اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دیروز صبح مثل همیشه تو دفترم سپاسگذاری خودم ، داشته هامو سپاسگذاری کردم و حالم واقعا خوب بود ، کار ها برام خوب انجام شد ، همه چی طبق روال پیش میرفت و …
دیروز عصر به یه تضادی برخوردم و نشونه هارو دیدم و فکر کردم بهش ، حسم بهم میگفت باید زنگ بزنم به رئیس پروژه و بهش بگم من از انجام این کار صرف نظر کردم 😶
و این در حالیه که من شب قبلش با خودم به این نتیجه رسیدم فقط تمرکز بزارم رو این هدفم و با نهایت قدرت ادامه بدم.
کلی با خودم کلنجار رفتم ، هی حسم بهم میگفت زنگ بزن کنسلش کن ، هی ترس ها میومد ، هی میگفت کنسلش کن ، هی میگفتم اگه این کارو بکنم بقیه چه فکری میکنن ، هی میگفت کنسلش کن ، هی باور کمبود از اون لایه های زیر مغزم خودشو نشون میداد ، هی میگفت کنسل کن و من مقاومت داشتم.
بعد از کلی کشمکشهای درونی به این نتیجه رسیدم که بابا منی که فک میکنم ایمان دارم ، تسلیمم ، نمیترسم ، حرف مردم برام بی اهمیته ، هنوز خیلی جا داره برای اینکه بخوام الکی ادعا کنم ، به این نتیجه رسیدم که نه تنها الآن نمیتونم ادعا کنم بگم ایمان دارم و تسلیمم ، بلکه هیچوقت نمیتونم همچین ادعایی بکنم ، چون اصلا هیچکی کامل نیست و یه جورایی احساس منفی رو از خودم دور کردم.
خلاصه دیشب اومدم برای این فایل کامنت بنویسم ، بازم احساس کردم یه مقاومتی دارم و چیزی نتونستم بنویسم ، انگار فاصله ی فرکانسی زیادی داشتم.
یکم گذشت و یکی از دوستان که قضیه رو میدونست اومد پیشم و بهم سیگار تعارف کرد ، منم قبول نکردم و تو دلم داشتم میگفتم هیچ عامل بیرونی نمیتونه حال منو خوب کنه که بخوام با سیگار آروم شم و همین جوری یه لحظه گفتم این لحظه ، لحظه ی غربالگریه ، من اگه بتونم تو این لحظه آرامشمو حفظ کنم ، احساسمو خوب کنم میرم یه مدار بالاتر ، اگه هم نتونم احساسمو خوب کنم ، له میشم.
یهو دوستم برداشت گفت تو الآن ، توو آخرین سربالایی نوک قله ای و اینو رد کنی دیگه میرسی به سراشیبی و راحت رو ریل حرکت میکنی.
خداوکیلی اصلا یه لحظه به شدت تعجب کردم ، چون این آدم اصلا تو این باغ ها نیست که بخواد از این حرفا بزنه ، انگار خود خدا داشت از طریق ایشون به من میگفت که آرامشتو حفظ کن و …
خلاصه که این دوستم هم رفت و تنها داشتم فکر میکردم ، باز گفتم خدایا من نمیدونم تو بگو من چه کار کنم ؟
باز دوباره گفت زنگ بزن کنسلش کن 😐
دوباره نجوا ها اومدن که اگه اینجارو کنسلش کنم ، محل اسکان نیرو هارو کجا ببرم ، دیگه جایی سراغ ندارم و یه سری نجوای دیگه که احساس کردم باور فراوانی تو وجودم کمرنگ شده.
گفت پس زنگ بزن به فلان دوست صمیمیت ، اونجا هم محل اسکان هست ، هم کار که نیرو هات بیکار نمونن.
باز با خودم بگو مگو که من فقط برای کار به تو میگم ، و از بنده هات چیزی نمیخوام.
یهو یاد یه حرف استاد افتادم که میگفت :«من خودم میدونم وقتی دارم از یکی درخواست می کنم توکلم به خداست یا توکلم به اونه ، من میفهمم ، من در خواست کننده میفهمم.»
گفتم باشه ، زنگ زدم به اون دوست صمیمیم.
گفت آره اوکیه ، مشکلی نداره ، دقیقا هر چی حسم بهم گفته بود رو اون دوستم گفت اونجا هست.
بعد با خیال آسوده گوشیو قطع کردم و دوباره گفت حالا زنگ بزن کنسلش کن 😐
دوباره من مقاومت کردم نمیدونم چرا.
فشار ذهنی خستم کرده بود ، خوابم برد ، نصفه شب یه سر و صدایی بیدارم کرد ، ساعت ۲-۳ شب بود ، دوباره میگفت کنسلش کن 😐
گفتم صبح بیدار شم کنسلش میکنم.
صبح بیدار شدم به محض بیداریم گفت کنسلش کن 😐
اینبار دیگه نمیشد نادیده گرفت.
پیام دادم تو واتس آپ و بهش گفتم من این کارو انجام نمیدم و کارو بدین به کس دیگه ای.
سریع جواب داد چرا و چی شده و منم یه سری دلیل آوردم و اونم گفت اینارو برات حل میکنم کارو استارت بزن ولی آخرش گفت : «اگه دوست نداری کار کنی مشکلی نداره»
تا اینو گفت منم در نهایت ادب و احترام گفتم پس لطفا کارو بدین به شخص دیگه ای.
خلاصه آقا من دفتر سپاسگذاریو برداشتم دوباره یه سری چیزا نوشتم و به احساس بهتر رسیدم ، و رفتم فصل ۴ کتاب رویاهارو خوندم و بعدش دیگه یه فایل گذاشتم و داشتم گوش میدادم که خوابم برد.
یه لحظه از خواب بیدار شدم احساس کردم خیلی مدت طولانیه خوابیدم ولی ساعتو دیدم و متوجه شدم فقط نیم ساعت خواب بودم و دوباره خوابیدم ، صدای استاد تو گوشم داشت میچرخید و خوابم برد.
تو خواب بودم که یهو گوشیم زنگ زد و بیدار شدم جواب دادم ، همین آقای رئیس پروژه بود.
رفتم صورتمو شستم و اومدم و تصمیم گرفتم ناهار بخورم بعدش زنگ بزنم.
گوشیمو دیدم مادرم بهم پیام داده بود زنگ زدم داشتم باهاش تصویری صحبت میکردم که یهو داداشم یه چیزی گفت که انگار برای من بود اون حرفش.
مربوط به افزایش قیمت و این چیزا بود.
بعدش که با مادرم حرف زدم و تموم شد زنگ زدم به رئیس پروژه.
زنگ زدم و خیلی محترمانه و مودبانه حرف زد و گفت مشکل چیه بگو من برات حلش کنم .
من تک تک مشکل هایی که داشتمو گفتم و همه رو گفت حلش میکنم برات ، حتی گفتم فلان مهندس کار مارو انجام نمیده ، برداشت گفت تو با اون کار نداشته باش ، اون کارمند منه ، تو با من در ارتباطی ، به من بگو من حل میکنم برات ، مهندس کیه.
خلاصه که دوباره راضی شدم کار کنم و ادامه بدم ولی انگار یه چیزی کم بود ، حرف داداشم تو ذهنم میچرخید و افزایش قیمت تو ذهنم مرور میشد.
با اینکه اوکی داده بودم ، یهو تو آخرین حرفش گفت اگه فک میکنی برات نمیصرفه یا سختته بگو ، تعارف نکن ، اگه نمیتونی بگو من یه نفر دیگه رو بزارم به جات.
همون لحظه احساس کردم دوباره باید بگم کنسلش کن 😐
گفتم آره کنسلش کن و یه نفر دیگه بگو بیاد.
اصلا بنده خدا جا خورد ، منم واقعا خیلی خشنود ازینکه حرفمو زدم و ایمان دارم قطعا خیریتی توش هست.
واقعا سپاسگذار خداوندم که تو این ماجرا بهم فهموند که هنوز خیلی جاها پاشنه آشیل دارم ، خیلی جاها باید رو باورام بیشتر کار کنم و ممنونم از خدا که کمک کرد تا بتونم به این ترسم حمله کنم.
الان که دارم این کامنتو مینویسم ، ۲-۳ ساعت از اون تماس من رد میشه و من به شدت احساسم خوبه و اصلا تو فکرش نیستم که الآن این کارو از دست دادم یا چی ، بلکه دارم به خودم میگم من هدفمو ادامه میدم ، حالا تو این پروژه نشد ، یه جای دیگه .
😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎
از خدا میخوام کمکمون کنه تا بهتر هدایت هاشو بفهمیم.
از خدا میخوام هممونو به بهترین مسیر ها هدایت کنه.
از خدا میخوام بهمون کمک کنه تا به ترس هامون حمله کنیم.
بنام خدایی که به من نعمت داد و کمک کرد که این همه زیبایی رو در زندگیم ببینم
سلام دوستان
سلام استاد گلم
امیدوارم حالتون خوب وعالی باشه و سپاسگزار خدا باشید
خیلی خوشحالم که در مداری قرار گرفتم که این آگاهی هارو دریافت میکنم که بتونم سپاسگزار خدا باشم و احساس خوبی داشته باشم
در جامعه ما تفاسیر متعددی از آمریکا و مردمانش میشه و بسیاری از این دیدگاه ها باوری رو در ما ایجاد کرده که اون ها افراد مناسبی نیستند و به اصطلاح بعضی ها فکر میکنیم اون ها کافر هستند و ما انسان های درستی هستیم
من قبل از این هم نگاه متفاوتی درباره تمامی مردم جهان داشتم و باور من اینه که همه انسان هستند و نباید یک قوم را بد دانست و خودمان را خوب
این کار بسیار بدی هستش که خییییلیا فکر میکنن فقط ما(ایرانیان)راه درست رو داریم میریم و انسان های خوبی هستیم و بقیه راهشون غلطه
در این جا باید گفت حتما یک مشکلی در کاره که نتایج چیز دیگری رو نشون میده
همون هایی که ما فکر میکنیم راهشون اشتباهه به خدا نزدیکترن ونتایجی بسیار بهتر از ما میگیرن با این که ما اداعا میکنیم راهمون درسته نتایج زیاد دلخواه نیست!!
استاد عزیز و بزرگوارم و گروه تحقیقاتی عزیز ، سپاسگزارم.
مثل همیشه عالی و فوق العاده بود.
تمام صحبتهای شما را با تمام وجود مشاهده ، حس و درک می کنم .
خداوند را برای تمام نعمتهایی که به من عطا نموده شگر می گویم .
