اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا ازت ممنونم وسپاسکزارم توام که این ثانیه های مقدس ومبارک را کنار هم برای تجربه کردن هر دویمان رقم میزنی .عاشقانه میپرستمت ومی ستایمت .
استاد عزیزم در این فایل آرامشی عجیبی مو ج میزند .چقدر در آرامش رانندگی میکردیم احساس کردم خدا همه چیز این فایل را دردستش دارد و فقط استاد میگوید .
باشنیدن ومرور این فایل تعهدی میدهم که فقط و فقط راجب به اتفاقات خوب و قشنگ زندگیم حرف بزنم و به خوبیها وزیبایی ها توجه کنم و سپاسگزار خدای قشنگی ها باشم .
این تعهد باعث بالا رفتن عزت نفسم میشود یعنی میشود کنترل ورودی ذهنم میشود آرامش جانم میشود سلامتی وثروت وخوشبختی.
وقتی متعهدی انگار وظیفه ای همیشه داری و مسئولیتی را احساس میکنی تا به سر منزل مقصود نرسانیش دست از آن نمیکشی .
نیرویی تو را بر میگیرد و احاطه میکند تا به من درست هدایتت کند نیروی که همه جا تو را با عشقش میبرد .
متصلت او معتدلست او شمع دل است او پیش کشیدش.(مولانا)
این تعهد باعث میشود ریشه گیاه هرزی مانند قربانی کردن خود را بخشکانم باعث میشود باور همه چیز به راحتی به دست میاد را تقویت کنم وان را پر وبلاگ بدهم .
این خود همه حرف است …برای کسی که میشنود و میبیند .
در پناه خدای عشق و راستی هرکجا هستید شااد وثروتمند وزیبا زندگی کنید.????
خداروشکر میکنم که به من فرصت داد امروز رو بهتر از دیروز زندگی کنم و کنترل ذهن قوی تری داشته باشم. چندین بار در امروز پیش اومد که میخواستم راجب اتفاقات ناخوشایند بگم اما نگفتم. و از طرف خداوند هدایت شدم به یکی از دوستام. چندین ساله باهاش دوستم اما الان که به قوانین آگاه هستم میتونم آگاهانه تجزیه و تحلیلش کنم مثلا دوستم امروز سرماخورده بود و بعداً فهمیدم که حالش اصلا هم خوب نبود اما اصلا اظهار بدحالی نکرد تازه تا جایی که میشد هم راجب اینکه سرماخورده بود به من نگفت..قبلا ها با نگاه سطحی ای که داشتم به این اخلاقش اعتراض میکردم و میگفتم یعنی تو با من راحت نیستی که راجب دردات به من نمیگی…
قشنگ حس میکنم که یه ترمز توی ذهن من هست و اون اینه که اگر با کسی صمیمی هستی باید راجب همه دردها و مشکلاتت بهش بگی حس میکنم اگر اون به من نگه یعنی داره نامردی میکنه و خودم و ساده فرض میکنم که همه چیز رو میگم. اما به نظرم وقتشه این ترمز و بشکنم و باور درست و جایگزینش بکنم:
فاطمه قشنگم تو اگر راجب درد ها و مسائلت با آدم های اطرافت صحبت کنی نه تنها از مشکلت کم نمیشه بلکه اضافه هم میشه و اوضاع بدتر میشه. ثانیا یه سوال دارم.؟اصلا چه لزومی داره یه آدمی راجب مسائل تو بدونه؟ اگر کاری از دستش برمیاد ازش صرفا اون کار رو با عزت نفس بالا درخواست کن و نیازی نیست همه چیز و بگی اونم با یه حالتی که انگار بهت ظلم شده… اگر هم کاری از دستش بر نمیاد دیگه گفتنت چیه؟ فقط برای اینکه اون تعجب کنه یا به حالت تاسف بخوره؟ و این ها همه از کمبود عزت نفس میاد… واقعا وقتی بهش فکر میکنم فقط به همین جواب میرسم که دلیل تعریف کردن اتفاقات نامناسب برای اطرافیانم صرفا اون جلب توجهی هست که برای چند دیقه یا چند ثانیه اتفاق می افته. انگار دوست دارم طرف مقابل با این چیزی که راجبم میدونه دیگه مراعاتمو بکنه یا بهتر رفتار کنه یا بگه وای تو عجب آدمی هستی و….
و بازم میگم همه اینا برمیگرده به عزت نفس. باید عزت نفسمو تقویت کنم💪
یه دریافت دیگه هم کردم. من چند سال قبل و حتی الان (اما خیلی کمتر )به این شکل بودم که دهن لق خطابم میکردن یعنی اگر طرف مقابل بهم نمی گفت که فلان چیز و نگو من به بقیه میگفتم و دلیلش چی بود؟ اون تعجب و توجهی که جلب میکردم..من چون این جلب توجه رو دوست داشتم خیلی برام اتفاق می افتاد که داستان یکی رو به کسی دیگه بگم هر چند که خودم راضی نبودم از این قضیه ولی ناخوداگاه میگفتم یا اینکه نمیتونستم کنترلش کنم…
صادقانه و شجاعانه میگم. یکی از عوامل تخریب عزت نفس به نام جلب توجه در من وجود داره اونم به مقدار زیاد و یکی از دلایلی که مسائلو برای افراد تعریف میکنم دقیقا همینه. البته این و بگم که از دو سال پیش تا الان پیشرفت خیلی زیادی داشتم و کنترل بیشتری داشتم.
