بشیم، باید عادت درست فکر کردن، عادت کنترل ورودی های ذهن، عادت درست ایجاد باور های خوب، عادت بزرگ فکر کردن، عادت بزرگ خواستن، عادتِ عزت نفس…باید این عادت ها شکل بگیره
و طبق گفته ی خودتون یک سال زمان خوبیه برای اینکار و اگه یک سال ادامه بدیم، شاید هفته های اول سخت باشه و کند حرکت کنه این ماشین، اما وقتی کار میکنیم و ادامه میدیم، کم کم میشه عادت و نتایج میاد و وقتی که نتایج میاد آروم آروم، دیگه ادامه میدیم و ول نمیکنم، چون این ذوق و شوق و این احساس خلق کنندگی لذت بخشه و عزت نفس آدمو قوی میکنه، که ادامه میدیم و مسیر مارو میبره…
و به قول شما که هیچ آدم عاقلی وقتی کار میکنه و نتایج بزرگ میگیره، این مسیر رو ول نمیکنه و هرچقدر بیشتر پیش بریم و بیشتر کار کنیم، بیشتر مسلط میشیم رو قانون، بیشتر فکر خدارو میخونیم…و ادامه میدیم و ادامه میدیم…
و این قدرت خلق کنندگی و این احساس که فقط ما خالق زندگیمون هستیم، انقدر لذتبخشه که ادامه میدیم…چون همه دنبال لذت و احساس خوب هستیم و این مسیر بزرگترین و بیشترین لذت ها رو بهمون میده…
استاد شما چقدر شما خوشبختی درونی و بیرونی رو حس کردید که اگه خدا چنتا گزینه برای بهشت بهتون بده، شما همین زندگی رو انتخاب میکنید…یعنی ببین چقدر شیرین و لذتبخشه زندگیتون که این حرف رو میزنید…خداروشکر واقعا
و استاد آدم وقتی بیشتر میاد تو این مدار و خودشو غرق این آگاهی ها میکنه، بیشتر حس و حال شمارو درک میکنه…به مقداری که مدار کسی بالاتر میره بیشتر حس و حال شمارو میفهمه و اون احساس آرامش رو متوجه میشه…من الان نگم کامل، اما خیلی بیشتر از قبل حس میکنم آرامش و شیرینی زندگیتون رو…
و خدا الهام کرد بهتون که اگه میخوای این مسیر رو آموزش بدی، باید روند تکاملی طی بشه…چقدر این نکته مهمه…چقدر این نکته اساسیه…که برای اینکه به جایگاه استاد عباسمنش برسیم، باید روند تکاملی طی بشه…باید تکامل رو طی کنیم…این بسیار مهمه
و استاد یه نکته گفتید توی این فایل که خیلی منو مصمم تر و متعهد تر کرد برای این مسیر…که ممکنه هفته های اول رشد آروم آروم باشه…اما وقتی روی دور میفته و سرعت میگیره، نتایج غیرقابل باوره…
و استاد من تو همین چند روزه و یک هفته ای که دارم کار میکنم، احساسم خیلی خوب شده…تو کامنتای قبلی هم گفتم، هنوزم یک هفته نشده…اما احساس ذوق و شوق و این حس که آدم میخواد فریاد بزنه از ذوق رو دارم، خودمم نمیدونم چرا این ذوق رو دارم…انگار یه عالمه اتفاقات عالی تو راهه و قلب من داره بهم سیگنالشو میده…این احساس درونم شکل گرفته الان و مینویسمش که انشاالله بعدا بخونمش…
تغییر برای شما در حدی بوده که سالهای پیش، یک خونه ی ۵۰-۶۰ متری براتون بزرگترین رویا بود…اما الان خداروشکر خونه هایی دارید که بهترین خونه های هر شهر و کشوره…یعنی چقدر میتونه این باورها بزرگتر و بهتر و قوی تر بشه که از آرزوی یک خونه ی کوچیک در ایران، رسیدید به داشتنِ واقعیِ چندین خونه ی فوق العاده توی فلوریدا