خدا را شکر می گویم که افکارم ، ذهنم و باورهایم تغییر کرده . وقتی به گذشته ام فکر می کنم خدا راشکر می گویم که لحظه هایم به جای ترس و نگرانی و نا امیدی و غصه ، پر شده از نشاط و لذت و صبر و شکرگزاری .
خدایا شکرت که چشمانم زیباییها را می بیند و وجودم سرشار از شعف میگردد.
خدایا شکرت که با دیدن طبیعت زیبای تو حس زیبایی دارم که واقعا قادر به وصف آن نیستم.
خدایا شکرت که انسانهای خوب را سر راه من قرار می دهی.
خدایا شکرت که سالمم و همسر و فرزندی سالم دارم.
خدایا شکرت که می توانم فراوانی جهان را باور داشته باشم .
خدایا شکرت که می توانم در جایی زندگی کنم که پر از نعمتهای فراوان توست و در میان طبیعتی بکر و شگفت انگیز.
خدایا شکرت که عشق به هنر و استعداد آن را در من قرار دادی .
خدایا شکرت که مرا با قوانین جهان آشنا نمودی.
و خدا را برای هدیه ویژه ای که در اول هفته شکرگزاری به من داد و روزهای خوبی در کنار عزیزانم داشتم و بسیار آموختم و لذت بردم سپاسگزارم.
استاد من هم ازتون متشکرم بابت اینکه من را با خدای جودم آشنا کردی تا جای دیگری دنبالش نگردم
و واقعا به حق گفتند که آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم…..
خدایا شکرت که رفیقمی همیشه برام وقت داری پولداری با معرفتی با حالی لوتی بامرامی پای حرفت هستی در کل خیلی مردی !!! دیگه یه رفیق بهتر از این کجا گیرم میاد خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
خداوند رو سپاسگزارم که به این فایل الهی و ناب هدایت شدم
من این فایل رو چندین بار قبلا گوش داده بودم اما دوباره بهش هدایت شدم تا نشونه رو دریافت کنم
اینکه بابت پول و ثروتی که به زندگیم جاری میشه بیشتر سپاسگزاری کنم تا در مدار ثروت قرار بگیرم. فهمیدم که بالاترین ارتعاش، ارتعاش سپاسگزاریه و وقتی من درباره ثروت از خداوند تشکرمیکنم، یعنی دارم این فرکانس رو به جهان میفرستم که خواهان پول و ثروت بیشتری هستم.
سپاسگزاری جزو عادات روزانه ی منه اما فقط یکبار از خدا بابت پول سپاسگزاری میکردم! و از امروز سعی میکنم یک پارت جداگانه رو فقط به پول و ثروت اختصاص بدم.. چه ایده ی نابی خداجون بهم داد خدایا شکرت
و اما این کشور پر برکت آمریکا
من یکی از خواسته هام اینه که به آمریکا مهاجرت کنم و عاشق شهرهای نوین و مدرنی هستم که شما استادعزیزم توی سریال ها بهمون نشون میدید واقعا لذت میبرم و خیلی خوشحالم که متوجه شدم این کشور عید سپاسگزاری داره. چی از این زیباتر که از خالقت بابت نعمت ها تشکر کنی و این تبدیل به سنت و عادت یک کشور بشه؟ واقعا زیبا و تحسین برانگیزه. دلیل رشد و پیشرفت این کشور هم قطعا همینه که البته برخلاف عموم مردمِ، بلاد کفر شناخته میشه!!
ولی بنظر من این کشور، کشورِ ایمان، صلح، صمیمیت، آرامش، عشق،ثروت،شادی، سلامتی و هرچیز خوبی که در جهان هست توی اینجا پیدامیشه. چون فرکانس خوبی دارن چون سپاسگزارن.
این مردم شعاری رو انتخاب کردن که دارن بهش عمل میکنن و فقط حرف مفت نیست! وقتی میگن به خداوند اعتماد داریم یعنی واقعا اعتماد دارن. و همین طرز نگاهشونه که موفق ترین کشور در دنیارو بوجود آورده. اگر عمیقا به پیشرفت و ثروت این کشور نگاه کنیم این بهمون ثابت میشه.
خدایا شکرت که همواره به بهترینها هدایتم میکنی
خدایا شکرت که عضو این خانواده الهی هستم
خدایا شکرت که روی خودم کارمیکنم و هر روز بدنبال اصلاح خودم هستم
خدایا شکرت برای پول و ثروت فراوانی که به زندگیم جاری میکنی
خدایا شکرت برای کشور زیبایم ایران و شکرت برای خواسته ای که دارم که به آمریکا مهاجرت کنم
خدایاشکرت برای سلامتیم برای عالی کارکردن اعضای بدنم
خدایا شکرت برای جهانی که دائما درحال پیشرفته
خدایاشکرت که مرا انسان آفریدی
خدایاشکرت که هر روز بیشتر رشد و پیشرفت میکنم
خدایا شکرت که توانایی کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت رو دارم و سعی میکنم بهتربشم
خدایا شکرت برای ثروت و زیبایی و نعمت های فراوانی که بی انتها هستند
خدایا شکرت برای تک تک اعضای این خانواده
خدایا شکرت برای وجود استاد عباس منش عزیزم و مریم مهربانم
خدایاشکرت که آگاهانه و برخلاف عموم مردم زندگی میکنم
خدایاشکرت برای مهارت و توانایی هایی که دارم
خدایا شکرت که فقط به تو ایمان دارم
خدایا شکرت که دارم ازت سپاسگزاری میکنم
خدایا شکرت برای وجود اعضای خانوادم
خدایا شکرت که احساسم خوبه و اتفاقات خوب برام بوجود میاد
خدایا شکرت که شاد و سرزنده هستم
خدایاشکرت که زیبا و خوش هیکل هستم
خدایاشکرت برای درس هایی که بهم میدی
خدایا شکرت برای خونه ی قشنگی که داریم
خدایا شکرت برای شهر زیبایی که زندگی میکنم
خدایاشکرت که از زندگیم لذت میبرم
خدایاشکرت که به هیچ کس و هیچ چیز وابسته نیستم
خدایا شکرت که میتونم لباس های قشنگ و عالی بدوزم
خدایا شکرت برای تمامی حواسم
خدایاشکرت برای ذهن زیبا و آرامم برای قلب آرامم
خدایاشکرت که تورو دارم
خدایاشکرت که براحتی پول درمیارم
خدایا شکرت که قوانین بدون تغییرت رو آموختم و سعی میکنم درزندگیم استفاده کنم
خدایا شکرت
⭐سپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداوندهست و در عین حال لذتبخش ترین.
به استاد عزیزی که اینقدر صداش تو گوشم من رو به عمیقترین لایههای آرامش برده که الان دیگه وقتایی که میخوام بخوابم یا میخوام ارتعاشم و حسم رو بالا ببرم، فقط یه فایل رو پلی میکنم، متوجه شدم خیلی فرقی نمیکنه که چه فایلی باشه، ارتعاش طنین صدای استاد من رو به آرامشی عمیق میرسونه. و من اینگونه یک کشف بزرگ کردم😂 اینکه چرا کودک با صدای لالایی مادر به خواب میره، چون اون صدا براش ارتعاش آرامش داره، همیشه با اون صدا آروم شده و ما بچههای این سایت معتاد صدایی شدیم که دائم در گوشمون از زیباییها گفته، از خوبیها گفته، جهانی رو که توش زندگی میکنیم رو به بهترین شکل به تصویر کشیده، از بزرگی خدا گفته، دلمون رو قرص کرده که به هرچی میخوای میرسی، طنین این صدا، وقتی زیاد به محتوایی که گفته گوش سپرده باشی، حکم موسیقی آرامبخشی رو داره که به تو یادآوری میکنه خوب جایی هستی، در امنیتی، نترس، گریه نکن، شاد باش.
ارتعاش این صدا، فقط صدا، به مثابه لالایی زیبایی است که در گوش بزرگسالانی خوانده میشود که قلبهایشان جهان رو چون کودکان بهزیبایی به تصویر کشیده است. و این آغاز شکرگزاری زهراست. اینکه در گیرودار زندگی روزمره که اکثریت را به نفهمیدن و نشناختن کشانده است، در میانهٔ افرادی نفس میکشم که کوچکترین خصوصیتشون اینه که حالشون خوبه، خوب میبینن، پر از امیدن، چشم که باز میکنن دنیای پر از گل رو میبینن، وجودشون بوی طراوت و تازگی میده، کلا در میان اینها بودن حس بهار رو برای آدم زنده میکند و چه حسی زیباتر از این همه تازگی.
شکرگزار خدا هستم برای اینکه همارتعاش شدم با این صدا و این مرام و این فکر.
شکرگزارش هستم بابت وجود خودش، بابت گرمی و قوتی که اسمش و یادش در دلم ایجاد میکند، بابت قدرتی که قدرت بیمثالش در من زنده میکند. بابت اینکه میبینتم و من حس میکنم این نگاه را، میشنودم و من درک میکنم حضورش را و هیچ نعمتی بالاتر از این حس نیست. اینکه بزرگتر و همهکارهٔ تو قدرتی است که تنها قدرت جهان است.
شکرگزارش هستم بابت قانونی که در جهان قرار داده است، تو تکلیفت را با خودت مشخص کن، بدان چه میخواهی، بخواه، با حس خوب اعتماد کن، راه را نشانت دادم قدم بردار و به همین راحتی رسیدهای به خواستهات.
خب این سه مورد سپاسگزاری بود که فقط وجود همین سه تا برای داشتن حال خوب و شاد بودن در جهان کافیه، اما امروز قراره درس شکرگزاری رو پس بدیم.
راستش استادجان، داشتم فایل ۱۵ روانشناسی ثروت رو گوش میدادم، خواب رفتم🤦🏻♀️😀 البته برای چندمین بار، انتهای فایل بیدارشدم دیدم دارین میگین همین الان بیا کامنت بذار و تمرینی رو که گفتم انجام بده، گفتم بذار فایل جدید امروز رو هم گوش بدم، بعد انگار بر من وظیفه شد که بنویسم. مطمئنا در آنچه میخواهم بنویسم خیر بینهایتی نهفته است.
اجازه بدین همونطوری که بر من گذشت بنویسم.
بلندشدم برم تو آشپزخونه، چای بذارم، کلید برق رو زدم و متوجه نعمت بینظیر برق شدم، دم غروب بود، فکر کنید برق نداشتیم و باید با وسیلهای مثل شمع یا چراغ با هزار مصیبت روشنایی رو بیاریم تو خونه، الان فقط یه دکمه رو زدم، بینظیر بود، همه جا روشن شد، استاد، به والله ما در بهترین نقطهٔ تاریخ داریم زندگی میکنیم، این نعمتهای ما رو اگه دویست سال پیش برای کسی میگفتن، پیش خودش میگفت اینجا که دارین میگین قطعا بهشته.