مثلا قبلا خیلی برام مهم بود بقیه ازم تعریف کنن اما به لطف خدا با کسی آشنا شدم که اصلا براش مهم نبود و این روی من تاثیر زیادی داشت و الان تعریف بقیه ازم برام مهم هست نه که نیست و خوشحال میشم اما نه اونقدری که قبلا برام اهمیت داشت و به خاطرش ذوق میکردم…
مهم ترین انگیزه من برای تعریف نکردن اتفاقات بد اینه که اطرافمو اتفاقات عالی فرامیگیره پس باید تمام سعیمو بکنم و تقوامو به کار بگیرم تا اتفاقات بی نظیر و برای خودم رقم بزنم.
استاد عزیزم سپاسگزارم که دوربین و سمت جاده گرفتین و ما رو به دیدن زیبایی بیشتری دعوت کردین و چقدر زیبا بود ادم از دیدنشون سیر نمیشه و چه حالی داره صندلی عقب بشینی هندزفری بزنی و آهنگ مورد علاقتو تا ته زیاد کنی و بعد پنجره رو پایین بکشی و از هوا و اون طبیعت بکر استفاده بیشتری ببری😍
از قشنگ ترینای امروز من:
نعمتی داشته باشی به نام ماشین که کاملا در اختیار خودت باشه و به تو آزادی بده که هر جا که دوست داری بتونی بری💓 امروز با نصف خونواده(مامانم و برادر زادم) با ماشین خودم بیرون رفتیم و علاوه بر اینکه کلی خوش گذشت ،مهارت رانندگیم چقدر بهتر شد چقدر شجاعت و اعتماد به نفس من برای رانندگی بالا رفت الهی شکرت❤️ و منی که مسیر ها رو بلد نبودم امروز خیلی جاهای جدید و یاد گرفتم. به خودم افتخار میکنم که توی کل فامیل و دوستا اولین خانم و دختری هستم که رانندگی حرفه ای میکنه، خودش تنها و فرقی نمیکنه توی شهر یا خارج شهر، توی روز یا توی شب❤️ خدایا ازت سپاسگزارم❤️❤️
امروز بعد از چندین ماه دوست قدیمیو دیدم و اون یک ساعتی که کنارش بودم بشدت حالم خوب بود و اوقات و لذت بخش می گذروندم.
اعتراف میکنم بیرون رفتن دوتایی با مامان از بهترین تفریحاتمه❤️ الهی شکرت…
همراهی برادر زاده ۵ساله من و اون شیرین بودنش و شبطون بودنش بهم احساس زندگی میده🤩🤩
به لطف خدا امروز به مسیرهایی هدایت شدم که اهدافم برام واضح تر شدن و قشنگ تر از اون حس رهایی ای هست که نسبت به اون هدف دارم💜خدایا همه اینا کار توعه. همه رو از تو دارم.
خدای قشنگم بابت رابطه ی پر از عشق و آزادی و رفاقتی که با عزیز دلم دارم بشدت ازت ممنونم💜 رابطه سالم و درست در پیشرفت آدما ها بشدت تاثیر گذاره و من خودم سرعت رشد و صعودم بیشتر از زمانی هست که توی رابطه نبودم 💜
خداوندم سپاسگزارم بایت تمام نعمات پر برکت زندگیم و ازت میخوام که اونقدری به هممون پول و ثروت بدس که قابل شمارش نباشه☑️💪
چ کامنت فوق العاده و چ نکات بینظیری گفتی و تک تک چیزایی ک گفتی رو تو من هم وجود داره، انگار ک داشتی منو توصیف میکردی من اینقد عمیق ب این نتایج نرسیده بودم، خدا رو شکر که خدا منو هدایت کرد به سمت کامنت بینظیر شما که اون پاشنهای اشیلم رو بهتر بشناسم، منم ب شدت ادمی هستم ک همه چیو تعریف میکنم و اصلا کنترلی رو حرف زدنم ندارم، یهو وسط حرف زدنام متوجه میشم اصلا چرا مت دارم اینقد این موضوع رو باز میکنم و در مورد ناخواستها حرف میزنم! باید سکوت کردن رو تمرین کنم؛ ی مدتی خدا جونم منو از همه دور و بریام دور کرد چون خیلیییی رو خودم خوب کار کرده بودم ب لطف خدا همه خیلی طبیعی ازم دور شده بودن و ارتباطاتم خیلی کم شده بود اما الان ی مدتی هست بخاطر عدم کنترل ورودی هام و کار نکردن روی خودم بازم به حالت قبلم برگشتم، بقول استاد زندگیم شده عین یویو هی حرکتهای رفت و برگشتی دارم که به امید خدا سعی میکنم دیگه با حساسیت بیشتری به ورودی هام توجه کنم💚
در پناه خدا شاد و سالم و خوشبخت و موفق و ثروتمند بااااشی دوست عزیزم😘💚
خیلی موقعها هست که ما مسائل و مشکلاتمونو برای بقیه تعریف میکنیم
و این مسائل چه خوب و چه بد باعث میشه در مدار اون اتفاقات قرار بگیریم
اگر تمرکز کنیم که فقط اتفاقات خوب رو تعریف کنیم و در مورد اتفاقات بد صحبت نکنیم و این تعهدو به خودمون بدیم خود به خود انتظار اتفاق افتادن اونارو هم دیگه نداریم
این تعهدو به خودمون بدیم فارغ از اینکه چه اتفاقی برامون میفته من فقط در مورد اتفاقات مثبت صحبت میکنم
نکته مشترک این افراد بدشانس اینه که راجب اتفاقات بدشون صحبت میکنن
و من واقعا اینو به عینه دیدم که یکی از دوستام همیشه راجب اتفاقات بدش برای همه صحبت میکرد و همیشه هم به میگفت من بدشانسم ولی تو خوش شانسی که این اتفاقات برات نمیفته و فکر میکنم به دلیل این بود که دوست داشت حرفی برای گفتن داشته باشه و احساس قربانی بودن داشته باشه تا به این صورت جلب توجه کنه در صورتی که نمیدونست با این کار در مدار اون اتفاقات بیشتر قرار میگیره
و وقتی انسان دوست داشته راجب مشکلاتش حرف بزنه جذبشون میکنه
یه سری مشکلات به وجود میاد که اگه بهشون توجه نشه باعث میشه دیگه اتفاق نیفتن پس بهتره دیگه بهشون توجه نکنیم و فقط راجب اتفاقات خوب صحبت کنیم
خدایا شکرت برای آگاهی های جدید
استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز ممنونم برای اشتراک این آگاهی ها
وقتی این فایل رو گوش کردم و توی زندگی خودم کنکاش کردم دیدم من چقدر خلاف قانون عمل میکردم و تو جاهایی که مطابق قانون بودم چقدر نتایج خوب بوده
من یه بار که داشتم ازپسرم تعریف میکردم و یه ویژگی خوبشو میگفتم مادر بزرگم بهم گفت هیچ وقت خوبی دو نفر. رو پیش بقیه نگو یکی شوهرت یکی بچه ات و این شد یه باور برای من .