و اینا همش بخاطر طی کردن تکامله…مینویسم که یادم باشه…اینا همش بخاطر طی کردن تکامله و وقتی که میفته روی دور تند و روی سرعت دیگه نتایج رقم میخوره و این مستلزم باور ساختن و کار کردن مداوم و مستمره و اینکه بزاریم این موتور دور بگیره و بیفته رو سرعت…
برای این مسیر زیبا، قدم اول آماده بودنه، اینکه آماده باشیم و خودمون بخوایم که تغییر کنیم، در اینصورت این آگاهی ها و فایل ها خیلی میتونه کمک کنه…
آمادگی یعنی انجام تمرینات و تعهد خیلی زیاد…
و تشبیه این مسیر با بدنسازی و ساخت عضله بسیار کمک کرده…وقتی ما میریم توی باشگاه بدنسازی برای اولین بار، اولش باید میله ی خالی رو بلند کنیم و تمرین کنیم…یک هفته اینجوری، هفته ی دوم میشه مثلا ۱۰ کیلو، هفته سوم میشه ۳۰ کیلو و…
و این پروسه آروم آروم و قدم به قدم طی میشه و روند پیشرفت رو میبینیم…متوجه میشیم که اولین بار مربی به ما این مقدار وزن داده بود و نوشته بودمیش تو دفترچه ی خودمون…و هفته های بعدی میبنیم که واقعا قوی تر شده عضلاتمون، چون دیدیم که از کجا اومدیم اینجا و این وزنه ها هر بار سنگین و سنگین تر شده و الان برای ما آسونه این وزنه ی سنگین…و متوجه هستیم به قوی شدن آروم آروم خودمون؛ کار کردن روی باورها و بودن در این مسیر هم به همین شکله…
و چون وضعیت خودمون رو مکتوب میکنیم هر بار و بعد کار میکنیم روی باورها، کم کم متوجه میشیم که فلان رابطه خوب شد، دوستای جدید اومدن، ورودی مالی جدید داریم، فلان بیماری از بین رفته و…و میفهمیم این روند رو، چون نوشتیم از قبل و دیدیم که داریم تمرین میکنیم و قطعا دلیلش این کار کردن هاست…
و استاد من تو این ۴-۵ روز با تعهد کارکردن، نتیجه ای که دارم اینه که من خب رنگ احساس خوب رو نمیچشیدم… و نداشتمش…توی این چند روزه احساس من خیلی اوقات خوب بوده… و گفتم احساس ذوق، شوق، شادی رو تجربه میکنیم، این احساسات هم تو بعضی از اوقات سینوسی میشه و کم و زیاد میشه…اما تو این ۴-۵ روزه ایجاد شده و من تجربش کردم خیلی…در صورتی که قبلا اصلا و اصلا این حس رو نداشتم…اما این روزها دارمش…پس حتما دلیلش این کار کردن هاست…
و به قول شما چقدر خوب میشه اینارو بنویسیم و مکتوب کنیم و همینجوری این مسیر رو ادامه بدیم و بعدا به خودمون میخندیم که من واقعا تو این حالت بودم و این مسائل رو داشتم؟
و تجربه ی خودتون از این حالت این بوده که داشتید توی ماشین یک فایلی رو گوش میکردید و توی اون فایل در مورد اینکه پله های دادگاه رو بالا پایین میکردید و ماشینتون یکسره خراب میشد و همیه سرتون کلاه میرفت رو گفته بودید… و انقدر که از اون فضا فاصله گرفتید و رو خودتون کار کردید و انقدر این ذهن مثبت شده، کلا یادتون رفت و شک کردید که من این اتفاقات رو داشتم تو زندگیم؟
اون فایل الان اسمش اینه: آیا من خوش شانس هستم؟
و استاد چقدر این تغییرات میتونه شگرف باشه که آدم به گذشته ی خودش شک کنه و یادش بره! یعنی در حدی که شما یادتون رفته کاملا و باید خیلی فکر کنید به گذشته!