رفتم داخل آشپزخونه، شیر آب رو باز کردم، باز متحیر شدم، زلال، تمییز، شیرین، خنک، قابل استفاده، راحت… اینجا اگه بهشت نیست پس کجاست؟
استاد برای چایی درست کردن باز هم فقط باید یه دکمه رو بزنی، تکنولوژی بقیهٔ کارها رو میکنم و این بینظیرترین قسمت این دنیاست.
هنوز نیومدم بشینم پشت موبایلم تا بنویسم. مگه میشه تو این مسیر کوتاه که دارم میام داشتن یه خونه که توش در آرامش بشینم و چای بنوشم من رو به شعف نکشاند، مگه میشه سلامتی که میتونم یه بعدازظهر با نوشیدن چای که به نظرم بهترین نوشیدنی دنیاست😂 بگذرونم رو نادیده بگیرم،
هنوز سر جام ننشستم و در شعفم استاد. اگه قراره بر شکرگزاریه زیبایی فنجون و بخار چای و شکلات کنارش هم من رو به رقص در میاره.
خب، چارهای نیست باید از آشپزخونه و تمام امکانات راحتی درونش بیام بیرون، فقط برای اینکه دیگه پاتون رو که گذاشتین توی آشپزخونه اول از ته دل ذوق کنید، بعد یه نگاه به خدا بکنید، یه چشمک شیرین بزنید و بگید دمت گرم، یادتون باشه که این چند متر جا چقدر گرمابخش زندگیهاست، و چقدر درونش امکانات هست، خدای قشنگم هزاران مرتبه شکر که من در بهترین قسمت تا یخ دنیا آمدهام و تا اینجا که من میبینم، در جغرافیای خوبی هم هستم😉
ای جانمممم، گوشی قشنگم، نمیتونم این جمله رو نگم، به والله که ما در بهترین نقطهٔ تاریخ ایستادهایم. یه شیء کوچک اندازهٔ کف دست، من رو به راحتی میبره اونور کرهٔ زمین و بر میگردونه، فقط بیایم بشینیم امکانات گوشیهامون و خدماتی که تا به حال این گوشیها بهمون کردن رو بشماریم، چندین روز طول میکشد.
باز هم برق توجهم رو جلب کرد، خدای قشنگم بیتردید من در بهترین نقطهٔ تاریخ ایستادهام.
همینکه من دارم چیزی را مینویسم که مطمئنم استاد هم اون رو میخونه و این امکان برای من وجود داره ، خودش بسیار باعث خوشحالیه، خوشحالی الکی نها، واقعا فکر کنید که این سایت چه فضایی داره، با اینکه استاد قرار نیست جواب کامنتی رو بدن ولی وقتی مینویسم انگار داریم روبه روشون حرف میزنیم، البته من بیشتر از اینکه استاد رو حس کنم، اون فضای باز جلوی خونه تو پارادایس رو حس میکنم، همش فکر میکنم نشستم اونجا دارم، مینویسم😉😂.
خب، تازه میخوام مطلب شکرگزاری رو شروع کنم: بیاید یه تقسیمبندی انجام بدیم، یه چیزی تو مایههای چکاپ فرکانسی ولی برعکسش. یعنی زندگیمون رو تقسیم کنیم و هر قسمت برای داشتههامون شکرگزاری کنیم.
سلامتی، مالی، توانایی، خانواده، شغل، فضای کار، زیبایی، اعتماد به نفس، دوستان، امنیت و …
برای هر کدوم چند مورد ذکر کنیم.
۱. سلامتی
خدای بینظیرم سپاسگزارت هستم بابت تک تک سلولهای بدنم که وجودم را در بر گرفتهاند، مهربانانی که همدم تکتک لحظات زندگیام هستند، کوچکترین سوزش در گوشهٔ ناخنمون اگر ایجاد بشه متوجه میشویم اینکه الان نشستیم و تمرین سایت رو انجام میدیم و در آرامش و راحتی هستیم یعنی اینکه تکتک سلولهای بدنمون دارن چه زیبا با ما راه میان و ما رو همراهی میکنن، بابت قطره قطرهٔ خونم که هر کس ذرهای زیستشناسی بداند، میفهمد که جریان رفتوبرگشت خون درون بدنم، قلبی که پمپاژ میکند و رگهای سالمی که خونها رو جریان میدن و سیستم گلبولهای درون خون چه عظمت شگفانگیزی است. از سلامتی اگر بخواهیم بنویسیم کتابها هم کم است، یک نفس عمیق بکشید، فقط همین یک نفس که در مجاری تنفسمون پیچید و خارج شد، بینظیرترین اتفاق دنیاست. بینظیر، بینظیر…
من گاهی بعد از هر نفس عمیقم یه بوس هم برای خدا میفرستم و میگم فکر نکن نفهمیدم چه شگفتی در من رخ داد. و سپاسگزارشم تاابد.
چشمانم، چشمانم چشمانم! اصلا مگه میشه از چشم گفت؟ از امروز تا آخر دنیا هم بخوایم از نعمت چشم بگیم نمیتونیم تموم کنیم، فقط به یاد بیارین چه چیزایی دیدین، از بچگیتون تا حالا، از دریاها، رودها جنگلها، تصویر پدر و مادرتون، زیبایی بچهتون، دیدن غروب و طلوع خورشید، دیدن درختا ، آسمون با تکهتکه ابرای توش. این فقط دیدنیهای چشم هست، حالا یه لحظه پلک بزنید و ببینید چه سیستم فوقالعاده رو چشمانمان نصب شده. اصلا همهٔ اینها رو بیخیال بشین، اون لحظه رو که خوابتون گرفته، چشمتون گرم شده، ذره ذره داره میره بسته بشه، فقط اون لحظه هزار بار تقدیم تو باد😀😍.
مجبورم از گوش و زبان و طعمهایی که میچشیم و زبانی که به راحتی به گردش در میاد و پاها این رفیقترینها و دستها این همراهترینها بگذرم ولی گاهی به هر کدوم نگاه کنید، بگید دمتون گرم، خیلی حال میدید، میدونم تو شکرگزاری هر روزه این چیزا دیگه به چشم نمیاد ولی من یه بار که داشتم ریز به ریزش رو مینوشتم حس کردم از بیلگیتس ثروتمندترم و الان که یادم میاد اشک گوله میشه تو چشمام، اصلا خود این اشک…خود این اشک…
انگشتای پاتون رو تکون بدین، انگشتای دستتون رو بلغزونید، پوستتون رو لمس کنید و ببینید چه خوشبختین.
۲.مالی
من یه کارمندم، اینکه در آینده چه میشوم بماند برای چکاپ فرکانسی و تمرین قدم اول، قرار بر این است امروز از داشتههامون ذوق کنیم.
ادارهٔ ما جلوی یکی از شعب دادگستری است. فکر میکنم بیشتر برای مشکلات خانواده میان،
دیروز که از در اداره بیرون اومدم و چشمم به در دادگستری خورد و آدمایی که داشتن خارج میشدن، یه دفعه ندایی از درونم بهم گفت: میدونی چند نفر از اینها حسرت این رو میخورن که الان به جای تو از در این اداره خارج میشدن و من با تمام وجودم با تک تک اون سلولهای دوستداشتنیام خدا رو شکر کردم که کار دارم و درآمدی.
اینکه توان مالی دارم میتوانم دورهای رو از استاد تهیه کنم و اون تجربههای ناب رو داشته باشم یعنی دنیا خیلی عالیه، یعنی دنیام به بنبست نرسیده، یعنی از رزق آسمون با عزت و احترام بر من نصیبی میبارد و انشاءالله أضعافا مضاعفه خواهد شد روزبه روز و ساعت به ساعت.
توی مسئله مالی نمیتونم ریز بشم ولی اینقدر میدونم که بابت ریال به ریال پول تو حسابم اینقدر از خدا سپاسگزاری کردم و این قدر ممنونشم که ازین بابت خیلی خیلی کم نگرانی سراغم میاد. همینکه به مو میرسد ولی پاره نمیکنه یعنی سر طناب دست یکی دیگه است و اینکه اینجام و اینکه پر از امیدم و اینکه درآمدی دارم و هر روز با کلاسهای آموزشی متعدد بر مهارتم میافزایم یعنی همه چی عالیه.
۳. محل کار
محل کارم زیبایی فوقالعادهای داره، وارد که میشی کل دیوارها و کل ساختمون با چوب ساخته شده، رنگ چوب دیوارها همخوانی قشنگی با میزهامون داره، راهروها تمییز، اتاقها عالی، سیستم تهویه و گرمایش و سرمایش بیست👌، سه عدد آسانسور تمییز و سالم و با امنیت، پلههای خوشگل
ورودی طبقهٔ ما یه دست مبلمان گذاشتن روبهروی پنجره، زیر پنجره جلوی مبلها یک عالمه گلدون سبز گذاشتن، منظرهٔ فوقالعادهای درست شده، پنجره رو باز میکنی، میشینی روی مبل و مهمتر از همه اینکه هیچ کس قرار نیست بیاد توبیخت کنه که چرا اینجایی یا اونجا.
همکارها بینظیرند، گاهی فکر میکنم تو کل اداره بهترینها رو جمع کردن آوردن کنار من، فکر کنید بچههایی که اگه بخوان به خودشون پاداش بدن اول میگن بچههامون چطور؟ برای کسایی که باجو اداری آشنا هستن میدونن که این رفتار برای اداره معمول نیست. من بهترین آدمهای طول زندگیم رو اونجا دیدم.
من دستان خدایی را دیدم که من رو مبهوت بخشندگی و محبت و روح بزرگ خودشون میکنند، یک محیط بیدغدغه، بی استرس، آروم.
من خوبیهای محل کارم رو زیاد میبینم و یقین دارم از اینجا جز خوبی برداشت نخواهم کرد.
۴. خانواده
یه خانوادهٔ خیلی مذهبی دارم، بسیار معتقد، یه چیزی که استاد در مقابلم کم میاره😂😂
همه قبیلهٔ من عالمان دین بودند🥴😉، حالا شما فرض کنید این خانوادهٔ مذهبی با تمام اختلافی که در برخی کارها با من دارن، دست از حمایت و مهربانی بر نداشتن. مادری به سخاوتمندی دریا، به مهربانی آسمان. مادری بینظیر، عاقل، با مناعتطبع، بزرگوار، عزیز و باآبرو، از هیچچیز دریغ نمیکند اما سر سوزنی توقع ندارد، توقع هیچ کاری ندارد که ما برایش انجام دهیم، به زلالی آب روان است، کینه در هیچ کجای وجودش نیست، ایثار و فداکاری و صبوری مشخصهٔ بارز اوست، مهربانی بیدریغ حتی بر کسی که با او مهربان نیست. بخشندگی و دستودلبازی، دلگرمی و روحیهٔ خوب و جالبه با اینکه اصلا این حرفای انگیزشی رو نمیپذیرد و نگاه عاقل اندرسفیه به من میاندازد اما بیاندازه مثبتاندیش است، به کوچکترین غصهای ما را توبیخ میکند که مگه دنیا تمومشده؟ مگه خدا مرده که شماها نشستین غصه میخورین؟ اگر اندکی از کسی توقع کنیم ناراحت میشود و میگوید ازتون راضی نیستم اگه تو زندگی همش بشینید توقع کنید که این چرا این حرف رو زد اون یکی چرا این کار رو کرد.