هروقت خوبی میدیم سکوت میکردم وپیش کسی به خیال باطل خودم نمیگفتم وفک میکردم این کار درسته و کافی بود یه بدی میدیدم اونو آنقدر بلد میکردم که دیگران فک نکنن زندگی من گل و بلبل ،چهروزایی بدی برای خودم ساختم بخاطر این باور اشتباه
یه باور دیگه که توی خانواده ما بود این بود که میگفتیم ما دریا هم بریم خشک میشه و همیشه مادرم میگفت من خودم شانس نداشتم دخترامم مثل خودمن و ما هر وقت مسافرت میرفتیم بهمون خشک نمیگذشت و آخر سر مینداختیم گردن شانسمون .
توجه کردن به نکات مثبت ما رو توی مداری قرار میده که اون اصل از اتفاقات رو تجربه کنیم و دعوت کنیم به زندگیمون
ازوقتی تصمیم گرفتم تغییر کنم. خیلی سعی میکنم نکات مثبت طرف مقابلم رو ببینم مخصوصا همسرم و خدا رو شکر رفتارش با من آنقدر تغییر کرده که خودمم بعضی وقتا باورم نمیشه
خدا رو شکر تو روزایی که خیلی احتیاج داشتم به هدایتش ،هدایت ام کرد
خود من کسی بودم که بارهای بار در حال تعریف کردن مشکلات برای خودم بودم و این واقعا برای من در نهایت سخت بود و بد بود
اما اکنون به این نکته و این درک رسیدم که باید و باید برای داشتن حال خوب خودم روی نکات مثبت زندگی خودم توجه داشته باشم
این توجه کردن به نکات مثبت همیشه حال من را خوب نگه می دارد و سبب می شود که همیشه آرامش سم زندگی من باشد و آنوقت من اینگونه عمل خواهم بی شک من به بهترین دستاوردها دست پیدا خواهم کرد
پس باید و باید به این قانون کلی همیشه عمل کنم که توجه به نکات مثبت داشته باشم
همیشه زیبایی ها را ببینم
همیشه حال خوبی ها را ببینم
همیشه دنبال بهترین ها باشم
آنوقت جهان هم روی خوب و خوش خودش را بیشتر و بیشتر به من نشان خواهد داد
در این فایل داره دو تا نکته اساسی میگه یک زمزمه های درونی و بیرونی که هر دو مخرب هستند
بیرونی رو میشه کنترل کرد ولی درونی خیلی باید روی خودم کار کنم که از هزاران فکری که در سر من میاد بتونم الک کنم و به منفی هاش بها ندم یک راهش اینکه به مثبتش بها بدم ..اگر وارد جمعی شدیم که حرف منفی میزدن یا با سوال کردن بحث رو عوض کنیم یا از اون جمع خارج شویم یا گوش ندیم و به زمزه های فکرمون گوش بدیم …
کلا نیاز به تمرین داره..
هر چی ما رو خودمون کار کنیم آدم های منفی کمتر سراغ ما میآیند..
خدایا سپاس گذارم برای این سایت عالی برای حرف های داخلش برای وجود خودت برای وجود استاد و بانو برای همه زیبایی ها
الهی قوانین هستی را سپاس، هدایتم را سپاس، درکم را سپاس
ما عادت داریم که در مورد مسائل و اتفاقات بد و خوب زندگی صحبت کنیم.
در مورد اتفاقات خوب اگه صحبت بشه، طبق قانون هستی باعث اتفاقات خوب بیشتری میشه، مثلا قبول شدن در آزمون، شرکت در همایش، یادگرفتن مطلب جدید، فروش بیشتر، بازدید از مکان دیدنی و ...
و اگر در مورد اتفاقات بد صحبت بشه، باز هم طبق قانون هستی، اتفاقات بد بیشتری رو جذب میکنیم،
مثل تصادف، دزدی، شکست، خرابی وسیله نقلیه، سوختن غذا، گیر کردن در برف و کولاک، آلودگی هوا و …
چون ما در مورد هر چیزی که صحبت میکنیم، توجه و تمرکزمون میره همون سمت، و از همون جنس بیشتر وارد زندگیمون میشه.
