ساختن کسب و کاری موفق از توانمندی هایت - صفحه 29

به نام خداوند هدایت کننده

برگ سی ودوم از سفرنامه خودشناسی

کسب و کار موفق کاریه که هم از لحاظ مالی بی نیازت کنه هم وقت داشته باشی برای خانواده و لذت بردن از زندگی و هم وقت داشته باشی برای مسافرت و هم بتونی تجربیات جدیدی داشته باشی و هم روابط خوبی داشته باشی و مهم تر از همه با خداوند رابطه خوبی داشته باشی.

ما در دنباله ی تصمیمی که برای مهاجرت گرفتیم امروز دنبال خونه بودیم و وقت نکردم بیشتر از یک بار فایلو گوش کنم واسه همین نکته برداریم خیلی کوتاه شد.اما امروز یک اتفاق هدایتی برامون افتاد که خیلی حس خوبی بهم داد حسی که همراهش کلی باور قورتمند کننده داره.امروز رفتیم توی شهر دیگه دنبال خونه گشتیم از ظهر تا غروب هر چی خونه دیدیم خونه های قدیمی داغون با هزینه های بالا همشون بعد همه بنگاهی ها هم میگفتن خونه ز که میخواهید تو این شرایط پیدا نمیشه.همسرمم خیلی زود ناامید میشد شروع میکرد به گلایه .ولی من نمیذاشتم تو اون حال بمونه و فورا بهش یاداوری میکردم خونه ی که الان ساکن هستیم و به شدت راضیم ازش هم بصورت معجزه وار پیدا کردیم( با همون مبلغی که ما داشتیم) من میدونستم باید منتظر دستهای خداوند باشم وقتی با خیال راحت همه چی رو سپردم به خودش و اینکه حواسم بود حالمو خوب نگه دارم آگاهانه با فکرهای خوب به ناامیدی اجازه جولان نمیدادم.تا اینکه شب وقتی رفتیم آخرین بنگاه خیلی اتفاقای با صاحبش آشنا دراومدیم اونوقت بنده خدا اینقد خونه های درجه یک ونوساز برامون پیدا کرد که باورمون نمیشد تو اون شهر همچین خونه های هم بوده ولی ما از ظهر هر چی دیدیم گرون دربو داغون بودن.جالبی قضیه این بود که همسرم بعدش بهم میگفت اره تو راست میگفتی باید منتظر باشیم ببینیم خداوند کجا هدایتمون میکنه.چقد داستان این هدایت شیرینه اصلا قابل وصف نیس اینکه چه جوری جفت و جور میکنه واقعا زیباس و خیلی فراتر از برنامه ریزی و پیش بینی های ادم ها.اصلا ادم نمیدونه قدم بعدی چی میتونه باشه یا چه شکلی میتونه باشه ولی با بهترین برنامه ریزی ها اتفاق میافته که گاهی زمان میبره تا به خودم بیام و بگم اره این هدایت بود یا یک نشانه بود یا یک الهام بود.بی اندازه دوستت دارم خدای مهربان هدایتگرم