خلاصه یکی از بزرگترین نعمتهای زندگیام وجود مادری است که عاقلانه و خوب زندگی کردن رو به من یاد داده.
دخترم دخترم دخترم. یه جوون دهه هشتادی این همه پر از مهر این همه پر از پشتکار، پر از توان، سالم، سربه راه.
اگر بخوام از دخترم که هدیهٔ الهی است بگویم تا خود صبح باید بنویسم، خدای مهربانم با این هدیه نعمت رو بر من تمام کرده است، اصلا بینظیره.
و خواهر گلم، مَثل مهربانی، مهربانی از خواهرم سر رفته و چکه چکه بر جهان میپاشد.
نام پدرم که در هر کجا پا میگذارم آبروی من است و من از اینکه در این خانواده به دنیا آمدهام بینهایت سپاسگزار خدا هستم، اصلا وقتی خانوادم رو نگاه میکنم به خدا میگم از همون اول هم انگار برای من پارتیبازی کردی😉
راستش دیگه باید برم، وگرنه هنوز باید از خیابونهایی که صبح در امنیت درش قدم میذارم ، وسایل حمل و نقل عمومی راحت ارزان که در مسیر هر روزمه، تک تک آدمای خوبی که قصههای قشنگ برام میسازن، از لبخند یک عابر پیاده بگیرید تا ترمز کردن ماشینی وسط خیابان تا من رد شوم، کلا دنیا خوش داره میگذره، دمت گرم خدای قشنگم، من که راضی راضیام، تو هم ما را در مسیری قرار بده تا از ما راضی باشی، مسیر کسانی که به آنان نعمت دادی و نه آنها که غضب کردی و نه گمراهان.
روز و روزگارتون خوش
بهترینها نصیب تکتکتان
استااااااد خیلی ماهی، دمت گرم🙏🌹
مریمبانو، دمت گرم😍😘
بقیهٔ عزیزانی که دارین سایت رو میگردونید دمتون گرم
دست خدا پشتوپناهتون که سربلند دنیا و آخرت خواهید بود انشاءالله
از تعداد روزهات معلومه که تازه وارد فضای سایت شدی، ولی انرژی داره از وجودت فوران میکنه، خوش اومدی عزیزم. اینجا فقط یه سایت نیست، خود پارادایسه، بهشت بهشت.
بگرد، بچرخ و خوبی ببین، مگه بهشت جایی غیر از این است.
برات فراتر از تصورت رو آرزو میکنم، اونقدر که جهانی حیران شوند.
● ترجمه:بار پروردگارا، دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خود رحمتی عطا فرما، که تویی بسیار بخشنده هستی و بیمنّت می بخشی به هرکسی که بخواهی .
══════════════════════════════════════
■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم،و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.
سلامی به مهربانی الله مهربان به دوستانم در سایت عباسمنش دات کام سلام.
══════════════════════════════════════
■نکات کلیدی فایل:
● نزدیکترین فرکانس به خداوندفرکانس سپاسگزاری
● راه رسیدن به خواسته ها از مسیر دیدن نعمت های کنونی زندگیمان و سپاسگزاری بخاطر اونها میگذره
●شُکرُالنِّعَمِ یَزیدُ فیالرِزْقِ/شکر نعمت، نعمتت افزون کند.
●سپاسگزاری یعنی عشق یعنی آگاهی یعنی آزادی
یعنی آرامش
●سپاسگزاری یعنی کانون توجه ات رو اختصاص بدی به فقط زیبایی
●سپاسگزاری یعنی حس لذت/ یعنی قدر دانی/ یعنی تعریف و تمجید/ یعنی با آرامش خوابیدن.
● سپاسگزاری یعنی من هدایت بخواهم و تو مرا واضح هدایت می کنی و راهنمایی می کنی که در مسیردرست قرار داشته باشم.
══════════════════════════════════════
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیمبنشینم.
●خدارو شاکر سپاسگزارم ک من رو به مسیر رشد و بهبود و موفقیت هدایت کرد.
●و از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم
꧁꧂ در پناه الله مهربان شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید꧁꧂
سپاسگذاری بابت داشته ها و حتی داشته های اینده و حتی داشته هایی که تجربشون کردیم،ظرفه مارو بزرگتر میکنه
گنجایش مارو برای تجربه های بیشتر ،بیشتر میکنه
گاهی اوقات درحال سپاسگذاری بودم اما قسمتی از تمرکزم روی نداشته هام بوده همون حین،نه تنها حالم بهتر نشده،بلکه از خودم ناراحت بودم که چه مسخره دارم خودمو گول میزنم
ولی کم کم،با تکرارو یادگرفتنه اینک در لحظه باش و از همون چیزی که داری ممنون باش،به چیزی که میخواهیو نیس فکر نکن،نگرانه چیزی که شاید انجام نشه و نداشته باشیش،نباش
به قولی،رها از همه چیز باشو از هرچیزی که هست سپاسگذار باش،حالم عالی شده،انرژیی در بدنه من و وجود من شکل میگیره که میتونم در لحظه کوه جابجا کنم
سپاسگذار همه ی چیزهایی که اونقدر در زندگیت هست که بدیهی شده داشتنش،مثل همین انگشتان که در حال تایپ،مثل چشمانی که داره کلمه های تایپ شدرو میبینه،مثل گوشی که موزیک بیکلامی که داره حین تایپ کامنت پخش میشرو میشنوه،مثل قلبی که داره به وجد میاد از دیدن تکامل،مثل مغزی که داره همه ی اینهارو مدیریت میکنه ..
در همه حال باید سپاسگذار بود
حتی سپاسگذار کسانی که ما برای اونها کادو میخریم
سپاسگذار بابت اینکه اجازه دادن تا ما این حس خوب رو باهاشون شریک بشیم
ریشه ی همه ی این جنس سپاسگذاریه خالصانه و کمک به بزرگ شدنه ظرف وجودم،از نظره من ،به میزان رهایی از همه چیز بستگی داره
رهایی از روابط
رهایی از داشته های مادی که چه کسی مالک اونهاست،همه ی اینها هستن که ما از زندگی لذت ببریم ،همه ی اینها هستن که ما رشد کنیم
حتی جسممون
پس باید قدردان و سپاسگذار باشیم که بما داده شدن تا دنیای بهتری تجربه کنیم
ما هیچ چیز نیسیم و هر انچه که هست ،بما داده شده تا در این دنیای مادی استفاده کنیم و بزرگ شیم
پس چرا سپاسگذار نباشیم؟ پس چرا در حسرت چیزهایی باشیم که نداریمو غصه بخوریم؟ مگرنه اینکه هرچه قدر سپاسگذارتر،بیشتر در مدار دریافت قرار میگیریم؟
وقتی برای عزیزی کاری انجام میدیم،وقتی با سپاسگذاری اون مواجه میشیم،ناخدااگاه دوس داریم بیشتر بهش محبت کنیم بیشتر خوشحالش کنیم،این نشات گرفته از همون قانونه جهانه،این نشات گرفته از همون فرکانسه
جهان روی همین انرژی ساخته شده
پس وقتی سپاسگذارتر باشیم،جهان بخشنده تر میشه
نه که نیازمنده سپاسگذاریه ما باشه،چون اون همه چیزه
ما نیازمنده بزرگتر شدنیم ،ما نیازمنده بهتر دیدنه این همه چیزیم،پس این راهشه
🌺به نام خدایی که همواره هدایت میکند🌺
دیروز صبح مثل همیشه تو دفترم سپاسگذاری خودم ، داشته هامو سپاسگذاری کردم و حالم واقعا خوب بود ، کار ها برام خوب انجام شد ، همه چی طبق روال پیش میرفت و …
دیروز عصر به یه تضادی برخوردم و نشونه هارو دیدم و فکر کردم بهش ، حسم بهم میگفت باید زنگ بزنم به رئیس پروژه و بهش بگم من از انجام این کار صرف نظر کردم 😶
و این در حالیه که من شب قبلش با خودم به این نتیجه رسیدم فقط تمرکز بزارم رو این هدفم و با نهایت قدرت ادامه بدم.
کلی با خودم کلنجار رفتم ، هی حسم بهم میگفت زنگ بزن کنسلش کن ، هی ترس ها میومد ، هی میگفت کنسلش کن ، هی میگفتم اگه این کارو بکنم بقیه چه فکری میکنن ، هی میگفت کنسلش کن ، هی باور کمبود از اون لایه های زیر مغزم خودشو نشون میداد ، هی میگفت کنسل کن و من مقاومت داشتم.
بعد از کلی کشمکشهای درونی به این نتیجه رسیدم که بابا منی که فک میکنم ایمان دارم ، تسلیمم ، نمیترسم ، حرف مردم برام بی اهمیته ، هنوز خیلی جا داره برای اینکه بخوام الکی ادعا کنم ، به این نتیجه رسیدم که نه تنها الآن نمیتونم ادعا کنم بگم ایمان دارم و تسلیمم ، بلکه هیچوقت نمیتونم همچین ادعایی بکنم ، چون اصلا هیچکی کامل نیست و یه جورایی احساس منفی رو از خودم دور کردم.
خلاصه دیشب اومدم برای این فایل کامنت بنویسم ، بازم احساس کردم یه مقاومتی دارم و چیزی نتونستم بنویسم ، انگار فاصله ی فرکانسی زیادی داشتم.
یکم گذشت و یکی از دوستان که قضیه رو میدونست اومد پیشم و بهم سیگار تعارف کرد ، منم قبول نکردم و تو دلم داشتم میگفتم هیچ عامل بیرونی نمیتونه حال منو خوب کنه که بخوام با سیگار آروم شم و همین جوری یه لحظه گفتم این لحظه ، لحظه ی غربالگریه ، من اگه بتونم تو این لحظه آرامشمو حفظ کنم ، احساسمو خوب کنم میرم یه مدار بالاتر ، اگه هم نتونم احساسمو خوب کنم ، له میشم.
یهو دوستم برداشت گفت تو الآن ، توو آخرین سربالایی نوک قله ای و اینو رد کنی دیگه میرسی به سراشیبی و راحت رو ریل حرکت میکنی.