اتفاقات خواسته و ناخواسته در زندگی همه ما وجود داره. ولی باید آگاهانه تمرکزمون رو روی خواسته ها بذاریم.
سلام . روز 10 ام از سفرنامه.خداروشکر که الان اینجا هستم و این فایل و گوش دادم .
ما با صحبت کردن در مورد موضوعی اون موضوع و به سمت زندگی خودمون جذب میکنیم اگر درمورد مشکلات صحبت کنیم توجهمون میره روی مشکلات و فرکانس مشکلات رو به زندگی خودمون ارسال میکنیم و اگر در مورد خوبی ها و زیبایی ها صحبت کنیم فرکانس خوبی و زیبایی و به زندگی خودمون ارسال میکنیم.
متاسفانه ما علاوه بر اینکه از مشکلات خودمون میگیم خیلی هم دوست داریم درباره مشکلات دیگران صحبت کنیم درمورد نقص های دیگران صحبت کنیم و اصلا یادمون میره که مشکلات خودمونو حل کنیم.
ما نباید مشکلات کار و زندگی خودمونو برای دیگران بازگو کنیم چون گفتن اون مشکلات که دردی از ما دوا نمیکنه فقط باعث میشه درد ها و مشکلات بیشتری و خودمون تجربه کنیم .
اگر خودمونو متعهد کنیم که در مورد مشکلات صحبت نکنیم اونوقت مشکلات کمتری و تجربه خواهیم کرد و برعکس
چقدر خوبه که فقط زیبایی های جهان رو ببینم و درمورد اون ها با بقیه بحث کنیم تا اینکه درمورد مشکلات و بدبختی هامون با بقیه جر و بحث کنیم.
نمیدونم چرا الان اینجوریه که تا یکی میگه من فلان مشکل و دارم اونی که داره گوش میده میگه این که خوبه مشکل من خیلی بیشتر از تو هس انگار مسابقه بیان مشکلاته …با بیان بدبختی هامون و بدبخت نشون دادن خودمون انتظار خوشبختی هم میکشیم!!!!
کلا کل کل تو بیان بدختی و مشکلات زیاده
امیدوارم هممون فارغ از 99 درصد افراد جامعه به جای بیان مشکلات ،خوشبختی هارو بیان کنیم و تو بیان خوشبختی خودمون کل کل کنیم.
جالبه امروز این فایل برای روزشمار بود. امروز دیرتر از هر روز از خونه اومدم بیرون و از اونجایی که شنبه بود و همیشه شنبه ها مسیرمن پر از ترافیکه و ماشین نیست صبح خیلی راحت ماشین پیدا کردم و از همه جالبتر این بود که من همیشه دو تا ماشین باید سوار میشدم تا سر خیابون برسم ولی امروز همون ماشین منو تا سر کوچه رسوند و از همه مهمتر اینکه برعکس هرروز که تاخیر میخوردم سرموقع رسیدم.
با وجود اینکه دیشب بهم ریخته بودم ولی امروز این اتفاق خیلی حال منو خوب کرد و امروز بعد از مدتها سرکار همکارم بهم گفت خیلی خوشحالی امروز و من تو دلم میدونستم که برای چی خیلی خوشحالم.
و برای خودم یه تعهد غیرقابل مذاکره گذاشتم که تمام تمرکزم رو روی نکات مثبت بزارم و روزی حداقل 10 دقیقه با خودم درباره خواسته هام حرف بزنم.
میخوام تو قسمت سیو اینستاکرامم یه فولدر درست کنم و از چیزهایی که میخوام داشته باشم بزارم
میخوام تمام تمرکزم را روی نکات مثبت قرار بدم
خدایا ازت ممنونم که امروز به بهترین شکل ممکن منو به موقع رسوندی ممنونم که بهترین دستات رو برام قرار میدی
خدایا ازت ممنونم که بهترین ادما رو سر راهم قرار میدی
خدایا ازت ممنونم که انقدر هوای منو داری
خدایا ازت ممنونم که شادی و خوشحالی رو دوباره به زندگی و به چشمای من برگردوندی
به نام خدای هدایتگر رزاق ??
خدایا ازت ممنونم وسپاسکزارم توام که این ثانیه های مقدس ومبارک را کنار هم برای تجربه کردن هر دویمان رقم میزنی .عاشقانه میپرستمت ومی ستایمت .
استاد عزیزم در این فایل آرامشی عجیبی مو ج میزند .چقدر در آرامش رانندگی میکردیم احساس کردم خدا همه چیز این فایل را دردستش دارد و فقط استاد میگوید .
باشنیدن ومرور این فایل تعهدی میدهم که فقط و فقط راجب به اتفاقات خوب و قشنگ زندگیم حرف بزنم و به خوبیها وزیبایی ها توجه کنم و سپاسگزار خدای قشنگی ها باشم .
این تعهد باعث بالا رفتن عزت نفسم میشود یعنی میشود کنترل ورودی ذهنم میشود آرامش جانم میشود سلامتی وثروت وخوشبختی.
وقتی متعهدی انگار وظیفه ای همیشه داری و مسئولیتی را احساس میکنی تا به سر منزل مقصود نرسانیش دست از آن نمیکشی .
نیرویی تو را بر میگیرد و احاطه میکند تا به من درست هدایتت کند نیروی که همه جا تو را با عشقش میبرد .