این نشون میده انقدر اتفاقات خوب و زیبایی ها و عشق ها و محبت ها و ثروت و آرامش و عشق رو زندگیتون سرشار شده که وقتی برای فکر کردن به گذشته ندارید…
و چقدر این حالت لذتبخشه و ارزشمنده
این مداومت و این پایداری در نحوه ی صحیح فکر کردن، انقدر مدار مارو جابجا میکنه که غریبه میشیم با آدم قبلی…یعنی اگه کسی مارو ببینه، نمیشناسه مارو و باورش نمیشه ما همون آدمیم…خودمونم باور نمیکنیم همون آدمیم…چیزی که برای شما رخ داد، به طوری که باورتون نمیشد که اون اتفاقات رو از سر گذروندید…انقدر که غرق در زیبایی و ثروت و سلامتی و احساس عشق و آرامش شدید…
اما این حالت از اون “تعهد” شروع میشه…و از انجام و عمل کردن به تمرینات و آگاهی ها شروع میشه؛ چون ما باید طرف خودمون رو درست کنیم، تا خدا طرف خودشو درست کنه…ما باید یکسری افکار و باورها و کارهارو انجام بدیم تا جهان طرف خودشو انجام بده…خداوند هیچوقت کارش رو ناقص انجام نمیده…اون همیشه کامله…اما مائیم که باید سمت خودمون رو خوب انجام بدیم…
و باید هر مدت از خودمون یک “چکاپ فرکانسی” بگیریم و بنویسیم با جزییات که الان وضعیتمون توی موضوعات مختلف چیه، توی سلامتی چیه، توی روابط چیه، توی معنویت چیه، توی ثروت چیه…اینارو با دقت و جزییات بنویسیم و استاد طبق پیشنهاد شما توی فایلای دیگه، خیلی بهتره که اینکار رو هر ۳ ماه انجام بدیم…با اینکار وقتی به چکاپ های خودمون نگاه میکنیم و همزمان که داریم کار میکنیم روی خودمون، وقتی مقایسه میکنیم خودمون رو با قبل، و نتایج رو میبینیم، خیلی ایمانمون بیشتر میشه و میفهمیم دلیل این نتایج رو و اینجوری دیگه این مسیر رو رها نمیکنیم…
و تمرین ستاره قطبی که به محض بیدار شدن و به محض خوابیدن باید انجام بشه و بسیار فرکانس مارو تنظیم میکنه و درهای نعمت رو برامون باز میکنه…
و قسمت تمرکز روی نکات مثبت که من عاشق این کار شدم رو هم گذاشتید توی این دوره، چون بسیار اهمیت داره و مهمه اینکار و به قول خودتون که اینکار رمز موفقیتِ شماست…
کسایی که باور دارن که میتونن فارغ از گذشته ای که داشتن، فارغ از سن و جنسیتشون، فارغ از وضعیتی که الان دارن، میتونن وضعیتشون رو تغییر بدن، این مسیر برای اونا جواب میده و میتونن نتیجه بگیرن…
و نکته ی کلیدی از شما استاد: که هیچ محدودیتی برای موفقیت نیست، اما با قانون تکامل…و دلیل اینکه دوره ۱۲ قدم، یک سال طول میکشه، اینه که هیچ عجله ای در کار نیست، و باید این دندون عجله رو بکشیم و هی نگیم که من باید زود به فلان رابطه برسم، باید سریع فلان چیزو بدست بیارم و…
همونجور که عضله نیاز داره به تمرین و آروم آروم قوی میشه، تغییر باور ها و تغییر مدار هم همینه، قاعده ی جهان همینه…اگه قدم به قدم جلو بریم و عجله نداشته باشیم و اجازه بدیم خدا کارشو انجام بده، متوجه میشیم بیشتر از چیزی که فکرش رو میکردیم به ما داده خواهد شد…اما باید اجازه بدیم مسیر طی بشه…
و طبق گفته ی شما، از همون اول نتیجه های کوچیک و نشونه ها رخ میده و استاد برای من داده و من اعتراف میکنم به این موضوع…
اگه بتونیم خداوند رو به عنوان یک سیستم و یکسری قوانین بدون تغییر درک کنیم، زندگیمون رو همونجور که میخوایم خلق میکنیم و میشیم جزئی از خداوند…دلیل اینکه خدا تو قران میگه ما آسمان ها و زمین رو به تسخیر خودمون در آوردیم و تو آیه های دیگه میگه که ما زمین و آسمان ها رو به تسخیر شما در آوردیم، اینه که ما و خداوند یکی هستیم…و به یک اندازه قدرت داریم… و چقدر نکته ی خوبی اشاره کردید استاد…نکته ی قرآنی بسیار ارزشمندی گفتید…
و همین موضوع باعث شده انسان بشه ارزشمندترین موجود کیهان، طوری که شیطان بهش حسادت کرد…و دلیلش اینه که انسان میتونه فکر کنه، درک کنه، قوانین رو بفهمه و استفاده کنه…و وقتی استفاده میکنه میتونه خلق کنه…حالا در مورد قوانین فرکانس هم همینه…قانون فرکانس خیلی بزرگتر از قوانین فیزیک و شیمی و آیرودینامیکه و اَبَر قانونه…چون همه ی اینارو در بر میگیره و میشه زندگیمون رو خلق کنیم باهاش…
و استاد چه نکته ی خوبی گفتید که این اگاهی ها و دوره ها آمپول نیست که بزنیم و متوحل بشه کسی، این آگاهی ها برای کسایی جواب میده که درک کنن این قانون رو و تمرینش کنن و ادامه بدن و بسیار مهمه که فرد خودش بخواد و حرکت کنه برای تغییر…
ما باید تعهد داشته باشیم، تمرین انجام بدیم، باور کنیم این قانون رو و بعد نتایج میاد…اینجوری نیست که اول نتیجه بگیریم و بعد باور کنیم، اینجوریه که باید باور کنیم و بعد نتیجه بگیریم… و این باور میتونه با دیدن نتایج قبلی خودمون و وفق دادنش با قانون خیلی قوی بشه، میتونه با دیدن نتایج زندگی بقیه و وفق دادنش با قانون خیلی قوی بشه… و وقتی تو این مسیر حرکت میکنیم چون نتایج میاد باورهامون بسیار زیاد تقویت میشه و باعث ایمان بیشتر میشه و ایمان بیشتر عملکرد بیشتر و بهتر میاره و بازم نتایج بزرگتر حاصل میشه و همینطور ادامه داره…
و چقدر خوبه این قانون که همه چی رو باهم خلق میکنیم باهاش، نه فقط پول رو…بلکه آرامش، سلامتی، ارتباط با خدا، روابط عالی، رابطه عاشقانه عالی، ثروت، آزادی زمانی و مکانی و…
و واقعا حقیقته که وقتی این فایل رو الان میبینیم و بعدا هم میبنیم متوجه میشیم که نکاتی رو قبلا اصلا نشنیدیم…!