خداوکیلی اصلا یه لحظه به شدت تعجب کردم ، چون این آدم اصلا تو این باغ ها نیست که بخواد از این حرفا بزنه ، انگار خود خدا داشت از طریق ایشون به من میگفت که آرامشتو حفظ کن و …
خلاصه که این دوستم هم رفت و تنها داشتم فکر میکردم ، باز گفتم خدایا من نمیدونم تو بگو من چه کار کنم ؟
باز دوباره گفت زنگ بزن کنسلش کن 😐
دوباره نجوا ها اومدن که اگه اینجارو کنسلش کنم ، محل اسکان نیرو هارو کجا ببرم ، دیگه جایی سراغ ندارم و یه سری نجوای دیگه که احساس کردم باور فراوانی تو وجودم کمرنگ شده.
خلاصه دوباره گفت مگه ایمان نداری ؟ زنگ بزن کنسلش کن 😐
من میگفتم ایمان دارم ولی خب …
تسلیمم ولی انگار …
یهو گفتم نمیتونم ، ایمانم اونقد نیس ، تسلیم محض نیستم 😶
گفت پس زنگ بزن به فلان دوست صمیمیت ، اونجا هم محل اسکان هست ، هم کار که نیرو هات بیکار نمونن.
باز با خودم بگو مگو که من فقط برای کار به تو میگم ، و از بنده هات چیزی نمیخوام.
یهو یاد یه حرف استاد افتادم که میگفت :«من خودم میدونم وقتی دارم از یکی درخواست می کنم توکلم به خداست یا توکلم به اونه ، من میفهمم ، من در خواست کننده میفهمم.»
گفتم باشه ، زنگ زدم به اون دوست صمیمیم.
گفت آره اوکیه ، مشکلی نداره ، دقیقا هر چی حسم بهم گفته بود رو اون دوستم گفت اونجا هست.
بعد با خیال آسوده گوشیو قطع کردم و دوباره گفت حالا زنگ بزن کنسلش کن 😐
دوباره من مقاومت کردم نمیدونم چرا.
فشار ذهنی خستم کرده بود ، خوابم برد ، نصفه شب یه سر و صدایی بیدارم کرد ، ساعت ۲-۳ شب بود ، دوباره میگفت کنسلش کن 😐
گفتم صبح بیدار شم کنسلش میکنم.
صبح بیدار شدم به محض بیداریم گفت کنسلش کن 😐
اینبار دیگه نمیشد نادیده گرفت.
پیام دادم تو واتس آپ و بهش گفتم من این کارو انجام نمیدم و کارو بدین به کس دیگه ای.
سریع جواب داد چرا و چی شده و منم یه سری دلیل آوردم و اونم گفت اینارو برات حل میکنم کارو استارت بزن ولی آخرش گفت : «اگه دوست نداری کار کنی مشکلی نداره»
تا اینو گفت منم در نهایت ادب و احترام گفتم پس لطفا کارو بدین به شخص دیگه ای.
خلاصه آقا من دفتر سپاسگذاریو برداشتم دوباره یه سری چیزا نوشتم و به احساس بهتر رسیدم ، و رفتم فصل ۴ کتاب رویاهارو خوندم و بعدش دیگه یه فایل گذاشتم و داشتم گوش میدادم که خوابم برد.
یه لحظه از خواب بیدار شدم احساس کردم خیلی مدت طولانیه خوابیدم ولی ساعتو دیدم و متوجه شدم فقط نیم ساعت خواب بودم و دوباره خوابیدم ، صدای استاد تو گوشم داشت میچرخید و خوابم برد.
تو خواب بودم که یهو گوشیم زنگ زد و بیدار شدم جواب دادم ، همین آقای رئیس پروژه بود.
بهش گفتم قطع کن خواب بودم ، نیم ساعت دیگه بهت زنگ میزنم.
رفتم صورتمو شستم و اومدم و تصمیم گرفتم ناهار بخورم بعدش زنگ بزنم.
گوشیمو دیدم مادرم بهم پیام داده بود زنگ زدم داشتم باهاش تصویری صحبت میکردم که یهو داداشم یه چیزی گفت که انگار برای من بود اون حرفش.
مربوط به افزایش قیمت و این چیزا بود.
بعدش که با مادرم حرف زدم و تموم شد زنگ زدم به رئیس پروژه.
زنگ زدم و خیلی محترمانه و مودبانه حرف زد و گفت مشکل چیه بگو من برات حلش کنم .
من تک تک مشکل هایی که داشتمو گفتم و همه رو گفت حلش میکنم برات ، حتی گفتم فلان مهندس کار مارو انجام نمیده ، برداشت گفت تو با اون کار نداشته باش ، اون کارمند منه ، تو با من در ارتباطی ، به من بگو من حل میکنم برات ، مهندس کیه.
خلاصه که دوباره راضی شدم کار کنم و ادامه بدم ولی انگار یه چیزی کم بود ، حرف داداشم تو ذهنم میچرخید و افزایش قیمت تو ذهنم مرور میشد.
با اینکه اوکی داده بودم ، یهو تو آخرین حرفش گفت اگه فک میکنی برات نمیصرفه یا سختته بگو ، تعارف نکن ، اگه نمیتونی بگو من یه نفر دیگه رو بزارم به جات.
همون لحظه احساس کردم دوباره باید بگم کنسلش کن 😐
گفتم آره کنسلش کن و یه نفر دیگه بگو بیاد.
اصلا بنده خدا جا خورد ، منم واقعا خیلی خشنود ازینکه حرفمو زدم و ایمان دارم قطعا خیریتی توش هست.
واقعا سپاسگذار خداوندم که تو این ماجرا بهم فهموند که هنوز خیلی جاها پاشنه آشیل دارم ، خیلی جاها باید رو باورام بیشتر کار کنم و ممنونم از خدا که کمک کرد تا بتونم به این ترسم حمله کنم.
الان که دارم این کامنتو مینویسم ، ۲-۳ ساعت از اون تماس من رد میشه و من به شدت احساسم خوبه و اصلا تو فکرش نیستم که الآن این کارو از دست دادم یا چی ، بلکه دارم به خودم میگم من هدفمو ادامه میدم ، حالا تو این پروژه نشد ، یه جای دیگه .
😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎
از خدا میخوام کمکمون کنه تا بهتر هدایت هاشو بفهمیم.
از خدا میخوام هممونو به بهترین مسیر ها هدایت کنه.
از خدا میخوام بهمون کمک کنه تا به ترس هامون حمله کنیم.
بنام خدایی که به من نعمت داد و کمک کرد که این همه زیبایی رو در زندگیم ببینم
سلام دوستان
سلام استاد گلم
امیدوارم حالتون خوب وعالی باشه و سپاسگزار خدا باشید
خیلی خوشحالم که در مداری قرار گرفتم که این آگاهی هارو دریافت میکنم که بتونم سپاسگزار خدا باشم و احساس خوبی داشته باشم
در جامعه ما تفاسیر متعددی از آمریکا و مردمانش میشه و بسیاری از این دیدگاه ها باوری رو در ما ایجاد کرده که اون ها افراد مناسبی نیستند و به اصطلاح بعضی ها فکر میکنیم اون ها کافر هستند و ما انسان های درستی هستیم
من قبل از این هم نگاه متفاوتی درباره تمامی مردم جهان داشتم و باور من اینه که همه انسان هستند و نباید یک قوم را بد دانست و خودمان را خوب
این کار بسیار بدی هستش که خییییلیا فکر میکنن فقط ما(ایرانیان)راه درست رو داریم میریم و انسان های خوبی هستیم و بقیه راهشون غلطه
در این جا باید گفت حتما یک مشکلی در کاره که نتایج چیز دیگری رو نشون میده
همون هایی که ما فکر میکنیم راهشون اشتباهه به خدا نزدیکترن ونتایجی بسیار بهتر از ما میگیرن با این که ما اداعا میکنیم راهمون درسته نتایج زیاد دلخواه نیست!!
سلام
استاد عزیز و بزرگوارم و گروه تحقیقاتی عزیز ، سپاسگزارم.
مثل همیشه عالی و فوق العاده بود.
تمام صحبتهای شما را با تمام وجود مشاهده ، حس و درک می کنم .
خداوند را برای تمام نعمتهایی که به من عطا نموده شگر می گویم .
خدا را شکر می گویم که افکارم ، ذهنم و باورهایم تغییر کرده . وقتی به گذشته ام فکر می کنم خدا راشکر می گویم که لحظه هایم به جای ترس و نگرانی و نا امیدی و غصه ، پر شده از نشاط و لذت و صبر و شکرگزاری .
خدایا شکرت که چشمانم زیباییها را می بیند و وجودم سرشار از شعف میگردد.
خدایا شکرت که با دیدن طبیعت زیبای تو حس زیبایی دارم که واقعا قادر به وصف آن نیستم.
خدایا شکرت که انسانهای خوب را سر راه من قرار می دهی.
خدایا شکرت که سالمم و همسر و فرزندی سالم دارم.
خدایا شکرت که می توانم فراوانی جهان را باور داشته باشم .
خدایا شکرت که می توانم در جایی زندگی کنم که پر از نعمتهای فراوان توست و در میان طبیعتی بکر و شگفت انگیز.
خدایا شکرت که عشق به هنر و استعداد آن را در من قرار دادی .
خدایا شکرت که مرا با قوانین جهان آشنا نمودی.
و خدا را برای هدیه ویژه ای که در اول هفته شکرگزاری به من داد و روزهای خوبی در کنار عزیزانم داشتم و بسیار آموختم و لذت بردم سپاسگزارم.
خدایا شکرت
شاد و پیروز باشید
هفتمین روز از شروع زندگیم.
توی هفته اخیر این پنجاه و دومین ۵۲ فایلیه که گوشمیدم ، هایلایت میکنم و نکته برداریمیکنم.
دلم خواست از امشب هم بیامکامنت بذارمبرای فایلهایی که گوش میدم.
بعداز این فایل به زندگیشخصی خودم نگاهکردم
دیدم توی این ۳ سال که با قانون جذب اشنا شدم
۴ بار به طور جدی شروع کردم کتاب معجزه شکرگذاری رو به خوندن
و نقطه مشترک این ۴ بار خوندن کتاب
رسیدن به یه سری خواسته هاست
اینکه شغلم تغییر کنه و بهتر بشه
درامدم زیاد بشه
با درآمدم برای خودم تلفن همراه و دوچرخه بگیرم
روابطمبهتر شه
و کلیاتفاقات و احساسات خوب و قشنگ دیگه.