متصلت او معتدلست او شمع دل است او پیش کشیدش.(مولانا)
این تعهد باعث میشود ریشه گیاه هرزی مانند قربانی کردن خود را بخشکانم باعث میشود باور همه چیز به راحتی به دست میاد را تقویت کنم وان را پر وبلاگ بدهم .
این خود همه حرف است …برای کسی که میشنود و میبیند .
در پناه خدای عشق و راستی هرکجا هستید شااد وثروتمند وزیبا زندگی کنید.????
سلام به استاد عزیزم و همه بچه های سایت..
خداروشکر میکنم که به من فرصت داد امروز رو بهتر از دیروز زندگی کنم و کنترل ذهن قوی تری داشته باشم. چندین بار در امروز پیش اومد که میخواستم راجب اتفاقات ناخوشایند بگم اما نگفتم. و از طرف خداوند هدایت شدم به یکی از دوستام. چندین ساله باهاش دوستم اما الان که به قوانین آگاه هستم میتونم آگاهانه تجزیه و تحلیلش کنم مثلا دوستم امروز سرماخورده بود و بعداً فهمیدم که حالش اصلا هم خوب نبود اما اصلا اظهار بدحالی نکرد تازه تا جایی که میشد هم راجب اینکه سرماخورده بود به من نگفت..قبلا ها با نگاه سطحی ای که داشتم به این اخلاقش اعتراض میکردم و میگفتم یعنی تو با من راحت نیستی که راجب دردات به من نمیگی…
قشنگ حس میکنم که یه ترمز توی ذهن من هست و اون اینه که اگر با کسی صمیمی هستی باید راجب همه دردها و مشکلاتت بهش بگی حس میکنم اگر اون به من نگه یعنی داره نامردی میکنه و خودم و ساده فرض میکنم که همه چیز رو میگم. اما به نظرم وقتشه این ترمز و بشکنم و باور درست و جایگزینش بکنم:
فاطمه قشنگم تو اگر راجب درد ها و مسائلت با آدم های اطرافت صحبت کنی نه تنها از مشکلت کم نمیشه بلکه اضافه هم میشه و اوضاع بدتر میشه. ثانیا یه سوال دارم.؟اصلا چه لزومی داره یه آدمی راجب مسائل تو بدونه؟ اگر کاری از دستش برمیاد ازش صرفا اون کار رو با عزت نفس بالا درخواست کن و نیازی نیست همه چیز و بگی اونم با یه حالتی که انگار بهت ظلم شده… اگر هم کاری از دستش بر نمیاد دیگه گفتنت چیه؟ فقط برای اینکه اون تعجب کنه یا به حالت تاسف بخوره؟ و این ها همه از کمبود عزت نفس میاد… واقعا وقتی بهش فکر میکنم فقط به همین جواب میرسم که دلیل تعریف کردن اتفاقات نامناسب برای اطرافیانم صرفا اون جلب توجهی هست که برای چند دیقه یا چند ثانیه اتفاق می افته. انگار دوست دارم طرف مقابل با این چیزی که راجبم میدونه دیگه مراعاتمو بکنه یا بهتر رفتار کنه یا بگه وای تو عجب آدمی هستی و….
و بازم میگم همه اینا برمیگرده به عزت نفس. باید عزت نفسمو تقویت کنم💪
یه دریافت دیگه هم کردم. من چند سال قبل و حتی الان (اما خیلی کمتر )به این شکل بودم که دهن لق خطابم میکردن یعنی اگر طرف مقابل بهم نمی گفت که فلان چیز و نگو من به بقیه میگفتم و دلیلش چی بود؟ اون تعجب و توجهی که جلب میکردم..من چون این جلب توجه رو دوست داشتم خیلی برام اتفاق می افتاد که داستان یکی رو به کسی دیگه بگم هر چند که خودم راضی نبودم از این قضیه ولی ناخوداگاه میگفتم یا اینکه نمیتونستم کنترلش کنم…
صادقانه و شجاعانه میگم. یکی از عوامل تخریب عزت نفس به نام جلب توجه در من وجود داره اونم به مقدار زیاد و یکی از دلایلی که مسائلو برای افراد تعریف میکنم دقیقا همینه. البته این و بگم که از دو سال پیش تا الان پیشرفت خیلی زیادی داشتم و کنترل بیشتری داشتم.
مثلا قبلا خیلی برام مهم بود بقیه ازم تعریف کنن اما به لطف خدا با کسی آشنا شدم که اصلا براش مهم نبود و این روی من تاثیر زیادی داشت و الان تعریف بقیه ازم برام مهم هست نه که نیست و خوشحال میشم اما نه اونقدری که قبلا برام اهمیت داشت و به خاطرش ذوق میکردم…
مهم ترین انگیزه من برای تعریف نکردن اتفاقات بد اینه که اطرافمو اتفاقات عالی فرامیگیره پس باید تمام سعیمو بکنم و تقوامو به کار بگیرم تا اتفاقات بی نظیر و برای خودم رقم بزنم.