و به قول شما دلیل اینکه این آگاهی ها خیلی حس خوبی میده و آرامش بخشه و آدم دوست داره ازشون استفاده کنه اینه که از طرف خود خداست و توی قرآن هم ازش حرف زده…
و باز هم نکته ی بسیار مهم که گفتید این بود که آگاهی های تمام دوره ها و فایل ها یکیه و فقط از زاویه های مختلف بررسی میشه…و هیچکدوم باهم در تضاد نیستن و همشون یکی هستن و از اصل و ریشه همشون یکی هستن…
و بحث نشانه ها که اگه نشونه ای اومد که تو فلان دوره شرکت کن، اگه “برداشت” ما این بود که باید شرکت کنیم، یعنی باید شرکت کنیم تو اون دوره…
و چقدر خوب میشه که منم مثل شما “نشانه محور” باشم و زندگیم رو بزارم روی اینکه خدا با نشانه ها هدایتم کنه و تمام ابعاد زندگیم با این روش برم جلو، حتی کوچکترین قسمت هاش، مثل غذا درست کردن…
و اینکه میگید من به نشانه ها خیلی اعتقاد دارم، باز هم از نکاتی هست که باید یادش بگیرم از شما و عملی کنم تو زندگیم و سعی کنم منم همینجوری باشم…
و اینکه زبان نشانه ها برای هرکس فرق میکنه و هرکس میتونه زبان این نشانه هارو به صورت شخصی بفهمه و بخونه و استفاده کنه…و وقتی زیاد اینکارو کنیم و زیاد تمرین کنیم، راحت میشه که تشخیص بدیم نشانه هارو…
چقدر نکات ارزشمدی میگید توی این فایل استاد…که نشانه ها شمارو آورد امریکا…نشانه ها تمام زندگیتون رو رقم زده…اول شما خواسته ی خودتون رو کاملا مشخص کردید و باورهاشم ساختید و بعد از خدا کمک گرفتید که بگه اینجایی که میخوام یا اینچیزی که میخوام کجاست و چیه و کدومه… و بعدش اون هدایت میکنه…
و یادم باشه که موضوعِ “نشانه ها” بسیار مهمه، خدا توی قرآن هم خیلی به نشانه های خودش اشاره کرده… و باید سبک زندگی خودم قرار بدم این رو و نشانه محور عمل کنم…
استاد این فایل هم مثل بقیه فایل های شما بسیار عالی و سرشار از نکات و باورهای فوق العاده بود که تمامشون اصل بودن…بسیار سپاسگزارم از شما…این روزا خیلی دوست دارم فایل هارو بشنوم و یادداشت کنم…خیلی علاقه مند شدم به شنیدن و نوشتن این آگاهی ها و خیلی آرامش میده بهم…
و بازم تحسین کنم اون موتور زیبای آبی مشکی رو که بسیا براق و زیباست، واقعا خوشگله اون موتوری که پشت سرتونه…آبیش یه آبیِ خاصه، مشکیش هم یه مشکی خاصه…براق و زیباست…واقعا موتور خوشرنگ و زیبایی…آدم نگاهشم میکنه لذت میبره…
و تحسین میکنم اون تابلوهای زیبای روی دیوار رو…خیلی زیبا هستن…خیلی زیبا هستن…
و تحسین میکنم مبل های قهوه ای زیباتون رو که خیلی راحت هستن…
تحسین میکنم خونه ی پر از آرامشتون رو که حس میکنم آرامشش رو…
بسیار فایل ارزشمند و فوق العاده ای بود، مثل بقیه فایل ها