یه نقطه مشترک دیگه هم دارن اینکه بعد از رسیدن به خواسته هام شکرگذاریو کناربذارم
منی کهیکشنبه هام رو روز شکرگذاری اعلام کردم
جرا نباید بهش عمل کنم
دلیلش سادگیشه
اینکه بعد از شکرگذاری خیلی ساده به خواسته هاممیرسم باعث میشه شکرگذاریو کنار بذارم
از امروز عهد میبندم دوباره کتاب معجزه شکرگذاریو شروع کنم
دوباره به یکشنبه های تنکس گیوینگ عملکنم
و دوباره معجزاتخدارو راهی زندگیمکنم.
✅نتیجه پنجاه و دومین فایلی که گوش دادم شد تصمیم جدی بر تغییر زندگی با معجزات شکرگذاری.
سلام
استاد من هم ازتون متشکرم بابت اینکه من را با خدای جودم آشنا کردی تا جای دیگری دنبالش نگردم
و واقعا به حق گفتند که آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم…..
خدایا شکرت که رفیقمی همیشه برام وقت داری پولداری با معرفتی با حالی لوتی بامرامی پای حرفت هستی در کل خیلی مردی !!! دیگه یه رفیق بهتر از این کجا گیرم میاد خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
دوستان برای همتون آرزوی موفقیت میکنم
به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است
سلام به خانواده ی عزیزم
خداوند رو سپاسگزارم که به این فایل الهی و ناب هدایت شدم
من این فایل رو چندین بار قبلا گوش داده بودم اما دوباره بهش هدایت شدم تا نشونه رو دریافت کنم
اینکه بابت پول و ثروتی که به زندگیم جاری میشه بیشتر سپاسگزاری کنم تا در مدار ثروت قرار بگیرم. فهمیدم که بالاترین ارتعاش، ارتعاش سپاسگزاریه و وقتی من درباره ثروت از خداوند تشکرمیکنم، یعنی دارم این فرکانس رو به جهان میفرستم که خواهان پول و ثروت بیشتری هستم.
سپاسگزاری جزو عادات روزانه ی منه اما فقط یکبار از خدا بابت پول سپاسگزاری میکردم! و از امروز سعی میکنم یک پارت جداگانه رو فقط به پول و ثروت اختصاص بدم.. چه ایده ی نابی خداجون بهم داد خدایا شکرت
و اما این کشور پر برکت آمریکا
من یکی از خواسته هام اینه که به آمریکا مهاجرت کنم و عاشق شهرهای نوین و مدرنی هستم که شما استادعزیزم توی سریال ها بهمون نشون میدید واقعا لذت میبرم و خیلی خوشحالم که متوجه شدم این کشور عید سپاسگزاری داره. چی از این زیباتر که از خالقت بابت نعمت ها تشکر کنی و این تبدیل به سنت و عادت یک کشور بشه؟ واقعا زیبا و تحسین برانگیزه. دلیل رشد و پیشرفت این کشور هم قطعا همینه که البته برخلاف عموم مردمِ، بلاد کفر شناخته میشه!!
ولی بنظر من این کشور، کشورِ ایمان، صلح، صمیمیت، آرامش، عشق،ثروت،شادی، سلامتی و هرچیز خوبی که در جهان هست توی اینجا پیدامیشه. چون فرکانس خوبی دارن چون سپاسگزارن.
این مردم شعاری رو انتخاب کردن که دارن بهش عمل میکنن و فقط حرف مفت نیست! وقتی میگن به خداوند اعتماد داریم یعنی واقعا اعتماد دارن. و همین طرز نگاهشونه که موفق ترین کشور در دنیارو بوجود آورده. اگر عمیقا به پیشرفت و ثروت این کشور نگاه کنیم این بهمون ثابت میشه.
خدایا شکرت که همواره به بهترینها هدایتم میکنی
خدایا شکرت که عضو این خانواده الهی هستم
خدایا شکرت که روی خودم کارمیکنم و هر روز بدنبال اصلاح خودم هستم
خدایا شکرت برای پول و ثروت فراوانی که به زندگیم جاری میکنی
خدایا شکرت برای کشور زیبایم ایران و شکرت برای خواسته ای که دارم که به آمریکا مهاجرت کنم
خدایاشکرت برای سلامتیم برای عالی کارکردن اعضای بدنم
خدایا شکرت برای جهانی که دائما درحال پیشرفته
خدایاشکرت که مرا انسان آفریدی
خدایاشکرت که هر روز بیشتر رشد و پیشرفت میکنم
خدایا شکرت که توانایی کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت رو دارم و سعی میکنم بهتربشم
خدایا شکرت برای ثروت و زیبایی و نعمت های فراوانی که بی انتها هستند
خدایا شکرت برای تک تک اعضای این خانواده
خدایا شکرت برای وجود استاد عباس منش عزیزم و مریم مهربانم
خدایاشکرت که آگاهانه و برخلاف عموم مردم زندگی میکنم
خدایاشکرت برای مهارت و توانایی هایی که دارم
خدایا شکرت که فقط به تو ایمان دارم
خدایا شکرت که دارم ازت سپاسگزاری میکنم
خدایا شکرت برای وجود اعضای خانوادم
خدایا شکرت که احساسم خوبه و اتفاقات خوب برام بوجود میاد
خدایا شکرت که شاد و سرزنده هستم
خدایاشکرت که زیبا و خوش هیکل هستم
خدایاشکرت برای درس هایی که بهم میدی
خدایا شکرت برای خونه ی قشنگی که داریم
خدایا شکرت برای شهر زیبایی که زندگی میکنم
خدایاشکرت که از زندگیم لذت میبرم
خدایاشکرت که به هیچ کس و هیچ چیز وابسته نیستم
خدایا شکرت که میتونم لباس های قشنگ و عالی بدوزم
خدایا شکرت برای تمامی حواسم
خدایاشکرت برای ذهن زیبا و آرامم برای قلب آرامم
خدایاشکرت که تورو دارم
خدایاشکرت که براحتی پول درمیارم
خدایا شکرت که قوانین بدون تغییرت رو آموختم و سعی میکنم درزندگیم استفاده کنم
خدایا شکرت
⭐سپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداوندهست و در عین حال لذتبخش ترین.
عاشقتونم♥️
درپناه خدا شاد و سالم و ثروتمندباشیم
هر روز صبح بااین
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺣﻤﺎﯾﺘﮕﺮﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺍﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺻﺒﻮﺭﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺭﺍﺯﺩﺍﺭﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻤﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺣﯿﺎﺕ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﻫﺪﻑ ﺩﺍﺩﯼ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺏ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺏ ﺍﻻﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺏ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻟﻎ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭﻭﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﺷﻨﻮﺍﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﭼﺸﺎﯾﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺲ ﻻﻣﺴﻪ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﺮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻘﻒ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺧﻮﺑﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺒﺮﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻭﺧﻮﺏ ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻭﻋﺰﯾﺰﺍﻧﻢ
ﻭﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﻭﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﻭﻫﻢ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﻭﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻧﻢ ﻭﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﻢ
ﺍﺳﺖ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﺑﺮﻕ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﺁﺏ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﮔﺎﺯ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﺗﻠﻔﻦ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﮐﺘﺎﺏ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﺁﮔﺎﻫﯽ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭﻭنم
خدایا شکرت براى ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﺼﯿﻼﺕ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﻮﺏ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﻡ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻭﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺳﺎﻟﻤﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺪﻭﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﻠﺢ ﺩﺭﻭﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﻠﺢ ﺩﺭﻭﻥ ﺭﻭﺍﺑﻄﻢ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻌﻤﺖ ﺩﻋﺎ
خدایا شکرت براى نعمت بزرگ الهى ات، بارش با
سلام سلام سلام
به استاد عزیزی که اینقدر صداش تو گوشم من رو به عمیقترین لایههای آرامش برده که الان دیگه وقتایی که میخوام بخوابم یا میخوام ارتعاشم و حسم رو بالا ببرم، فقط یه فایل رو پلی میکنم، متوجه شدم خیلی فرقی نمیکنه که چه فایلی باشه، ارتعاش طنین صدای استاد من رو به آرامشی عمیق میرسونه. و من اینگونه یک کشف بزرگ کردم😂 اینکه چرا کودک با صدای لالایی مادر به خواب میره، چون اون صدا براش ارتعاش آرامش داره، همیشه با اون صدا آروم شده و ما بچههای این سایت معتاد صدایی شدیم که دائم در گوشمون از زیباییها گفته، از خوبیها گفته، جهانی رو که توش زندگی میکنیم رو به بهترین شکل به تصویر کشیده، از بزرگی خدا گفته، دلمون رو قرص کرده که به هرچی میخوای میرسی، طنین این صدا، وقتی زیاد به محتوایی که گفته گوش سپرده باشی، حکم موسیقی آرامبخشی رو داره که به تو یادآوری میکنه خوب جایی هستی، در امنیتی، نترس، گریه نکن، شاد باش.
ارتعاش این صدا، فقط صدا، به مثابه لالایی زیبایی است که در گوش بزرگسالانی خوانده میشود که قلبهایشان جهان رو چون کودکان بهزیبایی به تصویر کشیده است. و این آغاز شکرگزاری زهراست. اینکه در گیرودار زندگی روزمره که اکثریت را به نفهمیدن و نشناختن کشانده است، در میانهٔ افرادی نفس میکشم که کوچکترین خصوصیتشون اینه که حالشون خوبه، خوب میبینن، پر از امیدن، چشم که باز میکنن دنیای پر از گل رو میبینن، وجودشون بوی طراوت و تازگی میده، کلا در میان اینها بودن حس بهار رو برای آدم زنده میکند و چه حسی زیباتر از این همه تازگی.
شکرگزار خدا هستم برای اینکه همارتعاش شدم با این صدا و این مرام و این فکر.
شکرگزارش هستم بابت وجود خودش، بابت گرمی و قوتی که اسمش و یادش در دلم ایجاد میکند، بابت قدرتی که قدرت بیمثالش در من زنده میکند. بابت اینکه میبینتم و من حس میکنم این نگاه را، میشنودم و من درک میکنم حضورش را و هیچ نعمتی بالاتر از این حس نیست. اینکه بزرگتر و همهکارهٔ تو قدرتی است که تنها قدرت جهان است.
شکرگزارش هستم بابت قانونی که در جهان قرار داده است، تو تکلیفت را با خودت مشخص کن، بدان چه میخواهی، بخواه، با حس خوب اعتماد کن، راه را نشانت دادم قدم بردار و به همین راحتی رسیدهای به خواستهات.
خب این سه مورد سپاسگزاری بود که فقط وجود همین سه تا برای داشتن حال خوب و شاد بودن در جهان کافیه، اما امروز قراره درس شکرگزاری رو پس بدیم.