استاد عزیزم سپاسگزارم که دوربین و سمت جاده گرفتین و ما رو به دیدن زیبایی بیشتری دعوت کردین و چقدر زیبا بود ادم از دیدنشون سیر نمیشه و چه حالی داره صندلی عقب بشینی هندزفری بزنی و آهنگ مورد علاقتو تا ته زیاد کنی و بعد پنجره رو پایین بکشی و از هوا و اون طبیعت بکر استفاده بیشتری ببری😍
از قشنگ ترینای امروز من:
نعمتی داشته باشی به نام ماشین که کاملا در اختیار خودت باشه و به تو آزادی بده که هر جا که دوست داری بتونی بری💓 امروز با نصف خونواده(مامانم و برادر زادم) با ماشین خودم بیرون رفتیم و علاوه بر اینکه کلی خوش گذشت ،مهارت رانندگیم چقدر بهتر شد چقدر شجاعت و اعتماد به نفس من برای رانندگی بالا رفت الهی شکرت❤️ و منی که مسیر ها رو بلد نبودم امروز خیلی جاهای جدید و یاد گرفتم. به خودم افتخار میکنم که توی کل فامیل و دوستا اولین خانم و دختری هستم که رانندگی حرفه ای میکنه، خودش تنها و فرقی نمیکنه توی شهر یا خارج شهر، توی روز یا توی شب❤️ خدایا ازت سپاسگزارم❤️❤️
امروز بعد از چندین ماه دوست قدیمیو دیدم و اون یک ساعتی که کنارش بودم بشدت حالم خوب بود و اوقات و لذت بخش می گذروندم.
اعتراف میکنم بیرون رفتن دوتایی با مامان از بهترین تفریحاتمه❤️ الهی شکرت…
همراهی برادر زاده ۵ساله من و اون شیرین بودنش و شبطون بودنش بهم احساس زندگی میده🤩🤩
به لطف خدا امروز به مسیرهایی هدایت شدم که اهدافم برام واضح تر شدن و قشنگ تر از اون حس رهایی ای هست که نسبت به اون هدف دارم💜خدایا همه اینا کار توعه. همه رو از تو دارم.
خدای قشنگم بابت رابطه ی پر از عشق و آزادی و رفاقتی که با عزیز دلم دارم بشدت ازت ممنونم💜 رابطه سالم و درست در پیشرفت آدما ها بشدت تاثیر گذاره و من خودم سرعت رشد و صعودم بیشتر از زمانی هست که توی رابطه نبودم 💜
خداوندم سپاسگزارم بایت تمام نعمات پر برکت زندگیم و ازت میخوام که اونقدری به هممون پول و ثروت بدس که قابل شمارش نباشه☑️💪
شاد باشید..
سلام فاطمه عزیزم
چ کامنت فوق العاده و چ نکات بینظیری گفتی و تک تک چیزایی ک گفتی رو تو من هم وجود داره، انگار ک داشتی منو توصیف میکردی من اینقد عمیق ب این نتایج نرسیده بودم، خدا رو شکر که خدا منو هدایت کرد به سمت کامنت بینظیر شما که اون پاشنهای اشیلم رو بهتر بشناسم، منم ب شدت ادمی هستم ک همه چیو تعریف میکنم و اصلا کنترلی رو حرف زدنم ندارم، یهو وسط حرف زدنام متوجه میشم اصلا چرا مت دارم اینقد این موضوع رو باز میکنم و در مورد ناخواستها حرف میزنم! باید سکوت کردن رو تمرین کنم؛ ی مدتی خدا جونم منو از همه دور و بریام دور کرد چون خیلیییی رو خودم خوب کار کرده بودم ب لطف خدا همه خیلی طبیعی ازم دور شده بودن و ارتباطاتم خیلی کم شده بود اما الان ی مدتی هست بخاطر عدم کنترل ورودی هام و کار نکردن روی خودم بازم به حالت قبلم برگشتم، بقول استاد زندگیم شده عین یویو هی حرکتهای رفت و برگشتی دارم که به امید خدا سعی میکنم دیگه با حساسیت بیشتری به ورودی هام توجه کنم💚
در پناه خدا شاد و سالم و خوشبخت و موفق و ثروتمند بااااشی دوست عزیزم😘💚
بنام خدایی که بشدت برایم کافیست
بنام خدایی که وهاب و تواب است
روز شمار تحول زندگی من 😍😍
روز دهم 👍🏻👏🏻
شانس 🤭🤭
قبل از آشنایی با این سایت الهی وقوانین جهان فکر میکردم تنها شانس است که اتفاقات زندگی آدما رو رقم میزنه
فکر میکردم بعضی جاها خوش شانسم و بعضی جاها بد شانسی میارم 😅😅
یا اینکه کسی به موفقیتی میرسید فکر میکردم شانس داره (باور غلط تاثیر عوامل بیرونی)😎
و این خودش یه نوع شرکه 😏😏
و عدل خداوند رو نغز میکنه که چیزی شانسی بوجود بیاد
الان فهمیدم هر اتفاقی در زندگیم نتیجه فرکانس هایی است که هر لحظه دارم ارسال میکنم
نتیجه باور هایم و افکار غالبم است
و چقدر زیبا و عادلانه س که هیچ شانسی وجود نداره و هیچ چیزی شانسی بوجود نمیاد و همچی روی حساب وکتاب است
در اصل خوش شانسی همون احساس خوب و تمرکز بر زیبایی هاس 🥰🥰
و بد شانسی همون احساس بد و تمرکز بر نا زیبایی هاس 😏😏
پس من خودم انتخاب میکنم خوش شانس باشم یا بد شانس
اتفاقات خوب تجربه کنم یا اتفاقات بد
زندگی عالی داشته باشم از همه نظر و هر جنبه ای خودم خلق میکنم
پس من میام آگاهانه خوش شانسی رو برای خودم خلق میکنم
خوش شانسی رو خودم بوجود میاورم
و خودم بد شانسی رو از زندگیم دور میکنم آگاهانه 😍😍