راستش استادجان، داشتم فایل ۱۵ روانشناسی ثروت رو گوش میدادم، خواب رفتم🤦🏻♀️😀 البته برای چندمین بار، انتهای فایل بیدارشدم دیدم دارین میگین همین الان بیا کامنت بذار و تمرینی رو که گفتم انجام بده، گفتم بذار فایل جدید امروز رو هم گوش بدم، بعد انگار بر من وظیفه شد که بنویسم. مطمئنا در آنچه میخواهم بنویسم خیر بینهایتی نهفته است.
اجازه بدین همونطوری که بر من گذشت بنویسم.
بلندشدم برم تو آشپزخونه، چای بذارم، کلید برق رو زدم و متوجه نعمت بینظیر برق شدم، دم غروب بود، فکر کنید برق نداشتیم و باید با وسیلهای مثل شمع یا چراغ با هزار مصیبت روشنایی رو بیاریم تو خونه، الان فقط یه دکمه رو زدم، بینظیر بود، همه جا روشن شد، استاد، به والله ما در بهترین نقطهٔ تاریخ داریم زندگی میکنیم، این نعمتهای ما رو اگه دویست سال پیش برای کسی میگفتن، پیش خودش میگفت اینجا که دارین میگین قطعا بهشته.
رفتم داخل آشپزخونه، شیر آب رو باز کردم، باز متحیر شدم، زلال، تمییز، شیرین، خنک، قابل استفاده، راحت… اینجا اگه بهشت نیست پس کجاست؟
استاد برای چایی درست کردن باز هم فقط باید یه دکمه رو بزنی، تکنولوژی بقیهٔ کارها رو میکنم و این بینظیرترین قسمت این دنیاست.
هنوز نیومدم بشینم پشت موبایلم تا بنویسم. مگه میشه تو این مسیر کوتاه که دارم میام داشتن یه خونه که توش در آرامش بشینم و چای بنوشم من رو به شعف نکشاند، مگه میشه سلامتی که میتونم یه بعدازظهر با نوشیدن چای که به نظرم بهترین نوشیدنی دنیاست😂 بگذرونم رو نادیده بگیرم،
هنوز سر جام ننشستم و در شعفم استاد. اگه قراره بر شکرگزاریه زیبایی فنجون و بخار چای و شکلات کنارش هم من رو به رقص در میاره.
خب، چارهای نیست باید از آشپزخونه و تمام امکانات راحتی درونش بیام بیرون، فقط برای اینکه دیگه پاتون رو که گذاشتین توی آشپزخونه اول از ته دل ذوق کنید، بعد یه نگاه به خدا بکنید، یه چشمک شیرین بزنید و بگید دمت گرم، یادتون باشه که این چند متر جا چقدر گرمابخش زندگیهاست، و چقدر درونش امکانات هست، خدای قشنگم هزاران مرتبه شکر که من در بهترین قسمت تا یخ دنیا آمدهام و تا اینجا که من میبینم، در جغرافیای خوبی هم هستم😉
ای جانمممم، گوشی قشنگم، نمیتونم این جمله رو نگم، به والله که ما در بهترین نقطهٔ تاریخ ایستادهایم. یه شیء کوچک اندازهٔ کف دست، من رو به راحتی میبره اونور کرهٔ زمین و بر میگردونه، فقط بیایم بشینیم امکانات گوشیهامون و خدماتی که تا به حال این گوشیها بهمون کردن رو بشماریم، چندین روز طول میکشد.
باز هم برق توجهم رو جلب کرد، خدای قشنگم بیتردید من در بهترین نقطهٔ تاریخ ایستادهام.
همینکه من دارم چیزی را مینویسم که مطمئنم استاد هم اون رو میخونه و این امکان برای من وجود داره ، خودش بسیار باعث خوشحالیه، خوشحالی الکی نها، واقعا فکر کنید که این سایت چه فضایی داره، با اینکه استاد قرار نیست جواب کامنتی رو بدن ولی وقتی مینویسم انگار داریم روبه روشون حرف میزنیم، البته من بیشتر از اینکه استاد رو حس کنم، اون فضای باز جلوی خونه تو پارادایس رو حس میکنم، همش فکر میکنم نشستم اونجا دارم، مینویسم😉😂.
خب، تازه میخوام مطلب شکرگزاری رو شروع کنم: بیاید یه تقسیمبندی انجام بدیم، یه چیزی تو مایههای چکاپ فرکانسی ولی برعکسش. یعنی زندگیمون رو تقسیم کنیم و هر قسمت برای داشتههامون شکرگزاری کنیم.
سلامتی، مالی، توانایی، خانواده، شغل، فضای کار، زیبایی، اعتماد به نفس، دوستان، امنیت و …
برای هر کدوم چند مورد ذکر کنیم.
۱. سلامتی
خدای بینظیرم سپاسگزارت هستم بابت تک تک سلولهای بدنم که وجودم را در بر گرفتهاند، مهربانانی که همدم تکتک لحظات زندگیام هستند، کوچکترین سوزش در گوشهٔ ناخنمون اگر ایجاد بشه متوجه میشویم اینکه الان نشستیم و تمرین سایت رو انجام میدیم و در آرامش و راحتی هستیم یعنی اینکه تکتک سلولهای بدنمون دارن چه زیبا با ما راه میان و ما رو همراهی میکنن، بابت قطره قطرهٔ خونم که هر کس ذرهای زیستشناسی بداند، میفهمد که جریان رفتوبرگشت خون درون بدنم، قلبی که پمپاژ میکند و رگهای سالمی که خونها رو جریان میدن و سیستم گلبولهای درون خون چه عظمت شگفانگیزی است. از سلامتی اگر بخواهیم بنویسیم کتابها هم کم است، یک نفس عمیق بکشید، فقط همین یک نفس که در مجاری تنفسمون پیچید و خارج شد، بینظیرترین اتفاق دنیاست. بینظیر، بینظیر…
من گاهی بعد از هر نفس عمیقم یه بوس هم برای خدا میفرستم و میگم فکر نکن نفهمیدم چه شگفتی در من رخ داد. و سپاسگزارشم تاابد.
چشمانم، چشمانم چشمانم! اصلا مگه میشه از چشم گفت؟ از امروز تا آخر دنیا هم بخوایم از نعمت چشم بگیم نمیتونیم تموم کنیم، فقط به یاد بیارین چه چیزایی دیدین، از بچگیتون تا حالا، از دریاها، رودها جنگلها، تصویر پدر و مادرتون، زیبایی بچهتون، دیدن غروب و طلوع خورشید، دیدن درختا ، آسمون با تکهتکه ابرای توش. این فقط دیدنیهای چشم هست، حالا یه لحظه پلک بزنید و ببینید چه سیستم فوقالعاده رو چشمانمان نصب شده. اصلا همهٔ اینها رو بیخیال بشین، اون لحظه رو که خوابتون گرفته، چشمتون گرم شده، ذره ذره داره میره بسته بشه، فقط اون لحظه هزار بار تقدیم تو باد😀😍.
مجبورم از گوش و زبان و طعمهایی که میچشیم و زبانی که به راحتی به گردش در میاد و پاها این رفیقترینها و دستها این همراهترینها بگذرم ولی گاهی به هر کدوم نگاه کنید، بگید دمتون گرم، خیلی حال میدید، میدونم تو شکرگزاری هر روزه این چیزا دیگه به چشم نمیاد ولی من یه بار که داشتم ریز به ریزش رو مینوشتم حس کردم از بیلگیتس ثروتمندترم و الان که یادم میاد اشک گوله میشه تو چشمام، اصلا خود این اشک…خود این اشک…
انگشتای پاتون رو تکون بدین، انگشتای دستتون رو بلغزونید، پوستتون رو لمس کنید و ببینید چه خوشبختین.
۲.مالی
من یه کارمندم، اینکه در آینده چه میشوم بماند برای چکاپ فرکانسی و تمرین قدم اول، قرار بر این است امروز از داشتههامون ذوق کنیم.
ادارهٔ ما جلوی یکی از شعب دادگستری است. فکر میکنم بیشتر برای مشکلات خانواده میان،
دیروز که از در اداره بیرون اومدم و چشمم به در دادگستری خورد و آدمایی که داشتن خارج میشدن، یه دفعه ندایی از درونم بهم گفت: میدونی چند نفر از اینها حسرت این رو میخورن که الان به جای تو از در این اداره خارج میشدن و من با تمام وجودم با تک تک اون سلولهای دوستداشتنیام خدا رو شکر کردم که کار دارم و درآمدی.
اینکه توان مالی دارم میتوانم دورهای رو از استاد تهیه کنم و اون تجربههای ناب رو داشته باشم یعنی دنیا خیلی عالیه، یعنی دنیام به بنبست نرسیده، یعنی از رزق آسمون با عزت و احترام بر من نصیبی میبارد و انشاءالله أضعافا مضاعفه خواهد شد روزبه روز و ساعت به ساعت.
توی مسئله مالی نمیتونم ریز بشم ولی اینقدر میدونم که بابت ریال به ریال پول تو حسابم اینقدر از خدا سپاسگزاری کردم و این قدر ممنونشم که ازین بابت خیلی خیلی کم نگرانی سراغم میاد. همینکه به مو میرسد ولی پاره نمیکنه یعنی سر طناب دست یکی دیگه است و اینکه اینجام و اینکه پر از امیدم و اینکه درآمدی دارم و هر روز با کلاسهای آموزشی متعدد بر مهارتم میافزایم یعنی همه چی عالیه.
۳. محل کار
محل کارم زیبایی فوقالعادهای داره، وارد که میشی کل دیوارها و کل ساختمون با چوب ساخته شده، رنگ چوب دیوارها همخوانی قشنگی با میزهامون داره، راهروها تمییز، اتاقها عالی، سیستم تهویه و گرمایش و سرمایش بیست👌، سه عدد آسانسور تمییز و سالم و با امنیت، پلههای خوشگل
ورودی طبقهٔ ما یه دست مبلمان گذاشتن روبهروی پنجره، زیر پنجره جلوی مبلها یک عالمه گلدون سبز گذاشتن، منظرهٔ فوقالعادهای درست شده، پنجره رو باز میکنی، میشینی روی مبل و مهمتر از همه اینکه هیچ کس قرار نیست بیاد توبیخت کنه که چرا اینجایی یا اونجا.
همکارها بینظیرند، گاهی فکر میکنم تو کل اداره بهترینها رو جمع کردن آوردن کنار من، فکر کنید بچههایی که اگه بخوان به خودشون پاداش بدن اول میگن بچههامون چطور؟ برای کسایی که باجو اداری آشنا هستن میدونن که این رفتار برای اداره معمول نیست. من بهترین آدمهای طول زندگیم رو اونجا دیدم.