خدایا شکرت برای این قوانین فوق العاده زیبا ، عادلانه ، و مهمتر از همه خودم خالقش هستم 🙏🙏
سفرنامه روز دهم:
خیلی موقعها هست که ما مسائل و مشکلاتمونو برای بقیه تعریف میکنیم
و این مسائل چه خوب و چه بد باعث میشه در مدار اون اتفاقات قرار بگیریم
اگر تمرکز کنیم که فقط اتفاقات خوب رو تعریف کنیم و در مورد اتفاقات بد صحبت نکنیم و این تعهدو به خودمون بدیم خود به خود انتظار اتفاق افتادن اونارو هم دیگه نداریم
این تعهدو به خودمون بدیم فارغ از اینکه چه اتفاقی برامون میفته من فقط در مورد اتفاقات مثبت صحبت میکنم
نکته مشترک این افراد بدشانس اینه که راجب اتفاقات بدشون صحبت میکنن
و من واقعا اینو به عینه دیدم که یکی از دوستام همیشه راجب اتفاقات بدش برای همه صحبت میکرد و همیشه هم به میگفت من بدشانسم ولی تو خوش شانسی که این اتفاقات برات نمیفته و فکر میکنم به دلیل این بود که دوست داشت حرفی برای گفتن داشته باشه و احساس قربانی بودن داشته باشه تا به این صورت جلب توجه کنه در صورتی که نمیدونست با این کار در مدار اون اتفاقات بیشتر قرار میگیره
و وقتی انسان دوست داشته راجب مشکلاتش حرف بزنه جذبشون میکنه
یه سری مشکلات به وجود میاد که اگه بهشون توجه نشه باعث میشه دیگه اتفاق نیفتن پس بهتره دیگه بهشون توجه نکنیم و فقط راجب اتفاقات خوب صحبت کنیم
خدایا شکرت برای آگاهی های جدید
استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز ممنونم برای اشتراک این آگاهی ها
به نام خداوند مهربانی ها
سلام به همگی و به استاد عزیزم و مریم جان نازنین
وقتی این فایل رو گوش کردم و توی زندگی خودم کنکاش کردم دیدم من چقدر خلاف قانون عمل میکردم و تو جاهایی که مطابق قانون بودم چقدر نتایج خوب بوده
من یه بار که داشتم ازپسرم تعریف میکردم و یه ویژگی خوبشو میگفتم مادر بزرگم بهم گفت هیچ وقت خوبی دو نفر. رو پیش بقیه نگو یکی شوهرت یکی بچه ات و این شد یه باور برای من .
هروقت خوبی میدیم سکوت میکردم وپیش کسی به خیال باطل خودم نمیگفتم وفک میکردم این کار درسته و کافی بود یه بدی میدیدم اونو آنقدر بلد میکردم که دیگران فک نکنن زندگی من گل و بلبل ،چهروزایی بدی برای خودم ساختم بخاطر این باور اشتباه
یه باور دیگه که توی خانواده ما بود این بود که میگفتیم ما دریا هم بریم خشک میشه و همیشه مادرم میگفت من خودم شانس نداشتم دخترامم مثل خودمن و ما هر وقت مسافرت میرفتیم بهمون خشک نمیگذشت و آخر سر مینداختیم گردن شانسمون .
توجه کردن به نکات مثبت ما رو توی مداری قرار میده که اون اصل از اتفاقات رو تجربه کنیم و دعوت کنیم به زندگیمون
ازوقتی تصمیم گرفتم تغییر کنم. خیلی سعی میکنم نکات مثبت طرف مقابلم رو ببینم مخصوصا همسرم و خدا رو شکر رفتارش با من آنقدر تغییر کرده که خودمم بعضی وقتا باورم نمیشه
خدا رو شکر تو روزایی که خیلی احتیاج داشتم به هدایتش ،هدایت ام کرد
سلام به استاد مهربان
سلام به استاد عزیز
این فایل پر از نکته بود برای من
خود من کسی بودم که بارهای بار در حال تعریف کردن مشکلات برای خودم بودم و این واقعا برای من در نهایت سخت بود و بد بود
اما اکنون به این نکته و این درک رسیدم که باید و باید برای داشتن حال خوب خودم روی نکات مثبت زندگی خودم توجه داشته باشم
این توجه کردن به نکات مثبت همیشه حال من را خوب نگه می دارد و سبب می شود که همیشه آرامش سم زندگی من باشد و آنوقت من اینگونه عمل خواهم بی شک من به بهترین دستاوردها دست پیدا خواهم کرد
پس باید و باید به این قانون کلی همیشه عمل کنم که توجه به نکات مثبت داشته باشم
همیشه زیبایی ها را ببینم
همیشه حال خوبی ها را ببینم
همیشه دنبال بهترین ها باشم
آنوقت جهان هم روی خوب و خوش خودش را بیشتر و بیشتر به من نشان خواهد داد
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام بر دوستان عزیزم و
استاد فرکانسی مهربونم و خانوم شایسته عزیز
در این فایل داره دو تا نکته اساسی میگه یک زمزمه های درونی و بیرونی که هر دو مخرب هستند
بیرونی رو میشه کنترل کرد ولی درونی خیلی باید روی خودم کار کنم که از هزاران فکری که در سر من میاد بتونم الک کنم و به منفی هاش بها ندم یک راهش اینکه به مثبتش بها بدم ..اگر وارد جمعی شدیم که حرف منفی میزدن یا با سوال کردن بحث رو عوض کنیم یا از اون جمع خارج شویم یا گوش ندیم و به زمزه های فکرمون گوش بدیم …
کلا نیاز به تمرین داره..