من دستان خدایی را دیدم که من رو مبهوت بخشندگی و محبت و روح بزرگ خودشون میکنند، یک محیط بیدغدغه، بی استرس، آروم.
من خوبیهای محل کارم رو زیاد میبینم و یقین دارم از اینجا جز خوبی برداشت نخواهم کرد.
۴. خانواده
یه خانوادهٔ خیلی مذهبی دارم، بسیار معتقد، یه چیزی که استاد در مقابلم کم میاره😂😂
همه قبیلهٔ من عالمان دین بودند🥴😉، حالا شما فرض کنید این خانوادهٔ مذهبی با تمام اختلافی که در برخی کارها با من دارن، دست از حمایت و مهربانی بر نداشتن. مادری به سخاوتمندی دریا، به مهربانی آسمان. مادری بینظیر، عاقل، با مناعتطبع، بزرگوار، عزیز و باآبرو، از هیچچیز دریغ نمیکند اما سر سوزنی توقع ندارد، توقع هیچ کاری ندارد که ما برایش انجام دهیم، به زلالی آب روان است، کینه در هیچ کجای وجودش نیست، ایثار و فداکاری و صبوری مشخصهٔ بارز اوست، مهربانی بیدریغ حتی بر کسی که با او مهربان نیست. بخشندگی و دستودلبازی، دلگرمی و روحیهٔ خوب و جالبه با اینکه اصلا این حرفای انگیزشی رو نمیپذیرد و نگاه عاقل اندرسفیه به من میاندازد اما بیاندازه مثبتاندیش است، به کوچکترین غصهای ما را توبیخ میکند که مگه دنیا تمومشده؟ مگه خدا مرده که شماها نشستین غصه میخورین؟ اگر اندکی از کسی توقع کنیم ناراحت میشود و میگوید ازتون راضی نیستم اگه تو زندگی همش بشینید توقع کنید که این چرا این حرف رو زد اون یکی چرا این کار رو کرد.
خلاصه یکی از بزرگترین نعمتهای زندگیام وجود مادری است که عاقلانه و خوب زندگی کردن رو به من یاد داده.
دخترم دخترم دخترم. یه جوون دهه هشتادی این همه پر از مهر این همه پر از پشتکار، پر از توان، سالم، سربه راه.
اگر بخوام از دخترم که هدیهٔ الهی است بگویم تا خود صبح باید بنویسم، خدای مهربانم با این هدیه نعمت رو بر من تمام کرده است، اصلا بینظیره.
و خواهر گلم، مَثل مهربانی، مهربانی از خواهرم سر رفته و چکه چکه بر جهان میپاشد.
نام پدرم که در هر کجا پا میگذارم آبروی من است و من از اینکه در این خانواده به دنیا آمدهام بینهایت سپاسگزار خدا هستم، اصلا وقتی خانوادم رو نگاه میکنم به خدا میگم از همون اول هم انگار برای من پارتیبازی کردی😉
راستش دیگه باید برم، وگرنه هنوز باید از خیابونهایی که صبح در امنیت درش قدم میذارم ، وسایل حمل و نقل عمومی راحت ارزان که در مسیر هر روزمه، تک تک آدمای خوبی که قصههای قشنگ برام میسازن، از لبخند یک عابر پیاده بگیرید تا ترمز کردن ماشینی وسط خیابان تا من رد شوم، کلا دنیا خوش داره میگذره، دمت گرم خدای قشنگم، من که راضی راضیام، تو هم ما را در مسیری قرار بده تا از ما راضی باشی، مسیر کسانی که به آنان نعمت دادی و نه آنها که غضب کردی و نه گمراهان.
روز و روزگارتون خوش
بهترینها نصیب تکتکتان
استااااااد خیلی ماهی، دمت گرم🙏🌹
مریمبانو، دمت گرم😍😘
بقیهٔ عزیزانی که دارین سایت رو میگردونید دمتون گرم
دست خدا پشتوپناهتون که سربلند دنیا و آخرت خواهید بود انشاءالله
بنام خداوند مهربان
سلام به دوست عزیز و موحد و ارزشمندم
کامنت فوق العاده شما رو خواندم و بی نظیر بود
خداروشکر بابت هدایتمون به این سایت فوق العاده و این استاد بینظیر و این شاگردان فوق العاده که با سخاوت حال خوبشونو و آموخته هاشونو شریک میشن
کامنت شما ارزش نشان شدن داره که برگردم و بارها بخونمش
در پناه فرمانروای کائنات شاد و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
دوست عزیزم وجودت به ستارههای ثروت و عشق و سلامتی و پیشرفت و معنویت نشاندار بشه انشاءالله.
هر بار که کسی پاسخی به کامنتم میده حس میکنم چه خوشبختم که محبت را از اونی که نه دیدهام و نه میشناسم، دریافت میکنم
ما که اینجاییم به یقین از جانب خدا نشاندار شدهایم.
سپاس از محبتت عزیزم
سلام دوست عزیز و گرامی
خیلی خیلی از کامنتی که نوشته بودید لذت بردم اصلا دوست نداشتم که تمام شود عالی بود و آموزنده و پرانرژی
واقعا خدایا شکرت بخاطر وجود این سایت بی نظیر که بستری و فراهم کرده برای رشد و رسیدن به سعادتمندی دنیا و آخرت
بهترین هارو برای شما دوست عزیز آرزومندم.
سلام عزیزم
از تعداد روزهات معلومه که تازه وارد فضای سایت شدی، ولی انرژی داره از وجودت فوران میکنه، خوش اومدی عزیزم. اینجا فقط یه سایت نیست، خود پارادایسه، بهشت بهشت.
بگرد، بچرخ و خوبی ببین، مگه بهشت جایی غیر از این است.
برات فراتر از تصورت رو آرزو میکنم، اونقدر که جهانی حیران شوند.
﷽
■ آیه( سوره/ 8 آل عمران) :
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
● ترجمه:بار پروردگارا، دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خود رحمتی عطا فرما، که تویی بسیار بخشنده هستی و بیمنّت می بخشی به هرکسی که بخواهی .
══════════════════════════════════════
■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم،و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.
سلامی به مهربانی الله مهربان به دوستانم در سایت عباسمنش دات کام سلام.
══════════════════════════════════════
■نکات کلیدی فایل:
● نزدیکترین فرکانس به خداوندفرکانس سپاسگزاری
● راه رسیدن به خواسته ها از مسیر دیدن نعمت های کنونی زندگیمان و سپاسگزاری بخاطر اونها میگذره
●شُکرُالنِّعَمِ یَزیدُ فیالرِزْقِ/شکر نعمت، نعمتت افزون کند.
●سپاسگزاری یعنی عشق یعنی آگاهی یعنی آزادی
یعنی آرامش
●سپاسگزاری یعنی کانون توجه ات رو اختصاص بدی به فقط زیبایی
●سپاسگزاری یعنی حس لذت/ یعنی قدر دانی/ یعنی تعریف و تمجید/ یعنی با آرامش خوابیدن.
● سپاسگزاری یعنی من هدایت بخواهم و تو مرا واضح هدایت می کنی و راهنمایی می کنی که در مسیردرست قرار داشته باشم.
══════════════════════════════════════
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیمبنشینم.
●خدارو شاکر سپاسگزارم ک من رو به مسیر رشد و بهبود و موفقیت هدایت کرد.
●و از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم
꧁꧂ در پناه الله مهربان شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید꧁꧂
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا
روز 101ام و تعهد من!
سپاسگذاری بابت داشته ها و حتی داشته های اینده و حتی داشته هایی که تجربشون کردیم،ظرفه مارو بزرگتر میکنه
گنجایش مارو برای تجربه های بیشتر ،بیشتر میکنه
گاهی اوقات درحال سپاسگذاری بودم اما قسمتی از تمرکزم روی نداشته هام بوده همون حین،نه تنها حالم بهتر نشده،بلکه از خودم ناراحت بودم که چه مسخره دارم خودمو گول میزنم
ولی کم کم،با تکرارو یادگرفتنه اینک در لحظه باش و از همون چیزی که داری ممنون باش،به چیزی که میخواهیو نیس فکر نکن،نگرانه چیزی که شاید انجام نشه و نداشته باشیش،نباش
به قولی،رها از همه چیز باشو از هرچیزی که هست سپاسگذار باش،حالم عالی شده،انرژیی در بدنه من و وجود من شکل میگیره که میتونم در لحظه کوه جابجا کنم
سپاسگذار همه ی چیزهایی که اونقدر در زندگیت هست که بدیهی شده داشتنش،مثل همین انگشتان که در حال تایپ،مثل چشمانی که داره کلمه های تایپ شدرو میبینه،مثل گوشی که موزیک بیکلامی که داره حین تایپ کامنت پخش میشرو میشنوه،مثل قلبی که داره به وجد میاد از دیدن تکامل،مثل مغزی که داره همه ی اینهارو مدیریت میکنه ..
در همه حال باید سپاسگذار بود
حتی سپاسگذار کسانی که ما برای اونها کادو میخریم
سپاسگذار بابت اینکه اجازه دادن تا ما این حس خوب رو باهاشون شریک بشیم
ریشه ی همه ی این جنس سپاسگذاریه خالصانه و کمک به بزرگ شدنه ظرف وجودم،از نظره من ،به میزان رهایی از همه چیز بستگی داره
رهایی از روابط
رهایی از داشته های مادی که چه کسی مالک اونهاست،همه ی اینها هستن که ما از زندگی لذت ببریم ،همه ی اینها هستن که ما رشد کنیم
حتی جسممون
پس باید قدردان و سپاسگذار باشیم که بما داده شدن تا دنیای بهتری تجربه کنیم
ما هیچ چیز نیسیم و هر انچه که هست ،بما داده شده تا در این دنیای مادی استفاده کنیم و بزرگ شیم
پس چرا سپاسگذار نباشیم؟ پس چرا در حسرت چیزهایی باشیم که نداریمو غصه بخوریم؟ مگرنه اینکه هرچه قدر سپاسگذارتر،بیشتر در مدار دریافت قرار میگیریم؟
وقتی برای عزیزی کاری انجام میدیم،وقتی با سپاسگذاری اون مواجه میشیم،ناخدااگاه دوس داریم بیشتر بهش محبت کنیم بیشتر خوشحالش کنیم،این نشات گرفته از همون قانونه جهانه،این نشات گرفته از همون فرکانسه
جهان روی همین انرژی ساخته شده
پس وقتی سپاسگذارتر باشیم،جهان بخشنده تر میشه
نه که نیازمنده سپاسگذاریه ما باشه،چون اون همه چیزه
ما نیازمنده بزرگتر شدنیم ،ما نیازمنده بهتر دیدنه این همه چیزیم،پس این راهشه