هر چی ما رو خودمون کار کنیم آدم های منفی کمتر سراغ ما میآیند..
خدایا سپاس گذارم برای این سایت عالی برای حرف های داخلش برای وجود خودت برای وجود استاد و بانو برای همه زیبایی ها
الهی قوانین هستی را سپاس، هدایتم را سپاس، درکم را سپاس
ما عادت داریم که در مورد مسائل و اتفاقات بد و خوب زندگی صحبت کنیم.
در مورد اتفاقات خوب اگه صحبت بشه، طبق قانون هستی باعث اتفاقات خوب بیشتری میشه، مثلا قبول شدن در آزمون، شرکت در همایش، یادگرفتن مطلب جدید، فروش بیشتر، بازدید از مکان دیدنی و ...
و اگر در مورد اتفاقات بد صحبت بشه، باز هم طبق قانون هستی، اتفاقات بد بیشتری رو جذب میکنیم،
مثل تصادف، دزدی، شکست، خرابی وسیله نقلیه، سوختن غذا، گیر کردن در برف و کولاک، آلودگی هوا و …
چون ما در مورد هر چیزی که صحبت میکنیم، توجه و تمرکزمون میره همون سمت، و از همون جنس بیشتر وارد زندگیمون میشه.
اتفاقات خواسته و ناخواسته در زندگی همه ما وجود داره. ولی باید آگاهانه تمرکزمون رو روی خواسته ها بذاریم.
سپاس بابت آگاهی های دوره
سلام . روز 10 ام از سفرنامه.خداروشکر که الان اینجا هستم و این فایل و گوش دادم .
ما با صحبت کردن در مورد موضوعی اون موضوع و به سمت زندگی خودمون جذب میکنیم اگر درمورد مشکلات صحبت کنیم توجهمون میره روی مشکلات و فرکانس مشکلات رو به زندگی خودمون ارسال میکنیم و اگر در مورد خوبی ها و زیبایی ها صحبت کنیم فرکانس خوبی و زیبایی و به زندگی خودمون ارسال میکنیم.
متاسفانه ما علاوه بر اینکه از مشکلات خودمون میگیم خیلی هم دوست داریم درباره مشکلات دیگران صحبت کنیم درمورد نقص های دیگران صحبت کنیم و اصلا یادمون میره که مشکلات خودمونو حل کنیم.
ما نباید مشکلات کار و زندگی خودمونو برای دیگران بازگو کنیم چون گفتن اون مشکلات که دردی از ما دوا نمیکنه فقط باعث میشه درد ها و مشکلات بیشتری و خودمون تجربه کنیم .
اگر خودمونو متعهد کنیم که در مورد مشکلات صحبت نکنیم اونوقت مشکلات کمتری و تجربه خواهیم کرد و برعکس
چقدر خوبه که فقط زیبایی های جهان رو ببینم و درمورد اون ها با بقیه بحث کنیم تا اینکه درمورد مشکلات و بدبختی هامون با بقیه جر و بحث کنیم.
نمیدونم چرا الان اینجوریه که تا یکی میگه من فلان مشکل و دارم اونی که داره گوش میده میگه این که خوبه مشکل من خیلی بیشتر از تو هس انگار مسابقه بیان مشکلاته …با بیان بدبختی هامون و بدبخت نشون دادن خودمون انتظار خوشبختی هم میکشیم!!!!
کلا کل کل تو بیان بدختی و مشکلات زیاده
امیدوارم هممون فارغ از 99 درصد افراد جامعه به جای بیان مشکلات ،خوشبختی هارو بیان کنیم و تو بیان خوشبختی خودمون کل کل کنیم.
تشکر از استاد عزیز . یا حق
بنام خداوند بی نهایت مهربان
سلام دوستای خوبم
جالبه امروز این فایل برای روزشمار بود. امروز دیرتر از هر روز از خونه اومدم بیرون و از اونجایی که شنبه بود و همیشه شنبه ها مسیرمن پر از ترافیکه و ماشین نیست صبح خیلی راحت ماشین پیدا کردم و از همه جالبتر این بود که من همیشه دو تا ماشین باید سوار میشدم تا سر خیابون برسم ولی امروز همون ماشین منو تا سر کوچه رسوند و از همه مهمتر اینکه برعکس هرروز که تاخیر میخوردم سرموقع رسیدم.
با وجود اینکه دیشب بهم ریخته بودم ولی امروز این اتفاق خیلی حال منو خوب کرد و امروز بعد از مدتها سرکار همکارم بهم گفت خیلی خوشحالی امروز و من تو دلم میدونستم که برای چی خیلی خوشحالم.
و برای خودم یه تعهد غیرقابل مذاکره گذاشتم که تمام تمرکزم رو روی نکات مثبت بزارم و روزی حداقل 10 دقیقه با خودم درباره خواسته هام حرف بزنم.
میخوام تو قسمت سیو اینستاکرامم یه فولدر درست کنم و از چیزهایی که میخوام داشته باشم بزارم
میخوام تمام تمرکزم را روی نکات مثبت قرار بدم
خدایا ازت ممنونم که امروز به بهترین شکل ممکن منو به موقع رسوندی ممنونم که بهترین دستات رو برام قرار میدی
خدایا ازت ممنونم که بهترین ادما رو سر راهم قرار میدی
خدایا ازت ممنونم که انقدر هوای منو داری
خدایا ازت ممنونم که شادی و خوشحالی رو دوباره به زندگی و به چشمای من برگردوندی